تحریف قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'فرقه ها' به 'فرقه‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'می‌فرماید')
خط ۲۳: خط ۲۳:


===سید مرتضی===  
===سید مرتضی===  
ایشان در کتاب " الموضح عن وجه إعجاز القرآن "- طبق نقل طبرسی در مجمع البیان - می فرماید-:  
ایشان در کتاب " الموضح عن وجه إعجاز القرآن "- طبق نقل طبرسی در مجمع البیان - می‌فرماید-:  
قطعیت، صحت و سلامت قرآن موجود – از تحریف – همانند قطعیت و علم  به وجود شهرها، حوادث مهم تاریخی، کتب مشهور و... می‌باشد. این امر معلول عوامل زیادی  است که سبب حفظ قرآن از تحریف گردیده است نظیر اعجاز قرآن در اثبات رسالت و نیز مرجعیت قرآن برای مسلمآنان در زندگی فردی و اجتماعی  و....که سبب عنایت ویژه مسلمآنان در ممارست بر حفظ قرآن می گردید. <ref>مجمع البیان ج 1ص 42</ref>
قطعیت، صحت و سلامت قرآن موجود – از تحریف – همانند قطعیت و علم  به وجود شهرها، حوادث مهم تاریخی، کتب مشهور و... می‌باشد. این امر معلول عوامل زیادی  است که سبب حفظ قرآن از تحریف گردیده است نظیر اعجاز قرآن در اثبات رسالت و نیز مرجعیت قرآن برای مسلمآنان در زندگی فردی و اجتماعی  و....که سبب عنایت ویژه مسلمآنان در ممارست بر حفظ قرآن می گردید. <ref>مجمع البیان ج 1ص 42</ref>
شیخ طبرسی در مجمع البیان در گفتاری دیگر از سید مرتضی نقل می کند که:  
شیخ طبرسی در مجمع البیان در گفتاری دیگر از سید مرتضی نقل می کند که:  
خط ۳۳: خط ۳۳:
    
    
===علامه حلی===  
===علامه حلی===  
ایشان در پاسخ به این سئوال که " ایا در کتاب خدا تحریفی صورت گرفته است یا خیر ؟  " می فرماید:  
ایشان در پاسخ به این سئوال که " ایا در کتاب خدا تحریفی صورت گرفته است یا خیر ؟  " می‌فرماید:  
هیچ نوع تحریفی در قرآن صورت نگرفته است و این امر به تواتر ثابت شده است.و احتمال وجود تحریف در قرآن سبب بروز تزلزل و شبهه در معجزه پیامبر ص می‌گردد ا<ref>جوبة المسائل المهنائیة: 121 ، المسألة 13ص 121.</ref>
هیچ نوع تحریفی در قرآن صورت نگرفته است و این امر به تواتر ثابت شده است.و احتمال وجود تحریف در قرآن سبب بروز تزلزل و شبهه در معجزه پیامبر ص می‌گردد ا<ref>جوبة المسائل المهنائیة: 121 ، المسألة 13ص 121.</ref>
===طبرسی===  
===طبرسی===  
خط ۴۴: خط ۴۴:
ایشان  در کتاب القرآن فی الاسلام  تحت عنوان:" القرآن مصون من التحریف "می‌نویسد:   
ایشان  در کتاب القرآن فی الاسلام  تحت عنوان:" القرآن مصون من التحریف "می‌نویسد:   
قرآن از تاریخ روشنی برخوردار است و قرائت ایات و سوره هایش در بین مردم تاکنون متداول بوده است و همه ما می دانیم که قرآن موجود همان قرآنی است که بصورت تدریجی بر پیامبر اکرم ص نازل گردید.   
قرآن از تاریخ روشنی برخوردار است و قرائت ایات و سوره هایش در بین مردم تاکنون متداول بوده است و همه ما می دانیم که قرآن موجود همان قرآنی است که بصورت تدریجی بر پیامبر اکرم ص نازل گردید.   
ایشان در ادامه می فرماید:  
ایشان در ادامه می‌فرماید:  
در اعتبار قرآن موجود حتی نیازی به اثبات تاریخی ان نیست بلکه در تحریف ناپذیری ان اعلام تحدی قرآن مبنی بر اینکه مخالفین اگر انرا کتابی از ناحیه غیر خداوند می‌دانند همانندش را بیاورند، کافی است. <ref>القرآن فی الاسلام ص 138-139</ref>
در اعتبار قرآن موجود حتی نیازی به اثبات تاریخی ان نیست بلکه در تحریف ناپذیری ان اعلام تحدی قرآن مبنی بر اینکه مخالفین اگر انرا کتابی از ناحیه غیر خداوند می‌دانند همانندش را بیاورند، کافی است. <ref>القرآن فی الاسلام ص 138-139</ref>


خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:




علامه طباطبائی در زمینه ضرورت وتواترتاریخی قرآن می فرماید:  
علامه طباطبائی در زمینه ضرورت وتواترتاریخی قرآن می‌فرماید:  
از ضروریات تاریخ این معنا است که تقریبا در 14 قرن قبل پیامبری  از نژاد عرب به نام محمد ( ص ) مبعوث به نبوت شد و دعوى نبوت کرد. امتى از عرب و غیر عرب به وى ایمان آوردند و نیز کتابى آورده که آن را به نام « قرآن » نامیده و به خداى سبحان نسبتش داده است و این قرآن متضمن معارف و کلیاتى از شریعت است که در طول حیاتش مردم را به آن شریعت دعوت می‌کرد.
از ضروریات تاریخ این معنا است که تقریبا در 14 قرن قبل پیامبری  از نژاد عرب به نام محمد ( ص ) مبعوث به نبوت شد و دعوى نبوت کرد. امتى از عرب و غیر عرب به وى ایمان آوردند و نیز کتابى آورده که آن را به نام « قرآن » نامیده و به خداى سبحان نسبتش داده است و این قرآن متضمن معارف و کلیاتى از شریعت است که در طول حیاتش مردم را به آن شریعت دعوت می‌کرد.


خط ۲۶۳: خط ۲۶۳:




ایشان در ادامه با استناد به آیات حفظ و نفی باطل در تحریف ناپذیری قرآن می فرماید:  
ایشان در ادامه با استناد به آیات حفظ و نفی باطل در تحریف ناپذیری قرآن می‌فرماید:  
چون از اسامى قرآن هیچ اسمى در دلالت بر آثار و شؤون قرآن به مثل اسم « ذکر » نیست، به همین جهت در آیاتى که راجع به حفظ قرآن از زوال و تحریف صحبت مىکند آن را به نام ذکر یاد نموده، و از آن جمله مىفرماید: « إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا أفَمَنْ یُلْقى فِی النَّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیامَةِ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّه بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَإِنَّه لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیه الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْه وَلا مِنْ خَلْفِه تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ »  که مىفرماید: قرآن کریم از این جهت که ذکر است باطل بر آن غلبه نمىکند، نه روز نزولش و نه در زمان آینده، نه باطل در آن رخنه مىکند و نه نسخ و تغییر و تحریفى که خاصیت ذکریتش را از بین ببرد.
چون از اسامى قرآن هیچ اسمى در دلالت بر آثار و شؤون قرآن به مثل اسم « ذکر » نیست، به همین جهت در آیاتى که راجع به حفظ قرآن از زوال و تحریف صحبت مىکند آن را به نام ذکر یاد نموده، و از آن جمله مىفرماید: « إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا أفَمَنْ یُلْقى فِی النَّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیامَةِ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّه بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَإِنَّه لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیه الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْه وَلا مِنْ خَلْفِه تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ »  که مىفرماید: قرآن کریم از این جهت که ذکر است باطل بر آن غلبه نمىکند، نه روز نزولش و نه در زمان آینده، نه باطل در آن رخنه مىکند و نه نسخ و تغییر و تحریفى که خاصیت ذکریتش را از بین ببرد.


خط ۲۷۵: خط ۲۷۵:
آیت‌الله خوئی  
آیت‌الله خوئی  


آیت‌الله خوئی در استدلال بر آیه شریفه" انا نحن نزلنا الذکر "بر تحریف ناپذیری قرآن می فرماید: این آیه نیز بر حقظ قرآن از تحریف دلالت داشته و بیانگر ان است که هیچ قدرت جائری را یارای تحریف  و تلاعب با قرآن نیست. <ref>البیان فی تفسیر القرآن  ص 207</ref>
آیت‌الله خوئی در استدلال بر آیه شریفه" انا نحن نزلنا الذکر "بر تحریف ناپذیری قرآن می‌فرماید: این آیه نیز بر حقظ قرآن از تحریف دلالت داشته و بیانگر ان است که هیچ قدرت جائری را یارای تحریف  و تلاعب با قرآن نیست. <ref>البیان فی تفسیر القرآن  ص 207</ref>




خط ۳۱۵: خط ۳۱۵:


در منابع روائی فریقین روایاتی است که بر عدم تحریف قرآن دلالت می کند  از قبیل اخبار عرض روایات به قرآن، حدیث ثقلین و نیز اخباری که مردم را در مواجهه با مشکلات و فتنه ها به قرآن ارجاع می‌دهد .
در منابع روائی فریقین روایاتی است که بر عدم تحریف قرآن دلالت می کند  از قبیل اخبار عرض روایات به قرآن، حدیث ثقلین و نیز اخباری که مردم را در مواجهه با مشکلات و فتنه ها به قرآن ارجاع می‌دهد .
علامه طباطبائی  در اثبات  عدم وقوع تحریف در قرآن به روایات استناد کرده ومی فرماید:  
علامه طباطبائی  در اثبات  عدم وقوع تحریف در قرآن به روایات استناد کرده ومی‌فرماید:  
ایشان در زمینه  کیفیت دلالت احادیث مذکور بر عدم تحریف قرآن می فرماید:  
ایشان در زمینه  کیفیت دلالت احادیث مذکور بر عدم تحریف قرآن می‌فرماید:  
دلیل دیگر آن حدیث شریف ثقلین است که از طریق شیعه و سنى به حد تواتر نقل شده که رسول خدا ( ص ) فرمود: « انى تارک فیکم الثقلین کتاب اللَّه و عترتى اهل بیتى ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدى ابدا - به درستى که من در میان شما دو چیز گرانقدر باقى مىگذارم: کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم، ما دام که به آن دو تمسک جویید هرگز گمراه نخواهید شد »، چون اگر بنا بود قرآن کریم دستخوش تحریف شود معنا نداشت آن جناب مردم را به کتابى دستخورده و تحریف شده ارجاع دهد و با این شدت تاکید بفرماید « تا ابد هر وقت به آن دو تمسک جویید گمراه نمىشوید ».
دلیل دیگر آن حدیث شریف ثقلین است که از طریق شیعه و سنى به حد تواتر نقل شده که رسول خدا ( ص ) فرمود: « انى تارک فیکم الثقلین کتاب اللَّه و عترتى اهل بیتى ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدى ابدا - به درستى که من در میان شما دو چیز گرانقدر باقى مىگذارم: کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم، ما دام که به آن دو تمسک جویید هرگز گمراه نخواهید شد »، چون اگر بنا بود قرآن کریم دستخوش تحریف شود معنا نداشت آن جناب مردم را به کتابى دستخورده و تحریف شده ارجاع دهد و با این شدت تاکید بفرماید « تا ابد هر وقت به آن دو تمسک جویید گمراه نمىشوید ».


خط ۳۲۲: خط ۳۲۲:
و همچنین اخبار بسیارى که از طریق رسول خدا و ائمه اهل بیت ( ع ) رسیده، دستور داده‌اند اخبار و احادیثشان را به قرآن عرضه کنند، زیرا اگر کتاب الهى تحریف شده بود معنایى براى این گونه اخبار نبود <ref>المیزان ج 12ص 107 </ref>
و همچنین اخبار بسیارى که از طریق رسول خدا و ائمه اهل بیت ( ع ) رسیده، دستور داده‌اند اخبار و احادیثشان را به قرآن عرضه کنند، زیرا اگر کتاب الهى تحریف شده بود معنایى براى این گونه اخبار نبود <ref>المیزان ج 12ص 107 </ref>


ایشان در دفع این احتمال که روایات مذکور –روایات عرض احادیث بر قرآن – مربوط به آیات الاحکام است و شامل آیات دیگر نمی‌شود می فرماید:  
ایشان در دفع این احتمال که روایات مذکور –روایات عرض احادیث بر قرآن – مربوط به آیات الاحکام است و شامل آیات دیگر نمی‌شود می‌فرماید:  
و اینکه بعضى گفته‌اند « مقصود از این دستور تنها در اخبار فقهى است که باید عرضه به آیات احکام شود و ممکن است قبول کنیم که آیات احکام تحریف نشده، اما دلیل بر این نیست که اصل قرآن تحریف نشده باشد » صحیح نیست، زیرا دستور مذکور مطلق است و زیرنویسى ندارد که تنها اخبار فقهى را به قرآن عرضه کنید و اختصاص دادنش به اخبار فقهى تخصیص بدون مخصص است.
و اینکه بعضى گفته‌اند « مقصود از این دستور تنها در اخبار فقهى است که باید عرضه به آیات احکام شود و ممکن است قبول کنیم که آیات احکام تحریف نشده، اما دلیل بر این نیست که اصل قرآن تحریف نشده باشد » صحیح نیست، زیرا دستور مذکور مطلق است و زیرنویسى ندارد که تنها اخبار فقهى را به قرآن عرضه کنید و اختصاص دادنش به اخبار فقهى تخصیص بدون مخصص است.


خط ۴۹۱: خط ۴۹۱:
پاسخ  فیض کاشانی نسبت به روایات تحریف:  
پاسخ  فیض کاشانی نسبت به روایات تحریف:  
ایشان  مفاد روایات مذکور را بمعنای وقوع تحریف گسترده در قرآن  دانسته که لازمه اش عدم انطباق قرآن موجود با قرآن واقعی می‌باشد. التفسیر الصافی ج 1ص 49   
ایشان  مفاد روایات مذکور را بمعنای وقوع تحریف گسترده در قرآن  دانسته که لازمه اش عدم انطباق قرآن موجود با قرآن واقعی می‌باشد. التفسیر الصافی ج 1ص 49   
انگاه در پاسخ  به شبهه مطرح  شده نسبت به تحریف قرآن می فرماید:  
انگاه در پاسخ  به شبهه مطرح  شده نسبت به تحریف قرآن می‌فرماید:  
لازمه پذیرش این روایات  عدم اعتماد به مجموعه قرآن بوده بگونه‌ای که به هیچ آیه ای از قرآن نمی‌توان استناد نمود و در نتیجه قرآن کریم  از معرض  استفاده  مردم  خارج خواهد شد ؛ در حالی که مقاد بسیاری از  روایات  این است  که قرآن برای همیشه  مرجع مسلمآنان بوده  و لازم است  آنان  صحت و سقم روایات  را با معیار مطابقت و مخالفت  قرآن مورد سنجش  قرار دهند بعلاوه انکه مفاد برخی ایات نظیر آیه حفظ و نفی باطل و... مصونیت قرآن از خطر تحریف می‌باشد.   
لازمه پذیرش این روایات  عدم اعتماد به مجموعه قرآن بوده بگونه‌ای که به هیچ آیه ای از قرآن نمی‌توان استناد نمود و در نتیجه قرآن کریم  از معرض  استفاده  مردم  خارج خواهد شد ؛ در حالی که مقاد بسیاری از  روایات  این است  که قرآن برای همیشه  مرجع مسلمآنان بوده  و لازم است  آنان  صحت و سقم روایات  را با معیار مطابقت و مخالفت  قرآن مورد سنجش  قرار دهند بعلاوه انکه مفاد برخی ایات نظیر آیه حفظ و نفی باطل و... مصونیت قرآن از خطر تحریف می‌باشد.   
<ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref>
<ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref>
خط ۵۲۸: خط ۵۲۸:




علامه طباطبائی علت پذیرش برخی از قائلین به چنین ترهاتی  را روحیه اخباریگری و عدم عرضه احادیث به قرآن دانسته و می فرماید:
علامه طباطبائی علت پذیرش برخی از قائلین به چنین ترهاتی  را روحیه اخباریگری و عدم عرضه احادیث به قرآن دانسته و می‌فرماید:
.... محدثینى که به چنین سوره هایى – نظیر سوره حفد و خلع -  اعتناء مىکنند، بخاطر تعصب و تعبد شدیدى است که نسبت به روایات دارند و در تشخیص صحیح از مجعول آن و در عرضه داشتن احادیث بر قرآن کوتاهى مىکنند و اگر این تعصب و تعبد نبود، کافى بود در یک نظر حکم کنند به اینکه ترهات مذکور جزو قرآن کریم نیست. همان
.... محدثینى که به چنین سوره هایى – نظیر سوره حفد و خلع -  اعتناء مىکنند، بخاطر تعصب و تعبد شدیدى است که نسبت به روایات دارند و در تشخیص صحیح از مجعول آن و در عرضه داشتن احادیث بر قرآن کوتاهى مىکنند و اگر این تعصب و تعبد نبود، کافى بود در یک نظر حکم کنند به اینکه ترهات مذکور جزو قرآن کریم نیست. همان


خط ۵۴۴: خط ۵۴۴:


5-عدم  امکان صحت روایاتی که دلالت بر حذف بسیاری از ایات قرآن می کند:  
5-عدم  امکان صحت روایاتی که دلالت بر حذف بسیاری از ایات قرآن می کند:  
علامه  در نقد  دیدگاه کسانی که  قائل به حذف بسیاری  از ایات قرآن - بر اساس  روایات تحریف - می‌باشند می فرماید:  
علامه  در نقد  دیدگاه کسانی که  قائل به حذف بسیاری  از ایات قرآن - بر اساس  روایات تحریف - می‌باشند می‌فرماید:  
چگونه می‌توان پذیرفت که قرآن برغم دواعی فراوان مسلمآنان در محافظت از ان و تلاش گسترده پیامبر ص در تعلیم و تبیین ان، هزاران آیه – بر اساس روایات مرسل - از ان حذف شده باشد.. <ref>المیزان ج 12ص 116 </ref>
چگونه می‌توان پذیرفت که قرآن برغم دواعی فراوان مسلمآنان در محافظت از ان و تلاش گسترده پیامبر ص در تعلیم و تبیین ان، هزاران آیه – بر اساس روایات مرسل - از ان حذف شده باشد.. <ref>المیزان ج 12ص 116 </ref>
    
    
خط ۵۵۱: خط ۵۵۱:


7-ضعف دلالتی روایات تحریف  
7-ضعف دلالتی روایات تحریف  
علامه طباطبائی مفاد در این زمینه  می فرماید:   
علامه طباطبائی مفاد در این زمینه  می‌فرماید:   
بسیاری ازروایاتی که  قائلین به تحریف قرآن بدان استناد نموده‌اند  در مقام  بیان مفهوم، تفسیر  و تطبیق آیه  بر مصادیق خارجی آیه بوده  و ارتباطی به تحریف  لفظی قرآن ندارند . <ref>همان </ref>
بسیاری ازروایاتی که  قائلین به تحریف قرآن بدان استناد نموده‌اند  در مقام  بیان مفهوم، تفسیر  و تطبیق آیه  بر مصادیق خارجی آیه بوده  و ارتباطی به تحریف  لفظی قرآن ندارند . <ref>همان </ref>


ایشان در ادامه روایاتی را که  بیانگر شان نزول برخی ایات می‌باشد از قبیل موارد فوق دانسته و می فرماید: روایتی  که آیه شریفه "یا أیها الرسول بلغ ما انزل إلیک " را بدینگونه ذکر کرده است: "یا أیها الرسول بلغ ما انزل إلیک فی علی " در حالی که روایت بیانگر ان است که آیه مذکور در شان امام علی ع ذکر شده است نه اینکه "فی علی "جزء آیه باشد  و همینطور روایتی که آیه شریفه" إن الذین ینادونک من وراء الحجرات " را اینگونه ذکر کرده است: "إن الذین ینادونک من وراء الحجرات بنو تمیم أکثرهم لا یعقلون " در حالی که ذیل روایت بیان شان نزول آیه بوده و برخی بدون دلیل انرا جزء آیه پنداشته اند.
ایشان در ادامه روایاتی را که  بیانگر شان نزول برخی ایات می‌باشد از قبیل موارد فوق دانسته و می‌فرماید: روایتی  که آیه شریفه "یا أیها الرسول بلغ ما انزل إلیک " را بدینگونه ذکر کرده است: "یا أیها الرسول بلغ ما انزل إلیک فی علی " در حالی که روایت بیانگر ان است که آیه مذکور در شان امام علی ع ذکر شده است نه اینکه "فی علی "جزء آیه باشد  و همینطور روایتی که آیه شریفه" إن الذین ینادونک من وراء الحجرات " را اینگونه ذکر کرده است: "إن الذین ینادونک من وراء الحجرات بنو تمیم أکثرهم لا یعقلون " در حالی که ذیل روایت بیان شان نزول آیه بوده و برخی بدون دلیل انرا جزء آیه پنداشته اند.


توضیح انکه گروهی از قبیله بنی تمیم بهنگام دیدار با پیامبر ص کنار درب خانه حضرت  ایستاده و بی ادبانه به  ان حضرت ندا دادند که: اخرج الینا که در این هنگام آیه مذکور نازل گردید و انها را نسبت به رفتار زشت شان متنبه نمود. <ref>المیزان ج 12ص 113</ref>
توضیح انکه گروهی از قبیله بنی تمیم بهنگام دیدار با پیامبر ص کنار درب خانه حضرت  ایستاده و بی ادبانه به  ان حضرت ندا دادند که: اخرج الینا که در این هنگام آیه مذکور نازل گردید و انها را نسبت به رفتار زشت شان متنبه نمود. <ref>المیزان ج 12ص 113</ref>
خط ۵۷۲: خط ۵۷۲:
    
    
دفع توهم:  بطلان  سخن کسانی که اختلاف روایات تحریف را دلیل بر اصل وقوع تحریف قرآن می‌دانند:  
دفع توهم:  بطلان  سخن کسانی که اختلاف روایات تحریف را دلیل بر اصل وقوع تحریف قرآن می‌دانند:  
علامه طباطبائی در نقد گفتار مدعیان  فوق الذکر  می فرماید:  
علامه طباطبائی در نقد گفتار مدعیان  فوق الذکر  می‌فرماید:  
اینکه بعضى از محدثین گفته‌اند که « اختلاف روایات در آیاتى که نقل شد ضرر به جایى نمىرساند چون این روایات در اصل تحریف قرآن اتفاق دارند » مردود و غلط است. چون اتفاق روایات مذکور در تحریف شدن قرآن ضعف دلالت آنها را جبران نمىکند و هر یک از آنها دیگرى را دفع مىکند <ref>المیزان  ج 12ص 114</ref>     
اینکه بعضى از محدثین گفته‌اند که « اختلاف روایات در آیاتى که نقل شد ضرر به جایى نمىرساند چون این روایات در اصل تحریف قرآن اتفاق دارند » مردود و غلط است. چون اتفاق روایات مذکور در تحریف شدن قرآن ضعف دلالت آنها را جبران نمىکند و هر یک از آنها دیگرى را دفع مىکند <ref>المیزان  ج 12ص 114</ref>     


خط ۵۷۹: خط ۵۷۹:




علامه طباطبائی  بعد از نفی اعتبار روایات تحریف شگفتی خویش  را از کسانی که روایات تحریف را پذیرفته اند اظهار داشته و می فرماید:  
علامه طباطبائی  بعد از نفی اعتبار روایات تحریف شگفتی خویش  را از کسانی که روایات تحریف را پذیرفته اند اظهار داشته و می‌فرماید:  
و عجب از این گونه علماى دینى است که در مقام استدلال بر تحریف شدن قرآن بر مىآیند و آن گاه به روایاتى که به صحابه و یا به ائمه اهل بیت منسوب شده احتجاج مىکنند و هیچ فکر نمىکنند که چه مىکنند. اگر حجیت قرآن باطل گردد، نبوت خاتم الأنبیاء باطل شده، و معارف دینى لغو و بى اثر مىشود، و در چنین فرضى این سخن به کجا مىرسد که در فلان تاریخ مردى دعوى نبوت نموده و قرآنى به عنوان معجزه آورد، خودش از دنیا رفت، و قرآنش هم دستخورده شد، و از او چیزى باقى نماند مگر اجماع مؤمنین به وى، بر اینکه او به راستى پیغمبر بوده، و قرآنش هم به راستى معجزه اى بر نبوت او بوده است، و چون اجماع حجت است - زیرا همان پیغمبر آن را حجت قرار داده، و یا از اجماع مجمعین کشف مىکنیم که قول یکى از جانشینانش در آن هست- پس باید نبوت او و قرآنش را قبول کنیم ؟ ! !  <ref>المیزان  ج 12ص 114</ref>   
و عجب از این گونه علماى دینى است که در مقام استدلال بر تحریف شدن قرآن بر مىآیند و آن گاه به روایاتى که به صحابه و یا به ائمه اهل بیت منسوب شده احتجاج مىکنند و هیچ فکر نمىکنند که چه مىکنند. اگر حجیت قرآن باطل گردد، نبوت خاتم الأنبیاء باطل شده، و معارف دینى لغو و بى اثر مىشود، و در چنین فرضى این سخن به کجا مىرسد که در فلان تاریخ مردى دعوى نبوت نموده و قرآنى به عنوان معجزه آورد، خودش از دنیا رفت، و قرآنش هم دستخورده شد، و از او چیزى باقى نماند مگر اجماع مؤمنین به وى، بر اینکه او به راستى پیغمبر بوده، و قرآنش هم به راستى معجزه اى بر نبوت او بوده است، و چون اجماع حجت است - زیرا همان پیغمبر آن را حجت قرار داده، و یا از اجماع مجمعین کشف مىکنیم که قول یکى از جانشینانش در آن هست- پس باید نبوت او و قرآنش را قبول کنیم ؟ ! !  <ref>المیزان  ج 12ص 114</ref>   


خط ۶۲۲: خط ۶۲۲:


گفتار علامه طباطبائی در نقد دیدگاه مذکور- نسخ تلاوت -:
گفتار علامه طباطبائی در نقد دیدگاه مذکور- نسخ تلاوت -:
علامه در نقد و بررسی چنین  دیدگاهی می فرماید لازمه این دیدگاه  پذیرش وقوع تحریف در قرآن می‌باشد:  
علامه در نقد و بررسی چنین  دیدگاهی می‌فرماید لازمه این دیدگاه  پذیرش وقوع تحریف در قرآن می‌باشد:  
اهل سنت می گویند: ....آیاتى بر اساس احادیث مرسل در سوره نساء در میان جمله « وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتامى » و جمله « فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ » بوده و به اندازه یک ثلث قرآن یعنى بیش از دو هزار آیه مىشده و افتاده. و نیز آن آیاتى که محدثین سنى  گفته‌اند از سوره برائت ساقط شده، مانند « بسم اللَّه » آن و صدها آیه که سوره مذکور را مساوى با سوره بقره مىکرده و اینکه سوره احزاب بزرگتر از سوره بقره بوده و دویست آیه از آن ساقط شده. و یا آن آیاتى که روایات مجعوله مذکور مىگوید منسوخ التلاوه شده است.  
اهل سنت می گویند: ....آیاتى بر اساس احادیث مرسل در سوره نساء در میان جمله « وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتامى » و جمله « فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ » بوده و به اندازه یک ثلث قرآن یعنى بیش از دو هزار آیه مىشده و افتاده. و نیز آن آیاتى که محدثین سنى  گفته‌اند از سوره برائت ساقط شده، مانند « بسم اللَّه » آن و صدها آیه که سوره مذکور را مساوى با سوره بقره مىکرده و اینکه سوره احزاب بزرگتر از سوره بقره بوده و دویست آیه از آن ساقط شده. و یا آن آیاتى که روایات مجعوله مذکور مىگوید منسوخ التلاوه شده است.  


خط ۶۸۰: خط ۶۸۰:
   
   
تبیین  
تبیین  
علامه طباطبائی در تبیین دلیل دوم قائلین به تحریف می فرماید:
علامه طباطبائی در تبیین دلیل دوم قائلین به تحریف می‌فرماید:
وقتی قرآن متشتت و متفرق از طریق غیر معصوم جمع گردد امکان تحریف در ان وجود خواهد داشت و محال است که عادتا همه ان موافق با قر ان واقعی باشد..  <ref>المیزان ج 12ص116</ref>   
وقتی قرآن متشتت و متفرق از طریق غیر معصوم جمع گردد امکان تحریف در ان وجود خواهد داشت و محال است که عادتا همه ان موافق با قر ان واقعی باشد..  <ref>المیزان ج 12ص116</ref>   


خط ۶۸۹: خط ۶۸۹:
دلیل سوم: تفاوت مصحف امام علی با مصاحف دیگر  
دلیل سوم: تفاوت مصحف امام علی با مصاحف دیگر  
تبیین   
تبیین   
علامه طباطبائی در تبیین دلیل سوم قائلین به تحریف در نقیصه می فرماید:  
علامه طباطبائی در تبیین دلیل سوم قائلین به تحریف در نقیصه می‌فرماید:  
بدون شک امام علی ع بعد از رحلت پیامبر ص سعی در جمع اوری قرآن داشت  و بعد از انمام ان قرآنش را به مردم عرضه کرد اما حاکمان وقت انرا نپذیرفته و به جمع زیدبن ثابت روی اوردند بنابراین بین قرآنی که امام ع انرا جمع نمود با قرآن زیدبن ثابت قطعا اختلافاتی وجود داشت چون در غیر اینصورت امام ع هیچگاه قرآن خودش را به مردم عرضه نمی‌نمود. <ref>المیزان ج 12ص 109-110  </ref>
بدون شک امام علی ع بعد از رحلت پیامبر ص سعی در جمع اوری قرآن داشت  و بعد از انمام ان قرآنش را به مردم عرضه کرد اما حاکمان وقت انرا نپذیرفته و به جمع زیدبن ثابت روی اوردند بنابراین بین قرآنی که امام ع انرا جمع نمود با قرآن زیدبن ثابت قطعا اختلافاتی وجود داشت چون در غیر اینصورت امام ع هیچگاه قرآن خودش را به مردم عرضه نمی‌نمود. <ref>المیزان ج 12ص 109-110  </ref>