شبهه سهو النبی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شده‌اند'
جز (جایگزینی متن - 'نموده اند' به 'نموده‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شده‌اند')
خط ۵۲: خط ۵۲:
… ثنا عبدالله بن محمد ثنا اسحاق بن منصور ثنا عبیدالله بن موسی عن شیبان عن یحیی بن ابی کثیر عن ابی سلمه عن ابی هریره رضی الله عنه قال بینما اصلی مع رسول الله صلی الله علیه و سلم صلوه الظهر فسلم رسول الله صلی الله علیه و سلم من الرکعتین فقام رجل من بنی سلیم فقال یا رسول الله اقصرت الصلوه ام نسیت قال لم تقصر و لم انس فقال یا رسول الله انما صلیت رکعتین قال رسول الله صلی الله علیه و سلم حقا ما یقول ذوالیدین قالوا نعم فصلی بهم رکعتین اخریین . (بیهقی، ج ۲، ۳۵۷ )
… ثنا عبدالله بن محمد ثنا اسحاق بن منصور ثنا عبیدالله بن موسی عن شیبان عن یحیی بن ابی کثیر عن ابی سلمه عن ابی هریره رضی الله عنه قال بینما اصلی مع رسول الله صلی الله علیه و سلم صلوه الظهر فسلم رسول الله صلی الله علیه و سلم من الرکعتین فقام رجل من بنی سلیم فقال یا رسول الله اقصرت الصلوه ام نسیت قال لم تقصر و لم انس فقال یا رسول الله انما صلیت رکعتین قال رسول الله صلی الله علیه و سلم حقا ما یقول ذوالیدین قالوا نعم فصلی بهم رکعتین اخریین . (بیهقی، ج ۲، ۳۵۷ )
اخبرنا ابو محمد عبدالله بن یحیی بن عبدالجبار انبا اسماعیل بن محمد الصفار ثنا احمد بن منصور الرمادی ثنا عبدالرزاق انبا نعنر عن الزهری عن ابی سلمه و ابی‌بکر بن سلیمان عن ابی هریره رضی الله عنه قال صلی النبی صلی الله علیه و سلم الظهر او العصر فسها فی رکعتین فانصرف فقال له ذوالشمالین بن عبد عمرو و کان حلیفا لبنی زهره یا رسول الله اخففت الصلوه ام نسیت فقال النبی صلی الله علیه و سلم ما یقول ذوالیدین قالوا صدق یا نبی الله قال فاتم بهم الرکعتین اللتین نقص قال زهری ثم سجد سجدتین بعد ما تفرغ . ( بیهقی، ج ۲، ص۳۵۸)
اخبرنا ابو محمد عبدالله بن یحیی بن عبدالجبار انبا اسماعیل بن محمد الصفار ثنا احمد بن منصور الرمادی ثنا عبدالرزاق انبا نعنر عن الزهری عن ابی سلمه و ابی‌بکر بن سلیمان عن ابی هریره رضی الله عنه قال صلی النبی صلی الله علیه و سلم الظهر او العصر فسها فی رکعتین فانصرف فقال له ذوالشمالین بن عبد عمرو و کان حلیفا لبنی زهره یا رسول الله اخففت الصلوه ام نسیت فقال النبی صلی الله علیه و سلم ما یقول ذوالیدین قالوا صدق یا نبی الله قال فاتم بهم الرکعتین اللتین نقص قال زهری ثم سجد سجدتین بعد ما تفرغ . ( بیهقی، ج ۲، ص۳۵۸)
این سه روایت هم با اینکه از طریق ابوسلمه از ابوهریره نقل شده اند اما دارای متنی متفاوت اند، ضمن اینکه فردی که متذکر فراموشی حضرت رسول (ص)می شوند نیز متفاوت نقل شده اند .
این سه روایت هم با اینکه از طریق ابوسلمه از ابوهریره نقل شده‌اند اما دارای متنی متفاوت اند، ضمن اینکه فردی که متذکر فراموشی حضرت رسول (ص)می شوند نیز متفاوت نقل شده‌اند .
برخی از متون اهل سنت با توجه به تعدد و پراکندگی روایات پیرامون سهو النبی سه روایت منقول از ابن بحینه و ابن مسعود و ذوالیدین را قابل پذیرش دانسته اند، از این روی روایات ذکر شده شامل منقولات این سه تن نیز بود تا ضعف در این روایات به صورت عموم و در روایات این سه نفر به طور اخص اشاره شود .
برخی از متون اهل سنت با توجه به تعدد و پراکندگی روایات پیرامون سهو النبی سه روایت منقول از ابن بحینه و ابن مسعود و ذوالیدین را قابل پذیرش دانسته اند، از این روی روایات ذکر شده شامل منقولات این سه تن نیز بود تا ضعف در این روایات به صورت عموم و در روایات این سه نفر به طور اخص اشاره شود .
با نگاهی گذرا به روایات ذکر شده می توان گفت ذکر احادیث با سند یکسان و متن متفاوت در یک موضوع خاص از نکات قابل توجهی است که در پذیرش این روایات ما را دچار تردید می سازد . علاوه بر این، نکته قابل توجه دیگر پیرامون شخصیت فردی است که می توان به نقش محوری او در این روایات اشاره نمود .
با نگاهی گذرا به روایات ذکر شده می توان گفت ذکر احادیث با سند یکسان و متن متفاوت در یک موضوع خاص از نکات قابل توجهی است که در پذیرش این روایات ما را دچار تردید می سازد . علاوه بر این، نکته قابل توجه دیگر پیرامون شخصیت فردی است که می توان به نقش محوری او در این روایات اشاره نمود .
خط ۷۹: خط ۷۹:
در کتاب فتح الباری در این زمینه به این موارد اشاره شده است :
در کتاب فتح الباری در این زمینه به این موارد اشاره شده است :
در طریق آدم از شعبه تعیین نماز با شک همراه است، در نقل از ابوالولید از شعبه و در طریق ابوسلمه با قاطعیت لفظ ظهر آمده است، در طریق ابوسفیان مولی بن ابی احمد بدون هیچ شکی نماز عصر گفته شده است، در طریق ابن سیرین آمده : اکثر ظنی انها العصر، در طریق دیگری از ابن سیرین از ابوهریره آمده احدی صلاتی العشی که ابوهریره نام برده و ابن سیرین فراموش نموده است، در طریق دیگری از ابن سیرین از ابوهریره آمده شک از جانب ابوهریره می باشد که فراموش کرده است .دلیل این تشتت از جانب ابوهریره در فتح الباری اینگونه آمده که شاید او زمانی یقین داشته نماز عصر بوده و با قاطعیت گفته نماز عصر و گاهی اندیشه نماز ظهر بر او غلبه می یافته و این تفاوت به دلیل اهتمام به ذکر رویدادی است که شامل احکام شرعی می باشد . در ادامه ایشان روایت عمران را بدون اختلاف می‌دانند که او به نماز عصر اشاره نموده و به این قرینه روایات ابوهریره که نماز عصر را گفته اند ترجیح داده است . ( ابن حجر، فتح الباری، ج۳، ص ۷۷ )
در طریق آدم از شعبه تعیین نماز با شک همراه است، در نقل از ابوالولید از شعبه و در طریق ابوسلمه با قاطعیت لفظ ظهر آمده است، در طریق ابوسفیان مولی بن ابی احمد بدون هیچ شکی نماز عصر گفته شده است، در طریق ابن سیرین آمده : اکثر ظنی انها العصر، در طریق دیگری از ابن سیرین از ابوهریره آمده احدی صلاتی العشی که ابوهریره نام برده و ابن سیرین فراموش نموده است، در طریق دیگری از ابن سیرین از ابوهریره آمده شک از جانب ابوهریره می باشد که فراموش کرده است .دلیل این تشتت از جانب ابوهریره در فتح الباری اینگونه آمده که شاید او زمانی یقین داشته نماز عصر بوده و با قاطعیت گفته نماز عصر و گاهی اندیشه نماز ظهر بر او غلبه می یافته و این تفاوت به دلیل اهتمام به ذکر رویدادی است که شامل احکام شرعی می باشد . در ادامه ایشان روایت عمران را بدون اختلاف می‌دانند که او به نماز عصر اشاره نموده و به این قرینه روایات ابوهریره که نماز عصر را گفته اند ترجیح داده است . ( ابن حجر، فتح الباری، ج۳، ص ۷۷ )
با توجه به روایات ذکر شده اختلاف نظر در مورد نمازی که در آن سهو رخ داده کاملا مشهود است . علیرغم وجود افراد مشترک در اسناد دیده می شود که گاهی نقل‌های متفاوتی از یک فرد در این زمینه وجود دارد از جمله : روایات منقول از ابوهریره که عمده روایات است در تعیین این نماز گاهی با اطمینان کامل نماز ظهر و گاهی نماز عصر و گاهی ظهر یا عصر و … بیان شده است . در مجموعه این روایات نیز از افراد متفاوت این اختلاف وجود دارد که برخی نماز مغرب را مطرح نموده‌اند . در تعداد رکعات نماز نیز برخی قایل به نقصان در دو رکعت و برخی در یک رکعت از یک نماز چهار رکعتی شده اند و برخی از این روایات که عمدتا منقول از ابن مسعود است قایل به زیادت در رکعات نماز شده اند . این اختلاف نظر نیز از جمله عوامل موثر در رد این روایات می باشد . در توجیه ابن حجر که عامل اصلی این تشت را از جانب ابوهریره اهتمام به بیان مساله شرعی عنوان می کند باید گفت: این تشتت فقط در منقولات ابوهریره وجود ندارد بلکه سایر افرادی که روایات مشابه را ذکر نموده‌اند نیز دارای این اختلاف اند، آن روایات چگونه قابل توجیه اند و از طرفی چگونه این روایات با اختلافات زیاد راجع به یک مساله قابل جمع اند ؟ !
با توجه به روایات ذکر شده اختلاف نظر در مورد نمازی که در آن سهو رخ داده کاملا مشهود است . علیرغم وجود افراد مشترک در اسناد دیده می شود که گاهی نقل‌های متفاوتی از یک فرد در این زمینه وجود دارد از جمله : روایات منقول از ابوهریره که عمده روایات است در تعیین این نماز گاهی با اطمینان کامل نماز ظهر و گاهی نماز عصر و گاهی ظهر یا عصر و … بیان شده است . در مجموعه این روایات نیز از افراد متفاوت این اختلاف وجود دارد که برخی نماز مغرب را مطرح نموده‌اند . در تعداد رکعات نماز نیز برخی قایل به نقصان در دو رکعت و برخی در یک رکعت از یک نماز چهار رکعتی شده‌اند و برخی از این روایات که عمدتا منقول از ابن مسعود است قایل به زیادت در رکعات نماز شده‌اند . این اختلاف نظر نیز از جمله عوامل موثر در رد این روایات می باشد . در توجیه ابن حجر که عامل اصلی این تشت را از جانب ابوهریره اهتمام به بیان مساله شرعی عنوان می کند باید گفت: این تشتت فقط در منقولات ابوهریره وجود ندارد بلکه سایر افرادی که روایات مشابه را ذکر نموده‌اند نیز دارای این اختلاف اند، آن روایات چگونه قابل توجیه اند و از طرفی چگونه این روایات با اختلافات زیاد راجع به یک مساله قابل جمع اند ؟ !


=عملکرد پیامبر (ص) در مقابل تذکر به ایشان=
=عملکرد پیامبر (ص) در مقابل تذکر به ایشان=
خط ۹۳: خط ۹۳:
… ثم سجد سجدتی السهو . ( ابن حنبل، ج ۱، ص ۴۰۹ )
… ثم سجد سجدتی السهو . ( ابن حنبل، ج ۱، ص ۴۰۹ )
با فرض پذیرش روایات دربرگیرنده ی سهو، نکته قابل توجه پیرامون عملکرد پیامبر(ص) این است که ایشان (ص) ارتکاب سهو را رد نموده‌اند و با قاطعیت تمام این مطلب را ذکر کرده اند که جای هیچ گونه شبهه ای در این زمینه وجود ندارد و اعتراض به پاسخ رسول الله (ص) در واقع اجتهاد در مقابل نص است، چرا که در آیات الهی اطاعت همه جانبه از ایشان به صورت مطلق توصیه شده است . (( اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم … ))
با فرض پذیرش روایات دربرگیرنده ی سهو، نکته قابل توجه پیرامون عملکرد پیامبر(ص) این است که ایشان (ص) ارتکاب سهو را رد نموده‌اند و با قاطعیت تمام این مطلب را ذکر کرده اند که جای هیچ گونه شبهه ای در این زمینه وجود ندارد و اعتراض به پاسخ رسول الله (ص) در واقع اجتهاد در مقابل نص است، چرا که در آیات الهی اطاعت همه جانبه از ایشان به صورت مطلق توصیه شده است . (( اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم … ))
اندکی از این روایات به این مساله اشاره دارند که پیامبر (ص) از حاضرین صدق گفته ذوالیدین را جویا شدند و آنها نیز تایید نمودند . در پاسخ به این مساله باید گفت : اولا در برخی از این روایات آمده که مردم بلافاصله بعد از نماز همگی با هم عبارت قصرت الصلاه را ذکر کردند که دیگر جای پرسشی نمی ماند . ثانیا افرادی که گفته ذوالیدین را تایید نمودند چرا پیش از او متذکر این نکته نشدند و فقط او این نکته را متذکر شد تا جایی که همه روایات دربرگیرنده ی سهو از جانب او ذکر شده اند ؟
اندکی از این روایات به این مساله اشاره دارند که پیامبر (ص) از حاضرین صدق گفته ذوالیدین را جویا شدند و آنها نیز تایید نمودند . در پاسخ به این مساله باید گفت : اولا در برخی از این روایات آمده که مردم بلافاصله بعد از نماز همگی با هم عبارت قصرت الصلاه را ذکر کردند که دیگر جای پرسشی نمی ماند . ثانیا افرادی که گفته ذوالیدین را تایید نمودند چرا پیش از او متذکر این نکته نشدند و فقط او این نکته را متذکر شد تا جایی که همه روایات دربرگیرنده ی سهو از جانب او ذکر شده‌اند ؟
برخی از این روایات اشاره به این مطلب دارند که حضرت (ص) در هنگام شنیدن این تذکر عصبانی شدند، آیا صدور عصبانیت از جانب ایشان سابقه تاریخی دارد؟ دلیل عصبانیت ایشان چیست ؟ آیا به خاطر حقیقتی بود که به ایشان تذکر داده بودند؟ اگر به این دلیل بود با روایاتی که اشاره دارند حضرت (ص) گفته اند من هم مانند شما فراموش می کنم پس شما به من تذکر دهید در تناقض می باشد . اگر به دلیل اتهام ناروا به ایشان بود پس چرا بازگشتند و نماز را تمام کردند ؟
برخی از این روایات اشاره به این مطلب دارند که حضرت (ص) در هنگام شنیدن این تذکر عصبانی شدند، آیا صدور عصبانیت از جانب ایشان سابقه تاریخی دارد؟ دلیل عصبانیت ایشان چیست ؟ آیا به خاطر حقیقتی بود که به ایشان تذکر داده بودند؟ اگر به این دلیل بود با روایاتی که اشاره دارند حضرت (ص) گفته اند من هم مانند شما فراموش می کنم پس شما به من تذکر دهید در تناقض می باشد . اگر به دلیل اتهام ناروا به ایشان بود پس چرا بازگشتند و نماز را تمام کردند ؟
اضطراب موجود در این روایات و عدم توجیه مناسب برای آنهاو عدم امکان نقل به معنا از عواملی است که فرضیه در نظر گرفته ما را مبنی بر عدم امکان ارتکاب سهو از جانب ایشان تقویت می نماید .  
اضطراب موجود در این روایات و عدم توجیه مناسب برای آنهاو عدم امکان نقل به معنا از عواملی است که فرضیه در نظر گرفته ما را مبنی بر عدم امکان ارتکاب سهو از جانب ایشان تقویت می نماید .  
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۳۷

ویرایش