آرژانتین: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۵٬۸۸۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ آوریل ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:


پیش از ورود اروپائیان، آرژانتین جمعیت کم و پراکنده‌ای از [[سرخ‌پوستان]] بومی داشت. در دوره ۴ تا ۲ هزار سال پیش از میلاد منطقه کنونی آرژانتین با خشکسالی شدیدی روبه‌رو شد که باعث کاهش جمعیت بومی آن شد و بسیاری از مناطق داخلی و کوهپایه‌ای آن خالی از سکنه ماند. Gil, A. ; <ref>Zárate, M. ; Neme, G. (2005). "Mid-Holocene paleoenvironments and the archeological record of southern Mendoza, Argentina". Quaternary International 132: 81</ref>کشف و استعمار آرژانتین در اوایل سده شانزدهم از سوی اسپانیایی‌ها آغاز شد. مهم‌ترین کاشفان اروپایی آرژانتین عبارت‌اند از: آمریگو وسپوچی <ref>(۱۵۰۲. م)</ref>_ خواندیاز دوسولی <ref>(۱۵۱۶. م)</ref>_ فردیناند ماژلان<ref>(۱۵۲۰. م)</ref>. <br>
پیش از ورود اروپائیان، آرژانتین جمعیت کم و پراکنده‌ای از [[سرخ‌پوستان]] بومی داشت. در دوره ۴ تا ۲ هزار سال پیش از میلاد منطقه کنونی آرژانتین با خشکسالی شدیدی روبه‌رو شد که باعث کاهش جمعیت بومی آن شد و بسیاری از مناطق داخلی و کوهپایه‌ای آن خالی از سکنه ماند. Gil, A. ; <ref>Zárate, M. ; Neme, G. (2005). "Mid-Holocene paleoenvironments and the archeological record of southern Mendoza, Argentina". Quaternary International 132: 81</ref>کشف و استعمار آرژانتین در اوایل سده شانزدهم از سوی اسپانیایی‌ها آغاز شد. مهم‌ترین کاشفان اروپایی آرژانتین عبارت‌اند از: آمریگو وسپوچی <ref>(۱۵۰۲. م)</ref>_ خواندیاز دوسولی <ref>(۱۵۱۶. م)</ref>_ فردیناند ماژلان<ref>(۱۵۲۰. م)</ref>. <br>
= منشأ نام آرژانتین =
" آرژانتین" از کلمه لاتین"آرژنتوم" به مفهوم (نقره) گرفته شده است. زمانی که اولین فاتحین اسپانیایی رودخانه لاپلاتا را کشف کردند، آنها مصب (سرشاخه) آن را "دریای شیرین" (چون در منطقه آب تازه و شیرین دریا قرار دارد) نام نهادند. فاتحان اولیه و کاشفان این سرزمین معتقد بودند که رودخانه لاپلاتا معدن رسوبات نقره است و به همین دلیل نام این منطقه را نیز برآن اساس گذاردند.
مردم بومی کشورهای آمریکایی هدایایی از نقره به نجات یافتگان از ماموریت کشتی شکسته آنها دادند که هدایت آن با خوآن دیاز دسولیاس بود. افسانه تییرا دل پلاتا- سرزمین غنی از نقره- در حدود سال 1542 به اسپانیا رسید و و این نام اولین بار بر روی نقشه ونیز که درسال 1536 چاپ شد، مشاهده گردید. معدن نقره در ناحیه ای قرار داشت که شهر پوتوسیه در سال 1546 در آن بنا نهاده شد. درپی یک ماموریت تنها به خاطر یافتن آن، جاده نقره تا رودهای پارانیا و پیلکومایو و نهایتاً به معدن رسید که قبلا سیاحان ادعا نموده بودند که از لیما، مرکز نیابت سلطنت (مستعمره)، به آن رسیده بودند.
نام آرژانتین در ابتدا بطور گسترده در کتاب" تاریخچه کشف، جمعیت، و فتح ریودلاپلاتا " اثر روی دیاز دگوسمیانز استفاده شد و این محدوده را " تییرا آرژنتینا " (سرزمین آرژانتین ) نامید.


= جغرافیای طبیعی =
= جغرافیای طبیعی =
خط ۱۶۷: خط ۱۷۵:
علیرغم حضور نه چندان چشمگیر ارامنه در آرژانتین، در طول سالهای طولانی حضور در آرژانتین، به اقلیتی خوشنام در این کشور تبدیل شده اند. بیشتر این افراد در تجارت مشغول شده و چند نفر از مهمترین تجار آرژانتینی از اقلیت ارمنی هستند. ضمن اینکه هنرمندان و ورزشکاران معروفی ( همچون داوید نعلبندیان در رشته تنیس) از این اقلیت در آرژانتین بروز و ظهور یافته که همگی به کمک این اقلیت درآمده است. به لطف این سرمایه گذاریها، آرژانتین روابط خود را با ارمنستان توسعه و تحکیم بخشیده است اما در سوی مقابل، روابط ترکیه با آرژانتین به همین دلیل با موانع جدی روبرو بوده است تا جائی که سفر آقای اردوغان نخست وزیر ترکیه به دلیل نفوذ همین اقلیت، در سال 2010 لغو شد. ارامنه سعی می کنند که حضور علنی در سیاست داخلی آرژانتین نداشته باشند اگرچه لابی های قوی اقتصادی آنها و صاحبان صنایع منافع قوی این اقلیت را به خوبی حفظ کرده اند.
علیرغم حضور نه چندان چشمگیر ارامنه در آرژانتین، در طول سالهای طولانی حضور در آرژانتین، به اقلیتی خوشنام در این کشور تبدیل شده اند. بیشتر این افراد در تجارت مشغول شده و چند نفر از مهمترین تجار آرژانتینی از اقلیت ارمنی هستند. ضمن اینکه هنرمندان و ورزشکاران معروفی ( همچون داوید نعلبندیان در رشته تنیس) از این اقلیت در آرژانتین بروز و ظهور یافته که همگی به کمک این اقلیت درآمده است. به لطف این سرمایه گذاریها، آرژانتین روابط خود را با ارمنستان توسعه و تحکیم بخشیده است اما در سوی مقابل، روابط ترکیه با آرژانتین به همین دلیل با موانع جدی روبرو بوده است تا جائی که سفر آقای اردوغان نخست وزیر ترکیه به دلیل نفوذ همین اقلیت، در سال 2010 لغو شد. ارامنه سعی می کنند که حضور علنی در سیاست داخلی آرژانتین نداشته باشند اگرچه لابی های قوی اقتصادی آنها و صاحبان صنایع منافع قوی این اقلیت را به خوبی حفظ کرده اند.
   
   
ساختار سیاسی:
براساس اصل اول اصلاحیه قانون اساسی در سال 1994 حکومت آرژانتین فدرالی، جمهوری و نمایندگی است. در این کشور سه قوه بصورت زیر وظایف اجرائی، تقنینی و قضائی کشور را برعهده دارند.
بدلیل اینکه براساس قانون اساسی کشور، نظام سیاسی این کشور جمهوری ریاستی است، وزرا که مسئولیت امور اجرائی کشور را برعهده دارند، بصورت مستقیم توسط رئیس جمهور انتخاب می شوند و هیچ مسئولیتی در قبال کنگره ندارند. رئیس جمهور و معاون وی پس از انتخاب شدن در یک مراسم تشریفاتی در حضور مقامات و میهمانان خارجی و داخلی و نزد رئیس سنا و نمایندگان کنگره سوگند یاد می کند( اصل 93 قانون اساسی) و ممکن است بعد از مدتی، وزرای خود را منصوب و از طریق اعلان عمومی معرفی نماید.
اصل 88 قانون اساسی مقرر می دارد که در صورت فوت، بیماری، استعفا، کناره گیری، برکناری و یا حضور در خارج از پایتخت، معاون رئیس جمهور به انجام وظایف وی اقدام می کند.در صورت عدم وجود معاون رئیس  جمهور( بدلیل بیماری، کناره گیری و....) مدافع کل ملت بعنوان رئیس جمهور انتقالی انجام وظیفه خواهد کرد. در صورت عدم وجود وی و .... ، کنگره  رأسا اقدام به تعیین فردی بعنوان رئیس دولت انتقالی تا برگزاری انتخابات سراسری زودرس اقدام خواهد کرد. همانگونه که قبلا گفته شد، در سال 2001، رئیس جمهور از سمت خود استعفا نمود. معاون وی نیز قبلا کناره گیری کرده بود. مدافع ملت براساس قانون اساسی رئیس دولت شد و وی تنها پس از چند روز کناره گیری کرد، براین اساس بود که رئیس دولت از سوی کنگره انتخاب شد.
قوه مجریه:
اصول 78 تا 107 قانون فوق الذکر، به قوه مجریه اختصاص داده شده است. قوه مجریه در شخص رئیس جمهور که به نمایندگی از مردم حکومت می کند، ظاهر می شود. رئیس جمهوری و معاون وی که ممکن است دوباره انتخاب شوند (اگر چه تنها دو دوره پشت سر هم) با رأی مستقیم مردم و برای 4 سال انتخاب می شود. حق انتخاب مجدد رئیس جمهور بصورت پی در پی فقط یک بار وجود دارد. در این سیستم  اگر هر نامزدی بتواند چهل و پنج درصد از آرا را در دور اول رای گیری  بدست آورد و یا اینکه حداقل چهل درصد از آرا را کسب نموده و اختلاف رأی وی با فرد دوم بیش از ده درصد باشد، در دور اول بعنوان فرد پیروز انتخاب می شود و در غیر اینصورت بین دو نامزدی که بیشترین آرا را تصاحب کرده باشند، دور دوم انتخابات برگزار می شود. اگر هر کدام از دو کاندیدای راه یافته به دور دوم از رقابت کناره گیری کند، تنها نامزد باقی مانده در انتخابات بعنوان رئیس جمهور کشور معرفی می شود. ( اصول 97 و 98)
برای سیستم تعیین شده در قانون اساسی آرژانتین، موارد متعددی در چند سال اخیر رخ داده است. در انتخابات ماه مارس 2003، بدلیل اینکه هیچکدام از نامزدها موفق به کسب حداقل 45 درصد آرا نشدند، انتخابات به دور دوم کشیده شد. بدین ترتیب کارلوس منم با کسب 22/5  درصد آرا و نستور کرچنر با کسب 21/5  درصد آرا به دور دوم راه یافتند اما  کارلوس منم از رقابت در دور دوم کنار کشید و بدین تریب، رقیب وی با کسب 21/5  درصد آرا بعنوان رئیس جمهور کشور انتخاب شد.
4 سال بعد، آقای کرچنر، خود را نامزد انتخابات برای دور دوم ریاست جمهوری نکرد و همسرش خانم کریستینا  از سوی حزب حاکم کاندیدا شد. وی در دور اول با 44/8  درصد آرا و تنها بدلیل اختلاف رأی بیش از ده درصد با نفر دوم، در همان دور اول بعنوان رئیس جمهور کشور انتخاب شد. خانم کرچنر در سال 2011 نیز مجددا نامزد ریاست جمهوری شد و این بار با کسب قریب 58 درصد آرا در دور اول به صورت مستقیم بعنوان رئیس جمهور انتخاب شد.
در مورد انتخابات قوه مجریه، نکته مهم دیگر این است که رئیس جمهور و معاون وی بصورت مشترک برای انتخاب شدن به مردم معرفی می شوند. در این سیستم چه بسا حزب حاکم برای افزایش درصد موفقیت در انتخابات پیش رو، با احزاب دیگر ائتلاف کند و بعد از پیروزی بین رئیس جمهور و معاون وی اختلاف بروز کرده و ادامه کار دولت را به بن بست بکشاند. بعنوان مثال در انتخابات سال 1999 آقای فرناندو دلاروآ از حزب رادیکال به همراه کارلوس آلوارز از حزب "فرپاسو" بعنوان یک فرمول واحد در انتخابات شرکت نمودند اما تنها چند ماه پس از پیروزی، این ائتلاف به مشکل خورد و معاون رئیس جمهور و حزبش از ائتلاف حاکم کناره گیری کردند. رئیس جمهور در کنگره برای تصویب قوانین مهم و حیاتی به بن بست رسید و بدلیل اوج گیری بحران مالی و اقتصادی کشور و سررسید بدهیهای عظیم خارجی، ناگزیر به استعفا گردید. با این استعفا نه تنها وجهه مردمی حزب قدیمی رادیکال بشدت دچار آسیب شد بلکه فرپاسو نیز از هم پاشید و منحل شد. در دور قبلی(2011-2007) نیز خانم  کرچنر و آقای کوبوس معاونش در سال سوم حکومت دچار اختلافات جدی شدند اما هر دو طرف سعی کردند که علیرغم وجود اختلافات تا پایان دوره ادامه دهند.
ذکر این نکته در این بخش مهم است که معاون رئیس جمهور در عین حال رئیس سنا نیز محسوب می شود.
         
براساس اصل 99 قانون اساسی، رئیس جمهور قدرتهای زیر را دارد:
    - ریاست عالی ملی، رئیس دولت و مسئولیت سیاسی اداره عمومی کشور.
    - صدور دستور العمل های اجرائی لازم برای حل مشکلات کشور در راستای قوانین مصوب موجود.
    - بخشی از فرایند قانونگذاری کشور براساس قانون اساسی از طریق توشیح قوانین و صدور دستور انتشار آنها در روزنامه رسمی کشور.
    - انتصاب 9 نفر از قضات شورای عالی با رضایت و تأئید دو سوم اعضای سنا
    - انتصاب و عزل سفرا، وزرای مختار(رایزنان درجه یک) و وابستگان بازرگانی با رضایت و تأئید سنا.
    - عزل و نصب رئیس کابینه وزیران، وزرا و سایر مسئولینی که طبق این قانون عزل و نصب آنها با رئیس جمهور است.( براساس نص صریح قانون در این خصوص رئیس جمهوری هیچ نیازی به رضایت و یا تأئید سنا ندارد.)
    - اداره و کنترل نیروهای نظامی کشور
    - اعلام صلح و جنگ با رضایت و تصویب کنگره
    - در شرایط حمله خارجی، با رضایت سنا ، در یک یا چند بخش از کشور ممکن است برای یک مدت محدود حالت فوق العاده و یا حکومت نظامی اعلام نماید. در زمان ناآرامی های داخلی با شرایط ویژه تر( که در اصل 23 این قانون مشخص شده است) و تنها در صورتی که کنگره در حالت تعطیلی پایان دوره باشد، می تواند به اعلام شرایط فوق برای دوره محدود و مشخص نماید.
در مقام اجرائی کشور، رئیس کابینه وزیران، قدرت زیادی دارد و در واقع هماهنگ نمودن اقدامات اجرائی کشور و بویژه وزرا و وزارتخانه ها برعهده وی است. این مقام بسیاری از مسئولیت های یک نخست وزیر را دارد. شاید به عبارتی به توان گفت رئیس کابینه وزیران، در حقیقت همان نخست وزیر در سیستم سابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که ریاستی - پارلمانی بود و علاوه بر رئیس جمهور، نخست وزیر نیز وجود داشت. این مقام حداقل هر ماه یک بار باید در هر یک از مجلسین حاضر شده و گزارشی از فعالیت های دولت ارائه نماید.
و بالاخره آنکه تعداد وزیران و وزارتخانه ها توسط رئیس جمهور تعیین می شود و نیازی به تصویب کنگره ندارد. وزرا نمی توانند همزمان بعنوان سناتور و یا نمایندگان مجلس فعالیت کنند. اگرچه می توانند بدون حق رأی در نشست های کنگره شرکت نموده و در مباحث مربوط به تصویب لوایح و قوانین مشارکت نمایند.
نهاد قانونگذاری:
قوه مقننه توسط کنگره ملی که متشکل از مجلس نمایندگان و مجلس سنا می باشد، به انجام وظایف خود می پردازد. مجلس نمایندگان متشکل از 257 عضو است که  به طور مستقیم برای یک دوره چهار ساله از سوی مردم انتخاب می شوند. شکل مجلسین آرژانتین در نوع خود جالب توجه و بسیار شبیه به مجامع عمومی تعدادی از دیوان های بین المللی است. براساس شیوه مشخص شده در قانون اساسی این کشور، در هر دوره انتخابات برای نیمی از کرسی های مجلس، رأی گیری به عمل می آید. انتخابات هر دو سال یک بار تجدید می شود. هر یک از بیست و سه استان در آرژانتین به علاوه شهر خودمختار بوئنوس آیرس دارای تعداد مشخصی کرسی های مجلس نمایندگان و سنا هستند. براین اساس، تعداد نمایندگان هر استان در مجلس نمایندگان براساس میزان جمعیت آنها انتخاب می شود. براساس ماده 45 قانون اساسی آرژانتین تعیین کرسی های مجلس نمایندگان به گونه ای است که از هر 33 هزار نفر جمعیت، یک نماینده در کنگره حضور داشته باشد. تعداد نمایندگان کنگره بعد از هر سرشماری رسمی کشور امکان تغییر دارد.
مجلس سنا دارای 72 عضو است.  تعیین کرسی های این مجلس بدین صورت است که هر یک از استانهای کشور و شهر بوئنوس آیرس بصورت مساوی هر کدام سه سناتور خواهند داشت. علاوه بر آن دو حزبی که بیشترین رأی را در سطح کشور بدست آورده اند به ترتیب  حق تعیین 2 و یک سناتور را خواهند داشت. دوره نمایندگی مجلس سنا که اعضای آن با رأی مستقیم مردم انتخاب می شوند، 6 سال است اما نحوه انتخابات این مجلس نیز همانند مجلس نمایندگان هر دو سال یک بار است. قانونگذار با تعیین این شیوه انتخاباتی در مجلسین بدنبال تعیین شیوه ای بوده است که کنگره همواره از افراد مجربی که به شیوه قانونگذاری آشنائی داشته باشند و در جریان مباحث کنگره و قوانین در حال تصویب باشند، بهره ببرد. بدین شکل کنگره از پیوستگی دائمی بهره می برد.
سیستم انتخاباتی بگونه ای است که انتخاب کننده مجاز به انتخاب تک تک انتخاب شوندگان نیست و باید به لیست واحد معرفی شده از سوی احزاب  و یا ائتلاف های انتخاباتی بصورت واحد رأی  دهد. بنابراین افراد نمی توانند از لیست های متفاوت افرادی را انتخاب نمایند. تعداد کرسی های هر حوزه براساس روش بالاترین میانگین تناسبی آرای ریخته شده(PR) که در سال 1899 توسط ریاضیدان بلژیکی ویکتور D' Hondt ارائه گردیده است. با این حال ، به منظور شرکت در تخصیص کرسی های مجلسین، یک لیست انتخاباتی باید حداقل سه درصد از آرای ریخته شده در آن حوزه را بدست آورده باشد.
نکته جالب برای نامزدی در انتخابات از هر استان این است که انتخاب شونده علاوه بر اینکه تابعیت ملی آرژانتین را داشته باشد، باید متولد آن شهر و یا استان بوده و یا اینکه حداقل 2 سال متوالی منتهی به دوره نامزدی را در آن شهر سکونت داشته باشد.(ماده 48)
وظایف و مسئولیتهای قوه مقننه کشور، در اصول 44 تا 86 قانون اساسی به طور مبسوط تدوین شده است. رأی گیری در خصوص طرحها و لوایح، براساس اکثریت نسبی شرکت کنندگان خواهد بود، مگر در مواردی که این قانون مشخص کرده باشد.  معاون رئیس جمهور ، رئیس سنا خواهد بود اما وی حق رأی نخواهد داشت مگر اینکه در مورد طرح و یا لایحه ای ، آرای مخالفین و موافقین برابر باشد که در این صورت رأی رئیس سنا تعیین کننده خواهد بود و باید در رأی گیری شرکت نماید. این نیز از خصوصیات جالب قانون اساسی آرژانتین است. موارد زیادی از استفاده از این ماده قانونی ( ماده 57) در هر دوره قانونگذاری بروز می کند. در دوره (2011-2009) قانونگذاری آرژانتین ، در مورد  طرح قانونی بازنشستگی که سن بازنشستگی، مدت لازم پرداخت حق بیمه بمنظور استفاده از مزایای بازنشستگی و ... اختصاص داشت، مدت زمان مدیدی بین موافقین و مخالفین طرح اختلاف جدی بروز کرده بود و در دو نوبت رأی گیری تعداد آرا مساوی بود. دولت نیز جزو مخالفین تصویب آن بود و شاید طبیعی ترین وضعیت در همراهی معاون رئیس جمهور و رئیس سنا ، به طرفداری از نظر دولت بود اما با کمال تعجب رئیس سنا رأی مثبت داد و این قانون به تصویب رسید.
دوره قانونگذاری مجلسین در هر سال از اول ماه مارس آغاز و تا 30 نوامبر ادامه می یابد. علاوه بر آن، رئیس کنگره ممکن است برای برگزاری جلسات فوق العاده نیز دعوت نماید. برگزاری جلسات فوق العاده نیازمند شرایط خاصی نیست.
براساس اصل 57 قانون اساسی کشور، هر قانونی می تواند از طریق ابتکار اعضای کنگره و یا قوه مجریه باشد و تفاوتی در نحوه تصویب آنها وجود ندارد. براین اساس اگر لایحه ای توسط دولت ارائه شود یا طرحی باشد که از سوی اعضای مجلس نمایندگان ارائه شده باشد، ابتدا در مجلس نمایندگان طرح و پس از تصویب به مجلس سنا ارسال می شود و بعد از تصویب در آن مجلس برای توشیح رئیس جمهور و انتشار در روزنامه رسمی ارسال می شود. اگر هر طرح و یا لایحه ای توسط مجلس نمایندگان و یا سنا رد شد، قابلیت طرح مجدد در همان سال قانونگذاری را ندارد.
اصل 83 قانون اساسی مقرر می دارد؛ اگر طرحی که از سوی یکی از مجلسین مطرح و مراحل تصویب را گذارنده است، تمام و یا قسمتی از آن توسط دولت رد شد، باید مراتب همراه با دلایل و توضیحات به کل و یا بخش مورد نظر، به مجلسی که آن طرح از آنجا شروع شده است، ارسال گردد.آن مجلس نظرات دولت را مورد بررسی قرار می دهد و مجددا در مورد آن رأی گیری بعمل می آورد اگر با حداکثر دو سوم آرای شرکت کنندگان، طرح مورد تصویب قرار گرفت به مجلس دیگر ارسال می نماید.در صورتی که در مجلس بعدی نیز با همان اکثریت تصویب شد، بعنوان قانون تلقی و برای اجرا به دولت ابلاغ می شود. در این حالت دولت حق اعتراض مجدد نخواهد داشت. درغیراین صورت قابلیت طرح مجدد در آن سال را نخواهد داشت.
نهاد بازرسی:
براساس اصل 86 قانون اساسی آرژانتین ، نهاد آمبود زمانی یا بازرسی، سازمان ویژه ای است که زیر نظر کنگره تأسیس می شود و وظیفه بازرسی از نهادهای دولتی در راه اجرای دقیق وظایفشان ، نظارت بر حفظ حقوق بشر و سایر حقوق اتباع کشور و اجرای قوانین مصوب را برعهده دارد. رئیس این نهاد با رأی اکثریت دو سوم اعضای هر یک از دو مجلس  انتخاب می شود. وی از سوی کنگره معرفی و منصوب می شود و در برابر کنگره نیز مسئول است. رئیس این نهاد برای یک دوره 5 سال انتخاب می شود و حق انتخاب مجدد تنها برای یک بار وجود دارد. وی از همه مصونیت ها و مزایای تعیین شده برای اعضای کنگره برخوردار است. ساختار این نهاد، شرح چگونگی وظایف و ... توسط قوانین دیگر مشخص شده است.
قوه قضائیه:
نظام سیاسی فدرالی در کشور، در قوه قضائیه نمود بارزی پیدا کرده است. براساس اصل 116 قانون اساسی کشور، در این سیستم نظام قضائی شامل دیوان عالی فدرال ، دادگاه های کشوری و سایر دادگاهها است. در این  سیستم هر استان بر اساس قانون اساسی خود، دیوان عالی فدرال، دادگاههای فدرال و... دارد.
آرژانتین به 17 منطقه قضائی فدرال تقسیم بندی شده است که هر موضوع و دعوایی که در صلاحیت دادگاههای فدرال باشد، در دادگاههای فدرال تأسیس شده در این 17 منطقه مورد بررسی قرار می گیرد. سایر دعاوی در نهادهای قضائی مستقل استانی مطرح و مورد رسیدگی قرار می گیرند. همچون سیستم قضائی آمریکا و سایر سیستم های فدرالی ، امکان تضاد و تناقض قوانین در خصوص مجازات جرایم مختلف وجود دارد.
دیوان عالی فدرال
براساس اصل 117 قانون اساسی، دیوان عالی، بالاترین دادگاه قضائی کشور است.در این اصل تصریح شده است که کلیه دعاوی که مرتبط با سفرا، وزرای مختار و کنسول های خارجی مقیم آرژانتین باشد و یا دعاوی که بین استانهای مختلف داخلی مطرح می شود و دعاوی که براساس معاهدات بین المللی که آرژانتین عضو آن است، مطرح می گردد، در صلاحیت دیوان عالی فدرال است. این دیوان همچنین آخرین مرحله استیناف در سیستم قضائی کشور است که در صورتی که آرای قضائی مراجع پائین تر با اعتراض روبرو شود، براساس شرایط تعیین شده در قوانین آئین دادرسی ممکن است در این دیوان مطرح و رأی صادره نهائی خواهد بود.
این دیوان که در فوریه 1863 تأسیس گردیده است، همچنین طبق قانون اساسی، قدرت ابطال قوانین تصویب شده در کنگره که مخالف قانون اساسی باشند را داراست. البته همه قوانین مصوب کنگره برای بررسی با مفاد قانون اساسی به این دیوان نمی رود و صرفا در صورت وصول شکایت در خصوص تصویب چنین قانونی از سوی مراجع مشخص شده در قانون، دیوان به دعوای واصله رسیدگی نموده و می تواند قانون را باطل کند.
برای عضویت در دیوان عالی فدرال، در قانون اساسی شرایط ویژه ای پیش بینی شده که در مواد 99، 110 و 111 قانون اساسی مندرج است. قضات دیوان عالی که 9 نفر هستند توسط رئیس جمهور و با تأئید و رضایت کنگره منصوب می شوند. این موضوع دقیقا نشان از وابستگی قوه قضائیه به قوه مجریه دارد که از اواخر قرن بیست و بویژه در طول سالهای بعد از پایان دیکتاتوری آرژانتین مورد انتقاد حقوقدانان داخلی این کشور  قرار داشته است این موضوع بویژه در دوران ریاست جمهوری منم که فساد دستگاه قضائی به اوج خود رسید، بحث برانگیز شد تا جائی که در اواخر دهه 1990 اصطلاح "اکثریت اتوماتیک" برای این شورا مشهور شده بود. بدین صورت که اکثریت قضات دیوان عالی براساس منافع دستگاه اجرائی تصمیم گیری می کردند.
بدلیل افزایش انتقادات از گسترش بی حد فساد در سیستم قضائی، نستور کرچنر پس از انتخاب به ریاست جمهوری در ژوئن سال 2003 ، دستورالعملی را در مورد نحوه انتخاب قضات دیوان عالی صادر نمود که براساس آن، بیوگرافی و سوابق شخصی، نامزدهای عضویت در دیوان عالی باید توسط  وزارت دادگستری به انحاء مختلف منتشر شود تا مورد  بررسی و اظهار نظر سازمان های مردم نهاد ، حقوقدانان، دانشگاهیان، وکلا و سایر بخش های کشور و مردم قرار گیرد. سایتهای الکترونیک وابسته به وزارت دادگستری و قوه قضائیه نیز ضمن معرفی قضات، نسبت به نظرسنجی در مورد آنها اقدام می نمایند. در این رأی گیری، آرای بخش های مختلف( همچون قضات، حقوقدانان، وکلا، دانشگاهیان، روزنامه نگاران و ...) از اعتبار یکسان برخوردار نیست و سیستم پیچیده ای برای ارزش گذاری تعبیه شده است. نتایج حاصله از این روش،بعنوان نامزدهای عضویت دردیوان عالی از سوی رئیس جمهور به سنا معرفی می شوند. عضویت در دیوان عالی تنها با نظر مثبت دوسوم اعضای سنا میسر خواهد بود. علیرغم اتخاذ این روش، همچنان استقلال قوه قضائیه برای اجرای احکام بر علیه دولتمردان و قوه مجریه و بطور کلی نسبت به وابستگان به رئیس قوه مجریه بطور جدی زیر سئوال است.
براساس آخرین اصلاحات انجام شده در خصوص دیوان عالی که در سال 2006 انجام شد، تعداد اعضای این دیوان 7 نفر خواهد بود. شایان ذکر است که عزل قضات دیوان صرفا از طریق استیضاح آنها در کنگره  امکان پذیر خواهد بود.
شورای عالی قضائی
این شورا وظیفه اداره قوه قضائیه بجز دیوان عالی را برعهده دارد علاوه بر آن، شورای عالی قضائی 5 وظیفه مهم را برعهده دارد که در بین آنها می توان  به انتصاب قضات دادگاهها از طریق برگزاری آزمون های ورودی، عزل و یا پیگیرد قضائی آنها اشاره نمود. این شورا براساس قانون مصوب کنگره آرژانتین در سال 2002 بوجود آمد. اعضای این شورا بگونه ای انتخاب شده اند که در بین آنها تعادلی از همه مقامات و نهادهای اجرائی کشور از قوه مجریه، تا قضات، وکلا، نویسندگان و حقوقدانان و روزنامه نگاران و ... عضویت داشته باشند. اعضای 20 نفره شورای مزبور بقرار زیر می باشند:
    - رئیس دیوان عالی فدرال
    - 4 نفر از قضات فدرال که از طریق سیستم انتخاباتی D'Hondt method ( روش بالاترین میانگین که معمولا در انتخابات برخی کشورهای اروپائی اعمال می شود و بیشتر به نفع احزاب بزرگ و ائتلاف های بزرگ انتخاباتی است) انتخاب می شوند.
    - 4 نفر از سناتور ها و 4 نماینده مجلس. انتخاب این نمایندگان نیز بدین صورت است که 2 نماینده و یا سنانور از حزب اکثریت و 2 نفر دیگر از هر کدام از احزاب دوم و سوم اقلیت خواهند بود.
    - یک نماینده از سوی قوه مجریه؛
    - دو نماینده از سوی محققان و دانشگاهیان که از سوی آنها انتخاب شده باشند.
حزاب سیاسی کشور:
حزب سوسیالیست
تاسیس حزب سوسیالیست آرژانتین در سال ۱۸۹۶به ابتکار گروهى از صنعتگران آِرژانتینى و به رهبرى دکتر خوان ب خوستو، در واقع سرآغاز پیدایش و تشکیل گروه‌هاى چپ در این کشور به شمار مى‌رود.    این حزب از همان ابتداى فعالیت خود توانست جایگاه ویژه‌اى را در صحنه سیاس کشور کسب نماید. به عنوان مثال در سال ۱۹۰۲حزب مذکور توانست مقام شهردارى شهر ‌سن نیکلاس در استان بوئنوس آیرس را به یک عضو خود از انجمن شهر مذکور اختصاص دهد.         
در سال ۱۹۰۴دکتر آلفردو پالاسیوس برجسته‌ترین شخصیت این حزب که در آن زمان به بورژوا مارکسیست‌ها تشبیه مى‌شدند، اولین نماینده سوسیالیست در کنگره ملى آِرژانتین و پس از آن در کل آمریکاى لاتین شد. 
بعد از آن هم سوسیالیست‌هاى آرژانتین در دیگر انتخابات نواحى مختلف پایتخت و دیگر ایالت‌ها توانستند مقام شهردارى مختلف آرژانتین چون، ماردلپلاتا، اواژانیدا، باهیابلانکا، سانتاروزا و گودى کروز را بدست آورند.
در سال ۱۹۴۳و تا قبل از کودتاى نظامینان در آرژانتین، حزب سوسیالیست جمعاً ۴۴نماینده در کنگره ملى کشور داشت و اکثریت شهرداران شهرهاى مختلف کشور به ویژه استان بوئنوس آیرس را نیز را در اختیار خود گرفته بود.
در دوران حاکمیت نظامیان على‌رغم دستگیری، تبعید و یا ناپدید شدن تعداد زیادى از سوسیالیست‌ها، برخى از رهبران این حزب با نظامیان همکارى و تشریک مساعى نمودند. از جمله این افراد آمریکو خیولدى یکى از رهبران سرشناس سوسیالیست مى‌باشد که از جانب نظامیان به عنوان سفیر آرژانتین در پرتغال منسوب شد و علاوه بر آن در همین دوران شهردارى شهر ماردل پلاتا نیز همچنان در دست سوسیالیست‌ها باقى ماند.
همکارى تعداد از عناصر سوسیالیست با نظامیان از یک سو و ضدیت شدید آنان با حزب پرونیست از سوى دیگر در آن زمان عملاً مشکلاتى را برسراه پیروان این حزب بوجود آورد و باعث شد تا هر یک از آنها استراتژى مبارزاتى جداگانه‌اى را در پیش گیرد.
به همین خاطر و پس از مرگ دکتر خوان ب خوستو بنانگذار حزب سوسیالیست، انشعابات متعددى در حزب سوسیالیست بروزکرد که عمدتاً در دو طیف طرفداران رژیم نظامى و یا مخالفان آن شکل مى‌گرفت.در سال ۱۹۵۸این حزب به دو جناح اصلى تقسیم شد.
الف ـ جناح سوسیالیست پیشتاز که  توسط  آمریکو خیولدى رهبرى مى‌شد و ضمن طرفدارى از کوبا به دشت با حزب پرونیسم ضدیت و دشمنى مى‌ورزیدند.
ب ـ ‌جناح سوسیال دمکرات‌ها به رهبرى آلفردو پالاسیوس که مبانى آنها مبتنى بر لیبرالیسم سنتى و حزب سوسیالیست آرژانتین (حزب اصلی) بنا نهاده شده بود.           
جناح سوسیال دموکرات‌ها نیز بعدها و بوژیزه پس از مرگ رهبر خود به سه گروه تقسیم شدند. گروه نخست «جناح چپ انقلابی» را تشکیل دادند و گروه دوم جنبش بسوى سوسیالیسم را. باقیمانده نیز به جرگه طرفداران حزب پرونیست که در آن زمان از مخالفان اصلى دولت به شمار مى‌آمدند، پیوستند.
ادغام و همکارى برخى از جناح‌هاى سوسیالیست با حزب پرونیست، وجه تمایز و امتیازى را براى این حزب در آن زمان با توجه پایگاه مردمى‌تر حزب پرونیست بر کشور فراهم آورده و باعث شده تا این حزب در مقایسه با سایر احزاب چپ، شانس به مراتب بیشترى را براى کسب موفقیت در رقابت‌هاى سیاسى خود دارا باشد.
این حزب در طى انتخابات ملى سال ۱۹۹۱میلادى در آرژانتین توانست با مشارکت بى‌سابقه ۱۱۹هزار نفر از هواداران خود در نواحى مختلف فدرالى به نتایج قابل توجهى دست یابد. تحصیل مقام شهردارى دو شهر بزرگ روزاریو و ساراتو علاوه بر نمایندگى «آفردو براوو»  رهبر آن حزب در کنگره ملى آرژانتین از جمله حوادثى بود که به اعتراف خود سوسیالیست‌ها بزرگترین دست آورد انتخاباتى این حزب از بعد از سا ل۱۹۶۳تاآن مقطع بود.         
         
حزب کمونیست
حزب کمونیست آرژانتین در سال ۱۹۲۲و توسط «پنلون»  از نخستین کمونیست‌هاى وابسته به روسیه تأسیس گردید. على‌رغم سابقه نسبتاً طولانی، این حزب بنابه دلایل عدیده‌اى هرگز نتوانست از همان آغاز شروع به کار خود از تحرک و مقبولیت عمومى همطراز با سایر احزاب چپ در کشور برخوردار شود. دلیل عمده و اصلى این مسئله نیز در دوران حاکمیت نظامیان و قبل از بروى کار آمدن دولت‌هاى غیرنظامى اخیر، ناشى از عدم وجود یک پایگاه مقبول و مستحکم در بین دولت‌هاى نظامى وقت و مردم آرژانتین بوده است. چراکه مردم این کشور طى قرن گذشته عمدتاً از افکار و اندیشه‌هاى ایریگوئن و پوررن الهام مى‌گرفتند و با تکیه برمبانى ناسیونالیستى و مذهبى خود زمینه طرد مارکسیست‌ها را از مدت‌ها قبل فراهم ساخته بودند. با روى کار آمدن غیرنظامیان از ۱۹۸۳تاکنون نیز، پایگاه قویتر احزاب غیرچپ پرونیست و رادیکال در نزد مردم از یک‌سو و تأثیر پذیرى حزب کمونیست آرانتین نیز بمانند احزاب کمونیست دیگر کشورها از فروپاشى و اضمحلال کمونیسم در جهان از سوى دیگر باعث شده تا حزب کمونیست آرژانتین بیش از هر زمان دیگرى پایگاه عمومى خود را از دست داده و در معرض زوال و اضمحلال نهایى قرار گیرد.
به عبارت دیگر گرچه که حزب کمونیست آرژانتین نیز بمانند دیگر احزاب چپ این کشور چون حزب سوسیالیست و جناح‌هاى وابسته به آن در حال حاضر در گذر از یک دوران انتقالى قرار گرفته، لکن با توجه به عدم برخوردارى آن از پایگاه قوى و مستحکم در نزد مردم آرژانتین از همان ابتداى تأسیس ، تضمین‌هاى به مراتب کمتری برای ادامه بقا و استمرار حیات این حزب به نسبت سایر احزاب چپ آرژانتین وجود داشت.
         
حزب پرونیست
در بخش تاریخ به صورت کامل به چگونگی تشکیل حزب پرونیست ( عدالتخواه) پرداخته شد. این حزب توسط پرون و پونتس تأسیس شد.این دو تن که اولى استاد مدرسه جنگ بود و با شاخه شبه نظامى جوانان حزب رادیکال ارتباط داشت و دومى نیز از اعضاء حزب رادیکال در استان کوردوبا به شمار مى‌آمد، قبل از کودتاى مذکور اقدام به تنظیم اساسنامه‌اى نمودند که در آن براصول زیر تأکید شده بود.       
-  اعتلا و بازگشت حاکمیت یکپارچه ملى به کشور
-  تثبیت و تحکیم خصیصه‌هاى ملى گرایانه و ناسیونالیستى         
-  ایجاد یک اتحادیه و ائتلاف منطقه‌اى 
-  اجرا و احترام به قراردادها و تهدات بین‌المللى
متعاقب تنظیم اساسنامه مذکور ، گروهى را تحت عنوان گروه افسران متحد بوجود آوردند که به صورت مخفى فعالیت نموده و در واقع اولین چارچوب تشکیلاتى و سازمان یافته حزب پرونیست را تشکیل مى‌داد. این گروه کودتاى ۱۹۴۳را برعلیه حکومت نظامى وقت که از زمان سرنگونى ایریگوئن بر مسند قدرت بود، براه انداختند که پس از آن سمت‌ها و مسئولیت‌هاى مختلفى چون، ریاست دبیرخانه کار و امور اجتماعی، وزارت جنگ، معاونت رئیس جمهور و بالاخره ریاست جمهور کشور طى سه دوره را از آن پرون ساخت. قابلیت‌ها و توانایى پرون در ایجاد ارتباط با قشر کارگر و اتحادیه‌هاى مختلف چون کندراسیون ملى کارگران که در آن زمان بخش وسیعى از کارگران کشور و بویژه اعضاء اتحادیه‌هاى راه‌آهن کشور را تحت پوشش خود داشتند باعث شد تا این حزب از همان آغاز راه از حمایت بخش‌هاى مختلف کارگرى کشور برخوردار گردد.       
ادغام دکترین سیاسى این حزب با تشکیلات قوى و قدرتمند اتحادیه‌هاى کارگرى که تا قبل از مبارزات انتخاباتى ریاست جمهورى در آن سال‌ها، حزب پرونیست را قادر به برخوردارى از حمایت ۹۵% اتحادیه‌هاى کارگرى این کشور ساخته بود، از جمله عواملى بود که باعث شد تا حزب مذکور براى سه دوره متوالى با توجه به ریاست جمهورى پرون به قدرت برسد. در طول این مدت از حاکمیت حزب پرونیست مجموعاً کشور از یک روند توسعه نسبى برخوردار شد که نتیجه منطقى آن حمایت همه جانبه و گسترده مردم و سندیکالیسم موجود از پرونیسم تا زمان کودتاى نظمى ۱۹۷۶برعلیه آن بود. پس از این کودتا با توجه به فقدان یک رهبریت منسجم و سازماندهى شده، حزب پرونیست دوره‌اى از رکود و قهقرا را طى نمود که شکست این حزب براى اولین با در طول تاریخ خود در دسامبر ۱۹۸۳، از تبعات آن بود.   
از این زمان به بعد تدابیر و چاره‌هاى اتحاذ شده براى رفع این نقیصه و تقویت هرچه بیشتر حزب از طرق مختلفى چون کار تشکیلاتى منسجم‌تر و انجام انتخابات داخلى براى پرورش رهبران برتر، باعث شد تا برخى چهره‌هاى جوان برخاسته از حزب سیاسى و یا سندیکالیسم وابسته به آن ظاهر شوند که ظهور کارلوس منم فرماندار استان لاریوخا از سال ۱۹۸۸در سمت رهبریت حزب و پس از آن رئیس جمهور کشور از جمله نتایج آن مى‌باشد. در زمان منم، حزب پرونیست با تأکید بر ضرورت مدرنیزه ‌سازى دکترین خود برخى چرخش‌ها و تغییرات را در مبانى اصول اولیه خود به وجود آورده است که از جمله آنها میتوان به تمرکزگرایى کمتر در سیاست‌هاى داخلى و یا ائتلاف با قدرت‌هاى بزرگ در سیاست خارجى آن اشاره نمود. (درست برعکس پرون که تأکید بر تقویت قدرت مرکزى و اتحاد با کشورهاى منطقه داشت.)
احزاب فوق ، در حقیقت مهمترین نیروهای سیاسی کشور هستند اما واقعیت این است که شکل فعلی احزاب بویژه در زمان برگزاری انتخابات ، شباهتی به موارد برشمرده فوق ندارد. در واقع احزاب اصلی تغییر ساختار داده و همه آنها دچار دگردیسی شده اند. بنابراین در حال حاضر جز «جبهه برای پیروزی» که حزب حاکم است، فضای سیاسی مشخص نمی باشد. حتی در درون حزب پرونیست که حزب حاکم شعبه ای از آن می باشد، با اکراه و شاید از روی ناچاری و پس از پیروزی خانم کرچنر به حمایت از وی روی آورده اند.
  در سالهای اخیر احزاب کوچکتر معمولا بصورت منطقه ای فعالیت کرده و بیشتر در انتخابات ایالتی سعی در اشغال پست های استانی و نیز نمایندگی کنگره را دارند. در انتخابات سراسری این احزاب با احزاب اصلی ائتلاف می کنند. در انتخابات اخیر(2011) اکثر احزاب استانی با « جبهه برای پیروزی» متعلق به خانواده کرچنر ائتلاف نمودند. از لحاظ تاریخی بعد از دوره اول حکومت خوان پرون ، بدلیل ممنوع شدن فعالیت حزب عدالت خواه، احزاب کوچکی متولد شدند که در حقیقت انشعاباتی از همان حزب بودند. این احزاب کوچک حوزه فعالیت خود را استانها قرار دادند و در سطح همان استان فعالیت می کردند. این احزاب استانی بعد از بازگشت دموکراسی  به کشور در سال 1983 هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ بدست گرفتن قدرت توسعه یافتند. تا حدی که چندین استاندار از این احزاب  کوچک توانستند در این ایالتها قدرت را بدست گیرند.
سازمانهای کارگری و همچنین نیروهای نظامی بصورت سیستماتیک نقش قابل توجهی را در سیاست کشور بازی می کنند. در این بین قدرت سیاسی کارگران به میزان قابل توجهی در دوره اصلاحات بازار آزاد در دهه 1990 میلادی و همچنین همراهی و همکاری رهبران سندیکاهای کارگری با دولت مننم تضعیف شد. به نظر می رسد از زمان تمرکز دولت و صنایع محلی بعنوان موتور مولد جامعه، سندیکاها  و انجمن های کارگری در تلاش برای بازگشت به جایگاه سابق خود هستند.
نیروهای مسلح تحت کنترل غیرنظامی هستند. پس از یک دوره حکومت نظامی، نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر که امروزه مشخص و اثبات شده است، رکود اقتصادی و شکست نظامی ، ارتش آرژانتین امروزه بیش از هر زمان دیگر تضعیف و در حقیقت خنثی شده است و بیشتر با جذب نیروهای داوطلب و بمنظور شرکت در برنامه های سازمان ملل در چارچوب حفظ صلح بین المللی کار می کنند در حالی که دولتهای منم و دلاروآ با کاهش بودجه سعی در کنترل  و تضعیف نظامیان کردند. دولت کرچنرها با " پاکسازی ایدئولوژیک" این سیاست را به شکل دیگری اجرا کرد.
تعدادی از احزاب متمایل به چپ و نیز اعضای بریده شده از حزب پرونیست در دهه 1990 اقدام به تشکیل حزبی با نام جبهه همبتسگی برای کشور کردند که در واقع حزب سوم کشور بود. این حزب در ماه اگوست 1997 با حزب رادیکال ائتلافی با نام اتحاد برای کار ، عدالت و آموزش و پرورش را بوجود آورد که توانست در سال 1999 در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده و در واقع رئیس جمهور از حزب رادیکال ( فرناندو دلاروآ) و معاون وی از حزب فره پاسو( کارلوس چاکو آلوارز) در ماه اکتبر سال 2000 ، آلوارز پس از افشای رسوائی مربوط به پرداخت رشوه ریاست جمهوری در محلس سنا استعفا داد. بنابراین ائتلاف و حتی فره پاسو عملا منحل شدند. علاوه بر این در بحبوحه بحران اقتصادی و شورش های جدی  ، رئیس جمهور فرناندو دلاروآ در تاریخ 21 دسامبر 2001 استعفا داد. این موضوع به میزان محبوبیت حزب رادیکال نیز آسیب بسیار جدی زد.
تلاش دو حزب در انتخابات سال 2003 ریاست جمهوری به ثمر نشست. پشتیبانی از جمهوری برابری طلب ( ARI) که به ابتکار خانم الیزا کاریو تشکیل شده، خود را بعنوان یک جبهه مترقی مبارزه با فساد  و بمنظور حفظ آرمان های مترقیانه و بدون وابستگی به دو حزب بزرگ کشور مطرح نمود. ARI  تا حدودی از مواضع مرکز- چپ اتخاد از بین رفته در طیف ایدئولوژیک قرار می گرفت. در انتخابات سراسری سال 2003 خانم کاریو در جایگاه چهارم قرار گرفت اما بلافاصله پس از آغاز بکار دولت نستور کرچنر و مشخص شدن اینکه کرچنر آرمان ها و اهداف مرکز- چپ را دنبال می کند محبوبیت این حزب بشدت کاهش یافت و در نهایت تقسیم شده و یک اتحاد جدید بنام ائتلاف مدنی در ژوئن 2007 فابیانا ریوس فرماندار استان سرزمین آتش از این حزب انتخاب شد و به اولین فرماندار متعلق به این حزب در کل کشور تبدیل شد.
بخش دوم حزب رادیکال که در واقع نزدیکان رئیس جمهور مستعفی ( دلاروآ) بودند، به رهبری لوپز مورفی ( وزیر اقتصاد دولت دلاروآ) حزب جدیدی را با نام Recrear ( تأسیس مجدد) افتتاح کردند. این حزب در واقع بخش راست میانه طبف رأی دهندگان بود. لوپز مورفی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2003 مقام سوم را کسب کرد. پس از نتایج ناآمید کننده این حزب در انتخابات سال 2005 و پیش از انتخابات سال 2007 او یک گروه از احزاب مستقر در استان و تعهد مائوریسیو مکری به تغییر در مرکز و راست ائتلاف، وی به «پبشنهاد وی جمهوریخواهان» (PRO) پیوست. پس از آن در انتخابات ریاست شهر خودمختار بوئنوس آیرس پیروز شد.
5ـ 6 تقسیمات اداری و سیاسی استانها و شهرهای مهم
طبق ماده 5 قانون اساسی آرژانتین هر یک از استانهای خودمختار آرژانتین در داخل محدوده تحت سلطه خود، از قوه های مجریه، قضائیه و مقننه خودمختار بهره می برند که چگونگی تشکیل ، ساختار قانونی، وظایف ، نحوه اجرا و اداره آنها طبق قانون اساسی همان استان تعیین خواهد شد. در حال حاضر کشور متشکل از 23 استان خودمختار و همچنین شهر  خود مختار بوئنوس آیرس بعنوان پایتخت کشور است.
قوه مجریه هر استان طبق قانون اساسی استان انجام وظیفه می کند. استاندار متعهد به رعایت قانون اساسی کشور نیز می باشد. قوه مقننه هر استان که می تواند یک مجلسی و یا دو مجلسی نیز باشد، در درون استان، صلاحیت کامل قانونگذاری دارد اما قوانین مصوب نباید با قانون اساسی کشور در تضاد باشد. البته قانون اساسی نیز صلاحیت گسترده ای به استانها اعطا کرده است.
انتخاب عالی ترین مقام استانی( استاندار) ، دوره ریاست وی و همچنین نحوه انتخاب مسئولین استانی کاملا بستگی به قوانین آن استان دارد.  هر استان برای خود قوه قضائیه مستقل داشته که متشکل از دیوان عالی استانی و دادگاههای استانی است و نحوه تشکیل و رسیدگی قضائی در قانون اساسی و قوانین آئین دادرسی استانی مشخص شده است.
= اسامی استانهای کشور =
بوئنوس آیرس
کاتامارکا
چاکو
چوبوت
کوردوبا
کوررینتس
انتره ریوس
فورموسا
خوخوی
لاپامپا
لا ریوخا
مندوسا
میسیونس
نئوکین
ریونگرو
سالتا
سان خوان
سان لوئیس
سانتاکروز
سانتافه
سانتیاگو دل استرو
توکومان
شهر خودمختار بوئنوس آیرس
تیرا دل فوئگو، قطب جنوب و جزایر اقیانوس اطلس جنوبی( منظور مناطق مورد ادعای آرژانتین در قطب جنوب و همچنین جزایر مالویناس و دو جزیره جورجیای جنوبی و ساندویچ چنوبی است.
پرچم نشان و سرود ملی آرژانتین
پرچم ملی آرژانتین توسط "مانوئل بلگرانو" یکی از رهبران ملی بنیانگذار کشور و فرمانده اولین ارتش آزادیبخش قبل از تشکیل آرژانتین، طراحی و در27فوریه سال1812 درشهر رزاریو آرژانتین رونمایی شده است. درآن زمان بیشترین هدف وی، جمع کردن ارتش استانهای متحد رودخانه لاپلاتا تحت لوای یک پرچم متحد بود.[12] این پرچم از سه بخش افقی برابر تشکیل شده است که دو بخش افقی اول و آخر به رنگ آبی آسمانی و دروسط رنگ سفید قراردارد. در بخش مرکزی پرچم و در میانه بخش سفید، خورشیدی با 32 اشعه موجدار و مستقیم طلائی به نمایش درآمده است. سلسته که به تیم ملی آرژانتین نیز گفته می شود، به معنی آبی آسمانی است که بخش اعظم پرچم آرژانتین را به خود اختصاص داده است.
اولین باری که این پرچم به نمایش گذاشته شد، درماه آگوست همان سال و برفراز کلیسای سان نیکلاس بود. در سال 1813 به صورت سرّی اجازه استفاده از آن داده شد ولی همچنان از بیم واکنش اسپانیا از اعلام استفاده از سمبلهای استقلال طلبانه، این موضوع  علنی نگردید.
بعد از صدور بیانیه استقلال در 9 جولای 1816، این پرچم توسط کنگره در 20 جولای بعنوان سمبل رسمی و پرچم ملی مورد تصویب قرارگرفت. البته خورشید مرکزی پرچم توسط کنگره درسال 1818 به آن اضافه شد.
در سال 1838، با تصویب کنگره، روز 20 ژوئن که سالروز فوت مانوئل بلگرانو نیز می باشد (20 ژوئن1820)، بعنوان روز پرچم تعیین و تعطیل ملی اعلام شد.
دو نظریه متفاوت در مورد ترکیب رنگ و معنی پرچم آرژانتین وجود دارد:
براساس نظریه اول، آبی نشان دهنده رودخانه لاپلاتا (رودخانه نقره ای) است که وسیع ترین رودخانه جهان  و سمبل آرژانتین است و سفید نشاندهنده فلز نقره است.
نظریه دیگر معتقد است که رنگ آبی آسمانی و سفید پرچم آرژانتین، متأثر از سلسله بوربون اسپانیا و استعمارگر این کشور برای مدت 300 سال است. استعمار اسپانیا از سال 1516 تا زمان کسب استقلال در سال1816 این کشور را در کنترل خود داشت.
سرود ملی
شعر سرود ملی آرژانتین توسط Planes و ویسنته لوپز سروده شده است و موسیقی آن توسط Blas Parera ساخته شده است. این آهنگ به عنوان سرود ملی از تاریخ 11 مه 1813(سه سال قبل از اعلام رسمی استقلال از اسپانیا) به تصویب رسید.
در نسخه کامل این سرود تصریح شده  که دیدگاه سیاسی به تصویر کشیده شده در آن نه تنها مربوط به آرژانتین بلکه برای کل آمریکای لاتین است. بدلیل اینکه این شعر در زمان استعمار اسپانیا و با هدف رهایی از این استعمار سروده شده بود، کاملا استقلال طلبانه، ضد استعماری و ضداسپانیایی بود. قریب 50 سال پس از استعمار اسپانیا و استقلال کامل کشور، در سال 1860 سرود ملی دچار تغییر شد. موسیقی آن توسط خوان پابلو اسنائولا  بصورتی کاملا هماهنگ ، مدرن و غنی تر از موسیقی اصلی درآمد.
علیرغم پایان دوره استعمار همچنان در سراسر قرن نوزدهم، شعر سرود ملی بصورت کامل در شکل اولیه خوانده می شد. علیرغم اینکه، استعمار اسپانیا کاملا فراموش شده بود و بسیاری از مهاجرین اسپانیائی نیز در کشور ساکن بودند، خواندن این سرود، همواره احساسات خشن ضد اسپانیائی را منتقل می کرد. بنابراین در 30 مارس 1900 با فرمان رئیس جمهور روخا این سرود تغییر کرد.
اجرای سرود در تمام رویدادهای رسمی، الزامی است و کسانی که مراسم حضور دارند، می بایست به احترام سرود ملی ایستاده و سرود را زمزمه کنند. ایستگاههای رادیوئی به طور داوطلبانه این سرود را در نیمه شب هر شب پخش می کنند، در حالی که کانال های تلویزیون این کار را قبل از بسته شدن پخش روزانه خود انجام می دهند. در تعطیلات ملی نواختن سرود ملی در نیمه شب و هنگام ظهر اجباری است.
ترجمه  نسخه فعلی سرود ملی آرژانتین به شکل زیر است:
شهید! بشنو فریاد مقدس را :
"آزادی، آزادی، آزادی!"
بشنو سر و صدای  زنجیرهای شکسته را،
ببینید بر تخت برابری شاهانه را
استانهای متحده جنوب
و آزادگان جهان پاسخ دادند:
سلام بر ملت بزرگ آرژانتین
و آزادگان جهان پاسخ دادند:
سلام بر ملت بزرگ آرژانتین
و آزادگان جهان پاسخ دادند:
سلام بر ملت بزرگ آرژانتین
گروه کر:
پادشاهی ما جاودان باد.
که توانستیم بدست بیاوریم.
که توانستیم بدست بیاوریم.
در حالی که تاجی از شکوه بر سرداریم
و یا قسم می خوریم با شکوه بمیریم.( 3 بار) 
نیروهای مسلح و نقش آنها
          همانگونه که در بخش تاریخ آرژانتین بیان شد، در طول 200 سال دوران پس از استقلال آرژانتین، نیروهای نظامی در چندین مقطع ایفاگر نقش های مهم و اساسی در تاریخ کشور بوده اند. خوسه سان مارتین اولین افسر نظامی واقعی آرژانتین بود که موسس تشکیل ارتش منظم به شکل امروزی است. در مقطعی دیگر در سال 1930 نظامیان با پشتوانی نیروهای محافظه کار اقدام به کودتا برعلیه دولت دموکرات نمودند. پرون نیز یک نظامی بود که مشی حمایت از کارگران و نیروهای ضعیف جامعه را در پیش گرفت و به سبب اقدامات خود محبوبیت خاصی یافت تا جائی که همچنان پرونیسم یک مشی و ایده اصلی در جامعه محسوب می شود.
در تاریخ بسیاری از کشورها ، نیروهای نظامی ایفا گر نقش خاصی نبوده و برعکس در برخی دیگر ، نیروی نظامی بعنوان نیروی سرکوبگر در اختیار قدرت مستبد و دیکتاتور حاکم عمل نموده و در گروهی دیگر از کشورها، خود نیروهای نظامی، سرنوشت کشور را برای مدتهای طولانی رقم زده اند. امروزه هیچ اندیشمند سیاسی نمی توان یافت که موافق ایفای نقش نظامیان درحاکمیت سیاسی کشور باشد. بهرحال در تاریخ آرژانتین، نیروهای نظامی درطول تاریخ حیات سیاسی کشور، نقش های مهمی داشته و بسیار اتفاق افتاده است که دولتهای قانونی در نتیجه کودتای نظامیان، سرنگون شده است. کودتاهای سیاسی نظامیان در سالهای 1930، 1943، 1955، 1962 و 1976 و سرنگون شدن دولتهای قانون و اداره کشور برای سالها تحت استبداد دولتهای غیردموکراتیک از این نمونه است. در آخرین کودتا که حکومت نظامیان را تا سال 1983 ( 1361 هجری شمسی) بر این کشور حاکم کرد، بازداشتهای غیرقانونی، شکنجه، اعدام، ناپدیدن بیش از 30 هزار نفر به گروگان گرفتن کودکان و ...) مجموعه ای از بدترین دوران سیاسی اخیر در کل کشورهای آمریکای لاتین را رقم زد.
ساختار نیروهای نظامی آرژانتین
نیروهای نظامی آرژانتین  زیر نظر رئیس جمهور که فرمانده کل قوا نامیده می شود، اداره می گردد. در واقع طبق قانون اساسی کشور، فرمانهای جنگ، صلح ، حکومت نظامی و ... توسط شخص رئیس جمهور صادر خواهد شد. بلحاظ اداری و اجرائی، ارتش تحت نظارت وزارت دفاع قرار دارد. در واقع وزیر دفاع یک شخص غیرنظامی است و صرفا رسیدگی به مسائل اداری و هماهنگی با رئیس جمهور را برعهده دارد.
علاوه بر نیروهای زمینی، دریائی (نیروی دریائی در سال 1919 و بخش زیر دریائی در سال 1933 تأسیس شده است) و هوائی ( در سال 1912 تأسیس شد)، ارتش مرکب از نیروی زمینی، نیروی دریایی و نیروی هوایی می‌باشد. مناطق آبی آرژانتین توسط یک وزارت خانه جداگانه (وزارت کشور) کنترل می‌شود که به وسیله اداره دریانوردی آرژانتین محافظت می‌شود، و مرزهای زمینی به وسیله ژاندارمری کشور پاسداری می‌گردد اما هر دو شاخه مزبور تحت نظارت وزارت دفاع قرار گرفته‌اند.آنها عمدتاً به امر گشت زنی علیه جنایت سازمان یافته، قاچاق مواد مخدر و نیز عملیاتهای نجات شهروندان در هنگام اضطراری می‌پردازند. تعداد نیروهای نظامی آماده به خدمت و رزرو آرژانتین در سال 2011 بالغ بر 550 هزار نفر اعلام شده است.
دستگاه ارتش آرژانتین از لحاظ تاریخی یکی از مجهزترین ارتشها در منطقه بوده‌است (مثلاً، جنگنده‌های جت پیشرفته خود را از اوایل دهه ۱۹۵۰ توسعه و ارتقاء داده‌است) اما در مقایسه با دیگر ارتشهای منطقه‌ای با هزینه‌های کمرشکنی مواجه شد و کم کم از اعتبار آن کاسته شد. نباید این نکته را از نظر دور داشت که دولتهای سالهای اخیر تلاش زیادی برای کنترل هرچه بیشتر نظامیان به کار بسته اند. براساس اعلام وزارت دفاع آرژانتین، نیروهای هوائی این کشور در حال حاضر 10 هواپیما و 7 هلی کوپتر جنگی در اختیار دارد.
نیروهای مسلح آرژانتین در اجرای عملیاتهای مهم حفاظت صلح در هائیتی ، قبرس  یوگسلاوی سابق ، کویت، بوسنی هرز گوین، لیبی طبق چارچوب تعیین شده سازمان ملل اقدام کرده اند.از سال 1999 تا سال 2006 نیروهای نظامی آرژانتین ، تنها نیروهای آمریکای لاتینی حاضر در منطقه کوزو بودند.
تسلیحات نظامی آرژانتین عمدتا از آمریکا و در رتبه بعدی آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و همچنین رژیم صهیونیستی تأمین شده است. در سال 2011 آرژانتین برای اولین بار در تاریخ خود، خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی از روسیه و چین را آغاز کرد. در آمریکای جنوبی مهمترین متحدین نظامی این کشور برزیل، ونزوئلا و شیلی می باشند
از سال 2000 در آرژانتین و 34 کشور آمریکای لاتین، مصونیت نیروهای نظامی آمریکائی لغو شد.( در این زمان منم  متحد همیشگی آمریکا از قدرت کنار رفته بود). در همین دوره آرژانتین نه تنها در سیاست خارجی بلکه در همکاریهای نظامی از آمریکا فاصله گرفت. این کشور مداخله نظامی آمریکا در اففانستان و بعدا عراق را محکوم نموده و حاضر به همراهی با آن نشد. هم‌اکنون آرژانتین از نظر توان نظامی در رده سی و دوم قدرت‌های نظامی جهان قرار دارد.
بودجه نظامی:
هزینه های دفاعی آرژانتین در سال 2010 در حد دوره بازگشت دوران دموکراسی در کشور در سال 1983 و برابر 3200 میلیون دلارآمریکا تصویب شده بود که نماینده 07/1 درصد تولید ناخالص داخلی کشور و کمتر از حد متوسط کشورهای آمریکای لاتین(74/1درصد) بود. در دسامبر 2011 بودجه پیشنهادی دولت برای سال بعد(2012) در مجلس نمایندگان  تصویب شد که براساس آن، اعتبار کلیه نهادهای نظامی شامل نیروهای نظامی وانتظامی زیرنظر وزارت دفاع، سازمانهای غیرمتمرکز همچون موسسه نقشه برداری نظامی، سازمان هواشناسی و موسسه کمک های مالی ، مجموعا بالغ بر 20252909798 پزو تصویب شده که معادل حدود 5 هزار میلیون دلار است که در واقع 7/1 درصد بودجه کل کشور می باشد.
خدمت وظیفه در آرژانتین
آرژانتین در سال 1994 خدمت وظیفه اجباری را لغو کرد و آن را تبدیل به خدمت داوطلبانه نمود. این وضع حاصل بدگمانی های سیاسی و اجتماعی نسبت به ارتش و بودجه های سالانه روبه کاهش بود. این موضوع باعث شد تا ارتش هر سال سربازان وظیفه کمتری را فراخواند. تجربه جنگ مالویناس در سال 1982 که برتری نیروهای حرفه ای را نسبت به نیروهای وظیفه نشان داد؛ عامل دیگری برای تصمیم به اختیاری نمودن خدمت سربازی شود. ز دیگر مسائل تأثیر گذار شایعاتی پیرامون خشونت نسبت به نیروهای وظیفه بود که نمونه آن قتل سرباز عمر کاراسکو در یک پایگاه نظامی در سال 1994 پس از یک اقدام تنبیهی خشن بود.
باید خاطر نشان ساخت که خدمت وظیفه عمومی به صورت رسمی هنوز در آرژانتین پایان نیافته و قانون خدمت نظامی اجباری در کتابها دیده می شود امکان استفاده از آن در زمان جنگ، بحران یا حالت های اضطراری وجود دارد. سن اعزام به خدمت سربازی در قانون آرژانتین 18 سال تمام بود.
خدمت وظیفه را در زبان اسپانیولی ( البته در آرژانتین) La Colimba می نامند. واژه مزبور ترکیبی از سیلاب های ابتدائی فعل های Correr ( دویدن) ، Limpiar  ( پاک کردن) و barrer ( جارو کشیدن) است. شاید برداشت مردم از این خدمت چنین بوده است که تمام کاری که یک سرباز در طول خدمت خود انجام می دهد ، عبارت است از . دویدن ، پاک کردن و جاروکشیدن. سربازان وظیفه را نیز با عبارت Colimbas می شناسند.<br>
فرهنگ
فرهنگ کلی آرژانتین تأثیرات قابل توجهی از فرهنگ اروپائی پذیرفته است و در واقع ممزوجی از فرهنگ اسپانیا و ایتالیا است. این تأثیر بویژه در بوئنوس آیرس، پایتخت فرهنگی آن، تا حد زیادی هم در شیوع رفتار و زندگی مردم و هم تقلید آگاهانه از سبک های معماری اروپائی دیده می شود. تاثیر بزرگ دیگر، فرهنگ گاوچرانی (گائوچو) بویژه درسبک زندگی آن است که در بخش های بزرگی در مرکز و شمال کشور بخوبی دیده می شود. در نهایت، سنت های بومیان آمریکای لاتین است که فرهنگ کشور آنها را بخوبی جذب نموده است.نباید از تأثیرات سایر مهاجرین بویژه اعراب بر فرهنگ و سنت این کشور غافل ماند. تأثیرات فرهنگ عربی بویژه در زبان اسپانیائی مردم آرژانتین بخوبی دیده می شود. در مقدمه بخش زیر بار دیگر باید بر این موضوع تأکید کرد که مهاجرین مهمترین و تأثیر گذارترین بخش جامعه در همه ابعاد آن بوده اند. در واقع آرژانتین کشور مهاجرین است و فرهنگ شکل گرفته در آن نیز متأثر از این موضوع می باشد.
آرژانتینی ها بسیار به فرهنگ و کشور خود افتخار می کنند. آنها از سطح تحصیلات و آموزش خوبی بهره برده و انسانهایی سخت کوش هستند که علاقمندند انسان هایی مترقی و جهان وطنی دیده شوند. بدلیل اینکه 85 درصد جمعیت آرژانتین را مهاجرینی از ایتالیا، اسپانیا، اتریش، فرانسه، آلمان، انگلیس، پرتغال، روسیه، سوئیس، لهستان و خاورمیانه تشکیل می دهند، همچنان احساس ملیت در این کشور دیده نمی شود و بیشتر خود را براساس ملیت های اصلی می خوانند. ضرب المثلی معروف می گوید: آرژانتینی ها، ایتالیائی هایی هستند که اسپانیائی صحبت می کنند، انگلیسی فکر می کنند و فرانسوی لباس می پوشند. خانواده های آرژانتینی ، انسانهایی مذهبی و معتقد به اجرای احکام دینی و اصول اخلاقی بویژه در مورد خانواده خوانده می شوند.
روی دیگر سکه آنست که مهاجر بودن اکثریت جامعه باعث شده که فاکتورهایی که برای معرفی یک جامعه متمرکز، منسجم و همگرا ارائه می شود، در مورد آرژانتین ممکن نباشد. به همین دلیل ارائه یک مدل برای رفتار و اخلاق خانواده آرژانتینی براساس آموزه ها ، سنن و فرهنگ آرژانتینی خیلی دقیق نخواهد بود. زندگی خانوادگی فعلی آرژانتینی ها براساس فاکتورهای مختلف از جمله؛ فرهنگ و سنتهای اجدادی ( کشوری که از آنجا به آرژانتین مهاجرت کرده اند)، مذهب، منطقه ای که اکنون ساکن شده اند، نژاد ، قوم و بالاخره درآمد  متفاوت بوده و قابل دسته بندی است.
در مورد آرژانتین گفته شد که در زمان استقلال، در این سرزمین حدود 8/1 میلیون نفر ساکن بوده اند و از اویل قرن بیستم به بعد و در نتیجه سیاستهای تشویقی دولتی، مهاجرتهای وسیع به این منطقه از کشورهای دیگر آغاز شده است. بنابراین می توان حدس زد که قدیمی ترین مهاجرتهای دستجمعی به آرژانتین کمی بیش از یکصد سال قبل بوده است و بصورت دقیق تر می توان گفت که اکثریت مهاجرین در قرن بیستم به این سرزمین مهاجرت نمودند که کمتر از یک قرن می باشد. این گروهها همچنان خود را به نام میهن سابق خود، ایتالیائی، فرانسوی، عرب و یا ارمنی می خوانند. البته همواره تلاشهایی صورت گرفته تا این احساس تقویت شود اما قطعا تحقق این موضوع نیازمند زمان بیشتری است.
در نتیجه ورود مهاجرین از ملتهای مختلف به این سرزمین و تعامل و آمیختگی آنها در طول زمان با یکدیگر و با فرهنگ بومی موجود، کم کم فرهنگی شکل گرفت که می توان با تساهل آن را "فرهنگ آرژانتینی" نام نهاد. نظام خانواده در این فرهنگ بدین صورت بود که پدر بصورت سنتی رئیس خانواده محسوب می شد و درآمد خانواده متکی به وی بود. مادر معمولا خانه دار بود؛ اگرچه سنت ساخت و یا بافت صنایع دستی در اختیار زنان جامعه آرژانتینی قرار داشت و مادرها به دختران و مادربزرگ ها این هنرها را به نوه ها نیز آموزش می دادند.
نکته جالب توجه این بود که زوج های جوان نیز در کنار پدر و مادر (عمدتا خانواده مرد ) دراتاق هایی که به همین منظور در قسمتی از خانه ساخته می شد، زندگی می کردند. شاید از این نظر شباهت هایی با خانواده های قدیم ایرانی نیز دارند. در آرژانتین البته این روزها چنین سنتی به ندرت و آن هم در روستاها ممکن است وجود داشته باشد و نظر غالب بدین صورت است که دختر نیز همانند پسر می تواند نسبت به موضوعاتی همچون یافتن شغل مناسب و ازدواج بصورت مستقل اقدام نماید. ضمن اینکه زوج های جوان مستقلا در خصوص مکان زندگی خود تصمیم گیری می نمایند.
براساس آمار رسمی موسسه ملی اطلاعات و آمار آرژانتین بیش از 60 درصد آرژانتینی ها صاحب خانه بوده و بقیه یا مستأجر بوده و یا در خانه پدری زندگی می کنند. در شهر 13 میلیونی بوئنوس آیرس که قریب یک سوم جمعیت کشور را در خود جای داده است، شهر به دو قسمت ویلائی نشین و آپارتمان نشین تقسیم شده است. قسمت ویلائی نشین، بسبار کوچک بوده و بخش اعظم بوئنوس آیرس را برج های بلند احاطه کرده است.
جامعه آرژانتین یک جامعه صنعتی کشاورزی است. بنابراین می توان حدس زد که در بخش کشاورزی که قسمت فعال و قابل توجهی از کشور را به خود اختصاص داده است، نوع سنت ها ، فرهنگ ها و آداب و رسوم متفاوت باشد. بعنوان مثال مدل گائوچوئی(گاوچرانی)  که لباس های مردانه ای متشکل از شلوارهای گشاد و خاص، همراه با کلاه مخصوص همچنان در مزارع بزرگ گاوداری در اطراف بوئنوس آیرس و مناطق دیگر دیده می شود. روستاها و شهرک های بزرگ دیگر که به مجموعه ای از زمین های کشاورزی و دامداری بویژه پرورش گوسفند می باشد، در پاتاگونیا دیده می شود.در این بخش نیز لباس های سنتی در بین کشاورزان و دامداران همچنان مرسوم است.
تخمین زده می شود که حدود 500 هزار بومی آرژانتینی هنوز وجود دارند که در روستاهای دور و یا شهرهای کوجک شمال کشور در منطقه Wichi  که منطقه باتلاقی نزدیک رودخانه Pilcomayo می باشد و یا منطقه ماپوچه در استان نئوکین زندگی می کنند. این بومیان که باید آنها را ملت اصلی آرژانتین و صاحبان واقعی فرهنگ این کشور دانست ، همچنان طبق رسوم و فرهنگ خود عمل می کنند.
در کل می توان گفت که اگرچه بسیاری از آرژانتینی ها زندگی سنتی خود را حفظ کرده اند اما همین روشها ، برگرفته از روش زندگی سنتی اروپا در بخشهای ایتالیا، فرانسه و اسپانیا می باشد.
وزارت فرهنگ متولی امور فرهنگی کشور
مدیریت فرهنگی کشور در اختیار وزارت خانه ای است که در ماه می 2015 تأسیس گردید. پیش از این کلیه مسئولیتها در این مورد برعهده دبیرخانه ای بود که مستقیما  زیر نظر رئیس جمهور فعالیت می کرد.  وزارت فرهنگ مسئولیت طراحی و اجرای استراتژی فرهنگی کشور بمنظور ارتقاء، بهبود، حفظ ، تشویق ، تقویت و اشاعه میراث فرهنگی ملی و بین المللی آرژانتین را برعهده دارد. بعبارت دیگر مهندسی و اجرای سیاستهای فرهنگی کشور برعهده این وزارتخانه می باشد.
در همین راستا مسئولیت توسعه و ترویج صنایع مرتبط با فعالیت های فرهنگی، تشویق جامعه به آداب و رسوم و سنت های به جای مانده ، نگهداری، ارتقاء و توسعه کتابخانه های عمومی کشور و ترویج کتابخوانی برعهده وزارت مزبور است.  مسئولیت ترویج ، صیانت ، اشاعه و ترویج فعالیت های ادبی ، موسیقی، رقص های محلی ، هنرهای بصری ، برگزاری سمینارهای مختلف در خصوص جنبه های کلیدی حال و آینده فرهنگ و تاریخ کشور و ترویج شمول اجتماعی هنر و فرهنگ و ارزش نهادن به تنوع فرهنگی کشور نیز با وزارت فرهنگ می باشد.
با عنایت به موارد فوق مشخص می شود که سیاستگذاریهای کلی فرهنگی کشور برنامه های کلان در اختیار وزارت فرهنگ قرار دارد و بنابر نظام سیاسی فدرالی کشور هر کدام از استانهای 23 گانه آرژانتین دارای وزارتخانه فرهنگی هستند که مسئولیت اجرای برنامه های و سیاستهای فرهنگی درون استانی را برعهده دارد.
نکته مهم دیگر قابل ذکر در این بحث ، مسئولیت امور مذهبی کشور می باشد. در آرژانتین وزارت امور خارجه با نام وزارت امور خارجه و مذهب کشور فعالیت می کند. بدلیل اینکه آرژانتین خود را جامعه ای چند فرهنگی و چند مذهبی می داند، مسئولیت امور مذهبی برعهده این بخش از وزارت خارجه قرار داده شده است. در درگاه اینترنتی وزارت امور خارجه آرژانتین در این خصوص آمده است: انبوه مهاجران با مذاهب متنوع که از نقاط مختلف جهان در نیمه اول قرن گذشته پای به سواحل آرژانتین گذاردند، مهر زیبائی از تنوع مذهبی و فرهنگی بر خاک آرژانتین گذاردند. آنها بدنبال دورنمائی از صلح، امنیت و احترام برای ساختن آینده بودند که همه آنها را در آرژانتین یافتند. همه این مهاجرین همراه با زبانها ، آداب و رسوم و فرهنگ و از همه مهمتر با اعتقادات مذهبی خود پا به آرژانتین گذاردند. زیر ساختهای لازم از جمله صلح و آرامش، آزادیهای مختلف در این سرزمین ، باعث شد که بسرعت مراحل توسعه اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در کشور طی شود و اکنون آرژانتین تمامی فاکتورها و عوامل لازم برای معرفی خود بعنوان یک جامعه متکثر مذهبی داشته باشد. امروز بیش از 2500 دین، مذهب و فرقه های مذهبی بصورت رسمی در کشور  حضوری مسالمت آمیز دارند. دبیرخانه مذهب کشور مسئول برقراری ارتباط  مستقیم و پاسخ به درخواست های همه این باورها و عقاید مذهبی است.
سمبل های فرهنگی
گائوچو( گاوچران)
تصویری از کلاه سیاه و سفید مردی با یک دستمال قرمز دور گردن؛ چکمه و تقریبا همیشه سوار بر اسب نماد کاملی از یک مرد گاوچران در فرهنک آرژانتین است. این نماد در واقع از منطقه پامپاس برخواسته است. نماد گاوچران ها در فرهنگ آرژانتین به سالهای 1600 و  زمانی که در دشت های نزدیک رودخانه لاپلاتا پر از گاوهای وحشی بوده است، باز می گردد. گائوچو به عنوان یک سوار مقیم دشت ها و سرگردان بیشتر شناخته شده است. مسافرت بدون هدف اسب، چکمه ها، کمربند خاص و چاقو نمادهای یک گاوچران واقعی بوده است.
اگرچه گائوچو ها در حاشیه اجتماع همیشه زندگی می کردند و زندگی وحشی و بدوی داشتند اما یک گائوچوی واقعی همواره با احترام به دیگران می نگریسته است. مهارت فوق العاده او بعنوان یک سوارکار ماهر ، مهربان و مدافع ملت همواره بعنوان یک شخصیت الهام بخش در ادبیات داستانی آرژانتین مورد استفاده قرار گرفته است. این واژه در اشعار و رمان های زیادی مورد استفاده بوده است. گائوچو مارتین فیرو اثر جهانی خوسه هرناندز مهمترین و شاخص ترین در این وادی محسوب می شود.


= تاریخچه ورود اسلام =
= تاریخچه ورود اسلام =
۱٬۰۰۷

ویرایش