قاضی حسین احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۱۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ آوریل ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۲: خط ۸۲:
او به علت نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران و یا همکاری با حکومت ژنرال ضیاء الحق به خیانت متهم گردید و گروه افراطی طالبان پاکستان همواره او را شخصی غیرمطلوب نامیدند که می ‌بایست از بین برده می ‌شد و یک بار هم برای ترورش اقدام کردند که ناموفق بود؛ ولی '''حکیم الله محسود'''، از فرماندهان طالبان پاکستان همچنان به شدت از او انتقاد می ‌کرد.<br>
او به علت نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران و یا همکاری با حکومت ژنرال ضیاء الحق به خیانت متهم گردید و گروه افراطی طالبان پاکستان همواره او را شخصی غیرمطلوب نامیدند که می ‌بایست از بین برده می ‌شد و یک بار هم برای ترورش اقدام کردند که ناموفق بود؛ ولی '''حکیم الله محسود'''، از فرماندهان طالبان پاکستان همچنان به شدت از او انتقاد می ‌کرد.<br>
شاید یکی از علل اصلی مخالفت گروه های تندرو پاکستان با وی، علاوه بر نزدیکی مواضع او به دیدگاه های نظام اسلامی ایران، مخالفت جدی وی با تعصبات قومی و مذهبی بود. او در واقع دشمن سرسخت خشونت های مذهبی و ایجاد فتنه بین [[شیعه]] و [[سنی]] بود و از اختلاف ‌افکنان بین پیروان مذاهب اسلامی سخت انتقاد می ‌کرد.<br>
شاید یکی از علل اصلی مخالفت گروه های تندرو پاکستان با وی، علاوه بر نزدیکی مواضع او به دیدگاه های نظام اسلامی ایران، مخالفت جدی وی با تعصبات قومی و مذهبی بود. او در واقع دشمن سرسخت خشونت های مذهبی و ایجاد فتنه بین [[شیعه]] و [[سنی]] بود و از اختلاف ‌افکنان بین پیروان مذاهب اسلامی سخت انتقاد می ‌کرد.<br>
بدین ‌ترتیب قاضی حسین چه در دوران رهبری، و چه در دوران پس از استعفا، همچنان و همواره در استمرار راه مبارزه منطقی سیدابوالاعلی مودودی فردی کوشا و فعال بود و در واقع به عنوان نماینده اسلام معتدل نه تنها در پاکستان بلکه در کشورهای همجوار نیز تأثیرگذار بود و در سطح فراملی به عنوان نماینده مردم پاکستان پیشتاز حمایت از حرکت های اسلامی و مبارزات مسلحانه برضد اشغالگران در هند و افغانستان و فلسطین شناخته می ‌شد<ref>همان</ref> .  
بدین ‌ترتیب قاضی حسین چه در دوران رهبری، و چه در دوران پس از استعفا، همچنان و همواره در استمرار راه مبارزه منطقی سیدابوالاعلی مودودی فردی کوشا و فعال بود و در واقع به عنوان نماینده اسلام معتدل نه تنها در پاکستان بلکه در کشورهای همجوار نیز تأثیرگذار بود و در سطح فراملی به عنوان نماینده مردم پاکستان پیشتاز حمایت از حرکت های اسلامی و مبارزات مسلحانه برضد اشغالگران در هند و افغانستان و فلسطین شناخته می ‌شد<ref>همان</ref>.
 
= نظر اندیشمندان درباره او =
 
'''علی الدین ترابی''' در روزنامه دیلی پاکستان درباره شخصیت او چنین می گوید: شخصیت '''قاضی حسین احمد''' یک شخصیت همه جانبه بود و منظور ما از شخصیت همه جانبه این است که در هر جنبه از شخصیت او یک شخصیت کامل وجود داشت. قاضی حسین احمد به مدت 22 سال امیر جماعت اسلامی پاکستان بود. در این دورهای که به جماعت اسلامی پیوست تصور عمومی این بود که جماعت اسلامی فقط گروهی از طبقه متوسط ​​و تحصیلکرده بودند. ولی جنبشی را ایجاد کردند که دعوت آن برای مردم عادی به همان اندازه که برای طبقه تحصیل کرده،مؤثر بود.<br>
او شکاف را با احزاب دیگر، به ویژه احزاب مذهبی پر کرد و اتحاد '''الامت علی الکتاب و السنه''' را شعار خود قرار داد. تا اینکه نماد وحدت امت شدند. نقش تاریخی او به عنوان حامی جهاد در افغانستان و حامی جهاد در کشمیر حتی از سوی بدترین مخالفان غیر قابل کتمان است.او در زندگی دعوتی و جهادی خود ، همراه با [[قرآن]] و [[سنت]] از فقه اقبال راهنمایی کامل می کرد. وي در ميان رهبران جنبش‌هاي جهاني اسلامي نيز جايگاه برجسته‌اي داشت<ref>[https://dailypakistan.com.pk/21-Jan-2013/33139 برگرفته از سایت اردو زبان روزنامه دیلی پاکستان]</ref>.
 
'''سید هادی خسرو شاهی''' درباره شخصیت او چنین می‌گوید: قاضی حسین احمد که فعالیتش را از یک تشکل سیاسی مذهبی ریشه ‌دار و بین ‌المللی اسلامی آغاز کرد و تا چند دهه ادامه داد به درستی در سال های پایانی عمر خود دغدغه اصلی ‌اش یکپارچگی و همگرایی [[مسلمانان]] بود. در واقع او تمامی مساعی خویش را صرف [[وحدت امت اسلامی]] نمود و با تندروی، افراطی‌ گری و تحجر که عامل اصلی انشقاق مسلمین است مخالف بود.<br>
وی علاوه بر آرا و نظریات سیاسی منطقه‌ای،ایده‌های سیاسی و روابط بین ‌المللی سازنده ‌ای نیز داشت. همواره به حمایت از آرمان [[فلسطین]] تأکید می ‌کرد و نسبت به اهداف مخرب [[آمریکا]] در منطقه نگران بود. لذا در یکی از مواضع خود تصریح می‌کند: پیش از آنکه آمریکا کشورهای پاکستان، [[چین]] و ایران را قربانی منافع اقتصادی و سیاسی خود سازد، باید این کشورها به صورت یک بلوک قدرت منطقه ‌ای در مقابل سیاست های آمریکا، ایستادگی کنند.<br>
به باور او،آمریکا در افغانستان نیز اهداف شوم اقتصادی، نظامی و سیاسی را پیگیری می‌ کند. لذا حاضر نخواهد شد افغانستان را رها کند. او در موضوع رفتارهای اعتقادی و سیاسی مسلمانان بر نکات و محورهای حساس و تعیین ‌کننده تاکید می ‌کرد. به باور وی مسلمانان به جای اینکه روحیه شهادت‌ طلبی را علیه یکدیگر استفاده کنند، باید علیه دشمنان استفاده کنند. ازاین منظر، او اصرار داشت که تبلیغ مذهب و فرقه بر هیچ مسلمانی جایز نیست، بلکه تبلیغ بندگی خداوند و توحید لازم و واجب است و می ‌گفت: مشترکات ما بسیار بیشتر از تفاوت هاست و دشمن نیز منتظر است تا از کوچکترین اختلاف برای ضربه زدن به مسلمانان بهره گیرد.در واقع او به شدت از گروه های تندرو و تکفیری انتقاد می ‌کرد و روش آنان را مخالف مبانی اسلامی می ‌دانست.<br>
با اعلام رسمی این مواضع روشنگرانه بود که قاضی حسین احمد، در آخر آبان 1391 ه.ش در مناطق شمال غربی پاکستان مورد حمله انتحاری قرار گرفت اما جان سالم به در برد. از منظر سیاسی این گونه ترورها غالباً با اهداف چند جانبه انجام می ‌شود و در آن عمدتاً افرادی مورد حمله قرار می‌ گیرند که در بسیج مردمی و ایجاد جریان‌ های عمومی نقش مؤثری دارند.
ماهیت فراگیر عملکرد قاضی حسین در تأکید و ترویج ارزش ها و اصول مشترک اسلامی، وی را به به یک شخصیت مذهبی و سیاسی فراگروهی و فراملی تبدیل کرداز این رو او به عنوان یک فرد بانفوذ و مقبول خواص و عوام در اغلب کشورهای اسلامی شناخته می ‌شد<ref>[https://rahyafteha.ir/13117/%D9%82%D8%A7%D8%B6%D9%8A-%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%9B-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%AF%D9%8A-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%8C-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D9%88-%D8%AA%D9%82%D8%B1%D9%8A%D8%A8/ برگرفته از سایت رها یافتگان]</ref>.
 
= همکاری با مجمع جهانی تقریب در بیداری اسلامی =
او به عنوان یکی از صاحب ‌نظران برجسته اسلامی علاوه بر عضویت در [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی|مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]، درباره پدیده‌ های اسلام سیاسی معاصر یعنی بیداری اسلامی، آرا و نظرات قابل تأملی ارائه کرده است. از نظر وی بیداری اسلامی، استمرار داشته و نتایج مطلوبی در این راستا به دست خواهد آمد؛ لذا می ‌توان آن را یک فرایند تدریجی و پرثمر تلقی کرد.<br>
در مورد ساختار سازی و نظام ‌سازی برآمده از بیداری اسلامی، نیز ایده‌های او می ‌تواند راهگشا باشد. وی با رد اندیشه ‌های سکولار، ایجاد حکومت اسلامی را سنت [[پیامبر اکرم]] (صلی الله علیه وآله) می ‌دانست و موفقیت مسلمانان را مستلزم پیمودن راه آن حضرت در ایجاد نظام حکومتی می ‌دانست. و در همین جهت، در کنفرانس بزرگ بیداری اسلامی در ایران شرکت نمود و سخنرانی کرد و به عضویت مجمع بیداری اسلامی درآمد و در برخی اظهارات خود بیداری امت اسلامی را تنها راه‌ حل مشکلات جهان اسلام نامید و معتقد بود بیداری اسلامی امروز اشتراکات فرقه ‌های گوناگون اسلامی را به هم نزدیک کرده که این خود فرصتی تاریخی برای حل مشکلات میان مسلمانان است.<br>
او به منظور تثبیت و نهادینه کردن دستاوردهای بیداری اسلامی، بر نهادسازی مردمی اهتمام وافری داشت. در این راستا پیشنهاد کرد یک شورای راهبردی مستقل بدون تکیه بر دولت ها ایجاد شود. و پس از تاسیس دبیرخانه دائمی بیداری اسلامی در تهران، به عضویت آن درآمد و به عنوان عضو اصلی و برجسته شورای مرکزی مجمع جهانی بیداری اسلامی محسوب گردید.<br>
وی به منظور تحکیم و عینیت بخشیدن به آرای برجسته خود، آن ها را در قالب نهادها و تشکل ‌های مردمی و فراگیر سازماندهی نمود و در این مسیر، در پاکستان تشکیلاتی را پی ریخت که بر اساسش مذاهب اسلامی در آن گردهم می ‌آیند و نظرات خود را بیان می ‌کنند زیرا وی این امر را برای ایجاد وحدت حداکثری میان مسلمانان و پرهیز از تفرقه و فرقه‌ گرایی مهم می ‌دانست. برای تحقق این مهم طی سال ها تلاش  در سال ۲۰۰۲م نسبت به تشکیل [[مجلس وحدت متحده عمل]] متشکل از احزاب مذهبی مختلف [[شیعه]] و سنی اهتمام ورزید و در آخرین سال عمرش، بیش از ۳۰ حزب و گروه مذهی میانه‌ رو پاکستان را در دوم خرداد 1391 ه.ش در جلسه ‌ای که در اسلام ‌آباد میان علمای شیعه و سنی برگزار شد گرد هم آورد و آن ها موافقت خود را برای ایجاد '''شورای همبستگی ملی''' اعلام کردند و قاضی حسین احمد را به عنوان رئیس این شورا، انتخاب کردند.<br>
شورای همبستگی ملی با اساسنامه ۲۲ بندی کار خود را شروع کرد، که برقراری نظام اسلامی در کشور نیز از اهداف ذکر شده در این اساسنامه می ‌باشد. اهداف این شورا پایان دادن به خشونت های فرقه‌ ای و کاهش دشمنی و عداوت در میان اجتماعات گوناگون در این کشور عنوان شده است  <ref>همان</ref>.


= منابع =
= منابع =