امام خمینی احیاگر تفکر دینی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''احیای تفکّر دینی در مکتب [[امام خمینی (ره)|امام خمینی]](ره)''' ریشه در سنّت پیامبر اسلام(ص) و تأسّی از رویّة اهل بیت (ع) دارد؛ علاوه بر این مراجعه به آثار امام خمینی (ره) و سیرة عملی ایشان نیز حکایت از این امر دارد. امام خمینی همچنین در معرّفیِ احیاگران بزرگ تاریخ در گام اوّل بر مبنای سخن امام حسین (ع)که قیام و نهضت خود را اصلاحگری در امّت پیامبر(ص) و امر به معروف و نهی از منکر معرّفی کرده <ref>(مجلسی،1403ق،44/329)</ref>، آن حضرت را احیا کنندة دین اسلام تا آخرالزّمان و امام زمان (عج) را احیاگر دین برای همیشه می‌دانست. بنابراین بی مناسبت نیست که خطبة 131 [[نهج البلاغه]] را که در آن امام علی‌(ع) اهداف حکومت اسلامی و فلسفة اصلاح دینی را تبیین می‌کند یا دآور شویم. چرا که منویّاتِ امام خمینی(ره) با اهداف اهل بیت (ع) همخوانی دارد و در تعقیب همان دین و آیین است. «اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ اَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذى کانَ مِنّا مُنافَسَةً فى سُلْطان...وَلکِنْ لِ...وَ تُقامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ» )دشتی،1388: 174) خدایا تو مى‌دانى که جنگ و درگیرى ما براى به دست‌آوردن قدرت و حکومت نبود، بلکه مى‌خواستیم قوانین و مقررات فراموش شده تو بار دیگر اجرا گردد.  
'''احیای تفکّر دینی در مکتب [[امام خمینی (ره)|امام خمینی]](ره)''' ریشه در سنّت پیامبر اسلام(ص) و تأسّی از رویّه اهل بیت (ع) دارد؛ علاوه بر این مراجعه به آثار امام خمینی (ره) و سیرة عملی ایشان نیز حکایت از این امر دارد. امام خمینی همچنین در معرّفیِ احیاگران بزرگ تاریخ در گام اوّل بر مبنای سخن امام حسین (ع)که قیام و نهضت خود را اصلاحگری در امّت پیامبر(ص) و امر به معروف و نهی از منکر معرّفی کرده <ref>(مجلسی،1403ق،44/329)</ref>، آن حضرت را احیا کنندة دین اسلام تا آخرالزّمان و امام زمان (عج) را احیاگر دین برای همیشه می‌دانست. بنابراین بی‌مناسبت نیست که خطبة 131 [[نهج البلاغه]] را که در آن امام علی‌(ع) اهداف حکومت اسلامی و فلسفة اصلاح دینی را تبیین می‌کند یادآور شویم. چرا که منویّاتِ امام خمینی(ره) با اهداف اهل بیت (ع) هم‌خوانی دارد و در تعقیب همان دین و آیین است. «اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعْلَمُ اَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذى کانَ مِنّا مُنافَسَةً فى سُلْطان...وَلکِنْ لِ...وَ تُقامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ» )دشتی،1388: 174) خدایا تو مى‌دانى که جنگ و درگیرى ما براى به دست‌آوردن قدرت و حکومت نبود، بلکه مى‌خواستیم قوانین و مقررات فراموش شده تو بار دیگر اجرا گردد.  


==مفهوم احیاگری دینی و اصلاحگری دینی==
==مفهوم احیاگری دینی و اصلاحگری دینی==
خط ۱۲: خط ۱۲:


این اصطلاح[احیاگری‌]که به وسیلة برخی از دین‌اندیشان باب شده از سرِ دقّت و تأمّل نیست. آنچه مورد نظر ایشان است بازسازی، بازفهمی و بازاندیشی مفاهیم دینی است که با احیا کاملاً تفاوت دارد.» <ref>(بقایی،گفتگو با خبرنگار مهر نامه)</ref>  
این اصطلاح[احیاگری‌]که به وسیلة برخی از دین‌اندیشان باب شده از سرِ دقّت و تأمّل نیست. آنچه مورد نظر ایشان است بازسازی، بازفهمی و بازاندیشی مفاهیم دینی است که با احیا کاملاً تفاوت دارد.» <ref>(بقایی،گفتگو با خبرنگار مهر نامه)</ref>  
«ایزدپناه» نیز با احصاء ویژگی‌های احیاگران از دیگر افراد سعی در شناسایی مصادیق احیاگری نموده است تا اینکه از این طریق بتواند بین احیاگری و اصلاح گری مرزبندی نماید:
«ایزدپناه» نیز با احصاء ویژگی‌های احیاگران از دیگر افراد سعی در شناسایی مصادیق احیاگری نموده است تا اینکه از این طریق بتواند بین احیاگری و اصلاح‌گری مرزبندی نماید:
«ویژگی‌های احیاگران که آنها را از دیگر افراد – چون خدمتگذاران تفکّر دینی، روشنفکران دینی و مصلحان - جدا می‌سازد عبارتند از: زمان آگاهی یا دردشناسی، دین شناسی اجتهادی و متخصصانه، همزبانی با عصر، بصیرت دینی و اندیشة خلاق یا قدرت نوآوری. اگر این ویژگی‌ها در شخصیتی جمع بود حایز شرایط احیاگری است در غیر اینصورت مصداق احیاگر تفکّر دینی نخواهد بود.» <ref>(ایزد پناه،1375: 60-51)</ref>  
«ویژگی‌های احیاگران که آنها را از دیگر افراد – چون خدمتگذاران تفکّر دینی، روشنفکران دینی و مصلحان - جدا می‌سازد عبارتند از: زمان آگاهی یا دردشناسی، دین شناسی اجتهادی و متخصصانه، همزبانی با عصر، بصیرت دینی و اندیشة خلاق یا قدرت نوآوری. اگر این ویژگی‌ها در شخصیتی جمع بود حایز شرایط احیاگری است در غیر اینصورت مصداق احیاگر تفکّر دینی نخواهد بود.» <ref>(ایزد پناه،1375: 60-51)</ref>  
در جمع بندی نهایی گرچه به نظر می‌رسد که نتوان تعریف دقیق و متقنی از احیاگری و اصلاحگری ارایه داد ولی تعریف آن‌ها در حد ظرفیت و توان ادبیات موجود در مباحث احیاگری خالی از لطف نیست.
در جمع بندی نهایی گرچه به نظر می‌رسد که نتوان تعریف دقیق و متقنی از احیاگری و اصلاحگری ارایه داد ولی تعریف آن‌ها در حد ظرفیت و توان ادبیات موجود در مباحث احیاگری خالی از لطف نیست.


==جریان احیا گری دینی==
==جریان احیا‌گری دینی==
احیاگری دینی به فرایندی گفته می‌شود که افرادی دین باور در درون دین با ارایة نظریه یا اقدامی عملی برای زدودن خرافه، زنده نمودن و برجسته نمودن کتاب مقدس و برگشت به اصل عقاید پیام آوران دین، همّت می‌نمایند. منظور از احیا توجّه کردن به جنبه‌هایی است که دچار غفلت یا فراموشی شده‌اند؛ شخصیّت‌هایی که منجی جوامع انسانی هستند، جنبه‌های فراموش شدة یک مکتب فکری را احیا کرده و شکلی جدید به آن می‌بخشند و به جامعة مردة خود، روحِ تازه‌ای اعطا می‌کنند.<ref>( ثقفی، بی تا:‌153)</ref> بنابراین وظیفة احیاگرِ دینی تصحیحِ برداشتهای نادرست و همچنین پاک کردنِ غبارِ انحراف از ساحت دین است. باید توجه داشت که دو واژة احیاگر و مصلح از نظر مفهومی با یکدیگر مترادف نیستند. احیاگری به اصلاحات در حوزة اندیشه دینی نظر دارد ولی مصلح به اصلاحگری در قلمرو سیاست و اجتماع. ولی فقیه در عین احیاگری، یک مصلح اجتماعی است. <ref>(ایزد پناه، بی تا: 60-51)</ref>
احیاگری دینی به فرایندی گفته می‌شود که افرادی دین باور در درون دین با ارایة نظریه یا اقدامی عملی برای زدودن خرافه، زنده نمودن و برجسته نمودن کتاب مقدس و برگشت به اصل عقاید پیام آوران دین، همّت می‌نمایند. منظور از احیا توجّه کردن به جنبه‌هایی است که دچار غفلت یا فراموشی شده‌اند؛ شخصیّت‌هایی که منجی جوامع انسانی هستند، جنبه‌های فراموش شدة یک مکتب فکری را احیا کرده و شکلی جدید به آن می‌بخشند و به جامعة مردة خود، روحِ تازه‌ای اعطا می‌کنند.<ref>( ثقفی، بی تا:‌153)</ref> بنابراین وظیفة احیاگرِ دینی تصحیحِ برداشتهای نادرست و همچنین پاک کردنِ غبارِ انحراف از ساحت دین است. باید توجه داشت که دو واژة احیاگر و مصلح از نظر مفهومی با یکدیگر مترادف نیستند. احیاگری به اصلاحات در حوزة اندیشه دینی نظر دارد ولی مصلح به اصلاحگری در قلمرو سیاست و اجتماع. ولی فقیه در عین احیاگری، یک مصلح اجتماعی است. <ref>(ایزد پناه، بی تا: 60-51)</ref>


خط ۴۲: خط ۴۲:
اما امام خمینی(ره) در راستای احیای تفکر دینی، اسلام‌گرایی و احیای فرهنگ اسلامی را در دستور کار خود داشت. امام خمینی (ره) در‌این‌باره می‌فرماید: «همان طور که کراراً تذکر داده‌ام بزرگترین وابستگی ملت‌های مستضعف به ابرقدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است؛ که سایر وابستگیها از آن سرچشمه می‌گیرد و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد.» <ref>( صحیفه امام، 1378:ج10، 79)</ref>  
اما امام خمینی(ره) در راستای احیای تفکر دینی، اسلام‌گرایی و احیای فرهنگ اسلامی را در دستور کار خود داشت. امام خمینی (ره) در‌این‌باره می‌فرماید: «همان طور که کراراً تذکر داده‌ام بزرگترین وابستگی ملت‌های مستضعف به ابرقدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است؛ که سایر وابستگیها از آن سرچشمه می‌گیرد و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود، استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد.» <ref>( صحیفه امام، 1378:ج10، 79)</ref>  
ایشان در موردی دیگر در‌این‌باره می‌گوید: «اسلام داشت منسی [= فراموش] می‌شد، اسلام را داشتند منهدم می‌کردند؛ قرآن را داشتند زیر چکمه‌ها از بین می‌بردند. قیام شما جوانهای ایران، قیام شما ملت ایران - که قیام الهی بود - قرآن را زنده کرد؛ اسلام را زنده کرد؛ حیات تازه به اسلام بخشید.» ‌<ref>( امام خمینی(ره)، 1370: 140 )</ref>
ایشان در موردی دیگر در‌این‌باره می‌گوید: «اسلام داشت منسی [= فراموش] می‌شد، اسلام را داشتند منهدم می‌کردند؛ قرآن را داشتند زیر چکمه‌ها از بین می‌بردند. قیام شما جوانهای ایران، قیام شما ملت ایران - که قیام الهی بود - قرآن را زنده کرد؛ اسلام را زنده کرد؛ حیات تازه به اسلام بخشید.» ‌<ref>( امام خمینی(ره)، 1370: 140 )</ref>
===2. مبارزه با فرقه گرایی===
===2. مبارزه با فرقه‌گرایی===
رژیم پهلوی در راستای اهداف « اسلام زدایی» کوشید با « فرقه گرایی » و ترویج انواع فرقه‌های مذهبی منحرف، آنان را از « اسلام اصیل » جدا نماید. رضا شاه و محمد رضا شاه فضا را برای برخی آخوندهای درباری و وابستگان به خود فراهم می‌آوردند تا دین مردم را تحریف کنند؛ مانند« شریعت سنگلجی» که تحت تأثیر تجددگرایی رضا شاه و با حمایت او به مخالفت با برخی از آموزه‌ها و اعتقادات اسلامی پرداخت و کتاب « اسلام و رجعت» را با حمایت رژیم پهلوی به چاپ رساند، اما اجازه ندادند کتاب « ایمان و رجعت» نوشته یکی از روحانیان که در آن به دروغ‌پردازی و خیانت سنگلجی پرداخته بود، منتشر شود.<ref>(امام خمینی(ره)،بی تا: 333)</ref>
رژیم پهلوی در راستای اهداف « اسلام زدایی» کوشید با « فرقه‌گرایی » و ترویج انواع فرقه‌های مذهبی منحرف، آنان را از « اسلام اصیل » جدا نماید. رضا شاه و محمد رضا شاه فضا را برای برخی آخوندهای درباری و وابستگان به خود فراهم می‌آوردند تا دین مردم را تحریف کنند؛ مانند« شریعت سنگلجی» که تحت تأثیر تجددگرایی رضا شاه و با حمایت او به مخالفت با برخی از آموزه‌ها و اعتقادات اسلامی پرداخت و کتاب « اسلام و رجعت» را با حمایت رژیم پهلوی به چاپ رساند، اما اجازه ندادند کتاب « ایمان و رجعت» نوشته یکی از روحانیان که در آن به دروغ‌پردازی و خیانت سنگلجی پرداخته بود، منتشر شود.<ref>(امام خمینی(ره)،بی تا: 333)</ref>
احمد کسروی نیز با نفی اندیشه اسلامی و ترویج ملی‌گرایی و آرای مدرنیستی به حمایت از رژیم پهلوی پرداخت.  
احمد کسروی نیز با نفی اندیشه اسلامی و ترویج ملی‌گرایی و آرای مدرنیستی به حمایت از رژیم پهلوی پرداخت.  




کسروی که عضو افتخاری انجمن سلطنتی لندن بود <ref>(آبادیان و دیگران،103:1373)</ref>ادعا داشت که اسلام برای پاسخگویی به نیازهای علمی و فلسفی زمان معاصر، قدیمی و ناتوان گردیده است؛ از این رو داعیه‌دار دین جدیدی با نام «آیین پاک »یا «پاک دینی‌» شد.<ref>(زرشناس،119:1373)</ref>
کسروی که عضو افتخاری انجمن سلطنتی لندن بود <ref>(آبادیان و دیگران،103:1373)</ref>ادعا داشت که اسلام برای پاسخگویی به نیازهای علمی و فلسفی زمان معاصر، قدیمی و ناتوان گردیده است؛ از این رو داعیه‌دار دین جدیدی با نام «آیین پاک »یا «پاک دینی‌» شد.<ref>(زرشناس،119:1373)</ref>
علی‌اکبر حکمی زاده نیز با خروج از لباس روحانیت کتاب « اسرار هزار ساله» را بر ضد اسلام و ارزشهای شیعی نوشت و علل عقب ماندگی جامعه ایرانی را وجود مذهب تشیع و رسوم مبتنی بر آن اعلام کرد.<ref>(جعفریان،352:1382)</ref>
علی‌اکبر حکمی زاده نیز با خروج از لباس روحانیت کتاب « اسرار هزار ساله» را بر ضد اسلام و ارزش‌های شیعی نوشت و علل عقب‌ماندگی جامعه ایرانی را وجود مذهب تشیع و رسوم مبتنی بر آن اعلام کرد.<ref>(جعفریان،352:1382)</ref>
امام خمینی(ره) بعد از مطالعه کتاب انحرافی حکمی زاده به مدت دو ماه دروس خود را در حوزه علمیه قم تعطیل کرد تا بتواند پاسخی مناسب برای آن فراهم نماید و از حریم تشیع و روحانیت دفاع کند. حاصل کار او در این مدت نگارش کتاب «کشف اسرار» در سال 1322 در سن حدود 44 سالگی بود که به زبان فارسی تألیف شد.<ref>(جمشیدی،1388: 55)</ref>
امام خمینی(ره) بعد از مطالعه کتاب انحرافی حکمی‌زاده به مدت دو ماه دروس خود را در حوزه علمیه قم تعطیل کرد تا بتواند پاسخی مناسب برای آن فراهم نماید و از حریم تشیع و روحانیت دفاع کند. حاصل کار او در این مدت نگارش کتاب «کشف اسرار» در سال 1322 در سن حدود 44 سالگی بود که به زبان فارسی تألیف شد.<ref>(جمشیدی،1388: 55)</ref>
این اثر که با نگرش سیاسی ـ کلامی به نگارش در آمده و نه صرفا مبارزه با قلمهای وابسته به دربار، به نوعی مبارزه با رژیم نیز بوده است. امام خمینی(ره) در مقدمه این کتاب با اشاره به اوضاع خفقان جامعه و ممکن نبودن جبران انحرافات ایجاد شده در دوران رضاخان از سوی رژیم پهلوی می‌گوید:
این اثر که با نگرش سیاسی ـ کلامی به نگارش در آمده و نه صرفا مبارزه با قلم‌های وابسته به دربار، به نوعی مبارزه با رژیم نیز بوده است. امام خمینی(ره) در مقدمه این کتاب با اشاره به اوضاع خفقان جامعه و ممکن نبودن جبران انحرافات ایجاد شده در دوران رضاخان از سوی رژیم پهلوی می‌گوید:


«رضا خان رفت، دوره تاریک دیکتاتوری سپری شد گمان می‌رفت که ملت درد خود را فهمیده از بیست سال فشارها ودست درازی‌ها [به] مال و ناموسشان عبرت می‌گیرند و... ولی باز خوابند و روزگارسیاه خود را فراموش کردند.»
«رضا خان رفت، دوره تاریک دیکتاتوری سپری شد گمان می‌رفت که ملت درد خود را فهمیده از بیست سال فشارها ودست‌درازی‌ها [به] مال و ناموسشان عبرت می‌گیرند و... ولی باز خوابند و روزگار سیاه خود را فراموش کردند.»
یکی از اهداف عمده و اساسی نگارش این کتاب بیدار کردن مردم و آماده سازی آنها برای قیام در راه خدا، حفظ دین و کشور و احیای تفکّر دینی بود. وی با صراحت در‌این‌باره می‌نویسد:
یکی از اهداف عمده و اساسی نگارش این کتاب بیدار کردن مردم و آماده سازی آنها برای قیام در راه خدا، حفظ دین و کشور و احیای تفکّر دینی بود. وی با صراحت در‌این‌باره می‌نویسد:
«ملت چون به حقوق حقّه خود قیام نکرد، ماجراجوها فرصت به دست آوردند تا از ملا‌ها تجاوز[یا عبور] کردند و یکسره با دین و دینداری طرف شدند و محکمات قرآن را پایمال اغراض مسمومه کردند تا با دلِ گرم بتوانند صفحه مملکت را میدان اجرای نیّات فاسده خود کنند و دوباره آن سیاه بختیها و روزگارهای تلخ را عودت دهند...<ref>(جمشیدی،1388: 57 ـ 55 و امام خمینی، بی تا: 10)</ref>.
«ملت چون به حقوق حقّه خود قیام نکرد، ماجراجوها فرصت به دست آوردند تا از ملا‌ها تجاوز[یا عبور] کردند و یکسره با دین و دینداری طرف شدند و محکمات قرآن را پایمال اغراض مسمومه کردند تا با دلِ گرم بتوانند صفحه مملکت را میدان اجرای نیّات فاسده خود کنند و دوباره آن سیاه‌بختی‌ها و روزگارهای تلخ را عودت دهند...<ref>(جمشیدی،1388: 57 ـ 55 و امام خمینی، بی تا: 10)</ref>.
شریعت سنگلجی از روحانیون مجاز به فعالیت فرهنگی در دوره رضاخان نیز دارای نگرشی عقل‌گرایانه بود و به گمان خود با خرافات مبارزه می‌کرد. آنچه که وی خرافه می‌خواند، همان چیزهایی است که وهابی‌ها آن را خرافه می‌دانند؛ کتاب «کلید فهم قرآن از جمله آثار وی است. <ref>(جعفریان،355:1382)</ref>
شریعت سنگلجی از روحانیون مجاز به فعالیت فرهنگی در دوره رضاخان نیز دارای نگرشی عقل‌گرایانه بود و به گمان خود با خرافات مبارزه می‌کرد. آنچه که وی خرافه می‌خواند، همان چیزهایی است که وهابی‌ها آن را خرافه می‌دانند؛ کتاب «کلید فهم قرآن از جمله آثار وی است. <ref>(جعفریان،355:1382)</ref>
سید اسدالله خرقانی نمونه دیگری از چهره‌های وابسته به این نحله است.  
سید اسدالله خرقانی نمونه دیگری از چهره‌های وابسته به این نحله است.  
خط ۷۰: خط ۷۰:
انگلیس در بین اهل سنت «‌وهّابیّت» را توسط مستر همفر پدید آورد<ref>(همفر،1370: 68-50)</ref> و در بین شیعیان نیز « بهائیّت» توسط روس و انگلیس تأسیس و تقویت گردید.
انگلیس در بین اهل سنت «‌وهّابیّت» را توسط مستر همفر پدید آورد<ref>(همفر،1370: 68-50)</ref> و در بین شیعیان نیز « بهائیّت» توسط روس و انگلیس تأسیس و تقویت گردید.


===4. مبارزه با تحجّر گرایی و مقدس مآبی===
===4. مبارزه با تحجّر‌گرایی و مقدس‌مآبی===
مفهوم تحجّر در حقیقت به معنای «مثل سنگ سخت گردیدن، خشک شدن و تصلّب و تحجّر مفاصل است»<ref>( دهخدا، 1373، ج4: 59-56 )</ref> و در اصطلاح، « مقصود از جمود یا تحجّر، بسته ذهنی و تنگ‌نظری و داشتن اندیشه غیر پویا و فاقد درایت است». <ref>(اسفندیاری، 1382: 53)</ref>.
مفهوم تحجّر در حقیقت به معنای «مثل سنگ سخت گردیدن، خشک شدن و تصلّب و تحجّر مفاصل است»<ref>( دهخدا، 1373، ج4: 59-56 )</ref> و در اصطلاح، « مقصود از جمود یا تحجّر، بسته ذهنی و تنگ‌نظری و داشتن اندیشه غیر پویا و فاقد درایت است». <ref>(اسفندیاری، 1382: 53)</ref>.
تحجّر و جمود فکری همزاد با ادیان و عقاید بشری است. تاریخ اسلام و جامعه اسلامی نیز از بدو تشکیل حکومت اسلامی در مدینه از این جریان انحرافی به دور نبوده و در دوره‌های مختلف تاریخ اسلام شاهد این جریان هستیم، به ویژه در دوره معاصر ایران جریان تحجّر به سوی ریشه‌دارتر شدن در حرکت است.  
تحجّر و جمود فکری همزاد با ادیان و عقاید بشری است. تاریخ اسلام و جامعه اسلامی نیز از بدو تشکیل حکومت اسلامی در مدینه از این جریان انحرافی به دور نبوده و در دوره‌های مختلف تاریخ اسلام شاهد این جریان هستیم، به ویژه در دوره معاصر ایران جریان تحجّر به سوی ریشه‌دارتر شدن در حرکت است.  


تحجّر از جمله جریانهای مخالف با تفکر و نهضت امام خمینی(ره) به شمار می‌رود؛ از این رو امام به موازات حرکت سیاسی با صراحت و جدیّت بیشتر به مبارزه و مقابله با جریان تحجّرگرایی برخاست. از جریانهای متحجّر پس از رحلت محمد (ص) «خوارج» است که در دوره حکومت امام علی (ع) به نام دین و قرآن در برابرش شمشیر کشیدند و آسیب‌های جبران ناپذیری به مسلمانان وارد کردند که بزرگترین آن، به شهادت رساندن امام علی (ع) بود. پاشنه آشیل خوارج را می‌توان در جمود دانست؛ چرا که جریان خوارج با وجود برخورداری از صفاتی چون مجاهدت، عبادت و ریاضت، دارای تعصّب و تصلّب فکری نیز بودند.<ref>(‌شیرخانی، رجایی نژاد، 1392: 63-61)</ref>.
تحجّر از جمله جریان‌های مخالف با تفکر و نهضت امام خمینی(ره) به شمار می‌رود؛ از این رو امام به موازات حرکت سیاسی با صراحت و جدیّت بیشتر به مبارزه و مقابله با جریان تحجّرگرایی برخاست. از جریانهای متحجّر پس از رحلت محمد (ص) «خوارج» است که در دوره حکومت امام علی (ع) به نام دین و قرآن در برابرش شمشیر کشیدند و آسیب‌های جبران ناپذیری به مسلمانان وارد کردند که بزرگترین آن، به شهادت رساندن امام علی (ع) بود. پاشنه آشیل خوارج را می‌توان در جمود دانست؛ چرا که جریان خوارج با وجود برخورداری از صفاتی چون مجاهدت، عبادت و ریاضت، دارای تعصّب و تصلّب فکری نیز بودند.<ref>(‌شیرخانی، رجایی نژاد، 1392: 63-61)</ref>.


جعفر رزاقپور
جعفر رزاقپور
=پانویس=
=پانویس=
{{ستون-شروع|2}}
{{ستون-شروع|2}}
 
<references />




[[رده: مقالات]]
[[رده: مقالات]]
<references />
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۴۲۱

ویرایش