کعبه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
تاریخ کعبه
تاریخ کعبه
کعبه پیش از اسلام:  
کعبه پیش از اسلام:  
مطابق با برخی روایات زمین را در ابتدا آب فراگرفته بوده و محل کعبه اولین نقطه ای است که سر از آب بیرون آورده است و سپس خشکی سطح زمین از آنجا بسط یافته است.[۵] در این روایات از این واقعه با عنوان دحو الارض یاد شده که به آیه 30 سوره نازعات «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها» اشاره دارد و حتی روز بیست و پنجم ماه ذی القعده به عنوان تاریخ آن تعیین شده و برای آن اعمال و آدابی ذکر شده است.[۶] برخی از دانشمندان مسلمان معاصر، بر آمده بودن زمین در استوا و نقاط نزدیک به آن و زیاد بودن قطر زمین در استوا را دلیل علمی این مطلب می دانند.[۷]  
مطابق با برخی روایات زمین را در ابتدا آب فراگرفته بوده و محل کعبه اولین نقطه ای است که سر از آب بیرون آورده است و سپس خشکی سطح زمین از آنجا بسط یافته است.[۵] در این روایات از این واقعه با عنوان [[دحو الارض]] یاد شده که به آیه 30 سوره نازعات «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها» اشاره دارد و حتی روز بیست و پنجم ماه ذی القعده به عنوان تاریخ آن تعیین شده و برای آن اعمال و آدابی ذکر شده است.[۶] برخی از دانشمندان مسلمان معاصر، بر آمده بودن زمین در استوا و نقاط نزدیک به آن و زیاد بودن قطر زمین در استوا را دلیل علمی این مطلب می دانند.[۷]  
روایات اشاره به این دارد که حضرت آدم عليه السلام، اولین كسى است كه خانه كعبه را ساخت و اساس آن را بنا نهاد.[۸] در روايتی از [[ابن عباس]] آمده است که چون آدم از [[بهشت]] به زمين [[هبوط]] نمود خطاب رسيد اى آدم در زمين خانه ‏اى بنا كن كه محل عبادت و ذكر و طواف‏گاه مردم باشد همان طورى كه ديدى [[ملائكه]] در اطراف [[عرش]] محل عبادت گاهى داشتند اين بود كه آدم به كمك [[جبرئيل]] خانه كعبه را عمارت نمود.... و خانه كعبه برپا بود تا وقتى كه به طوفان نوح خداوند كعبه را به آسمان چهارم برد و هر روزى هفتاد هزار ملائكه در آنجا طواف ميكردند و محل و مكان كعبه خالى بود تا زمان ابراهيم عليه السلام كه حضرتش مأمور گرديد مجددا كعبه را بنا كند.[۹]  
روایات اشاره به این دارد که حضرت آدم عليه السلام، اولین كسى است كه خانه كعبه را ساخت و اساس آن را بنا نهاد.[۸] در روايتی از [[ابن عباس]] آمده است که چون آدم از [[بهشت]] به زمين [[هبوط]] نمود خطاب رسيد اى آدم در زمين خانه ‏اى بنا كن كه محل عبادت و ذكر و طواف‏گاه مردم باشد همان طورى كه ديدى [[ملائكه]] در اطراف [[عرش]] محل عبادت گاهى داشتند اين بود كه آدم به كمك [[جبرئيل]] خانه كعبه را عمارت نمود.... و خانه كعبه برپا بود تا وقتى كه به طوفان نوح خداوند كعبه را به آسمان چهارم برد و هر روزى هفتاد هزار ملائكه در آنجا طواف ميكردند و محل و مكان كعبه خالى بود تا زمان ابراهيم عليه السلام كه حضرتش مأمور گرديد مجددا كعبه را بنا كند.[۹]  
برخی با برداشت از آیه 127 سوره بقره حضرت ابراهیم علیه السلام را به عنوان بنیان گذار نخستین کعبه معرفی نموده اند اما آیه «و اذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت و اسماعيل...» خود اشاره دارد که حضرت ابراهيم بنيان گذار كعبه نبوده بلكه آن حضرت چنانچه برخی گفته اند پایه های آن را بالا برده است.[۱۰] حضرت ابراهیم علیه السلام همچنین سنّت حج‌ را که گر چه مطابق با روایات از زمان حضرت آدم آغاز گردیده بود اما به تدریج به فراموشى سپرده شده بود احیا نمود.[۱۱]  
برخی با برداشت از آیه 127 سوره بقره حضرت ابراهیم علیه السلام را به عنوان بنیان گذار نخستین کعبه معرفی نموده اند اما آیه «و اذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت و اسماعيل...» خود اشاره دارد که حضرت ابراهيم بنيان گذار كعبه نبوده بلكه آن حضرت چنانچه برخی گفته اند پایه های آن را بالا برده است.[۱۰] حضرت ابراهیم علیه السلام همچنین سنّت حج‌ را که گر چه مطابق با روایات از زمان حضرت آدم آغاز گردیده بود اما به تدریج به فراموشى سپرده شده بود احیا نمود.[۱۱]  
بنایی كه بدست حضرت ابراهيم و فرزندش اسماعيل ساخته شده بود همچنان باقى بود تا آن كه عماليق و پس از آنها جرهميان آن را تجديد بنا نمودند. و هنگامى كه زعامت مكه به قصىّ بن كلاب، يكى از اجداد پيغمبر اسلام رسيد (قرن دوم قبل از هجرت)، كعبه را از شالوده بركند و از نو آن را با استوارترين كيفيت ممكن در آن زمان بساخت و دارالندوه را در كنارش بنا نهاد كه آن خانه مركز حكومت و محل تصميم گيريهاى آنها بود. آنگاه اطراف كعبه را به شاخه هاى گوناگون قبيله بزرگ قريش اختصاص داد كه منازلشان را حول خانه بنا كردند آنچنان كه درب خانه هاى آنها به مسجدالحرام گشوده مى شد.[۱۲]  
بنایی كه بدست حضرت ابراهيم و فرزندش اسماعيل ساخته شده بود همچنان باقى بود تا آن كه [[عماليق]] و پس از آنها [[جرهميان]] آن را تجديد بنا نمودند. و هنگامى كه زعامت مكه به [[قصىّ بن كلاب]]، يكى از اجداد [[پيغمبر]] اسلام رسيد (قرن دوم قبل از هجرت)، كعبه را از شالوده بركند و از نو آن را با استوارترين كيفيت ممكن در آن زمان بساخت و [[دارالندوه]] را در كنارش بنا نهاد كه آن خانه مركز حكومت و محل تصميم گيريهاى آنها بود. آنگاه اطراف كعبه را به شاخه هاى گوناگون قبيله بزرگ [[قريش]] اختصاص داد كه منازلشان را حول خانه بنا كردند آنچنان كه درب خانه هاى آنها به مسجدالحرام گشوده مى شد.[۱۲]  
آیینهاى حج، با گذشت زمان و گسترش بت‌پرستى میان اعراب، تغییرات ماهوى كرد. یکی از تغییرات مهم آن بود که چندین قرن پیش از ظهور اسلام، عمرو بن لُحَىّ خزاعى (سرپرست امور مكه) بتهایى بر گرد كعبه نهاد كه تكریم آنها بخشى از آیین حج شد.[۱۳]  
آیینهاى حج، با گذشت زمان و گسترش بت‌پرستى میان اعراب، تغییرات ماهوى كرد. یکی از تغییرات مهم آن بود که چندین قرن پیش از ظهور اسلام، ع[[مرو بن لُحَىّ خزاعى]] (سرپرست امور مكه) بتهایى بر گرد كعبه نهاد كه تكریم آنها بخشى از آیین حج شد.[۱۳]  
یکی از رویدادهای مهم مربوط به کعبه پیش از ظهور اسلام، حمله ابرهه به کعبه است. ابرهه در حدود سال 530 م به فرمانروایی یمن رسید. او پس از تثبیت حاکمیت خودش، كليسایی بى نظير به نام «قليّس» در شهر صنعا ساخت و قصد داشت آن را زيارتگاه عرب كند. به همين دليل، عرب ها به خشم آمدند و فردی از تیره بنى فُقَيْم، «قليس» را آلوده كرد. ابرهه نيز به قصد انتقامجويى و ويران كردن كعبه، سپاهى را كه فيل به همراه آن بود، به مكه روانه نمود. اما پس از حمله، مورد هجوم تعدادى پرنده، كه شبيه پرستو بودند قرار گرفتند كه هر كدام با سنگ ريزه هايى كه همراه داشتند به سپاه ابرهه حمله كردند و شكست سختى بر اين سپاه وارد آوردند.[۱۴] این واقعه در قرآن نیز آمده است و سوره فیل به شرح آن اختصاص پیدا نموده است. سال وقوع این رویداد در بین اعراب به عام الفیل شهرت پیدا نمود که میلاد پیامبر اسلام نیز در همین سال بوده است.  
یکی از رویدادهای مهم مربوط به کعبه پیش از ظهور اسلام، حمله [[ابرهه]] به کعبه است. ابرهه در حدود سال 530 م به فرمانروایی [[یمن]] رسید. او پس از تثبیت حاکمیت خودش، كليسایی بى نظير به نام «[[قليّس]]» در شهر [[صنعا]] ساخت و قصد داشت آن را زيارتگاه عرب كند. به همين دليل، عرب ها به خشم آمدند و فردی از تیره [[بنى فُقَيْم]]، «قليس» را آلوده كرد. ابرهه نيز به قصد انتقامجويى و ويران كردن كعبه، سپاهى را كه فيل به همراه آن بود، به مكه روانه نمود. اما پس از حمله، مورد هجوم تعدادى پرنده، كه شبيه پرستو بودند قرار گرفتند كه هر كدام با سنگ ريزه هايى كه همراه داشتند به سپاه ابرهه حمله كردند و شكست سختى بر اين سپاه وارد آوردند.[۱۴] این واقعه در قرآن نیز آمده است و [[سوره فیل]] به شرح آن اختصاص پیدا نموده است. سال وقوع این رویداد در بین اعراب به [[عام الفیل]] شهرت پیدا نمود که میلاد پیامبر اسلام نیز در همین سال بوده است.  
رویداد مهم دیگر ولادت امام علی علیه السلام در کعبه در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل است.[۱۵] که در منابع مختلف شیعه و سنی آن را نقل نموده اند.[۱۶]  
رویداد مهم دیگر ولادت امام علی علیه السلام در کعبه در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل است.[۱۵] که در منابع مختلف شیعه و سنی آن را نقل نموده اند.[۱۶]  
پنج سال پيش از بعثت رسول گرامى اسلام، سيل عظيمى در مكه اتفاق افتاد كه خانه کعبه را از اساس ويران ساخت، قبايل عرب ساكن مكه به تجديد بناى آن متفق گشتند، و هر قبيله بخشى از هزينه آن را تقبل نمود. چون ساختمان كعبه به جائى رسيد كه مى بايست «حجرالاسود» نصب شود، ميان قبايل اختلاف پديد آمد كه چه كسى و از چه قبيله اى بدين افتخار مفتخر گردد.  
پنج سال پيش از [[بعثت]] رسول گرامى اسلام، سيل عظيمى در مكه اتفاق افتاد كه خانه کعبه را از اساس ويران ساخت، قبايل عرب ساكن مكه به تجديد بناى آن متفق گشتند، و هر قبيله بخشى از هزينه آن را تقبل نمود. چون ساختمان كعبه به جائى رسيد كه مى بايست «[[حجرالاسود]]» نصب شود، ميان قبايل اختلاف پديد آمد كه چه كسى و از چه قبيله اى بدين افتخار مفتخر گردد.  
سرانجام همه به اتفاق نظر، محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و اله) را كه آن روز به عنوان محمد امين مشهور و به وفور عقل و سداد مشهور بود و آن روز 35 سال از عمر شريفش مى گذشت، جهت اين امر برگزيدند. آن حضرت ردائى بخواست و حجر را در آن بنهاد، نماينده هاى قبايل را فرمود هر يك گوشه اى از آن رداء گرفتند و چون به محاذى موضع بلند شد خود به دست مبارك آن را از رداء برگرفت و به جاى مخصوص منصوب نمود (برخى گفته اند: خود حضرت جهت حلّ نزاع اين پيشنهاد بداد و مقبول افتاد).[۱۷]  
سرانجام همه به اتفاق نظر، [[محمد بن عبدالله]] (صلی الله علیه و اله) را كه آن روز به عنوان [[محمد امين]] مشهور و به وفور عقل و سداد مشهور بود و آن روز 35 سال از عمر شريفش مى گذشت، جهت اين امر برگزيدند. آن حضرت ردائى بخواست و حجر را در آن بنهاد، نماينده هاى قبايل را فرمود هر يك گوشه اى از آن رداء گرفتند و چون به محاذى موضع بلند شد خود به دست مبارك آن را از رداء برگرفت و به جاى مخصوص منصوب نمود (برخى گفته اند: خود حضرت جهت حلّ نزاع اين پيشنهاد بداد و مقبول افتاد).[۱۷]  
تاریخ نگاران متقدم از تغییر برخی ویژگی‌های کعبه در این تجدید بنا در مقایسه با ویژگی‌های بنای ساخته شده به دست حضرت ابراهیم خبر داده‌اند. افزودن بر ارتفاع، کاستن از طول، مسدود کردن درب غربی و افزودن ارتفاع درب شرقی کعبه، چهار تغییری است که گفته می‌شود در تجدید بنای کعبه لحاظ شده است.[۱۸]  
تاریخ نگاران متقدم از تغییر برخی ویژگی‌های کعبه در این تجدید بنا در مقایسه با ویژگی‌های بنای ساخته شده به دست حضرت ابراهیم خبر داده‌اند. افزودن بر ارتفاع، کاستن از طول، مسدود کردن درب غربی و افزودن ارتفاع درب شرقی کعبه، چهار تغییری است که گفته می‌شود در تجدید بنای کعبه لحاظ شده است.[۱۸]  
کعبه پس از اسلام:  
کعبه پس از اسلام:  
بنای ساخته شده توسط قریش همچنان بر جاى بود تا زمانى كه عبدالله زبیر در عهد يزيد بن معاويه مسلط بر حجاز شد و يزيد سردارى بنام حصین به سركوبيش فرستاد، و در اثر جنگ و سنگهاى بزرگى كه لشكر يزيد با منجنيق بطرف شهر مكه‏ پرتاب مى ‏كردند، كعبه خراب شد و آتش‏هايى كه باز با منجنيق به سوى شهر مى‏ ريختند، پرده كعبه و قسمتى از چوبهايش را بسوزانيد، بعد از آنكه با مردن يزيد جنگ تمام شد، عبد اللَّه بن زبير به فكر افتاد، كعبه را خراب نموده بناى آن را تجديد كند، دستور داد گچى ممتاز از يمن آوردند، و آن را با گچ بنا نمود و حجر اسماعيل را جزء خانه كرد، و در كعبه را كه قبلا در بلندى قرار داشت، تا روى زمين پائين آورد. و در برابر در قديمى، درى ديگر كار گذاشت. تا مردم از يك در درآيند و از در ديگر خارج شوند و ارتفاع بيت را بيست و هفت ذراع (تقريبا سيزده متر و نيم) قرار داد و چون از بنايش فارغ شد، داخل و خارج آن را با مشك و عبير معطر كرد، و آن را با جامه‏اى از ابريشم پوشانيد، و در هفدهم رجب سال 64 هجرى از اين كار فارغ گرديد.  
بنای ساخته شده توسط قریش همچنان بر جاى بود تا زمانى كه [[عبدالله زبیر]] در [[عهد يزيد بن معاويه]] مسلط بر [[حجاز]] شد و يزيد سردارى بنام حصین به سركوبيش فرستاد، و در اثر جنگ و سنگهاى بزرگى كه لشكر يزيد با منجنيق بطرف شهر مكه‏ پرتاب مى ‏كردند، كعبه خراب شد و آتش‏هايى كه باز با منجنيق به سوى شهر مى‏ ريختند، پرده كعبه و قسمتى از چوبهايش را بسوزانيد، بعد از آنكه با مردن يزيد جنگ تمام شد، عبد اللَّه بن زبير به فكر افتاد، كعبه را خراب نموده بناى آن را تجديد كند، دستور داد گچى ممتاز از يمن آوردند، و آن را با گچ بنا نمود و حجر اسماعيل را جزء خانه كرد، و در كعبه را كه قبلا در بلندى قرار داشت، تا روى زمين پائين آورد. و در برابر در قديمى، درى ديگر كار گذاشت. تا مردم از يك در درآيند و از در ديگر خارج شوند و ارتفاع بيت را بيست و هفت ذراع (تقريبا سيزده متر و نيم) قرار داد و چون از بنايش فارغ شد، داخل و خارج آن را با مشك و عبير معطر كرد، و آن را با جامه‏اى از ابريشم پوشانيد، و در هفدهم رجب سال 64 هجرى از اين كار فارغ گرديد.  
و بعد از آنكه عبدالملک مروان متولى امر خلافت شد، حجاج بن يوسف به فرمانده لشكرش دستور داد تا به جنگ عبد اللَّه بن زبير برود كه لشكر حجاج بر عبد اللَّه غلبه كرد و او را شكست داده و در آخر كشت و خود داخل بيت شد و عبد الملك را بدانچه ابن زبير كرده بود خبر داد. عبد الملك دستور داد، خانه‏ اى را كه عبد اللَّه ساخته بود خراب نموده به شكل قبلى ‏اش برگرداند. حجاج ديوار كعبه را از طرف شمال شش ذراع و يك وجب خراب نموده و به اساس قريش رسيد و بناى خود را از اين سمت بر آن اساس نهاد، و باب شرقى كعبه را كه ابن زبير پائين آورده بود در همان جاى قبليش (تقريبا يك متر و نيم يا دو متر بلندتر از كف) قرار داد و باب غربى را كه عبد اللَّه اضافه كرده بود مسدود كرد آن گاه زمين كعبه را با سنگهايى كه زياد آمده بود فرش كرد.  
و بعد از آنكه [[عبدالملک مروان]] متولى امر خلافت شد، [[حجاج بن يوسف]] به فرمانده لشكرش دستور داد تا به جنگ عبد اللَّه بن زبير برود كه لشكر حجاج بر عبد اللَّه غلبه كرد و او را شكست داده و در آخر كشت و خود داخل بيت شد و عبد الملك را بدانچه ابن زبير كرده بود خبر داد. عبد الملك دستور داد، خانه‏ اى را كه عبد اللَّه ساخته بود خراب نموده به شكل قبلى ‏اش برگرداند. حجاج ديوار كعبه را از طرف شمال شش ذراع و يك وجب خراب نموده و به اساس قريش رسيد و بناى خود را از اين سمت بر آن اساس نهاد، و باب شرقى كعبه را كه ابن زبير پائين آورده بود در همان جاى قبليش (تقريبا يك متر و نيم يا دو متر بلندتر از كف) قرار داد و باب غربى را كه عبد اللَّه اضافه كرده بود مسدود كرد آن گاه زمين كعبه را با سنگهايى كه زياد آمده بود فرش كرد.  
وضع كعبه بدين منوال باقى بود، تا آنكه سلطان سليمان عثمانى در سال نهصد و شصت روى كار آمد، سقف كعبه را تغيير داد. و چون در سال هزار و صد و بيست و يك هجرى احمد عثمانى متولى امر خلافت گرديد، مرمت‏هايى در كعبه انجام داد، و چون سيل عظيم سال هزار و سى و نه بعضى از ديوارهاى سمت شمال و شرق و غرب آن را خراب كرده بود، سلطان مراد چهارم، يكى از پادشاهان آل عثمان دستور داد آن را ترميم كردند.[۱۹]  
وضع كعبه بدين منوال باقى بود، تا آنكه [[سلطان سليمان عثمانى]] در سال نهصد و شصت روى كار آمد، سقف كعبه را تغيير داد. و چون در سال هزار و صد و بيست و يك هجرى [[احمد عثمانى]] متولى امر خلافت گرديد، مرمت‏هايى در كعبه انجام داد، و چون سيل عظيم سال هزار و سى و نه بعضى از ديوارهاى سمت شمال و شرق و غرب آن را خراب كرده بود، [[سلطان مراد چهارم]]، يكى از پادشاهان آل عثمان دستور داد آن را ترميم كردند.[۱۹]  
پس از آن ساختمان کعبه تا سده اخیر تعمیر نشده بود، ولی در سال ۱۳۷۷ قمری و سپس ۱۴۱۷ قمری به دستور سعود بن عبدالعزیز و فهد بن عبدالعزیز در آن تعمیراتی صورت گرفت.[۲۰]  
پس از آن ساختمان کعبه تا سده اخیر تعمیر نشده بود، ولی در سال ۱۳۷۷ قمری و سپس ۱۴۱۷ قمری به دستور سعود بن عبدالعزیز و فهد بن عبدالعزیز در آن تعمیراتی صورت گرفت.[۲۰]  
ساختمان فعلی کعبه
ساختمان فعلی کعبه