اصحاب کهف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۵۰: خط ۵۰:
تمام مشخصات که در قرآن برای غار ذکر شده است با غار رجیب مطابقت دارد.  
تمام مشخصات که در قرآن برای غار ذکر شده است با غار رجیب مطابقت دارد.  


افزون بر آن براساس قراین متعدد از جمله برخی [[روایات|روایات]] غار اصحاب کهف در [[عمّان]] قرار دارد که بعضی از آن‌ها را [[یاقوت|یاقوت]] در [[معجم البلدان]] آورده است. او می‌نویسد: «رقیم اسم روستایی در نزدیکی عمّان است و قصر [[یزید بین عبدالملک|یزید بین عبدالملک]] در آن قرار دارد.»
افزون بر آن براساس قراین متعدد از جمله برخی [[روایات|روایات]] غار اصحاب کهف در [[عمّان]] قرار دارد که بعضی از آنها را [[یاقوت|یاقوت]] در [[معجم البلدان]] آورده است. او می‌نویسد: «رقیم اسم روستایی در نزدیکی عمّان است و قصر [[یزید بین عبدالملک|یزید بین عبدالملک]] در آن قرار دارد.»
عمان در شهر [[فیلادلفیا|فیلادلفیا]] بنا شده است که پیش از اسلام، مشهورترین شهر [[روم]] بوده و از اوایل قرن دوم میلادی تا زمان فتح [[مسلمانان]]، در استیلای روم قرار داشته است.
عمان در شهر [[فیلادلفیا|فیلادلفیا]] بنا شده است که پیش از اسلام، مشهورترین شهر [[روم]] بوده و از اوایل قرن دوم میلادی تا زمان فتح [[مسلمانان]]، در استیلای روم قرار داشته است.


خط ۶۵: خط ۶۵:
=معرفی اصحاب کهف در قرآن=
=معرفی اصحاب کهف در قرآن=


اصحاب کهف گروهی جوانمرد با [[ایمان|ایمان]] بودند که در جامعه ای [[مشرک]] و [[بت پرست]] زندگی می‌کردند. آنان با بصیرت کامل ایمان آورده بودند و [[خداوند]] متعال هم آن‌ها را هدایت فرمود و از فیض معرفت و حکمت بهره‌مند ساخت. آن‌ها دانستند که اگر در بین مردم بمانند، بت‌پرستان آن‌ها را تحت فشار می‌گذارند و نمی‌‌توانند حرف حق را بگویند و به [[شریعت|شریعت]] حق عمل کنند. از سوی دیگر، می‌خواستند موحّد بمانند و خود را از [[شرک]] حفظ کنند; بنابراین، قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، آفریننده ی آسمان‌ها و زمین است. جز او کسی را [[عبادت]] نمی‌‌کنیم. چرا این مردم ستمکار که به جای خداوند، معبود دیگری برگزیده اند; استدلال روشنی ندارند؟ سرانجام، از آن زندگی خفت بار کناره گرفته و به غار پناه بردند.
اصحاب کهف گروهی جوانمرد با [[ایمان|ایمان]] بودند که در جامعه ای [[مشرک]] و [[بت پرست]] زندگی می‌کردند. آنان با بصیرت کامل ایمان آورده بودند و [[خداوند]] متعال هم آنها را هدایت فرمود و از فیض معرفت و حکمت بهره‌مند ساخت. آنها دانستند که اگر در بین مردم بمانند، بت‌پرستان آنها را تحت فشار می‌گذارند و نمی‌‌توانند حرف حق را بگویند و به [[شریعت|شریعت]] حق عمل کنند. از سوی دیگر، می‌خواستند موحّد بمانند و خود را از [[شرک]] حفظ کنند; بنابراین، قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، آفریننده ی آسمان‌ها و زمین است. جز او کسی را [[عبادت]] نمی‌‌کنیم. چرا این مردم ستمکار که به جای خداوند، معبود دیگری برگزیده اند; استدلال روشنی ندارند؟ سرانجام، از آن زندگی خفت بار کناره گرفته و به غار پناه بردند.


[[خداوند]] متعال خواب را بر آن‌ها مسلط کرد و 309 سال‌ در غار ماندند. موقعیت جغرافیائی غار به گونه ای بود که، خورشید وقتی طلوع می‌کرد، شعاع آن در جهت راست غار و زمانی که غروب می‌کرد در جهت چپ قرار داشت. آن‌ها در خواب بودند; اما گویا بیدارند. خداوند آن‌ها را از پهلوی راست به پهلوی چپ حرکت می‌داد; هر کس از آن جا می‌گذشت و بر حال آن‌ها آگاهی می‌یافت، وحشت زده فرار می‌کرد.  
[[خداوند]] متعال خواب را بر آنها مسلط کرد و 309 سال‌ در غار ماندند. موقعیت جغرافیائی غار به گونه ای بود که، خورشید وقتی طلوع می‌کرد، شعاع آن در جهت راست غار و زمانی که غروب می‌کرد در جهت چپ قرار داشت. آنها در خواب بودند; اما گویا بیدارند. خداوند آنها را از پهلوی راست به پهلوی چپ حرکت می‌داد; هر کس از آن جا می‌گذشت و بر حال آنها آگاهی می‌یافت، وحشت زده فرار می‌کرد.  


در نهایت و پس از گذشت سیصد و نه سال، خداوند آن‌ها را بیدار کرد تا ببینند چگونه نجات یافته اند. وقتی همه بیدار شدند، دیدند خورشید، تغییر مکان داده است. یکی از آن‌ها از دیگران پرسید: چقدر در غار ماندیم؟ بعضی گفتند: یک روز یا قسمتی از یک روز. از آن جا که خورشید تغییر مکان داده بود و آن‌ها تردید داشتند که آیا شب هم در غار مانده اند یا نه، یکی گفت: خداوند می‌داند شما چقدر این جا مانده‌اید! سپس گفت: شما گرسنه هستید، بهتر است کسی به شهر برود و غذا تهیه کند، ولی هر کس به شهر می‌رود، مواظب باشد مردم از موضوع با خبر نشوند; چون اگر بفهمند، یا شما را می‌کشند، یا به بت پرستی مجبور می‌کنند و شما رستگار نمی‌شوید. <ref>سوره کهف،آیات 9 ـ 25</ref>
در نهایت و پس از گذشت سیصد و نه سال، خداوند آنها را بیدار کرد تا ببینند چگونه نجات یافته اند. وقتی همه بیدار شدند، دیدند خورشید، تغییر مکان داده است. یکی از آنها از دیگران پرسید: چقدر در غار ماندیم؟ بعضی گفتند: یک روز یا قسمتی از یک روز. از آن جا که خورشید تغییر مکان داده بود و آنها تردید داشتند که آیا شب هم در غار مانده اند یا نه، یکی گفت: خداوند می‌داند شما چقدر این جا مانده‌اید! سپس گفت: شما گرسنه هستید، بهتر است کسی به شهر برود و غذا تهیه کند، ولی هر کس به شهر می‌رود، مواظب باشد مردم از موضوع با خبر نشوند; چون اگر بفهمند، یا شما را می‌کشند، یا به بت پرستی مجبور می‌کنند و شما رستگار نمی‌شوید. <ref>سوره کهف،آیات 9 ـ 25</ref>


در طول مدتی که آن‌ها در غار بودند خداوند قوم [[مشرک]] و حاکمان آن‌ها را منقرض کرده بود و [[خداپرستان]] غلبه یافته بودند و حکومت می‌کردند. در آن زمان مردم درباره ی [[معاد]] اختلاف داشتند و خداوند اراده کرد با بیدار کردن اصحاب کهف، نشانه‌هایی از معاد را به آن‌ها نشان دهد.
در طول مدتی که آنها در غار بودند خداوند قوم [[مشرک]] و حاکمان آنها را منقرض کرده بود و [[خداپرستان]] غلبه یافته بودند و حکومت می‌کردند. در آن زمان مردم درباره ی [[معاد]] اختلاف داشتند و خداوند اراده کرد با بیدار کردن اصحاب کهف، نشانه‌هایی از معاد را به آنها نشان دهد.


شخصی که برای خرید به شهر رفت، گمان می‌کرد همان شهری است که از آن جا خارج شده‌اند; اما وقتی وارد شهر شد، دید همه چیز تغییر کرده است، در حیرت فرو رفت. وقتی خواست غذا بخرد، سکه ای داد (سکه ی مربوط به سیصد سال قبل)، مردم درباره ی آن سکه مشاجره کردند و خبر به سرعت در شهر پیچید و مردم زیادی جمع شدند و همراه او به سوی غار حرکت کردند و آنچه را شنیده بودند، مشاهده کردند و امر [[معاد]] برایشان روشن شد. اصحاب کهف پس از مدتی کوتاهی به اراده ی خداوند از دنیا رفتند. <ref>تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 3; طبرسی، مجمع البیان، ج 6، ص 311 ـ330</ref>
شخصی که برای خرید به شهر رفت، گمان می‌کرد همان شهری است که از آن جا خارج شده‌اند; اما وقتی وارد شهر شد، دید همه چیز تغییر کرده است، در حیرت فرو رفت. وقتی خواست غذا بخرد، سکه ای داد (سکه ی مربوط به سیصد سال قبل)، مردم درباره ی آن سکه مشاجره کردند و خبر به سرعت در شهر پیچید و مردم زیادی جمع شدند و همراه او به سوی غار حرکت کردند و آنچه را شنیده بودند، مشاهده کردند و امر [[معاد]] برایشان روشن شد. اصحاب کهف پس از مدتی کوتاهی به اراده ی خداوند از دنیا رفتند. <ref>تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 3; طبرسی، مجمع البیان، ج 6، ص 311 ـ330</ref>
خط ۷۷: خط ۷۷:
=نام اصحاب کهف=
=نام اصحاب کهف=


نام‌های اصحاب کهف رومی‌است; از این رو در ترجمه، تغییراتی پیدا کرده و در نام آن‌ها اختلاف پیدا آمده است. در [[تفسیر ابوالفتوح رازی|تفسیر ابوالفتوح رازی]]، <ref>تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 6، ص 309</ref> نام آن‌ها چنین گزارش شده است:
نام‌های اصحاب کهف رومی‌است; از این رو در ترجمه، تغییراتی پیدا کرده و در نام آنها اختلاف پیدا آمده است. در [[تفسیر ابوالفتوح رازی|تفسیر ابوالفتوح رازی]]، <ref>تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 6، ص 309</ref> نام آنها چنین گزارش شده است:


1. مکسلمینا
1. مکسلمینا
خط ۹۵: خط ۹۵:
8. بطینوس
8. بطینوس


9. قطمیر (نام سگ آن‌ها).
9. قطمیر (نام سگ آنها).


نام یونانی آن‌ها: <ref>تفسیر المیزان، ج 13، ص 309; به تفسیر نمونه سوره ی کهف، آیات 9 ـ 25 و لغت نامه ی دهخدا، واژه ی اصحاف کهف رجوع شود.</ref>
نام یونانی آنها: <ref>تفسیر المیزان، ج 13، ص 309; به تفسیر نمونه سوره ی کهف، آیات 9 ـ 25 و لغت نامه ی دهخدا، واژه ی اصحاف کهف رجوع شود.</ref>


1. MAXIMILIANOS. 2. IAMBLICHOS. 3. MARTINOS. 4. DIONYSIOS
1. MAXIMILIANOS. 2. IAMBLICHOS. 3. MARTINOS. 4. DIONYSIOS