شیخ محمد حسين بن على آل كاشف الغطاء منادی وحدت (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
آل کاشف‌الغطاء خاندانی محترم از علمای شيعی امامی عراق در سده‌های 13 و 14 هجری‌اند. افراد اين خاندان از قبيله بنی‌مالک هستند و گفته شده از مالک بن حارث بن عبد يغوث معروف به اشتر‌نخعی (متوفای 37 ق) صحابی بنام امام علی(عليه السلام) نسب می‌برند. <ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 100 و امين عاملی، اعيان الشيعه (قطع بزرگ)، (بيروت، 1407 ق)، ج 4، ص 99، شماره 300.</ref> در اين نوشته از كتاب دائرة المعارف بزرگ اسلامی استفاده‌های فراوان برده شده است. از اين‌رو به افراد آن مالکی نيز گفته شده است. نياکان آنان در «جناجيه» يا «جناجيا» و يا «قناقيا»، از روستاهای اطراف شهر حله می‌زيستند و در اواخر سده12هجری يکی از بزرگان و متقدمان اين خاندان يعنی «خضر بن يحيی» (متوفای 1180 ق) به نجف کوچيد و بدين جهت افراد آل کاشف‌الغطاء به «جناجی» نيز شهرت يافتند. <ref>امين عاملی، همان، ج 4، ص 100.</ref> از آل کاشف‌الغطاء عالمان معروفی برخاسته‌اند که هر کدام در روزگار خود منشأ آثار مهم علمی و سياسی در عراق و ايران و برخی از کشورهای اسلامی و جوامع شيعی بوده‌اند. شخصيت‌های علمی و سياسی خاندان کاشف‌الغطاء اينان‌اند که بر اساس سال وفات، ذکر شده‌اند:
آل کاشف‌الغطاء خاندانی محترم از علمای شيعی امامی عراق در سده‌های 13 و 14 هجری‌اند. افراد اين خاندان از قبيله بنی‌مالک هستند و گفته شده از مالک بن حارث بن عبد يغوث معروف به اشتر‌نخعی (متوفای 37 ق) صحابی بنام امام علی(عليه السلام) نسب می‌برند. <ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ص 100 و امين عاملی، اعيان الشيعه (قطع بزرگ)، (بيروت، 1407 ق)، ج 4، ص 99، شماره 300.</ref> در اين نوشته از كتاب دائرة المعارف بزرگ اسلامی استفاده‌های فراوان برده شده است. از اين‌رو به افراد آن مالکی نيز گفته شده است. نياکان آنان در «جناجيه» يا «جناجيا» و يا «قناقيا»، از روستاهای اطراف شهر حله می‌زيستند و در اواخر سده12هجری يکی از بزرگان و متقدمان اين خاندان يعنی «خضر بن يحيی» (متوفای 1180 ق) به نجف کوچيد و بدين جهت افراد آل کاشف‌الغطاء به «جناجی» نيز شهرت يافتند. <ref>امين عاملی، همان، ج 4، ص 100.</ref> از آل کاشف‌الغطاء عالمان معروفی برخاسته‌اند که هر کدام در روزگار خود منشأ آثار مهم علمی و سياسی در عراق و ايران و برخی از کشورهای اسلامی و جوامع شيعی بوده‌اند. شخصيت‌های علمی و سياسی خاندان کاشف‌الغطاء اينان‌اند که بر اساس سال وفات، ذکر شده‌اند:


1ـ «[[جعفر بن خضر بن يحيی جناجی حلی نجفی]]» معروف به «شيخ جعفر کاشف‌الغطاء» (1227ـ1156ق) بنيان‌گذار آل کاشف‌الغطاء و معروف به جعفر کبير و شيخ مشايخ. وی پس از آن که اثر فقهی مشهور خود «کشف الغطاء» را نوشت به «کاشف‌الغطاء» ملقب گشت. وی هم مجتهدی پارسا و اهل عبادت بود و هم مرجعی بيدار و مبارزی خستگی‌ناپذير. مبارزات او در برابر يورش وهابيون به نجف، و هم‌چنين در برابر متجاوزان روسی که بخش‌هايی از ايران را اشغال کرده بودند، در تاريخ مسطور است.
1ـ «[[جعفر بن خضر بن يحيی جناجی حلی نجفی]]» معروف به «شيخ جعفر کاشف‌الغطاء» (1227ـ1156ق) بنيان‌گذار آل کاشف‌الغطاء و معروف به جعفر کبير و شيخ مشايخ. وی پس از آن که اثر فقهی مشهور خود «کشف الغطاء» را نوشت به «کاشف‌الغطاء» ملقب گشت. وی هم مجتهدی پارسا و اهل عبادت بود و هم مرجعی بيدار و مبارزی خستگی‌ناپذير. مبارزات او در برابر يورش وهابيون به نجف، و همچنين در برابر متجاوزان روسی که بخش‌هايی از ايران را اشغال کرده بودند، در تاريخ مسطور است.


2ـ «[[موسی بن جعفر (کاظم) آل کاشف‌الغطاء]]» (1243 ـ1180ق) فقيه، اصولی، اديب و شاعر و فرزند ارشد «شيخ جعفر کاشف‌الغطاء». وی در حيات پدر از ياران او در تدريس، فتوا و حل و فصل مرافعات و مراجعات مردم بود. برخی از علماء وی را در دقت نظر علمی و فقهی بر پدرش ترجيح داده‌اند. همان، ج 10، ص 178، شماره 595. شاگردان بسياری از جمله برادرش شيخ حسن آل کاشف‌الغطاء (1262 ـ1201ق) و شيخ محمد حسن معروف به «صاحب جواهر» از حوزه درس او بهره‌گرفته‌اند.
2ـ «[[موسی بن جعفر (کاظم) آل کاشف‌الغطاء]]» (1243 ـ1180ق) فقيه، اصولی، اديب و شاعر و فرزند ارشد «شيخ جعفر کاشف‌الغطاء». وی در حيات پدر از ياران او در تدريس، فتوا و حل و فصل مرافعات و مراجعات مردم بود. برخی از علماء وی را در دقت نظر علمی و فقهی بر پدرش ترجيح داده‌اند. همان، ج 10، ص 178، شماره 595. شاگردان بسياری از جمله برادرش شيخ حسن آل کاشف‌الغطاء (1262 ـ1201ق) و شيخ محمد حسن معروف به «صاحب جواهر» از حوزه درس او بهره‌گرفته‌اند.
خط ۵۲: خط ۵۲:
12ـ «[[مرتضی بن عباس آل کاشف‌الغطاء]]» (1349 ـ1291ق) فقيه، اصولی، متکلم، نويسنده و شاعر. در نجف زاده شد. علم اصول را نزد آخوند خراسانی (متوفای 1329ق) و فقه را نزد سيدمحمدکاظم يزدی فرا گرفت. وی آثار متعدد فقهی و اصولی به صورت نثر و شعر از خود برجای گذاشته و برخی از آثار او در رد شبهات وهابيه نوشته شده است.<ref>حرزالدين، همان، ج 2، ص 408.</ref>
12ـ «[[مرتضی بن عباس آل کاشف‌الغطاء]]» (1349 ـ1291ق) فقيه، اصولی، متکلم، نويسنده و شاعر. در نجف زاده شد. علم اصول را نزد آخوند خراسانی (متوفای 1329ق) و فقه را نزد سيدمحمدکاظم يزدی فرا گرفت. وی آثار متعدد فقهی و اصولی به صورت نثر و شعر از خود برجای گذاشته و برخی از آثار او در رد شبهات وهابيه نوشته شده است.<ref>حرزالدين، همان، ج 2، ص 408.</ref>


13ـ «[[علی بن محمدرضا آل کاشف‌الغطاء]]» (1350 ـ1267ق) عالم، اديب، مورخ و شاعر. در نجف تولد يافت و در همان جا مراتب علمی و تربيتی را طی کرد. وی در رفع مشکلات اجتماعی مردم اهتمام داشت و نزد حاکمان عثمانی بغداد دارای نفوذ بود. با سری پاشا، حاکم بغداد که از اديبان و ادب دوستان به شمار می‌آمد، دوستی داشت و او را مدح بسيار گفت. در 1295ق سفری به ايران کرد و مدت هفت سال در شهرهای [[تهران]]، [[اصفهان]]، شيراز، و مشهد ماند و 1302ق به نجف بازگشت. وی هم‌چنين سفرهايی به شام، حجاز، مصر، اسلامبول و هند داشت. مهم‌ترين اثر او کتاب الحصون المنيعه فی طبقات الشيعه است که طرح اصلی کتاب در دوازده جلد بوده است اما توانست هفت جلد آن را به اتمام برساند. اثر ديگر او سمير الحاضر و انيس المسافر در پنج جلد است که کشکول‌گونه است.
13ـ «[[علی بن محمدرضا آل کاشف‌الغطاء]]» (1350 ـ1267ق) عالم، اديب، مورخ و شاعر. در نجف تولد يافت و در همان جا مراتب علمی و تربيتی را طی کرد. وی در رفع مشکلات اجتماعی مردم اهتمام داشت و نزد حاکمان عثمانی بغداد دارای نفوذ بود. با سری پاشا، حاکم بغداد که از اديبان و ادب دوستان به شمار می‌آمد، دوستی داشت و او را مدح بسيار گفت. در 1295ق سفری به ايران کرد و مدت هفت سال در شهرهای [[تهران]]، [[اصفهان]]، شيراز، و مشهد ماند و 1302ق به نجف بازگشت. وی همچنين سفرهايی به شام، حجاز، مصر، اسلامبول و هند داشت. مهم‌ترين اثر او کتاب الحصون المنيعه فی طبقات الشيعه است که طرح اصلی کتاب در دوازده جلد بوده است اما توانست هفت جلد آن را به اتمام برساند. اثر ديگر او سمير الحاضر و انيس المسافر در پنج جلد است که کشکول‌گونه است.


14ـ «[[هادی بن عباس آل کاشف‌الغطاء]]» (1361ـ1289ق) فقيه، مورخ، محقق، اديب و شاعر. در نجف ديده به جهان گشود. فقه و اصول را نزد شيخ الشريعه اصفهانی، سيدمحمدکاظم يزدی و شيخ محمد طه نجف (متوفای 1329ق) خواند. در شعر و ادب شهرت او تا بدان جا رفت که او را از بنيان‌گذاران نهضت ادبی سده چهارده در عراق دانسته‌اند. از وی آثار متنوعی بر جای مانده است که آقابزرگ در الذريعه به آنها اشاره نموده است. <ref>امين عاملی، اعيان الشيعه، ج 10، ص 231 و آقا بزرگ تهرانی، الذريعة الی تصانيف الشيعة، ج 1، ص 303.</ref>
14ـ «[[هادی بن عباس آل کاشف‌الغطاء]]» (1361ـ1289ق) فقيه، مورخ، محقق، اديب و شاعر. در نجف ديده به جهان گشود. فقه و اصول را نزد شيخ الشريعه اصفهانی، سيدمحمدکاظم يزدی و شيخ محمد طه نجف (متوفای 1329ق) خواند. در شعر و ادب شهرت او تا بدان جا رفت که او را از بنيان‌گذاران نهضت ادبی سده چهارده در عراق دانسته‌اند. از وی آثار متنوعی بر جای مانده است که آقابزرگ در الذريعه به آنها اشاره نموده است. <ref>امين عاملی، اعيان الشيعه، ج 10، ص 231 و آقا بزرگ تهرانی، الذريعة الی تصانيف الشيعة، ج 1، ص 303.</ref>
خط ۶۰: خط ۶۰:
در ميان دانشمندان و عالمان اين سلسله، برخی از آنها نقش قابل توجهی در عرصه اجتماع و سياست داشته‌اند. نخستين فرد اين خاندان آيت‌الله شيخ جعفر کاشف‌الغطاء، مرجعی‌بيدار و مبارزی خستگی‌ناپذير بود. او هنگام يورش وهابيون به نجف، همراه شماری از روحانيون و مردم منطقه، به نبرد با وهابی‌ها پرداخت. آيت‌الله شيخ جعفر در سال 1215ق که دولت روسيه بخش‌هايی از ايران را اشغال کرد، فتوای جهاد عليه متجاوزان صادر نمود و به فتحعلی‌شاه قاجار اجازه داد از سوی او به فرماندهی سپاه، مردم را به جنگ فرا خواند.
در ميان دانشمندان و عالمان اين سلسله، برخی از آنها نقش قابل توجهی در عرصه اجتماع و سياست داشته‌اند. نخستين فرد اين خاندان آيت‌الله شيخ جعفر کاشف‌الغطاء، مرجعی‌بيدار و مبارزی خستگی‌ناپذير بود. او هنگام يورش وهابيون به نجف، همراه شماری از روحانيون و مردم منطقه، به نبرد با وهابی‌ها پرداخت. آيت‌الله شيخ جعفر در سال 1215ق که دولت روسيه بخش‌هايی از ايران را اشغال کرد، فتوای جهاد عليه متجاوزان صادر نمود و به فتحعلی‌شاه قاجار اجازه داد از سوی او به فرماندهی سپاه، مردم را به جنگ فرا خواند.


همچنين آيت‌الله شيخ [[علی کاشف‌الغطاء]] (پدر شخصيت مورد بحث) يکی ديگر از مجتهدان بيدار نجف بود. وی به‌طور رسمی به دومين کنگره تحقيقات اسلامی در [[قاهره]] دعوت شد. موضوع سخن‌رانی او در اين کنگره مسئله [[فلسطين]] بود. هم‌چنين وی در همين فرصت که مصادف با ايام عاشورا و شهادت [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسين(عليه السلام)بود]]، در قاهره سخن‌رانی نمود و اين سخن‌رانی از راديو صوت العرب پخش شد. پخش سخن‌رانی درباره عاشورا توسط اين مرجع بزرگ شيعی، تأثير شگرفی برای مذهب تشيع در مصر داشت که از دوران حکمرانی ايوبيان به بعد سابقه نداشته است.<br>
همچنين آيت‌الله شيخ [[علی کاشف‌الغطاء]] (پدر شخصيت مورد بحث) يکی ديگر از مجتهدان بيدار نجف بود. وی به‌طور رسمی به دومين کنگره تحقيقات اسلامی در [[قاهره]] دعوت شد. موضوع سخن‌رانی او در اين کنگره مسئله [[فلسطين]] بود. همچنين وی در همين فرصت که مصادف با ايام عاشورا و شهادت [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسين(عليه السلام)بود]]، در قاهره سخن‌رانی نمود و اين سخن‌رانی از راديو صوت العرب پخش شد. پخش سخن‌رانی درباره عاشورا توسط اين مرجع بزرگ شيعی، تأثير شگرفی برای مذهب تشيع در مصر داشت که از دوران حکمرانی ايوبيان به بعد سابقه نداشته است.<br>
اکنون با صرف‌نظر از معرفی تفصيلی افراد ديگر اين خاندان، به بررسی زندگی و شخصيت کاشف‌الغطاء می‌پردازيم.
اکنون با صرف‌نظر از معرفی تفصيلی افراد ديگر اين خاندان، به بررسی زندگی و شخصيت کاشف‌الغطاء می‌پردازيم.


== محمدحسين بن علی آل کاشف‌الغطاء، (1294ـ1373ق) ==
== محمدحسين بن علی آل کاشف‌الغطاء، (1294ـ1373ق) ==
وی فقيه، اصولی، اديب، محدث، نويسنده، سخنور، شاعر و از عالمان مبارز و بنام آل کاشف‌الغطاء است که در سال 1294ق در نجف تولد يافت. مقدمات علوم و ادبيات، هيأت، حساب و هندسه را آموخت. آنگاه خارج فقه و اصول را از سيدکاظم يزدی، شيخ آقارضا اصفهانی و آخوند خراسانی؛ کلام را از ميرزا باقر اصطهباناتی (متوفای 1326ق)، شيخ احمد شيرازی و شيخ محمدرضا نجف‌آبادی؛ و حديث را از حاج ميرزا حسين نوری فرا گرفت و خود از فقيهان و عالمان چيره‌دست گرديد. در جوانی به حکمت، فلسفه و عرفان روی آورد و دامنه معلومات خود را گسترش داد. او خود در‌اين‌باره می‌گويد: «تمام کتاب‌های صدرالمتألهين ملا صدرا، از مشاعر، عرشيه و شرح هدايه تا اسفار و شرح اصول کافی را نزد استادان خبره فرا گرفتم».<br>
وی فقيه، اصولی، اديب، محدث، نويسنده، سخنور، شاعر و از عالمان مبارز و بنام آل کاشف‌الغطاء است که در سال 1294ق در نجف تولد يافت. مقدمات علوم و ادبيات، هيأت، حساب و هندسه را آموخت. آنگاه خارج فقه و اصول را از سيدکاظم يزدی، شيخ آقارضا اصفهانی و آخوند خراسانی؛ کلام را از ميرزا باقر اصطهباناتی (متوفای 1326ق)، شيخ احمد شيرازی و شيخ محمدرضا نجف‌آبادی؛ و حديث را از حاج ميرزا حسين نوری فرا گرفت و خود از فقيهان و عالمان چيره‌دست گرديد. در جوانی به حکمت، فلسفه و عرفان روی آورد و دامنه معلومات خود را گسترش داد. او خود در‌اين‌باره می‌گويد: «تمام کتاب‌های صدرالمتألهين ملا صدرا، از مشاعر، عرشيه و شرح هدايه تا اسفار و شرح اصول کافی را نزد استادان خبره فرا گرفتم».<br>
وی هم‌چنين به مطالعه ديوان اشعار مولوی، جامی و ديگر شاعران پارسی‌گوی پرداخت. آشنايی او به زبان فارسی سبب شد تا با اشعار عرفانی شاعران ايرانی مأنوس شود، اما هيچ گاه از ادبيات و اشعار شاعران عرب غفلت نورزيد. وی ذوق شعری نيز داشت و در آغاز نوجوانی شعر می‌سرود. وی که در سن هيجده سالگی در درس آخوند خراسانی و سيدکاظم يزدی حضور يافت، جزء جوان‌ترين شاگردان درس آنها به شمار می‌رفت. وی پس از بيست سال تحصيل، به حد کمال رسيد سپس با تشکيل حلقه درسی آموخته‌هايش را به شاگردانش انتقال داد.<br>
وی همچنين به مطالعه ديوان اشعار مولوی، جامی و ديگر شاعران پارسی‌گوی پرداخت. آشنايی او به زبان فارسی سبب شد تا با اشعار عرفانی شاعران ايرانی مأنوس شود، اما هيچ گاه از ادبيات و اشعار شاعران عرب غفلت نورزيد. وی ذوق شعری نيز داشت و در آغاز نوجوانی شعر می‌سرود. وی که در سن هيجده سالگی در درس آخوند خراسانی و سيدکاظم يزدی حضور يافت، جزء جوان‌ترين شاگردان درس آنها به شمار می‌رفت. وی پس از بيست سال تحصيل، به حد کمال رسيد سپس با تشکيل حلقه درسی آموخته‌هايش را به شاگردانش انتقال داد.<br>
در حوزه درس او که عمدتاً در مسجد هندی نجف و آرامگاه ميرزای شيرازی تشکيل می‌شد، تعداد قابل توجهی از علماء و طلاب شرکت می‌کردند. اندک اندک آوازه علمی او گسترش يافت و به عنوان مجتهدی توانا در [[حوزه علميه نج]]ف مطرح گرديد. پافشاری مردم در تقليد از او، سبب شد تا فتواهای خويش را در ضمن فتاوای آيت‌الله سيد محمد کاظم يزدی به چاپ برساند. از ميان صدها شرح بر کتاب عروه الوثقی، شرح او نخستين شرح بر اين کتاب به شمار می‌آيد. وی مورد توجه ويژه سيدمحمدکاظم يزدی بود و سيد پاسخ بسياری از پرسش‌های علمی و فقهی را به او واگذار می‌کرد. پس از درگذشت برادرش شيخ احمد (متوفای 1344ق) با وجود مرجعيت عام آيت‌الله سيدابوالحسن اصفهانی، به مقام مرجعيت رسيد و کسانی در [[هند]]، [[ايران]]، [[قطيف]]، [[افغانستان]]، [[مسقط]] و عشاير عراق از او تقليد می‌کردند.
در حوزه درس او که عمدتاً در مسجد هندی نجف و آرامگاه ميرزای شيرازی تشکيل می‌شد، تعداد قابل توجهی از علماء و طلاب شرکت می‌کردند. اندک اندک آوازه علمی او گسترش يافت و به عنوان مجتهدی توانا در [[حوزه علميه نج]]ف مطرح گرديد. پافشاری مردم در تقليد از او، سبب شد تا فتواهای خويش را در ضمن فتاوای آيت‌الله سيد محمد کاظم يزدی به چاپ برساند. از ميان صدها شرح بر کتاب عروه الوثقی، شرح او نخستين شرح بر اين کتاب به شمار می‌آيد. وی مورد توجه ويژه سيدمحمدکاظم يزدی بود و سيد پاسخ بسياری از پرسش‌های علمی و فقهی را به او واگذار می‌کرد. پس از درگذشت برادرش شيخ احمد (متوفای 1344ق) با وجود مرجعيت عام آيت‌الله سيدابوالحسن اصفهانی، به مقام مرجعيت رسيد و کسانی در [[هند]]، [[ايران]]، [[قطيف]]، [[افغانستان]]، [[مسقط]] و عشاير عراق از او تقليد می‌کردند.


خط ۸۱: خط ۸۱:
«فقيه بر کارهای مردم و هر چه که مورد نياز نظام و جامعه اسلامی است، ولايت دارد. ولايت فقيه همه مواردی را که به مصلحت اسلام و مسلمانان است، در بر می‌گيرد».
«فقيه بر کارهای مردم و هر چه که مورد نياز نظام و جامعه اسلامی است، ولايت دارد. ولايت فقيه همه مواردی را که به مصلحت اسلام و مسلمانان است، در بر می‌گيرد».
امام خمينی(رحمه الله) درباره ولايت فقيه و عقيده کاشف‌الغطاء در‌اين‌باره می‌گويد: «ولايتی که برای پيامبران(صلی الله عليه وآله) و امامان(عليهم السلام)است، برای فقيه نيز ثابت است. موضوع ولايت فقيه چيز تازه‌ای نيست که ما آورده باشيم بلکه اين مسئله از اول، مورد بحث بوده است. مرحوم کاشف‌الغطاء نيز بسياری از اين مطالب را فرموده‌اند».<br>
امام خمينی(رحمه الله) درباره ولايت فقيه و عقيده کاشف‌الغطاء در‌اين‌باره می‌گويد: «ولايتی که برای پيامبران(صلی الله عليه وآله) و امامان(عليهم السلام)است، برای فقيه نيز ثابت است. موضوع ولايت فقيه چيز تازه‌ای نيست که ما آورده باشيم بلکه اين مسئله از اول، مورد بحث بوده است. مرحوم کاشف‌الغطاء نيز بسياری از اين مطالب را فرموده‌اند».<br>
کاشف‌الغطاء فقيه را در مورد منابع طبيعی و انفال، تنها مرجع تصميم‌گيری می‌داند. وی هم‌چنين در مسائل مستحدثه زودتر از ديگران فتوا می‌ داد. جعفر خليلی، روزنامه‌نگار و نويسنده مشهور عراقی می‌گويد: «در سخن‌رانی خود به مناسبت فوت آيت‌الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سيدابوالحسن اصفهانی]] گفتم: سيد ابوالحسن نخستين مجتهدی بود که حکم کرد زنی که شوهرش به پنج سال زندان محکوم شده است، می‌تواند تقاضای طلاق بکند». خليلی می‌گويد: «از او پرسيدم دليل فقهی حکم شما چيست؟ وی گفت: مجتهد قانون‌گذار است».
کاشف‌الغطاء فقيه را در مورد منابع طبيعی و انفال، تنها مرجع تصميم‌گيری می‌داند. وی همچنين در مسائل مستحدثه زودتر از ديگران فتوا می‌ داد. جعفر خليلی، روزنامه‌نگار و نويسنده مشهور عراقی می‌گويد: «در سخن‌رانی خود به مناسبت فوت آيت‌الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سيدابوالحسن اصفهانی]] گفتم: سيد ابوالحسن نخستين مجتهدی بود که حکم کرد زنی که شوهرش به پنج سال زندان محکوم شده است، می‌تواند تقاضای طلاق بکند». خليلی می‌گويد: «از او پرسيدم دليل فقهی حکم شما چيست؟ وی گفت: مجتهد قانون‌گذار است».


== سفرهای وحدت‌آفرين او ==
== سفرهای وحدت‌آفرين او ==
شيخ محمدحسين از آگاهی‌های دينی و سياسی برخوردار بود. هم جوهر ديانت اسلامی و تاريخ گذشته امت اسلامی را می‌شناخت و هم وضع کنونی و سياست حاکمان روزگار خود را در می‌يافت. او از مصلحان اسلامی سده اخير در جهان اسلام است. وی با اين که تحت تأثير آرای اصلاحی و انقلابی پيشگامان حرکت بيداری مسلمانان مانند سيدجمال الدين اسدآبادی و [[شیخ محمد عبده|شيخ محمد عبده]] و ديگران بود، اما عمق انديشه او و آشنايی با سياست و مسائل زمان، صراحت در گفتار و شجاعت در عمل، جايگاه فقهی و مرجعيت دينی، برجستگی ويژه‌ای به او بخشيد و آموزش‌های اصلاحی او را کارساز کرد. از اين رو در همان حال که وظايف يک عالم دينی را انجام می‌داد، وقت خود را صرف مسائل عمده سياسی و اجتماعی و آگاهيدن ملل مسلمان و ستيز با امپرياليسم و صهيونيسم می‌کرد. سفرهای وی به کشورهای اسلامی، يکی از شيوه‌های عملی او برای بيدارسازی امت اسلامی و بخشی از اهتمام وی به امور مسلمانان بود.
شيخ محمدحسين از آگاهی‌های دينی و سياسی برخوردار بود. هم جوهر ديانت اسلامی و تاريخ گذشته امت اسلامی را می‌شناخت و هم وضع کنونی و سياست حاکمان روزگار خود را در می‌يافت. او از مصلحان اسلامی سده اخير در جهان اسلام است. وی با اين که تحت تأثير آرای اصلاحی و انقلابی پيشگامان حرکت بيداری مسلمانان مانند سيدجمال الدين اسدآبادی و [[شیخ محمد عبده|شيخ محمد عبده]] و ديگران بود، اما عمق انديشه او و آشنايی با سياست و مسائل زمان، صراحت در گفتار و شجاعت در عمل، جايگاه فقهی و مرجعيت دينی، برجستگی ويژه‌ای به او بخشيد و آموزش‌های اصلاحی او را کارساز کرد. از اين رو در همان حال که وظايف يک عالم دينی را انجام می‌داد، وقت خود را صرف مسائل عمده سياسی و اجتماعی و آگاهيدن ملل مسلمان و ستيز با امپرياليسم و صهيونيسم می‌کرد. سفرهای وی به کشورهای اسلامی، يکی از شيوه‌های عملی او برای بيدارسازی امت اسلامی و بخشی از اهتمام وی به امور مسلمانان بود.


نخستين بار در انديشه گفت‌وگو با دانشمندان اهل سنت و برقراری وحدت بين شيعه و سنی در سال 1328 ق به حجاز سفر کرد و کتاب نزهة السمر و نهزة السفر سفرنامه حج اوست. سپس به دمشق رفت و در آن جا با علمای سنی درباره مشکلات جهان اسلام و لزوم وحدت مسلمانان، به گفت‌وگو پرداخت. پس از آن به بيروت عزيمت کرد و دو ماه در آن جا ماندگار شد و ضمن ديدار با مردم و علمای اين شهر، توانست برخی از آثارش را در آن جا به چاپ برساند. وی هم‌چنين سفری به صيدا داشت و در اقامت سه ماهه‌اش در اين شهر، با عالمان سنی مانند شيخ سليم بشری و شيخ محمد نجيب مطيعی (مفتی حقانيه) ديدار و گفت‌وگو کرد. وی قبل از ترک لبنان در آن جا ازدواج نمود سپس عازم مصر شد و در آن کشور با عالمان سنی گفت‌وگو کرد و برای دانشجويان دانشگاه [[الازهر]]، جلسه درس تشکيل داد و در چند کليسای [[قاهره]] سخنانی ايراد کرد. او عقايد خود را درباره مسيحيت، در کتاب التوضيح فی بيان ما هو الانجيل و من هو المسيح در دو جلد نوشت و خرافات را از چهره [[حضرت عیسی|حضرت مسيح(عليه السلام)و]] انجيل زدود.
نخستين بار در انديشه گفت‌وگو با دانشمندان اهل سنت و برقراری وحدت بين شيعه و سنی در سال 1328 ق به حجاز سفر کرد و کتاب نزهة السمر و نهزة السفر سفرنامه حج اوست. سپس به دمشق رفت و در آن جا با علمای سنی درباره مشکلات جهان اسلام و لزوم وحدت مسلمانان، به گفت‌وگو پرداخت. پس از آن به بيروت عزيمت کرد و دو ماه در آن جا ماندگار شد و ضمن ديدار با مردم و علمای اين شهر، توانست برخی از آثارش را در آن جا به چاپ برساند. وی همچنين سفری به صيدا داشت و در اقامت سه ماهه‌اش در اين شهر، با عالمان سنی مانند شيخ سليم بشری و شيخ محمد نجيب مطيعی (مفتی حقانيه) ديدار و گفت‌وگو کرد. وی قبل از ترک لبنان در آن جا ازدواج نمود سپس عازم مصر شد و در آن کشور با عالمان سنی گفت‌وگو کرد و برای دانشجويان دانشگاه [[الازهر]]، جلسه درس تشکيل داد و در چند کليسای [[قاهره]] سخنانی ايراد کرد. او عقايد خود را درباره مسيحيت، در کتاب التوضيح فی بيان ما هو الانجيل و من هو المسيح در دو جلد نوشت و خرافات را از چهره [[حضرت عیسی|حضرت مسيح(عليه السلام)و]] انجيل زدود.


کاشف‌الغطاء در روزهای آخر ماه صفر سال 1331 تصميم به ترک مصر و بازگشت به عراق گرفت، ولی شيخ محمد نجيب، از وی خواست تا سفرش را به عقب بيندازد و در جشن‌هايی که به مناسبت تولد [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد(صلی الله عليه وآله)]] در ماه [[ربیع الاول|ربيع‌الاول]] در [[مصر]] برگزار می‌شد شرکت کند و او نيز پذيرفت. سفر سه ساله او در اين دوره، با آغاز جنگ جهانی اول در سال 1332ق پايان پذيرفت. انگلستان بسياری از شهرهای عراق را تصرف کرده بود، از اين‌رو وی به [[عراق]] برگشت و به خط مقدم جبهه پيوست و با سربازان اشغالگر انگليسی به نبرد پرداخت.
کاشف‌الغطاء در روزهای آخر ماه صفر سال 1331 تصميم به ترک مصر و بازگشت به عراق گرفت، ولی شيخ محمد نجيب، از وی خواست تا سفرش را به عقب بيندازد و در جشن‌هايی که به مناسبت تولد [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد(صلی الله عليه وآله)]] در ماه [[ربیع الاول|ربيع‌الاول]] در [[مصر]] برگزار می‌شد شرکت کند و او نيز پذيرفت. سفر سه ساله او در اين دوره، با آغاز جنگ جهانی اول در سال 1332ق پايان پذيرفت. انگلستان بسياری از شهرهای عراق را تصرف کرده بود، از اين‌رو وی به [[عراق]] برگشت و به خط مقدم جبهه پيوست و با سربازان اشغالگر انگليسی به نبرد پرداخت.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش