۸۶٬۱۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''ابومحمد علی بن احمد بن سعید بن حزم آندلسی قرطبی یزیدی''' معروف به '''ابن حزم''' | '''ابومحمد علی بن احمد بن سعید بن حزم آندلسی قرطبی یزیدی''' معروف به '''ابن حزم''' از بزرگترین چهرههای فرهنگ اسلامی در آندلس محسوب میشود. وی در ابتدا از شافعیه بود و سپس از آن روی گردان شده و از زمره ظاهریه ـ پیـروان داوود بن علی بن خلف ظاهری اصفهان (201ـ270هـ ق) ـ گردید. | ||
== ابنحزم اندلسی کیست == | == ابنحزم اندلسی کیست == | ||
خط ۳۴: | خط ۳۲: | ||
ابنحزم تحصیل را با آموختن فقه [[مالکی|مالکی]] که در نواحی او [[مذهب]] غالب بود، آغاز کرد. مدتی بعد به پیروان مذهب شافعی پیوست و از مالکیان بد گفت. بعدها از مذهب ظاهری جانبداری کرده از هر نوع [[اجتهاد]] و رأی و قیاس پرهیز داشت. در عین حال، تحت پوشش مذهب ظاهری <ref>.درباره مذهب ظاهری پس از ابن حزم، رک: ابن حزم، حیاته و عصره، ابوزهره، ص443-449</ref> و با همان روش، خود قدم در وادی اجتهاد گذاشت و کوشید تا بر پایه نصوص حدیثی به ارائه [[فتوا]] بپردازد. | ابنحزم تحصیل را با آموختن فقه [[مالکی|مالکی]] که در نواحی او [[مذهب]] غالب بود، آغاز کرد. مدتی بعد به پیروان مذهب شافعی پیوست و از مالکیان بد گفت. بعدها از مذهب ظاهری جانبداری کرده از هر نوع [[اجتهاد]] و رأی و قیاس پرهیز داشت. در عین حال، تحت پوشش مذهب ظاهری <ref>.درباره مذهب ظاهری پس از ابن حزم، رک: ابن حزم، حیاته و عصره، ابوزهره، ص443-449</ref> و با همان روش، خود قدم در وادی اجتهاد گذاشت و کوشید تا بر پایه نصوص حدیثی به ارائه [[فتوا]] بپردازد. | ||
درباره ابنحزم و اندیشههای وی، کتابها و مقالات فراوانی نوشته شده است. توجه به وی در این حد از گستردگی، به ویژه در چند دهه گذشته، به عنوان یکی از برجستهترین متفکران [[مسلمان]] [[شمال آفریقا]] و اندلس نشانگر آن است که وی در عرصههای مختلف علوم دینی صاحبنظر بوده و تأثیر قابل توجهی در متفکران و عالمان پس از خویش داشته است. <ref>.برخی از آثاری که درباره ابن حزم نوشته شده است، عبارتند از: ابن حزم، حیاته و عصره، آراء و فقهه، ابوزهره، قاهره: دارالفکر العربی، 1977؛ الفکر المنطقی الاسلامی، دراسة فی جهود ابن حزم الاندلسی، محمد جلّوب فرحان، جامعة موصل، 1988؛ دراسات عن ابن حزم و کتابه طوق الحمامة، الطاهر احمد مکی، قاهره: دارالمعارف، 1981؛ ابن حزم رائد الفکر العلمی، عبداللطیف شرارة، بیروت: المکتب التجاری، (بیتا)؛ ابن حزم و الفکر الفلسفی بالمغرب و الاندلس، سالم یفوت، دارالبیضاء، 1986؛ الامام ابن حزم الظاهری امام اهل الاندلس، محمد عبدالله ابوصعیلیک، دمشق: دارالقلم، 1995؛ ابن حزم الکبیر، عمر فروخ، بیروت: دار لبنان للطباعة و النشر، 1980؛ ابن حزم الاندلسی و رسالته فی المفاضلة بین الصحابة، سعید الافغانی؛ ابن حزم خلال الف عام، جمع و تحقیق: ابوعبدالرحمن بن عقیل الظاهری، بیروت: دارالغرب، 1982؛ ابن حزم الاندلسی حیاته و ادبه، عبدالکریم خلیفة، بیروت: المکتب الاسلامی، عمان: مکتبة الاقصی؛ ابن حزم الاندلسی، زکریا ابراهیم، قاهره: الدار المصریة، «ضمن سلسلة اعلام العرب». ابن حزم صورة اندلیسیة، محمد طه الحاجری، بیروت: دارالنهضة العربیة للطباعة و النشر، 1982؛ ابن حزم و موقفه من الالهیات، احمد بن ناصرالحمد، مکه المکرمة، جامعة ام القری، 1980.</ref> این توجه، تا حدودی هم به دلیل مواضع دینی متفاوت وی با سایر مکاتب رسمی موجود در [[مذهب تسنن]] است. | درباره ابنحزم و اندیشههای وی، کتابها و مقالات فراوانی نوشته شده است. توجه به وی در این حد از گستردگی، به ویژه در چند دهه گذشته، به عنوان یکی از برجستهترین متفکران [[مسلمان]] [[شمال آفریقا]] و اندلس نشانگر آن است که وی در عرصههای مختلف علوم دینی صاحبنظر بوده و تأثیر قابل توجهی در متفکران و عالمان پس از خویش داشته است. <ref>.برخی از آثاری که درباره ابن حزم نوشته شده است، عبارتند از: ابن حزم، حیاته و عصره، آراء و فقهه، ابوزهره، قاهره: دارالفکر العربی، 1977؛ الفکر المنطقی الاسلامی، دراسة فی جهود ابن حزم الاندلسی، محمد جلّوب فرحان، جامعة موصل، 1988؛ دراسات عن ابن حزم و کتابه طوق الحمامة، الطاهر احمد مکی، قاهره: دارالمعارف، 1981؛ ابن حزم رائد الفکر العلمی، عبداللطیف شرارة، بیروت: المکتب التجاری، (بیتا)؛ ابن حزم و الفکر الفلسفی بالمغرب و الاندلس، سالم یفوت، دارالبیضاء، 1986؛ الامام ابن حزم الظاهری امام اهل الاندلس، محمد عبدالله ابوصعیلیک، دمشق: دارالقلم، 1995؛ ابن حزم الکبیر، عمر فروخ، بیروت: دار لبنان للطباعة و النشر، 1980؛ ابن حزم الاندلسی و رسالته فی المفاضلة بین الصحابة، سعید الافغانی؛ ابن حزم خلال الف عام، جمع و تحقیق: ابوعبدالرحمن بن عقیل الظاهری، بیروت: دارالغرب، 1982؛ ابن حزم الاندلسی حیاته و ادبه، عبدالکریم خلیفة، بیروت: المکتب الاسلامی، عمان: مکتبة الاقصی؛ ابن حزم الاندلسی، زکریا ابراهیم، قاهره: الدار المصریة، «ضمن سلسلة اعلام العرب». ابن حزم صورة اندلیسیة، محمد طه الحاجری، بیروت: دارالنهضة العربیة للطباعة و النشر، 1982؛ ابن حزم و موقفه من الالهیات، احمد بن ناصرالحمد، مکه المکرمة، جامعة ام القری، 1980.</ref> این توجه، تا حدودی هم به دلیل مواضع دینی متفاوت وی با سایر مکاتب رسمی موجود در [[اهل سنت و جماعت|مذهب تسنن]] است. | ||
طبعاً از همان روزگار کهن، تمجید از وی همراه با مذمت بوده است. شاگردانش از وی ستایش میکردند، اما بسیاری از معاصرانش و همچنین عالمان بعدی- به ویژه مالکی مذهبان- او را سخت نکوهش میکنند. <ref>.برای نمونه رک: سیر اعلام النبلاء، ج18، ص187-188؛ مطالبی که ابوبکر بن العربی در القواصم و العواصم بر ضد وی نوشته، بسیار تند است.</ref> چرا که وی به همان اندازه که حافظهاش نیرومند و استنتاجاتش تازه و مبتکرانه بود، زبانش تند و تعصب مذهبیاش بر ضد مخالفانش از حنفیان و مالکیان و [[مذهب شیعه|شیعیان]] <ref>.دراینباره رک: گفتار مفصل و بلند علامه امینی در الغدیر ج1 تحت عنوان «الرأی العام فی ابن حزم الاندلسی» ص585-608</ref> به شدت افراطی و همراه با ناسزا و توهین و تکفیرهای پیاپی و بی دلیل و هیاهویی بود. | طبعاً از همان روزگار کهن، تمجید از وی همراه با مذمت بوده است. شاگردانش از وی ستایش میکردند، اما بسیاری از معاصرانش و همچنین عالمان بعدی- به ویژه مالکی مذهبان- او را سخت نکوهش میکنند. <ref>.برای نمونه رک: سیر اعلام النبلاء، ج18، ص187-188؛ مطالبی که ابوبکر بن العربی در القواصم و العواصم بر ضد وی نوشته، بسیار تند است.</ref> چرا که وی به همان اندازه که حافظهاش نیرومند و استنتاجاتش تازه و مبتکرانه بود، زبانش تند و تعصب مذهبیاش بر ضد مخالفانش از حنفیان و مالکیان و [[مذهب شیعه|شیعیان]] <ref>.دراینباره رک: گفتار مفصل و بلند علامه امینی در الغدیر ج1 تحت عنوان «الرأی العام فی ابن حزم الاندلسی» ص585-608</ref> به شدت افراطی و همراه با ناسزا و توهین و تکفیرهای پیاپی و بی دلیل و هیاهویی بود. | ||
خط ۶۰: | خط ۵۸: | ||
کارهای تاریخی ابنحزم را نمیبایست صرفاً در آثار مستقل تاریخی وی محدود دانست. این به ویژه از آن جهت برای ما اهمیت دارد که در بررسی حاضر، صرفاً نگاه وی به تاریخ یا تاریخ اسلام موردنظر نیست، بلکه نقادیهای تاریخی او در هر مورد، ولو این که در آثار کلامی یا فقهیاش باشد، مورد توجه ما خواهد بود. | کارهای تاریخی ابنحزم را نمیبایست صرفاً در آثار مستقل تاریخی وی محدود دانست. این به ویژه از آن جهت برای ما اهمیت دارد که در بررسی حاضر، صرفاً نگاه وی به تاریخ یا تاریخ اسلام موردنظر نیست، بلکه نقادیهای تاریخی او در هر مورد، ولو این که در آثار کلامی یا فقهیاش باشد، مورد توجه ما خواهد بود. | ||
کسانی که به بیان شرح حال و افکار و اندیشههای وی پرداختهاند، به طور معمول، درباره موضوع «تاریخ از دیدگاه ابنحزم» هم سخن گفتهاند. در این میان، مقالاتی هم وجود دارد که صرفاً در همین موضوع نگاشته شده است. در این زمینه احسان عباس در مقدمه مجلد دوم رسائل ابنحزم بحثی تحت عنوان «ابنحزم و التاریخ» و سالم یفوت در مجله کلیة الاداب و العلوم الانسانیة دانشگاه رباط مغرب، ش10، ص99-134، مقالهای تحت عنوان التاریخ و السیاسیة فی فکر ابنحزم نگاشته است. این مقاله بیشتر به بیان نگاه ابنحزم به تاریخ پرداخته و دیدگاه دینی- تاریخی وی را با نظریات «فارابی» و دیگران مورد بحث قرار داده است. به اعتقاد مؤلف این اثر، رویکرد ابنحزم به تاریخ دینی است که در شرایط ویژه فتنه خیز اندلس طرح شده و از دین به عنوان وسیلهای برای ایجاد اتحاد استفاده و سخت بر آن تأکید شده است. این رویکرد، با رویکرد [[فارابی]] و «اخوان الصفا» و دیگران که بیشتر فلسفی است و یا رویکرد [[ | کسانی که به بیان شرح حال و افکار و اندیشههای وی پرداختهاند، به طور معمول، درباره موضوع «تاریخ از دیدگاه ابنحزم» هم سخن گفتهاند. در این میان، مقالاتی هم وجود دارد که صرفاً در همین موضوع نگاشته شده است. در این زمینه احسان عباس در مقدمه مجلد دوم رسائل ابنحزم بحثی تحت عنوان «ابنحزم و التاریخ» و سالم یفوت در مجله کلیة الاداب و العلوم الانسانیة دانشگاه رباط مغرب، ش10، ص99-134، مقالهای تحت عنوان التاریخ و السیاسیة فی فکر ابنحزم نگاشته است. این مقاله بیشتر به بیان نگاه ابنحزم به تاریخ پرداخته و دیدگاه دینی- تاریخی وی را با نظریات «فارابی» و دیگران مورد بحث قرار داده است. به اعتقاد مؤلف این اثر، رویکرد ابنحزم به تاریخ دینی است که در شرایط ویژه فتنه خیز اندلس طرح شده و از دین به عنوان وسیلهای برای ایجاد اتحاد استفاده و سخت بر آن تأکید شده است. این رویکرد، با رویکرد [[فارابی]] و «اخوان الصفا» و دیگران که بیشتر فلسفی است و یا رویکرد [[ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی|ابنخلدون]] که آن هم جنبه فلسفی دارد، متفاوت است. | ||
به هر روی، در میان ارجاعات هرکدام از این مقالات، میتوان دریافت که نوشتههای فراوانی درباره اندیشهها و آثار ابنحزم نوشته شده است. از آن جمله مقالهای است تحت عنوان تقییم لبدایات التاریخ العربی از علی اوملیل که در مجله دراسات فلسفیة و أدبیة (ش1، 1976) به چاپ رسیده. اما مؤلف این سطور آن را ندیده است. در این میان، یک تک نگاری ویژه هم درباره دیدگاههای تاریخی ابنحزم نگاشته شده که اثری ارجمند است. | به هر روی، در میان ارجاعات هرکدام از این مقالات، میتوان دریافت که نوشتههای فراوانی درباره اندیشهها و آثار ابنحزم نوشته شده است. از آن جمله مقالهای است تحت عنوان تقییم لبدایات التاریخ العربی از علی اوملیل که در مجله دراسات فلسفیة و أدبیة (ش1، 1976) به چاپ رسیده. اما مؤلف این سطور آن را ندیده است. در این میان، یک تک نگاری ویژه هم درباره دیدگاههای تاریخی ابنحزم نگاشته شده که اثری ارجمند است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۵: | ||
== نسبت میان راوی و خبر == | == نسبت میان راوی و خبر == | ||
نکتهای که در ارزیابیهای سندی افزون بر جرح و تعدیل اهمیت بسزائی دارد، «سنجش نسبت میان راوی و کیفیت خبر» است. برای مثال، ابنحزم وقتی روایت [[انس بن مالک|انس بن مالک]] و عبدالله بن عباس را در تعیین روز خروج پیامبر از [[مدینه]] در سفر [[حجة الوداع|حجةالودا]]ع بحث میکند، به دلیل آن که نمیتواند یکی از این دو [[صحابی]] را جَرْح کند، بررسی سندی را به شکل دیگری دنبال میکند. موقعیت انس در نقل خبر به گونهای است که در آن جا حاضر بوده است، اما در روایت [[ابن عباس|ابنعباس]] به کیفیتی نیست که وی در آنجا حاضر بوده است. در این صورت: و الحاضر أثبت بلاشکّ. <ref>حجة الوداع، ص252</ref> | نکتهای که در ارزیابیهای سندی افزون بر جرح و تعدیل اهمیت بسزائی دارد، «سنجش نسبت میان راوی و کیفیت خبر» است. برای مثال، ابنحزم وقتی روایت [[انس بن مالک|انس بن مالک]] و عبدالله بن عباس را در تعیین روز خروج پیامبر از [[مدینه]] در سفر [[حجة الوداع|حجةالودا]]ع بحث میکند، به دلیل آن که نمیتواند یکی از این دو [[صحابی]] را جَرْح کند، بررسی سندی را به شکل دیگری دنبال میکند. موقعیت انس در نقل خبر به گونهای است که در آن جا حاضر بوده است، اما در روایت [[عبدالله ابن عباس|ابنعباس]] به کیفیتی نیست که وی در آنجا حاضر بوده است. در این صورت: و الحاضر أثبت بلاشکّ. <ref>حجة الوداع، ص252</ref> | ||
البته ابنعباس هم در این سفر بوده است، اما حالت روایت او به گونهای نیست که گویی در این [[نماز]] حضور داشته است. به نوشته ابنحزم، ابنعباس حدود سیزده سال داشته و چه بسا همراه زنان بوده و همین منشأ ورود وَهْم و خطا در روایت او شده است. | البته ابنعباس هم در این سفر بوده است، اما حالت روایت او به گونهای نیست که گویی در این [[نماز]] حضور داشته است. به نوشته ابنحزم، ابنعباس حدود سیزده سال داشته و چه بسا همراه زنان بوده و همین منشأ ورود وَهْم و خطا در روایت او شده است. |