تقی الدین سبکی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - ' عده ای' به ' عده‌ای')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:سبکی پدر.jpg|جایگزین= حسن بصری|بندانگشتی|یکی از آثار او]]
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| عنوان = تقی‌الدین السبکی
!نام
| تصویر = سبکی پدر.jpg
!تقی‌الدین السبکی
| نام =  
|-
| نام‌های دیگر = شیخ الإسلام و قاضی القضاة
|نام‎های دیگر
| سال تولد = 683 ق
|شیخ الإسلام و قاضی القضاة
| تاریخ تولد =  
|-
| محل تولد =  
|درگذشت
| سال درگذشت = 756 ق
|756ق
| تاریخ درگذشت =
|}
| محل درگذشت =
</div>
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | الشیخ شمس‌الدین بن الجزری| الشیخ نجم‌الدین بن الرفعة| الحافظ شرف‌الدین الدمیاطی}}
 
| شاگردان =
| دین = اسلام
| مذهب = شافعی
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | السیف الصقیل فی الرد علی ابن زفیل (ابن القیم)| الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة}}
| فعالیت‌ها =
| وبگاه =
}}
'''تقی‌الدین السبکی''' (683هـ — 756هـ = 1284م — 1355م) [[فقیه|فقیه]] شافعی [[صوفی|صوفی]] [[محدث]] حافظ مفسر قاری الأصولی متکلم نحوی لغوی ادیب حکیم منطقی جدلی خلافی النظار، ملقب به "بشیخ الإسلام وقاضی القضاة"، (683 هـ - 756 هـ). او پدر فقیه تاج‌الدین السبکی بود<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%82%D9%8A_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%A8%D9%83%D9%8A#cite_note-3 تقی الدین السبکی]</ref>.
'''تقی‌الدین السبکی''' (683هـ — 756هـ = 1284م — 1355م) [[فقیه|فقیه]] شافعی [[صوفی|صوفی]] [[محدث]] حافظ مفسر قاری الأصولی متکلم نحوی لغوی ادیب حکیم منطقی جدلی خلافی النظار، ملقب به "بشیخ الإسلام وقاضی القضاة"، (683 هـ - 756 هـ). او پدر فقیه تاج‌الدین السبکی بود<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%82%D9%8A_%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%A8%D9%83%D9%8A#cite_note-3 تقی الدین السبکی]</ref>.


=نسب=
== نسب ==
 
او أبوالحسن علی بن عبدالکافی بن علی بن تمام بن یوسف بن موسی بن تمام بن حامد بن یحیی بن عمر بن عثمان بن علی بن مسوار بن سوار ابن سلیم السبکی، الخزرجی الأنصاری بود.
اوأبوالحسن علی بن عبدالکافی بن علی بن تمام بن یوسف بن موسی بن تمام بن حامد بن یحیی بن عمر بن عثمان بن علی بن مسوار بن سوار ابن سلیم السبکی، الخزرجی الأنصاری بود.
 
=زندگی=


== زندگی ==
شیخ تقی‌الدین السبکی در اول صفر 683 هجری قمری / 18 آوریل 1284 میلادی در روستای سبک الاحد (سبک العبید) - یکی از روستاهای استان منوفیه کنونی - به دنیا آمد. و در کودکی تحت تعلیم پدرش قرار گرفت که فضای مناسبی را برای کسب علم برای او ایجاد کرد. و با پدرش به قاهره نقل مکان کرد و نزد عده‌ای از مشاهیر زمان خود به رهبری پدرش شیخ عبدالکافی السبکی تحصیل کرد و از نایب‌های شیخ الاسلام ابن دقیق العید بود. در قضاوت و عنایت فراوانی به او کرد تا به علم آموزی پرداخت، تا اینکه از علمای شافعی و اندک علمای آن شد و در مصر و شام به تدریس نشست، او را لقب دادند. آخرین مجتهدین و به قوت حافظه و ظرفیت حافظه شهرت داشت، تا آنجا که هر چه می‌خواند حفظ می‌کرد و فراموش نمی‌کرد، تا آن که به شگفتی زمان خود تبدیل شد. صوفیه را گرامی می‌داشت و آنها را بسیار دوست می‌داشت و می‌گفت: «راه صوفیه اگر صحیح باشد، راه هدایتی است که پیشینیان بر آن بوده‌اند.» وی نزد النصیر محمد بن قلاوون و بزرگوار مورد لطف قرار گرفت. دولتمردان معاصر ممالیک تا زمانی که منافع مردم را تامین می‌کرد و شیخ به ریاضت در جنبه‌های مختلف زندگی شهرت داشت و مشاغل متعددی را در مصر به عهده گرفت، مانند تدریس در مدرسه المنصوریه، الحکریا. مسجد الحکیم و خطبه در مسجد احمد بن طولون کار بی طرفی، راستگو بودن، پایبندی به حق و دست کشیدن از ظلم است تا اینکه صلاح‌الدین بن ایبک الصفدی درباره او گفت: به انفاق ادامه دهید. با تکبر اضافی و رفتاری که از راه حق و لجاج برنمی‌گردد، سعادت ابدی، پس امیدی به غیر از آن ندارد، ناگفته نماند قاضی، حکم او در این ولایت خلع کننده امر است. و صحبت او از عفت بر پول، تقصیر میخکوبان است. وی در دمشق مشاغل متعددی از جمله نقل حدیث، تدریس در مدرسه مسرور، شیخ مدرسه اشرفیه در کنار قضاوت و خطابه در مسجد اموی را به عهده گرفت. در قبرستان سعید السعده در قاهره، صلاح‌الدین الصفدی با شعری بلند وصیت کرد.
شیخ تقی‌الدین السبکی در اول صفر 683 هجری قمری / 18 آوریل 1284 میلادی در روستای سبک الاحد (سبک العبید) - یکی از روستاهای استان منوفیه کنونی - به دنیا آمد. و در کودکی تحت تعلیم پدرش قرار گرفت که فضای مناسبی را برای کسب علم برای او ایجاد کرد. و با پدرش به قاهره نقل مکان کرد و نزد عده‌ای از مشاهیر زمان خود به رهبری پدرش شیخ عبدالکافی السبکی تحصیل کرد و از نایب‌های شیخ الاسلام ابن دقیق العید بود. در قضاوت و عنایت فراوانی به او کرد تا به علم آموزی پرداخت، تا اینکه از علمای شافعی و اندک علمای آن شد و در مصر و شام به تدریس نشست، او را لقب دادند. آخرین مجتهدین و به قوت حافظه و ظرفیت حافظه شهرت داشت، تا آنجا که هر چه می‌خواند حفظ می‌کرد و فراموش نمی‌کرد، تا آن که به شگفتی زمان خود تبدیل شد. صوفیه را گرامی می‌داشت و آنها را بسیار دوست می‌داشت و می‌گفت: «راه صوفیه اگر صحیح باشد، راه هدایتی است که پیشینیان بر آن بوده‌اند.» وی نزد النصیر محمد بن قلاوون و بزرگوار مورد لطف قرار گرفت. دولتمردان معاصر ممالیک تا زمانی که منافع مردم را تامین می‌کرد و شیخ به ریاضت در جنبه‌های مختلف زندگی شهرت داشت و مشاغل متعددی را در مصر به عهده گرفت، مانند تدریس در مدرسه المنصوریه، الحکریا. مسجد الحکیم و خطبه در مسجد احمد بن طولون کار بی طرفی، راستگو بودن، پایبندی به حق و دست کشیدن از ظلم است تا اینکه صلاح‌الدین بن ایبک الصفدی درباره او گفت: به انفاق ادامه دهید. با تکبر اضافی و رفتاری که از راه حق و لجاج برنمی‌گردد، سعادت ابدی، پس امیدی به غیر از آن ندارد، ناگفته نماند قاضی، حکم او در این ولایت خلع کننده امر است. و صحبت او از عفت بر پول، تقصیر میخکوبان است. وی در دمشق مشاغل متعددی از جمله نقل حدیث، تدریس در مدرسه مسرور، شیخ مدرسه اشرفیه در کنار قضاوت و خطابه در مسجد اموی را به عهده گرفت. در قبرستان سعید السعده در قاهره، صلاح‌الدین الصفدی با شعری بلند وصیت کرد.


و مأموریت او به انفاق دمشق دلیلی بر درگیری او با مقامات حاکم به دلیل استواری او در حق بود، زیرا از سرزنش مقصر در راه خدا نمی‌ترسید و فقط در مورد آنچه وجدانش او را تسلی می‌داد قضاوت می‌کرد. اساس قانون تا اینکه یکی از شاهزادگان ارشد ممالیک گفت و او را بدرالدین بن جانکلی بن البابا می‌گفتند: ما با این سبکی در سر دردیم. او نیز در مقابل ارغون شاه ایستاد. یک بار اوضاع بین آنها متشنج شد تا اینکه به او گفت: ای شاهزاده، من دارم می‌میرم و تو می‌میری.
و مأموریت او به انفاق دمشق دلیلی بر درگیری او با مقامات حاکم به دلیل استواری او در حق بود، زیرا از سرزنش مقصر در راه خدا نمی‌ترسید و فقط در مورد آنچه وجدانش او را تسلی می‌داد قضاوت می‌کرد. اساس قانون تا اینکه یکی از شاهزادگان ارشد ممالیک گفت و او را بدرالدین بن جانکلی بن البابا می‌گفتند: ما با این سبکی در سر دردیم. او نیز در مقابل ارغون شاه ایستاد. یک بار اوضاع بین آنها متشنج شد تا اینکه به او گفت: ای شاهزاده، من دارم می‌میرم و تو می‌میری.


=اساتید=
== اساتید ==
 
# الشیخ شمس‌الدین بن الجزری.
الشیخ شمس‌الدین بن الجزری.
# الشیخ نجم‌الدین بن الرفعة شیخ الشافعیة.
والشیخ نجم‌الدین بن الرفعة شیخ الشافعیة.
# الحافظ شرف‌الدین الدمیاطی.
والحافظ شرف‌الدین الدمیاطی.
# أبوالحسین الصواف.
أبوالحسین الصواف.
# عبدالرحمن بن مخلوف بن جماعة.
وعبدالرحمن بن مخلوف بن جماعة.
# یحی ابن محمد بن عبدالسلام.
ویحی ابن محمد بن عبدالسلام.
# علی بن نصر الصواف.
 
# علی بن عیسی القیم.
علی بن نصر الصواف.
# علی بن محمد بن‌هارون الثعلبی.
وعلی بن عیسی القیم.
# عمر بن عبدالعزیز بن الحسین بن رشیق.
وعلی بن محمد بن‌هارون الثعلبی.
# شهدة بنت عمر بن العدیم.
وعمر بن عبدالعزیز بن الحسین بن رشیق.
# ابن الموازینی.
وشهدة بنت عمر بن العدیم.
# ابن مشرف.
 
# أبی‌بکر عبدالدائم.
ابن الموازینی.
# أحمد بن موسی الدشتی.
وابن مشرف.
# عیسی المطعم.
وأبی‌بکر عبدالدائم.
# إسحاق بن أبی‌بکر النحاس.
وأحمد بن موسی الدشتی.
# سلیمان حمزة القاضی.
وعیسی المطعم.
# الرشید بن أبی القاسم ،إسماعیل بن الطبال و رضی‌الدین إبراهیم بن محمد.
وإسحاق بن أبی‌بکر النحاس.
وسلیمان حمزة القاضی.
 
الرشید بن أبی القاسم ،إسماعیل بن الطبال و رضی‌الدین إبراهیم بن محمد.


=شاگردان=
=شاگردان=
 
# جمال‌الدین عبدالرحیم بن الحسن الإسنوی.
جمال‌الدین عبدالرحیم بن الحسن الإسنوی.
# سراج‌الدین عمر بن رسْلان البُلقینی.
وسراج‌الدین عمر بن رسْلان البُلقینی.
# مجد‌الدین الفیروزآبادی مؤلف (القاموس المحیط).
ومجد‌الدین الفیروزآبادی مؤلف (القاموس المحیط).
# الحافظ عبدالرحیم العراقی.
والحافظ عبدالرحیم العراقی.
# الحافظ جمال‌الدین المزی.
والحافظ جمال‌الدین المزی.
# الحافظ علم‌الدین البرزالی.
والحافظ علم‌الدین البرزالی.
# القاضی صلاح‌الدین الصفدی.
والقاضی صلاح‌الدین الصفدی.
# شمس‌الدین محمد بن عبدالخالق المقدسی.
وشمس‌الدین محمد بن عبدالخالق المقدسی.
# المؤرخ شمس‌الدین الذهبی.
والمؤرخ شمس‌الدین الذهبی.
# أبوالمعالی ابن رافع.
وأبوالمعالی ابن رافع.
# الرحالة خالد بن أحمد البلوی.
والرحالة خالد بن أحمد البلوی.


=آثار=
=آثار=
 
# السیف الصقیل فی الرد علی ابن زفیل (ابن القیم).
السیف الصقیل فی الرد علی ابن زفیل (ابن القیم).
# الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة.
الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة.
# الاعتبار ببقاء الجنة والنار فی الرد علی ابن تیمیة وابن القیم القائلین بفناء النار
الاعتبار ببقاء الجنة والنار فی الرد علی ابن تیمیة وابن القیم القائلین بفناء النار
# <ref>[https://www.neelwafurat.com/itempage.aspx?id=lbb128063-88191&search=books کل أحکام کل و ما علیه تدل]</ref>.
<ref>[https://www.neelwafurat.com/itempage.aspx?id=lbb128063-88191&search=books کل أحکام کل و ما علیه تدل]</ref>.
# نقد الاجتماع والافتراق فی مسائل الأیمان والطلاق.
نقد الاجتماع والافتراق فی مسائل الأیمان والطلاق.
# النظر المحقق فی الحلف بالطلاق المعلق.
النظر المحقق فی الحلف بالطلاق المعلق.
# رفع الشقاق فی مسألة الطلاق
رفع الشقاق فی مسألة الطلاق
# شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام.
شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام.
# السیف المسلول علی من سب الرسول.
السیف المسلول علی من سب الرسول.
# إبراز الحکم من حدیث رفع القلم.
إبراز الحکم من حدیث رفع القلم.
# أحکام کل ما علیه تدل.
أحکام کل ما علیه تدل.
# الإبهاج فی شرح المنهاج علی منهاج الوصول إلی علم الأصول للقاضی ناصرالدین البیضاوی.
الإبهاج فی شرح المنهاج علی منهاج الوصول إلی علم الأصول للقاضی ناصرالدین البیضاوی.
# المجموع شرح المهذب، والابتهاج فی شرح المنهاج للإمام محیی‌الدین النووی.
المجموع شرح المهذب، والابتهاج فی شرح المنهاج للإمام محیی‌الدین النووی.
# غیرة الإیمان الجلی لأبی‌بکر وعمر وعثمان وعلی.
غیرة الإیمان الجلی لأبی‌بکر وعمر وعثمان وعلی.
# سبب الانکفاف عن إقراء الکشاف.
سبب الانکفاف عن إقراء الکشاف.
# ثلاثیات مسند الدارمی.
ثلاثیات مسند الدارمی.
# بیان الأدلة فی إثبات الأهلة.
بیان الأدلة فی إثبات الأهلة.
# الاعتصام بالواحد الأحد من إقامة الجمعتین فی البلد.
الاعتصام بالواحد الأحد من إقامة الجمعتین فی البلد.
# أجوبة أهل مصر حول "تهذیب الکمال" للحافظ المزی.
أجوبة أهل مصر حول "تهذیب الکمال" للحافظ المزی.
# تعدد الجمعة وهل فیه متسع.
تعدد الجمعة وهل فیه متسع.
# تقیید التراجیح فی صلاة التراویح.
تقیید التراجیح فی صلاة التراویح.
# ضوء المصابیح فی صلاة التراویح
ضوء المصابیح فی صلاة التراویح
# فتاوی السبکی.
فتاوی السبکی.
# فتوی أهل الإسکندریة.
فتوی أهل الإسکندریة.
# فتوی العراقیة.
فتوی العراقیة.
# الرسالة العلائیة.
الرسالة العلائیة.
# إحیاء النفوس فی حکمة وضع الدروس.
إحیاء النفوس فی حکمة وضع الدروس.
# کشف القناع فی إفادة لو الامتناع.
کشف القناع فی إفادة لو الامتناع.
# التحبیر المذهب فی تحریر المذهب.
التحبیر المذهب فی تحریر المذهب.
# القول المُوعَب فی القول الموجَب.
القول المُوعَب فی القول الموجَب.
# لمعة الإشراق فی أمثلة الاشتقاق.
لمعة الإشراق فی أمثلة الاشتقاق.
# مُنیة المباحث فی حکم دین الوارث.
مُنیة المباحث فی حکم دین الوارث.
# الریاض الأنیقة فی قسم الحدیقة.
الریاض الأنیقة فی قسم الحدیقة.


=وفات=
=وفات=
امام تقی‌الدین سبکی در سال 755 هجری قمری بیمار شد و ضعیف شد و بیماری او در [[دمشق]] ادامه یافت تا اینکه فرزندش امام تاج‌الدین عبدالوهاب بن علی السبکی چندی در دمشق ماند. ماه‌ها سپس تقی‌الدین علی السبکی به مصر سفر کرد و مردم با او وداع کردند و دلها بر او پریشان شد.
امام تقی‌الدین سبکی در سال 755 هجری قمری بیمار شد و ضعیف شد و بیماری او در [[دمشق]] ادامه یافت تا اینکه فرزندش امام تاج‌الدین عبدالوهاب بن علی السبکی چندی در دمشق ماند. ماه‌ها سپس تقی‌الدین علی السبکی به مصر سفر کرد و مردم با او وداع کردند و دلها بر او پریشان شد.
وارد [[مصر]] شد و کمتر از بیست روز در آنجا ماند و در شب دوشنبه سوم جمادی الآخره سال 756 هجری قمری روح شیخ تقی‌الدین زیرکی در سن 73 سالگی از بدن مفارقت کرد. سپس علما تابوت او را بر دوش گرفتند و مردم ازدحام کردند و با او راه افتادند تا اینکه در قبرستان سعید السعداء در بیرون باب النصر به خاک سپرده شد.
وارد [[مصر]] شد و کمتر از بیست روز در آنجا ماند و در شب دوشنبه سوم جمادی الآخره سال 756 هجری قمری روح شیخ تقی‌الدین زیرکی در سن 73 سالگی از بدن مفارقت کرد. سپس علما تابوت او را بر دوش گرفتند و مردم ازدحام کردند و با او راه افتادند تا اینکه در قبرستان سعید السعداء در بیرون باب النصر به خاک سپرده شد.


خط ۱۰۸: خط ۱۰۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:تصوف]]
[[رده:تصوف]]

نسخهٔ ‏۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۹

تقی‌الدین السبکی
سبکی پدر.jpg
نام‌های دیگرشیخ الإسلام و قاضی القضاة
اطلاعات شخصی
سال تولد683 ق، ۶۶۳ ش‌، ۱۲۸۴ م
سال درگذشت756 ق، ۷۳۴ ش‌، ۱۳۵۵ م
دیناسلام، شافعی
استادان
  • الشیخ شمس‌الدین بن الجزری
  • الشیخ نجم‌الدین بن الرفعة
  • الحافظ شرف‌الدین الدمیاطی
آثار
  • السیف الصقیل فی الرد علی ابن زفیل (ابن القیم)
  • الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة

تقی‌الدین السبکی (683هـ — 756هـ = 1284م — 1355م) فقیه شافعی صوفی محدث حافظ مفسر قاری الأصولی متکلم نحوی لغوی ادیب حکیم منطقی جدلی خلافی النظار، ملقب به "بشیخ الإسلام وقاضی القضاة"، (683 هـ - 756 هـ). او پدر فقیه تاج‌الدین السبکی بود[۱].

نسب

او أبوالحسن علی بن عبدالکافی بن علی بن تمام بن یوسف بن موسی بن تمام بن حامد بن یحیی بن عمر بن عثمان بن علی بن مسوار بن سوار ابن سلیم السبکی، الخزرجی الأنصاری بود.

زندگی

شیخ تقی‌الدین السبکی در اول صفر 683 هجری قمری / 18 آوریل 1284 میلادی در روستای سبک الاحد (سبک العبید) - یکی از روستاهای استان منوفیه کنونی - به دنیا آمد. و در کودکی تحت تعلیم پدرش قرار گرفت که فضای مناسبی را برای کسب علم برای او ایجاد کرد. و با پدرش به قاهره نقل مکان کرد و نزد عده‌ای از مشاهیر زمان خود به رهبری پدرش شیخ عبدالکافی السبکی تحصیل کرد و از نایب‌های شیخ الاسلام ابن دقیق العید بود. در قضاوت و عنایت فراوانی به او کرد تا به علم آموزی پرداخت، تا اینکه از علمای شافعی و اندک علمای آن شد و در مصر و شام به تدریس نشست، او را لقب دادند. آخرین مجتهدین و به قوت حافظه و ظرفیت حافظه شهرت داشت، تا آنجا که هر چه می‌خواند حفظ می‌کرد و فراموش نمی‌کرد، تا آن که به شگفتی زمان خود تبدیل شد. صوفیه را گرامی می‌داشت و آنها را بسیار دوست می‌داشت و می‌گفت: «راه صوفیه اگر صحیح باشد، راه هدایتی است که پیشینیان بر آن بوده‌اند.» وی نزد النصیر محمد بن قلاوون و بزرگوار مورد لطف قرار گرفت. دولتمردان معاصر ممالیک تا زمانی که منافع مردم را تامین می‌کرد و شیخ به ریاضت در جنبه‌های مختلف زندگی شهرت داشت و مشاغل متعددی را در مصر به عهده گرفت، مانند تدریس در مدرسه المنصوریه، الحکریا. مسجد الحکیم و خطبه در مسجد احمد بن طولون کار بی طرفی، راستگو بودن، پایبندی به حق و دست کشیدن از ظلم است تا اینکه صلاح‌الدین بن ایبک الصفدی درباره او گفت: به انفاق ادامه دهید. با تکبر اضافی و رفتاری که از راه حق و لجاج برنمی‌گردد، سعادت ابدی، پس امیدی به غیر از آن ندارد، ناگفته نماند قاضی، حکم او در این ولایت خلع کننده امر است. و صحبت او از عفت بر پول، تقصیر میخکوبان است. وی در دمشق مشاغل متعددی از جمله نقل حدیث، تدریس در مدرسه مسرور، شیخ مدرسه اشرفیه در کنار قضاوت و خطابه در مسجد اموی را به عهده گرفت. در قبرستان سعید السعده در قاهره، صلاح‌الدین الصفدی با شعری بلند وصیت کرد.

و مأموریت او به انفاق دمشق دلیلی بر درگیری او با مقامات حاکم به دلیل استواری او در حق بود، زیرا از سرزنش مقصر در راه خدا نمی‌ترسید و فقط در مورد آنچه وجدانش او را تسلی می‌داد قضاوت می‌کرد. اساس قانون تا اینکه یکی از شاهزادگان ارشد ممالیک گفت و او را بدرالدین بن جانکلی بن البابا می‌گفتند: ما با این سبکی در سر دردیم. او نیز در مقابل ارغون شاه ایستاد. یک بار اوضاع بین آنها متشنج شد تا اینکه به او گفت: ای شاهزاده، من دارم می‌میرم و تو می‌میری.

اساتید

  1. الشیخ شمس‌الدین بن الجزری.
  2. الشیخ نجم‌الدین بن الرفعة شیخ الشافعیة.
  3. الحافظ شرف‌الدین الدمیاطی.
  4. أبوالحسین الصواف.
  5. عبدالرحمن بن مخلوف بن جماعة.
  6. یحی ابن محمد بن عبدالسلام.
  7. علی بن نصر الصواف.
  8. علی بن عیسی القیم.
  9. علی بن محمد بن‌هارون الثعلبی.
  10. عمر بن عبدالعزیز بن الحسین بن رشیق.
  11. شهدة بنت عمر بن العدیم.
  12. ابن الموازینی.
  13. ابن مشرف.
  14. أبی‌بکر عبدالدائم.
  15. أحمد بن موسی الدشتی.
  16. عیسی المطعم.
  17. إسحاق بن أبی‌بکر النحاس.
  18. سلیمان حمزة القاضی.
  19. الرشید بن أبی القاسم ،إسماعیل بن الطبال و رضی‌الدین إبراهیم بن محمد.

شاگردان

  1. جمال‌الدین عبدالرحیم بن الحسن الإسنوی.
  2. سراج‌الدین عمر بن رسْلان البُلقینی.
  3. مجد‌الدین الفیروزآبادی مؤلف (القاموس المحیط).
  4. الحافظ عبدالرحیم العراقی.
  5. الحافظ جمال‌الدین المزی.
  6. الحافظ علم‌الدین البرزالی.
  7. القاضی صلاح‌الدین الصفدی.
  8. شمس‌الدین محمد بن عبدالخالق المقدسی.
  9. المؤرخ شمس‌الدین الذهبی.
  10. أبوالمعالی ابن رافع.
  11. الرحالة خالد بن أحمد البلوی.

آثار

  1. السیف الصقیل فی الرد علی ابن زفیل (ابن القیم).
  2. الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة.
  3. الاعتبار ببقاء الجنة والنار فی الرد علی ابن تیمیة وابن القیم القائلین بفناء النار
  4. [۲].
  5. نقد الاجتماع والافتراق فی مسائل الأیمان والطلاق.
  6. النظر المحقق فی الحلف بالطلاق المعلق.
  7. رفع الشقاق فی مسألة الطلاق
  8. شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام.
  9. السیف المسلول علی من سب الرسول.
  10. إبراز الحکم من حدیث رفع القلم.
  11. أحکام کل ما علیه تدل.
  12. الإبهاج فی شرح المنهاج علی منهاج الوصول إلی علم الأصول للقاضی ناصرالدین البیضاوی.
  13. المجموع شرح المهذب، والابتهاج فی شرح المنهاج للإمام محیی‌الدین النووی.
  14. غیرة الإیمان الجلی لأبی‌بکر وعمر وعثمان وعلی.
  15. سبب الانکفاف عن إقراء الکشاف.
  16. ثلاثیات مسند الدارمی.
  17. بیان الأدلة فی إثبات الأهلة.
  18. الاعتصام بالواحد الأحد من إقامة الجمعتین فی البلد.
  19. أجوبة أهل مصر حول "تهذیب الکمال" للحافظ المزی.
  20. تعدد الجمعة وهل فیه متسع.
  21. تقیید التراجیح فی صلاة التراویح.
  22. ضوء المصابیح فی صلاة التراویح
  23. فتاوی السبکی.
  24. فتوی أهل الإسکندریة.
  25. فتوی العراقیة.
  26. الرسالة العلائیة.
  27. إحیاء النفوس فی حکمة وضع الدروس.
  28. کشف القناع فی إفادة لو الامتناع.
  29. التحبیر المذهب فی تحریر المذهب.
  30. القول المُوعَب فی القول الموجَب.
  31. لمعة الإشراق فی أمثلة الاشتقاق.
  32. مُنیة المباحث فی حکم دین الوارث.
  33. الریاض الأنیقة فی قسم الحدیقة.

وفات

امام تقی‌الدین سبکی در سال 755 هجری قمری بیمار شد و ضعیف شد و بیماری او در دمشق ادامه یافت تا اینکه فرزندش امام تاج‌الدین عبدالوهاب بن علی السبکی چندی در دمشق ماند. ماه‌ها سپس تقی‌الدین علی السبکی به مصر سفر کرد و مردم با او وداع کردند و دلها بر او پریشان شد. وارد مصر شد و کمتر از بیست روز در آنجا ماند و در شب دوشنبه سوم جمادی الآخره سال 756 هجری قمری روح شیخ تقی‌الدین زیرکی در سن 73 سالگی از بدن مفارقت کرد. سپس علما تابوت او را بر دوش گرفتند و مردم ازدحام کردند و با او راه افتادند تا اینکه در قبرستان سعید السعداء در بیرون باب النصر به خاک سپرده شد.

پانویس