آرژانتین: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴٬۹۸۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ آوریل ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
همانند سایر نقاط جهان در این دوره با ورود راه آهن به کشور و اتصال ایالتهای مهمی چون بوئنوس آیرس، روساریو و کوردوبا، توسعه شهری شدت گرفت. کارگران کشاورز از این طریق می توانستند به مناطق مرکز کشور بروند و مشغول به کار شوند و محصولات کشاورزی با هزینه کم از نقطه ای به نقطه دیگر حمل شوند.<br>
همانند سایر نقاط جهان در این دوره با ورود راه آهن به کشور و اتصال ایالتهای مهمی چون بوئنوس آیرس، روساریو و کوردوبا، توسعه شهری شدت گرفت. کارگران کشاورز از این طریق می توانستند به مناطق مرکز کشور بروند و مشغول به کار شوند و محصولات کشاورزی با هزینه کم از نقطه ای به نقطه دیگر حمل شوند.<br>


===مهاجران اروپایی ===
مهمترین گروهای مهاجر اروپائی را [[ایتالیا|ایتالیائی]] و [[اسپانیا|اسپانیائی]] ها تشکیل می دادند و در بین دو گروه اخیر نیز نسبت ایتالیائی نیز به طور محسوسی بیشتر بود که علاوه بر آنها تعداد قابل توجهی از ملل دیگر، همچون [[فرانسه|فرانسوی]] ها، [[آلمان]] ها، [[لهستان|لهستانی]] ها، ترک های عثمانی و یهودیان روس به آرژانتین سرازیر شدند. بین سالهای 1940-1860 بیش از 3 میلیون نفر از اروپا راهی آرژانتین شدند.<br>


==== ماپوچه ====


   
ماپوچه ها قوم مبارز بومی آرژانتین بودند که در مقابل تهاجم اسپانیائی ها به سرزمین خود برای حدود سه قرن مبارزه کردند و توسط این اشغالگران که در پی نابودی آنها بودند، به تدریج از سرزمین های اصلی خود رانده شده و از این مقطع در پی حفظ حیات و بقای خود بودند. عبارت وینکا به معنی غیر ماپوچه در فرهنگ ماپوچه ای همراه با بی اعتمادی و بیگانگی ادا می شود که در حقیت ناشی از تنفر از اسپانیائی های مهاجمی است که این قوم بزرگ را در سرزمین مادری خود به نابودی کشاندند. در حال حاضر این قوم بزرگ در استان نئوکن زندگی می کنند و  براساس برخی از آمارها جمعیت آنها به دویست هزار نفر نیز می رسد.


== ماپوچه ==
سازمان ماپوچه ها قبیله ای است و به قبایل بسیار زیادی در بخش ها و محدوده های تحت سلطه خود تقسیم می شده اند. دفاع از فرهنگ و بدست آوردن مجدد سرزمین های اصلی خود واقع در منطقه پاتاگونیا مبارزه ای تاریخی است که این جمعیت و اقلیت بزرگ بومی کشور تا حال حاضر نیز به آن ادامه داده است اما بدلایل وجود قوانینی که در دولتهای اولیه آرژانتین وضع شده است، تاکنون موفقیتی نداشته اند. تخمین زده می شود که بیش از 90 درصد اراضی بسیار حاصلخیز منطقه پاتاگونیا به مهاجران اروپائی هدیه شده و و اکنون مالکان خصوصی دارد.


ماپوچه ها قوم مبارز بومی آرژانتین بودند که در مقابل تهاجم اسپانیائی ها به سرزمین خود برای حدود سه قرن مبارزه کردند و توسط این اشغالگران که در پی نابودی آنها بودند، به تدریج از سرزمین های اصلی خود رانده شده و از این مقطع در پی حفظ حیات و بقای خود بودند. عبارت وینکا  به معنی غیر ماپوچه در فرهنگ ماپوچه ای همراه با بی اعتمادی و بیگانگی ادا می شود که در حقیت ناشی از تنفر از اسپانیائی های مهاجمی است که این قوم بزرگ را در سرزمین مادری خود به نابودی کشاندند. در حال حاضر این قوم بزرگ در استان نئوکن زندگی می کنند و براساس برخی از آمارها جمعیت آنها به دویست هزار نفر نیز می رسد.
ماپوچه ها در اصل از «دره آرائوکو» شیلی به منطقه پاتاگونیا مهاجرت کردند و به همین دلیل توسط مهاجمان اسپانیائی «آرائوکن ها» نامیده شدند.<br>


سازمان ماپوچه ها قبیله ای است و به قبایل بسیار زیادی در بخش ها و محدوده های تحت سلطه خود تقسیم می شده اند. دفاع از فرهنگ و بدست آوردن مجدد سرزمین های اصلی خود واقع در منطقه پاتاگونیا مبارزه ای تاریخی است که این جمعیت و اقلیت بزرگ بومی کشور تا حال حاضر نیز به آن ادامه داده است اما بدلایل وجود قوانینی که در دولتهای اولیه آرژانتین وضع شده است، تاکنون موفقیتی نداشته اند. تخمین زده می شود که بیش از 90 درصد اراضی بسیار حاصلخیز منطقه پاتاگونیا به مهاجران اروپائی هدیه شده و و اکنون مالکان خصوصی دارد.


ماپوچه ها در اصل از «دره آرائوکو» شیلی به منطقه پاتاگونیا مهاجرت کردند و به همین دلیل توسط مهاجمان اسپانیائی «آرائوکن ها»  نامیده شدند.
===مهاجران اروپایی ===
مهمترین گروهای مهاجر اروپائی را [[ایتالیا|ایتالیائی]] و [[اسپانیا|اسپانیائی]] ها تشکیل می دادند و در بین دو گروه اخیر نیز نسبت ایتالیائی نیز به طور محسوسی بیشتر بود که علاوه بر آنها تعداد قابل توجهی از ملل دیگر، همچون [[فرانسه|فرانسوی]] ها، [[آلمان]] ها، [[لهستان|لهستانی]] ها، ترک های عثمانی و یهودیان روس به آرژانتین سرازیر شدند. بین سالهای 1940-1860 بیش از 3 میلیون نفر از اروپا راهی آرژانتین شدند.<br>                         


                         


= اقلیت های مذهبی =
= اقلیت های مذهبی =


== یهودیان آرژانتین و یا آرژانتین یهودیان ==
== یهودیان ==


از جمله اقوامی که بصورتی بسیار خاص در جهت کسب منافع خود گام برداشته اند، یهودیان می باشند. موضوع نفوذ یهودیان در ساختار اقتصادی و سیاسی و فرهنگی کشور آرژانتین بر کسی پوشیده نیست. تعداد قابل توجه یهودیان درآرژانتین ، حضور گسترده آنها در عرصه های اجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی آرژانتین ، نه تنها آنها را به عنوان یک اقلیت نژادی و مذهبی قوی به نمایش می گذارد، بلکه توان اعمال نفوذ در عرصه های تصمیم گیری و سیاست گذاری در کلیه زمینه ها به نوعی سرنوشت این کشور را تحت تاثیر منافع گروهی آنها قرار داده است.<br>
از جمله اقوامی که بصورتی بسیار خاص در جهت کسب منافع خود گام برداشته اند، یهودیان می باشند. موضوع نفوذ یهودیان در ساختار اقتصادی و سیاسی و فرهنگی کشور آرژانتین بر کسی پوشیده نیست. تعداد قابل توجه یهودیان درآرژانتین ، حضور گسترده آنها در عرصه های اجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی آرژانتین ، نه تنها آنها را به عنوان یک اقلیت نژادی و مذهبی قوی به نمایش می گذارد، بلکه توان اعمال نفوذ در عرصه های تصمیم گیری و سیاست گذاری در کلیه زمینه ها به نوعی سرنوشت این کشور را تحت تاثیر منافع گروهی آنها قرار داده است.<br>


برداشت موجود از یهودیان در آرژانتین آیینه تمام نمایی از نقش این عده در این کشور و یا حتی در دیدگاهی فراتر در [[آمریکای جنوبی]] و مرکزی نمی باشد. قضاوتهای موجود از این گروه معمولا مبتنی بر این برداشت است که یهودیان را به عنوان گروهی اقلیت نژادی و مذهبی معرفی می نماید که به عنوان وصله ای ناجور بر کشور آرژانتین با اتکاء به حمایت خارجی و قدرت اثر گذاری بر روند های تصمیم گیری در ارکان سیاسی، منافع گروهی خود را حاصل می نمایند.
در این دیدگاه یهودیان یک گروه اقلیت با نفوذ با نقش یک گروه فشار سیاسی معرفی می شوند. براین اساس در زمینه مطالعه موضوعات مربوط آرژانتین میتوان مقوله «یهودیان آرژانتین» را مد نظر قرارداد. لیکن شاید با تغییر زاویه دید و کمی دقت در تحولات تاریخی بتوان موضوع یهودیان آرژانتینی را با مفهوم جدید دیگری تحت عنوان «آرژانتین یهودیان» مورد بررسی قرارداد.
با توجه به ماهیت شکل گیری هویت ملی در آرژانتین که به نظر عده ای هنوز به پایان نرسیده است و دارای قوام نیست ، یهودیان با انسجام داخلی و با اتکاء بر قومیت و آئین یهودی، شکلی سازمان یافته از یک هویت را در جامعه از هم گسیخته آرژانتین به نمایش می گذارند. در این جامعه در حالیکه هنجارها و رفتارهای فردی ، اجتماعی و سیاسی بر محور منافع ملی بر پایه هویت ملی شکل نگرفته است و رفتارها و هنجارها بر پایه منافع فردی تعریف و تبیین می شوند و به عبارتی هویت ملی، منافع ملی شناخته شده و تعریف نشده است.
یهودیان با ارائه تعریف مشخص از قومیت، هویت، منافع گروهی و سازماندهی مبتنی بر منافع جمعی از سایر گروههای مهاجرین به این کشور (آرژانتین) متمایز می شوند و به همین دلیل آنها توانسته اند در حدود 2 قرن با توسعه سازمانها و نهادهای مذهبی ، آموزشی و اقتصادی به نفوذ سیاسی دست یابند و به گواهی تاریخ در بسیاری از مقاطع تاریخی با قرار گرفتن در مناصب سیاسی به نفع منافع درون گروهی یهودیان فعالیت نمایند. از این دیدگاه نمی توان یهودیان را اقلیتی در آرژانتین به شمار آورد.  
یهودیان با ارائه تعریف مشخص از قومیت، هویت، منافع گروهی و سازماندهی مبتنی بر منافع جمعی از سایر گروههای مهاجرین به این کشور (آرژانتین) متمایز می شوند و به همین دلیل آنها توانسته اند در حدود 2 قرن با توسعه سازمانها و نهادهای مذهبی ، آموزشی و اقتصادی به نفوذ سیاسی دست یابند و به گواهی تاریخ در بسیاری از مقاطع تاریخی با قرار گرفتن در مناصب سیاسی به نفع منافع درون گروهی یهودیان فعالیت نمایند. از این دیدگاه نمی توان یهودیان را اقلیتی در آرژانتین به شمار آورد.  
بلکه با این برداشت یهودیان جمعیتی اقلیت هستند که در اوج اقتدار و قدرت، سرزمین آرژانتین را متعلق به خود می دانند. در این ارتباط میتوان به برخی از گمانه زنی های موجود مبنی بر اینکه صهیونیسم بین الملل قبل از اشغال [[فلسطین]] برای اسکان یهودیان و ایجاد کشور یهودی، آرژانتین را مد نظر داشته اند، لیکن سیر حوادث و سیاستهای استعماری [[انگلستان]] موجب تجدید نظر در این ایده وتاسیس دولت نژاد پرست صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی فلسطین گردید. صحه گذارد.   
بلکه با این برداشت یهودیان جمعیتی اقلیت هستند که در اوج اقتدار و قدرت، سرزمین آرژانتین را متعلق به خود می دانند. در این ارتباط میتوان به برخی از گمانه زنی های موجود مبنی بر اینکه صهیونیسم بین الملل قبل از اشغال [[فلسطین]] برای اسکان یهودیان و ایجاد کشور یهودی، آرژانتین را مد نظر داشته اند، لیکن سیر حوادث و سیاستهای استعماری [[انگلستان]] موجب تجدید نظر در این ایده وتاسیس دولت نژاد پرست صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی فلسطین گردید. صحه گذارد.   
خط ۱۴۷: خط ۱۴۰:
== اعراب یک اقلیت گسترده اما بدون انسجام ==
== اعراب یک اقلیت گسترده اما بدون انسجام ==


از زمان حضور اعراب در آرژانتین بیش از یک قرن می گذرد. شواهد تاریخی نشاندهنده آن است که این اقلیت قومی - مذهبی با مشکلات زیادی دست به گریبان بوده است. اگرچه یک تاریخچه رسمی از زمان حضور اولیه اعراب در آرژانتین وجود ندارد اما بنظر می رسد مشکلات موجود در [[امپراطوری عثمانی]]، مهمترین دلیل مهاجرت جمعی اعراب به این کشور جنوبی [[قاره آمریکا]] باشد. این گروه از اعراب عمدتا از اوایل قرن بیست از خاورمیانه شروع به مهاجرت به آرژانتین کردند. اولین حضور ثبت شده اعراب در آرژانتین به مهاجرت عرب های [[سوریه|سوری]] بین سالهای 1860-1850 از امپراطوری عثمانی باز می گردد  
از زمان حضور اعراب در آرژانتین بیش از یک قرن می گذرد. شواهد تاریخی نشاندهنده آن است که این اقلیت قومی - مذهبی با مشکلات زیادی دست به گریبان بوده است. اگرچه یک تاریخچه رسمی از زمان حضور اولیه اعراب در آرژانتین وجود ندارد اما بنظر می رسد مشکلات موجود در [[امپراطوری عثمانی]]، مهمترین دلیل مهاجرت جمعی اعراب به این کشور جنوبی [[قاره آمریکا]] باشد. این گروه از اعراب عمدتا از اوایل قرن بیست از خاورمیانه شروع به مهاجرت به آرژانتین کردند. اولین حضور ثبت شده اعراب در آرژانتین به مهاجرت عرب های [[سوریه|سوری]] بین سالهای 1860-1850 از امپراطوری عثمانی باز می گردد .


اما موج اول مهاجرت  عمده اعراب به آرژانتین بین سالهای 1870 تا جنگ جهانی اول اتفاق افتاده است. گفته شده است که این گروه از مهاجرین بیشتر سوری - لبنانی از اقلیتهای [[مسیحی]] و ارتدوکس ساکن [[امپراطوری عثمانی]] بوده اند که بدلیل مشکلات و تضییقاتی که برای آنها ایجاد شده بوده است، به [[آمریکای لاتین]] و از جمله آرژانتین مهاجرت کرده اند.  
=== موج اول مهاجرت ===
بنابراین می توان گفت که موج اول مهاجرت گسترده اعراب مربوط به [[سوریه|سوری]] - [[لبنان|لبنانی]] های عمدتا مسیحی [[امپراطوری عثمانی]] به آرژانتین بوده است. با وقوع جنگ جهانی اول و در نتیجه محدودیتهایی که در سفرهای خارجی بویژه از طریق دریا بوجود آمد، این جریان مهاجرتی گسترده با افت شدیدی روبرو شد. براساس آمارهای موجود در این دوره، سوری- لبنانی ها سومین گروه مهاجرین در کشور محسوب می شده اند.
اما موج اول مهاجرت  عمده اعراب به آرژانتین بین سالهای 1870 تا جنگ جهانی اول اتفاق افتاده است. گفته شده است که این گروه از مهاجرین بیشتر سوری - لبنانی از اقلیتهای [[مسیحی]] و ارتدوکس ساکن [[امپراطوری عثمانی]] بوده اند که بدلیل مشکلات و تضییقاتی که برای آنها ایجاد شده بوده است، به [[آمریکای لاتین]] و از جمله آرژانتین مهاجرت کرده اند. <br>


دومین موج مهاجرتی اعراب به آرژانتین بین سالهای 1920 تا 1945 اتفاق افتاده است. در این مقطع برخلاف دوره اول ، بیشترین گروه مهاجر را مسلمانان [[سنی]] و دروزی تشکیل می دادند. مهمترین دلیل نیز رشد بالای اقتصادی آرژانتین و وجود کار و برخلاف آن بیکاری و اوضاع نابسامان کشورهای جدا شده از [[امپراطوری عثمانی]] و مستعمرات جدید [[فرانسه]] بوده است. بنابراین امید به یافتن کار و زندگی بهتر دلیل اصلی این مهاجرت به شمار می رود.
=== موج دوم مهاجرت ===
دومین موج مهاجرتی اعراب به آرژانتین بین سالهای 1920 تا 1945 اتفاق افتاده است. در این مقطع برخلاف دوره اول ، بیشترین گروه مهاجر را مسلمانان [[سنی]] و دروزی تشکیل می دادند. مهمترین دلیل نیز رشد بالای اقتصادی آرژانتین و وجود کار و برخلاف آن بیکاری و اوضاع نابسامان کشورهای جدا شده از [[امپراطوری عثمانی]] و مستعمرات جدید [[فرانسه]] بوده است. بنابراین امید به یافتن کار و زندگی بهتر دلیل اصلی این مهاجرت به شمار می رود.<br>


=== توقف مهاجرت ===
در اواخر دهه 1920 بدلیل مسائل داخلی کشور، روند مهاجرت گسترده به [[آرژانتین]] متوقف شد وحتی بسیاری از مهاجرین به کشورهای خود و یا سایر نقاط عزیمت کردند. البته بین اعراب مراجعت به کشور کمتر اتفاق افتاده است. در همین راستا مقصد مهاجرتی [[سوریه|سوری]] - لبنانی ها از آرژانتین به [[برزیل]]، [[شیلی]] و [[آمریکا]] تغییر یافت.<br>
در اواخر دهه 1920 بدلیل مسائل داخلی کشور، روند مهاجرت گسترده به [[آرژانتین]] متوقف شد وحتی بسیاری از مهاجرین به کشورهای خود و یا سایر نقاط عزیمت کردند. البته بین اعراب مراجعت به کشور کمتر اتفاق افتاده است. در همین راستا مقصد مهاجرتی [[سوریه|سوری]] - لبنانی ها از آرژانتین به [[برزیل]]، [[شیلی]] و [[آمریکا]] تغییر یافت.<br>


=== موج سوم مهاجرت ===
موج سوم مهاجرتی اعراب عمدتاً بین سالهای 1945 تا 1974 است. در این دوره روند مهاجرت سوری- لبنانی ها به آرژانتین بصورت ثابت و همراه با رشد کم ادامه یافت. در دو مقطع پایان جنگ جهانی دوم و جنگ های داخلی [[لبنان]] 1958 در این دوره رشد مهاجرت به آرژانتین بسیار گسترده می شود. در این دوره باید مهاجرت فلسطینی ها به آرژانتین را نیز اضافه کرد.<br>


موج سوم مهاجرتی اعراب عمدتاً بین سالهای 1945 تا 1974 است. در این دوره روند مهاجرت سوری- لبنانی ها به آرژانتین بصورت ثابت و همراه با رشد کم ادامه یافت. در دو مقطع پایان جنگ جهانی دوم و جنگ های داخلی لبنان 1958 در این دوره رشد مهاجرت به آرژانتین بسیار گسترده می شود. در این دوره باید مهاجرت فلسطینی ها به آرژانتین را نیز اضافه کرد.
=== موج چهارم مهاجرت ===
دوره چهارم از سال 1975 تاکنون است. در این دوره طولانی، مقاصد مهاجرتی اعراب [[سوریه|سوری]] و [[لبنان|لبنانی]] تغییر می کند اما همزمان بدلیل شروع مهاجرت سایر اعراب از کشورهای دیگر از جمله کشورهای آفریقائی ( الجزایر و ... ) روند ورود مهاجرین عرب به کشور همچنان با یک شتاب ثابت ادامه می یابد.به غیر از دوره اول مهاجرت اعراب [[سوریه|سوری]]- [[لبنان|لبنانی]] که عمدتاً مسیحیان بودند در سایر ادوار، عمده اعراب مهاجر به آرژانتین را [[مسلمانان]] تشکیل می دادند.<br>


دوره چهارم از سال 1975 تاکنون است. در این دوره طولانی، مقاصد مهاجرتی اعراب سوری و لبنانی تغییر می کند اما همزمان بدلیل شروع مهاجرت سایر اعراب از کشورهای دیگر از جمله کشورهای آفریقائی ( الجزایر و ... ) روند ورود مهاجرین عرب به کشور همچنان با یک شتاب ثابت ادامه می یابد.به غیر از دوره اول مهاجرت اعراب [[سوریه|سوری]]- [[لبنان|لبنانی]] که عمدتاً مسیحیان بودند در سایر ادوار، عمده اعراب مهاجر به آرژانتین را [[مسلمانان]] تشکیل می دادند.
=== عدم تناسب مهاجرین ===


نکته مهمی که در مورد کلیه مهاجرین وارد شده به کشور و بویژه مهاجرین عرب مشاهده می شود، عدم تناسب جنسیتی این مهاجرین است. بدین معنی که اکثریت قاطع مهاجرین وارد شده به آرژانتین در طول دوره های مختلف را مردان جوان تشکیل می دهند.  
نکته مهمی که در مورد کلیه مهاجرین وارد شده به کشور و بویژه مهاجرین عرب مشاهده می شود، عدم تناسب جنسیتی این مهاجرین است. بدین معنی که اکثریت قاطع مهاجرین وارد شده به آرژانتین در طول دوره های مختلف را مردان جوان تشکیل می دهند.  
مقایسه ترکیب جنسیتی مهاجرین عرب و سایر مهاجرین نشان می دهد که نسبت مردان به زنان وارد شده به کشور در بین مهاجرین عرب دو برابر سایر مهاجرین است.  
مقایسه ترکیب جنسیتی مهاجرین عرب و سایر مهاجرین نشان می دهد که نسبت مردان به زنان وارد شده به کشور در بین مهاجرین عرب دو برابر سایر مهاجرین است.  
دلیل این امر نیز به قوانین کشور عثمانی(در مقطع مهاجرتهای اولیه) و نیز مردسالاری حاکم بر فرهنگ عربی نسبت داده شده است. تأثیر و عواقب این عامل بر جمعیت مهاجرین عرب در سالهای بعد و بویژه عدم انسجام اقلیت عرب  بسیار گسترده بود. به این دلیل که جوانان عربی که به کشور آرژانتیتن مهاجرت نموده بودند، اغلب بصورت غیرقانونی از کشور خود خارج شده بودند و بنابراین امکان بازگشت به کشور خود را از  دست می دادند و از سوی دیگر فرهنگ عربی امکان تصمیم گیری زن مجرد را برای خروج از کشور نمی داد، لذا جوانان عرب مهاجر در آرژانتین با دختران سایر مهاجرین ازدواج نمودند و بدین ترتیب نه تنها خود بدلیل دور افتادن از کشور مادری فرهنگ اصیل خود را کم کم فراموش نمودند بلکه نسل های بعدی آنان به کلی با فرهنگ پدری خود فاصله گرفتند.<br>
<br>
 


==ورود ترک های مهاجر ==
براساس اسناد تاریخی آرژانتین در سال 1872، تعداد 4 ترک به آرژانتین وارد شده اند، به همین ترتیب در سال بعد 23 نفر وارد شده اند روند افزایشی همچنان ادامه داشته است تا اینکه در سال 1897 این تعداد به 1133 نفر افزایش می یابد. در سال 1905 این رقم به متوسط سالیانه 6300 نفر می رسد.در سالهای 1910 و 1912 به ترتیب 11541 و 15548 نفر افزایش می یابد. و این روند افزایشی تا سال 1920  همچنان ادامه داشته است.
براساس اسناد تاریخی آرژانتین در سال 1872، تعداد 4 ترک به آرژانتین وارد شده اند، به همین ترتیب در سال بعد 23 نفر وارد شده اند روند افزایشی همچنان ادامه داشته است تا اینکه در سال 1897 این تعداد به 1133 نفر افزایش می یابد. در سال 1905 این رقم به متوسط سالیانه 6300 نفر می رسد.در سالهای 1910 و 1912 به ترتیب 11541 و 15548 نفر افزایش می یابد. و این روند افزایشی تا سال 1920  همچنان ادامه داشته است.


در اسناد مهاجرتی آرژانتین تا سال 1899 برای این مهاجرین عبارت ترک استفاده می شده است.در سال 1899 عبارت عرب در کنار نام مهاجرین سوری - لبنانی وارد شده به آرژانتین نیز دیده می شود.در برخی اسناد تا سال 1920 عبارت مسلمان نیز وارد اسناد شده وبنابراین از هر سه عبارت استفاده می شده است.<br>
در اسناد مهاجرتی آرژانتین تا سال 1899 برای این مهاجرین عبارت ترک استفاده می شده است.در سال 1899 عبارت عرب در کنار نام مهاجرین سوری - لبنانی وارد شده به آرژانتین نیز دیده می شود.در برخی اسناد تا سال 1920 عبارت مسلمان نیز وارد اسناد شده وبنابراین از هر سه عبارت استفاده می شده است.<br>
پس از فروپاشی [[امپراطوری عثمانی]] وتشکیل کشور [[سوریه]]، ازاین پس عبارات ترک، عرب ، سوری و مسلمان بدون در نظرگرفتن تفاوت های آنها در اسناد بکار رفته است. بنظر می رسد این مطلب بیشتر به میزان سواد سئوال کننده و پاسخ دهنده برمی گشته و بدلیل اطلاع کم از تفاوت های آنها به همین شکل مورد استفاده قرار گرفته و در اسناد ثبت شده است.


   
   
خط ۱۹۰: خط ۱۸۵:
آرژانتین یکی از چند مقصدنهائی انتخاب شده بسیاری از مهاجرین بود. زمانی عمده استقرار ارامنه در شهر بوئنوس آیرس وحومه جنوبی این شهر بود. امروزه در شهر بوئنوس آیرس، یکی از محله های اصلی حضور ارامنه، منطقه پالرمو است. البته در شهرها و مناطق دیگر بویژه مناطق جنوبی کشور نیز جمعیت های کوچکتری از ارامنه زندگی می کنند. پس از استقرار، جمعیت های ارمنی نیز کم کم شکل گرفتند و کلیساها ، انجمن ها و کلوپ های ارامنه بعنوان نماینده این اقلیت مذهبی و قومی فعال شدند. مهاجرین به مناطقی که امکان خرید منازل مسکونی و فعالیت های تجاری مطابق حرفه و سلایقشان بود، پراکنده شدند.
آرژانتین یکی از چند مقصدنهائی انتخاب شده بسیاری از مهاجرین بود. زمانی عمده استقرار ارامنه در شهر بوئنوس آیرس وحومه جنوبی این شهر بود. امروزه در شهر بوئنوس آیرس، یکی از محله های اصلی حضور ارامنه، منطقه پالرمو است. البته در شهرها و مناطق دیگر بویژه مناطق جنوبی کشور نیز جمعیت های کوچکتری از ارامنه زندگی می کنند. پس از استقرار، جمعیت های ارمنی نیز کم کم شکل گرفتند و کلیساها ، انجمن ها و کلوپ های ارامنه بعنوان نماینده این اقلیت مذهبی و قومی فعال شدند. مهاجرین به مناطقی که امکان خرید منازل مسکونی و فعالیت های تجاری مطابق حرفه و سلایقشان بود، پراکنده شدند.


جامعه کوچکی از ارامنه در تفریحگاه ساحلی شهر ماردل پلاتا  متمرکز شده  و مراکز فرهنگی و مذهبی خود را نیز تأسیس نمودند. استان کوردوبا هم اکنون پس از بوئنوس آیرس دومین مکان به لحاظ تعداد ارامنه ساکن می باشد. در همین استان، کلیسای سنت جورج (اولین کلیسای ارمنی ساخته شده در آمریکای جنوبی)، مدرسه و شاخه های محلی از احزاب های ارمنی سیاسی و سازمان های خیریه ارمنی تأسیس شد. در حال حاضر بین 4 تا 6 هزار ارمنی در منطقه کوردوبا زندگی می کنند.
علیرغم حضور نه چندان چشمگیر ارامنه در آرژانتین، در طول سالهای طولانی حضور در آرژانتین، به اقلیتی خوشنام در این کشور تبدیل شده اند. بیشتر این افراد در تجارت مشغول شده و چند نفر از مهمترین تجار آرژانتینی از اقلیت ارمنی هستند. ضمن اینکه هنرمندان و ورزشکاران معروفی ( همچون داوید نعلبندیان در رشته تنیس) از این اقلیت در آرژانتین بروز و ظهور یافته که همگی به کمک این اقلیت درآمده است. به لطف این سرمایه گذاریها، آرژانتین روابط خود را با ارمنستان توسعه و تحکیم بخشیده است اما در سوی مقابل، روابط ترکیه با آرژانتین به همین دلیل با موانع جدی روبرو بوده است تا جائی که سفر آقای اردوغان نخست وزیر ترکیه به دلیل نفوذ همین اقلیت، در سال 2010 لغو شد. ارامنه سعی می کنند که حضور علنی در سیاست داخلی آرژانتین نداشته باشند اگرچه لابی های قوی اقتصادی آنها و صاحبان صنایع منافع قوی این اقلیت را به خوبی حفظ کرده اند.


= ساختار سیاسی =
= ساختار سیاسی =
خط ۲۳۴: خط ۲۲۵:
= نهاد قانونگذاری =
= نهاد قانونگذاری =


قوه مقننه توسط کنگره ملی که متشکل از مجلس نمایندگان و مجلس سنا می باشد، به انجام وظایف خود می پردازد. مجلس نمایندگان متشکل از 257 عضو است که  به طور مستقیم برای یک دوره چهار ساله از سوی مردم انتخاب می شوند. شکل مجلسین آرژانتین در نوع خود جالب توجه و بسیار شبیه به مجامع عمومی تعدادی از دیوان های بین المللی است. براساس شیوه مشخص شده در قانون اساسی این کشور، در هر دوره انتخابات برای نیمی از کرسی های مجلس، رأی گیری به عمل می آید. انتخابات هر دو سال یک بار تجدید می شود.
قوه مقننه توسط کنگره ملی که متشکل از مجلس نمایندگان و مجلس سنا می باشد، به انجام وظایف خود می پردازد. هر یک از بیست و سه استان در آرژانتین به علاوه شهر خودمختار بوئنوس آیرس دارای تعداد مشخصی کرسی های مجلس نمایندگان و سنا هستند. براین اساس، تعداد نمایندگان هر استان در مجلس نمایندگان براساس میزان جمعیت آنها انتخاب می شود. براساس ماده 45 قانون اساسی آرژانتین تعیین کرسی های مجلس نمایندگان به گونه ای است که از هر 33 هزار نفر جمعیت، یک نماینده در کنگره حضور داشته باشد. تعداد نمایندگان کنگره بعد از هر سرشماری رسمی کشور امکان تغییر دارد.
هر یک از بیست و سه استان در آرژانتین به علاوه شهر خودمختار بوئنوس آیرس دارای تعداد مشخصی کرسی های مجلس نمایندگان و سنا هستند. براین اساس، تعداد نمایندگان هر استان در مجلس نمایندگان براساس میزان جمعیت آنها انتخاب می شود. براساس ماده 45 قانون اساسی آرژانتین تعیین کرسی های مجلس نمایندگان به گونه ای است که از هر 33 هزار نفر جمعیت، یک نماینده در کنگره حضور داشته باشد. تعداد نمایندگان کنگره بعد از هر سرشماری رسمی کشور امکان تغییر دارد.


مجلس سنا دارای 72 عضو است. تعیین کرسی های این مجلس بدین صورت است که هر یک از استانهای کشور و شهر بوئنوس آیرس بصورت مساوی هر کدام سه سناتور خواهند داشت. علاوه بر آن دو حزبی که بیشترین رأی را در سطح کشور بدست آورده اند به ترتیب  حق تعیین 2 و یک سناتور را خواهند داشت. دوره نمایندگی مجلس سنا که اعضای آن با رأی مستقیم مردم انتخاب می شوند، 6 سال است اما نحوه انتخابات این مجلس نیز همانند مجلس نمایندگان هر دو سال یک بار است. قانونگذار با تعیین این شیوه انتخاباتی در مجلسین بدنبال تعیین شیوه ای بوده است که کنگره همواره از افراد مجربی که به شیوه قانونگذاری آشنائی داشته باشند و در جریان مباحث کنگره و قوانین در حال تصویب باشند، بهره ببرد. بدین شکل کنگره از پیوستگی دائمی بهره می برد.
== مجلس نمایندگان ==
مجلس نمایندگان متشکل از 257 عضو است که به طور مستقیم برای یک دوره چهار ساله از سوی مردم انتخاب می شوند. شکل مجلسین آرژانتین در نوع خود جالب توجه و بسیار شبیه به مجامع عمومی تعدادی از دیوان های بین المللی است. براساس شیوه مشخص شده در قانون اساسی این کشور، در هر دوره انتخابات برای نیمی از کرسی های مجلس، رأی گیری به عمل می آید. انتخابات هر دو سال یک بار تجدید می شود.  


سیستم انتخاباتی بگونه ای است که انتخاب کننده مجاز به انتخاب تک تک انتخاب شوندگان نیست و باید به لیست واحد معرفی شده از سوی احزاب  و یا ائتلاف های انتخاباتی بصورت واحد رأی  دهد. بنابراین افراد نمی توانند از لیست های متفاوت افرادی را انتخاب نمایند. تعداد کرسی های هر حوزه براساس روش بالاترین میانگین تناسبی آرای ریخته شده(PR) که در سال 1899 توسط ریاضیدان بلژیکی ویکتور <ref>D' Hondt</ref> ارائه گردیده است. با این حال ، به منظور شرکت در تخصیص کرسی های مجلسین، یک لیست انتخاباتی باید حداقل سه درصد از آرای ریخته شده در آن حوزه را بدست آورده باشد.
== مجلس سنا ==
مجلس سنا دارای 72 عضو است.  تعیین کرسی های این مجلس بدین صورت است که هر یک از استانهای کشور و شهر بوئنوس آیرس بصورت مساوی هر کدام سه سناتور خواهند داشت. علاوه بر آن دو حزبی که بیشترین رأی را در سطح کشور بدست آورده اند به ترتیب  حق تعیین 2 و یک سناتور را خواهند داشت. دوره نمایندگی مجلس سنا که اعضای آن با رأی مستقیم مردم انتخاب می شوند، 6 سال است اما نحوه انتخابات این مجلس نیز همانند مجلس نمایندگان هر دو سال یک بار است. قانونگذار با تعیین این شیوه انتخاباتی در مجلسین بدنبال تعیین شیوه ای بوده است که کنگره همواره از افراد مجربی که به شیوه قانونگذاری آشنائی داشته باشند و در جریان مباحث کنگره و قوانین در حال تصویب باشند، بهره ببرد. بدین شکل کنگره از پیوستگی دائمی بهره می برد.<ref>سیستم انتخاباتی بگونه ای است که انتخاب کننده مجاز به انتخاب تک تک انتخاب شوندگان نیست و باید به لیست واحد معرفی شده از سوی احزاب  و یا ائتلاف های انتخاباتی بصورت واحد رأی  دهد.</ref> <ref>برای نامزدی در انتخابات از هر استان این است که انتخاب شونده علاوه بر اینکه تابعیت ملی آرژانتین را داشته باشد، باید متولد آن شهر و یا استان بوده و یا اینکه حداقل 2 سال متوالی منتهی به دوره نامزدی را در آن شهر سکونت داشته باشد.(ماده48)</ref>


نکته جالب برای نامزدی در انتخابات از هر استان این است که انتخاب شونده علاوه بر اینکه تابعیت ملی آرژانتین را داشته باشد، باید متولد آن شهر و یا استان بوده و یا اینکه حداقل 2 سال متوالی منتهی به دوره نامزدی را در آن شهر سکونت داشته باشد.<ref>ماده 48</ref>


==وظایف و مسئولیتهای قوه مقننه کشور==
در اصول 44 تا 86 قانون اساسی به طور مبسوط تدوین شده است. رأی گیری در خصوص طرحها و لوایح، براساس اکثریت نسبی شرکت کنندگان خواهد بود، مگر در مواردی که این قانون مشخص کرده باشد.  معاون رئیس جمهور ، رئیس سنا خواهد بود اما وی حق رأی نخواهد داشت مگر اینکه در مورد طرح و یا لایحه ای ، آرای مخالفین و موافقین برابر باشد که در این صورت رأی رئیس سنا تعیین کننده خواهد بود و باید در رأی گیری شرکت نماید. این نیز از خصوصیات جالب قانون اساسی آرژانتین است.


وظایف و مسئولیتهای قوه مقننه کشور، در اصول 44 تا 86 قانون اساسی به طور مبسوط تدوین شده است. رأی گیری در خصوص طرحها و لوایح، براساس اکثریت نسبی شرکت کنندگان خواهد بود، مگر در مواردی که این قانون مشخص کرده باشد.  معاون رئیس جمهور ، رئیس سنا خواهد بود اما وی حق رأی نخواهد داشت مگر اینکه در مورد طرح و یا لایحه ای ، آرای مخالفین و موافقین برابر باشد که در این صورت رأی رئیس سنا تعیین کننده خواهد بود و باید در رأی گیری شرکت نماید. این نیز از خصوصیات جالب قانون اساسی آرژانتین است. موارد زیادی از استفاده از این ماده قانونی ( ماده 57) در هر دوره قانونگذاری بروز می کند. در دوره (2011-2009) قانونگذاری آرژانتین ، در مورد  طرح قانونی بازنشستگی که سن بازنشستگی، مدت لازم پرداخت حق بیمه بمنظور استفاده از مزایای بازنشستگی و ... اختصاص داشت، مدت زمان مدیدی بین موافقین و مخالفین طرح اختلاف جدی بروز کرده بود و در دو نوبت رأی گیری تعداد آرا مساوی بود. دولت نیز جزو مخالفین تصویب آن بود و شاید طبیعی ترین وضعیت در همراهی معاون رئیس جمهور و رئیس سنا ، به طرفداری از نظر دولت بود اما با کمال تعجب رئیس سنا رأی مثبت داد و این قانون به تصویب رسید.
موارد زیادی از استفاده از این ماده قانونی ( ماده 57) در هر دوره قانونگذاری بروز می کند. در دوره (2011-2009) قانونگذاری آرژانتین ، در مورد  طرح قانونی بازنشستگی که سن بازنشستگی، مدت لازم پرداخت حق بیمه بمنظور استفاده از مزایای بازنشستگی و ... اختصاص داشت، مدت زمان مدیدی بین موافقین و مخالفین طرح اختلاف جدی بروز کرده بود و در دو نوبت رأی گیری تعداد آرا مساوی بود. دولت نیز جزو مخالفین تصویب آن بود و شاید طبیعی ترین وضعیت در همراهی معاون رئیس جمهور و رئیس سنا ، به طرفداری از نظر دولت بود اما با کمال تعجب رئیس سنا رأی مثبت داد و این قانون به تصویب رسید.


دوره قانونگذاری مجلسین در هر سال از اول ماه مارس آغاز و تا 30 نوامبر ادامه می یابد. علاوه بر آن، رئیس کنگره ممکن است برای برگزاری جلسات فوق العاده نیز دعوت نماید. برگزاری جلسات فوق العاده نیازمند شرایط خاصی نیست.
دوره قانونگذاری مجلسین در هر سال از اول ماه مارس آغاز و تا 30 نوامبر ادامه می یابد. علاوه بر آن، رئیس کنگره ممکن است برای برگزاری جلسات فوق العاده نیز دعوت نماید. برگزاری جلسات فوق العاده نیازمند شرایط خاصی نیست.


براساس اصل 57 قانون اساسی کشور، هر قانونی می تواند از طریق ابتکار اعضای کنگره و یا قوه مجریه باشد و تفاوتی در نحوه تصویب آنها وجود ندارد. براین اساس اگر لایحه ای توسط دولت ارائه شود یا طرحی باشد که از سوی اعضای مجلس نمایندگان ارائه شده باشد، ابتدا در مجلس نمایندگان طرح و پس از تصویب به مجلس سنا ارسال می شود و بعد از تصویب در آن مجلس برای توشیح رئیس جمهور و انتشار در روزنامه رسمی ارسال می شود. اگر هر طرح و یا لایحه ای توسط مجلس نمایندگان و یا سنا رد شد، قابلیت طرح مجدد در همان سال قانونگذاری را ندارد.
اصل 83 قانون اساسی مقرر می دارد؛ اگر طرحی که از سوی یکی از مجلسین مطرح و مراحل تصویب را گذارنده است، تمام و یا قسمتی از آن توسط دولت رد شد، باید مراتب همراه با دلایل و توضیحات به کل و یا بخش مورد نظر، به مجلسی که آن طرح از آنجا شروع شده است، ارسال گردد.آن مجلس نظرات دولت را مورد بررسی قرار می دهد و مجددا در مورد آن رأی گیری بعمل می آورد اگر با حداکثر دو سوم آرای شرکت کنندگان، طرح مورد تصویب قرار گرفت به مجلس دیگر ارسال می نماید.در صورتی که در مجلس بعدی نیز با همان اکثریت تصویب شد، بعنوان قانون تلقی و برای اجرا به دولت ابلاغ می شود. در این حالت دولت حق اعتراض مجدد نخواهد داشت. درغیراین صورت قابلیت طرح مجدد در آن سال را نخواهد داشت.


== نهاد بازرسی ==
== نهاد بازرسی ==
خط ۲۷۵: خط ۲۶۳:


برای عضویت در دیوان عالی فدرال، در قانون اساسی شرایط ویژه ای پیش بینی شده که در مواد 99، 110 و 111 قانون اساسی مندرج است. قضات دیوان عالی که 9 نفر هستند توسط رئیس جمهور و با تأئید و رضایت کنگره منصوب می شوند. این موضوع دقیقا نشان از وابستگی قوه قضائیه به قوه مجریه دارد که از اواخر قرن بیست و بویژه در طول سالهای بعد از پایان دیکتاتوری آرژانتین مورد انتقاد حقوقدانان داخلی این کشور  قرار داشته است این موضوع بویژه در دوران ریاست جمهوری منم که فساد دستگاه قضائی به اوج خود رسید، بحث برانگیز شد تا جائی که در اواخر دهه 1990 اصطلاح "اکثریت اتوماتیک" برای این شورا مشهور شده بود. بدین صورت که اکثریت قضات دیوان عالی براساس منافع دستگاه اجرائی تصمیم گیری می کردند.
برای عضویت در دیوان عالی فدرال، در قانون اساسی شرایط ویژه ای پیش بینی شده که در مواد 99، 110 و 111 قانون اساسی مندرج است. قضات دیوان عالی که 9 نفر هستند توسط رئیس جمهور و با تأئید و رضایت کنگره منصوب می شوند. این موضوع دقیقا نشان از وابستگی قوه قضائیه به قوه مجریه دارد که از اواخر قرن بیست و بویژه در طول سالهای بعد از پایان دیکتاتوری آرژانتین مورد انتقاد حقوقدانان داخلی این کشور  قرار داشته است این موضوع بویژه در دوران ریاست جمهوری منم که فساد دستگاه قضائی به اوج خود رسید، بحث برانگیز شد تا جائی که در اواخر دهه 1990 اصطلاح "اکثریت اتوماتیک" برای این شورا مشهور شده بود. بدین صورت که اکثریت قضات دیوان عالی براساس منافع دستگاه اجرائی تصمیم گیری می کردند.
بدلیل افزایش انتقادات از گسترش بی حد فساد در سیستم قضائی، نستور کرچنر پس از انتخاب به ریاست جمهوری در ژوئن سال 2003 ، دستورالعملی را در مورد نحوه انتخاب قضات دیوان عالی صادر نمود که براساس آن، بیوگرافی و سوابق شخصی، نامزدهای عضویت در دیوان عالی باید توسط  وزارت دادگستری به انحاء مختلف منتشر شود تا مورد  بررسی و اظهار نظر سازمان های مردم نهاد ، حقوقدانان، دانشگاهیان، وکلا و سایر بخش های کشور و مردم قرار گیرد. سایتهای الکترونیک وابسته به وزارت دادگستری و قوه قضائیه نیز ضمن معرفی قضات، نسبت به نظرسنجی در مورد آنها اقدام می نمایند. در این رأی گیری، آرای بخش های مختلف همچون <ref>قضات، حقوقدانان، وکلا، دانشگاهیان، روزنامه نگاران و ...</ref> از اعتبار یکسان برخوردار نیست و سیستم پیچیده ای برای ارزش گذاری تعبیه شده است. نتایج حاصله از این روش،بعنوان نامزدهای عضویت دردیوان عالی از سوی رئیس جمهور به سنا معرفی می شوند. عضویت در دیوان عالی تنها با نظر مثبت دوسوم اعضای سنا میسر خواهد بود. علیرغم اتخاذ این روش، همچنان استقلال قوه قضائیه برای اجرای احکام بر علیه دولتمردان و قوه مجریه و بطور کلی نسبت به وابستگان به رئیس قوه مجریه بطور جدی زیر سئوال است.
براساس آخرین اصلاحات انجام شده در خصوص دیوان عالی که در سال 2006 انجام شد، تعداد اعضای این دیوان 7 نفر خواهد بود. شایان ذکر است که عزل قضات دیوان صرفا از طریق استیضاح آنها در کنگره  امکان پذیر خواهد بود.


   
   
خط ۲۹۷: خط ۲۸۱:


تاسیس حزب سوسیالیست آرژانتین در سال ۱۸۹۶به ابتکار گروهى از صنعتگران آِرژانتینى و به رهبرى دکتر خوان ب خوستو، در واقع سرآغاز پیدایش و تشکیل گروه‌هاى چپ در این کشور به شمار مى‌رود.    این حزب از همان ابتداى فعالیت خود توانست جایگاه ویژه‌اى را در صحنه سیاس کشور کسب نماید. به عنوان مثال در سال ۱۹۰۲حزب مذکور توانست مقام شهردارى شهر ‌سن نیکلاس در استان بوئنوس آیرس را به یک عضو خود از انجمن شهر مذکور اختصاص دهد.           
تاسیس حزب سوسیالیست آرژانتین در سال ۱۸۹۶به ابتکار گروهى از صنعتگران آِرژانتینى و به رهبرى دکتر خوان ب خوستو، در واقع سرآغاز پیدایش و تشکیل گروه‌هاى چپ در این کشور به شمار مى‌رود.    این حزب از همان ابتداى فعالیت خود توانست جایگاه ویژه‌اى را در صحنه سیاس کشور کسب نماید. به عنوان مثال در سال ۱۹۰۲حزب مذکور توانست مقام شهردارى شهر ‌سن نیکلاس در استان بوئنوس آیرس را به یک عضو خود از انجمن شهر مذکور اختصاص دهد.           
در سال ۱۹۰۴دکتر آلفردو پالاسیوس برجسته‌ترین شخصیت این حزب که در آن زمان به بورژوا مارکسیست‌ها تشبیه مى‌شدند، اولین نماینده سوسیالیست در کنگره ملى آِرژانتین و پس از آن در کل آمریکاى لاتین شد. 
بعد از آن هم سوسیالیست‌هاى آرژانتین در دیگر انتخابات نواحى مختلف پایتخت و دیگر ایالت‌ها توانستند مقام شهردارى مختلف آرژانتین چون، ماردلپلاتا، اواژانیدا، باهیابلانکا، سانتاروزا و گودى کروز را بدست آورند.
در سال ۱۹۴۳و تا قبل از کودتاى نظامینان در آرژانتین، حزب سوسیالیست جمعاً ۴۴نماینده در کنگره ملى کشور داشت و اکثریت شهرداران شهرهاى مختلف کشور به ویژه استان بوئنوس آیرس را نیز را در اختیار خود گرفته بود.
در دوران حاکمیت نظامیان على‌رغم دستگیری، تبعید و یا ناپدید شدن تعداد زیادى از سوسیالیست‌ها، برخى از رهبران این حزب با نظامیان همکارى و تشریک مساعى نمودند. از جمله این افراد آمریکو خیولدى یکى از رهبران سرشناس سوسیالیست مى‌باشد که از جانب نظامیان به عنوان سفیر آرژانتین در پرتغال منسوب شد و علاوه بر آن در همین دوران شهردارى شهر ماردل پلاتا نیز همچنان در دست سوسیالیست‌ها باقى ماند.
همکارى تعداد از عناصر سوسیالیست با نظامیان از یک سو و ضدیت شدید آنان با حزب پرونیست از سوى دیگر در آن زمان عملاً مشکلاتى را برسراه پیروان این حزب بوجود آورد و باعث شد تا هر یک از آنها استراتژى مبارزاتى جداگانه‌اى را در پیش گیرد.
به همین خاطر و پس از مرگ دکتر خوان ب خوستو بنانگذار حزب سوسیالیست، انشعابات متعددى در حزب سوسیالیست بروزکرد که عمدتاً در دو طیف طرفداران رژیم نظامى و یا مخالفان آن شکل مى‌گرفت.در سال ۱۹۵۸این حزب به دو جناح اصلى تقسیم شد.
الف ـ جناح سوسیالیست پیشتاز که  توسط  آمریکو خیولدى رهبرى مى‌شد و ضمن طرفدارى از کوبا به دشت با حزب پرونیسم ضدیت و دشمنى مى‌ورزیدند.
ب ـ ‌جناح سوسیال دمکرات‌ها به رهبرى آلفردو پالاسیوس که مبانى آنها مبتنى بر لیبرالیسم سنتى و حزب سوسیالیست آرژانتین (حزب اصلی) بنا نهاده شده بود.           
جناح سوسیال دموکرات‌ها نیز بعدها و بوژیزه پس از مرگ رهبر خود به سه گروه تقسیم شدند. گروه نخست «جناح چپ انقلابی» را تشکیل دادند و گروه دوم جنبش بسوى سوسیالیسم را. باقیمانده نیز به جرگه طرفداران حزب پرونیست که در آن زمان از مخالفان اصلى دولت به شمار مى‌آمدند، پیوستند.
ادغام و همکارى برخى از جناح‌هاى سوسیالیست با حزب پرونیست، وجه تمایز و امتیازى را براى این حزب در آن زمان با توجه پایگاه مردمى‌تر حزب پرونیست بر کشور فراهم آورده و باعث شده تا این حزب در مقایسه با سایر احزاب چپ، شانس به مراتب بیشترى را براى کسب موفقیت در رقابت‌هاى سیاسى خود دارا باشد.


این حزب در طى انتخابات ملى سال ۱۹۹۱میلادى در آرژانتین توانست با مشارکت بى‌سابقه ۱۱۹هزار نفر از هواداران خود در نواحى مختلف فدرالى به نتایج قابل توجهى دست یابد. تحصیل مقام شهردارى دو شهر بزرگ روزاریو و ساراتو علاوه بر نمایندگى «آفردو براوو»  رهبر آن حزب در کنگره ملى آرژانتین از جمله حوادثى بود که به اعتراف خود سوسیالیست‌ها بزرگترین دست آورد انتخاباتى این حزب از بعد از سا ل۱۹۶۳تاآن مقطع بود.           
این حزب در طى انتخابات ملى سال ۱۹۹۱میلادى در آرژانتین توانست با مشارکت بى‌سابقه ۱۱۹هزار نفر از هواداران خود در نواحى مختلف فدرالى به نتایج قابل توجهى دست یابد. تحصیل مقام شهردارى دو شهر بزرگ روزاریو و ساراتو علاوه بر نمایندگى «آفردو براوو»  رهبر آن حزب در کنگره ملى آرژانتین از جمله حوادثى بود که به اعتراف خود سوسیالیست‌ها بزرگترین دست آورد انتخاباتى این حزب از بعد از سا ل۱۹۶۳تاآن مقطع بود.           
خط ۳۲۳: خط ۲۸۷:
== حزب کمونیست ==
== حزب کمونیست ==


حزب کمونیست آرژانتین در سال ۱۹۲۲و توسط «پنلون»  از نخستین کمونیست‌هاى وابسته به روسیه تأسیس گردید. على‌رغم سابقه نسبتاً طولانی، این حزب بنابه دلایل عدیده‌اى هرگز نتوانست از همان آغاز شروع به کار خود از تحرک و مقبولیت عمومى همطراز با سایر احزاب چپ در کشور برخوردار شود. دلیل عمده و اصلى این مسئله نیز در دوران حاکمیت نظامیان و قبل از بروى کار آمدن دولت‌هاى غیرنظامى اخیر، ناشى از عدم وجود یک پایگاه مقبول و مستحکم در بین دولت‌هاى نظامى وقت و مردم آرژانتین بوده است. چراکه مردم این کشور طى قرن گذشته عمدتاً از افکار و اندیشه‌هاى ایریگوئن و پوررن الهام مى‌گرفتند و با تکیه برمبانى ناسیونالیستى و مذهبى خود زمینه طرد مارکسیست‌ها را از مدت‌ها قبل فراهم ساخته بودند. با روى کار آمدن غیرنظامیان از ۱۹۸۳تاکنون نیز، پایگاه قویتر احزاب غیرچپ پرونیست و رادیکال در نزد مردم از یک‌سو و تأثیر پذیرى حزب کمونیست آرانتین نیز بمانند احزاب کمونیست دیگر کشورها از فروپاشى و اضمحلال کمونیسم در جهان از سوى دیگر باعث شده تا حزب کمونیست آرژانتین بیش از هر زمان دیگرى پایگاه عمومى خود را از دست داده و در معرض زوال و اضمحلال نهایى قرار گیرد.
حزب کمونیست آرژانتین در سال ۱۹۲۲و توسط «پنلون»  از نخستین کمونیست‌هاى وابسته به روسیه تأسیس گردید. على‌رغم سابقه نسبتاً طولانی، این حزب بنابه دلایل عدیده‌اى هرگز نتوانست از همان آغاز شروع به کار خود از تحرک و مقبولیت عمومى همطراز با سایر احزاب چپ در کشور برخوردار شود. دلیل عمده و اصلى این مسئله نیز در دوران حاکمیت نظامیان و قبل از بروى کار آمدن دولت‌هاى غیرنظامى اخیر، ناشى از عدم وجود یک پایگاه مقبول و مستحکم در بین دولت‌هاى نظامى وقت و مردم آرژانتین بوده است.  
 
به عبارت دیگر گرچه که حزب کمونیست آرژانتین نیز بمانند دیگر احزاب چپ این کشور چون حزب سوسیالیست و جناح‌هاى وابسته به آن در حال حاضر در گذر از یک دوران انتقالى قرار گرفته، لکن با توجه به عدم برخوردارى آن از پایگاه قوى و مستحکم در نزد مردم آرژانتین از همان ابتداى تأسیس ، تضمین‌هاى به مراتب کمتری برای ادامه بقا و استمرار حیات این حزب به نسبت سایر احزاب چپ آرژانتین وجود داشت.


            
            
خط ۳۴۰: خط ۳۰۲:
-  اجرا و احترام به قراردادها و تهدات بین‌المللى
-  اجرا و احترام به قراردادها و تهدات بین‌المللى


متعاقب تنظیم اساسنامه مذکور ، گروهى را تحت عنوان گروه افسران متحد بوجود آوردند که به صورت مخفى فعالیت نموده و در واقع اولین چارچوب تشکیلاتى و سازمان یافته حزب پرونیست را تشکیل مى‌داد. این گروه کودتاى ۱۹۴۳را برعلیه حکومت نظامى وقت که از زمان سرنگونى ایریگوئن بر مسند قدرت بود، براه انداختند که پس از آن سمت‌ها و مسئولیت‌هاى مختلفى چون، ریاست دبیرخانه کار و امور اجتماعی، وزارت جنگ، معاونت رئیس جمهور و بالاخره ریاست جمهور کشور طى سه دوره را از آن پرون ساخت. قابلیت‌ها و توانایى پرون در ایجاد ارتباط با قشر کارگر و اتحادیه‌هاى مختلف چون کندراسیون ملى کارگران که در آن زمان بخش وسیعى از کارگران کشور و بویژه اعضاء اتحادیه‌هاى راه‌آهن کشور را تحت پوشش خود داشتند باعث شد تا این حزب از همان آغاز راه از حمایت بخش‌هاى مختلف کارگرى کشور برخوردار گردد.       


ادغام دکترین سیاسى این حزب با تشکیلات قوى و قدرتمند اتحادیه‌هاى کارگرى که تا قبل از مبارزات انتخاباتى ریاست جمهورى در آن سال‌ها، حزب پرونیست را قادر به برخوردارى از حمایت ۹۵% اتحادیه‌هاى کارگرى این کشور ساخته بود، از جمله عواملى بود که باعث شد تا حزب مذکور براى سه دوره متوالى با توجه به ریاست جمهورى پرون به قدرت برسد. در طول این مدت از حاکمیت حزب پرونیست مجموعاً کشور از یک روند توسعه نسبى برخوردار شد که نتیجه منطقى آن حمایت همه جانبه و گسترده مردم و سندیکالیسم موجود از پرونیسم تا زمان کودتاى نظمى ۱۹۷۶برعلیه آن بود. پس از این کودتا با توجه به فقدان یک رهبریت منسجم و سازماندهى شده، حزب پرونیست دوره‌اى از رکود و قهقرا را طى نمود که شکست این حزب براى اولین با در طول تاریخ خود در دسامبر ۱۹۸۳، از تبعات آن بود.   
از این زمان به بعد تدابیر و چاره‌هاى اتحاذ شده براى رفع این نقیصه و تقویت هرچه بیشتر حزب از طرق مختلفى چون کار تشکیلاتى منسجم‌تر و انجام انتخابات داخلى براى پرورش رهبران برتر، باعث شد تا برخى چهره‌هاى جوان برخاسته از حزب سیاسى و یا سندیکالیسم وابسته به آن ظاهر شوند که ظهور کارلوس منم فرماندار استان لاریوخا از سال ۱۹۸۸در سمت رهبریت حزب و پس از آن رئیس جمهور کشور از جمله نتایج آن مى‌باشد. در زمان منم، حزب پرونیست با تأکید بر ضرورت مدرنیزه ‌سازى دکترین خود برخى چرخش‌ها و تغییرات را در مبانى اصول اولیه خود به وجود آورده است که از جمله آنها میتوان به تمرکزگرایى کمتر در سیاست‌هاى داخلى و یا ائتلاف با قدرت‌هاى بزرگ در سیاست خارجى آن اشاره نمود. (درست برعکس پرون که تأکید بر تقویت قدرت مرکزى و اتحاد با کشورهاى منطقه داشت.)
احزاب فوق ، در حقیقت مهمترین نیروهای سیاسی کشور هستند اما واقعیت این است که شکل فعلی احزاب بویژه در زمان برگزاری انتخابات ، شباهتی به موارد برشمرده فوق ندارد. در واقع احزاب اصلی تغییر ساختار داده و همه آنها دچار دگردیسی شده اند. بنابراین در حال حاضر جز «جبهه برای پیروزی» که حزب حاکم است، فضای سیاسی مشخص نمی باشد. حتی در درون حزب پرونیست که حزب حاکم شعبه ای از آن می باشد، با اکراه و شاید از روی ناچاری و پس از پیروزی خانم کرچنر به حمایت از وی روی آورده اند.
در سالهای اخیر احزاب کوچکتر معمولا بصورت منطقه ای فعالیت کرده و بیشتر در انتخابات ایالتی سعی در اشغال پست های استانی و نیز نمایندگی کنگره را دارند. در انتخابات سراسری این احزاب با احزاب اصلی ائتلاف می کنند. در انتخابات اخیر(2011) اکثر احزاب استانی با « جبهه برای پیروزی» متعلق به خانواده کرچنر ائتلاف نمودند. از لحاظ تاریخی بعد از دوره اول حکومت خوان پرون ، بدلیل ممنوع شدن فعالیت حزب عدالت خواه، احزاب کوچکی متولد شدند که در حقیقت انشعاباتی از همان حزب بودند. این احزاب کوچک حوزه فعالیت خود را استانها قرار دادند و در سطح همان استان فعالیت می کردند. این احزاب استانی بعد از بازگشت دموکراسی  به کشور در سال 1983 هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ بدست گرفتن قدرت توسعه یافتند. تا حدی که چندین استاندار از این احزاب  کوچک توانستند در این ایالتها قدرت را بدست گیرند.
سازمانهای کارگری و همچنین نیروهای نظامی بصورت سیستماتیک نقش قابل توجهی را در سیاست کشور بازی می کنند. در این بین قدرت سیاسی کارگران به میزان قابل توجهی در دوره اصلاحات بازار آزاد در دهه 1990 میلادی و همچنین همراهی و همکاری رهبران سندیکاهای کارگری با دولت مننم تضعیف شد. به نظر می رسد از زمان تمرکز دولت و صنایع محلی بعنوان موتور مولد جامعه، سندیکاها  و انجمن های کارگری در تلاش برای بازگشت به جایگاه سابق خود هستند.
نیروهای مسلح تحت کنترل غیرنظامی هستند. پس از یک دوره حکومت نظامی، نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر که امروزه مشخص و اثبات شده است، رکود اقتصادی و شکست نظامی ، ارتش آرژانتین امروزه بیش از هر زمان دیگر تضعیف و در حقیقت خنثی شده است و بیشتر با جذب نیروهای داوطلب و بمنظور شرکت در برنامه های سازمان ملل در چارچوب حفظ صلح بین المللی کار می کنند در حالی که دولتهای منم و دلاروآ با کاهش بودجه سعی در کنترل  و تضعیف نظامیان کردند. دولت کرچنرها با " پاکسازی ایدئولوژیک" این سیاست را به شکل دیگری اجرا کرد.
تعدادی از احزاب متمایل به چپ و نیز اعضای بریده شده از حزب پرونیست در دهه 1990 اقدام به تشکیل حزبی با نام جبهه همبتسگی برای کشور کردند که در واقع حزب سوم کشور بود. این حزب در ماه اگوست 1997 با حزب رادیکال ائتلافی با نام اتحاد برای کار ، عدالت و آموزش و پرورش را بوجود آورد که توانست در سال 1999 در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده و در واقع رئیس جمهور از حزب رادیکال ( فرناندو دلاروآ) و معاون وی از حزب فره پاسو( کارلوس چاکو آلوارز) در ماه اکتبر سال 2000 ، آلوارز پس از افشای رسوائی مربوط به پرداخت رشوه ریاست جمهوری در محلس سنا استعفا داد. بنابراین ائتلاف و حتی فره پاسو عملا منحل شدند. علاوه بر این در بحبوحه بحران اقتصادی و شورش های جدی  ، رئیس جمهور فرناندو دلاروآ در تاریخ 21 دسامبر 2001 استعفا داد. این موضوع به میزان محبوبیت حزب رادیکال نیز آسیب بسیار جدی زد.
تلاش دو حزب در انتخابات سال 2003 ریاست جمهوری به ثمر نشست. پشتیبانی از جمهوری برابری طلب ( ARI) که به ابتکار خانم الیزا کاریو تشکیل شده، خود را بعنوان یک جبهه مترقی مبارزه با فساد  و بمنظور حفظ آرمان های مترقیانه و بدون وابستگی به دو حزب بزرگ کشور مطرح نمود. ARI  تا حدودی از مواضع مرکز- چپ اتخاد از بین رفته در طیف ایدئولوژیک قرار می گرفت. در انتخابات سراسری سال 2003 خانم کاریو در جایگاه چهارم قرار گرفت اما بلافاصله پس از آغاز بکار دولت نستور کرچنر و مشخص شدن اینکه کرچنر آرمان ها و اهداف مرکز- چپ را دنبال می کند محبوبیت این حزب بشدت کاهش یافت و در نهایت تقسیم شده و یک اتحاد جدید بنام ائتلاف مدنی در ژوئن 2007 فابیانا ریوس فرماندار استان سرزمین آتش از این حزب انتخاب شد و به اولین فرماندار متعلق به این حزب در کل کشور تبدیل شد.
بخش دوم حزب رادیکال که در واقع نزدیکان رئیس جمهور مستعفی ( دلاروآ) بودند، به رهبری لوپز مورفی ( وزیر اقتصاد دولت دلاروآ) حزب جدیدی را با نام Recrear ( تأسیس مجدد) افتتاح کردند. این حزب در واقع بخش راست میانه طبف رأی دهندگان بود. لوپز مورفی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2003 مقام سوم را کسب کرد. پس از نتایج ناآمید کننده این حزب در انتخابات سال 2005 و پیش از انتخابات سال 2007 او یک گروه از احزاب مستقر در استان و تعهد مائوریسیو مکری به تغییر در مرکز و راست ائتلاف، وی به «پبشنهاد وی جمهوریخواهان» (PRO) پیوست. پس از آن در انتخابات ریاست شهر خودمختار بوئنوس آیرس پیروز شد.


   
   
خط ۴۲۷: خط ۳۷۰:


== پرچم ==
== پرچم ==
اولین باری که این پرچم به نمایش گذاشته شد، درماه آگوست همان سال و برفراز کلیسای سان نیکلاس بود. در سال 1813 به صورت سرّی اجازه استفاده از آن داده شد ولی همچنان از بیم واکنش اسپانیا از اعلام استفاده از سمبلهای استقلال طلبانه، این موضوع  علنی نگردید.
اولین باری که این پرچم به نمایش گذاشته شد، درماه آگوست همان سال و برفراز کلیسای سان نیکلاس بود. در سال 1813 به صورت سرّی اجازه استفاده از آن داده شد ولی همچنان از بیم واکنش اسپانیا از اعلام استفاده از سمبلهای استقلال طلبانه، این موضوع  علنی نگردید.


خط ۴۹۹: خط ۴۴۳:
آرژانتینی ها بسیار به فرهنگ و کشور خود افتخار می کنند. آنها از سطح تحصیلات و آموزش خوبی بهره برده و انسانهایی سخت کوش هستند که علاقمندند انسان هایی مترقی و جهان وطنی دیده شوند. بدلیل اینکه 85 درصد جمعیت آرژانتین را مهاجرینی از [[ایتالیا]]، [[اسپانیا]]، [[اتریش]]، [[فرانسه]]، [[آلمان]]، [[انگلیس]]، [[پرتغال]]، [[روسیه]]، [[سوئیس]]، [[لهستان]] و [[خاورمیانه]] تشکیل می دهند، همچنان احساس ملیت در این کشور دیده نمی شود و بیشتر خود را براساس ملیت های اصلی می خوانند. ضرب المثلی معروف می گوید: آرژانتینی ها، ایتالیائی هایی هستند که اسپانیائی صحبت می کنند، انگلیسی فکر می کنند و فرانسوی لباس می پوشند. خانواده های آرژانتینی ، انسانهایی مذهبی و معتقد به اجرای احکام دینی و اصول اخلاقی بویژه در مورد خانواده خوانده می شوند.
آرژانتینی ها بسیار به فرهنگ و کشور خود افتخار می کنند. آنها از سطح تحصیلات و آموزش خوبی بهره برده و انسانهایی سخت کوش هستند که علاقمندند انسان هایی مترقی و جهان وطنی دیده شوند. بدلیل اینکه 85 درصد جمعیت آرژانتین را مهاجرینی از [[ایتالیا]]، [[اسپانیا]]، [[اتریش]]، [[فرانسه]]، [[آلمان]]، [[انگلیس]]، [[پرتغال]]، [[روسیه]]، [[سوئیس]]، [[لهستان]] و [[خاورمیانه]] تشکیل می دهند، همچنان احساس ملیت در این کشور دیده نمی شود و بیشتر خود را براساس ملیت های اصلی می خوانند. ضرب المثلی معروف می گوید: آرژانتینی ها، ایتالیائی هایی هستند که اسپانیائی صحبت می کنند، انگلیسی فکر می کنند و فرانسوی لباس می پوشند. خانواده های آرژانتینی ، انسانهایی مذهبی و معتقد به اجرای احکام دینی و اصول اخلاقی بویژه در مورد خانواده خوانده می شوند.


روی دیگر سکه آنست که مهاجر بودن اکثریت جامعه باعث شده که فاکتورهایی که برای معرفی یک جامعه متمرکز، منسجم و همگرا ارائه می شود، در مورد آرژانتین ممکن نباشد. به همین دلیل ارائه یک مدل برای رفتار و اخلاق خانواده آرژانتینی براساس آموزه ها ، سنن و فرهنگ آرژانتینی خیلی دقیق نخواهد بود. زندگی خانوادگی فعلی آرژانتینی ها براساس فاکتورهای مختلف از جمله؛ فرهنگ و سنتهای اجدادی ( کشوری که از آنجا به آرژانتین مهاجرت کرده اند)، مذهب، منطقه ای که اکنون ساکن شده اند، نژاد ، قوم و بالاخره درآمد  متفاوت بوده و قابل دسته بندی است.
در مورد آرژانتین گفته شد که در زمان استقلال، در این سرزمین حدود 8/1 میلیون نفر ساکن بوده اند و از اویل قرن بیستم به بعد و در نتیجه سیاستهای تشویقی دولتی، مهاجرتهای وسیع به این منطقه از کشورهای دیگر آغاز شده است. بنابراین می توان حدس زد که قدیمی ترین مهاجرتهای دستجمعی به آرژانتین کمی بیش از یکصد سال قبل بوده است و بصورت دقیق تر می توان گفت که اکثریت مهاجرین در قرن بیستم به این سرزمین مهاجرت نمودند که کمتر از یک قرن می باشد. این گروهها همچنان خود را به نام میهن سابق خود، ایتالیائی، فرانسوی، عرب و یا ارمنی می خوانند. البته همواره تلاشهایی صورت گرفته تا این احساس تقویت شود اما قطعا تحقق این موضوع نیازمند زمان بیشتری است.
در نتیجه ورود مهاجرین از ملتهای مختلف به این سرزمین و تعامل و آمیختگی آنها در طول زمان با یکدیگر و با فرهنگ بومی موجود، کم کم فرهنگی شکل گرفت که می توان با تساهل آن را "فرهنگ آرژانتینی" نام نهاد. نظام خانواده در این فرهنگ بدین صورت بود که پدر بصورت سنتی رئیس خانواده محسوب می شد و درآمد خانواده متکی به وی بود. مادر معمولا خانه دار بود؛ اگرچه سنت ساخت و یا بافت صنایع دستی در اختیار زنان جامعه آرژانتینی قرار داشت و مادرها به دختران و مادربزرگ ها این هنرها را به نوه ها نیز آموزش می دادند.
نکته جالب توجه این بود که زوج های جوان نیز در کنار پدر و مادر (عمدتا خانواده مرد ) دراتاق هایی که به همین منظور در قسمتی از خانه ساخته می شد، زندگی می کردند. شاید از این نظر شباهت هایی با خانواده های قدیم ایرانی نیز دارند. در آرژانتین البته این روزها چنین سنتی به ندرت و آن هم در روستاها ممکن است وجود داشته باشد و نظر غالب بدین صورت است که دختر نیز همانند پسر می تواند نسبت به موضوعاتی همچون یافتن شغل مناسب و ازدواج بصورت مستقل اقدام نماید. ضمن اینکه زوج های جوان مستقلا در خصوص مکان زندگی خود تصمیم گیری می نمایند.
براساس آمار رسمی موسسه ملی اطلاعات و آمار آرژانتین بیش از 60 درصد آرژانتینی ها صاحب خانه بوده و بقیه یا مستأجر بوده و یا در خانه پدری زندگی می کنند. در شهر 13 میلیونی بوئنوس آیرس که قریب یک سوم جمعیت کشور را در خود جای داده است، شهر به دو قسمت ویلائی نشین و آپارتمان نشین تقسیم شده است. قسمت ویلائی نشین، بسبار کوچک بوده و بخش اعظم بوئنوس آیرس را برج های بلند احاطه کرده است.
جامعه آرژانتین یک جامعه صنعتی کشاورزی است. بنابراین می توان حدس زد که در بخش کشاورزی که قسمت فعال و قابل توجهی از کشور را به خود اختصاص داده است، نوع سنت ها ، فرهنگ ها و آداب و رسوم متفاوت باشد. بعنوان مثال مدل گائوچوئی(گاوچرانی)  که لباس های مردانه ای متشکل از شلوارهای گشاد و خاص، همراه با کلاه مخصوص همچنان در مزارع بزرگ گاوداری در اطراف بوئنوس آیرس و مناطق دیگر دیده می شود. روستاها و شهرک های بزرگ دیگر که به مجموعه ای از زمین های کشاورزی و دامداری بویژه پرورش گوسفند می باشد، در پاتاگونیا دیده می شود.در این بخش نیز لباس های سنتی در بین کشاورزان و دامداران همچنان مرسوم است.
تخمین زده می شود که حدود 500 هزار بومی آرژانتینی هنوز وجود دارند که در روستاهای دور و یا شهرهای کوجک شمال کشور در منطقه Wichi  که منطقه باتلاقی نزدیک رودخانه Pilcomayo می باشد و یا منطقه ماپوچه در استان نئوکین زندگی می کنند. این بومیان که باید آنها را ملت اصلی آرژانتین و صاحبان واقعی فرهنگ این کشور دانست ، همچنان طبق رسوم و فرهنگ خود عمل می کنند.


در کل می توان گفت که اگرچه بسیاری از آرژانتینی ها زندگی سنتی خود را حفظ کرده اند اما همین روشها ، برگرفته از روش زندگی سنتی اروپا در بخشهای ایتالیا، فرانسه و اسپانیا می باشد.
می توان گفت که اگرچه بسیاری از آرژانتینی ها زندگی سنتی خود را حفظ کرده اند اما همین روشها ، برگرفته از روش زندگی سنتی اروپا در بخشهای ایتالیا، فرانسه و اسپانیا می باشد.


   
   
۱٬۰۰۷

ویرایش