شیعه یا انواع تشیع: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۱۳: خط ۱۳:
==خاستگاه==
==خاستگاه==


پس از درگذشت‌ [[رسول اکرم]]، کسانی که معتقد به اولویت علی ابن ابی طالب برای [[خلافت]] بودند شیعه نامیده می‌شدند. تمایز این گروه از دیگر مسلمین تا زمان [[امام محمد باقر]] فقط در محبت به [[اهل بیت]] و اعتقاد به شایستگی انحصاری آن‌ها برای حکومت مسلمین بود. از آن زمان به تدریج شیعه به عنوان یک مکتب مجزای فقهی حقوقی درآمد. در زمان [[امام جعفر صادق]] با گسترش مباحث کلامی [[شیعیان]] (پیروان او) از نظر کلامی نیز در کنار [[معتزله]] و [[اشاعره]] مکتب ویژه خود را پایه‌گذاری کردند<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۲۹–۳۲</ref>.
پس از درگذشت‌ [[رسول اکرم]]، کسانی که معتقد به اولویت علی ابن ابی طالب برای [[خلافت]] بودند شیعه نامیده می‌شدند. تمایز این گروه از دیگر مسلمین تا زمان [[امام محمد باقر]] فقط در محبت به [[اهل بیت]] و اعتقاد به شایستگی انحصاری آنها برای حکومت مسلمین بود. از آن زمان به تدریج شیعه به عنوان یک مکتب مجزای فقهی حقوقی درآمد. در زمان [[امام جعفر صادق]] با گسترش مباحث کلامی [[شیعیان]] (پیروان او) از نظر کلامی نیز در کنار [[معتزله]] و [[اشاعره]] مکتب ویژه خود را پایه‌گذاری کردند<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۲۹–۳۲</ref>.
از زمان امام جعفر صادق و به دلیل پرهیز او از تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی در سایه جدال بین [[امویان]] و [[عباسیان]] در بین غالب پیروان او اعتقاد چنین بود که تا زمان قیام [[قائم آل محمد]] تغییری در وضعیت سیاسی شیعیان ایجاد نخواهد شد و به همین دلیل شیعیان دوازده امامی تا سال‌ها بعد همواره از امامان بعدی در مورد اینکه قائم هستند یا نه پرس و جو می‌کردند<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۳۵–۴۰</ref>.
از زمان امام جعفر صادق و به دلیل پرهیز او از تلاش برای دستیابی به قدرت سیاسی در سایه جدال بین [[امویان]] و [[عباسیان]] در بین غالب پیروان او اعتقاد چنین بود که تا زمان قیام [[قائم آل محمد]] تغییری در وضعیت سیاسی شیعیان ایجاد نخواهد شد و به همین دلیل شیعیان دوازده امامی تا سال‌ها بعد همواره از امامان بعدی در مورد اینکه قائم هستند یا نه پرس و جو می‌کردند<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۳۵–۴۰</ref>.


خط ۲۰: خط ۲۰:
به گفته مادلونگ، نه در قرآن و نه در میثاق [[مدینه]] به قریش جایگاه برتری داده نشده و میثاق مدینه هم نحوه جانشینی پیامبر را مشخص نکرده‌است. با این وجود، شیوه کلی انتقال [[ارث]] در سوره نساء تشریح شده و در قرآن، [[نبوت]] هم به صورت ارثی منتقل می‌شود. فردِ درگذشته می‌توانست برای خود یک «وصیت» بنویسد و یک «وصی» را مسئول اجرای آن کند. پیامبر تا پنج سال آخر عمر هنوز امیدش به داشتن وارثی مذکر را از دست نداده بود و سه سال بعد کنیز قبطی‌اش ماریه پسری به نام ابراهیم زایید اما این پسر خیلی زود مرد. با در نظر گرفتن تمام شرایط، [[فاطمه(س)]] تنها وارث اصلی رسول خدا و جانشین مشروع او بود.  
به گفته مادلونگ، نه در قرآن و نه در میثاق [[مدینه]] به قریش جایگاه برتری داده نشده و میثاق مدینه هم نحوه جانشینی پیامبر را مشخص نکرده‌است. با این وجود، شیوه کلی انتقال [[ارث]] در سوره نساء تشریح شده و در قرآن، [[نبوت]] هم به صورت ارثی منتقل می‌شود. فردِ درگذشته می‌توانست برای خود یک «وصیت» بنویسد و یک «وصی» را مسئول اجرای آن کند. پیامبر تا پنج سال آخر عمر هنوز امیدش به داشتن وارثی مذکر را از دست نداده بود و سه سال بعد کنیز قبطی‌اش ماریه پسری به نام ابراهیم زایید اما این پسر خیلی زود مرد. با در نظر گرفتن تمام شرایط، [[فاطمه(س)]] تنها وارث اصلی رسول خدا و جانشین مشروع او بود.  


پیامبر ده سال پس از هجرت، و چند ماه پس از بازگشت از حجةالوداع، بیمار شد و ظهر روز دوشنبه در ۱۲ ربیع‌الاول سال ۱۱هجری مصادف با ۷ ژوئن سال ۶۳۲م در خانهٔ همسرش [[عایشه]] در شهر مدینه در حالی که ۶۳ سال داشت درگذشت<ref>شبارو, عصام محمد (1995). الدولة العربیَّة الإسلامیَّة الأولی (۱-٤۱هـ/٦۲۳-٦٦۱م) (3 ed.) (3 ed.). بیروت-لبنان: دارالنهضة العربیة (بیروت). p. 202</ref>. گروهی از مردم به سقیفه بنی ساعده رفتند تا در مورد جانشینی [[پیامبر خدا]] گفتگو کنند<ref>مصطفی حلمی (2006): الخلافة، ص۳۷–۳۸</ref>. این امر درحالی بود که، علی به همراه طلحه و زبیر و جمعی از خویشان و صحابهٔ محمد، مشغول خاکسپاری‌اش بودند،نتیجه گردهمایی مسلمانان در سقیفه، انتخاب ابوبکر به‌عنوان جانشین محمد بود.گروهی از انصار در سقیفه بنی ساعده از سعد بن عباده حمایت می‌کردند، اما مهاجران این را نپذیرفته و خود را از لحاظ خویشاوندی نزدیک‌تر به محمد می‌دانستند. در میان مهاجران عده‌ای نیز به رهبری علی و شامل [[زبیر]]، [[طلحه]]، [[عباس بن عبدالمطلب]]، [[مقداد]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر غفاری]] و [[عمار بن یاسر]]، علی را وارث مشروع رسالت می‌دانستند. پوناوالا معتقد است تاریخ‌نگاران مسلمان اتفاق نظر دارند که بحران موجود در این برهه، توسط سه تن از مهاجران مشهور به نام‌های [[ابوبکر]] و [[عمر]] و [[ابوعبیده جراح]] برطرف گردید. آنان [[انصار]] را جمع کرده و به آن‌ها ابوبکر را تحمیل کردند. حسادت بین دو قبیلهٔ مهم انصار به نام اوس و خزرج و عدم فعالیت [[بنی هاشم|بنی‌هاشم]] در تبلیغ نظرشان، موفقیت این سه تن را تسهیل نمود.
پیامبر ده سال پس از هجرت، و چند ماه پس از بازگشت از حجةالوداع، بیمار شد و ظهر روز دوشنبه در ۱۲ ربیع‌الاول سال ۱۱هجری مصادف با ۷ ژوئن سال ۶۳۲م در خانهٔ همسرش [[عایشه]] در شهر مدینه در حالی که ۶۳ سال داشت درگذشت<ref>شبارو, عصام محمد (1995). الدولة العربیَّة الإسلامیَّة الأولی (۱-٤۱هـ/٦۲۳-٦٦۱م) (3 ed.) (3 ed.). بیروت-لبنان: دارالنهضة العربیة (بیروت). p. 202</ref>. گروهی از مردم به سقیفه بنی ساعده رفتند تا در مورد جانشینی [[پیامبر خدا]] گفتگو کنند<ref>مصطفی حلمی (2006): الخلافة، ص۳۷–۳۸</ref>. این امر درحالی بود که، علی به همراه طلحه و زبیر و جمعی از خویشان و صحابهٔ محمد، مشغول خاکسپاری‌اش بودند،نتیجه گردهمایی مسلمانان در سقیفه، انتخاب ابوبکر به‌عنوان جانشین محمد بود.گروهی از انصار در سقیفه بنی ساعده از سعد بن عباده حمایت می‌کردند، اما مهاجران این را نپذیرفته و خود را از لحاظ خویشاوندی نزدیک‌تر به محمد می‌دانستند. در میان مهاجران عده‌ای نیز به رهبری علی و شامل [[زبیر]]، [[طلحه]]، [[عباس بن عبدالمطلب]]، [[مقداد]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر غفاری]] و [[عمار بن یاسر]]، علی را وارث مشروع رسالت می‌دانستند. پوناوالا معتقد است تاریخ‌نگاران مسلمان اتفاق نظر دارند که بحران موجود در این برهه، توسط سه تن از مهاجران مشهور به نام‌های [[ابوبکر]] و [[عمر]] و [[ابوعبیده جراح]] برطرف گردید. آنان [[انصار]] را جمع کرده و به آنها ابوبکر را تحمیل کردند. حسادت بین دو قبیلهٔ مهم انصار به نام اوس و خزرج و عدم فعالیت [[بنی هاشم|بنی‌هاشم]] در تبلیغ نظرشان، موفقیت این سه تن را تسهیل نمود.


این انتخاب باعث اختلاف بین هواداران ابوبکر و طرفداران علی شد. طرفداران علی قائل بودند که او توسط شخص محمد به جانشینی منصوب شده‌است و خلافت باید از آن وی باشد. [[طبری]] در تاریخ خود نقل کرده‌است که گروهی از مخالفان ابوبکر از جمله زبیر در خانهٔ فاطمه(س) گرد آمدند و عمر با تهدید به آتش زدن خانه، آن‌ها را بیرون کرد. علی بعداً گفت که اگر چهل یار داشت قیام می‌کرد. به نوشته پوناوالا علی و بنی‌هاشم تا قبل از مرگ فاطمه (حدود شش ماه) از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. علی بر روی حقش پافشاری ننمود، چرا که تمایل نداشت امت نوپای اسلام دچار کشمکش گردد. بدین ترتیب به تدریج نهاد خلافت پدید آمد که در خارج از جهان اسلام معادلی ندارد. خلیفه از منزلت رهبری و حق گزینش زمامداران برخوردار بود. انتصاب به خلافت نوعی قرارداد بود که تعهدات متقابلی را بین خلیفه و امت پدیدمی‌آورد.
این انتخاب باعث اختلاف بین هواداران ابوبکر و طرفداران علی شد. طرفداران علی قائل بودند که او توسط شخص محمد به جانشینی منصوب شده‌است و خلافت باید از آن وی باشد. [[طبری]] در تاریخ خود نقل کرده‌است که گروهی از مخالفان ابوبکر از جمله زبیر در خانهٔ فاطمه(س) گرد آمدند و عمر با تهدید به آتش زدن خانه، آنها را بیرون کرد. علی بعداً گفت که اگر چهل یار داشت قیام می‌کرد. به نوشته پوناوالا علی و بنی‌هاشم تا قبل از مرگ فاطمه (حدود شش ماه) از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. علی بر روی حقش پافشاری ننمود، چرا که تمایل نداشت امت نوپای اسلام دچار کشمکش گردد. بدین ترتیب به تدریج نهاد خلافت پدید آمد که در خارج از جهان اسلام معادلی ندارد. خلیفه از منزلت رهبری و حق گزینش زمامداران برخوردار بود. انتصاب به خلافت نوعی قرارداد بود که تعهدات متقابلی را بین خلیفه و امت پدیدمی‌آورد.


همه شیعیان معتقد به انتخاب امامت توسط خدا و ابلاغ آن توسط پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر (و آیاتی چون آیه ولایت<ref>آیه ۵۵، از سوره ۵: المائدة</ref>. و آیه تطهیر<ref>اواخر آیه ۳۳، از سوره ۳۳: الأحزاب</ref> و احادیث متواتر دیگر، همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین)<ref>ر. ک. به دوره امام‌شناسی، علاّمه سیّد محمد حسین حسینی طهرانی، انتشارات علّامه طباطبائی</ref> علی را امام بر حق می‌دانند، اما اهل سنت به شورا اعتقاد دارند.
همه شیعیان معتقد به انتخاب امامت توسط خدا و ابلاغ آن توسط پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر (و آیاتی چون آیه ولایت<ref>آیه ۵۵، از سوره ۵: المائدة</ref>. و آیه تطهیر<ref>اواخر آیه ۳۳، از سوره ۳۳: الأحزاب</ref> و احادیث متواتر دیگر، همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین)<ref>ر. ک. به دوره امام‌شناسی، علاّمه سیّد محمد حسین حسینی طهرانی، انتشارات علّامه طباطبائی</ref> علی را امام بر حق می‌دانند، اما اهل سنت به شورا اعتقاد دارند.
خط ۲۸: خط ۲۸:
شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیاتش، جانشین پس از خود را تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان وصی و خلیفه پس از خود اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که اساس و خاستگاه شیعه، دفاع از اسلام و ولایت و عدل است. آنها واقعه [[غدیرخم]] را بر حرف خود استناد می‌کنند<ref>[http://www.sooremag.ir/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%B4%DB%8C%D9%86%D9%90-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87 سایت سوره]</ref>.
شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیاتش، جانشین پس از خود را تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان وصی و خلیفه پس از خود اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که اساس و خاستگاه شیعه، دفاع از اسلام و ولایت و عدل است. آنها واقعه [[غدیرخم]] را بر حرف خود استناد می‌کنند<ref>[http://www.sooremag.ir/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%B4%DB%8C%D9%86%D9%90-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87 سایت سوره]</ref>.


هم چنین شیعیان در اثبات حقانیت خود به روایاتی از رسول خدا(ص) در منابع اهل سنت استناد می‌کنند، که در آن‌ها به «شیعه علی» اشاره شده‌است. از جمله [[سیوطی]] [[سنی]] مذهب روایت می‌کند زمانی پیامبر رو به علی کرد و گفت: «سوگند به آن که جانم به دست اوست این شخص - علی - و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.»<ref>سیوطی (دانشمند سنی مذهب)، «الدرالمنثور» ذیل «آیه ۷ سوره بینه»</ref> [[علامه امینی]] که از علمای بنام شیعه‌ شمرده می ‌شود و از محبوبیت خاصی در میان شیعیان برخوردار بوده؛ وی تمامی روایات دربارهٔ واقعه غدیر را از کتب اهل سنت جمع‌آوری نمود و در چهل مجلد تحت عنوان الغدیر منتشر کرد.
هم چنین شیعیان در اثبات حقانیت خود به روایاتی از رسول خدا(ص) در منابع اهل سنت استناد می‌کنند، که در آنها به «شیعه علی» اشاره شده‌است. از جمله [[سیوطی]] [[سنی]] مذهب روایت می‌کند زمانی پیامبر رو به علی کرد و گفت: «سوگند به آن که جانم به دست اوست این شخص - علی - و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.»<ref>سیوطی (دانشمند سنی مذهب)، «الدرالمنثور» ذیل «آیه ۷ سوره بینه»</ref> [[علامه امینی]] که از علمای بنام شیعه‌ شمرده می ‌شود و از محبوبیت خاصی در میان شیعیان برخوردار بوده؛ وی تمامی روایات دربارهٔ واقعه غدیر را از کتب اهل سنت جمع‌آوری نمود و در چهل مجلد تحت عنوان الغدیر منتشر کرد.


برخی، تشیع را به فردی به نام [[عبدالله بن سبا]] نسبت می‌دهند. اگرچه برخی از تواریخ و «کتب ملل و نحل»، وی را از غالیان شیعه و مؤسس فرقه سبائیه می‌دانند که قائل به الوهیت علی بوده‌است و به همین دلیل مورد لعن و [[تکفیر]] علی بن ابیطالب واقع شده‌است و حتی برخی اخباری نقل می‌کنند که وی و پیروانش، به دستور علی در آتش سوزانده شده‌اند. [[مرتضی عسکری]] در کتاب خود و هم چنین برخی از خاورشناسان و حتی علمای سنی در قرون اخیر، عبدالله بن سبا فردی خیالی و ساخته و پرداخته مخالفان شیعه می‌دانند<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%D9%86 غالیان]</ref>.
برخی، تشیع را به فردی به نام [[عبدالله بن سبا]] نسبت می‌دهند. اگرچه برخی از تواریخ و «کتب ملل و نحل»، وی را از غالیان شیعه و مؤسس فرقه سبائیه می‌دانند که قائل به الوهیت علی بوده‌است و به همین دلیل مورد لعن و [[تکفیر]] علی بن ابیطالب واقع شده‌است و حتی برخی اخباری نقل می‌کنند که وی و پیروانش، به دستور علی در آتش سوزانده شده‌اند. [[مرتضی عسکری]] در کتاب خود و هم چنین برخی از خاورشناسان و حتی علمای سنی در قرون اخیر، عبدالله بن سبا فردی خیالی و ساخته و پرداخته مخالفان شیعه می‌دانند<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%D9%86 غالیان]</ref>.
خط ۳۶: خط ۳۶:
==تاریخ==
==تاریخ==


[[شیعیان]] بر مبنای تفسیرِ خاصی از تاریخِ صدرِ اسلام و موضوع جانشینی رسول خدا، الگوواسوهٔ خویش از «اسلام واقعی» را مبتنی بر برداشتِ متمایز از مرجعیت دینی که به اهلِ بیتِ پیامبر واگذار شده بود، ارائه دادند. بعد از به حکومت رسیدن عباسیان، شیعیان بر آن شدند که «اهل بیت» را دقیق‌تر تعریف کنند تا تنها علویانِ فاطمی — هم حسنی و هم حسینی — را دربرگیرد. تا پیش از عباسیان، تشیع در دو شاخه یا جریانِ اصلیِ کِیْسانیّه و امامیّه توسعه یافت که هر کدام تقسیماتِ درونیِ خود را دارند؛ و سپس‌تر، جنبشِ شیعیِ دیگری به بنیان‌گذاریِ زِیْدیّه منجر شد. غُلاتِ شیعه و نظریه‌پردازانِ شخصی با گروه‌های کوچک و پیروانی اندک نیز بودند، که در میانه یا حاشیهٔ جوامعِ مهمِ شیعه وجود داشتند. شاخه یا جناحِ اصلیِ امامیه که بعدها به این نام نامگذاری شد، مانندِ سایرِ شیعیانِ دورهٔ امویان در [[کوفه]] مستقر بودند، و درحالی‌که سیاستی خاموش در حوزهٔ سیاسی اتخاذ کرده بود، بااین‌حال بر بعضی از دیدگاه‌های [[کیسانیه]] صحّه می‌گذاشت. در این شرایطْ امامیه، امامت را از طریقِ تنها فرزند [[حسین بن علی]]، علی بن حسین زَیْنُ‌الْعابِدین دنبال کرد. پیروزیِ [[عباسیان]] — که با شعار «الرضا من آل محمد» به میدان آمده بودند — سببِ سرخوردگیِ شیعیان شد که همه انتظار داشتند تا یک علوی به‌جای یک عباسی موفق به خلافت شود. دشمنی میانِ عباسیان و [[علویان]] هنگامی برجسته شد که عباسیان بلافاصله پس از به قدرت رسیدن‌شان، شروع به آزار و اذیتِ بسیاری از حامیانِ سابقِ شیعه و علوی‌شان کردند و متعاقباً، سخنگویانِ تفسیری [[سنی]] از اسلام شدند. عهدشکنیِ عباسیان با ریشه‌های شیعیِ خود، سرانجام هنگامی تکمیل شد که خلیفهٔ سوم، مهدی، اعلام کرد که پیامبر عملاً عمویش، عبّاس بن عَبدُالْمُطَّلِب را به جای علی بن ابی‌طالب به‌عنوانِ جانشین منصوب کرده‌است. در آغاز خلافت عباسی، اکثر پیروانِ [[امام جعفر صادق(ع)]] در ابتدا فرزندِ ارشدش، عبداللهِ اَفْطَح را به‌عنوانِ جانشینش شناخته بودند. پس از درگذشتِ عبدالله، آن‌ها به برادرِ کوچک‌ترش، موسی کاظم(ع) روی آوردند. این شیعیانِ امامی که عبدالله را به‌عنوانِ امامِ برحق پیش از موسی کاظم به‌رسمیت می‌شناختند، به اَفطَحیّه شناخته شدند.امام موسی کاظم به‌زودی با بیعتِ اکثریتِ شیعیانِ امامی از جمله برجسته‌ترین دانشمندان از اصحابِ امام جعفر صادق مواجه شد. پس از شهادت ایشان بسیاری از هوادارانش آخرین امام خود دانستند که به‌عنوانِ مَهدی باز خواهد گشت. این گروه از شیعیانِ امامی که فرقهٔ قابل‌توجهی دیگر در کوفه تشکیل دادند، به‌نامِ واقِفیّه شناخته شدند. بااین‌حال، گروه دیگری از پیروانِ حضرت، پسرش علی بن موسی الرّضا، را به‌عنوانِ امام جدیدشان تصدیق کردند که پس از آن، به‌عنوانِ هشتمین امامِ شیعیان معرفی شد. شیعیانِ علی بن موسی الرّضا، خطِّ امامت را در سه نسلِ دیگر در فرزندانش تا امام یازدهم‌شان، امام حسن عَسکَری با اختلافاتِ جزئی دنبال کردند. این امامان نیز به [[بغداد]] یا سامَرّا برده شدند و از نزدیک، تحتِ مراقبتِ عباسیان بودند.
[[شیعیان]] بر مبنای تفسیرِ خاصی از تاریخِ صدرِ اسلام و موضوع جانشینی رسول خدا، الگوواسوهٔ خویش از «اسلام واقعی» را مبتنی بر برداشتِ متمایز از مرجعیت دینی که به اهلِ بیتِ پیامبر واگذار شده بود، ارائه دادند. بعد از به حکومت رسیدن عباسیان، شیعیان بر آن شدند که «اهل بیت» را دقیق‌تر تعریف کنند تا تنها علویانِ فاطمی — هم حسنی و هم حسینی — را دربرگیرد. تا پیش از عباسیان، تشیع در دو شاخه یا جریانِ اصلیِ کِیْسانیّه و امامیّه توسعه یافت که هر کدام تقسیماتِ درونیِ خود را دارند؛ و سپس‌تر، جنبشِ شیعیِ دیگری به بنیان‌گذاریِ زِیْدیّه منجر شد. غُلاتِ شیعه و نظریه‌پردازانِ شخصی با گروه‌های کوچک و پیروانی اندک نیز بودند، که در میانه یا حاشیهٔ جوامعِ مهمِ شیعه وجود داشتند. شاخه یا جناحِ اصلیِ امامیه که بعدها به این نام نامگذاری شد، مانندِ سایرِ شیعیانِ دورهٔ امویان در [[کوفه]] مستقر بودند، و درحالی‌که سیاستی خاموش در حوزهٔ سیاسی اتخاذ کرده بود، بااین‌حال بر بعضی از دیدگاه‌های [[کیسانیه]] صحّه می‌گذاشت. در این شرایطْ امامیه، امامت را از طریقِ تنها فرزند [[حسین بن علی]]، علی بن حسین زَیْنُ‌الْعابِدین دنبال کرد. پیروزیِ [[عباسیان]] — که با شعار «الرضا من آل محمد» به میدان آمده بودند — سببِ سرخوردگیِ شیعیان شد که همه انتظار داشتند تا یک علوی به‌جای یک عباسی موفق به خلافت شود. دشمنی میانِ عباسیان و [[علویان]] هنگامی برجسته شد که عباسیان بلافاصله پس از به قدرت رسیدن‌شان، شروع به آزار و اذیتِ بسیاری از حامیانِ سابقِ شیعه و علوی‌شان کردند و متعاقباً، سخنگویانِ تفسیری [[سنی]] از اسلام شدند. عهدشکنیِ عباسیان با ریشه‌های شیعیِ خود، سرانجام هنگامی تکمیل شد که خلیفهٔ سوم، مهدی، اعلام کرد که پیامبر عملاً عمویش، عبّاس بن عَبدُالْمُطَّلِب را به جای علی بن ابی‌طالب به‌عنوانِ جانشین منصوب کرده‌است. در آغاز خلافت عباسی، اکثر پیروانِ [[امام جعفر صادق(ع)]] در ابتدا فرزندِ ارشدش، عبداللهِ اَفْطَح را به‌عنوانِ جانشینش شناخته بودند. پس از درگذشتِ عبدالله، آنها به برادرِ کوچک‌ترش، موسی کاظم(ع) روی آوردند. این شیعیانِ امامی که عبدالله را به‌عنوانِ امامِ برحق پیش از موسی کاظم به‌رسمیت می‌شناختند، به اَفطَحیّه شناخته شدند.امام موسی کاظم به‌زودی با بیعتِ اکثریتِ شیعیانِ امامی از جمله برجسته‌ترین دانشمندان از اصحابِ امام جعفر صادق مواجه شد. پس از شهادت ایشان بسیاری از هوادارانش آخرین امام خود دانستند که به‌عنوانِ مَهدی باز خواهد گشت. این گروه از شیعیانِ امامی که فرقهٔ قابل‌توجهی دیگر در کوفه تشکیل دادند، به‌نامِ واقِفیّه شناخته شدند. بااین‌حال، گروه دیگری از پیروانِ حضرت، پسرش علی بن موسی الرّضا، را به‌عنوانِ امام جدیدشان تصدیق کردند که پس از آن، به‌عنوانِ هشتمین امامِ شیعیان معرفی شد. شیعیانِ علی بن موسی الرّضا، خطِّ امامت را در سه نسلِ دیگر در فرزندانش تا امام یازدهم‌شان، امام حسن عَسکَری با اختلافاتِ جزئی دنبال کردند. این امامان نیز به [[بغداد]] یا سامَرّا برده شدند و از نزدیک، تحتِ مراقبتِ عباسیان بودند.


==باورها==
==باورها==
خط ۴۷: خط ۴۷:


====قرآن====
====قرآن====
شیعیان [[قرآن]] را لوح محفوظ می‌دانند<ref>[https://web.archive.org/web/20051124205643/http://www.hojjat.net/defa08.htm اقوال علما و اساطین مذهب تشیع در نفی تحریف قرآن]</ref> و همه آن‌ها مدعی پیروی از قرآن و [[سنت]]  هستند و بخاطر پیروی از سنت [[پیامبر اسلام]] و دستور خداوند- شیعه تعیین جانشین پیامبر را تنها ویژه خدا و پیامبر می‌داند.
شیعیان [[قرآن]] را لوح محفوظ می‌دانند<ref>[https://web.archive.org/web/20051124205643/http://www.hojjat.net/defa08.htm اقوال علما و اساطین مذهب تشیع در نفی تحریف قرآن]</ref> و همه آنها مدعی پیروی از قرآن و [[سنت]]  هستند و بخاطر پیروی از سنت [[پیامبر اسلام]] و دستور خداوند- شیعه تعیین جانشین پیامبر را تنها ویژه خدا و پیامبر می‌داند.


====منجی====
====منجی====
خط ۶۴: خط ۶۴:
«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود عهدی که خدا از آگاهان گرفته‌است تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار شتر خلافت را وامی‌نهادم. (خلافت را نمی‌پذیرفتم)»<ref>فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، خطبه ۳، ص ۵۲</ref>
«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود عهدی که خدا از آگاهان گرفته‌است تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار شتر خلافت را وامی‌نهادم. (خلافت را نمی‌پذیرفتم)»<ref>فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، خطبه ۳، ص ۵۲</ref>


در بین علما و عامه شیعه چنین پنداشته می‌شود که امامان نایبان پیامبر در حکومت و معتبرترین مفسران قرآن و سنت پیامبر محسوب می‌شوند. امامان به دلیل دارا بودن مقام قرب و بندگی خدا منشأ برکات الهی دانسته می‌شوند اما اعتقاد به نیابت آن‌ها در خلقت، تقسیم رزق و تشریع را به عنوان غلو یا زیاده روی می‌دانند. در تمام ادوار حتی در زمان حیات امامان شیعه افراد و گروه‌هایی معتقد به وجود کاملاً فراطبیعی برای امامان بودند. این گروه‌ها به صورت رسمی همواره در اقلیت بودند اما برخی از اعتقادات و روایات آن‌ها پس از دوره غیبت وارد اعتقادات عامه شیعیان شد<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۱۰۶</ref>.
در بین علما و عامه شیعه چنین پنداشته می‌شود که امامان نایبان پیامبر در حکومت و معتبرترین مفسران قرآن و سنت پیامبر محسوب می‌شوند. امامان به دلیل دارا بودن مقام قرب و بندگی خدا منشأ برکات الهی دانسته می‌شوند اما اعتقاد به نیابت آنها در خلقت، تقسیم رزق و تشریع را به عنوان غلو یا زیاده روی می‌دانند. در تمام ادوار حتی در زمان حیات امامان شیعه افراد و گروه‌هایی معتقد به وجود کاملاً فراطبیعی برای امامان بودند. این گروه‌ها به صورت رسمی همواره در اقلیت بودند اما برخی از اعتقادات و روایات آنها پس از دوره غیبت وارد اعتقادات عامه شیعیان شد<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، شابک ۹۶۴–۸۱۶۱–۷۵–۵ صفحه: ۱۰۶</ref>.


====عصمت====
====عصمت====
خط ۸۹: خط ۸۹:
بغدادی برای روافض چهار فرقه اصلی برشمرده که عبارتند از زیدیه، کیسانیه، امامیه و غلاة و برای زیدیه سه فرقه و برای کیسانیه دو فرقه و برای امامیه پانزده فرقه و برای [[غلات]] شش فرقه ذکر کرده‌است<ref>الفرق بین الفرق، بغدادی، ص ۲۳</ref>.اسفرائینی از غلات نامی نبرده و روافض را تنها به سه فرقه به نام‌های زیدیه، امامیه و کیسانیه تقسیم نموده و برای امامیه پانزده فرقه ذکر کرده‌است<ref>التبصیر فی الدین، اسفرائینی، ص ۲۷</ref>.
بغدادی برای روافض چهار فرقه اصلی برشمرده که عبارتند از زیدیه، کیسانیه، امامیه و غلاة و برای زیدیه سه فرقه و برای کیسانیه دو فرقه و برای امامیه پانزده فرقه و برای [[غلات]] شش فرقه ذکر کرده‌است<ref>الفرق بین الفرق، بغدادی، ص ۲۳</ref>.اسفرائینی از غلات نامی نبرده و روافض را تنها به سه فرقه به نام‌های زیدیه، امامیه و کیسانیه تقسیم نموده و برای امامیه پانزده فرقه ذکر کرده‌است<ref>التبصیر فی الدین، اسفرائینی، ص ۲۷</ref>.
شهرستانی برای شیعه پنج فرقه ذکر کرده به نام‌های کیسانیه، زیدیه، امامیه، غالیه، اسماعیلیه<ref>ملل ونحل، شهرستانی، ج۱، ص ۱۷۰</ref>.
شهرستانی برای شیعه پنج فرقه ذکر کرده به نام‌های کیسانیه، زیدیه، امامیه، غالیه، اسماعیلیه<ref>ملل ونحل، شهرستانی، ج۱، ص ۱۷۰</ref>.
[[احمد امین مصری]] اساس تشیع را اعتقاد به این می‌داند که علی(ع) و فرزندان او از دیگران برای خلافت و امامت شایسته‌تر هستند و [[پیامبر اسلام]] نیز آن‌ها را برای این مقام برگزیده است؛ و غیر از فرقه زیدیه، دیگر فرق شیعه را تحت عنوان امامیه نامیده، و مهم‌ترین آن‌ها را اثناعشریه می‌داند<ref>ضحی الإسلام، احمد امین، ج۳، ص ۱۵۴</ref>.
[[احمد امین مصری]] اساس تشیع را اعتقاد به این می‌داند که علی(ع) و فرزندان او از دیگران برای خلافت و امامت شایسته‌تر هستند و [[پیامبر اسلام]] نیز آنها را برای این مقام برگزیده است؛ و غیر از فرقه زیدیه، دیگر فرق شیعه را تحت عنوان امامیه نامیده، و مهم‌ترین آنها را اثناعشریه می‌داند<ref>ضحی الإسلام، احمد امین، ج۳، ص ۱۵۴</ref>.
طبق نظر شیخ کوثری محقق کتاب ملطی، مناقشه در اصطلاح نیست، هرگاه مقصود از امامیه، اعتقاد به امام منصوب باشد، کلیه فرق شیعه، امامی بوده و همه را می‌توان امامیه نامید، مگر فرقه‌های غالی که اصولاً اسلام آن‌ها زیر سؤال است، واگر مقصود اصطلاح رایج در میان شیعه و غیره باشد، حق این است که امامیه قسمی از شیعه و مرادف با اثنا عشریه و اعتقاد به دوازده امام است، و لذا شیخ مفید می‌گوید: امامیه امامت را پس از امام علی و حسنین در اولاد حسین بن علی متمرکز می‌سازند و امامت را تا امام رضا و سپس تا امام مهدی ادامه می‌دهند<ref>اوائل المقالات، ص ۴۶</ref>.
طبق نظر شیخ کوثری محقق کتاب ملطی، مناقشه در اصطلاح نیست، هرگاه مقصود از امامیه، اعتقاد به امام منصوب باشد، کلیه فرق شیعه، امامی بوده و همه را می‌توان امامیه نامید، مگر فرقه‌های غالی که اصولاً اسلام آنها زیر سؤال است، واگر مقصود اصطلاح رایج در میان شیعه و غیره باشد، حق این است که امامیه قسمی از شیعه و مرادف با اثنا عشریه و اعتقاد به دوازده امام است، و لذا شیخ مفید می‌گوید: امامیه امامت را پس از امام علی و حسنین در اولاد حسین بن علی متمرکز می‌سازند و امامت را تا امام رضا و سپس تا امام مهدی ادامه می‌دهند<ref>اوائل المقالات، ص ۴۶</ref>.
[[فخرالدین رازی]] نیز از همین فکر پیروی کرده و می‌گوید: امامیه گروهی از شیعه است که می‌گویند: امام پس از پیامبر اسلام، علی بن ابی طالب، سپس پسرش حسن، سپس برادرش حسین، سپس فرزند حسین، علی بن الحسین، و سپس فرزند او محمد باقر و سپس فرزند او جعفر صادق، و سپس فرزند او موسی کاظم و سپس فرزند او علی بن موسی الرضا و سپس فرزندش محمد تقی و سپس فرزند او علی نقی و سپس فرزند او حسن زکی، و سپس فرزند او محمد و او همان امام قائم است که جهان در انتظار اوست<ref>محصل، فخر رازی، ص ۲۴۱</ref>.
[[فخرالدین رازی]] نیز از همین فکر پیروی کرده و می‌گوید: امامیه گروهی از شیعه است که می‌گویند: امام پس از پیامبر اسلام، علی بن ابی طالب، سپس پسرش حسن، سپس برادرش حسین، سپس فرزند حسین، علی بن الحسین، و سپس فرزند او محمد باقر و سپس فرزند او جعفر صادق، و سپس فرزند او موسی کاظم و سپس فرزند او علی بن موسی الرضا و سپس فرزندش محمد تقی و سپس فرزند او علی نقی و سپس فرزند او حسن زکی، و سپس فرزند او محمد و او همان امام قائم است که جهان در انتظار اوست<ref>محصل، فخر رازی، ص ۲۴۱</ref>.
از زمان شیخ صدوق که نگارش عقاید و ملل و نحل در میان شیعه رواج بیشتری پیدا کرده اصطلاح امامیه را در مورد فرقه اثناعشری به کار می‌برند. [[سعد بن عبداللّه اشعری قمی]] که از اصحاب امام عسکری به‌شمار می‌رود و در سال ۲۹۹ درگذشته است، کتابی به نام «مقالات الإمامیة» تألیف نموده‌است<ref>معالم العلماء:۱۴۴</ref>. شیخ صدوق (۳۰۶–۳۸۱) کتابی به نام «رسالة فی دین الإمامیة» نوشته که معروف به رساله اعتقادات صدوق است و از این تاریخ به بعد امامیه در کلمات [[شیخ مفید]] در کتاب «اوائل المقالات» در مورد اثناعشریه به کار می‌رود؛ و همگی حاکی از این است که تقسیم‌بندی اشعری و غیره دقیق نبود یا از آن، معنی عام، اراده نموده‌اند.
از زمان شیخ صدوق که نگارش عقاید و ملل و نحل در میان شیعه رواج بیشتری پیدا کرده اصطلاح امامیه را در مورد فرقه اثناعشری به کار می‌برند. [[سعد بن عبداللّه اشعری قمی]] که از اصحاب امام عسکری به‌شمار می‌رود و در سال ۲۹۹ درگذشته است، کتابی به نام «مقالات الإمامیة» تألیف نموده‌است<ref>معالم العلماء:۱۴۴</ref>. شیخ صدوق (۳۰۶–۳۸۱) کتابی به نام «رسالة فی دین الإمامیة» نوشته که معروف به رساله اعتقادات صدوق است و از این تاریخ به بعد امامیه در کلمات [[شیخ مفید]] در کتاب «اوائل المقالات» در مورد اثناعشریه به کار می‌رود؛ و همگی حاکی از این است که تقسیم‌بندی اشعری و غیره دقیق نبود یا از آن، معنی عام، اراده نموده‌اند.
برخی از پژوهش گران معاصر فرق اسلامی بر این باورند که بسیاری از این فرقه‌ها که اشعری، یا ملطی و دیگران برای «امامیه» برشمرده‌اند، یا وجود خارجی نداشته، و واقعیت آن نوعی فرقه تراشی است، مانند «زراریه» و «هشامیه» یا بر فرض صحت، داشتن عقیده خاص در یک مسئله کلامی، مایه تعدد فرقه نمی‌گردد. آنچه می‌تواند محور تقسیم در مفهوم «امامیه» به معنی اعم باشد، اختلاف و دوگانگی در استمرار امامت و مصادیق آن‌ها است؛ بنابراین فقط می‌توان «زیدیه» و «اسماعیلیه» و «واقفیه» را از فرق شیعه شمرد. شاید انگیزه برای تکثیر فرق، تحقق بخشیدن به حدیث معروف که [[امت اسلامی]] را به هفتاد و سه فرقه می‌رساند بوده‌است<ref>بحوث فی الملل والنحل، ج۱، ص ۳۶–۲۷</ref>.
برخی از پژوهش گران معاصر فرق اسلامی بر این باورند که بسیاری از این فرقه‌ها که اشعری، یا ملطی و دیگران برای «امامیه» برشمرده‌اند، یا وجود خارجی نداشته، و واقعیت آن نوعی فرقه تراشی است، مانند «زراریه» و «هشامیه» یا بر فرض صحت، داشتن عقیده خاص در یک مسئله کلامی، مایه تعدد فرقه نمی‌گردد. آنچه می‌تواند محور تقسیم در مفهوم «امامیه» به معنی اعم باشد، اختلاف و دوگانگی در استمرار امامت و مصادیق آنها است؛ بنابراین فقط می‌توان «زیدیه» و «اسماعیلیه» و «واقفیه» را از فرق شیعه شمرد. شاید انگیزه برای تکثیر فرق، تحقق بخشیدن به حدیث معروف که [[امت اسلامی]] را به هفتاد و سه فرقه می‌رساند بوده‌است<ref>بحوث فی الملل والنحل، ج۱، ص ۳۶–۲۷</ref>.


==زیر شاخه‌های شیعه==
==زیر شاخه‌های شیعه==
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
شیعیان حدود ۱۶٪ تا ۳۰٪ از کل جمعیت [[مسلمانان]] را تشکیل می‌دهند. بیشتر شیعیان دوازده‌امامی در [[هند]]، [[ایران]]، [[عراق]]، [[جمهوری آذربایجان]]، [[لبنان]]، [[افغانستان]]، [[پاکستان]] و کشورهای حاشیه [[خلیج فارس]] مانند [[یمن]] و [[بحرین]] زندگی می‌کنند. بر اساس آمار سیا ورلد فکت‌بوک ۸۹ درصد مردم ایران<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People ایران]</ref>
شیعیان حدود ۱۶٪ تا ۳۰٪ از کل جمعیت [[مسلمانان]] را تشکیل می‌دهند. بیشتر شیعیان دوازده‌امامی در [[هند]]، [[ایران]]، [[عراق]]، [[جمهوری آذربایجان]]، [[لبنان]]، [[افغانستان]]، [[پاکستان]] و کشورهای حاشیه [[خلیج فارس]] مانند [[یمن]] و [[بحرین]] زندگی می‌کنند. بر اساس آمار سیا ورلد فکت‌بوک ۸۹ درصد مردم ایران<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People ایران]</ref>
60تا65درصد مردم عراق،<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People عراق]</ref>   
60تا65درصد مردم عراق،<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People عراق]</ref>   
85درصد مردم جمهوری آذربایجان<ref>[https://files.preslib.az/projects/remz/pdf_en/atr_din.pdf آذربایجان]</ref> و ۳۰ درصد مردم [[کویت]]<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People کویت]</ref> و ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم افغانستان<ref>[https://web.archive.org/web/20120816082438/http://www.iranattache-afghan.ir/about-af/ افغانستان]</ref> و ۱۶ درصد مردم [[امارات متحده عربی]]<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People امارات متحده عربی]</ref> شیعه دوازده‌امامی هستند. از شیعیان لبنان، [[عربستان سعودی]]، بحرین و [[قطر]] آمار دقیقی در دست نیست. همچنین بنابر آمار ۲۰٪ مردم پاکستان<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People پاکستان]</ref> شیعه هستند که بخشی از آن‌ها به‌خصوص در [[کشمیر]]، اسماعیلی هستند<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5658/6890/82936/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%82%D9%84%D8%A8%DB%8C-%D8% شیعیان کشمیر]</ref>. شیعیان یمن، عمدتاً از زیدیه هستند، اما از آنان نیز آمار دقیقی در دست نیست. همچنین ۲۰ درصد از مردم شیعه [[ترکیه]] موسوم به علوییون<ref>[https://books.google.com/books?id=lFFRzTqLp6AC&pg=PP1&lpg=PP1&dq=Religion+in+Turkey&hl=fa ترکیه]</ref>و شیعیان [[سوریه]] نیز [[علوی]] هستند.
85درصد مردم جمهوری آذربایجان<ref>[https://files.preslib.az/projects/remz/pdf_en/atr_din.pdf آذربایجان]</ref> و ۳۰ درصد مردم [[کویت]]<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People کویت]</ref> و ۲۰ تا ۳۰ درصد مردم افغانستان<ref>[https://web.archive.org/web/20120816082438/http://www.iranattache-afghan.ir/about-af/ افغانستان]</ref> و ۱۶ درصد مردم [[امارات متحده عربی]]<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People امارات متحده عربی]</ref> شیعه دوازده‌امامی هستند. از شیعیان لبنان، [[عربستان سعودی]]، بحرین و [[قطر]] آمار دقیقی در دست نیست. همچنین بنابر آمار ۲۰٪ مردم پاکستان<ref>[https://web.archive.org/web/20061213175811/https://www.cia.gov/cia//publications/factbook/geos/ir.html#People پاکستان]</ref> شیعه هستند که بخشی از آنها به‌خصوص در [[کشمیر]]، اسماعیلی هستند<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5658/6890/82936/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%82%D9%84%D8%A8%DB%8C-%D8% شیعیان کشمیر]</ref>. شیعیان یمن، عمدتاً از زیدیه هستند، اما از آنان نیز آمار دقیقی در دست نیست. همچنین ۲۰ درصد از مردم شیعه [[ترکیه]] موسوم به علوییون<ref>[https://books.google.com/books?id=lFFRzTqLp6AC&pg=PP1&lpg=PP1&dq=Religion+in+Turkey&hl=fa ترکیه]</ref>و شیعیان [[سوریه]] نیز [[علوی]] هستند.


کشورهای دارای اکثریت شیعه ایران، عراق، آذربایجان، و بحرین هستند<ref>[http://www.mafhoum.com/press9/282S26.htm وقتی شیعیان قیام کنند]</ref>. همچنین شیعیان بزرگترین گروه مذهبی در لبنان هستند. شیعیان ۳۶٫۳٪ از کل جمعیت و ۳۸٫۶٪ از جمعیت مسلمان [[خاورمیانه]] را شامل می شوند<ref>[https://archive.org/details/nationalgeograph0000nati_y7q6 اطلس خاورمیانه]</ref>.
کشورهای دارای اکثریت شیعه ایران، عراق، آذربایجان، و بحرین هستند<ref>[http://www.mafhoum.com/press9/282S26.htm وقتی شیعیان قیام کنند]</ref>. همچنین شیعیان بزرگترین گروه مذهبی در لبنان هستند. شیعیان ۳۶٫۳٪ از کل جمعیت و ۳۸٫۶٪ از جمعیت مسلمان [[خاورمیانه]] را شامل می شوند<ref>[https://archive.org/details/nationalgeograph0000nati_y7q6 اطلس خاورمیانه]</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش