سید محمود علایی طالقانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
|-
|-
|برخی از استادان
|برخی از استادان
|حضرات آیات‌ عظام‌: <br> شیخ عبدالکریم حائری یزدی؛ سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی؛ادیب تهرانی؛ سید ابوالحسن اصفهانی؛ محمد حسین غروی اصفهانی؛آقا ضیاءالدین عراقی
|حضرات آیات‌ عظام‌: <br> شیخ عبدالکریم حائری یزدی؛ سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی؛ادیب تهرانی؛ سید ابوالحسن اصفهانی؛ محمد حسین غروی اصفهانی؛آقا ضیاءالدین عراقی
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
خط ۵۱: خط ۵۱:
آقا ضیاءالدین عراقی
آقا ضیاءالدین عراقی
[[شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]
[[شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]
وی موفق به اخذ درجه اجتهاد از سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری، و اجازه نقل حدیث از شهاب‌الدین مرعشی و قمی، شد همان ص۲1. وی در خلال سال‌های ۱۳۱۸- ۱۳۱۷ﻫ.ش به تهران بازگشت و در درس [[کمره ای|میرزا خلیل کمره‌ای]]، فلسفه و حکمت آموخت <ref>شیرخانی، شورا و آزادی، ص۷۹</ref>.
وی موفق به اخذ درجه اجتهاد از سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری، و اجازه نقل حدیث از شهاب‌الدین مرعشی و قمی شد. <ref>همان ص21</ref>. وی در خلال سال‌های ۱۳۱۸- ۱۳۱۷ﻫ.ش به تهران بازگشت و در درس [[کمره ای|میرزا خلیل کمره‌ای]] فلسفه و حکمت آموخت <ref>شیرخانی، شورا و آزادی، ص۷۹</ref>.


=فعالیت‌های فرهنگی=
=فعالیت‌های فرهنگی=
خط ۷۷: خط ۷۷:
=حوزه و دانشگاه=
=حوزه و دانشگاه=


فاصله میان حوزویان و دانشگاهیان، یکی از مهمترین دغدغه‌های طالقانی بود و همواره از این دیوار بزرگ میان این دو قشر، رنج می‌برد. وی تلاش بسیاری کرد تا میان این دو نهاد تاثیرگذار در جامعه ارتباط و [[وحدت]] ایجاد کند که بیشترین این فعالیت ها در مسجد هدایت بوده است مجله یادآور، مصاحبه با آیت‌الله امامی کاشانی، ص۲۹؛ اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۶۳. کاتوزیان در‌این‌باره می‌گوید:
فاصله میان حوزویان و دانشگاهیان، یکی از مهمترین دغدغه‌های طالقانی بود و همواره از این دیوار بزرگ میان این دو قشر، رنج می‌برد. وی تلاش بسیاری کرد تا میان این دو نهاد تاثیرگذار در جامعه ارتباط و [[وحدت]] ایجاد کند که بیشترین این فعالیت‌ها در مسجد هدایت بوده است مجله یادآور، مصاحبه با آیت‌الله امامی کاشانی، ص۲۹؛ اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۶۳. کاتوزیان در‌این‌باره می‌گوید:


آیت‌الله طالقانی... حق بزرگی به گردن ما دانشگاهیان دارد؛ برای اینکه از نخستین کسانی بود که می‌خواست بین دانشگاه و روحانیت پلی ایجاد کند و این دو مرکز علمی را به هم مربوط سازد، ارتباطی در سطح برابر، نه در سطح ولایت که یکی پیشرو باشد و یکی مقلد<ref>اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۶۷</ref>.
آیت‌الله طالقانی... حق بزرگی به گردن ما دانشگاهیان دارد؛ برای اینکه از نخستین کسانی بود که می‌خواست بین دانشگاه و روحانیت پلی ایجاد کند و این دو مرکز علمی را به هم مربوط سازد، ارتباطی در سطح برابر، نه در سطح ولایت که یکی پیشرو باشد و یکی مقلد<ref>اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۶۷</ref>.
خط ۸۵: خط ۸۵:
==نهضت ملی==
==نهضت ملی==


با تشکیل نهضت ملی ایران، از دو طیف و گروه عمده سیاسی ملی‌گراها و مذهبی ها، طالقانی هم به حمایت از این نهضت پرداخت. عملکرد عمده طالقانی، حمایت از نهضت‌های مبارز و انقلابی بود. وی علاوه بر حمایت از نهضت ملی، تلاش جهت ایجاد تفاهم و همدلی میان جناحهای مختلف نهضت بود؛ اعضای نهضت در آغاز، برای مبارزه با استبداد و [[استعمار]] وحدت رویه داشتند؛ ولی، در نهایت، گرفتار اختلاف و تفرقه گردیدند<ref>شیرخانی، شورا و آزادی، ص۹۵</ref>.
با تشکیل نهضت ملی ایران، از دو طیف و گروه عمده سیاسی ملی‌گراها و مذهبی‌ها، طالقانی هم به حمایت از این نهضت پرداخت. عملکرد عمده طالقانی، حمایت از نهضت‌های مبارز و انقلابی بود. وی علاوه بر حمایت از نهضت ملی، تلاش جهت ایجاد تفاهم و همدلی میان جناحهای مختلف نهضت بود؛ اعضای نهضت در آغاز، برای مبارزه با استبداد و [[استعمار]] وحدت رویه داشتند؛ ولی، در نهایت، گرفتار اختلاف و تفرقه گردیدند<ref>شیرخانی، شورا و آزادی، ص۹۵</ref>.


==نامزدی برای مجلس==
==نامزدی برای مجلس==
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
=کنفرانس‌های اسلامی=
=کنفرانس‌های اسلامی=


حوزه تفکر طالقانی محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نبود. وی در کنفرانس‌های متعددی با حضور اندیشمندان اسلامی شرکت کرد و با اندیشمندان و مبارزان مسلمان به گفتگو نشست. او از سال ۱۳۲۷ش برای شناساندن [[صهیونیستها]] به مردم مسلمان ایران، شناساندن حق مردم مسلمان [[فلسطین]] به همگان و نشان دادن علت این بدبختی ها، که همان تفرقه در میان امت اسلام است، به نوشتن و گفتن و اعلامیه دادن و تبلیغ و مسافرت کردن اقدام کرد. از جمله فعالیت‌های او شرکت در کنفرانس‌های اسلامی بود<ref>یادآور، مصاحبه با آیت‌الله یحیی نوری، صص۵۰-۵۲؛ همان، دکتر غلامعلی حداد عادل، صص۵۶-۵۷</ref>:
حوزه تفکر طالقانی محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نبود. وی در کنفرانس‌های متعددی با حضور اندیشمندان اسلامی شرکت کرد و با اندیشمندان و مبارزان مسلمان به گفتگو نشست. او از سال ۱۳۲۷ش برای شناساندن [[صهیونیستها]] به مردم مسلمان ایران، شناساندن حق مردم مسلمان [[فلسطین]] به همگان و نشان دادن علت این بدبختی‌ها، که همان تفرقه در میان امت اسلام است، به نوشتن و گفتن و اعلامیه دادن و تبلیغ و مسافرت کردن اقدام کرد. از جمله فعالیت‌های او شرکت در کنفرانس‌های اسلامی بود<ref>یادآور، مصاحبه با آیت‌الله یحیی نوری، صص۵۰-۵۲؛ همان، دکتر غلامعلی حداد عادل، صص۵۶-۵۷</ref>:


کنفرانس شعوب‌المسلمین در کراچی در سال ۱۳۳۱ش
کنفرانس شعوب‌المسلمین در کراچی در سال ۱۳۳۱ش
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن ینتَظِرُ
فَمِنْهُم مَّن قَضَیٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن ینتَظِرُ
عمر طولانی این عیب را دارد که [انسان] هر روز عزیزی را از دست می‌دهد و به سوگ شخصیتی می‌نشیند. و در غم برادری فرو می‌رود. مجاهد عظیم‌الشأن و برادر بسیار عزیز حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین آقای طالقانی از بین ما رفت و به ابدیت پیوست و به ملأ اعلاء با اجداد گرامش محشور شد. برای آن بزرگوار سعادت و راحت و برای ما و امت ما تأسف و تأثر و اندوه.
عمر طولانی این عیب را دارد که [انسان] هر روز عزیزی را از دست می‌دهد و به سوگ شخصیتی می‌نشیند. و در غم برادری فرو می‌رود. مجاهد عظیم‌الشأن و برادر بسیار عزیز حضرت حجت‌الاسلام والمسلمین آقای طالقانی از بین ما رفت و به ابدیت پیوست و به ملأ اعلاء با اجداد گرامش محشور شد. برای آن بزرگوار سعادت و راحت و برای ما و امت ما تأسف و تأثر و اندوه.
آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او شخصیتی بود که از حبسی به حبس و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود و هیچ گاه در جهاد بزرگ خود سستی و سردی نداشت. من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پرارج خودم را، یکی پس از دیگری، از دست بدهم. او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود، زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر برّنده بود و کوبنده، مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت.
آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او شخصیتی بود که از حبسی به حبس و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود و هیچ گاه در جهاد بزرگ خود سستی و سردی نداشت. من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پرارج خودم را، یکی پس از دیگری، از دست بدهم. او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود، زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر برّنده بود و کوبنده، مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت.