محمد بشیر ابراهیمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '.او' به '. او')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'اینگونه' به 'این‌گونه')
خط ۸۷: خط ۸۷:
گرچه جمعیت علمای الجزایر خود را از سیاست دور نگه داشته بود، اما اهداف حقیقی جمعیت بنابه تعبیر خود ابراهیمی «نیمه‌ای از استقلال» بود. در تلمسان ابراهیمی دارالحدیث را راه‌اندازی کرد، در کنار این مرکز علمی یک مسجد و یک سالن کنفرانس و بخش‌هایی ویژه دانشجویان و طلاب علم وجود داشت، و اولین مدرسه جمعیت علما محسوب می‌شد که ساختمان آن اجاره‌ای نبود، این مرکز به سبک معماری اندلسی ساخته شد و در مراسم افتتاحیه آن ۳۰۰۰ نفر از جمله ۷۰۰ میهمان از خارج شهر تلمسان از جمله [[عبدالحمید بن بادیس]] بود حضور یافتند.
گرچه جمعیت علمای الجزایر خود را از سیاست دور نگه داشته بود، اما اهداف حقیقی جمعیت بنابه تعبیر خود ابراهیمی «نیمه‌ای از استقلال» بود. در تلمسان ابراهیمی دارالحدیث را راه‌اندازی کرد، در کنار این مرکز علمی یک مسجد و یک سالن کنفرانس و بخش‌هایی ویژه دانشجویان و طلاب علم وجود داشت، و اولین مدرسه جمعیت علما محسوب می‌شد که ساختمان آن اجاره‌ای نبود، این مرکز به سبک معماری اندلسی ساخته شد و در مراسم افتتاحیه آن ۳۰۰۰ نفر از جمله ۷۰۰ میهمان از خارج شهر تلمسان از جمله [[عبدالحمید بن بادیس]] بود حضور یافتند.


ابراهیمی روزانه در این مرکز ده درس ایراد می‌کرد و بعد از نماز عشاء در یکی از مراکز پیرامون تاریخ اسلام سخنرانی می‌کرد، او شیوه آموزش و پرورش را اینگونه فهمیده بود.
ابراهیمی روزانه در این مرکز ده درس ایراد می‌کرد و بعد از نماز عشاء در یکی از مراکز پیرامون تاریخ اسلام سخنرانی می‌کرد، او شیوه آموزش و پرورش را این‌گونه فهمیده بود.


ایشان بشدت از سوی اشغالگران فرانسوی مورد فشار قرار گرفت، لذا تصمیم گرفت چنان وانمود کند که به بازرگانی مشغول است تا دید فرانسوی‌ها را از دروس و شاگردانشان دور کند. زمانی که بر شیپور [[جنگ جهانی دوم]] دمیده شد، ابراهیمی می‌گوید: در منزلم در تلمسان با ابن بادیس دیداری داشتم، با هم گفتگو کردیم که اگر جنگ رخ داد چه کنیم، تصمیم گرفتیم هر کدام از ما از دنیا رفت دیگری جانشینش شود، و همه احتمالات را در نظر گرفتیم و از آنچه به توافق رسیده‌ بودیم دو نسخه یادداشت کردیم.
ایشان بشدت از سوی اشغالگران فرانسوی مورد فشار قرار گرفت، لذا تصمیم گرفت چنان وانمود کند که به بازرگانی مشغول است تا دید فرانسوی‌ها را از دروس و شاگردانشان دور کند. زمانی که بر شیپور [[جنگ جهانی دوم]] دمیده شد، ابراهیمی می‌گوید: در منزلم در تلمسان با ابن بادیس دیداری داشتم، با هم گفتگو کردیم که اگر جنگ رخ داد چه کنیم، تصمیم گرفتیم هر کدام از ما از دنیا رفت دیگری جانشینش شود، و همه احتمالات را در نظر گرفتیم و از آنچه به توافق رسیده‌ بودیم دو نسخه یادداشت کردیم.