عدل گستری و ستم ستیزی در قرآن کریم (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱۷: خط ۲۱۷:
«دروغ بستن به خداوند»، «روی گردانی از حق»، «ادعای دروغین نبوت»، «اقدام به گمراه نمودن مردم» و «کتمان حق و خودداری از شهادت»، از بالا ترین مراتب ظلم در قرآن کریم است.
«دروغ بستن به خداوند»، «روی گردانی از حق»، «ادعای دروغین نبوت»، «اقدام به گمراه نمودن مردم» و «کتمان حق و خودداری از شهادت»، از بالا ترین مراتب ظلم در قرآن کریم است.
خداوند متعال برای آن که نمونه‌ای عملی از ظالم‌ترین جوامع را به عنوان عبرت به انسان‌ها معرفی نموده و آنها را از پیمودن راه‌های انحرافی و افتادن در دام ظلم باز دارد قوم نوح را مثال زده است. شیوه خداوند متعال در قرآن کریم آن است که برای تبیین مفاهیم بلند خویش و همگانی ساختن آنها به ذکر نمونه‌های عملی و مثال‌های همه فهم اقدام می‌نماید و از این کار هیچ ابایی ندارد. (بقره/26)<br>
خداوند متعال برای آن که نمونه‌ای عملی از ظالم‌ترین جوامع را به عنوان عبرت به انسان‌ها معرفی نموده و آنها را از پیمودن راه‌های انحرافی و افتادن در دام ظلم باز دارد قوم نوح را مثال زده است. شیوه خداوند متعال در قرآن کریم آن است که برای تبیین مفاهیم بلند خویش و همگانی ساختن آنها به ذکر نمونه‌های عملی و مثال‌های همه فهم اقدام می‌نماید و از این کار هیچ ابایی ندارد. (بقره/26)<br>
==قرآن و مصادیق و نمودهای ظلم ==
در این کتاب شریف بیش از 120 مورد به «مصادیق ظلم» اشاره شده است (ر.ک: موسوی همدانی، پیشین، ج‏7، ص 281 : «گناه و ظلم اختیاری دارای مصادیق و مراتبی است که شخص مؤمن مناسب با درجه تقوا و معرفت و ایمانش از مصادیق و مراتب بیشتری از گناه دوری می‏‌کند») که این موارد، هم شامل نقل جریان‌های تاریخی - به عنوان نمونه و مصداق واقع شده از ظلم - ، هم شامل مفاهیم اعتقادی و هم شامل مفاهیم عملی است که انسان‌ها همیشه با آنها در تعامل‌اند.<br>
=== 1- مواردی که به عنوان مصادیق تاریخی ظلم در قرآن کریم بیان شده است: ===
* بنای مسجد ضرار برای ایجاد تفرقه میان مسلمین و ضرر زدن به جامعه مؤمنان(توبه/107-109)؛
* پی کردن شتر صالح که نماد تمرد از فرمان الهی بود(هود/65-67 و إسراء/59)؛
* نسبت ناروای جادوگری به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) (إسراء/47 و أنبیاء/3)؛
* تهمت به نوح نبی(علیه‌السلام) (مؤمنون/24-27)؛
* توطئه علیه صالح(علیه‌السلام) (نمل/45، 49، 51، 52)؛
* دخترکشی(نحل/58، 59، 61)؛
=== 2- مصادیق اعتقادی ظلم: ===
* شرک(لقمان/13)؛
* نسبت دادن فرزند به خداوند؛
* ادعای الوهیت(أنبیاء/29) <ref> و هر کس از آنها بگوید که من خدای عالمم دون خدای به حق، ما او را به آتش دوزخ کیفر خواهیم کرد، که سرکشان و ستمکاران را البته چنین مجازات می‏‌کنیم. </ref> ؛
* اعتقاد به الوهیت عیسی(علیه‌السلام)؛
* انکار ربوبیت<ref> رعد/5-6؛ «و اگر تو را جاى تعجب (به کار منکران) است عجب قول منکران معاد است که مى‏گویند: آیا ما چون خاک شدیم باز از نو خلق خواهیم شد؟ اینان هستند که به خداى خود کافر شدند و هم اینان زنجیرها (ى قهر و عذاب) بر گردن دارند و هم اینان اصحاب دوزخ‌اند و در آن همیشه معذب‌اند * (اى رسول ما) کافران پیش از تقاضاى آمرزش و احسان (به تمسخر) از تو تقاضاى تعجیل در عذاب مى‏کنند؟ در صورتى که چه عقوبت‏هاى عبرت‏آموز بر امّتان کافر گذشته رسید! و خدا بر ظلم خلق هم بسیار صاحب عفو و مغفرت است و هم صاحب قهر و انتقام سخت است‏».</ref>؛
* بت‌پرستی؛
* خورشید‌پرستی و گوساله‌پرستی.
* تکذیب و کتمان حق(عنکبوت/68، هم‌چنین ر.ک: زمر/32)، مانند کتمان آیات الهی، تکذیب دین حق، تکذیب پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) (أنعام/33) و تکذیب قرآن کریم؛
* انکار آخرت(هود/18-19)، انکار قدرت خداوند متعال، انکار نعمت‌های الهی، غفلت از گناهان، و فراموشی انذارها.
===3- رفتارهای ظالمانه ===
این رفتارها از مصادیق عملی ظلم به شمار رفته است؛ مانند: استثمار(دخان/18-19) استکبار، استهزا، اضلال(نوح/24)، اغواگری(جن/6، 14، 15)، افترا به خداوند(أنعام/93)، بدعت‌گذاری(بقره/59)، بی تقوایی(شعرا/10-11)، بی عدالتی(مائده/2)، تبلیغ سوء(أعراف/44-45)، تجاوز از حدود الهی(طلاق/1)، ترک انفاق(بقره/254)، ترک نهی از منکر(أعراف/165)، تخلفات اقتصادی، خیانت در گواهی(مائده/107)، سازش‌کاری با دشمنان(بقره/145)، فسق(أعراف/163-165) فساد(عنکبوت/30-31) و قضاوت باطل(مائده/45).<br>


==قرآن و پی‌آمد‌های ظلم ==
در قرآن کریم برای ظلم آثار گوناگونی بیان شده است، مانند : «آثار دنیوی و اخروی»، «آثار فردی و اجتماعی»، «آثار تکوینی و تشریعی» و... که نمونه‌هایی از آنها ذکر می‌گردد: <br>


===آثار تکوینی===
عذاب، استیصال و نابودی جوامع بشری ستم‌پیشه (زمر/51؛ هود/116 و نساء/153؛ ر.ک: تفسیر نمونه، ج‏19، ص 495 و قرائتی، 1383ش، ج‏10، ص186).<br>
===آثار تشریعی===
ظلم در فرهنگ قرآن رفتاری ناشایست و خارج از مدار طبیعی و نظام تشریع است که خداوند متعال از آن به عنوان مانعی برای تکامل انسان نام برده است. بر همین اساس، برای آن که افراد از ارتکاب ظلم پرهیز نمایند برخی عوامل باز دارنده در قرآن کریم تعریف شده است که می‌توان آنها را آثار تشریعی ظلم دانست که آیات ذیل برخی از موارد آن را بر می‌شمارد: <br>
* محرومیت از برخی آزادی‌ها (نساء/160؛ ر.ک: موسوی همدانی، پیشین، ج‏12، ص 527)؛
* محرومیت از امامت و رهبری(بقره/124)؛
* محرومیت ظالم گناه‌کار از امنیت در حرم امن الهی(حج/25)؛
* حق مظلوم در رسوا نمودن ظالم(نساء/148)؛
* حق مبارزه مظلوم علیه ظالم(حج/39)؛
* حق قصاص مظلوم از ظالم(إسراء/33 و شعرا/227)؛
===آثار اعتقادی - روانی - دنیوی ===
برخی از آیات قرآن کریم نتایج اعتقادی ظلم را در انسان به شرح زیر بیان نموده است: «کاهش ایمان<ref>أنعام/82: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الأَْمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ»؛ ر.ک: موسوی همدانی، پیشین، ج‏1، ص 47؛ «آیه : «الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الأَْمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» ظلم را شرک و نقطه مقابل ایمان شمرده است، چون اهتداء و ایمنى از ضلالت و یا عذاب را که اثر ضلالت است مترتب برداشتن صفت ایمان و زایل گشتن صفت ظلم کرده است. و کوتاه سخن آنکه ضلالت و شرک و ظلم در خارج یک مصداق دارند، و آنجا هم که گفته‏ایم: هر یک از این سه معرف دیگرى است، و یا به‌ وسیله دیگرى معرفى مى‏شود، منظورمان مصداق است، نه مفهوم، چون پر واضح است که مفهوم ضلالت غیر ظلم و شرک، و از ظلم غیر از آن دوى دیگر، و از شرک هم باز غیر آن دو تاى دیگر است».</ref>»، «حق‌ناپذیری <ref>أنبیا/97: «وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِی شاخِصَه أَبْصارُ الَّذِینَ کفَرُوا یا وَیلَنا قَدْ کنَّا فِی غَفْلَه مِنْ هذا بَلْ کنَّا ظالِمِینَ».</ref>»، «انکار قیامت»، «تکذیب آیات الهی<ref> النمل/13-14: « فَلَمَّا جاءَتْهُمْ آیاتُنا مُبْصِرَه قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِینٌ * وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ کیفَ کانَ عاقِبَه الْمُفْسِدِینَ»؛ (هم‌چنین ر.ک: عنکبوت/49). </ref>»، «کفر<ref>إسراء/99: «أَوَ لَمْ یرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَْرْضَ قادِرٌ عَلى أَنْ یخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لا رَیبَ فِیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إِلاَّ کفُوراً»؛ (هم‌چنین ر.ک: انبیا/97). </ref>»، «ضلالت<ref> نوح/24 : «وَ قَدْ أَضَلُّوا کثِیراً وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلاَّ ضَلالاً»؛ (هم‌چنین ر.ک: لقمان/11). </ref>»، «تمرد<ref>بقره/59: « فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما کانُوا یفْسُقُونَ».</ref>». هم‌چنین در مورد حالات روانی، نتایج زیر را پیش‌بینی نموده است:<br>
«ترس»، «حسرت همیشگی»، «پشیمانی» و «غفلت».<br>
===آثار رفتاری - دنیوی ===
برخی دیگر از آثار ظلم را می‌توان به عنوان آثار رفتاری - دنیوی ظلم بر اساس نگاه قرآن کریم بر شمرد؛ آثاری چون «خیانت<ref>أحزاب/72 : «إِنَّا عَرَضْنَا الأَْمانَه عَلَى السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَینَ أَنْ یحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الإِْنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً».</ref>»، «قتل<ref>آل‌عمران/112 : «ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّه أَینَ ما ثُقِفُوا إِلاَّ بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الْمَسْکنَه ذلِک بِأَنَّهُمْ کانُوا یکفُرُونَ بِ‏آیاتِ اللَّهِ وَ یقْتُلُونَ الأَْنْبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍّ ذلِک بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ»؛ هم‌چنین ر.ک: بقره/61. </ref>»، زشت‌کاری<ref>نحل/28: «الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکه ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما کنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلى إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما کنْتُمْ تَعْمَلُونَ».</ref>»، «حق ستیزی و طغیان»<ref>زخرف/78 : « لَقَدْ جِئْناکمْ بِالْحَقِّ وَ لکنَّ أَکثَرَکمْ لِلْحَقِّ کارِهُونَ».</ref> و «قرار گرفتن در ولایت دیگر ظالمان».<br>
خداوند متعال در دنیا برخی از ظالمان را بر برخی دیگر مسلط می‌نماید که بیان گر نتیجه قهری و حتمی ظلم است.<br>
===آثار دنیوی - فردی ===
بازگشت برخی آثار ظلم به خود انسان است، آن هم در همین زندگی دنیوی، که قرآن کریم بر آن تأکید نموده و توجه مخاطبانش را به این گونه عواقب ظلم جلب نموده است تا بدانند که ظلم نه تنها به دیگران بلکه در درجه اول به خود انسان آسیب می‌زند. <br>
این آثار عبارت است از : «خسران و زیان‌کاری»، «محرومیت از امامت<ref>بقره/124 : «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیتِی قالَ لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ».</ref>»، «عدم اجابت دعا <ref>ابراهیم/34: «وَ آتاکمْ مِنْ کلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الإِْنْسانَ لَظَلُومٌ کفَّارٌ».</ref>»، «زوال و نابودی نعمت<ref>قلم/24-29 : « أَنْ لا یدْخُلَنَّهَا الْیوْمَ عَلَیکمْ مِسْکینٌ * وَ غَدَوْا عَلى حَرْدٍ قادِرِینَ * فَلَمَّا رَأَوْها قالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ * بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ * قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَکمْ لَوْ لا تُسَبِّحُونَ * قالُوا سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا کنَّا ظالِمِینَ»؛ هم‌چنین ر.ک: کهف/35ـ42. </ref>» و «سختی قبض روح<ref>أنعام/93 : «وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکه باسِطُوا أَیدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَکمُ الْیوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما کنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَیرَ الْحَقِّ وَ کنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکبِرُونَ».</ref>».<br>
===آثار اجتماعی ===
در موارد بسیاری، ظلم یک انسان، به خود او محدود نمی‌شود، بلکه آثار آن، اطرافیان، نزدیکان و جامعه او، و بلکه جامعه انسانی را نیز در بر می‌گیرد و آسیب‌ها و صدمات ناشی از ظلم در تمام جامعه اثر می‌گذارد.<br>
نمونه‌ای از آثار اجتماعی ظلم عبارت است از : «اختلاف و تفرقه<ref>بقره/213: «مردم یک گروه بودند، خدا رسولان را فرستاد که (نیکوکاران را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند، و با آنها کتاب به راستى فرستاد تا در موارد نزاع مردم تنها دین خدا به عدالت حکم‌فرما باشد و در کتاب حق، اختلاف و شبهه نیفکندند مگر همان گروه که بر آنان کتاب آسمانى آمد، براى تعدى به حقوق یک‌دیگر، پس خداوند به لطف خود اهل ایمان را از آن ظلمت شبهات و اختلافات به نور حق هدایت فرمود، و خدا هر که را خواهد، راه راست بنماید».</ref>»، «انتقام الهی و انقراض جامعه ظالم<ref>حجر/78-79 : « وَ إِنْ کانَ أَصْحابُ الأَْیکه لَظالِمِینَ * فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِینٍ» و هود/102: «وَ کذلِک أَخْذُ رَبِّک إِذا أَخَذَ الْقُرى وَ هِی ظالِمَه إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ» و أنبیاء/11: « وَ کمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْیه کانَتْ ظالِمَه وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِینَ» و.... </ref>».<br>
===آثار دنیوی و اخروی ===
انسان ظالم نه تنها در این دنیا گرفتار آثار ظلم خویش است بلکه در آخرت نیز عواقب این ظلم را خواهد چشید؛ به بیان دیگر، برخی از آثار ظلم هم در دنیا و هم در آخرت گریبان‌گیر انسان خواهد شد، چنان که خداوند متعال در قرآن کریم ظالمان را به خاطر ظلمشان هم در دنیا و هم در آخرت تنها و بی‌یار و یاور می‌داند؛ «وَ مَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَار»<ref>بقره/270: «براى ستمکاران در دو جهان یار و معینى نخواهد بود».</ref>.<br>
===آثار اخروی - فردی ===
عالم آخرت و قیامت کبری عرصه‌ای است که در آن انسان‌ها همان گونه که در دنیا می‌زیستند ظاهر خواهند شد.<br>
درماندگی و سستی انسان‌های ظالم - که از دستورات و اوامر الهی سرپیچی کرده و راه طغیان و سرکشی را در پیش گرفتند - نیز آشکار خواهد شد، و در نهایت به سزای حقیقی ظلم خویش خواهند رسید<ref> نساء /10: «آنان که اموال یتیمان را به ستم‌گرى مى‏خورند، در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنّم فرو مى‏برند و به زودى در آتش فروزان خواهند افتاد».</ref>. <br>
در آیات الهی «حبط اعمال»،«زوال نعمت‌های الهی<ref> أعراف/160: «... کلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یظْلِمُونَ».</ref>»،«تحریم برخی حلال‌ها <ref> نحل/118: « وَ عَلَى الَّذِینَ هادُوا حَرَّمْنا ما قَصَصْنا عَلَیک مِنْ قَبْلُ وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یظْلِمُونَ».</ref>»،«نزول عذاب آسمانی<ref> بقره/59: «فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَیرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما کانُوا یفْسُقُونَ».</ref>»،«گرفتار شدن به عذاب دائمی<ref>زخرف/74-76 : « إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ * لا یفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ * وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکنْ کانُوا هُمُ الظَّالِمِینَ»؛ هم‌چنین ر.ک: توبه/68ـ70. </ref>»،«هلاکت جوامع<ref>أنفال/54 : «کدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کذَّبُوا بِ‏آیاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَکناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ کلٌّ کانُوا ظالِمِینَ».</ref>» و.... از آثار اصرار بر ظلم بر شمرده شده است.<br>
=15-زمینه‌ها و علل ستم‌گری از نگاه قرآن کریم =
شناخت عوامل زمینه‌ساز ظلم، مقدمه‌ای اساسی برای پرهیز از گرفتار شدن در دامان ظلم‌ها می‌باشد.<br>
در قرآن کریم عوامل بسیاری به عنوان زمینه و ریشه پیدایش ظلم برشمرده شده است، مانند : «وسوسه‌های ابلیس»(سبأ/19-20)، «افزون طلبی»، «بیمار دلی»(حج/53)، «دوستان ناباب»(فرقان/27-28)، «رفاه غیر منطقی و نامعقول»(أنعام/44-45)، «قساوت»(حج/53)، «پذیرفتن ولایت یهود و مسیحیان»(مائده/51).<br>
==علل و مراحل رهایی از ستم‌گری از نگاه قرآن کریم ==
قرآن برای این که انسان از گرفتار آمدن در دام ظلم و یا قرار گرفتن در مسیر ظالمانه مصون و در أمان بماند یکی از مهم‌ترین عوامل رهایی از ظلم را به او گوشزد می‌نماید و در ضمن نقل ماجرای یوسف پیامبر(علیه‌السلام)، بر لزوم پناه بردن به خداوند و اهمیت آن را برای نجات از گرفتار شدن در دام ظلم تأکید می‌کند. <ref>یوسف/23؛ «وَ راوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الأَْبْوابَ وَ قالَتْ هَیتَ لَک قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوای إِنَّهُ لا یفْلِحُ الظَّالِمُونَ».</ref><br>
قرآن هم‌چنین برای کسانی که خواسته یا ناخواسته در دام ظلم گرفتار شده و اکنون از کرده خویش احساس پشیمانی می‌کنند، راه‌های رهایی از ظلم را برشمرده است، تا این گونه افراد نیز با یافتن مسیر حق در زندگی، از دام ظلم رهایی یافته و بتوانند خود را نجات دهند.<br>
قرآن کریم راه‌های متعددی را برای رهایی از ظلم برشمرده و اولین قدم برای بازگشت به مسیر صحیح و رهایی از ظلم را «اقرار و اعتراف» به ظلم و ارتکاب جرم، بیان می‌نماید.
قرآن کریم اعتراف حضرت یونس(علیه‌السلام) را به ظلمی که از او سرزده است، به عنوان عاملی مؤثر در بخشیده شدن او بیان می‌نماید<ref>أنبیاء/87-88: « وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کذلِک نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ».</ref>.<br>
مرحله بعد از اقرار به ظلم، استغفار و توبه از ظلم است، که این امر موجب نجات از ظلم شده و انسان را شایسته رحمت و مغفرت الهی می‌گرداند<ref> نساء/110: « وَ مَنْ یعْمَلْ سُوءاً أَوْ یظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یسْتَغْفِرِ اللَّهَ یجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِیماً» و آل عمران/135-136: «وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَه أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یعْلَمُونَ * أُولئِک جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَه مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأَْنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ».</ref>.<br>
توسل به انسان‌های صالح و مقربان درگاه الهی نیز می‌تواند زمینه‌ساز رهایی از ظلم و آثار شوم آن باشد<ref> یوسف/98: « قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کنَّا خاطِئِینَ * قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ».</ref>.<br>
در برخی موارد ظلم که نسبت به حقوق دیگران تعدی و تجاوز صورت گرفته و یا ظلم فرد موجب بروز مشکلات و نابسامانی‌هایی برای دیگران شده است، تنها استغفار کافی نیست، بلکه استغفار زمانی مؤثر خواهد بود که مقدمات زدودن آثار ظلم و شرایط آن فراهم باشد و یکی از این شرایط، جبران خسارت‌های وارد شده است؛ یعنی زمانی توبه و استغفار مفید واقع خواهد شد که حقوق ضایع شده دیگران به آنها بازگردانده شود و رضایت آنان نسبت به دریافت حق خود تأمین گردد<ref>مائده/39: « فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یتُوبُ عَلَیهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ».</ref>.<br>
قرآن کریم در جای دیگر، وجود فرماندهان لایق و جهادگران با اخلاق و ایثارگر را برای رهایی مستضعفان از ظلم جزء نیازهای جامعه انسانی معرفی می‌نماید و این مهم را در قالب توبیخ کسانی که توان کمک به مستضعفان را دارند ولی از کمک و یاری آنان دریغ می‌ورزند و دعا و درخواست مستضعفان نسبت به داشتن ولی و نصرت‌دهنده، به تصویر می‌کشد<ref> نساء/75: «وَ ما لَکمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیه الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک وَلِیا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک نَصِیراً».</ref>.<br>
در مسیر رهایی از ظلم، انسان‌ها علاوه بر وجود رهبری حقیقی، به تحصیل شرایط و مقدماتی چون : «ایمان و اقامه نماز»، «توکل به خداوند متعال»، «مجهز شدن به سلاح دعا» (نساء/75)، «شاکر بودن نسبت به خداوند متعال»(مؤمنون/23-28) نیز احتیاج دارند<ref>ر.ک: موسوی همدانی، پیشین، ج‏1، ص 539: «قرآن انسان‌ها را از نظر اوصاف و طرز تفکر، طورى تربیت کرده که دیگر محل و موضوعى براى رذائل اخلاقى باقى نگذاشته و به عبارت دیگر، اوصاف رذیله و خوى‏هاى ناستوده را از طریق رفع از بین برده نه دفع؛ یعنى اجازه نداده که رذایل در دل‌ها راه یابد تا در صدد بر طرف کردنش برآیند، بلکه دل‌ها را آن چنان با علوم و معارف خود پر کرده که دیگر جایى براى رذایل باقى نگذاشته است».</ref> و خداوند متعال در قرآن کریم این حقایق را در ضمن نقل ماجرای نجات بنی اسرائیل از سلطه فرعون ظالم این‌گونه بیان می‌کند: <br>
«پیروان موسی نیز همه گفتند: ما بر خدا توکل کردیم، بارالها! ما را دست‌خوش فتنه اشرار و قوم ستم‌کار مگردان * و ما را به رحمت و لطف خود از شر کافران نجات ده * و به موسی و برادرش (هارون) وحی کردیم که شما برای پیروانتان در شهر مصر منزل گیرید و (اکنون که از بیم فرعونیان به مساجد نتوانید رفت)، خانه‏هایتان را قبله و معبد خود قرار دهید و نماز به پا دارید و (تو هم ای رسول) مؤمنان را (به فتح در دنیا و بهشت در آخرت) بشارت ده»(یونس/85-87).<br>
=16-نه ستم‌گری نه ستم‌کشی =
با توجه به هدف والای آفرینش انسان و بعثت انبیای الهی برای تحقق سعادت و تکامل انسان، عدالت‌مداری و اعتدال در همه مراحل و در تمام ابعاد وجودی انسان یگانه راه تحقق سعادت و تکامل مطلوب می‌باشد. <br>
قرآن کریم ضمن تأکید بر اهمیت اعتدال و عدالت‌گرایی «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى» (مائده/8) تقوا را نشانه تکامل انسان‌ها قرار داده و هرگونه ستم‌گری و ستم‌کشی را خروج از مرز عدالت و اعتدال می‌داند:«لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»(بقره/279).<br>
و با این معیار و شاخص، برنامه‌های فردی و اجتماعی خود را تنظیم و عرضه می‌نماید.<br>
=17-قرآن کریم و ستم‌ستیزی =
مبارزه با ظالمان و جلوگیری از وقوع ظلم، یکی از فرایض مهم است که قرآن کریم بر آن تأکید کرده و در موارد متعدد، ضرورت این امر و چگونگی آن را تبیین نموده است. اما درباره اهمیت عدل گستری و ظلم‌ستیزی، خداوند متعال آن را جزء مهم‌ترین اهداف انبیا بر می‌شمارد (ر.ک: تفسیر نمونه، ج‏23، ص 370-376).<br>
«همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند، و آهن (و دیگر فلزات) را که در آن هم سختی (جنگ و کارزار) و هم منافع بسیار بر مردم است (نیز برای حفظ عدالت) آفریدیم، تا معلوم شود که خدا و رسلش را با ایمان قلبی که یاری خواهد کرد؟ (هر چند) که خدا بسیار قوی و مقتدر (و از یاری خلق بی‏نیاز) است»(حدید/25).<br>
قرآن کریم روحیه ظلم‌ستیزی را جزء جدایی‌ناپذیر ایمان و ویژگی اصلی مؤمنان دانسته و تعالیم دین و آموزش‌های انبیا را عامل مبارزه با ظلم قرار داده و ظلم‌ستیزی را اساس این تعالیم می‌داند.
قرآن کریم به ابزارهای مناسب برای ظلم‌ستیزی اشاره نموده و عواملی چون «توجه به کانون‌های اصلی ظلم <ref> شعراء/10-16 : «... أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ *... * فَأْتِیا فِرْعَوْنَ...». </ref>»، «برخورداری از فرماندهان شایسته<ref>نساء/75 : «... وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک وَلِیا... ».</ref>»، «شرایط مطلوب نیروهای انسانی<ref> نساء/75: «وَ ما لَکمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیه الظَّالِمِ أَهْلُها...». </ref>»، «دعا و نیایش<ref>نساء/75 : «... رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیه الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک وَلِیا...». </ref>» را مورد اهتمام قرار داده است.<br>
=18-قرآن کریم و آثار گریز از ستم‌گری =
یکی از آثار اجتناب از ظلم و ظلم‌ستیزی پدید آمدن «امنیت» و به تبع آن رفاه و آسایش در زندگی دنیوی است که این مهم در قرآن کریم برای تأکید بیشتر، در قالب سؤال از مخاطبان این کتاب الهی، در پی مقایسه‌ای که میان اهل ایمان و ظالمان صورت می‌گیرد - در ضمن نقل ماجرای احتجاج ابراهیم(علیه‌السلام) با بت‌پرستان<ref>أنعام/81-82: «فَأَی الْفَرِیقَینِ أَحَقُّ بِالأَْمْنِ إِنْ کنْتُمْ تَعْلَمُونَ * الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الأَْمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ».</ref> ـ بیان شده است، زیرا مخاطب در این شیوه بیان، بداهت و آشکار بودن جواب را نیز درک خواهد کرد.
بنابراین «امنیت» و «رفاه» دو نتیجه طبیعی محو ظلم و استقرار عدالت است.<br>
نتیجه دیگر ظلم‌‌ستیزی و محو ظلم، رسیدن به آسایش اخروی و برخورداری از «مغفرت الهی» در سرای باقی است. <ref>نساء/168: «إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا وَ ظَلَمُوا لَمْ یکنِ اللَّهُ لِیغْفِرَ لَهُمْ...». </ref><br>
از مجموع آن‌چه که خداوند متعال برای ظلم‌ستیزی برمی‌شمارد می‌توان نتیجه گرفت که تمام آن‌چه برای آسایش انسان و قرار گرفتن او در مسیر تکامل و رسیدن به آسایش اخروی و قرب به خداوند متعال لازم است، تنها در پرتو ظلم‌ستیزی امکان‌پذیر خواهد بود، چنان که قرآن کریم رسیدن به ایمان به عنوان اولین گام در مسیر تکامل انسان و آسایش در زندگی دنیوی و ایجاد شرایط و امکانات مناسب جهت رشد و ارتقای مادی و معنوی در انسان و در نهایت، دست‌یابی به مغفرت و آسایش اخروی را به عنوان آثار و نتایج ظلم ستیزی مورد تأکید قرار داده است.<br>
از نگاه قرآن کریم تأمین تمام نیازهای انسان در دنیا و آخرت مشروط به داشتن روحیه ظلم‌ستیزی و حرکت در مسیر محو و نابودی ظلم - از درون نفس<ref>قصص/83: «تِلْک الدَّارُ الآْخِرَه نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الأَْرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَه لِلْمُتَّقِینَ».</ref> و بیرون آن در مراحل فردی و اجتماعی<ref> رعد/11: «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ».</ref> - می‌باشد.<br>
=منابع و مآخذ: =
# ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث، تحقیق : طاهر أحمد زاوی، محمود محمد طناحی، مؤسسه إسماعیلیان للطباعه و النشر و التوزیع، قم، چاپ چهارم، 1364ش.
# ابن قتیبه، غریب الحدیث، تحقیق: دکتر عبدالله جبوری، دارالکتب العلمیه، قم، چاپ اول، 1408ق.
# احسائی، ابن ابی جمهور، عوالی‌اللئالی، تحقیق: حاج آقا مجتبی عراقی، سید الشهداء، قم، چاپ اول، 1403ق.
# جوهری، الصحاح، تحقیق : أحمد عبد الغفور عطار، دارالعلم للملایین، بیروت، چاپ چهارم، 1407ق.
# حر عاملی، وسائل الشیعه (آل البیت)، مؤسسه آل‌البیت (علیهم‌السلام) لإحیاء التراث، قم، چاپ دوم، 1414ق.
# حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ترجمه: عباس جلالی، مجمع جهانی اهل بیت(علیهم‌السلام)، قم، چاپ اول، 1384 ش.
# خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، دار الزهراء للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ چهارم، 1395ق.
# راغب اصفهانی، مفردات غریب القرآن، دفتر نشر کتاب، چاپ دوم، 1404ق.
# ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، قم، چاپ اول، 1375ش.
# زبیدی، تاج العروس، تحقیق: علی شیری، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت، 1414ق.
# زکریا، ابوالحسن احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، تحقیق: عبدالسلام محمد ‌هارون، مکتبه الإعلام الإسلامی، 1404ق.
# شریف رضی، نهج البلاغه، شرح: شیخ محمد عبده، دار الذخائر، قم، چاپ اول، 1370ش.
# صدر، سید محمدباقر، المدرسه الإسلامیه، مرکز الأبحاث و الدراسات التخصصیه للشهید الصدر (قده)، چاپ اول، 1421ق.
# طریحی، مجمع البحرین، تحقیق: سید أحمد حسینی، مکتب النشر الثقافه الإسلامیه، چاپ دوم، 1367 ش.
# عسکری، ابو هلال، الفروق اللغویه، تحقیق : مؤسسه النشر الإسلامی، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه، قم، چاپ اول، 1412ق.
# فراهیدی، خلیل، کتاب العین، تحقیق: دکتر مهدی مخزومی، دکتور إبراهیم سامرائی، مؤسسه دارالهجره، بیروت، چاپ دوم، 1409ق.
# قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، چاپ یازدهم، 1383ش.
# کلینی رازی، ابو جعفر، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تصحیح و تعلیق: علی أکبر غفاری، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ پنجم، 1363 ش.
# لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون‌الحکم و المواعظ، تحقیق: شیخ حسین حسینی بیرجندی، دارالحدیث، قم، چاپ اول، 1376ش. 
# مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، مؤسسه الوفاء - دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
# محمد بن عبدالقادر، مختار الصحاح، تحقیق، ضبط و تصحیح: أحمد شمس الدین، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
# مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، تحقیق و نگارش: محمد حسین اسکندری، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(قدس)، قم، چاپ هفتم، 1380ش.
# مصطفی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.
# موسوی همدانی، سید محمدباقر، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، 1374 ش.
# میرزای نوری، مستدرک الوسائل؛ مؤسسه آل البیت (علیهم‌السلام)  لإحیاء التراث، بیروت، چاپ اول، 1408ق.
# نجفی، شیخ هادی، موسوعه أحادیث أهل البیت(علیهم‌السلام)، دار إحیاء التراث العربی للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، 1423ق.
# نراقی، محمدمهدی، جامع‌السعادات، تحقیق و تعلیق: سید محمد کلانتر، دار النعمان للطباعه و النشر، نجف اشرف، بی‌تا.
# هاشمی رفسنجانی، اکبر، فرهنگ قرآن، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1378ش.
# الهی قمشه‌ای، مهدی، ترجمه قرآن( الهی قمشه‏ای)، انتشارات فاطمه الزهرا، قم، چاپ دوم‏، 1380ش‏.
* مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره بیستم، پاییز 1388 می‌باشد.
* مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره بیستم، پاییز 1388 می‌باشد.
= پانویس=
= پانویس=
 
{{پانویس رنگی}}
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده: فصلنامه اندیشه تقریب]]
[[رده: مقالات]]
[[رده: مقالات]]
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
[[رده: منشورات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]
۱٬۷۳۸

ویرایش