اسلام در دنیای در حال جهانی شدن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
خلفای اسلام ظرف مدت کوتاهی فرمان‌روایان سوریه، مصر، شمال آفریقا، عراق و ایران شدند، امپراتوری ساسانی را درهم شکستند و حاکمان روم شرقی (بیزانس) را تا آناتولی عقب راندند. سیمونز جنگ‌های داخلی میان اعراب بر سر جانشینی پیامبر اسلام را عامل از بین رفتن اتحاد مسلمانان می‌داند و معتقد است این مناقشه به تدریج موجب دودستگی مسلمانان شد: اکثریت سنی یا پیروان سنت پیامبر و اقلیت شیعه یا پیروان علی. به اعتقاد وی جزئیات این جنگ‌های داخلی به شدت در ذهن مسلمانان آشکار و درخشان باقی مانده است و بسیاری از مباحث و مناقشات مسلمانان امروزی همان مباحث و موضوعات قرن هفتم میلادی است. پیامبر، جانشینان بلافصل او و مسلمانانی که گرد او جمع شده بودند تمایزی میان اقتدار و قدرت دنیوی و معنوی قائل نبودند، اما جنگ‌های داخلی چهار دهه اول جدایی عملی مذهب و قدرت سیاسی را به وجود آورد.<br>
خلفای اسلام ظرف مدت کوتاهی فرمان‌روایان سوریه، مصر، شمال آفریقا، عراق و ایران شدند، امپراتوری ساسانی را درهم شکستند و حاکمان روم شرقی (بیزانس) را تا آناتولی عقب راندند. سیمونز جنگ‌های داخلی میان اعراب بر سر جانشینی پیامبر اسلام را عامل از بین رفتن اتحاد مسلمانان می‌داند و معتقد است این مناقشه به تدریج موجب دودستگی مسلمانان شد: اکثریت سنی یا پیروان سنت پیامبر و اقلیت شیعه یا پیروان علی. به اعتقاد وی جزئیات این جنگ‌های داخلی به شدت در ذهن مسلمانان آشکار و درخشان باقی مانده است و بسیاری از مباحث و مناقشات مسلمانان امروزی همان مباحث و موضوعات قرن هفتم میلادی است. پیامبر، جانشینان بلافصل او و مسلمانانی که گرد او جمع شده بودند تمایزی میان اقتدار و قدرت دنیوی و معنوی قائل نبودند، اما جنگ‌های داخلی چهار دهه اول جدایی عملی مذهب و قدرت سیاسی را به وجود آورد.<br>
او در بخش تاریخ امویان می‌نویسد که خلفای اموی از روش‌ها و شیوه‌های حکومتی ساسانیان و رومیان استفاده کردند و جامعه جدید مسلمانان را متحد و یک پارچه حفظ نمودند. حکومت اسلامی که تا آن روز به عنوان یک دولت عربی شناخته می‌شد تبدیل به یک امپراتوری عربی گشت؛ امپراتوری ای که بسیاری از افراد تحت پوشش آن هم چنان مسیحی، یهودی و زرتشتی باقی ماندند. نویسنده، تلفیق امپراتوری هلنی ـ ایرانی با سنت‌های عربی و اسلامی کردن آنها را پدیده ای جالب می‌داند و در مقابل اعتقاد دارد این چندگانگی عامل فشار و دلهره فزاینده برای اتحاد امت اسلامی شد.<br>
او در بخش تاریخ امویان می‌نویسد که خلفای اموی از روش‌ها و شیوه‌های حکومتی ساسانیان و رومیان استفاده کردند و جامعه جدید مسلمانان را متحد و یک پارچه حفظ نمودند. حکومت اسلامی که تا آن روز به عنوان یک دولت عربی شناخته می‌شد تبدیل به یک امپراتوری عربی گشت؛ امپراتوری ای که بسیاری از افراد تحت پوشش آن هم چنان مسیحی، یهودی و زرتشتی باقی ماندند. نویسنده، تلفیق امپراتوری هلنی ـ ایرانی با سنت‌های عربی و اسلامی کردن آنها را پدیده ای جالب می‌داند و در مقابل اعتقاد دارد این چندگانگی عامل فشار و دلهره فزاینده برای اتحاد امت اسلامی شد.<br>
وی در بررسی تاریخ عباسیان می‌گوید: «مأمون در اوج قدرت تلاش کرد قدرت تصمیم گیری در امور مذهبی را به خود اختصاص دهد، اما این امر با واکنش روحانیان و حامیان آنها مواجه شد. در نتیجه قدرت سیاسی و مذهبی از یک‌دیگر تفکیک شد»(ص 7 ـ 8).
وی در بررسی تاریخ عباسیان می‌گوید: «مأمون در اوج قدرت تلاش کرد قدرت تصمیم گیری در امور مذهبی را به خود اختصاص دهد، اما این امر با واکنش روحانیان و حامیان آنها مواجه شد. در نتیجه قدرت سیاسی و مذهبی از یکدیگر تفکیک شد»(ص 7 ـ 8).
در بخشی از مقاله اول، نویسنده به درخشش سلسله ایرانی آل بویه در ایران و کم شدن قدرت بنی‌عباس اشاره می‌کند. سپس به تضعیف مذهب تسنن و جایگزینی قوانین شیعه در قرن دهم و یازدهم می‌پردازد و پیدایش عرفان و صوفی گری را موهبتی برای اهل تسنن تلقی می‌کند، زیرا وی معتقد است این عقیده که خدا در آنِ واحد در همه جا حضور دارد و در جای خاصی محصور نیست، این امکان را برای ساختار موجود در قالب شریعت فراهم آورد تا دست نخورده و بکر باقی بماند. او نتایج دینی چنین امری را آزادی و اختیار فوق العاده، آسان‌گیری و بی قیدی مذهبی به هنگام عمل به اعتقادات می‌داند، زیرا اسلام اعمال و عقاید پیش از خود را برای تغییر دادن آنها به راحتی در خود هضم کرد. او عدم یک‌پارچگی سیاسی و وسعت عقاید و افکار را تهدیدی برای اسلام به شمار می‌آورد.<br>
در بخشی از مقاله اول، نویسنده به درخشش سلسله ایرانی آل بویه در ایران و کم شدن قدرت بنی‌عباس اشاره می‌کند. سپس به تضعیف مذهب تسنن و جایگزینی قوانین شیعه در قرن دهم و یازدهم می‌پردازد و پیدایش عرفان و صوفی گری را موهبتی برای اهل تسنن تلقی می‌کند، زیرا وی معتقد است این عقیده که خدا در آنِ واحد در همه جا حضور دارد و در جای خاصی محصور نیست، این امکان را برای ساختار موجود در قالب شریعت فراهم آورد تا دست نخورده و بکر باقی بماند. او نتایج دینی چنین امری را آزادی و اختیار فوق العاده، آسان‌گیری و بی قیدی مذهبی به هنگام عمل به اعتقادات می‌داند، زیرا اسلام اعمال و عقاید پیش از خود را برای تغییر دادن آنها به راحتی در خود هضم کرد. او عدم یک‌پارچگی سیاسی و وسعت عقاید و افکار را تهدیدی برای اسلام به شمار می‌آورد.<br>
سیمونز اضافه می‌کند که نهادهای مذهبی در جاهایی پایدار ماندند که قدرت سیاسی مرکزی وجود نداشت. این امر آغاز دوره ای بود که توده مردم اسلام آوردند و جهان اسلام برای اولین بار به معنای واقعی مسلمان شد. این امپراتوری تا هند، جنوب شرقی آسیا و شمال آفریقا گسترش یافت. وی اسلام را عاملی برای انتقال و تغییر شیوه زندگی و معیشت از شبانی و شکار به یکجانشینی و کشاورزی یا به عبارت دیگر اولین مراحل جهانی شدن می‌داند.<br>
سیمونز اضافه می‌کند که نهادهای مذهبی در جاهایی پایدار ماندند که قدرت سیاسی مرکزی وجود نداشت. این امر آغاز دوره ای بود که توده مردم اسلام آوردند و جهان اسلام برای اولین بار به معنای واقعی مسلمان شد. این امپراتوری تا هند، جنوب شرقی آسیا و شمال آفریقا گسترش یافت. وی اسلام را عاملی برای انتقال و تغییر شیوه زندگی و معیشت از شبانی و شکار به یکجانشینی و کشاورزی یا به عبارت دیگر اولین مراحل جهانی شدن می‌داند.<br>
خط ۸۹: خط ۸۹:
سیمونز تأسیس ]رژیم غاصب[ اسرائیل در سال 1948 را برای کشورهای عرب یک یادآوری می‌داند مبنی بر این که پایان استعمار به معنای پایان انقیاد و بردگی نیست و شکوفایی اقتصادی ناشی از درآمد نفت و جنگ سرد جنبه‌های دیگری نیز دارد.<br>
سیمونز تأسیس ]رژیم غاصب[ اسرائیل در سال 1948 را برای کشورهای عرب یک یادآوری می‌داند مبنی بر این که پایان استعمار به معنای پایان انقیاد و بردگی نیست و شکوفایی اقتصادی ناشی از درآمد نفت و جنگ سرد جنبه‌های دیگری نیز دارد.<br>
او تحول‌های جهان عرب را، به ویژه در مصر، با جزئیات دقیق بررسی می‌کند و معتقد است تنها دولت‌های عربِ فاقد نفت موفق به تشکیل حکومت جمهوری شدند.<br>
او تحول‌های جهان عرب را، به ویژه در مصر، با جزئیات دقیق بررسی می‌کند و معتقد است تنها دولت‌های عربِ فاقد نفت موفق به تشکیل حکومت جمهوری شدند.<br>
به اعتقاد وی با این که مبارزه داخلی در کشورهای مسلمان دارای نفت و کشورهای بدون نفت برای حمایت و قانونی کردن قوانین خود صورت گرفت، همواره به عنوان یک اقدام سیاسی و میدان مبارزه میان جمهوری خواهان اصلاح گرا و نیروهای پادشاهی و حکومتی تلقی می‌شد. نگارنده در این مقاله بعد از شرح چگونگی شکل گیری رادیکالیسم در بلوک شرق و جهان اسلام، اهداف مارکسیسم و اسلام‌گرایان رادیکال را با یک‌دیگر مقایسه می‌کند و ادعا می‌کند که مارکسیست‌ها و اسلام‌گراها هیچ یک به اهداف خود نرسیدند.<br>
به اعتقاد وی با این که مبارزه داخلی در کشورهای مسلمان دارای نفت و کشورهای بدون نفت برای حمایت و قانونی کردن قوانین خود صورت گرفت، همواره به عنوان یک اقدام سیاسی و میدان مبارزه میان جمهوری خواهان اصلاح گرا و نیروهای پادشاهی و حکومتی تلقی می‌شد. نگارنده در این مقاله بعد از شرح چگونگی شکل گیری رادیکالیسم در بلوک شرق و جهان اسلام، اهداف مارکسیسم و اسلام‌گرایان رادیکال را با یکدیگر مقایسه می‌کند و ادعا می‌کند که مارکسیست‌ها و اسلام‌گراها هیچ یک به اهداف خود نرسیدند.<br>
در این مقاله او تروریست‌های دوران امپراتوری روسیه را با ]به اصطلاح[ تروریست‌های اسلامی مقایسه کرده، معتقد است برنامه زندگی افرادی که به این نوع فعالیت‌ها تن در می‌دهند یکسان است و اثرات یکسانی هم از آن بروز می‌کند. نگارنده آنها را قاتل می‌نامد و معتقد است آنان افرادی بریده از ریشه‌های خودند که به جای دیگر نیز تعلق ندارند. او معتقد است برای درک بهتر آنها بازخوانی کتاب جنایت و مکافات اثر داستایوفسکی می‌تواند مؤثر باشد.<br>
در این مقاله او تروریست‌های دوران امپراتوری روسیه را با ]به اصطلاح[ تروریست‌های اسلامی مقایسه کرده، معتقد است برنامه زندگی افرادی که به این نوع فعالیت‌ها تن در می‌دهند یکسان است و اثرات یکسانی هم از آن بروز می‌کند. نگارنده آنها را قاتل می‌نامد و معتقد است آنان افرادی بریده از ریشه‌های خودند که به جای دیگر نیز تعلق ندارند. او معتقد است برای درک بهتر آنها بازخوانی کتاب جنایت و مکافات اثر داستایوفسکی می‌تواند مؤثر باشد.<br>


خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
او بر این عقیده است که اسلامی کردن قوانین یک جاده دو طرفه است. با اسلامی شدن حکومت رادیکال‌های اسلامی نیز فضایی برای فعالیت پیدا می‌کنند. برخی نیز وارد نظام سیاسی ـ ملی کشور خود می‌شوند. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای اسلامی که رهبران فعال اسلام‌گرا مناصبی را در اختیار دارند، مانند ایران، سودان، یمن، مالزی، کویت و پاکستان، باز هم گروه‌های مخالف عمده را اسلام‌گراها تشکیل می‌دهند و در انتخابات آرایی را به خود اختصاص می‌دهند. برخی نیز با تکیه بر ایمان خود دست به کار اقدام‌ها و اعمال گروهی می‌شوند. با وجود این، بیشتر آنان به این نتیجه رسیده‌اند که مهم تأیید هویت فرهنگ اسلامی است، نه تخریب قدرت.<br>
او بر این عقیده است که اسلامی کردن قوانین یک جاده دو طرفه است. با اسلامی شدن حکومت رادیکال‌های اسلامی نیز فضایی برای فعالیت پیدا می‌کنند. برخی نیز وارد نظام سیاسی ـ ملی کشور خود می‌شوند. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای اسلامی که رهبران فعال اسلام‌گرا مناصبی را در اختیار دارند، مانند ایران، سودان، یمن، مالزی، کویت و پاکستان، باز هم گروه‌های مخالف عمده را اسلام‌گراها تشکیل می‌دهند و در انتخابات آرایی را به خود اختصاص می‌دهند. برخی نیز با تکیه بر ایمان خود دست به کار اقدام‌ها و اعمال گروهی می‌شوند. با وجود این، بیشتر آنان به این نتیجه رسیده‌اند که مهم تأیید هویت فرهنگ اسلامی است، نه تخریب قدرت.<br>
به عقیده مؤلف متون اسلامی منابع و ترکیب کافی و کامل برای مواجهه موفق با مدرنیسم به پیروان خود اراِئه می‌دهد. به این منابع ایرادهای اجتناب‌ناپذیری وارد نیست. با این حال کوشش برای رسیدن به این منابع مطمئناً با موانعی مواجه خواهد شد. این موانع بدون در نظر گرفتن کابوس اعراب و اسراییل است.<br>
به عقیده مؤلف متون اسلامی منابع و ترکیب کافی و کامل برای مواجهه موفق با مدرنیسم به پیروان خود اراِئه می‌دهد. به این منابع ایرادهای اجتناب‌ناپذیری وارد نیست. با این حال کوشش برای رسیدن به این منابع مطمئناً با موانعی مواجه خواهد شد. این موانع بدون در نظر گرفتن کابوس اعراب و اسراییل است.<br>
سیمونز راه حل‌های اسلامی را برای مدرنیسم کردن جوامع مسلمان قابل دست یابی و امکان پذیر می‌داند. او در پایان می‌گوید: «مطمئناً آمریکایی‌ها به منظور درک مسلمانان و حمایت از آنان برای دست یابی به یک زندگی مدرن بهترین موقعیت را در اختیار دارند، زیرا آمریکایی‌ها هنوز هم مذهبی ترین مردم مغرب زمین اند و شهروند کشوری شمرده می‌شوند که بر اساس ارزش‌ها بنا شده است و ضرورتاً بر اساس این ارزش‌ها نیز مردم در کنار یک‌دیگر قرار خواهند گرفت» (ص69).<br>
سیمونز راه حل‌های اسلامی را برای مدرنیسم کردن جوامع مسلمان قابل دست یابی و امکان پذیر می‌داند. او در پایان می‌گوید: «مطمئناً آمریکایی‌ها به منظور درک مسلمانان و حمایت از آنان برای دست یابی به یک زندگی مدرن بهترین موقعیت را در اختیار دارند، زیرا آمریکایی‌ها هنوز هم مذهبی ترین مردم مغرب زمین اند و شهروند کشوری شمرده می‌شوند که بر اساس ارزش‌ها بنا شده است و ضرورتاً بر اساس این ارزش‌ها نیز مردم در کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت» (ص69).<br>
=ج ـ برخی اظهارنظرها درباره این کتاب=
=ج ـ برخی اظهارنظرها درباره این کتاب=
'''* دیوید دی. نیوسام، [[دانشگاه ویرجینیا]]، سفیر [[آمریکا]] در [[لیبی]]، [[اندونزی]] و [[فیلیپین]]:''' <br>
'''* دیوید دی. نیوسام، [[دانشگاه ویرجینیا]]، سفیر [[آمریکا]] در [[لیبی]]، [[اندونزی]] و [[فیلیپین]]:''' <br>
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
او با مشکل‌ها و مصائب فلسطینیان آشناست، گروه‌های مبارز مسلمان و انتفاضه را به خوبی می‌شناسد و به ایران و انقلاب اسلامی آن نگاهی مثبت دارد. <br>
او با مشکل‌ها و مصائب فلسطینیان آشناست، گروه‌های مبارز مسلمان و انتفاضه را به خوبی می‌شناسد و به ایران و انقلاب اسلامی آن نگاهی مثبت دارد. <br>
در مجموع، این کتاب کوچک، ساده و کم حجم حاوی اطلاعات ارزشمندی است که بیان کننده نظر یک پژوهش‌گر غربی درباره اسلام و تحول‌های کشورهای مسلمان است. <br>
در مجموع، این کتاب کوچک، ساده و کم حجم حاوی اطلاعات ارزشمندی است که بیان کننده نظر یک پژوهش‌گر غربی درباره اسلام و تحول‌های کشورهای مسلمان است. <br>
مطالعه این کتاب به خواننده کمک می‌کند تصویری را درک کند که غربیان، به ویژه آمریکاییان، درباره اسلام پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 در ذهن خود دارند. بنابراین ترجمه کامل آن برای آشنایی خوانندگان فارسی زبان با این تصویر مفید خواهد بود. <br>
مطالعه این کتاب به خواننده کمک می‌کند تصویری را درک کند که غربیان، به ویژه آمریکاییان، درباره اسلام پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 در ذهن خود دارند. بنابراین ترجمه کامل آن برای آشنایی خوانندگان فارسی‌زبان با این تصویر مفید خواهد بود. <br>


=پانویس=
=پانویس=
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]]  
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]]  
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
[[رده:مقالات]]
[[رده:فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده:منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]