۸۷٬۱۷۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام' به 'حجتالاسلام') |
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگرچه') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
و ظاهراً چنین تعریفی مورد اتفاق میباشد<ref>همان، پاورقی</ref> در تعریف حاکم از دیگاه علمای [[شیعه]]، حاکم در این دیدگاه شامل پیامبر هم میشود، در حالی که این تعریف، پیامبر را به جهت اینکه مصدر تشریع است، حاکم و خلیفه نمیداند. | و ظاهراً چنین تعریفی مورد اتفاق میباشد<ref>همان، پاورقی</ref> در تعریف حاکم از دیگاه علمای [[شیعه]]، حاکم در این دیدگاه شامل پیامبر هم میشود، در حالی که این تعریف، پیامبر را به جهت اینکه مصدر تشریع است، حاکم و خلیفه نمیداند. | ||
=وجوب اطاعت از امام در دیدگاه اهل سنت= | =وجوب اطاعت از امام در دیدگاه اهل سنت= | ||
یکی از تقسیمات حکم، تقسیم آن به حکم الهی و حکم حاکمان دین (حکم حکومتی) است. در تحلیل ابتدایی، معنای این تقسیم این است که حکم یا شرعی است (اگر از ادله شرعی ـ یعنی کتاب، سنت، اجماع یا عقل به دست آید) و یا حکومتی است، (اگر این حکم را حاکم شرع صادر کند). | یکی از تقسیمات حکم، تقسیم آن به حکم الهی و حکم حاکمان دین (حکم حکومتی) است. در تحلیل ابتدایی، معنای این تقسیم این است که حکم یا شرعی است (اگر از ادله شرعی ـ یعنی کتاب، سنت، اجماع یا عقل به دست آید) و یا حکومتی است، (اگر این حکم را حاکم شرع صادر کند). اگرچه چنین تقسیمی بین آنها وجود دارد، اما از تعابیر آنها به دست میآید که هر دو قسم را حکم شرعی میدانند<ref>عبدالقادر عوده، 1397، ص97-96</ref> زیرا آنها معتقد هستند که تنها وظیفه امام یا خلیفه ـ تعابیری که علماء اهل سنت درباره حاکم شرع به کار میبرند، الفاظی از قبیل امام، خلیفه، امیر المومنین و سلطان میباشد<ref>رافت عثمان، بیتا، ص48</ref> ـ عمل به دستورات و احکام شرع است و لذا بعضی از آنها تنها دلیل وجوب نصب امام را شرع میدانند<ref>الماوردی، 1416ق، ص13</ref> | ||
حال حکم شرعی نزد آنها چیست؟ هر آنچه مجتهد از راه ادله مقبول نزد آنها به دست میآورد، حکم شرعی است. از آنجائی که اهل تسنن در کشف احکام شرعیه، علاوه بر کتاب، سنت، اجماع و عقل، به ادله ای مانند: قیاس، استحسان، سدّ ذرایع و مصالح مرسله تمسک کرده و همه این امور را ادله شرعی میدانند؛ در نتیجه، تمام احکامی که آنها به دست میآورند، جزء احکام الهی است و در این صورت، جایی برای حکم حکومتی به معنای اصطلاحی مطرح نیست. در نتیجه، احکامی که حاکم بیان میکند، یا خود مجتهد است، و احکامی را از اجتهاد خودش به دست میآورد و آن را حکم خدا و شرع میداند، بدان فرمان میدهد و عمل میکند و یا اینکه از فقهاء و مجتهدین زمان خود نمیگیرد و در این صورت هم، حکم الهی و شرعی خواهد بود. | حال حکم شرعی نزد آنها چیست؟ هر آنچه مجتهد از راه ادله مقبول نزد آنها به دست میآورد، حکم شرعی است. از آنجائی که اهل تسنن در کشف احکام شرعیه، علاوه بر کتاب، سنت، اجماع و عقل، به ادله ای مانند: قیاس، استحسان، سدّ ذرایع و مصالح مرسله تمسک کرده و همه این امور را ادله شرعی میدانند؛ در نتیجه، تمام احکامی که آنها به دست میآورند، جزء احکام الهی است و در این صورت، جایی برای حکم حکومتی به معنای اصطلاحی مطرح نیست. در نتیجه، احکامی که حاکم بیان میکند، یا خود مجتهد است، و احکامی را از اجتهاد خودش به دست میآورد و آن را حکم خدا و شرع میداند، بدان فرمان میدهد و عمل میکند و یا اینکه از فقهاء و مجتهدین زمان خود نمیگیرد و در این صورت هم، حکم الهی و شرعی خواهد بود. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
ب) زمانی که پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله» به رفیق اعلی ملحق شد و از این دنیا پر کشید، خلفاء بعد از او در حفظ دین و رهبری برجامعه از طریق دین، جانشین او شدند و به همین جهت، به رهبران دینی خلیفه گفته میشود. | ب) زمانی که پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله» به رفیق اعلی ملحق شد و از این دنیا پر کشید، خلفاء بعد از او در حفظ دین و رهبری برجامعه از طریق دین، جانشین او شدند و به همین جهت، به رهبران دینی خلیفه گفته میشود. | ||
ج) نتیجه آنکه، اهل سنت قایل هستند که خلیفه، نازل منزله پیامبر است در جامعه و بر آنها ولایت عامه و حق اطاعت کامل و سلطنت کلی دارد، | ج) نتیجه آنکه، اهل سنت قایل هستند که خلیفه، نازل منزله پیامبر است در جامعه و بر آنها ولایت عامه و حق اطاعت کامل و سلطنت کلی دارد، اگرچه که حقوقی نیز بر گردنش هست، مثل اقامه دین در جامعه، اجرای حدود خدا و غیره. و چون قائم مقامِ رسول خداست، در نتیجه متولی بهترین و شریفترین امور است، لذا بر مردم واجب است در ظاهر و باطن از او اطاعت کنند؛ زیرا اطاعت از او اطاعت از خداست و عصیان او عصیان خداست. | ||
== د) تمسک به ادله نقلی == | == د) تمسک به ادله نقلی == |