لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷٬۳۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷۱: خط ۲۷۱:
در این جنگ فجایع بسیاری صورت گرفت و اردوگاه‌های فلسطینی به‌ویژه آن‌هایی که در منطقة مسیحی‌نشین بودند، نابود شدند. فالانژیست‌ها ساکنان اردوگاه ضبیه را در شمال بیروت که همه فلسطینی و مسیحی بودند، قتل‌عام کردند و اردوگاه کاملاً ویران شد.  
در این جنگ فجایع بسیاری صورت گرفت و اردوگاه‌های فلسطینی به‌ویژه آن‌هایی که در منطقة مسیحی‌نشین بودند، نابود شدند. فالانژیست‌ها ساکنان اردوگاه ضبیه را در شمال بیروت که همه فلسطینی و مسیحی بودند، قتل‌عام کردند و اردوگاه کاملاً ویران شد.  


تاریخ ادبیات


درآمدی بر تاریخ شکل گیری لبنان                                                                         
لبنان حدود 400 سال جزئی از امپراطوری عثمانی بود و از آنجا که دولت عثمانی برخورد خوبی با اقلیت های دینی نداشت، مسیحیان و شیعیان لبنان تحت فشار زیادی بودند؛ از این رو عده ای به سرزمین های دیگر مهاجرت کردند.
پس از جنگ جهانی اول، مدیریت بخشی از خاک این سرزمین به عنوان قسمتی از سوریه، به فرانسه واگذار شد. در سال 1943 بود که لبنان به عنوان یک کشور مستقل برای اولین بار شکل گرفت، اما چندان مزه رفاه را بخشید؛ زیرا با شروع جنگ اعراب با اسراییل در سال 1948، اوضاع منطقه آشفته و لبنان نیز با اسراییل وارد جنگ شد؛ جنگی که تا به امروز هم ادامه دارد اگرچه اغلب همراه با صلح های کوتاه مدت بوده است. این کشور غیر از درگیری های خارجی، گاه به گاه درگیر منازعات و جنگ داخلی نیز بوده است؛ منازعاتی که پیش از همه منافع آمریکا و اسراییل در منطقه و لبنان را تأمین می کرده است تا اقوام و گروه های لبنانی. از این روست که در لبنان معاصر نسلی را نمی توان یافت که درگیر جنگ نشده باشد؛ همچنان که شاعر یا نویسنده ای لبنانی را نمی توان پیدا کرد که به ادبیات جنگ به طور عام و به ادبیات مقاومت به طور خاص پرداخته باشد.
شکل گیری ادبیات مدرن در لبنان
بیشتر محققین بر این باورند که مقدمات نهضت علمی و ادبی در جهان عرب قبل از سدة نوزدهم میلادی (به عبارت دیگر پیش از حملة ناپلئون به مصر) آماده نشده بود. این گفته اگر دربارة برخی از کشورهای عربی درست باشد، دربارة لبنان که پیشروترین همة کشورهای عربی در ارتباط با غرب و استفاده از تمدن اروپا بوده است، درست نیست؛ از این رو کسانی که بخواهند دربارة ادبیات معاصر عربی در لبنان بحث و تحقیق کنند، ناچار باید برای شناختن مقدمات و عوامل آن به دوره های پیش از سدة نوزدهم مراجعه کنند.
آمدن مبلغین مسیحی از اروپا به لبنان و اقامت گزیدن شان در این کشور، از روزگار امیر فخرالدین دوم آغاز گردید. در همان زمان نیز طلاب مسیحی برای تحصیل به رم مهاجرت و پس از مراجعت، مدارس دینی را در زادگاه خویش تأسیس کردند و به این ترتیب بذر این نهضت را در این سرزمین کاشتند.
یکی از نتایج سودمندی که از این برخورد به دست آمد، توجه لبنانی ها به میراث ارزشمد فرهنگی خود بود؛ آن گونه که تحصیل کرده های آنان بیش از هرچیز به زنده کردن آثار بازمانده و تقویت زبان عربی پرداختند.
عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت نهضت ادبی در لبنان
پیشرفت نهضت ادبی در لبنان مرهون عوامل مختلفی بود که از جمله آنان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. چاپ کتاب های مهم و مشهور عربی در زمینه های تاریخی، ادبی و...؛
2. توجه ویژة ادبا و تحصیل کردگان لبنانی به میراث ادبی گذشته؛
3. مهاجرت ادبای لبنانی به مصر و آمریکا و بنیان گذاری مکتب ادبی در آن کشورها که در تبادل فرهنگی گسترده با آنان شکل گرفت؛
4. چاپ روزنامه ها و انتشار مقالات ادبی در آن ها و نیز داستان های کوتاه ترجمه شده یا تألیفی در نشریات که فضایی برای ارائه آثار و نقد و بررسی آنان فراهم کرد.
گذشته از همة این ها لبنان پیوسته در میان تمام کشورهای منطقه از یک امتیاز ویژه برخوردار بوده است و آن، طبیعت زیبا و مواهبی است که به آن ارزانی شده؛ دریای لاجوردی، جویبارهای صاف، دره های سرسبز، کوهستان های خرم، هوای دلکش و تنوع مظاهر زندگی در آن که باعث سرشار شدن خیال و گسترش آن و برانگیختن همت و شور و نشاط زندگی و نیز بیدار شدن حس نوخواهی و نوجویی می گردد.[1]
پس از پایان جنگ جهانی اول، لبنان مستعمرة فرانسه شد. برنامة آموزشگاه های دولتی آن از روی برنامة مدارس فرانسه تنظیم و آموزش زبان فرانسه و ادبیات آن در آن گنجانده شد.[2] بدین گونه روابط میان لبنان و جهان عرب به طور عموم و لبنان و فرانسه به صورت خصوصی در این دوره، روز به روز استوارتر گردید. مدارس بیگانه نیز به تدریج توسعه یافتند و مدارس ملی را تحت الشعاع قرار دادند. به همین جهت دانشجویان از ادبیات غربی سرمایه فراوانی گرفتند و گنجینه های ادبیات عرب را سرمشق خود قرار دادند.
طبقة نوخاستة شاعران و نویسندگان لبنان در تمام فنون ادبی و هنری، راه های تازه ای را گشودند، در نوشتن داستان های کوتاه و بلند و نمایشنامه نویسی و مقاله از نویسندگان غربی الگو گرفتند و آن را با محتوای غنی میراث عرب و ملی لبنان آمیختند.[3]
فتحی الابیاری با اشاره به اشغال جهان عرب به وسیلة اروپا می گوید: «این اشغال با فرهنگ عربی ارتباط مستقیم داشت و به تغییر نشانه های عامه و چرخش و دگرگونی ذوق ادبی و هنری منجر شد؛ تغییری که با طبیعت و سرشت دولت مستعمره ای که به وسایل نشر (روزنامه ها و مجلات و چاپ خانه ها و...) اشراف دارد، تناسب داشت و این تأکید است به اینکه تجربه و آگاهی ارجحیت شاخه های فرهنگ عربی تضمینی نیست و به همین خاطر هم به ادب عربی که جوانب گوناگون (مثبت و منفی) داشت، اضافه شد».[4]
در این میان ترجمة آثار ادبی خارجی به عربی و انتشار آن، تأثیر جدی و عمیق بر ادبیات در لبنان داشت؛ به خصوص در مورد ادبیات داستانی که ترجمه و اثرپذیری از کشورهای اروپایی در پیدایش این هنر، شکل جدید و شخصیت مستقل آن نقش اساسی بازی کرده اند.
اما ترجمة آثار هدفمند نبود و بسیاری از آثاری که با واسطة زبان دیگر (به ویژه فرانسوی) ترجمه شدند، ترجمه های ناقص و مشوشی داشتند. در نتیجه برای هنر داستانی متن هایی که به این صورت به عربی برگردانده شدند، فرصت کافی برای رسیدن و پخته شدن وجود نداشت و از آنجا که مترجمان شیوه های ادبی متقن و جا افتاده ای برای کار خود نداشتند، این ترجمه ها از ضعف هنری رنج می برند. البته از تصرفاتی که بسیاری از مترجمان در ترجمه و عربی سازی متون انجام داده اند نیز نباید گذشت.
همین مسئله سبب شد تا بعضی از نویسندگان به اعتراض برخیزند و برخی دیگر حوادث انقلاب عربی در جنوب لبنان را با قهرمان هایی جاودانه به تصویر کشند و شخصیت های وطنی و محلی را از روستاهای لبنان اختیار کنند.[5] میخائیل نعیمه، یکی از نویسندگان برجسته و تأثیرگذار لبنان در این باره می گوید: «علی رغم سنگینی هضمی که ادبیات ما با آن روبه رو بوده است، می بینیم که روزگار وابستگی و شاگردی با قدم هایی سریع طی می شود؛ همچنین می بینیم کسانی که بر سر سفره های نعمت های ادبی غرب چهار زانو نشسته بودند یا پیوسته می نشینند، شناخته اند که چه غذاهایی و چقدر از آن ها را باید بخورند و چگونه آن ها را هضم کنند و با چیزهای لازم آغشته سازند تا به یک غذای طیب و سالم برای خود و دیگران برسند».[6]
ادبیات مدرن در لبنان را می توان به سه دوره تقسیم کرد:
1. روزگار اولیه که در آن فقط بیان کردن، از این شاخه به آن شاخه پریدن، شناختن و مقید به قوانین بودن (ولو قوانین کلاسیک) به چشم می خورد که این دوران تا جبران خلیل جبران ادامه می یابد؛
2. روزگار دوم که تولید ادبیات مدرن در لبنان پیشرفت می کند و کم کم به استقلال می رسد [دوران بومی سازی]؛
3. روزگار سوم که ابداع و خلاقیت و آزادی هنری در آن متجلی می شود.[7]
نکته جالب توجه در مورد ادبیات مقاومت در لبنان این است که اغلب هنرمندان لبنانی در دو یا سه عرصه قلم زده اند و کمتر نویسنده و شاعری را در لبنان می توان یافت که در آثارش، ردّی از جنگ، مبارزه با استعمار مقاومت و ظلم ستیزی نباشد. اکنون به معرفی دو تن از هنرمندان هنر مقاومت در لبنان می پردازیم:
1. جبران خلیل جبران
جبران خلیل جبران، در روستای بشری در شمال لبنان متولد شد. فقر و تنگدستی، او و خانواده اش را به مهاجرت به آمریکا وادار کرد. وی چندی بعد به کشورش بازگشت و برای آزادی لبنان از سلطة امپراطوری عثمانی فعالیت سیاسی بسیاری داشت. همچنین به همراه تنی چند از شاعران و نویسندگان مهاجر عرب، انجمن «الرابطة العلمیه» را در آمریکا بنیان نهاد.[8]
ادبیات لبنان در آثار دسته ای از هنرمندان، مانند درختی است که ریشه و تنة آن عربی و پیوندش اروپایی است. این گروه از شاعران و نویسندگان به خوبی این دو مکتب را به هم آمیخته اند. [9] در این پیوند در آثار جبران خلیل جبران به خوبی مشهود است.
سروده ها و نوشته های وی زبانی نزدیک به کتاب های دینی به ویژه انجیل دارد. او همواره در پی این بود که درون انسان ها را با نوشته هایش پالایش کند و آن ها را به مقاومت در مقابل ظلم ها و پستی ها وادارد.[10]
2. الأخطل الصغیر
بشارة عبدالله الخوری مشهور به الاخطل الصغیر در بیروت متولد شد. وقتی که در سال 1908 م قانون اساسی عثمانی منتشر شد، ساکنان سرزمین های مختلف تحت حکومت عثمانی به برقراری عدل و آزادی امیدوار شدند. نتیجة شادمانی الاخطل الصغیر، انتشار نشریة «البرق» بود. «البرق» با صدای بلند از ظلم و فساد سخن می گفت، اما طولی نکشید که جامعه ای که او در آن می زیست؛ هرچه بیشتر به سمت استبداد پیش رفت. او نیز این عملکرد را به باد انتقاد گرفت که نتیجه اش انتشار نشریة «البرق» بود. [11]
آثار الاخطل به دو دسته اصلی تقسیم می شوند: اشعار و مقالات مطبوعاتی.
مضامین رایج در اشعار او تغزل، سیاست و مقاومت و... است. شعر سیاسی و اجتماعی او با زبانی برنده و حماسی همواره مردم را به آزادی، برادری و بزرگواری فرا می خواند. مسئلة فلسطین در کنار عشق به لبنان، زخمی عمیق و اندوهی جانکاه در قلب او بود که حاصلش اشعار ماندگاری در ترویج مقاومت و پایداری در برابر ظلم و وجود اسراییل است.[12]
پی‌نوشت:
*. ادبیات عرب در طول تاریخ در سرزمین‌های عربی شکل گرفت و ماهیت کاملاً بومی داشت، اما در دو مقطع زمانی این ادبیات خارج از محدودة کشورهای عربی شکل گرفت: اول در جریان مهاجرت به اندلس، قرطبه و اشبیلیه و دوم در ماجرای مهاجرت ادبای سوری و لبنانی به آمریکای شمالی و جنوبی. این مهاجرت تحول بزرگی در ادبیات معاصر عربی ایجاد کرد. «الرابطة العلمیه»، جریان ادبی مهجر شمالی را سازماندهی کرد. میشال نعمان معلوف با قدرت مالی خود و صرف آن در راه گسترش ادبیات مهجر جنوبی خدمت فراوان و شایان توجهی به ادبیات کرد. وی با تشکیل جلسات و نشست‌های متعدد، زمینة تشکیل یک انجمن ادبی را فراهم آورد و در نهایت انجمن ادبی مهجر جنوبی در سال 1933 میلادی در برزیل تأسیس شد. (کیهان فرهنگی، ش 222، ص 69 ـ 66).
[1]. الدراسات الادبیه، ادبیات عربی معاصر لبنان، جبرائیل جبود، ش1، ص 75.
[2]. همان، ص 78.
[3]. همان، ص 79.
[4]. ماهنامة ادبیات داستانی، ش 102، ص 25.
[5]. پیرایش داستان کوتاه در جهان عرب، صابر امامی، ادبیات داستانی، ش 102، ص 75.
[6]. همان، ، ص 77.
[7]. همان، ص 78.
[8]. مقاومت و پایداری در شعر عرب از آغاز تا امروز، موسی بیدج، ص 132.
[9]. الدراسات الادبیه، ش 1، ص 80.
[10]. مقاومت و پایداری در شعر معاصر عرب، ص 132.
[11]. همان، ص 125.
[12]. همان، ص 126.
=آداب و رسوم مردم لبنان=
در هنگام ملاقات و احوالپرسی با یک لبنانی نباید باعجله رفتار کرد
لبنان با تمامی كشورها فرق دارد و قابل مقایسه با هیچ كشوری نیست. این كشور با وجود مساحت كم و جمعیت چهارمیلیونی، دارای تنوع دینی، مذهبی، قومیتی، احزاب، گروه‌ها، و رسانه هایی است كه مشابه آن را در هیچ كجای دنیا نمی توان دید.
لبنانی ها از نظام كشورشان به عنوان 'نظام طایفه ای' نام می برند؛ البته این طایفه به معنی دینی و مذهبی است نه قومی و نژادی.
کشور لبنان یکی از زیباترین کشورهای حاشیه‌ی دریای مدیترانه است که بین سوریه و اسرائیل قرار دارد و پایتخت آن بیروت است. این کشور 79 کیلومتر با اسراییل و 375 کیلومتر با سوریه مرز مشترک دارد . کشور لبنان یکی از کشورهایی است که فرهنگ و آداب و رسوم مشترکی با ایران دارد.
لبنانی ها از نظام كشورشان به عنوان 'نظام طایفه ای' نام می برند
آداب خوشامدگویی و نحوه‌ی برخورد مردم لبنان :
نحوه‌ی خوشامدگویی لبنانی‌ها، ترکیب جالب‌توجهی از آداب معاشرت فرانسوی و فرهنگ مسلمانان است. خوشامدگویی به غریبه‌ها عبارت است از یک لبخند گرم و دوستانه و فشردن دست همزمان با گفتن کلمه‌ی مرحبا (سلام) که بسیار خوشایند است. دوستان نزدیک در هنگام ملاقات سه بار گونه‌ی یکدیگر را می‌بوسند که این کار شباهت زیادی به رسوم فرانسوی‌ دارد.
در هنگام ملاقات و احوالپرسی با یک لبنانی نباید باعجله رفتار کرد و جویا شدن احوال خانواده و وضعیت سلامتی او ضروری است. در هنگام برخورد با یک زن مسلمان لبنانی فشردن دست پسندیده نیست مگر اینکه او ابتدا دستش را به سمت شما دراز کند.
آداب هدیه دادن در لبنان :
هدیه دادن بخشی از فرهنگ لبنان محسوب می‌شود و فقط به مناسبت‌های خاصی نظیر تولد اختصاص ندارد. مردم لبنانی‌ ممکن است برای جبران محبت دیگران، هنگام بازگشت از سفر خارجی و یا علاقه‌ی شخصی به یکدیگر هدیه بدهند. ارزش مالی هدیه نیز هیچ اهمیتی ندارد و حس دوستی که به وجود می‌آورد، مهم است. اگر به خانه‌ی یک لبنانی دعوت شدید، یک دسته‌گل هدیه ببرید و در صورت دعوت شدن به‌صرف غذا، بردن ‌شیرینی نیز مرسوم است.
اگر به دیدار یک خانواده مسلمان می‌روید، فقط برای مردان خانواده هدیه ببرید. دادن هدیه‌های کوچک مثل شکلات به بچه‌های میزبان نیز ایده خوبی است. در هنگام هدیه دادن از دست راست و یا هر دودست استفاده کنید.
رسم و رسوم عزاداری لبنانی ها
مجالس روضه در لبنان رسم و رسوم و شکل خاص خودش را دارد. اگر در مسجد باشد که مردم روی زمین می‌نشینند وگرنه در حسینیه‌ها و منازل، حتما باید صندلی باشد و مردم روی صندلی بنشینند. عموما قسمت مردانه و زنانه جداست. مثلا در دهکده، مردها به مسجد ده و زن‌ها به حسینیه ده می‌روند یا بالعکس. در سالن‌هایی که امکان جدا کردن نیست، مردها روی صندلی‌های جلویی می‌نشینند و زن‌ها پشت سر آن‌ها. عموما روحانی‌ای صحبت می‌کند و در انتها روضه می‌خواند. سپس مداح به روضه‌خوانی و سینه زنی می‌پردازد.
اکثر مردم لباس سیاه می‌پوشند و چفیه‌ای بر گردن می‌اندازند. دختران و خانم‌های بی‌حجاب روسری سیاه یا چفیه بر سر می‌اندازند و لباس سیاه بر تن دارند.
یکی از رسم و رسوم‌های ایام محرم، پختن حلیم است و هم زدن حلیم به قصد برکت و برآوردن حاجات، از عقیده‌های شیعیان است. البته حلیم لبنانی بدون شکر بوده و دانه‌های گندم آن درشت و له نشده است. اگر روضه فقیرانه باشد، آب معدنی، آب میوه و کعک العباس (نوعی شیرینی محلی مخصوص محرم) به عزاداران می‌دهند.
اگر صاحب مجلس وضعیت مالی خوبی داشته باشد، غذا هم می‌دهد. عموما کبسه (نوعی غذای لبنانی که با برنج و گوشت پخته می‌شود) بین عزاداران توزیع می‌شود. خیلی اوقات هم حلیم داده می‌شود. از طرف دیگر یک نوع بیسکوییت ساده دایره شکل که بین آن را راحت الحلقوم می‌گذارند آماده شده و به عزاداران تعارف می‌شود. برخی مجالس خیلی مجالس شیک و سطح بالایی است که عموما مخصوص سیاسیونی است که بین شیعه گری و سکولار بودن گیر کرده‌اند. بعضی مجالس هم بسیار پرجمعیت و با شور و اشک همراه است و سینه زنی مرتب و سنگینی انجام می‌دهند.
در ماه رمضان مردم لبنان مراسم های قرآنی مخصوصی دارند
رسوم مردم لبنان در ماه رمضان:
در ماه رمضان مردم لبنان مراسم های قرآنی مخصوصی دارند. در این شب ها افراد به حسینیه ها و مساجد رفته و به برپایی شب های قرآنی، حفظ و تجوید قرآن و هم خوانی قرآن می پردازند. از دیگر رسوم مردم لبنان در ماه رمضان، گردهمایی خانواده ها و تبادل مطالب اجتماعی، سیاسی و دینی است.
افطاری مخصوص مردم لبنان : غذاهای لبنانی از مرغوب ترین غذاهای دنیا هستند.
تبوله و فتوش دو سالاد بسیار خوشمزه مردم لبنان در سر سفره های افطار است.
پیش غذاهای خاص مردم درماه رمضان حمص و متبل است.
۲ غذای مخصوص و خوشمزه لبنانی ها در افطار کبه و فطایر است.
    حراج عطر و ادکلن اورجینال در جمعه سیاه
 
غذاهای لبنانی از مرغوب ترین غذاهای دنیا هستند
مردم لبنان هر سال بر اساس عادتی دیرینه عید سعید فطر را با بازیهای مختلف از جمله آتش بازی، توزیع عیدی میان کودکان، حضور در مجالس خانوادگی و محلی در راستای افزایش انس و الفت و تهیه غذاهای محلی جشن می گیرند.
آتش بازی که از مهمترین بازیها و پدیده های عید سعید فطر در لبنان به شمار می رود، از اهمیت خاصی برخوردار است که مردم به بر افروختن آتش می پردازند که یا به آن تماشا می کنند، یا از روی آن می پرند و یا دور آن می چرخند.
رفتن به گردشگاهها، باغها، پارکها و مناطق زیبا منجر به خوشحالی و سرور آنها می شود، به ویژه اینکه لباسهای جدید و زیبای خود را بر تن می کنند. تماشای فیلمهای سینمایی و نمایشهای طنز و فکاهی در این روز جایگاه خاصی دارد. برخی از والدین نیز با فرزندان خود، پس از اینکه بهترین لباس خود را پوشیدند به گردش و پیاده روی می پردازند.
فرزندان در این روز بسیار خوشحال هستند، چرا که این روز با پوشیدن لباسهای جدید همراه است . والدین یا اقوام دیگر برای آنها لباسهایی خریده و در کنار تختخواب آنها قرار می دهند و هنگامی که از خواب بیدار می شوند، لباسهای خود را می بینند و این باعث خوشحالی آنها می شود.
شب عید علاوه بر اینکه با تبریک و تهنیت همراه است، دقایقی را نیز برای صفای دل و ذهن به سخنان دینی گوش می دهند و با تعریف لطیفه برای کودکان آنها را می خندانند.
روز عید روز خوردن کیک و شیرینی هایی است که با گردو، پسته یا خرما به وسیله زنان خانه دار تهیه شده است. زنان خانه دار از مدتها قبل همه وسایل را خریده اند و در روز عید کیک و شیرینی طبخ می کنند. اما برخی از زنان کارمند که فرصت کافی برای تهیه این شیرینی ها ندارند، انها را به صورت آماده خریداری می کنند .
شب کریسمس مردم نزد بزرگ فامیل جمع می شوند و شام و شیرینی می خورند
رسوم مردم لبنان در کریسمس :
کریسمس تعطیل رسمی است برای همه مردم. اما فقط روز 25 دسامبر تعطیل است. یعنی خود روز کریسمس. همچنین روز اول سال نو هم تعطیل رسمی است. ولی عملا دانش آموزان از قبل از کریسمس تا پس از سال نو حدود ده روز تعطیلی دارند.
همانطور که می دانید تهیه درخت و تزیین آن برای کریسمس از اوجب واجبات است! حتی برخی از مسلمانها هم در منزل یا مغازه یا محل کار خود چنین کاری را انجام می دهند. البته قسمت اندکی از مسلمانان آن را جزو شعائر مسیحیت می دانند و چنین مراسم و برنامه ای را غیر شرعی می دانند. شب کریسمس مردم نزد بزرگ فامیل جمع می شوند و شام و شیرینی می خورند. برخی از مسیحیان همانند مسیحیان غربی، بوقلمون درسته و کباب شده را از رسومات می شمارند. ولی بقیه مردم با انواع غذاها و شیرینی ها شب را دور هم می گذرانند.


ساختار سیاسی
ساختار سیاسی




confirmed
۳٬۹۰۰

ویرایش