۸۷٬۱۷۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'میدهد') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
مکتب اعتزال در اوایل قرن دوم هجری قمری توسط [[واصل بن عطا]] (۱۳۱-۸۰)تاسیس شد. علت اعتزال را | مکتب اعتزال در اوایل قرن دوم هجری قمری توسط [[واصل بن عطا]] (۱۳۱-۸۰)تاسیس شد. علت اعتزال را میتوان به دلیل شیوع تفکرات افراطی [[اهل حدیث]] در [[اهل سنت]] و آسیبهای آن دانست که موجب شد تا متفکران اهل سنت را به سمت مباحث عقلی و تاسیس این مکتب سوق دهد. | ||
==تاریخچه تاسیس== | ==تاریخچه تاسیس== | ||
شکل گیری اولیه معتزله که خرد گرایی اساس بنای فکری آنان است، مربوط به دوره [[بنی امیه]] و در زمان حاکمیت [[عبدالملک مروان]] است که به سالهای 65 تا 84 بر میگردد.از ویژگیهای این مکتب، دفاع از قدرت، اراده و اختیار انسان بدون دخالت فاعل دیگر است. | شکل گیری اولیه معتزله که خرد گرایی اساس بنای فکری آنان است، مربوط به دوره [[بنی امیه]] و در زمان حاکمیت [[عبدالملک مروان]] است که به سالهای 65 تا 84 بر میگردد.از ویژگیهای این مکتب، دفاع از قدرت، اراده و اختیار انسان بدون دخالت فاعل دیگر است. | ||
معتزلیان از همان ابتدا به [[عدلیه]] یا اصحاب العدل مشهور شدند | معتزلیان از همان ابتدا به [[عدلیه]] یا اصحاب العدل مشهور شدند آنها بندگان را نسبت به اعمالشان، فاعل مختار مىدانستند و به همین دلیل به [[قَدَریه]] نیز مشهور شدند. یکی از اصول مورد بحث مسلمانان صدر اسلام اصلی به نام«[[منزلة بین المنزلتین]]» بود که معتزله آن را مطرح کردند. طرح این اصل به دنبال دو عقیده متضاد بود که قبلًا در جهان اسلام راجع به کفر و ایمان فسّاق پدید آمد. برای اولین بار [[خوارج]] این عقیده را اظهار کردند کسی که مرتکب گناه کبیره شود کافر شده است. گروه دیگری به وجود آمدند یا آنها را سیاستها به وجود آوردند که به نام [[مرجئه]] خوانده میشدند. مرجئه از لحاظ ارزش تأثیر گناه، در نقطه مقابل خوارج قرار داشتند. آنها میگفتند اساس کار این است که انسان از نظر عقیده و ایمان که مربوط به قلب است مسلمان باشد؛ اگر ایمان که امر قلبی است درست باشد، مانعی ندارد که عمل انسان فاسد باشد؛ ایمان، کفّاره عمل بد است. مرجئه میگفتند فسق و گناه هر چند کبیره باشد، اما هیچ ضرری به ایمان نمیزند. پس مرتکب کبیره مؤمن است نه کافر. اما معتزله عقیده میانه ای ابراز داشتند و گفتند مرتکب کبیره نه مؤمن است و نه کافر، بلکه برزخ میان آن دو است. معتزله نام این مرحله میانه را منزلة بین المنزلتین گذاشتند.<ref>با استفاده از مجموعه آثار مرتضی مطهری ، ج 3 ص 76 و 77 انتشارات صدرا سال 1389 خورشیدی</ref> | ||
==دلیل نام گذاری== | ==دلیل نام گذاری== | ||
معروف است اول شخصی که عقیده «منزلة بین المنزلتین» را ابراز کرد، واصل بن عطاء شاگرد [[حسن بصری]] بود. روزی واصل در محضر استادش نشسته بود که همین مسأله مورد اختلاف خوارج و مرجئه را پرسیدند. پیش از این که حسن بصری جوابی بدهد، واصل گفت به عقیده من [[اهل کبائر]] فاسق اند نه کافر. سپس از جمعیت جدا شد( بنا بر نقلی حسن بصری او را اخراج کرد) و در | معروف است اول شخصی که عقیده «منزلة بین المنزلتین» را ابراز کرد، واصل بن عطاء شاگرد [[حسن بصری]] بود. روزی واصل در محضر استادش نشسته بود که همین مسأله مورد اختلاف خوارج و مرجئه را پرسیدند. پیش از این که حسن بصری جوابی بدهد، واصل گفت به عقیده من [[اهل کبائر]] فاسق اند نه کافر. سپس از جمعیت جدا شد (بنا بر نقلی حسن بصری او را اخراج کرد) و در گوشهای به تبلیغ عقیده خود پرداخت. در این حال شاگرد و برادر زنش عمرو بن عبید نیز به او ملحق شد. اینجا بود که حسن گفت:اعتزل عنّا یعنی واصل از ما کناره گیری کرد و نیز مردم گفتند: اعتزلا قول الامّة یعنی واصل و عمرو بن عبید از قول همه امّت جدا شدند و قول سومی اختراع کردند.<ref>با استفاده از مجموعه آثار مرتضی مطهری، ج 3 ص 76 و 77 انتشارات صدرا سال 1389 خورشیدی</ref> و در نقلی دیگر نوشته اند که چون واصل بن عطا و شاگردان و پیروانش پس از ابراز نظریه منزله بین المنزلتین از مجلس درس حسن بصرى فاصله گرفتند، به این نام( معتزله) مشهور شدند. <ref> جعفر سبحانی ، ملل و نحل ، ج ۳، ص ۱۵۵- ۱۶۳.</ref> و باز آورده اند که طرح مباحث عقل گرایانه موجب شد تا واصل بن عطاء از حلقه درس حسن بصری جدا شود( اعتزال جوید) و خود در کناری حلقه درسی دیگری تشکیل دهد به همین دلیل این مکتب را مکتب اعتزال (مکتبی که از جمعی جدا شده و عزلت جسته اند) نامیدند.<ref>ر ک، امالی، [[سید مرتضی]]، ج ۱، ص ۱۱۵.</ref> | ||
==روش فکری معتزله== | ==روش فکری معتزله== | ||
عقل محوری، روش اصلی تفکر معتزلیان بود. آنان اصرار داشتند که در مباحث کلامی و نیز تفاسیر آیات قرآن،از فهم عقلی بهره ببرند و در جاهایی که | عقل محوری، روش اصلی تفکر معتزلیان بود. آنان اصرار داشتند که در مباحث کلامی و نیز تفاسیر آیات قرآن،از فهم عقلی بهره ببرند و در جاهایی که برداشتهای استنباطی شان مخالف ظواهر دینی بود،به تاویل ظواهر اقدام و میان مبانی دینی و فهم عقلی ارتباط برقرار میکردند که البته این روش فلاسفه اسلامی نیز هست، با این تفاوت که معتزله در مباحث خود از فن جدل بهره میبردند و فلاسفه از اصول برهانی. | ||
[[محقق لاهیجی]] در این باره | [[محقق لاهیجی]] در این باره میگوید:«این جماعت( معتزله)،ترتیب رأى عقلى نموده،آیات و احادیثى که مضمونش به حسب ظاهر موافق آرا و عقول ایشان نبودند، به تأویل آن بر نهج قوانین عقلى مبادرت مىکردند»<ref> گوهر مراد ، وزارت فرهنگ و ارشاداسلامى ،ص .۴۶</ref> | ||
==اصول اعتقادی معتزله== | ==اصول اعتقادی معتزله== | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
'''توحید'' | '''توحید'' | ||
معتزله مثل امامیه [[صفات خدا]] را عین ذات او میدانند و صفات زاید بر ذات را انکار میکنند. این موضوعی بود که بیش از هر چیز دیگر مورد تاکید این مذهب بوده است. به همین دلیل گاهی از آنان به عنوان نفی کنندگان صفات یا قایلان به نیابت ذات از صفات نام برده | معتزله مثل امامیه [[صفات خدا]] را عین ذات او میدانند و صفات زاید بر ذات را انکار میکنند. این موضوعی بود که بیش از هر چیز دیگر مورد تاکید این مذهب بوده است. به همین دلیل گاهی از آنان به عنوان نفی کنندگان صفات یا قایلان به نیابت ذات از صفات نام برده میشود. با این حال به نظر میآید که معتزله منکر [[صفات کمالی]] خداوند نیستند.<ref>ر.ک، شیخ مفید ، اوایل المقالات ، ۱۳۷۲ش، ص۵۲</ref> و <ref>ر. ک. عبدالکریم شهرستانی ، الملل و النحل ، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۴۴</ref> | ||
'''وعد و وعید''' | '''وعد و وعید''' | ||
براساس اصل [[وعد و وعید]]، خداوند به [[مؤمنان]] مطابق با وعده اش پاداش میدهد و [[کافران]] را مطابق با وعیدش مجازات | براساس اصل [[وعد و وعید]]، خداوند به [[مؤمنان]] مطابق با وعده اش پاداش میدهد و [[کافران]] را مطابق با وعیدش مجازات میرساند که ورود در آتش ابدی است. به همین دلیل افراد مومنی که مرتکب گناه شدهاند، اگر توبه نکنند عذاب خواهند شد که البته عذاب ایشان از عذاب کافران خفیف تر خواهد بود<ref> با استفاده از کتاب اصول خمسه محمد جواد انوری، ص۲۸۰</ref> | ||
'''منزلة بین المنزلتین''' | '''منزلة بین المنزلتین''' | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
'''امر به معروف و نهی از منکر''' | '''امر به معروف و نهی از منکر''' | ||
از جمله احکام ضروری اسلام، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است و | از جمله احکام ضروری اسلام، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است و میشود گفت همه مذاهب اسلامی بر وجود این اصل توافق دارند به گونهای که نمیتوان آن را از ویژگیهای یک مذهب خاص دانست، ولی معتزلیان با محور قرار دادن این اصل بر اهمیت آن تاکید کردند. [[زمخشری]] میگوید عقیده معتزله این است که امر به معروف و نهی از منکر [[واجب کفایی]] اما مشروط به شرایط خاصی است که شدیدترین آن مرحله جنگ میباشد که این مرحله از شئونات حکومت اسلامی و از وظایف رهبری اسلامی است. <ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، صص۳۹۸-۳۹۶</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |