کانادا: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۴۶۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
== اسلام‌شناسی در کانادا ==
== اسلام‌شناسی در کانادا ==


دانشگاه‌های مختلفی در کانادا گروه مطالعات اسلامی دارند. هرچند بسیاری از پژوهش‍‌گران وضعیت اسلام‌شناسی در دانشگاه‌های کانادا را با دانشگاه‌های امریکا مقایسه می‌کنند و بر وضعیت نامطوب مطالعات اسلامی در دانشگاه‌های کانادا دست می‌گذارند کارهای خوبی در این چند دهه در زمینۀ اسلام‌شناسی در کانادا صورت گرفته‌اند. <ref>تکیم، نامۀ فرهنگی کانادا، ش ۳.</ref> مقایسۀ وضعیت اسلام‌شناسی در کانادا و امریکا از آن بابت درست نیست که نه کانادا از جهت کمی میزان دانشگاه‌های امریکا را دارد و نه به میزانی که امریکاییان – به‌خصوص پس از رخداد ۱۱ سپتامبر – بر مطالعات اسلامی توجه کرده‌اند و سرمایه‌گذاری کرده‌اند در این زمینه هزینه نموده‌اند. با این همه در میان مؤسسه‌ها و گروه‌های دانشگاهی که در کانادا در حوزۀ اسلام‌شناسی فعالیت می‌کنند این گروه‌ها وضعیت اسلام‌‎شناسی در دانشگاه‌ مک‌گیل بهتر و بیش‌تر از دانشگاه‌های دیگر کانادا است.
دانشگاه‌های مختلفی در کانادا گروه مطالعات اسلامی دارند. هرچند بسیاری از پژوهش‍‌گران وضعیت اسلام‌شناسی در دانشگاه‌های کانادا را با دانشگاه‌های [[آمریکا]] مقایسه می‌کنند و بر وضعیت نامطوب مطالعات اسلامی در دانشگاه‌های کانادا دست می‌گذارند کارهای خوبی در این چند دهه در زمینۀ اسلام‌شناسی در کانادا صورت گرفته‌اند. <ref>تکیم، نامۀ فرهنگی کانادا، ش ۳.</ref> مقایسۀ وضعیت اسلام‌شناسی در کانادا و آمریکا از آن بابت درست نیست که نه کانادا از جهت کمی میزان دانشگاه‌های امریکا را دارد و نه به میزانی که امریکاییان – به‌خصوص پس از رخداد ۱۱ سپتامبر – بر مطالعات اسلامی توجه کرده‌اند و سرمایه‌گذاری کرده‌اند در این زمینه هزینه نموده‌اند. با این همه در میان مؤسسه‌ها و گروه‌های دانشگاهی که در کانادا در حوزۀ اسلام‌شناسی فعالیت می‌کنند این گروه‌ها وضعیت اسلام‌‎شناسی در دانشگاه‌ مک‌گیل بهتر و بیش‌تر از دانشگاه‌های دیگر کانادا است.


مؤسسۀ مطالعات اسلامی در دانشگاه مک‌گیل در سال ۱۹۵۲ با تلاش‌های ویلفرد کانتول اسمیت تأسیس شد. کانتول اسمیت که درجۀ کارشناسی‌اش در زبان‌های شرقی را از دانشگاه تورنتو گرفته بود برای مدت هفت سال به‌عنوان مبلغ دینی در هندوستان تاریخ هند و اسلام را تدریس می‌کرد. در مدتی که او در لاهور بود مدیریت کلیسای شمال هند را برعهده داشت و کتاب « اسلام مدرن در هندوستان: یک تحلیلی اجتماعی» را به رشتۀ تحریر درآورد. البته جلوی انتشار این کتاب در هندوستان به جهت رویکرد کمونیستی‌اش گرفته شد. اسمیت به‌وضوح جدال میان هند و پاکستان و درگیری‌های خونین بین آن‌ها را می‌دید؛ درگیری‌هایی که از تفاوت‌های دینی ناشی می‌شدند. همین وی را به مبانی دینی  علاقمندتر کرد. اسمیت در سال ۱۹۴۸ از دانشگاه پرینستون مدرک دکترایش را گرفت و به استخدام دانشگاه مک‌گیل در زمینۀ ادیان تطبیقی درآمد. در این‌‍جا بود که وی مسئولان دانشگاه را متقاعد کرد که باید در زمینۀ مطالعات اسلامی کار و تلاش و سرمایه‌گذاری کنند.
=== مؤسسۀ مطالعات اسلامی دانشگاه مک‌گیل ===


وی بر مفهوم اسلام دست گذاشت چون معتقد بود بدون فهم دقیق اسلام فهم تاریخ اسلام و جایگاه مسلمانان در تمدن‌های مختلف بشری قابل درک و هضم نیست. او هم‌چنین بر این عقیده بود که بدون حضور خود مسلمانان بسیاری از پژوهش‌ها و مطالعات اسلامی عقیم و ابتر می‌مانند و مغرب‌زمینیان بدون مدد و یاری پژوهش‌گران مسلمان توان آن را ندارند که این مطالعات را به‌خوبی به سامان برسانند. با تکیه بر این بینش بود که مؤسسۀ مطالعات اسلامی با یک کتابخانۀ تأسیس شد. در این مدت وقت زیادی از وی صرف این می‌شد که میان پژوهشگران مسلمان و غربی گفت‌وگو و مکالمه ایجاد کند تا بدین وسیله درک متفقابلی بین این پژهش‌گران که از فرهنگ‌های مختلف بودند به وجود آید. اسمیت کتاب‌خانۀ مؤسسه را با ۲۵۰ کتاب افتتاح کرد. گسترش این کتابخانه به حدی بود که هم‌اکنون این کتاب‌خانه بیش از ۱۱۰۰۰۰ جلد کتاب را در خود جای داده است. از این تعداد بیش از نیمی از آثار به زبان‌های اسلامی است. مجموعه‌های نفیسی از کتاب و آثار در این کتابخانه موجودند که در هیچ کجای دیگر جهان نمی‌توان آن‌ها را یافت. این آثار هم کتاب چاپی، هم نسخه‌های خطی و هم آرشیوهای صوتی – تصویری هستند. کتاب‌های این کتابخانۀ عظیم به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی ، اسپانیایی، روسی، اردو، فارسی، عربی و ترکی هستند. با تلاش‌ها و کوشش‌های دکتر اسمیت و شاگردان وی مؤسسۀ مطالعات اسلامی دانشگاه مک‌گیل هم‌اکنون از مهم‌ترین مراکز اسلام‌شناسی در امریکای شمالی به حساب می‌آید.
مؤسسۀ مطالعات اسلامی در دانشگاه مک‌گیل در سال ۱۹۵۲ با تلاش‌های ویلفرد کانتول اسمیت تأسیس شد. کانتول اسمیت که درجۀ کارشناسی‌اش در زبان‌های شرقی را از دانشگاه تورنتو گرفته بود برای مدت هفت سال به‌عنوان مبلغ دینی در هندوستان تاریخ [[هند]] و [[اسلام]] را تدریس می‌کرد. در مدتی که او در لاهور بود مدیریت کلیسای شمال [[هند]] را برعهده داشت و کتاب « اسلام مدرن در هندوستان: یک تحلیلی اجتماعی» را به رشتۀ تحریر درآورد.  
البته جلوی انتشار این کتاب در هندوستان به جهت رویکرد کمونیستی‌اش گرفته شد. اسمیت به‌وضوح جدال میان [[هند]] و [[پاکستان]] و درگیری‌های خونین بین آن‌ها را می‌دید؛ درگیری‌هایی که از تفاوت‌های دینی ناشی می‌شدند. همین وی را به مبانی دینی  علاقمندتر کرد. اسمیت در سال ۱۹۴۸ از دانشگاه پرینستون مدرک دکترایش را گرفت و به استخدام دانشگاه مک‌گیل در زمینۀ ادیان تطبیقی درآمد. در این‌‍جا بود که وی مسئولان دانشگاه را متقاعد کرد که باید در زمینۀ مطالعات اسلامی کار و تلاش و سرمایه‌گذاری کنند.


در این میان رابطۀ مؤسسۀ مطالعات اسلامی مک‌گیل با مراکز دانشگاهی ایران به‌خصوص دانشگاه تهران هم قابل توجه است. دکتر مهدی محقق که سابقۀ دو سال تدریس در سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۳ در دانشکدۀ مطالعات شرقی و افریقائی دانشگاه لندن (SOAS) را داشت، در سال ۱۹۶۵ از طرف دانشگاه تهران برای تدریس زبان و ادب فارسی به آن مؤسسه اعزام شد و در طی سه سال اقامت خود در کانادا موفق شد که توجه استادان و دانشجویان مؤسسه را به فلسفه و کلام و عرفان و اصول فقه شیعی که تا آن وقت در آن دیار ناشناخته مانده بود جلب کند و خود به تدریس این علوم بپردازد.
وی با همکاری پروفسور توشی هیکو ایزوتسو نشر مجموعه‌ای از متون فلسفی و کلامی و عرفانی را باعنوان «سلسله دانش ایرانی» پایه‌ریزی کرد و سپس این همکاری علمی را به تهران منتقل نمود.
دکتر چارلزآدامز رئیس مؤسسۀ مطالعات اسلامی به جهت تمرکز این فعالیت‌های مشترک توانست موافقت هیئت امنای دانشگاه مک‌گیل را برای تأسیس شعبه‌ای از مؤسسه در تهران اخذ کند و سپس با موافقت وزارت امور خارجه ایران و وزارت علوم و آموزش عالی این شعبه در تاریخ ۱۴ دیماه ۱۳۴۷ مصادف با ۴ ژانویه ۱۹۶۹ طی مراسمی با سخنرانی آقایان، پروفسور فضل الله رضا (رئیس دانشگاه تهران)، دکتر عبدالله فریار (معاون وزارت علوم و آموزش عالی) و دکتر سید حسین نصر (رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی) از طرف ایران، و آقایان، جناب کریستوفر ابرتز (سفیر کشور کانادا در ایران)، پروفسور استانلی فراست (رئیس دانشکده مطالعات و تحقیقات عالی دانشگاه مک گیل) و پروفسور چارلز آدامز (رئیس مؤسسه مطالعات اسلامی آن دانشگاه از طرف کانادا) در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران افتتاح شد.
مؤسسه تهران سپس فعالیت خود را آغاز کرد و آقایان پروفسور ایزوتسو (استاد فلسفه اسلامی) و دکتر هرمان لندلت(استاد تصوف اسلامی) در پایه‌ریزی و شکل‌گیری آن همکاری و یاری کردند.
هزینه این مؤسسه از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۰ از طرف دانشگاه مک‌گیل تأمین می‌شد و سپس در این سال به جهت مضیقه‌هایی که برای آن دانشگاه در نتیجۀ اختلاف فرانسوی‌زبان‌ها و انگلیسی زبان‌ها در ایالت کبک فراهم آمده بود کمک آن دانشگاه قطع شد و مؤسسه در آستانۀ تعطیل و انحلال قرار گرفت.
دکتر سید حسین نصر طی نامه‌ای به رئیس دانشگاه تهران با تأکید بر این‌که «این مؤسسه یکی از مهم‌ترین مراکز موجود برای معرفی فلسفۀ اسلامی مخصوصاً فلسفۀ مخصوص ایران در قرون اخیر است» درخواست کرد که دانشگاه تهران سالانه صد و پنجاه هزار تومان که معادل بیست هزار دلار آن زمان بود به مؤسسه کمک کند و در برابر نام و نشان دانشگاه تهران همپایه با نام و نشان دانشگاه مک گیل در انتشارات و مکاتبات قرار گیرد و نیز مؤسسه استادان و دانشجویان دانشگاه تهران را در فعالیت‌های علمی خود شرکت دهد.


مؤسسۀ مطالعات اسلامی تا سال ۲۰۰۱  بخشی از گروه مطالعات کارشناسی ارشد و دکترا بود اما پس از این به گروه هنرها ملحق شد و تلاش خود را برای فهم تمدن اسلامی با تکیه بر مبانی فکری اسلام پی گرفت. این مؤسسه هرچند به مبانی تفکر اسلامی علقه و علاقه نشان داده با نسبت میان وضعیت کنونی تمدن اسلامی با این مبانی عقیدتی هم بیگانه نیست و به این موضوع هم عطف توجه بسیاری نشان داده است.
مؤسسۀ مطالعات اسلامی تا سال ۲۰۰۱  بخشی از گروه مطالعات کارشناسی ارشد و دکترا بود اما پس از این به گروه هنرها ملحق شد و تلاش خود را برای فهم تمدن اسلامی با تکیه بر مبانی فکری اسلام پی گرفت. این مؤسسه هرچند به مبانی تفکر اسلامی علقه و علاقه نشان داده با نسبت میان وضعیت کنونی تمدن اسلامی با این مبانی عقیدتی هم بیگانه نیست و به این موضوع هم عطف توجه بسیاری نشان داده است.
خط ۱۴۹: خط ۱۴۰:
برخی از اعضای هیئت علمی این مؤسسه بدین قرارند: مالک ابی صعب ( متخصص تاریخ جدید خاورمیانه و تاریخ زنان)، رولا ابی صعب ( متخصص زبان عربی)، شکری گوهر ( متخصص زبان عربی)، مایکل هارتمن ( متخصص ادبیات عرب)، پرشنت کشاومورتی ( متخصص زبان و ادبیات فارسی)، ستراگ مانوکیان ( متخصص انسان‌شناسی و ایران)، خالد مصطفی مدنی ( متخصص اسلام و سیاست در افریقا)، دیوید نانسکی ول ( متخصص زبان عربی)، لیلا پارسونز (متخصص تاریخ خاور میانۀ جدید)، جمیل راغب ( متخصص تاریخ علم در اسلام)، پونه شعبانی جدیدی ( متخصص زبان و زبان‌شناسی فارسی) و رابرت ویسنوفسکی ( متخصص فلسفه و کلام اسلامی).
برخی از اعضای هیئت علمی این مؤسسه بدین قرارند: مالک ابی صعب ( متخصص تاریخ جدید خاورمیانه و تاریخ زنان)، رولا ابی صعب ( متخصص زبان عربی)، شکری گوهر ( متخصص زبان عربی)، مایکل هارتمن ( متخصص ادبیات عرب)، پرشنت کشاومورتی ( متخصص زبان و ادبیات فارسی)، ستراگ مانوکیان ( متخصص انسان‌شناسی و ایران)، خالد مصطفی مدنی ( متخصص اسلام و سیاست در افریقا)، دیوید نانسکی ول ( متخصص زبان عربی)، لیلا پارسونز (متخصص تاریخ خاور میانۀ جدید)، جمیل راغب ( متخصص تاریخ علم در اسلام)، پونه شعبانی جدیدی ( متخصص زبان و زبان‌شناسی فارسی) و رابرت ویسنوفسکی ( متخصص فلسفه و کلام اسلامی).


هم‌چنین پژوهشگرانی چون: تارو میمورا ، رضا پورجوادی، سالی راغب و سرجری تورکین هم در این مؤسسه حضور دارند. ( نامۀ فرهنگی کانادا، ش ۳).
هم‌چنین پژوهشگرانی چون: تارو میمورا ، رضا پورجوادی، سالی راغب و سرجری تورکین هم در این مؤسسه حضور دارند.<ref>نامۀ فرهنگی کانادا، ش ۳.</ref>


= نگاهی به آینده اسلام در کانادا =
= نگاهی به آینده اسلام در کانادا =


چندین شاخص حضور مسلمانان در کانادا بدین قرارند: اول. تکثر قومی و ملی: مسلمانان کانادا از کشورهای مختلفی به فرهنگ چندگانۀ کانادا وارد شده‌اند. برخی از خاورمیانه هستند و برخی از افریقا. برخی از شرق دور و جنوب شرقی آسیا به کانادا آمده‌اند و گروهی از اروپا و امریکا وارد شده‌اند. تکثر موجود میان مسلمانان در کانادا فی‌نفسه مذموم نیست اما این تکثر باعث شده است ما در سرتاسر کانادا انجمن‌ها و مؤسسه‌های اسلامی زیادی را شاهد باشیم که هرچند وجود آن‌ها برای تقویت هویت فرهنگی مسلمانان بسیار ضروری است اما ارتباط و نسبت میان این نهادها با هم خیلی اندک است. مقایسۀ وضعیت مسلمانان کانادا با یهودیان کانادا که این قوم اخیر بسیار با وحدت رویه در مسائل مختلف وارد عمل می‌شود ضرورت توجه مسلمان به تقویت هویت مشترک را نشان می‌دهد. هم‌اکنون ضرورت وجود گفت‌وگوهای جدی دینی بین گروه‌های مختلف اسلامی و هم‌چنین اتخاذ مواضع مشترک بین آن‌ها در مورد موضوعات مهم روز در کانادا بسیار حس می‌شود و این مهم تنها با وجود تشکل‌هایی که این گروه‌‎ها را به هم پیوند دهند قابل تحقق است. برگزاری نشست‌ها و مراسمی با مضامین مشترک، دامن زدن به گفت‌وگوهای درون‌دینی بین مسلمانان و تأمل بر مسائل و مشکلات مشترک از جمله راه‌هایی هستند که با مدد آن‌ها می‌توان تنوع  موجود میان مسلمانان را به راهی برای شکوفایی بیش‌تر آن‌ها در کانادا مبدل کرد بیش و پیش از آن‌که این تنوع به تشتت و تعدد ره بسپارد.
چندین شاخص حضور مسلمانان در کانادا بدین قرارند: اول.  
 
== تکثر قومی و ملی ==
 
مسلمانان کانادا از کشورهای مختلفی به فرهنگ چندگانۀ کانادا وارد شده‌اند. برخی از [[خاورمیانه]] هستند و برخی از [[آفریقا]]. برخی از شرق دور و جنوب شرقی آسیا به کانادا آمده‌اند و گروهی از [[اروپا]] و [[آمریکا]] وارد شده‌اند.  
تکثر موجود میان مسلمانان در کانادا فی‌نفسه مذموم نیست اما این تکثر باعث شده است ما در سرتاسر کانادا انجمن‌ها و مؤسسه‌های اسلامی زیادی را شاهد باشیم که هرچند وجود آن‌ها برای تقویت هویت فرهنگی مسلمانان بسیار ضروری است اما ارتباط و نسبت میان این نهادها با هم خیلی اندک است.  
 
مقایسۀ وضعیت مسلمانان کانادا با یهودیان کانادا که این قوم اخیر بسیار با وحدت رویه در مسائل مختلف وارد عمل می‌شود ضرورت توجه مسلمان به تقویت هویت مشترک را نشان می‌دهد. هم‌اکنون ضرورت وجود گفت‌وگوهای جدی دینی بین گروه‌های مختلف اسلامی و هم‌چنین اتخاذ مواضع مشترک بین آن‌ها در مورد موضوعات مهم روز در کانادا بسیار حس می‌شود و این مهم تنها با وجود تشکل‌هایی که این گروه‌‎ها را به هم پیوند دهند قابل تحقق است.  
 
برگزاری نشست‌ها و مراسمی با مضامین مشترک، دامن زدن به گفت‌وگوهای درون‌دینی بین [[مسلمانان]] و تأمل بر مسائل و مشکلات مشترک از جمله راه‌هایی هستند که با مدد آن‌ها می‌توان تنوع  موجود میان مسلمانان را به راهی برای شکوفایی بیش‌تر آن‌ها در کانادا مبدل کرد بیش و پیش از آن‌که این تنوع به تشتت و تعدد ره بسپارد.<br>
 
 
== تفاوت‌های فرهنگی و عقیدتی ==
 
خاست‌گاه فرهنگی متفاوت [[مسلمانان]] با فرهنگ مقصد ( کانادا) سبب شده مسائل و مشکلات فراوانی فراروی مسلمانان کانادا رخ بنمایند. نظام حقوقی موجود در کانادا تفاوت‌هایی با شریعت اسلامی دارد. نگاه غربی به خانواده نیز با آن‌چه مسلمانان از خانواده مدنظر دارند تفاوت‌هایی ژرف را دارا است همان‌طور که تلقی‌های دو فرهنگ غربی و اسلامی نسبت به زن متفاوت هستند.
 
نگاه غربی به آموزش هم با آموزش اسلامی متفاوت است.  این موارد تنها بخشی از شاخص‌های عمده‌ای هستند که باعث می‌شوند مسلمانان شکاف هویتی و فرهنگی جدی و فربهی را با زندگی در کانادا حس کنند. تلاش‌هایی از سوی نخبگان مسلمان صورت گرفته‌اند تا عالمان اسلامی در نهادهای مختلف کانادایی از شهرداری و دادگاه گرفته تا مدرسه و زندان حضور داشته باشند تا تفاوت‌های فرهنگی میان مسلمانان و مسحیان را به مسئولان گوش‌زد کنند و در تصمیم‌گیری‌های مهم نقش ایفا کنند. این کارها لازم‌اند اما به هیچ‌عنوان کافی نیستند.
 
مسلمانان کانادا نیازمند نخبگان و اندیشمندانی هستند که زبان گویای آن‌ها باشند و هم‌چنین نمایندگانی داشته باشند که در نهادهای مهم تصمیم‌گیری از حق و حقوق آن‌ها حمایت و جانب‌داری نمایند. این مهم اما تاکنون رخ نداده است.
 
== اقلیت رسانه‌ای==
 
بزرگ‌ترین نماد و مظهر مشکلات فراوانی که مسلمانان در کانادا دارند در ناکامی آن‌ها برای راه‌اندازی رسانه‌های جدی که منعکس‌کنندۀ نظرات آن‌ها و مدافع حق و حقوق‌شان باشد خود را نشان می‌دهد. اگر مسلمانان در جامعۀ کانادا حضور چشم‌گیری دارند این حضور در رسانه‌های مختلف کانادایی جلوه و ظهوری ندارد.
 
دلایل بسیار زیادی از جمله تنوع قومی و فرهنگی مسلمانان کانادا سبب شده آن‌ها نتوانند رسانه‌ای جدی داشته باشند. به نظر می‌رسد هرکس که دل‌نگران وضعیت مسلمان کانادا است باید حساب ویژه‌ای بر روی رسانه‌های قدرتمند اسلامی که منعکس کنندۀ وضعیت و مشکلات مسلمان کانادا باشد باز کند. در این میان باید از ابزارها و تکنولوژی‌های مدرن برای پیشبرد این هدف استفاده کرد. رسانه‌ها هم پا به پای تحولات تکنولوژیک تغییر کرده‌اند و هم‌اکنون ضرورت استفاده از فضای مجازی برای تأثیرگذاری بر تصمیم‌های مهم حس می‌شود و باید از این ابزار برای انعکاس وضعیت مسلمانان کانادا استفاده کرد.


دوم؛ تفاوت‌های فرهنگی و عقیدتی: خاست‌گاه فرهنگی متفاوت مسلمانان با فرهنگ مقصد ( کانادا) سبب شده مسائل و مشکلات فراوانی فراروی مسلمانان کانادا رخ بنمایند. نظام حقوقی موجود در کانادا تفاوت‌هایی با شریعت اسلامی دارد. نگاه غربی به خانواده نیز با آن‌چه مسلمانان از خانواده مدنظر دارند تفاوت‌هایی ژرف را دارا است همان‌طور که تلقی‌های دو فرهنگ غربی و اسلامی نسبت به زن متفاوت هستند. نگاه غربی به آموزش هم با آموزش اسلامی متفاوت است.  این موارد تنها بخشی از شاخص‌های عمده‌ای هستند که باعث می‌شوند مسلمانان شکاف هویتی و فرهنگی جدی و فربهی را با زندگی در کانادا حس کنند. تلاش‌هایی از سوی نخبگان مسلمان صورت گرفته‌اند تا عالمان اسلامی در نهادهای مختلف کانادایی از شهرداری و دادگاه گرفته تا مدرسه و زندان حضور داشته باشند تا تفاوت‌های فرهنگی میان مسلمانان و مسحیان را به مسئولان گوش‌زد کنند و در تصمیم‌گیری‌های مهم نقش ایفا کنند. این کارها لازم‌اند اما به هیچ‌عنوان کافی نیستند. مسلمانان کانادا نیازمند نخبگان و اندیشمندانی هستند که زبان گویای آن‌ها باشند و هم‌چنین نمایندگانی داشته باشند که در نهادهای مهم تصمیم‌گیری از حق و حقوق آن‌ها حمایت و جانب‌داری نمایند. این مهم اما تاکنون رخ نداده است.
== فقدان جریان جدی نواندیشی دینی اسلامی ==


سوم؛ اقلیت رسانه‌ای: بزرگ‌ترین نماد و مظهر مشکلات فراوانی که مسلمانان در کانادا دارند در ناکامی آن‌ها برای راه‌اندازی رسانه‌های جدی که منعکس‌کنندۀ نظرات آن‌ها و مدافع حق و حقوق‌شان باشد خود را نشان می‌دهد. اگر مسلمانان در جامعۀ کانادا حضور چشم‌گیری دارند این حضور در رسانه‌های مختلف کانادایی جلوه و ظهوری ندارد. دلایل بسیار زیادی از جمله تنوع قومی و فرهنگی مسلمانان کانادا سبب شده آن‌ها نتوانند رسانه‌ای جدی داشته باشند. به نظر می‌رسد هرکس که دل‌نگران وضعیت مسلمان کانادا است باید حساب ویژه‌ای بر روی رسانه‌های قدرتمند اسلامی که منعکس کنندۀ وضعیت و مشکلات مسلمان کانادا باشد باز کند. در این میان باید از ابزارها و تکنولوژی‌های مدرن برای پیشبرد این هدف استفاده کرد. رسانه‌ها هم پا به پای تحولات تکنولوژیک تغییر کرده‌اند و هم‌اکنون ضرورت استفاده از فضای مجازی برای تأثیرگذاری بر تصمیم‌های مهم حس می‌شود و باید از این ابزار برای انعکاس وضعیت مسلمانان کانادا استفاده کرد.
اگر پس از رخداد ۱۱ سپتامبر ما در امریکا شاهد جریانی جدی هستیم که به انحای مختلف در صدد ارائۀ مضامین اصیل و اصلی اسلامی به غربیان است در کانادا چنین جریان قوی و فربهی را مشاهده نمی‌کنیم. به تعبیر دیگر در امریکا و حتی اروپا نسلی از نواندیشان اسلامی پس از این رخداد به وجود آمدند که تلاش گسترده و وسیعی را از خود نشان دادند تا تصویر معوجی را که غرب از اسلام در رسانه‌های مختلف ارائه می‌کرد کم‌اثر کنند و اسلام نواندیشانه را به غربیان نشان دهند؛ به غربیان بقبولانند که آن‌چه رخ داده نسبتی با اسلام اصیل ندارد و گونه‌ای برداشت سخیف و غیراصیل از اسلام می‌تواند با تروریسم نسبتی داشته باشد همان‌طور که از دل متون مسیحی و یهودی هم می‌توان تقریرهایی داشت که متعصبانه هستند و هماطور که از دل برخی متون مدرن چون متون مارکس و نیچه برداشت‌های سطحی و ایدئولوژیک ارائه شده‌اند.  
این جریان در کانادا بسیار کم‌رنگ است و کارهایی که انجام شده بیش‌تر دنباله‌روی پژوهش‌های امریکاییان و اروپاییان هستند. این در حالی است که وضعیت مسلمانان کانادا از برخی جهات فرید و منحصر به‌فرد است و مسلمانان کانادا نیازمند نخبگان جدی فکری و فرهنگی هستند تا مسائل و مشکلات‌شان را با زبانی منطقی و منسجم منعکس کنند.


چهارم؛ فقدان جریان جدی نواندیشی دینی اسلامی: اگر پس از رخداد ۱۱ سپتامبر ما در امریکا شاهد جریانی جدی هستیم که به انحای مختلف در صدد ارائۀ مضامین اصیل و اصلی اسلامی به غربیان است در کانادا چنین جریان قوی و فربهی را مشاهده نمی‌کنیم. به تعبیر دیگر در امریکا و حتی اروپا نسلی از نواندیشان اسلامی پس از این رخداد به وجود آمدند که تلاش گسترده و وسیعی را از خود نشان دادند تا تصویر معوجی را که غرب از اسلام در رسانه‌های مختلف ارائه می‌کرد کم‌اثر کنند و اسلام نواندیشانه را به غربیان نشان دهند؛ به غربیان بقبولانند که آن‌چه رخ داده نسبتی با اسلام اصیل ندارد و گونه‌ای برداشت سخیف و غیراصیل از اسلام می‌تواند با تروریسم نسبتی داشته باشد همان‌طور که از دل متون مسیحی و یهودی هم می‌توان تقریرهایی داشت که متعصبانه هستند و هماطور که از دل برخی متون مدرن چون متون مارکس و نیچه برداشت‌های سطحی و ایدئولوژیک ارائه شده‌اند. این جریان در کانادا بسیار کم‌رنگ است و کارهایی که انجام شده بیش‌تر دنباله‌روی پژوهش‌های امریکاییان و اروپاییان هستند. این در حالی است که وضعیت مسلمانان کانادا از برخی جهات فرید و منحصر به‌فرد است و مسلمانان کانادا نیازمند نخبگان جدی فکری و فرهنگی هستند تا مسائل و مشکلات‌شان را با زبانی منطقی و منسجم منعکس کنند.
== حضور کم‌رنگ آثار اصیل شیعی ==


پنجم؛ حضور کم‌رنگ آثار اصیل شیعی: مسلمانان شیعی ایرانی از جمله مهاجرانی مسلمانانی هستند که در چند دهۀ اخیر به کانادا آمده‌اند. در میان مهاجران ایرانی نخبگان و پژوهش‌گران بسیاری هستند که در عرصه‌های مختلف منشای اثرات بسیار بوده‌اند. با این همه بسیاری از آثار اصیل شیعی به زبان انگلیسی ترجمه نشده‌اند و نسل دوم و سوم مسلمانان کانادایی که زبان عربی و فارسی را نمی‌دانند قدرت و توان دسترسی به آن‌ متون را ندارند. یکی از مسئولیت‌های مهم نهادهای فرهنگی – اسلامی در کانادا می‌تواند این باشد که این آثار را به‌سهولت در اختیار مخاطبان مسلمان و غیرمسلمان قرار دهند. معرفی این آثار نه تنها به معنای ترویج فرهنگ اسلامی که شناساندن بخش مهمی از هویت ایرانی – اسلامی هم معنا می‌دهد. در معرفی این آثار البته باید به‌جد نیازهای مسلمانان و شیعیان و غیرمسلمانان علاقمند به فرهنگ شیعی را شناخت و متناسب با این نیازها اولویت‌ها را تعیین و مشخص نمود.<br>
مسلمانان شیعی ایرانی از جمله مهاجرانی مسلمانانی هستند که در چند دهۀ اخیر به کانادا آمده‌اند. در میان مهاجران ایرانی نخبگان و پژوهش‌گران بسیاری هستند که در عرصه‌های مختلف منشای اثرات بسیار بوده‌اند. با این همه بسیاری از آثار اصیل شیعی به زبان انگلیسی ترجمه نشده‌اند و نسل دوم و سوم مسلمانان کانادایی که زبان عربی و فارسی را نمی‌دانند قدرت و توان دسترسی به آن‌ متون را ندارند. یکی از مسئولیت‌های مهم نهادهای فرهنگی – اسلامی در کانادا می‌تواند این باشد که این آثار را به‌سهولت در اختیار مخاطبان مسلمان و غیرمسلمان قرار دهند. معرفی این آثار نه تنها به معنای ترویج فرهنگ اسلامی که شناساندن بخش مهمی از هویت ایرانی – اسلامی هم معنا می‌دهد. در معرفی این آثار البته باید به‌جد نیازهای مسلمانان و شیعیان و غیرمسلمانان علاقمند به فرهنگ شیعی را شناخت و متناسب با این نیازها اولویت‌ها را تعیین و مشخص نمود.<br>




۱٬۰۰۷

ویرایش