سید جمال‌الدین گلپایگانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم كه ملول شدم. وقتی به [[حرم مطهر علی(ع)]] مشرف شدم، از حضرت خواستم كه این حالت را از من بگیرد. حضرت هم آن حال را از من گرفت. از آن به بعد مردم را به صورت‌های عادی می‌دیدم<ref>همان، ج 1، ص 142.</ref>.»
مردم را به صورت وحوش و حیوانات آن قدر دیدم كه ملول شدم. وقتی به [[حرم مطهر علی(ع)]] مشرف شدم، از حضرت خواستم كه این حالت را از من بگیرد. حضرت هم آن حال را از من گرفت. از آن به بعد مردم را به صورت‌های عادی می‌دیدم<ref>همان، ج 1، ص 142.</ref>.»
حاج آقا جمال خیلی به خواندن دعاها اهمیت می‌داد، به طوری كه بیشتر اوقات به مطالعة صحیفه سجادیه، [[مناجات خمسه عشر]] و به خواندن «مناجات المریدین» می‌پرداخت<ref>همان، ج 9، ص 104.</ref>.
حاج آقا جمال خیلی به خواندن دعاها اهمیت می‌داد، به طوری كه بیشتر اوقات به مطالعة صحیفه سجادیه، [[مناجات خمسه عشر]] و به خواندن «مناجات المریدین» می‌پرداخت<ref>همان، ج 9، ص 104.</ref>.
=مواضع سیاسی=
==شركت در جنگ جهانی اول==
در سال 1914 م، آتش [[جنگ جهانی اول]] توسط كشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید كه نتیجه این جنگ تخریب و كشته شدن چندین میلیون [[انسان]] و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی [[امپراطوری اطریش]] و [[امپراطوری عثمانی]] بود<ref>تحولات روابط بین الملل از كنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص 133.</ref>.
در این [[جنگ]] وقتی [[كفار]] به سرزمین‌های [[اسلامی]] هجوم آوردند، علمای بزرگ شیعه در نجف و ایران علیه كفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف [[مسلمانان]] به جبهه‌های جنگ اعزام شدند. در عراق، وقتی كه آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی [[فتوا]] به وجوب [[جهاد]] علیه كفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان اسلام فرا می‌خواند، آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع می‌نماید<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>.
==انقلاب مشروطیت ایران==
در عصر [[قاجار]]، سلطه مطلقة شاهان قاجار و استبداد آنها سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری كه كسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت [[ناصرالدین]] شاه یك سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شكست از [[روسیه]]، [[جنبش تنباكو]] و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شكسته شود. پس از مرگ ناصرالدین شاه، [[مظفرالدین میرزا]] به سلطنت رسید. در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیلة قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب مشروطه شد و در سال 1285 هـ. ش. مظفرالدین شاه فرمان [[مشروطیت]] را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و [[محمدعلی شاه]] حكومت را در دست گرفت كه به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست. امّا قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح [[تهران]]، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب كردند، امّا انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف كشیده شد<ref>اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، جلال الدین مدنی، ‌فصل هفتم، ص 109 و مقاومت شكننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران...، جان فوران).</ref> و مرحوم آخوند خراسانی كه در نجف بود، تصمیم گرفت به [[ایران]] عزیمت كند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود 15 نفر از علمای نجف، آخوند را همراهی كنند كه آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی از جملة آنها بود، امّا شب قبل از حركت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی [[انگلیس]] مسموم شد و دار فانی را وداع گفت<ref>مجله حوزه، شماره 53، ص 51.</ref>.
==مخالفت با ملك فیصل==
پس از انقلاب 1920 م. عراق، دولت انگلیس تلاش فراوانی نمود تا [[ملك فیصل]] كه یك مهره وابسته به انگلیس بود، در عراق حكومت را به دست بگیرد. تا به وسیلة او علاوه بر حفظ سلطه خود بر عراق، به [[ملك حسین شریف]]، حاكم [[حجاز]] فشار بیاورد تا او را وادار به همكاری با انگلیس نماید. قرار شد انتخابات در عراق برقرار گردد و نامزد آن ملك فیصل بود. اعمال خشونت انگلیس‌ها در عراق به حمایت از ملك فیصل، باعث شد تا علمای بزرگ [[شیعه]] عراق، از جمله [[محمد مهدی خالصی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، میرزا نائینی و [[سید حسن صدر]] فتوا به تحریم انتخابات در عراق را بدهند. ملك فیصل هم در قبال آن، دستور [[تبعید]] علمای ایران را صادر كرد<ref> مسائل مرزی ایران و عراق وتأثیر آن در مناسبات دو كشور، دكتر آزر میدخت، مشایخ فریدون، ص 134.</ref>.


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۴٬۲۸۲

ویرایش