فضایل علی بن ابیطالب و اهل البیت در اشعار شافعی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
امام علی بن ابیطالب(علیهماالسلام) فضایل بسیاری دارد و هم در ایات مبارکه قرآن و هم در کلام نبی اکرم اسلام از فضایل و مناقب آن حضرت نقل شده است. ابن ابی الحدید عالِم سنی معتزلی در مقدمه شرح نهج البلاغه میگوید: امام علی بن ابیطالب(علیهماالسلام) فضایل بسیاری دارد و هم در ایات مبارکه قرآن و هم در کلام نبی اکرم اسلام از فضایل و مناقب آن حضرت نقل شده است. ابن ابی الحدید عالِم سنی معتزلی در مقدمه شرح نهج البلاغه میگوید: چه بگویم درباره مرد بزرگى که دشمنانش اعتراف به فضیلت او داشته اند و هرگز نتوانسته اند مناقب و فضایل او را کتمان کنند و از طرفى مى دانیم بنى امیّه بر تمام جهان اسلام تسلّط یافتند و با تمام قدرت و با هر حیلهاى سعى در خاموش کردن نور او و تشویق بر جعل اخبار در معایب او داشتند و او را بر فراز تمام منابر سبّ و دشنام دادند و ستایش کنندگان او را تهدید به مرگ کرده بلکه زندانى کرده و کشتند و حتّى اجازه ندادند یک حدیث در فضیلت او نقل شود و نامى از او برده شود، یا کسى را به نام او بنامند؛ ولى با این حال جز بر بلندى مقام او افزوده نشد... و هرچه بیشتر کتمان مى کردند عطر فضایل او بیشتر منتشر مى شد و همچون آفتاب بود که هرگز نور آن با کف دست پوشانده نمى شود و همانند روشنایى روز که اگر یک چشم از آن محجوب بماند چشمهاى فراوانى آن را مى بینند<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 1، ص 17.</ref>.<br>همین معنا به صورت فشرده تر و گویاتر در بعضى از کتب، از امام شافعى نقل شده است که مى گوید: در شگفتم از مردى که دشمنانش فضایل او را از روى حسد کتمان کردند و دوستانش از ترس، ولى با این حال شرق و غرب جهان را پر کرده است<ref>علىّ فى الکتاب و السنة، ج 1، ص 10.</ref>. و نیز شبیه همین مضمون از عامر بن عبدالله بن زبیر نقل شده است<ref>الغدیر، ج 10، ص 271</ref>.<br>با وجود نهی و زجر در مورد بیان مناقب و حتی الزام به هتک و سب ایشان حتی در منابر و خطبهها، نقل های بسیاری از این مناقب و فضایل به دست ما رسیده است که تعدادی از فضایلی را که در اشعار ابن ادریس شافعی بیان شده را تقدیم میکنیم. | امام علی بن ابیطالب(علیهماالسلام) فضایل بسیاری دارد و هم در ایات مبارکه قرآن و هم در کلام نبی اکرم اسلام از فضایل و مناقب آن حضرت نقل شده است. ابن ابی الحدید عالِم سنی معتزلی در مقدمه شرح نهج البلاغه میگوید: امام علی بن ابیطالب(علیهماالسلام) فضایل بسیاری دارد و هم در ایات مبارکه قرآن و هم در کلام نبی اکرم اسلام از فضایل و مناقب آن حضرت نقل شده است. ابن ابی الحدید عالِم سنی معتزلی در مقدمه شرح نهج البلاغه میگوید: چه بگویم درباره مرد بزرگى که دشمنانش اعتراف به فضیلت او داشته اند و هرگز نتوانسته اند مناقب و فضایل او را کتمان کنند و از طرفى مى دانیم بنى امیّه بر تمام جهان اسلام تسلّط یافتند و با تمام قدرت و با هر حیلهاى سعى در خاموش کردن نور او و تشویق بر جعل اخبار در معایب او داشتند و او را بر فراز تمام منابر سبّ و دشنام دادند و ستایش کنندگان او را تهدید به مرگ کرده بلکه زندانى کرده و کشتند و حتّى اجازه ندادند یک حدیث در فضیلت او نقل شود و نامى از او برده شود، یا کسى را به نام او بنامند؛ ولى با این حال جز بر بلندى مقام او افزوده نشد... و هرچه بیشتر کتمان مى کردند عطر فضایل او بیشتر منتشر مى شد و همچون آفتاب بود که هرگز نور آن با کف دست پوشانده نمى شود و همانند روشنایى روز که اگر یک چشم از آن محجوب بماند چشمهاى فراوانى آن را مى بینند<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 1، ص 17.</ref>.<br>همین معنا به صورت فشرده تر و گویاتر در بعضى از کتب، از امام شافعى نقل شده است که مى گوید: در شگفتم از مردى که دشمنانش فضایل او را از روى حسد کتمان کردند و دوستانش از ترس، ولى با این حال شرق و غرب جهان را پر کرده است<ref>علىّ فى الکتاب و السنة، ج 1، ص 10.</ref>. و نیز شبیه همین مضمون از عامر بن عبدالله بن زبیر نقل شده است<ref>الغدیر، ج 10، ص 271</ref>.<br>با وجود نهی و زجر در مورد بیان مناقب و حتی الزام به هتک و سب ایشان حتی در منابر و خطبهها، نقل های بسیاری از این مناقب و فضایل به دست ما رسیده است که تعدادی از فضایلی را که در اشعار ابن ادریس شافعی بیان شده را تقدیم میکنیم. | ||
== فضایل حضرت علی و اهل بیت( | == فضایل حضرت علی و اهل بیت(علیهمالسلام) در اشعار شافعی == | ||
محمد بن ادریس شافعی، معروف به امام شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که در قرن دوم هجری میزیسته است. او در شعر هم آوازه ای داشته است و اشعاری در درباره فضایل حضرت امیر و اهل بیت ( | محمد بن ادریس شافعی، معروف به امام شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که در قرن دوم هجری میزیسته است. او در شعر هم آوازه ای داشته است و اشعاری در درباره فضایل حضرت امیر و اهل بیت (علیهمالسلام) دارد که معروف هستند: | ||
== حضرت علی دارای فضائل اختصاصی == | == حضرت علی دارای فضائل اختصاصی == | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
* و گواهی میدهم که عثمان فاضل است و علی در فضیلت ویژه و خاص است<ref>شعر امام شافعی، ص ۳۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۰. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۶۹.</ref>. | * و گواهی میدهم که عثمان فاضل است و علی در فضیلت ویژه و خاص است<ref>شعر امام شافعی، ص ۳۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۰. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۶۹.</ref>. | ||
== برتری اهل بیت و حبّ آنان == | == برتری اهل بیت(علیهمالسلام) و حبّ آنان == | ||
این امر از موضوعاتی است که در بسیاری از جاهای دیگر از اشعارش بر آن تأکید دارد. امام شافعی در حج برابر جمعی در منی محبت خود را نسبت به اهل بیت اعلام کرده و میگوید: | این امر از موضوعاتی است که در بسیاری از جاهای دیگر از اشعارش بر آن تأکید دارد. امام شافعی در حج برابر جمعی در منی محبت خود را نسبت به اهل بیت اعلام کرده و میگوید: | ||
{{شعر}}{{ب|یا راکِباً قِف بالمُحَصَّبِ مِن منیً| وَاهتِف بِقاعِدِ خَیفِها وَالنَّاهِضِ }}{{شعر}}{{ب|سَحَراً إذا فاضَ الحَجیجُ إلی مِنیً|فَیضاً کَمُلتَطِمِ الفُراتِ الفائِضِ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|إن کانَ رَفضاً حُبُّ آلِ مُحمَّدٍ |فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رَافضِی}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|یا راکِباً قِف بالمُحَصَّبِ مِن منیً| وَاهتِف بِقاعِدِ خَیفِها وَالنَّاهِضِ }}{{شعر}}{{ب|سَحَراً إذا فاضَ الحَجیجُ إلی مِنیً|فَیضاً کَمُلتَطِمِ الفُراتِ الفائِضِ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|إن کانَ رَفضاً حُبُّ آلِ مُحمَّدٍ |فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رَافضِی}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
* تا کی آن را پنهان کنم؟ تا کی؟ تا کی؟<ref>شعر امام شافعی، ص۵۶. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۱۹و۲۰.</ref>. | * تا کی آن را پنهان کنم؟ تا کی؟ تا کی؟<ref>شعر امام شافعی، ص۵۶. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۱۹و۲۰.</ref>. | ||
== خاندان نبی وسیله نجات == | == خاندان نبی(علیهمالسلام) وسیله نجات == | ||
امام شافعی به زیارت خانه خدا رفت، بر کوهی فرا نمیرفت و به وادی ای فرود نمیآمد، جز اینکه میگریست و میخواند: | امام شافعی به زیارت خانه خدا رفت، بر کوهی فرا نمیرفت و به وادی ای فرود نمیآمد، جز اینکه میگریست و میخواند: | ||
{{شعر}}{{ب|آلُ النَّبــــیِّ ذَریــــــعَتی | وَ هُــــم إلَیهِ وَسیــــلـَتی }}{{شعر}}{{ب|أرجُو بِهِــــم أُعطَی غَداً|بِیَدِ الیـــَمینِ صَحیـــفَتی}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|آلُ النَّبــــیِّ ذَریــــــعَتی | وَ هُــــم إلَیهِ وَسیــــلـَتی }}{{شعر}}{{ب|أرجُو بِهِــــم أُعطَی غَداً|بِیَدِ الیـــَمینِ صَحیـــفَتی}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
* امیدوارم به اینکه فردای قیامت، نامه ی اعمالم را به دست راستم بدهند<ref>شعر امام شافعی، ص۶۳. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۵۹. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۳۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۳۷.</ref>. | * امیدوارم به اینکه فردای قیامت، نامه ی اعمالم را به دست راستم بدهند<ref>شعر امام شافعی، ص۶۳. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۵۹. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۳۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۳۷.</ref>. | ||
== محبت | == محبت فراوان به علی(علیهالسلام) == | ||
امام شافعی در مورد محبت به علی (علیهالسلام) میگوید: | امام شافعی در مورد محبت به علی (علیهالسلام) میگوید: | ||
{{شعر}}{{ب|قالوا تَرَفَّضتَ قُلتُ كَلّا | مَا الرَّفضُ ديني ولَا اعتِقادي }}{{شعر}}{{ب|لكِن تَوَلَّيتُ غَيرَ شَكِّ|خَيرَ إمامٍ وخَيرَ هادي}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|قالوا تَرَفَّضتَ قُلتُ كَلّا | مَا الرَّفضُ ديني ولَا اعتِقادي }}{{شعر}}{{ب|لكِن تَوَلَّيتُ غَيرَ شَكِّ|خَيرَ إمامٍ وخَيرَ هادي}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
* من رافضى ترينِ بندگانم<ref>شعر امام شافعی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۵۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۵۱.</ref>. | * من رافضى ترينِ بندگانم<ref>شعر امام شافعی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۵۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۵۱.</ref>. | ||
== اقرار به برتری علی == | == اقرار به برتری علی(علیهالسلام) == | ||
{{شعر}}{{ب|إذا نَحنُ فَضّلنَا عَلِیّاً فَإنَّنَا | رَوَافِضُ بالتفضیلِ عِندَ ذوی الجَهلِ }}{{شعر}}{{ب|وَ فَضلُ أبی بَکرٍ إذا مَا ذَکَرتُهُ|رُمیتُ بِنَصبٍ عِندَ ذِکری للفَضلِ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|فَلا زِلتُ ذَا رَفضٍ وَ نَصبٍ کِلاهُمَا|بِحُبَّیهِما حَتَّی أُوَسَّدَ فِی الرَّملَ}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|إذا نَحنُ فَضّلنَا عَلِیّاً فَإنَّنَا | رَوَافِضُ بالتفضیلِ عِندَ ذوی الجَهلِ }}{{شعر}}{{ب|وَ فَضلُ أبی بَکرٍ إذا مَا ذَکَرتُهُ|رُمیتُ بِنَصبٍ عِندَ ذِکری للفَضلِ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|فَلا زِلتُ ذَا رَفضٍ وَ نَصبٍ کِلاهُمَا|بِحُبَّیهِما حَتَّی أُوَسَّدَ فِی الرَّملَ}}{{پایان شعر}} | ||
* هر گاه ما حضرت علی را برتری دهیم،<br> | * هر گاه ما حضرت علی را برتری دهیم،<br> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
* زیرا تا وقتی که سر بر خاک میگذارم، آن دو را دوست دارم<ref>شعر امام شافعی، ص۱۰۸و۱۰۹. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۲۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۹۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۹۷.</ref>. | * زیرا تا وقتی که سر بر خاک میگذارم، آن دو را دوست دارم<ref>شعر امام شافعی، ص۱۰۸و۱۰۹. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۲۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۹۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۹۷.</ref>. | ||
== اقرار به شفیع بودن ال محمد == | == اقرار به شفیع بودن ال محمد(علیهمالسلام) == | ||
ایشان همچنین درباره اوج محبت خود به اهل بیت (علیهالسلام) میگوید: | ایشان همچنین درباره اوج محبت خود به اهل بیت (علیهالسلام) میگوید: | ||
{{شعر}}{{ب|لَئِن کانَ ذَنبِی حُبُّ آلِ محمَّدٍ | فذلِکَ ذَنبٌ لَستُ عَنهُ أتوبُ }}{{شعر}}{{ب|هُمُ شُفَعائی یومَ حَشری و مَوقِفی|إذا کثرتنی یوم ذاک ذنوب }}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|لَئِن کانَ ذَنبِی حُبُّ آلِ محمَّدٍ | فذلِکَ ذَنبٌ لَستُ عَنهُ أتوبُ }}{{شعر}}{{ب|هُمُ شُفَعائی یومَ حَشری و مَوقِفی|إذا کثرتنی یوم ذاک ذنوب }}{{پایان شعر}} | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
* در حالیکه پیراهن خونآلود حسین(علیهالسلام) با اوست<ref>حموی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، جلد: ۲، صفحه: ۲۶۶، مؤسسة المحمودي، بیروت - لبنان، 1398 ه.ق.</ref>. | * در حالیکه پیراهن خونآلود حسین(علیهالسلام) با اوست<ref>حموی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، جلد: ۲، صفحه: ۲۶۶، مؤسسة المحمودي، بیروت - لبنان، 1398 ه.ق.</ref>. | ||
== حب اهل بیت همسنگ عدل و توحید == | == حب اهل بیت(علیهمالسلام) همسنگ عدل و توحید == | ||
{{شعر}}{{ب|لَو فتشُوا قَلبی لألفوا بهِ | سطرینِ قد خُطّا بلا کاتبِ }}{{شعر}}{{ب|العدل وَ التوحید فی جانبٍ |وَ حبّ أهلِ البیتِ فی جانبِ}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|لَو فتشُوا قَلبی لألفوا بهِ | سطرینِ قد خُطّا بلا کاتبِ }}{{شعر}}{{ب|العدل وَ التوحید فی جانبٍ |وَ حبّ أهلِ البیتِ فی جانبِ}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
* به یک سو عدل و توحید و از سوی دیگر دوستی خاندان پیامبر<ref>شعر امام شافعی، ص۱۵۳.</ref>. | * به یک سو عدل و توحید و از سوی دیگر دوستی خاندان پیامبر<ref>شعر امام شافعی، ص۱۵۳.</ref>. | ||
== برائت از کسانی که حب اهل بیت ندارند == | == برائت از کسانی که حب اهل بیت(علیهمالسلام) ندارند == | ||
{{شعر}}{{ب|إذا في مَجلِسٍ نَذكُرُ عَلِيّا | وسِبطَيهِ وفاطِمَةَ الزَّكِيَّهْ }}{{شعر}}{{ب|يُقالُ تَجاوَزوا يا قومُ هذا |فَهذا مِن حَديثِ الرّافِضِيَّهْ}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|بَرِئتُ إلَى المُهَيمِنِ مِن اُناسٍ|يَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمِيَّهْ}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|إذا في مَجلِسٍ نَذكُرُ عَلِيّا | وسِبطَيهِ وفاطِمَةَ الزَّكِيَّهْ }}{{شعر}}{{ب|يُقالُ تَجاوَزوا يا قومُ هذا |فَهذا مِن حَديثِ الرّافِضِيَّهْ}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|بَرِئتُ إلَى المُهَيمِنِ مِن اُناسٍ|يَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمِيَّهْ}}{{پایان شعر}} | ||
* هرگاه در مجلسی على را ياد مى كنيم<br> | * هرگاه در مجلسی على را ياد مى كنيم<br> | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
* دوستى فرزندان فاطمه را رَفض مى دانند<ref>ديوان الشافعي : ص ۸۳ و راجع الصراط المستقيم : ج ۳ ص ۷۷ و الغدير : ج ۴ ص ۳۲۴ .</ref> . | * دوستى فرزندان فاطمه را رَفض مى دانند<ref>ديوان الشافعي : ص ۸۳ و راجع الصراط المستقيم : ج ۳ ص ۷۷ و الغدير : ج ۴ ص ۳۲۴ .</ref> . | ||
== علی (علیهالسلام)تنها کفو فاطمه == | == علی (علیهالسلام)تنها کفو فاطمه(سلاماللهعلیها) == | ||
{{شعر}}{{ب|إلامَ إلامَ وحَتّى مَتى | اُعاتَبُ في حُبِّ هذَا الفَتى؟ }}{{شعر}}{{ب|وهَل زُوِّجَت فاطِمٌ غَيرَهُ |وفي غَيرِهِ هَل أتى «هَلْ أَتَى»}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|إلامَ إلامَ وحَتّى مَتى | اُعاتَبُ في حُبِّ هذَا الفَتى؟ }}{{شعر}}{{ب|وهَل زُوِّجَت فاطِمٌ غَيرَهُ |وفي غَيرِهِ هَل أتى «هَلْ أَتَى»}}{{پایان شعر}} | ||
* تا كى ، تا كى و تا چه زمانى<br> | * تا كى ، تا كى و تا چه زمانى<br> | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
* و آيا در حقّ غير او «هَلْ أَتَى» نازل شد<ref>إنسان:۱</ref>؟<ref>الصراط المستقيم: ج۱ ص۱۸۳.</ref>؟ | * و آيا در حقّ غير او «هَلْ أَتَى» نازل شد<ref>إنسان:۱</ref>؟<ref>الصراط المستقيم: ج۱ ص۱۸۳.</ref>؟ | ||
== لعنت خدا بر جاهلان و جاحدان حب اهل بیت == | == لعنت خدا بر جاهلان و جاحدان حب اهل بیت(علیهمالسلام) == | ||
وقتی در مجلسی از علی و دو فرزندش و همسر پاکش یاد شد، یکی چهره در هم میکشد و میگوید: سخن از آنان درست نیست، این را رها کنید، زیرا این سخن رافضیان است، آنگاه شافعی میسراید: | وقتی در مجلسی از علی و دو فرزندش و همسر پاکش یاد شد، یکی چهره در هم میکشد و میگوید: سخن از آنان درست نیست، این را رها کنید، زیرا این سخن رافضیان است، آنگاه شافعی میسراید: | ||
{{شعر}}{{ب|بَرِئتُ إلَی المُهیمِنِ مِن أُناسٍ | یَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمیّه }}{{شعر}}{{ب|إذا ذکروا عَلیّا أو بَنیه |أفاضوا بالرّوایات الوقیّه}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|لی آل الرّسُول صلاة رَبی|وَ لَعنتُه لتلکَ الجَاهلیّه}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|بَرِئتُ إلَی المُهیمِنِ مِن أُناسٍ | یَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمیّه }}{{شعر}}{{ب|إذا ذکروا عَلیّا أو بَنیه |أفاضوا بالرّوایات الوقیّه}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|لی آل الرّسُول صلاة رَبی|وَ لَعنتُه لتلکَ الجَاهلیّه}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
* رحمت پروردگار بر خاندان رسول و لعنت خدا بر آن جاهلان باد<ref>شعر امام شافعی، ص۲۱۹. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۵۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۱۲۴و۱۲۵.</ref>. | * رحمت پروردگار بر خاندان رسول و لعنت خدا بر آن جاهلان باد<ref>شعر امام شافعی، ص۲۱۹. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۵۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۱۲۴و۱۲۵.</ref>. | ||
== دوستان اهل بیت در بهشت و دشمنانشان در جهنم == | == دوستان اهل بیت(علیهمالسلام) در بهشت و دشمنانشان در جهنم == | ||
{{شعر}}{{ب|حُبُّهم و هو الهُدی و الرشدُ | أُقرّ إعلاناً به أم أجحدُ }}{{شعر}}{{ب|هَیهاتَ ممزوجٌ بلحمی و دَمی|أفاضوا بالرّوایات الوقیّه}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|یا أهل البیتِ المصطفی یا|عدتی وَ مَن علی حبّهُم أعتَمدُ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|أنتم إلی اللهِ غَداً وَسیلَتنی|و کیف أخشی؟ و بکم اعتضدُ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ|و الضدُ فی نارٍ لَظیً مُخلّدُ }}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|حُبُّهم و هو الهُدی و الرشدُ | أُقرّ إعلاناً به أم أجحدُ }}{{شعر}}{{ب|هَیهاتَ ممزوجٌ بلحمی و دَمی|أفاضوا بالرّوایات الوقیّه}}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|یا أهل البیتِ المصطفی یا|عدتی وَ مَن علی حبّهُم أعتَمدُ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|أنتم إلی اللهِ غَداً وَسیلَتنی|و کیف أخشی؟ و بکم اعتضدُ }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ|و الضدُ فی نارٍ لَظیً مُخلّدُ }}{{پایان شعر}} | ||
* ای پرسندگان از من درباره ی محبت اهل بیت، آیا آشکارا به محبت ایشان اقرار کنم یا آن را انکار نمایم | * ای پرسندگان از من درباره ی محبت اهل بیت، آیا آشکارا به محبت ایشان اقرار کنم یا آن را انکار نمایم | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
* و ریسمان الهی را که همان دوستی و محبت آنان است گرفتم، همانگونه که خداوند ما را به تمسک به حبل الهی فرمان داده است<ref>شعر امام شافعی، ص۲۷۸.</ref>. | * و ریسمان الهی را که همان دوستی و محبت آنان است گرفتم، همانگونه که خداوند ما را به تمسک به حبل الهی فرمان داده است<ref>شعر امام شافعی، ص۲۷۸.</ref>. | ||
== تاکید بر ناسازگاری حب اهل بیت با واقعه کربلا == | == تاکید بر ناسازگاری حب اهل بیت(علیهمالسلام) با واقعه کربلا == | ||
امام شافعی همچنین درباره واقعه عاشورا نیز اشعاری زیبا و جانسوز دارد؛ از جمله: | امام شافعی همچنین درباره واقعه عاشورا نیز اشعاری زیبا و جانسوز دارد؛ از جمله: | ||
{{شعر}}{{ب|و مما نفی نومی و شیب لحیتی | تعاریف ایام لهن خطوب }}{{شعر}}{{ب|تأوب همی و الفواد کتیب |وارق عینی و ارقاد غریب }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|تزلزلت الدنیا لآل محمد|و کادت لهم صم الجبال تذوب }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|فمن بلغ عن الحسین رساله|و ان کرهتها انفس و قلوب }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ|صبیغ بماء الارجوان خصیب }}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|و مما نفی نومی و شیب لحیتی | تعاریف ایام لهن خطوب }}{{شعر}}{{ب|تأوب همی و الفواد کتیب |وارق عینی و ارقاد غریب }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|تزلزلت الدنیا لآل محمد|و کادت لهم صم الجبال تذوب }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|فمن بلغ عن الحسین رساله|و ان کرهتها انفس و قلوب }}{{پایان شعر}}{{شعر}}{{ب|ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ|صبیغ بماء الارجوان خصیب }}{{پایان شعر}} |
نسخهٔ ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۳
فضایل علی بن ابیطالب و اهل البیت(علیهمالسلام) در اشعار شافعی
امام علی بن ابیطالب(علیهماالسلام) فضایل بسیاری دارد و هم در ایات مبارکه قرآن و هم در کلام نبی اکرم اسلام از فضایل و مناقب آن حضرت نقل شده است. ابن ابی الحدید عالِم سنی معتزلی در مقدمه شرح نهج البلاغه میگوید: امام علی بن ابیطالب(علیهماالسلام) فضایل بسیاری دارد و هم در ایات مبارکه قرآن و هم در کلام نبی اکرم اسلام از فضایل و مناقب آن حضرت نقل شده است. ابن ابی الحدید عالِم سنی معتزلی در مقدمه شرح نهج البلاغه میگوید: چه بگویم درباره مرد بزرگى که دشمنانش اعتراف به فضیلت او داشته اند و هرگز نتوانسته اند مناقب و فضایل او را کتمان کنند و از طرفى مى دانیم بنى امیّه بر تمام جهان اسلام تسلّط یافتند و با تمام قدرت و با هر حیلهاى سعى در خاموش کردن نور او و تشویق بر جعل اخبار در معایب او داشتند و او را بر فراز تمام منابر سبّ و دشنام دادند و ستایش کنندگان او را تهدید به مرگ کرده بلکه زندانى کرده و کشتند و حتّى اجازه ندادند یک حدیث در فضیلت او نقل شود و نامى از او برده شود، یا کسى را به نام او بنامند؛ ولى با این حال جز بر بلندى مقام او افزوده نشد... و هرچه بیشتر کتمان مى کردند عطر فضایل او بیشتر منتشر مى شد و همچون آفتاب بود که هرگز نور آن با کف دست پوشانده نمى شود و همانند روشنایى روز که اگر یک چشم از آن محجوب بماند چشمهاى فراوانى آن را مى بینند[۱].
همین معنا به صورت فشرده تر و گویاتر در بعضى از کتب، از امام شافعى نقل شده است که مى گوید: در شگفتم از مردى که دشمنانش فضایل او را از روى حسد کتمان کردند و دوستانش از ترس، ولى با این حال شرق و غرب جهان را پر کرده است[۲]. و نیز شبیه همین مضمون از عامر بن عبدالله بن زبیر نقل شده است[۳].
با وجود نهی و زجر در مورد بیان مناقب و حتی الزام به هتک و سب ایشان حتی در منابر و خطبهها، نقل های بسیاری از این مناقب و فضایل به دست ما رسیده است که تعدادی از فضایلی را که در اشعار ابن ادریس شافعی بیان شده را تقدیم میکنیم.
فضایل حضرت علی و اهل بیت(علیهمالسلام) در اشعار شافعی
محمد بن ادریس شافعی، معروف به امام شافعی یکی از پیشوایان اهل سنت است که در قرن دوم هجری میزیسته است. او در شعر هم آوازه ای داشته است و اشعاری در درباره فضایل حضرت امیر و اهل بیت (علیهمالسلام) دارد که معروف هستند:
حضرت علی دارای فضائل اختصاصی
شَهِدتُ بأنّ الله لا رَبَّ غَیرَهُ | وأشهَدُ أنّ البَعثَ حَقٌ وَأخلَــــصُ |
وَأنَّ أبابـکرٍ خلیــفةُ رَبّــه | وَکانَ أبوحفصٍ علی الخَیرِ یَحرِصُ |
وأُشهِدُ رَبّی أنَّ عثمانَ فاضلٌ | وأَنَّ علیّاً فَضـــلُهُ مُتَخَصِّـــــصُ |
- گواهی میدهم به این که خدایی جز خدا نیست و شهادت میدهم که بعث حق است.
- و خالصانه ایمان دارم که ابوبکر خلیفه ی خداست و عمر بر انجام کار خیر بسیار مشتاق بود.
- و گواهی میدهم که عثمان فاضل است و علی در فضیلت ویژه و خاص است[۴].
برتری اهل بیت(علیهمالسلام) و حبّ آنان
این امر از موضوعاتی است که در بسیاری از جاهای دیگر از اشعارش بر آن تأکید دارد. امام شافعی در حج برابر جمعی در منی محبت خود را نسبت به اهل بیت اعلام کرده و میگوید:
یا راکِباً قِف بالمُحَصَّبِ مِن منیً | وَاهتِف بِقاعِدِ خَیفِها وَالنَّاهِضِ |
سَحَراً إذا فاضَ الحَجیجُ إلی مِنیً | فَیضاً کَمُلتَطِمِ الفُراتِ الفائِضِ |
إن کانَ رَفضاً حُبُّ آلِ مُحمَّدٍ | فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رَافضِی |
- ای سوارگان بر شنزارهای منی، سواره بمانید و به نشستگان درّه ها و بلندیها خبر دهید.
- به زائرانی که سپیده دمان بمانند رود خروشان فرات بسوی منی سرازیر میشوند، بگویید:
- اگر محبت اهل بیت رفض و کفر است، جنّ و انس بدانند که من رافضی هستم[۵].
محبت خاندان نبوت از واجبات و فرائض الهی
یَا آلَ بَیتِ رَسولِ الله حُبُّکُمُ | فَرضٌ مِنَ الله فی القُرآنِ أنزَلَهُ |
کَفاکُم مِن عظیمِ القَدرِ أنّکُم | مَن لَم یُصلِّ عَلَیکُم لَا صَلَاةَ لَهُ |
- ای خاندان نبوّت، محبّت شما فرضی است که از جانب خداوند در قرآن آمده است.
- در عظمت شأن شماهمین بس، آنکه شما را در نماز درود نگفت، نمازی ندارد، (نمازش درست نیست[۶].
سوره انسان در مورد علی (علیهالسلام)
از امام شافعی در مورد امام علی (علیهالسلام) سؤال شد، ایشان گفت:
إنّا عَبــیدٌ لِفتیً أنزلَ فِیـــهِ {هَل أتَی} | إلی مَتــی أکتُمُهُ؟ إلی مَتی؟ إلی مَتی؟ |
- ما چاکران آن جوانمرد هستیم که درباره ی او سوره ی (هل أتی – سوره ی انسان) نازل شده
- تا کی آن را پنهان کنم؟ تا کی؟ تا کی؟[۷].
خاندان نبی(علیهمالسلام) وسیله نجات
امام شافعی به زیارت خانه خدا رفت، بر کوهی فرا نمیرفت و به وادی ای فرود نمیآمد، جز اینکه میگریست و میخواند:
آلُ النَّبــــیِّ ذَریــــــعَتی | وَ هُــــم إلَیهِ وَسیــــلـَتی |
أرجُو بِهِــــم أُعطَی غَداً | بِیَدِ الیـــَمینِ صَحیـــفَتی |
- خاندان پیامبر دستاویز منند و ایشان وسیله ی رسیدن من به پیامبرند.
- امیدوارم به اینکه فردای قیامت، نامه ی اعمالم را به دست راستم بدهند[۸].
محبت فراوان به علی(علیهالسلام)
امام شافعی در مورد محبت به علی (علیهالسلام) میگوید:
قالوا تَرَفَّضتَ قُلتُ كَلّا | مَا الرَّفضُ ديني ولَا اعتِقادي |
لكِن تَوَلَّيتُ غَيرَ شَكِّ | خَيرَ إمامٍ وخَيرَ هادي |
إن كانَ حُبُّ الوَلِيِّ رَفضا | فَإِنَّني أرفَضُ العِبادِ |
- گفتند رافضى شدهاى. گفتم: هرگز!
- رفض، نه دين من است و نه باورم.
- امّا بدون هيچ ترديدى دوست دارم
- بهترين پيشوا و بهترين هدايتگر را.
- اگر دوست داشتن «ولى» رفض است
- من رافضى ترينِ بندگانم[۹].
اقرار به برتری علی(علیهالسلام)
إذا نَحنُ فَضّلنَا عَلِیّاً فَإنَّنَا | رَوَافِضُ بالتفضیلِ عِندَ ذوی الجَهلِ |
وَ فَضلُ أبی بَکرٍ إذا مَا ذَکَرتُهُ | رُمیتُ بِنَصبٍ عِندَ ذِکری للفَضلِ |
فَلا زِلتُ ذَا رَفضٍ وَ نَصبٍ کِلاهُمَا | بِحُبَّیهِما حَتَّی أُوَسَّدَ فِی الرَّملَ |
- هر گاه ما حضرت علی را برتری دهیم،
- به خاطر این برتری، نزد این جاهلان مرتد و بی دین هستیم
- و اگر از فضل ابوبکر یاد کنیم، به این خاطر به ناجی بودن متهم میشوم
- بنابراین پیوسته به سبب دوستی آنان ناجی و رافضی هستم،
- زیرا تا وقتی که سر بر خاک میگذارم، آن دو را دوست دارم[۱۰].
اقرار به شفیع بودن ال محمد(علیهمالسلام)
ایشان همچنین درباره اوج محبت خود به اهل بیت (علیهالسلام) میگوید:
لَئِن کانَ ذَنبِی حُبُّ آلِ محمَّدٍ | فذلِکَ ذَنبٌ لَستُ عَنهُ أتوبُ |
هُمُ شُفَعائی یومَ حَشری و مَوقِفی | إذا کثرتنی یوم ذاک ذنوب |
- اگر گناه من محبت آل محمد است، از آن گناه توبه نمی کنم،
- ایشان روز حشر و به هنگام توقف در صحرای محشر شفیعان منند، اگر آنروز گناهانم فراوان باشد[۱۱].
و همچنین:
ویل لمن شفعاؤه خصماؤه | و الصور فی یوم القیامة ینفخ |
لابد أن ترد القیامة فاطم | و قمیصها بدم الحسین مضمخ |
- وای بر کسی که شفیعان او دشمنانش باشند
- در حالی که در قیامت در صور دمیده میشود
- حتما فاطمه در قیامت باز میگردد
- در حالیکه پیراهن خونآلود حسین(علیهالسلام) با اوست[۱۲].
حب اهل بیت(علیهمالسلام) همسنگ عدل و توحید
لَو فتشُوا قَلبی لألفوا بهِ | سطرینِ قد خُطّا بلا کاتبِ |
العدل وَ التوحید فی جانبٍ | وَ حبّ أهلِ البیتِ فی جانبِ |
- اگر دل مرا بکاوند، دو سطر بر آن نقش بسته ببینند، بی اینکه نویسندهای آن را نوشته باشد
، - به یک سو عدل و توحید و از سوی دیگر دوستی خاندان پیامبر[۱۳].
برائت از کسانی که حب اهل بیت(علیهمالسلام) ندارند
إذا في مَجلِسٍ نَذكُرُ عَلِيّا | وسِبطَيهِ وفاطِمَةَ الزَّكِيَّهْ |
يُقالُ تَجاوَزوا يا قومُ هذا | فَهذا مِن حَديثِ الرّافِضِيَّهْ |
بَرِئتُ إلَى المُهَيمِنِ مِن اُناسٍ | يَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمِيَّهْ |
- هرگاه در مجلسی على را ياد مى كنيم
- و نيز دو فرزندش و فاطمه پاكْ سرشت را
- گفته مى شود : اى مردم! اين بحث را رها كنيد
- كه اين ، سخنِ رافضيان است
- به درگاه الهى برائت مى جويم از مردمى كه
- دوستى فرزندان فاطمه را رَفض مى دانند[۱۴] .
علی (علیهالسلام)تنها کفو فاطمه(سلاماللهعلیها)
إلامَ إلامَ وحَتّى مَتى | اُعاتَبُ في حُبِّ هذَا الفَتى؟ |
وهَل زُوِّجَت فاطِمٌ غَيرَهُ | وفي غَيرِهِ هَل أتى «هَلْ أَتَى» |
- تا كى ، تا كى و تا چه زمانى
- در دوستى اين جوان، سرزنش شوم؟
- آيا غير او با فاطمه ازدواج كرد؟
- و آيا در حقّ غير او «هَلْ أَتَى» نازل شد[۱۵]؟[۱۶]؟
لعنت خدا بر جاهلان و جاحدان حب اهل بیت(علیهمالسلام)
وقتی در مجلسی از علی و دو فرزندش و همسر پاکش یاد شد، یکی چهره در هم میکشد و میگوید: سخن از آنان درست نیست، این را رها کنید، زیرا این سخن رافضیان است، آنگاه شافعی میسراید:
بَرِئتُ إلَی المُهیمِنِ مِن أُناسٍ | یَرَونَ الرَّفضَ حُبَّ الفاطِمیّه |
إذا ذکروا عَلیّا أو بَنیه | أفاضوا بالرّوایات الوقیّه |
لی آل الرّسُول صلاة رَبی | وَ لَعنتُه لتلکَ الجَاهلیّه |
- من از دست مردمی که حب فرزندان فاطمه را کفر میدانند به خدا پناه میبرم.
- چون کسانی که از علی یا فرزندان او یاد کنند، سخنانی میگویند تا پرده و پوشش یاد آنان باشد.
- رحمت پروردگار بر خاندان رسول و لعنت خدا بر آن جاهلان باد[۱۷].
دوستان اهل بیت(علیهمالسلام) در بهشت و دشمنانشان در جهنم
حُبُّهم و هو الهُدی و الرشدُ | أُقرّ إعلاناً به أم أجحدُ |
هَیهاتَ ممزوجٌ بلحمی و دَمی | أفاضوا بالرّوایات الوقیّه |
یا أهل البیتِ المصطفی یا | عدتی وَ مَن علی حبّهُم أعتَمدُ |
أنتم إلی اللهِ غَداً وَسیلَتنی | و کیف أخشی؟ و بکم اعتضدُ |
ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ | و الضدُ فی نارٍ لَظیً مُخلّدُ |
- ای پرسندگان از من درباره ی محبت اهل بیت، آیا آشکارا به محبت ایشان اقرار کنم یا آن را انکار نمایم
- هرگز منکر محبت و عشق آنان نخواهم شد، چون به خون و گوشت من درآمیخته است و عشق ایشان وسیله ی هدایت و رشد من است
- ای خاندان محمد، ای همه چیز من، ای کسانی که من متکی به حب شما هستم
- شما در روز قیامت پیش خدا شفیع من هستید پس چگونه بترسم در حالی که به شما اعتماد و اطمینان دارم
- آن که شما را دوست دارد، جاودانه در بهشت میماند و دشمنان شما جاودانه در آتش پر سوز دوزخ خواهند بود[۱۸].
کشتی نجات بودن اهل بیت(علیهمالسلام)
وَ لَمَّا رَأیتُ النَّاسَ قَد ذَهَبَت بِهِم | مَذَاهِبُهُم فِی أبحُرِ الغَیِّ وَ الجَهلَ |
رَکِبتُ عَلَی اسمِ الله فِی سُفُنِ النَّجَا | وَ هُم آل بَیتِ المُصطفَی خَاتَمِ الرُّسُلِ |
وَ أمسَکتُ حَبلَ اللهِ وَ هُوَ وَلاءوهُم | کَما قَد أُمِرنَا بالتَمسُّکِ بالحَبلِ |
- چون دیدم که مذاهب و اختلافات فقهی، مردم را در دریای جهل و گمراهی کشانده
- به نام خدا بر کشتی نجات که همان خاندان پیامبر خاتم است، سوار شدم
- و ریسمان الهی را که همان دوستی و محبت آنان است گرفتم، همانگونه که خداوند ما را به تمسک به حبل الهی فرمان داده است[۱۹].
تاکید بر ناسازگاری حب اهل بیت(علیهمالسلام) با واقعه کربلا
امام شافعی همچنین درباره واقعه عاشورا نیز اشعاری زیبا و جانسوز دارد؛ از جمله:
و مما نفی نومی و شیب لحیتی | تعاریف ایام لهن خطوب |
تأوب همی و الفواد کتیب | وارق عینی و ارقاد غریب |
تزلزلت الدنیا لآل محمد | و کادت لهم صم الجبال تذوب |
فمن بلغ عن الحسین رساله | و ان کرهتها انفس و قلوب |
ولیّکم فی الخُلدِ حَیّ خَالدٌ | صبیغ بماء الارجوان خصیب |
نصلی علی المختار من آل هاشم | و نوذی بینه ان ذاک عجیب |
لئن کان ذنبی حب آل محمد | فذلک ذنب لست عنه اتوب |
هم شفعائی یوم حشری و موقفی | و بغضهم للشافعی ذنوب |
- این حادثه از حوادثی است که خواب مرا ربوده و موی مرا سپید کرده است.
- دل و دیده مرا به خود مشغول ساخته و مرا اندوهگین کرده است و اشک چشم جاری و خواب از آن پریده است.
- دنیا از این حادثه خاندان پیامبر متزلزل شده و قامت کوه ها از آن ذوب شده است.
- آیا کسی هست که از من به حسین پیامی برساند اگر چه دل ها آن را ناخوش دارند.
- حسین کشته ای است بدون جرم و گناه که پیراهن او به خونش رنگین شده.
- عجب از ما مردم آن است که از یک طرف به آل پیامبر درود میفرستیم
- و از سوی دیگر فرزندان او را به قتل میرسانیم و اذیت میکنیم.
- اگر گناه من دوستی اهل بیت پیامبر است از این گناه هرگز توبه نخواهم کرد.
- اهل بیت پیامبر در روز محشر شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم گناه نابخشودنی کردهام[۲۰]».
منابع:
سایت اخوت ۱- مصطفی بهجت، مجاهد، شعر امام شافعی، عباس اطمینانی، سنندج، دانشگاه کردستان، ۱۳۸۰ش
۲- بدیع یعقوب، امیل، دیوان الإمام الشافعی، بیروت - لبنان، دارالکتاب العربی، ۱۴۳۰هـ
۳- المصطاوی، عبدالرحمن، دیوان الإمام الشافعی، بیروت – لبنان، دارالمعرفة، ۱۴۳۰هـ
۴- البقاعی، ایمان، دیوان الإمام الشافعی، بیروت – لبنان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۱ هـ
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 1، ص 17.
- ↑ علىّ فى الکتاب و السنة، ج 1، ص 10.
- ↑ الغدیر، ج 10، ص 271
- ↑ شعر امام شافعی، ص ۳۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۰. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۶۹.
- ↑ امام شافعی، ص۳۴، ۹۰و۹۱. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۹۳. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۷۲.
- ↑ امام شافعی، ص۳۴و۱۰۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۱۵. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۹۳. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۹۱.
- ↑ شعر امام شافعی، ص۵۶. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۱۹و۲۰.
- ↑ شعر امام شافعی، ص۶۳. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۵۹. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۳۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۳۷.
- ↑ شعر امام شافعی، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۷۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۵۰. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۵۱.
- ↑ شعر امام شافعی، ص۱۰۸و۱۰۹. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۲۲. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۹۸. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۹۷.
- ↑ شعر امام شافعی، ص۱۴۳و۱۴۴. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۴۸. دیوان الإمام الشافعی، عبدالرحمن المصطاوی، ص۲۴و۲۵. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۲۷و۲۸.
- ↑ حموی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، جلد: ۲، صفحه: ۲۶۶، مؤسسة المحمودي، بیروت - لبنان، 1398 ه.ق.
- ↑ شعر امام شافعی، ص۱۵۳.
- ↑ ديوان الشافعي : ص ۸۳ و راجع الصراط المستقيم : ج ۳ ص ۷۷ و الغدير : ج ۴ ص ۳۲۴ .
- ↑ إنسان:۱
- ↑ الصراط المستقيم: ج۱ ص۱۸۳.
- ↑ شعر امام شافعی، ص۲۱۹. دیوان الإمام الشافعی، دکتور امیل بدیع یعقوب، ص۱۵۲. دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۱۲۴و۱۲۵.
- ↑ شعر امام شافعی، ص۲۲۲و۲۲۳.
- ↑ شعر امام شافعی، ص۲۷۸.
- ↑ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ينابيع المودة لذوي القربی، جلد: ۳، صفحه: ۴۹، منظمة الاوقاف و الشؤون الخیریة، دار الأسوة للطباعة و النشر، قم - ایران، 1422 ه.ق.