آرامگاه‌های افغانستان: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «'''آرامگاه های افغانستان''' یکی از مظاهر تاریخ، تمدن و آثار باستانی افغانست...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
=آرامگاه سلطان محمود غزنوی=
=آرامگاه سلطان محمود غزنوی=
[[پرونده:آرامگاه سلطان محمود.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|]]
[[پرونده:آرامگاه سلطان محمود.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|]]
آرامگاه [[سلطان محمود غزنوی]] که از ساختمانهای دوره غزنوی است در شش کیلومتری شمال شرقی شهر غزنی افغانستان قرار دارد.[۱] این ساختمان در زمان خود سلطان محمود غزنوی به نام عمارت فروزی شهرت داشت و پس از مرگ و به خاک سپاری سلطان محمود در آن، به روضه مشهور شد.[۱][۲]آرامگاه مذکور در پی جنگ‌های چندین ساله و اوضاع جوی در حدود۳۰٪ ویران شده‌است. اکنون این آرامگاه در سال ۱۳۸۷ ترمیم شده‌است. نا گفته نماند که روضه که آرامگاه سلطان محمود در آن می‌باشد پر نفوس‌ترین قریه در ولسوالی مرکز ولایت غزنی می‌باشد.
آرامگاه [[سلطان محمود غزنوی]] که از ساختمانهای دوره غزنوی است در شش کیلومتری شمال شرقی شهر غزنی افغانستان قرار دارد. این ساختمان در زمان خود سلطان محمود غزنوی به نام عمارت فروزی شهرت داشت و پس از مرگ و به خاک سپاری سلطان محمود در آن، به روضه مشهور شد.آرامگاه مذکور در پی جنگ‌های چندین ساله و اوضاع جوی در حدود۳۰٪ ویران شده‌است. اکنون این آرامگاه در سال ۱۳۸۷ ترمیم شده‌است. نا گفته نماند که روضه که آرامگاه سلطان محمود در آن می‌باشد پر نفوس‌ترین قریه در ولسوالی مرکز ولایت غزنی می‌باشد.


یکی از اقدامات ارتش [[بریتانیا]] هنگام عقب‌نشینی از افغانستان در سال ۱۸۴۲ میلادی این بود که در روستای روضه در غزنی، اقدام به برداشتن درهای آرامگاه سلطان محمود غزنوی کردند چون به اشتباه فکر می‌کردند این درها به دستور سلطان محمود از معبد سومنات هند به غارت رفته و به افغانستان آورده شده بودند. سرگرد هنری راولینسون، نمایندهٔ بریتانیا در قندهار هر چند به اشتباه بودن این مسئله باور داشت اما چون دستور از مقامات بالا آمده بود، اطاعت کرد و در را به [[هندوستان]] برگرداند<ref>[https://archive.org/details/memoirofmajorgen00rawlrich/page/132/mode/1up سلطان محمود]</ref>.
یکی از اقدامات ارتش [[بریتانیا]] هنگام عقب‌نشینی از افغانستان در سال ۱۸۴۲ میلادی این بود که در روستای روضه در غزنی، اقدام به برداشتن درهای آرامگاه سلطان محمود غزنوی کردند چون به اشتباه فکر می‌کردند این درها به دستور سلطان محمود از معبد سومنات هند به غارت رفته و به افغانستان آورده شده بودند. سرگرد هنری راولینسون، نمایندهٔ بریتانیا در قندهار هر چند به اشتباه بودن این مسئله باور داشت اما چون دستور از مقامات بالا آمده بود، اطاعت کرد و در را به [[هندوستان]] برگرداند<ref>[https://archive.org/details/memoirofmajorgen00rawlrich/page/132/mode/1up سلطان محمود]</ref>.
=آرامگاه شریف خان=
[[پرونده:آرامگاه شریف خان.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|آرامگاه شریف خان]]
آرامگاه شریف خان به‌طرف غرب منارهای غزنی نزدیک بهلول صاحب واقع بوده است.مقبره مذکور به صورت گنبدی از خشت پخته دارای تزئینات گچ‌بری دوره غزنوی بوده است در مر گاه دیوار درونی گنبد سوره «انما فتحنا» به خط ثلث خط خوش نوشته است که بیشتر با تزئینات ریخته در حدود ۴۰٪ تخریب شده است <ref>[https://tarikhema.org/ancient/other/afgan/37135/%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%AE%D8%A7%D9%86/ سایت تاریخ ما]</ref>.
=آرامگاه محمد نادرشاه=
[[پرونده:نادری.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|آرامگاه محمد نادرشاه]]
آرامگاه نادرشاه در اصل نام آرامگاه محمد نادر شاه (پدر محمد ظاهرشاه) است که در شهر کابل در کشور افغانستان واقع است.این آرامگاه در فراز تپه مرنجان با شکل و اسلوب نوین بنا یافته و گنبد کبود آن از خشت پخته، کاشی و باقی از سنگ مرمر ساخته شده است.عمارت مذکور در دوره سلطنت محمدظاهرشاه بعد از سال ۱۳۱۳ (قمری) ساخته شده است <ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13950429000693/%D8%AA%D9%BE%D9%87%E2%80%8C-%D9%85%D8%B1%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AD%DB%8C فارس نیوز]</ref>.
=آرامگاه ملک سبزعلی صاحب=
آرامگاه ملک سبزعلی صاحب ساختمانی تاریخی در استان لوگر کشور افغانستان است. این ساختمان به صورت گنبدی از خشت پخته بنا شده و در حدود پنج کیلومتری شمال شرقی استان لوگر قرار دارد. حدود چهل درصد از این بنا در اثر جنگهای داخلی افغانستان ویران شده است<ref>[http://www.logar.nu/index.php/8-2017-04-20-08-53-12/525-2017-11-06-22-47-11 ملک سبز علی]</ref>.
=تپه مرنجان=
[[پرونده:تپه مرنجان.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|تپه مرنجان]]
تپهٔ مرنجان تپه‌ای است که در شهر کابل و در همسایگی ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان جای گرفته‌است. از آن‌جا که آرامگاه محمد نادر شاه پادشاه پیشین افغانستان و برخی از کشته‌شدگان حزب دموکراتیک خلق افغانستان در این مکان جای گرفته است، به نام‌های تپهٔ نادرخان و تپهٔ شهدا نیز خوانده می‌شود.
همچنین آمده‌است که نرنجان سنگ از هندی‌های افغانستان در جمله هیئات افغانی در دوران زمامداری امیر امان‌الله خان به [[هند]] فرستاده شد. امان‌الله خان این تپه و چمنزار کناری آن را به وی بخشید که بعدها این تپه به نام نرنجان خوانده شد و با گذشت زمان نرنجان به مرنجان تبدیل شد<ref>[http://www.afghanpedia.com/projects/libraries/articles/getarticle.jsp?article=146 دانشنامه افغان]</ref>.
=شاه دو شمشیر=
[[پرونده:دو شمشیر.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|مسجد شاه دو شمشیر]]
شاه دو شمشیره در افسانه لیث بن قیس بن عباس یکی از سرداران جنگی عرب علیه کابلستان بود. می‌گویند او به اندازه انسان خشمناک بود که پس از تخریب دیوار کابل توسط منجنیق بادو دست شمشیر داشته سپاهیان کابل را می‌کشد. این سرلشکر پس از اینکه دیوار دهمزنگ شکاف برمی‌دارد با دو شمشیر به پیش آمده تا اینکه در محل که مسجد شاه دو شمشیره موقعیت دارد کشته می‌شود؛ و در همان‌جا دفن می‌گردد. پس از اینکه مسلمانان کاملاً فاتح می‌شود در کنار مدفن وی مسجد ساخته به نام شاه دو شمشیره نام‌گذاری می‌نمایند. مسجد شاه دو شمشیر برای چندین بار ویران گردید. در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی مادر شاه امان اله آن را دوباره آباد می‌نمایند. تاریخ نویسان افغانان نظریه‌های متعدد دربارهٔ مقبره شاه دوشمشیره دارند.
کهزاد می‌گویند این مقبره از لیس بن قیس است. محمدحسین مستوفی الممالک، پدر استاد خلیل‌الله خلیلی، متنی در داخل زیارت نوشته‌است: افتخار دارم که امیرحبیب اله اجازه اعمار جدید را در کنار مقبره داده‌است. درلوحه برنجی نوشته‌است لیث بن قیس بن حضرت عباس. حضرت [[عباس بن عبد المطلب|عباس]] عموی پیغمبر اسلام می‌باشد؛ ولی حضرت عباس پسری به نام قیس نداشته‌است. اعراب در سال۳۴–۳۶ برای اولین بار در زمان حضرت عثمان به سرلشکری عبدالرحمن بن سموره ویک تعداد از رجال جنگجو چون عمر بن عبیدالله تمیمی و عبدالله بن خازم سلمی و قطری بن فجاة و مهلب بن ابی صفره و عباد بن الحصین و غیره در راًس لشکرهای عربی به عزم جنگ با زنبیل عازم بُست و از آنجا حمله برکابل را ترتیب دادند. درین زمان احتمال دارد یک سرباز که خیلی خوب با دو شمشیر می‌جنگید از دست لشکریان کابل کشته شده‌است. پس از سال‌های دور مسلمانان آن زمان آن را زیارت قبول کردند.
اکادمیسین اعظم سیستانی می‌نویسد که این مقبره از لیس بن قیس نیست. احتمال داردکه که مقبره زنبیل شاه بوده باشد و مردم غرض مصون نگهداشتن وی به آن صیغه اسلامی زده باشند. زیاده تاریخ دانان می‌گویند زیارت شاه دوشمشیره مدفن یک عرب است که در سال ۳۶ کشته شده و در آنجا دفن گردیده‌است. طبق مشاهدات که بنده کریم پوپل در ماه سپتمبر سال۲۰۱۱ نمودم در مقبره دو آدم بدون سر دفن دیدم از مسولین سؤال نمودم که مقبره شخص دومی کی است گفتند شخص دوم تن عبدالرحمان بن اشعت است. عبدالرحمن بن اشعت پس از اینکه در جنگ با حجاج شکست می‌خورد دربست نزد عیاض بن هشام پناه می‌آورد. هشام خواست او را به حجاج تسلیم دهد.
کابل شاه از قضیه عبدالرحمن خبر گردیده بست را محاصره نموده عبدالرحمن را به کابل می‌آورد. پس از آن در اثر جنگ‌های متعدد کابل شاه تاب مقاومت را نداشته باج را به اعراب قبول می‌نماید و اعراب حملات خودرا قطع می‌کند. در سال ۷۰۳ عبدالرحمن به مرگ طبیعی می‌میرد. کابل شاه غرض اینکه خودرا با حجاج دوست نزدیک پندارد سر عبدالرحمن بن اشعت را به حجاج می‌فرستد و تنه آن را در کنار قیس نام دفن می‌نماید. در محل زیارت شاه دوشمشیره الی حمله یعقوب لیث زیارت و مسجد وجود نداشت. امکان آن می‌رود که در این عصر ساخته شده باشد زیرا کابل شاه نمی‌گذاشت مردم از سپاه دشمن او زیارتگاه سازند. کسی حاضر نمی‌شد که از مقبره دشمن زیارتگاه بسازد.
شهریان آن زمان کابل مردم همه بت‌پرست بودند. پس از زمان کوتاه که معامله‌گری تجارتی و روابط بین کابلیان و اعراب آغاز شد مسلمانان درجنب مقبره یک [[مسلمان]] مسجد غرض ادای نماز اعمار نمودند. عده ای می‌نویسند که قبل از مسجد این محل جایگاه بت آسمایی بوده امکان دارد زیرا کابلشاه پایتخت را با شمول بت‌ها و خزانه بطرف هند انتقال دادند. [[مسلمانان]] عادت داشتند بت خانه را خراب و به عوض آن مسجد آباد کنند. امکان دارد مسجد طور مجلل‌تر در زمان یعقوب لیث اعمار گردیده باشد.
=درباره شاه دوشمشیره=
در مرکز پرتردد شهر کابل، در فضائی مملو از ازدحام جمعیت و وسائل نقلیه، در کنار بسیاری از ساختمان نوساز و قدیمی، بنایی به چشم می‌خورد که متفاوت می‌باشد. گنبدی آبی رنگ با دو مناره در نزدیکی دریای خشک کابل که چشم را مجذوب می‌کند و آن اولین مسجد در شهرکابل می‌باشد. "مسجد شاه دو شمشیره" مسجد و زیارتگاهی است که اکثراً روزهای چهارشنبه مملو از جمعیت نیازمند می‌گردد. مسجد " شاه دوشمشیره " مکانی تاریخی است که به شکوه کابل افزوده و طی سال‌های جنگ و درگیری‌های داخلی اخیر افغانستان آسیبی ندیده‌است. این مسجد در قلب شهر کابل قرار دارد و در اصل زیارتگاهی است که به مسجد تبدیل شده و اکنون اهالی کابل از آن به عنوان مکانی برای [[نماز]] و برگزاری مراسم عبادت استفاده می‌کنند.
در سمت راست ورودی به مسجد لوحی تاریخی نصب گردیده و این آیه مبارک نوشته شده که: " یاایهاالذین آمنواارکعوا و اسجدو و اعبدوربکم و افعلو الخیر لعلکم تفلحون ". اطراف این مسجد، مکان تردد مردم کابل است و به همین دلیل و تاریخی بودن آن، زبانزد عام و خاص است و کمتر گردشگری است که به کابل بیاید و از این مسجد دیدن نکند. "مسجد شاه دوشمشیره" در طول تاریخ، تغییر نام داده و بنابر اظهار تاریخ نویسان افغانستان این مکان نخستین زیارتگاهی است که نخستین فرد عرب در آنجا به شهادت رسیده‌است.
برای نخستین بار لشکریان اسلام در سال ۳۶ هجری به بْست باستان حمله کردند و سپس رو به کابل نهادند. یکی از فرماندهان این لشکر" لیث بن قیس بن عباس" بود که بخشی از لشکریان را هدایت و رهبری می‌کرد. این لشکر پس از آنکه از دیوارهای بلند و مستحکم کابل گذشت، جنگ شدیدی در کابل رقم خورد که در جریان این جنگ، " لیث" به شهادت رسید و در همین مکان که اکنون "مسجد شاه دوشمشیره" نام دارد بخاک سپرده شد. دلیل اصلی نام‌گذاری این مسجد و زیارتگاه به نام "شاه دوشمشیره " این است که زمانی که "لیث بن قیس" وارد کابل شد، در جنگ با دو دست شمشیر می‌زد و به همین دلیل بود که این زیارتگاه به نام "شاه دوشمشیره" نامگذاری شد. در طول تاریخ "زیارتگاه شاه دوشمشیره" شاهد فراز و نشیب‌های زیادی بوده‌است و محل فوق چندین بار تخریب گردید، اما برای آخرین بار از سوی "ملکه سوریا " همسر " امان‌الله خان" نخستین پادشاه تاریخ افغانستان جدید، ساخته شد.
"مسجد شاه دوشمشیر" نشانی از فرهنگ معماری در افغانستان به‌شمار می‌رود و بیانگر ظرافت معماری دو قرن اخیر نیز می‌باشد. اکنون مسجد شاه دوشمشیره میزبان شهروندان کابلی بوده و خطبه‌های نماز جمعه و عید نیز در همین زیارتگاه برگزار می‌شود. علاوه بر این، مراسم دینی اهالی کابل نیز اکثراً در همین زیارتگاه برگزار می‌شود و مهم‌ترین دلیل آن آشنایی کامل ساکنان کابل با آن محل و نیز نزدیکی آن به تمام شهروندان است، زیرا این مسجد در قلب شهر کابل واقع شده‌است. کبوترهای سفید رنگ بی‌شماری در اطراف این زیارتگاه دیده می‌شوند که به زیبایی بیرونی آن افزوده‌است. نمای زیبای مسجد و قرار گرفتن آن در کنار رودخانه کابل، باستانی بودن زیارتگاه و موقعیت کلیدی آن سبب شده تا همه روزه شاهد افزایش بازدید کنندگان داخلی و خارجی باشیم<ref>[http://www.hajij.com/fa/islamic-countries-and-sects/holy-places/item/3432-2016-10-04-11-55-15 رواق الحجاج]</ref>