۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عکس العمل' به 'عکسالعمل') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
"""یعقوب سرکیس""" از قول تکسیرا نقل میکند: | """یعقوب سرکیس""" از قول تکسیرا نقل میکند: | ||
ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ ربیع الثانی ) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار خانه های آن، حدود پنجاه تا شصت سال پیش، شصت یا هفتادهزار بوده است. خرابه های بر جای مانده از آن خانهها نشان میدهد که نجف، شهری وسیع و خوش ساخت بوده؛ اما امروزه خانه های مسکونی آن از ۵٠٠ خانه فراتر نمیرود و ساکنان آن، بیشتر بینوایان و بیچارگانند. به گفتة بعضی اهالی شهر، خرابی و انحطاط شهر از روزی آغاز شده که شاه طهماسب صفوی در سال ٩٨۴ق/١۵٧۶م از دنیا رفت و دیگر هیچ کس، همچون او به شهر نجف نپرداخت و اهمیت نداد. در این شهر، خرابه های چند بازار به چشم میخورد که گواه عظمت گذشته آن است.<ref>مباحث عراقیة، القسم الثانی، ص٣٣۵</ref> | ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ ربیع الثانی) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار خانه های آن، حدود پنجاه تا شصت سال پیش، شصت یا هفتادهزار بوده است. خرابه های بر جای مانده از آن خانهها نشان میدهد که نجف، شهری وسیع و خوش ساخت بوده؛ اما امروزه خانه های مسکونی آن از ۵٠٠ خانه فراتر نمیرود و ساکنان آن، بیشتر بینوایان و بیچارگانند. به گفتة بعضی اهالی شهر، خرابی و انحطاط شهر از روزی آغاز شده که شاه طهماسب صفوی در سال ٩٨۴ق/١۵٧۶م از دنیا رفت و دیگر هیچ کس، همچون او به شهر نجف نپرداخت و اهمیت نداد. در این شهر، خرابه های چند بازار به چشم میخورد که گواه عظمت گذشته آن است.<ref>مباحث عراقیة، القسم الثانی، ص٣٣۵</ref> | ||
جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف میکند: | جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف میکند: | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
اما آنچه سبب شد نجف دارای حوزه ای با این قداست و اهمیت شود، وجود بارگاه نورانی حضرت علی(ع) در این شهر است؛ در واقع این شهر از دیرباز مأمن و پناهگاه عالمان و دانشمندان مسلمان و شیعه بوده است. | اما آنچه سبب شد نجف دارای حوزه ای با این قداست و اهمیت شود، وجود بارگاه نورانی حضرت علی(ع) در این شهر است؛ در واقع این شهر از دیرباز مأمن و پناهگاه عالمان و دانشمندان مسلمان و شیعه بوده است. | ||
سابق بر این رسم بود که طلاب و فضلا برای تکمیل دروس حوزوی خود به نجف میرفتند و از محضر اساتید بزرگوار حاضر در آنجا که بسیاری شان ایرانی بودند استفاده میکردند ولی امروز [[حوزه علمیه قم]] <ref>ر.ک:مقاله قم</ref> این جایگاه را در اختیار دارد.<ref>برگرفته ازسایت خبرگزاری تسنیم</ref> | سابق بر این رسم بود که طلاب و فضلا برای تکمیل دروس حوزوی خود به نجف میرفتند و از محضر اساتید بزرگوار حاضر در آنجا که بسیاری شان ایرانی بودند استفاده میکردند ولی امروز [[حوزه علمیه قم]] <ref>ر. ک:مقاله قم</ref> این جایگاه را در اختیار دارد.<ref>برگرفته ازسایت خبرگزاری تسنیم</ref> | ||
=جغرافیا= | =جغرافیا= | ||
نجف یكی از شهرهای زیارتی عراق است كه در استانی به همین نام واقع شده و به سبب وجود مزار شریف نخستین پیشوای شیعیان جهان، كعبه آمال و آرزوهای بسیاری از مشتاقان وارادت مندان اهل بیت است. این شهر با 563000 نفر جمعیت، در 77 كیلومتری جنوب شرقی كربلا و ده كیلومتری جنوب كوفه قرار دارد. وجود شهر باستانی حیره در مجاورت آن، كه تمدن درخشانی در تاریخ عراق دارد، از سابقه تاریخی این منطقه خبر میدهد. وادی السلام در شمال و دریای خشك شده نجف در مغرب و صحرایی متصل به بادیة الشام كه تا عربستان و اردن و سوریه ادامه دارد در مغرب آن واقع شده است.<ref>عضدالملك، سفرنامه عضدالملك به عتبات عالیات 153. آثار تاریخی این شهر هم چنان موجود است و در معرض بازدید جهان گردان قرار دارد.</ref> | نجف یكی از شهرهای زیارتی عراق است كه در استانی به همین نام واقع شده و به سبب وجود مزار شریف نخستین پیشوای شیعیان جهان، كعبه آمال و آرزوهای بسیاری از مشتاقان وارادت مندان اهل بیت است. این شهر با 563000 نفر جمعیت، در 77 كیلومتری جنوب شرقی كربلا و ده كیلومتری جنوب كوفه قرار دارد. وجود شهر باستانی حیره در مجاورت آن، كه تمدن درخشانی در تاریخ عراق دارد، از سابقه تاریخی این منطقه خبر میدهد. وادی السلام در شمال و دریای خشك شده نجف در مغرب و صحرایی متصل به بادیة الشام كه تا عربستان و اردن و سوریه ادامه دارد در مغرب آن واقع شده است.<ref>عضدالملك، سفرنامه عضدالملك به عتبات عالیات 153. آثار تاریخی این شهر هم چنان موجود است و در معرض بازدید جهان گردان قرار دارد.</ref> | ||
این شهر را از آن رو نجف نامیده اند كه نسبت به زمین های مجاور بلند، و به سبب آن كه مستطیل شكل و یا دایره ای است، آب بر سطح آن جمع نمیشود.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، 5/ | این شهر را از آن رو نجف نامیده اند كه نسبت به زمین های مجاور بلند، و به سبب آن كه مستطیل شكل و یا دایره ای است، آب بر سطح آن جمع نمیشود.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، 5/271؛ ابن منظور، لسان العرب، 9/334</ref> به گفته یاقوت حموی نجف ساحل دریای شور است كه در قدیم به حیره متصل بود.<ref>یاقوت حموی، همان، 73. منظور از بحر در این جا فرات است</ref> | ||
ارتفاع نجف از دریا هفتاد متر است. در وجه تسمیه آن، در سخنی دیگر گفتهاند: | ارتفاع نجف از دریا هفتاد متر است. در وجه تسمیه آن، در سخنی دیگر گفتهاند: | ||
در زمان طوفان نوح این جا مكانی مرتفع بود، سپس دریاچه ای پهناور در آن شكل گرفت كه به «نی» اشتهار یافت. این دریاچه با گذشت زمان به تدریج خشك شد و به آن «نی جَفّ» گفتند؛ یعنی دریای نی خشك شد.<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، 22</ref> | در زمان طوفان نوح این جا مكانی مرتفع بود، سپس دریاچه ای پهناور در آن شكل گرفت كه به «نی» اشتهار یافت. این دریاچه با گذشت زمان به تدریج خشك شد و به آن «نی جَفّ» گفتند؛ یعنی دریای نی خشك شد.<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، 22</ref> | ||
این منطقه علاوه بر نجف، به نام های دیگری نیز شهرت دارد از جمله الغری یا غرّیان. غری به معنای زیبایی است و هر بنای نیكی را غری گویند. غریان كوفه از آن گرفته شده است.<ref> ابن منظور، همان، 15/121</ref> و نیز در وجه تسمیه آن گفتهاند نام یك یا دو علامت یا بنای بلند بوده كه قبل از اسلام در محل كنونی مسجد حنانه از دور دیده میشده است. به گفته یاقوت حموی، این دو علامت یا بنا، مانند دو صومعه، در بیرون كوفه نزدیك قبر علی(علیه السلام) قرار داشت.<ref> یاقوت حموی، همان جا</ref> لفظ غری یا غریین در شعر شاعران درباره نجف بسیار استفاده شده است. كسانی را كه در نجف اشرف ساكن و یا متولد شدهاند، عمدتاً غروی گویند. از دیگر نام های این شهر در متون تاریخی میتوان به حدالعذراء<ref> سرزمینی كه نیكو و نشاط انگیز باشد</ref>، حوار، جودی،<ref>چون گویند كشتی نوح بر آن نشسته است از آن رو جودی خوانده اند</ref>وادی السلام، ظهر، ربوه،<ref>ربوه، نجف كوفه است ( ابن منظور، همان 9/332 )</ref> با نقیا و مشهد اشاره كرد.<ref> شیخ باقر آل محبوبه، ماضی النجف وحاضرها، بیروت دارالاضواء، 1406 ق، 1/8</ref> | این منطقه علاوه بر نجف، به نام های دیگری نیز شهرت دارد از جمله الغری یا غرّیان. غری به معنای زیبایی است و هر بنای نیكی را غری گویند. غریان كوفه از آن گرفته شده است.<ref> ابن منظور، همان، 15/121</ref> و نیز در وجه تسمیه آن گفتهاند نام یك یا دو علامت یا بنای بلند بوده كه قبل از اسلام در محل كنونی مسجد حنانه از دور دیده میشده است. به گفته یاقوت حموی، این دو علامت یا بنا، مانند دو صومعه، در بیرون كوفه نزدیك قبر علی(علیه السلام) قرار داشت.<ref> یاقوت حموی، همان جا</ref> لفظ غری یا غریین در شعر شاعران درباره نجف بسیار استفاده شده است. كسانی را كه در نجف اشرف ساكن و یا متولد شدهاند، عمدتاً غروی گویند. از دیگر نام های این شهر در متون تاریخی میتوان به حدالعذراء<ref> سرزمینی كه نیكو و نشاط انگیز باشد</ref>، حوار، جودی،<ref>چون گویند كشتی نوح بر آن نشسته است از آن رو جودی خوانده اند</ref>وادی السلام، ظهر، ربوه،<ref>ربوه، نجف كوفه است (ابن منظور، همان 9/332)</ref> با نقیا و مشهد اشاره كرد.<ref> شیخ باقر آل محبوبه، ماضی النجف وحاضرها، بیروت دارالاضواء، 1406 ق، 1/8</ref> | ||
نجف، به لحاظ موقعیت جغرافیایی، در حقیقت مرز بین شهر و صحرا است. شهر آن كوفه و صحرا نیز شن زارهایی است كه در اطراف، گرما و باد زیادی را برای آن به ارمغان میآورد و دمای شهر را در برخی زمانها به پنجاه درجه میرساند. گرچه شهر نجف همواره به لحاظ آب در تنگنا و سختی بود؛ در بعضی زمانها از جمله قرن هفتم از آب آن بیست هزار نخل آبیاری میشد.<ref>یاقوت حموی، همان جا</ref> | نجف، به لحاظ موقعیت جغرافیایی، در حقیقت مرز بین شهر و صحرا است. شهر آن كوفه و صحرا نیز شن زارهایی است كه در اطراف، گرما و باد زیادی را برای آن به ارمغان میآورد و دمای شهر را در برخی زمانها به پنجاه درجه میرساند. گرچه شهر نجف همواره به لحاظ آب در تنگنا و سختی بود؛ در بعضی زمانها از جمله قرن هفتم از آب آن بیست هزار نخل آبیاری میشد.<ref>یاقوت حموی، همان جا</ref> | ||
به گفته ابن جبیر، جهان گرد مشهور؛ نجف زمینی است سخت و گسترده و دل باز كه چشم را از گستردگی و نیكی خود مینوازد. امروزه شهر نجف، همانند كربلا از دو قسمت شهر نو و كهنه تشكیل شده است. | به گفته ابن جبیر، جهان گرد مشهور؛ نجف زمینی است سخت و گسترده و دل باز كه چشم را از گستردگی و نیكی خود مینوازد. امروزه شهر نجف، همانند كربلا از دو قسمت شهر نو و كهنه تشكیل شده است. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
"""چگونگی آشکار شدن قبر علی(ع)""" | """چگونگی آشکار شدن قبر علی(ع)""" | ||
درباره چگونگی آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علی(ع) در تاریخ آمده است: روزى هارون الرشید در نجف به شكار رفت. سگها، آهوان را تعقیب مى كردند آنها به بالاى تل نجف پناه مى بردند و سگها از تعقیب آنها باز مى ایستادند. هارون الرشید دریافت كه باید در این مكان، سرّى نهفته باشد. پیرمردى از اهالى آنجا را احضار كرد و راز آن را از پیرمرد جویا شد. پیرمرد گفت: براى گفتن سرّ این تل خاك، از شما امان مى خواهم و هارون نیز امانش داد. پیر مرد گفت: در دوران کودکی با پدرم به اینجا آمدم و پدرم در این مكان زیارت نامه مى خواند و نماز مى گزارد. از پدرم سؤال كردم كه زیارت خواندن در اینجا چه مناسبتى دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق علیه السلام براى زیارت به اینجا مى آمدم و ایشان فرمود: اینجا قبر جدش على بن ابىطالب علیه السلام است كه به زودى آشكار خواهد شد. هارون با شنیدن این خبر، دستور حفر آن محل را داد تا به علامت قبرى رسیدند و لوحى در آنجا پیدا شد كه بر روى آن با خط سریانى دو سطر نقش بسته بود كه ترجمه آن چنین است: «این قبرى است كه نوح پیغمبر آن را براى على علیه السلام وصى محمد صلى الله علیه و آله قبل از طوفان به هفتصد سال حفر | درباره چگونگی آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علی(ع) در تاریخ آمده است: روزى هارون الرشید در نجف به شكار رفت. سگها، آهوان را تعقیب مى كردند آنها به بالاى تل نجف پناه مى بردند و سگها از تعقیب آنها باز مى ایستادند. هارون الرشید دریافت كه باید در این مكان، سرّى نهفته باشد. پیرمردى از اهالى آنجا را احضار كرد و راز آن را از پیرمرد جویا شد. پیرمرد گفت: براى گفتن سرّ این تل خاك، از شما امان مى خواهم و هارون نیز امانش داد. پیر مرد گفت: در دوران کودکی با پدرم به اینجا آمدم و پدرم در این مكان زیارت نامه مى خواند و نماز مى گزارد. از پدرم سؤال كردم كه زیارت خواندن در اینجا چه مناسبتى دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق علیه السلام براى زیارت به اینجا مى آمدم و ایشان فرمود: اینجا قبر جدش على بن ابىطالب علیه السلام است كه به زودى آشكار خواهد شد. هارون با شنیدن این خبر، دستور حفر آن محل را داد تا به علامت قبرى رسیدند و لوحى در آنجا پیدا شد كه بر روى آن با خط سریانى دو سطر نقش بسته بود كه ترجمه آن چنین است: «این قبرى است كه نوح پیغمبر آن را براى على علیه السلام وصى محمد صلى الله علیه و آله قبل از طوفان به هفتصد سال حفر نمود». هارون اداى احترام نمود و دستور داد خاكها را به جاى اول خود برگردانند. آنگاه نامه اى به امام موسی کاظم علیه السلام در مدینه نوشت و صحت این مطلب را از امام موسى علیه السلام سؤال كرد. ایشان آن محل را به عنوان قبر جدش على بن ابىطالب علیه السلام تأیید كرد. سپس به دستور هارون، سنگ بنایى بر آن قبر نهاده شد كه به «تحجیر هارونى» معروف شد.<ref>بحارالانوار: 42 ص 330</ref> | ||
=حرم امام علی= | =حرم امام علی= | ||
خط ۳۲۱: | خط ۳۲۱: | ||
این قبرستان در شمال شهر نجف واقع شده، ۲۰ هزار متر مربع مساحت دارد و قدمت تاریخی آن بیش از هزار سال میباشد و شیعیان بسیاری از نقاط مختلف، در آن به خاک سپرده شدهاند. عده زیادی قبل از مرگ وصیت میکنند آنان را به نجف برده و در قبرستان وادیالسلام دفن کنند. از مهمترین وجوه اهمیت این قبرستان، همجواری آن با مرقد امام علی است. | این قبرستان در شمال شهر نجف واقع شده، ۲۰ هزار متر مربع مساحت دارد و قدمت تاریخی آن بیش از هزار سال میباشد و شیعیان بسیاری از نقاط مختلف، در آن به خاک سپرده شدهاند. عده زیادی قبل از مرگ وصیت میکنند آنان را به نجف برده و در قبرستان وادیالسلام دفن کنند. از مهمترین وجوه اهمیت این قبرستان، همجواری آن با مرقد امام علی است. | ||
در منابع شیعه از قبرستان وادی السلام بسیار سخن آمده و فضائل دیگری برای آن برشمرده شده است. گویا قدیمترین روایتی که در این باره در منابع معتبر شیعی نقل شده، روایت کلینی (متوفای ۳۲۸ق.) است که به امام علی (ع) رسیده و منابع بعدی نیز آن را بسیار نقل کردهاند. در این روایت، امام علی (ع) همراه یکی از اصحاب خویش، به وادی السلام میرود و در آنجا میفرماید: «... مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یمُوتُ فِی بُقْعَةٍ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ إِلَّا قِیلَ لِرُوحِهِ الْحَقِی بِوَادِی السَّلَامِ وَ إِنَّهَا لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ؛ <ref>الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب ج۵، ص۶۰۰</ref> | در منابع شیعه از قبرستان وادی السلام بسیار سخن آمده و فضائل دیگری برای آن برشمرده شده است. گویا قدیمترین روایتی که در این باره در منابع معتبر شیعی نقل شده، روایت کلینی (متوفای ۳۲۸ق.) است که به امام علی (ع) رسیده و منابع بعدی نیز آن را بسیار نقل کردهاند. در این روایت، امام علی (ع) همراه یکی از اصحاب خویش، به وادی السلام میرود و در آنجا میفرماید: «... مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یمُوتُ فِی بُقْعَةٍ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ إِلَّا قِیلَ لِرُوحِهِ الْحَقِی بِوَادِی السَّلَامِ وَ إِنَّهَا لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ؛ <ref>الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب ج۵، ص۶۰۰</ref> | ||
هیچ مومنی در جایی از زمین نمیرد مگر آن که به روح او فرمان دهند که به وادی السلام آید. اینجا، نقطهای از بهشت است.» •مجلسی دوم روایتی نقل کرده که بنابر آن، پیامبر (ص) در شبِ معراج همراه جبرئیل به کوفه و وادی السلام رفته و در آنجا نماز گزارده است. بنابر این نقل، وادی السلام نمازگاه حضرت آدم و پیامبران بوده است.<ref> بحار | هیچ مومنی در جایی از زمین نمیرد مگر آن که به روح او فرمان دهند که به وادی السلام آید. اینجا، نقطهای از بهشت است. » •مجلسی دوم روایتی نقل کرده که بنابر آن، پیامبر (ص) در شبِ معراج همراه جبرئیل به کوفه و وادی السلام رفته و در آنجا نماز گزارده است. بنابر این نقل، وادی السلام نمازگاه حضرت آدم و پیامبران بوده است.<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۸، ص۳۸۴</ref> | ||
همچنین روایت است که این مکان، نخستین جایی در زمین بوده که خدا را در آن عبادت کردهاند.<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۰، ص۲۳۲</ref> | همچنین روایت است که این مکان، نخستین جایی در زمین بوده که خدا را در آن عبادت کردهاند.<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۰، ص۲۳۲</ref> | ||
خط ۳۳۲: | خط ۳۳۲: | ||
نجف قدیم این طور بود که وقتی عابری از کوچه های تنگ و تو در تو به سمت حرم حرکت میکرد، از بالای بام خانهها گنبد و گلدستهها را میدید و پس از دقایقی به ناگاه خود را در برابر مرقد منور أمیر مؤمنان (علیه السلام) مییافت و عظمت و ابّهت این مکان مقدّس تمام وجود انسان را میگرفت و حسّی معنوی به او میداد. از درب حرم که وارد میشدی، گویی دریچه قلبت را به بهشت گشوده ای. در بافت قدیم، تمام کوچهها به حرم مطهر میرسید و اگر زائری یا مسافری راهش را گُم میکرد، از هر کجای شهر که بود، با ادامه حرکت به حرم علوی میرسید. | نجف قدیم این طور بود که وقتی عابری از کوچه های تنگ و تو در تو به سمت حرم حرکت میکرد، از بالای بام خانهها گنبد و گلدستهها را میدید و پس از دقایقی به ناگاه خود را در برابر مرقد منور أمیر مؤمنان (علیه السلام) مییافت و عظمت و ابّهت این مکان مقدّس تمام وجود انسان را میگرفت و حسّی معنوی به او میداد. از درب حرم که وارد میشدی، گویی دریچه قلبت را به بهشت گشوده ای. در بافت قدیم، تمام کوچهها به حرم مطهر میرسید و اگر زائری یا مسافری راهش را گُم میکرد، از هر کجای شهر که بود، با ادامه حرکت به حرم علوی میرسید. | ||
شهر قدیم یا كهنه به چهار محله تقسیم میشود : | شهر قدیم یا كهنه به چهار محله تقسیم میشود: | ||
مشراق | مشراق | ||
خط ۳۴۶: | خط ۳۴۶: | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده:مراکز فرهنگی جهان اسلام]] | [[رده:مراکز فرهنگی جهان اسلام]] | ||
[[رده: مراکز فرهنگی شیعیان ]] | [[رده:مراکز فرهنگی شیعیان]] |