تصوف در بالکان (مقاله): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
نقطه اوج صوفیه در تاریخ ایران، دوران صفویه است. نقطه حضیض هم همین دورهٔ صفویه است. یعنی در حالی که در ابتدای سلطهٔ صفوی، شبکههای فعال تصوف در سراسر ایران وجود داشت، در انتهای حکمرانی صفویان شواهد چندانی از تصوف فعال و نهادینه در ایران در دست نیست. حتی برخی سلسلههای مطرح در این دوران یعنی نعمت اللهیه مرکز فعالیت خود را به هندوستان منتقل کردند. | نقطه اوج صوفیه در تاریخ ایران، دوران صفویه است. نقطه حضیض هم همین دورهٔ صفویه است. یعنی در حالی که در ابتدای سلطهٔ صفوی، شبکههای فعال تصوف در سراسر ایران وجود داشت، در انتهای حکمرانی صفویان شواهد چندانی از تصوف فعال و نهادینه در ایران در دست نیست. حتی برخی سلسلههای مطرح در این دوران یعنی نعمت اللهیه مرکز فعالیت خود را به هندوستان منتقل کردند. | ||
عیناً همین اتفاق در عثمانی هم افتاد. بکتاشیها در قرن ۱۸ میلادی در امپراطوری عثمانی از بیشترین نفوذ و گسترش برخوردار بودند ولی در اوایل قرن نوزدهم میلادی سلطان محمود دوم در یک پاکسازی خونین اینها را قلع و قمع کرد به نحوی که باقیماندهٔ بکتاشیها به دورترین مناطق دولت عثمانی مثل آلبانی، کوزوو و مقدونیه رفتند. |
نسخهٔ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۴
ویژگی متصوفه بالکان
با در نظر گرفتن ویژگیهای منطقهای تصوف در خصوص ویژگیهای صوفیان بالکان می توان گفت پرچمدار بردباری دینی هستند و این طرز تفکر به شدت در آنجا نفوذ دارد. اصلاً اینها سمبل هستند، یعنی حتی مسلمانهای دیگر آن سامان هم اینطور نیستند.
مسیحیانشان هم که ارتدوکس هستند و بطور کلی تعصب دینی میان ارتدوکسها از کاتولیکها بیشتر است. مسلمانهایشان هم به دلایل مختلف کمتر صبر و بردباری به خرج میدهند. ولی صوفیانشان واقعاً سمبل رواداری و زیاده از حد صبور هستند.
جنوب بالکان هم منطقهای صوفیخیز است. علتش هم این است که تقریباً شبیه همان اتفاقی که در صفویه افتاد، در عثمانی هم افتاد. صفویه هم اولین امپراطوری سراسری ایرانی بعد از ساسانیان بودند که تبارشان به صوفیه میرسید نامشان نیز از نام شیخ صفیالدین اردبیلی گرفته شده بود که از شیوخ بزرگ صوفیه بود.
نقطه اوج صوفیه در تاریخ ایران، دوران صفویه است. نقطه حضیض هم همین دورهٔ صفویه است. یعنی در حالی که در ابتدای سلطهٔ صفوی، شبکههای فعال تصوف در سراسر ایران وجود داشت، در انتهای حکمرانی صفویان شواهد چندانی از تصوف فعال و نهادینه در ایران در دست نیست. حتی برخی سلسلههای مطرح در این دوران یعنی نعمت اللهیه مرکز فعالیت خود را به هندوستان منتقل کردند.
عیناً همین اتفاق در عثمانی هم افتاد. بکتاشیها در قرن ۱۸ میلادی در امپراطوری عثمانی از بیشترین نفوذ و گسترش برخوردار بودند ولی در اوایل قرن نوزدهم میلادی سلطان محمود دوم در یک پاکسازی خونین اینها را قلع و قمع کرد به نحوی که باقیماندهٔ بکتاشیها به دورترین مناطق دولت عثمانی مثل آلبانی، کوزوو و مقدونیه رفتند.