۸۷٬۱۷۲
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابراین') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== تفسیر در اصطلاح مفسران و عالمان علوم قرآنی == | == تفسیر در اصطلاح مفسران و عالمان علوم قرآنی == | ||
در اصطلاح مفسران و عالمان علوم قرآنی تعاریف مختلفی برای تفسیر بیان شده است که میتوان همه آنها را بدین تعریف جامع بر گرداند که: تفسیر عبارتست از تبیین کلمات و جملاتی که نوعی ابهام در آنها وجود دارد | در اصطلاح مفسران و عالمان علوم قرآنی تعاریف مختلفی برای تفسیر بیان شده است که میتوان همه آنها را بدین تعریف جامع بر گرداند که: تفسیر عبارتست از تبیین کلمات و جملاتی که نوعی ابهام در آنها وجود دارد بنابراین، تبیین و توضیح معانی کلماتی که واضح میباشد تفسیر نخواهد بود. | ||
باید گفت تعریف ذکر شده که جامع همه تعاریف بین الفریقین است با مفهوم لغوی آن نیز سنخیت دارد. | باید گفت تعریف ذکر شده که جامع همه تعاریف بین الفریقین است با مفهوم لغوی آن نیز سنخیت دارد. | ||
در زمینه تفسیر قرآن نیزباید گفت: مشهور از مفسرین و عالمان علوم قرآنی واژه تفسیر را در مواردی بکار میبرند که در معنای کلمات قرآنی نوعی ابهام و غموض باشد | در زمینه تفسیر قرآن نیزباید گفت: مشهور از مفسرین و عالمان علوم قرآنی واژه تفسیر را در مواردی بکار میبرند که در معنای کلمات قرآنی نوعی ابهام و غموض باشد بنابراین در مواردی که معانی کلمات واضح میباشد تبیین آن تفسیر نخواهد بود اما برخی از مفسرین معتقدند واژه تفسیر حتی در کلماتی که از معانی واضحی برخوردارند ممکن است تحقق یابد. | ||
در اینجا برخی از تعاریف تفسیر را از متظر عالمان فریقین بیان میکنیم: | در اینجا برخی از تعاریف تفسیر را از متظر عالمان فریقین بیان میکنیم: | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
بدیهی است هر چند این نوع از کلمات بکار رفته در قرآن از نظر ظاهری غموضی در آن مشاهده نمیشود اما مفهوم حقیقی و تصویر روشنی از آن در ذهن وجود نخواهد داشت | بدیهی است هر چند این نوع از کلمات بکار رفته در قرآن از نظر ظاهری غموضی در آن مشاهده نمیشود اما مفهوم حقیقی و تصویر روشنی از آن در ذهن وجود نخواهد داشت بنابراین نقش مفسر در چنین مواردی تبیین معنای واقعی آن خواهد بود. | ||
لازم به ذکر است: بر اساس مطالبی که از کتاب علوم القرآن نقل گردید پاسخ این سئوال که: اگر تفسیر به معنای کشف الغطا و تبیین موارد مبهم است چگونه با ایه شریفه (ولا یأتونک بمثل إلا جئناک بالحق وأحسن تفسیرا) که قرآن را احسن التفسیر میداند و نیز ایاتی که فهم قرآن را برای مردم اسان میداند: یسرنا القرآن للذکر و... منطبق میباشد؟ داده شد. | لازم به ذکر است: بر اساس مطالبی که از کتاب علوم القرآن نقل گردید پاسخ این سئوال که: اگر تفسیر به معنای کشف الغطا و تبیین موارد مبهم است چگونه با ایه شریفه (ولا یأتونک بمثل إلا جئناک بالحق وأحسن تفسیرا) که قرآن را احسن التفسیر میداند و نیز ایاتی که فهم قرآن را برای مردم اسان میداند: یسرنا القرآن للذکر و... منطبق میباشد؟ داده شد. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
=== مقایسه بین دیدگاه مولف کتاب علوم القرآن با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر === | === مقایسه بین دیدگاه مولف کتاب علوم القرآن با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر === | ||
بنظر می رسد دیدگاه ایشان در معنای تفسیر، تقریر و بیان دیگری است از همان دیدگاه مشهور که در تحقق معنای تفسیر نوعی خفاء و غموض را شرط میدانند چون از منظر مولف کتاب علوم القرآن علت تبیین و تفسیر برخی ازکلمات، غموضی است که در معنای آن کلمات برای مخاطب وجود دارد هر چند معنای ظاهری آن برای همگان روشن است. | بنظر می رسد دیدگاه ایشان در معنای تفسیر، تقریر و بیان دیگری است از همان دیدگاه مشهور که در تحقق معنای تفسیر نوعی خفاء و غموض را شرط میدانند چون از منظر مولف کتاب علوم القرآن علت تبیین و تفسیر برخی ازکلمات، غموضی است که در معنای آن کلمات برای مخاطب وجود دارد هر چند معنای ظاهری آن برای همگان روشن است. بنابراین تقسیم تفسیر به دو نوع تفسیر لفظ و تفسیر معنا و تقسیم ظهور به دو نوع ظهور بسیط و معقد سبب تفاوت دیدگاه مذکور با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر نخواهد بود. | ||
== تبصره == | == تبصره == | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
1-مراد از مبانی تفسیری، اصول موضوعهای است که مورد پذیرش همه مفسران میباشد. | 1-مراد از مبانی تفسیری، اصول موضوعهای است که مورد پذیرش همه مفسران میباشد. | ||
2-در معنای اصطلاحی تفسیر هر چند بین اعلام فریقین تفاوتهائی وجود دارد اما از منظر مشهور آنان تفسیر عبارتست از: تبیین کلمات و جملاتی که نوعی ابهام در آنها وجود دارد. | 2-در معنای اصطلاحی تفسیر هر چند بین اعلام فریقین تفاوتهائی وجود دارد اما از منظر مشهور آنان تفسیر عبارتست از: تبیین کلمات و جملاتی که نوعی ابهام در آنها وجود دارد. بنابراین، بیان و توضیح معانی کلماتی که واضح میباشد تفسیر نخواهد بود. | ||
3- بحث مبانی تفسیری همانند بسیاری از مباحث علمی دیگر نظیر مباحث حدیثی، امری اجتهادی و فرامذهبی بوده و گرایش به مذهب خاص، تاثیری در اتخاذ دیدگاه ندارد. | 3- بحث مبانی تفسیری همانند بسیاری از مباحث علمی دیگر نظیر مباحث حدیثی، امری اجتهادی و فرامذهبی بوده و گرایش به مذهب خاص، تاثیری در اتخاذ دیدگاه ندارد. |