کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
احمد بن محمد بن عمار کوفی، (000 346ق) ابوعلی. رجالی متقدم و از راویان معتبر و کثیرالحدیث شیعه. ولادت او در دست نیست اما قرائن نشان می‌‏دهد که محل تولد او در کوفه بوده است، زیرا نیاکان او همگی در کوفه سکونت داشتند. وفات او به گفته ابن‏‌غضائری در سال 346 هجری (و به احتمال قوی در کوفه) روی داد. وی اهل کوفه بود و در میان یک خانواده علمی و مذهبی پرورش یافت زیرا پدر و جد او از راویان حدیث و از اصحاب ائمه (ع) بودند. وی در کوفه نزد پدرش «محمد بن عمار»(از اصحاب علی بن حسن بن فضال، م290ق.) و اساتید دیگر به استماع حدیث پرداخت. چون فردی پرکار بود احادیث و اصول زیادی جمع کرد و اندکی نگذشت که خود به مقام استادی رسید. وی بیشتر اصول و روایات را از طریق پدرش نقل می‏کند و این، نشان می‌‏دهد که پدرش در تربیت علمی او نقش اساسی داشته است. نجاشی و شیخ طوسی پس از اینکه مدح بلیغی از او به عمل آورده‌‏اند از او با عنوان «شیخ الاصحاب» یاد کرده‌‏اند. وی علاوه بر پدرش، از کسانی چون «حسن بن محمد قطعی»، «ابوموسی ضریر بجلی» و دیگران نیز حدیث شنیده است. مهم‌‏ترین شاگرد او «ابوالحسن محمد بن احمد بن داود قمی»(م368ق) است که به نشر آثار و احادیث او پرداخته است. شاگرد دیگر او «هارون بن موسی تلعکبری»(م385ق) است که کتاب «المبیضه»(سفیدپوشان) را روایت کرده است. همچنین «محمدبن علی بن مفضل» نیز از او روایت‏هایی دارد. علامه حلی در خلاصه‏الاقوال می‏گوید: «شاگرد روایی او «ابوحاتم هروی» است»، در حالی که این شخص در هیچ‏یک از روایات او دیده نشده است. تألیفات او «کتاب العلل»، «اخبار النبی (ص) »، «ایمان ابی طالب»، «فضل القرآن و حملته»، «الممدوحین و المذمومین»(کتاب رجالی بزرگ) و «المبیضه» هستند. کتاب «مبیضه» اشاره به گروهی از سفیدپوشانی دارد که در برابر سیاه‏پوشان بنی‏‌عباس به مقابله برخاستند و نوشتن چنین کتابی، حاکی از مخالفت وی با بنی‏‌عباس از یک‏سو، و شرایط مساعد شیعه در زمان آل‏‌بویه از سوی دیگر است.
احمد بن محمد بن عمران بن موسي بن جراح نهشلي، (306 390ق) ابوالحسن. معروف به «ابن جندي». لقب «ابن جندي» شايد از آن روي به وي داده شد كه پدرش از مأموران نظامي در دولت بني‏عباس بوده است. وي از تيره «بني نهشل» از طائفه «بني تميم» است و نسب او به «نهشل بن دارم بن مالك بن حنظله تميمي» مي‏رسد. قبيله بني‏تميم شاخه‏هاي متعددي هستند و بخشي از آن در كوفه مسكن داشتند كه از جمله آنها «بني دارم» و «بني نهشل» بوده‏اند. وي در اواخر 306هجري(احتمالاً در كوفه) ديده به جهان گشود و در 390هجري (و به قول ذهبي 396هجري) در بغداد در گذشت. وي اصالتاً اهل كوفه است و شايد تحصيلات مقدماتي را در همين شهر به انجام رسانده است. نخستين‏بار در سن 8 سالگي وارد حوزه علوم ديني شد و احاديثي فرا گرفته است. سپس وارد بغداد گشت و در درس استادان سني و شيعي آنجا حضور يافت و به تدريج در علوم حديث تبحر يافت و به مقام استادي رسيد. وي در بغداد نخستين استاد «ابوالعباس احمد بن علي بن احمد نجاشي»(372- 450ق) بود و همو بود كه نجاشي را با اساتيد ديگر آشنا نمود. از جمله اساتيد او «ابوعلي محمد بن همام اسكافي»(م336ق)، «ابوالقاسم عبدالله بن محمد بغوي»(م317ق)، «يحيي بن محمد بن صاعد»(م318ق) و «يوسف بن يعقوب نيشابوري»(م.ب320ق) هستند. وي در بغداد شاگردان زيادي تربيت نمود كه از جمله آنها «ابوطالب بن غرور»(استاد شيخ طوسي)، «محمد بن علي علوي شجري»(م445ق، نويسنده كتاب: فضل زياره الحسين.ع)، «ابوالقاسم ازهري»، «حسن بن محمد بن خلال»، «محمد بن علي بن مخلد وراق» و «محمد بن عبدالعزيز بردعي» هستند. از ديگر شاگردان سني او «احمد بن محمد عتيقي» است كه وي از زبان اين شاگرد، شيعه معرفي شده و تأليفاتش نيكو دانسته شده است. همچنين شاگرد ديگر او «ابومسعود احمد بن محمد حافظ» است كه كتاب «تاريخ ابي‏معشر» را نزد او با پرداخت دستمزد فرا گرفته است. اگرچه بيشتر اساتيد و شاگردان او سني بوده‏اند، اما نمي‏توان در باره تشيع او ترديد نمود. زيرا اولاً ذكر نام او در كتاب‏هاي نجاشي و طوسي دليل بر تشيع اوست و ثانياً شاگردان شيعي او كم نبوده‏اند كه نام برخي از آنان گذشت و ثالثاً بسياري از مورخان و رجال‏شناسان اهل‏سنت او را متهم به شيعه‏گري نموده‏اند. ذهبي و خطيب بغدادي ضمن طعنه به مذهب و اعتقاد او، در يك گزارش تعصب‏آميز در باره كتاب او به نام «ديوان الانواع»، مي‏نويسند: «اين كتاب نوشته او نيست بلكه چون نام نويسنده آن با نام او مشابهت داشته، ادعاي تأليف آن را نموده است». وي همچنين از لسان ابن‏حجر نيز متهم به تشيع شده و حديث او در فضيلت علي بن ابيطالب(ع) را جعلي و ساختگي معرفي نموده است. از تأليفات او مي‏توان كتابهاي «الانواع»(كتابي بس بزرگ است)، «الرواه و الفلج»، «كتاب الخط»، «الغيبه»، «عقلاء المجانين»، «الهواتف»، «العين و الورق»، «فضائل الجماعه و ما روي فيها» و «رجال ابن جندي» را نام برد.
 
منابع: (رجال نجاشي، ص85 شماره 206؛ رجال طوسي، ص417 شماره 6025؛ الفهرست، طوسي، ص79 شماره 98؛ تاريخ بغداد، ج5ص282 شماره 2780؛ سير اعلام النبلاء، ج16ص555 شماره 407؛ لسان الميزان، ج1ص288 شماره 852؛ الانساب، سمعاني، ج2ص96، ذيل جندي؛ الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج10ص84 شماره 152)
== منابع ==
رجال نجاشی، ص95 شماره 236؛ رجال طوسی، ص416 شماره 6017؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص75 شماره 88؛ معالم العلماء، ص54 شماره 79؛ خلاصه الاقوال، ص65 شماره 18؛ رجال ابن داود، ص44 شماره 128؛ نقد الرجال تفرشی، ج1ص166 شماره 329؛ جامع الرواه، ج1ص69؛ طبقات اعلام الشیعه، ج1ص51؛ الذریعه، ج1ص311، و ذیل عناوین کتاب‌ها

نسخهٔ ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۴

  1. https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A2%D8%B4%D9%88%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%A8&
  2. https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D9%86%D9%81%DB%8C%D9%87&action=edit
  3. https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B9%D8%A8%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%86_%D8%B2&action=edit
  4. https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B4%D8%B9%D8%A8_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8&action=edit
  5. https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%B1%D8%B6%DB%8C&action=edit
  6. https://fa.wikivahdat.com/w/index.php?title=%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D9%86&action=edit
Hoosinrasooli/صفحه تمرین
احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
اطلاعات شخصی

احمد بن محمد بن عمران بن موسي بن جراح نهشلي، (306 – 390ق) ابوالحسن. معروف به «ابن جندي». لقب «ابن جندي» شايد از آن روي به وي داده شد كه پدرش از مأموران نظامي در دولت بني‏عباس بوده است. وي از تيره «بني نهشل» از طائفه «بني تميم» است و نسب او به «نهشل بن دارم بن مالك بن حنظله تميمي» مي‏رسد. قبيله بني‏تميم شاخه‏هاي متعددي هستند و بخشي از آن در كوفه مسكن داشتند كه از جمله آنها «بني دارم» و «بني نهشل» بوده‏اند. وي در اواخر 306هجري(احتمالاً در كوفه) ديده به جهان گشود و در 390هجري (و به قول ذهبي 396هجري) در بغداد در گذشت. وي اصالتاً اهل كوفه است و شايد تحصيلات مقدماتي را در همين شهر به انجام رسانده است. نخستين‏بار در سن 8 سالگي وارد حوزه علوم ديني شد و احاديثي فرا گرفته است. سپس وارد بغداد گشت و در درس استادان سني و شيعي آنجا حضور يافت و به تدريج در علوم حديث تبحر يافت و به مقام استادي رسيد. وي در بغداد نخستين استاد «ابوالعباس احمد بن علي بن احمد نجاشي»(372- 450ق) بود و همو بود كه نجاشي را با اساتيد ديگر آشنا نمود. از جمله اساتيد او «ابوعلي محمد بن همام اسكافي»(م336ق)، «ابوالقاسم عبدالله بن محمد بغوي»(م317ق)، «يحيي بن محمد بن صاعد»(م318ق) و «يوسف بن يعقوب نيشابوري»(م.ب320ق) هستند. وي در بغداد شاگردان زيادي تربيت نمود كه از جمله آنها «ابوطالب بن غرور»(استاد شيخ طوسي)، «محمد بن علي علوي شجري»(م445ق، نويسنده كتاب: فضل زياره الحسين.ع)، «ابوالقاسم ازهري»، «حسن بن محمد بن خلال»، «محمد بن علي بن مخلد وراق» و «محمد بن عبدالعزيز بردعي» هستند. از ديگر شاگردان سني او «احمد بن محمد عتيقي» است كه وي از زبان اين شاگرد، شيعه معرفي شده و تأليفاتش نيكو دانسته شده است. همچنين شاگرد ديگر او «ابومسعود احمد بن محمد حافظ» است كه كتاب «تاريخ ابي‏معشر» را نزد او با پرداخت دستمزد فرا گرفته است. اگرچه بيشتر اساتيد و شاگردان او سني بوده‏اند، اما نمي‏توان در باره تشيع او ترديد نمود. زيرا اولاً ذكر نام او در كتاب‏هاي نجاشي و طوسي دليل بر تشيع اوست و ثانياً شاگردان شيعي او كم نبوده‏اند كه نام برخي از آنان گذشت و ثالثاً بسياري از مورخان و رجال‏شناسان اهل‏سنت او را متهم به شيعه‏گري نموده‏اند. ذهبي و خطيب بغدادي ضمن طعنه به مذهب و اعتقاد او، در يك گزارش تعصب‏آميز در باره كتاب او به نام «ديوان الانواع»، مي‏نويسند: «اين كتاب نوشته او نيست بلكه چون نام نويسنده آن با نام او مشابهت داشته، ادعاي تأليف آن را نموده است». وي همچنين از لسان ابن‏حجر نيز متهم به تشيع شده و حديث او در فضيلت علي بن ابيطالب(ع) را جعلي و ساختگي معرفي نموده است. از تأليفات او مي‏توان كتابهاي «الانواع»(كتابي بس بزرگ است)، «الرواه و الفلج»، «كتاب الخط»، «الغيبه»، «عقلاء المجانين»، «الهواتف»، «العين و الورق»، «فضائل الجماعه و ما روي فيها» و «رجال ابن جندي» را نام برد. منابع: (رجال نجاشي، ص85 شماره 206؛ رجال طوسي، ص417 شماره 6025؛ الفهرست، طوسي، ص79 شماره 98؛ تاريخ بغداد، ج5ص282 شماره 2780؛ سير اعلام النبلاء، ج16ص555 شماره 407؛ لسان الميزان، ج1ص288 شماره 852؛ الانساب، سمعاني، ج2ص96، ذيل جندي؛ الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج10ص84 شماره 152)