کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
شیخ محمد تقی عثمانی عالم برجسته [[حدیث]]، [[فقه]] و اقتصاد اسلامی و از رهبران فرقه دیوبندی است و بین سال‌های 1982 تا اوایل 2002 به عنوان قاضی استیناف در محاکم شهری دادگاه عالی پاکستان خدمت کرد.
شیخ محمد تقی عثمانی عالم برجسته [[حدیث]]، [[فقه]] و اقتصاد اسلامی و از رهبران فرقه دیوبندی است و بین سال‌های 1982 تا اوایل 2002 به عنوان قاضی استیناف در محاکم شهری دادگاه عالی پاکستان خدمت کرد.


== زندگینامه ==
== زندگی‌نامه ==
استاد عثمانی در خانواده ای پرورش یافت که همه اعضای آن اهل دانش اند و همواره خود را وقف علم و خدمت به آن کرده اند. واژه ((میانجی)) که در زبان هندی به ((معلم)) و ((مدرس)) گفته می شود ، دلیل روشنی بر این ادعاست. این واژه در آغاز نام نیاکانش زیبا جلوه می کند.
استاد عثمانی در خانواده‌ای پرورش یافت که همه اعضای آن اهل دانش‌اند و همواره خود را وقف علم و خدمت به آن کرده‌اند. پدر بزرگ استاد، شیخ محمد یاسین(ره) از نخستین دانش آموختگان دارالعلوم دیوبند است. ایشان از شاگردان شیخ الهند مولانا محمود الحسن دیوبندی است. مولانا محمد یاسین علی رغم تبحر در همه علوم حوزوی، تخصص ویژه‌ای در زبان و ادبیات فارسی داشت، چنانکه به  عنوان رئیس المدرسین ادبیات فارسی دارالعلوم دیوبند شناخته می شد.
 
ایشان حدود چهل سال منصب تدریس زبان و ادبیات فارسی در ضمن برخی از کتاب ها را عهده دار بود، چنانکه آثار قلمی مفیدی در رشته ادبیات در دو زبان عربی و فارسی، ازخود به یادگار گذاشت. از آن جمله می توان به کتاب هایی مثل(مفیدنامه جدید)، (صفه المصادر)، (مفیدالصاغر و الاکابر) و (رساله نادر شرح صفوه المصادر) اشاره کرد.
پدر بزرگ استاد، شیخ محمد یاسین(ره) از نخستین دانش آموختگان دارالعلوم دیوبند است.ایشان از شاگردان شیخ الهند مولانا محمود الحسن دیوبندی ست. مولانا محمد یاسین علی رغم تبحر در همه علوم حوزوی، تخصص ویژه ای در زبان و ادبیات فارسی داشت، چنانکه به  عنوان رئیس المدرسین ادبیات فارسی دارالعلوم دیوبند شناخته می شد.
 
ایشان حدود چهل سال منصب تدریس زبان و ادبیات فارسی در ضمن برخی از کتاب ها را عهده دار بود، چنانکه آثار قلمی مفیدی در رشته ادبیات در دو زبان عربی و فارسی، ازخود به یادگار گذاشت. از آن جمله می توان به کتاب هایی مثل((مفیدنامه جدید)((صفه المصادر)((مفیدالصاغر و الاکابر)) و ((رساله نادر شرح صفوه المصادر)) اشاره کرد.


پدر استاد عثمانی، مولانا مفتی شفیع عثمانی(ره) از نوابغ زمانش بود که خدمات ارزنده ای به جهان اسلام تقدیم کرد. در وصف او همین بس که بنیان گذار دارالعلوم کراچی، یکی از بزرگترین مراکز علمی جنوب آسیاست. تفسیر معارف القرآن را نگاشت و فرزندان برومندی چون شیخ السلام مولانا مفتی محمد تقی عثمانی و مفتی محمد رفیع مفتی اعظم پاکستان را تربیت کرد.
پدر استاد عثمانی، مولانا مفتی شفیع عثمانی(ره) از نوابغ زمانش بود که خدمات ارزنده ای به جهان اسلام تقدیم کرد. در وصف او همین بس که بنیان گذار دارالعلوم کراچی، یکی از بزرگترین مراکز علمی جنوب آسیاست. تفسیر معارف القرآن را نگاشت و فرزندان برومندی چون شیخ السلام مولانا مفتی محمد تقی عثمانی و مفتی محمد رفیع مفتی اعظم پاکستان را تربیت کرد.


مادر شیخ الاسلام محمد تقی عثمانی نیز نقش سازنده ای در تربیتش داشته است چنانکه استاد می نویسد:((مادرم. خدایش بیامرزد. اگرچه دارای مدارک علمی بالایی نبود، اما در زمینه آگاهی از مسائل روز،گوی سبقت را از بسیاری از همنوعانش برده بود. درباره مسائل مربوط به جهان اسلام از بینش عمیقی در کردار نیک و اخلاق ستوده می ماند.نمادی از صبر، قناعت و تلاش بود. برای اینکه در تلاش های دینی پدرم سهیم باشد، همه تلاشش را به کار می بست تا فکر و اندیشه پدر را از امور منزل فارغ گرداند.مادرم نخستین استاد ادبیات اردوی من است، کتاب ((زیور بهشت)) و ((سیرت خام الانبیائ ) )) را با ایشان خواندم. پس از او هیچ کتابی را در اردو درسا با استادی نخواندم. روحش شاد.))
مادر شیخ الاسلام محمد تقی عثمانی نیز نقش سازنده ای در تربیتش داشته است چنانکه استاد می نویسد:(مادرم، خدایش بیامرزد، اگرچه دارای مدارک علمی بالایی نبود، اما در زمینه آگاهی از مسائل روز،گوی سبقت را از بسیاری از همنوعانش برده بود. درباره مسائل مربوط به جهان اسلام از بینش عمیقی در کردار نیک و اخلاق ستوده می ماند. نمادی از صبر، قناعت و تلاش بود. برای اینکه در تلاش های دینی پدرم سهیم باشد، همه تلاشش را به کار می بست تا فکر و اندیشه پدر را از امور منزل فارغ گرداند.مادرم نخستین استاد ادبیات اردوی من است، کتاب (زیور بهشت) و (سیرت خام الانبیای (ص) را با ایشان خواندم. پس از او هیچ کتابی را در اردو درسا با استادی نخواندم.)


برادران شیخ الاسلام نیز هر یک از مدارج بالای علمی برخوردارند. خداوند به مفتی محمد شفیع پنج پسر هدیه کرد که بزرگترین شان، محمد زکی کیفی نام دارد، وی از شاعران نام آشنای زبان اردو است.
برادران شیخ الاسلام نیز هر یک از مدارج بالای علمی برخوردارند. خداوند به مفتی محمد شفیع پنج پسر هدیه کرد که بزرگترین شان، محمد زکی کیفی نام دارد، وی از شاعران نام آشنای زبان اردو است.


پس از ایشان محمد رضی عثمانی ست که انتشارات ((داراالشاعت)) کراچی را بنیان نهاد. سومین فرزندش، محمد ولی رازی ست که مدتی در دانشگاه کراچی در بخش علوم اسلامی تدریس می کرد. ایشان چنان شاهکاری در ادبیات اردو خلق کرد که هیچ کس تا به حال نتوانسته نظیرش را بیاورد.او نویسنده کتاب ((هادی علم)) در سیرت رسول خدا صلی الله علیه و سلم است.در این کتاب چنانکه از نامش پیداست اصلا از واژگان نقطه دار، استفاده نشده است.
پس از ایشان محمد رضی عثمانی ست که انتشارات (داراالشاعت) کراچی را بنیان نهاد. سومین فرزندش، محمد ولی رازی ست که مدتی در دانشگاه کراچی در بخش علوم اسلامی تدریس می کرد. ایشان چنان شاهکاری در ادبیات اردو خلق کرد که هیچ کس تا به حال نتوانسته نظیرش را بیاورد. او نویسنده کتاب (هادی علم) در سیرت رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) است.در این کتاب چنانکه از نامش پیداست اصلا از واژگان نقطه دار، استفاده نشده است.


مفتی اعظم پاکستان، مولانا محمد رفیع، هم سنگر و هم رکاب شیخ الاسلام در شعبه های گوناگون دینی و سیاسی، مدیر فعلی دارالعلوم کراچی، چهارمین برادر شیخ الاسلام است. آثار ارزنده و مفیدی در فنون مختلف و به زبان های اردو و عربی نگاشته است.
مفتی اعظم پاکستان، مولانا محمد رفیع، هم سنگر و هم رکاب شیخ الاسلام در شعبه های گوناگون دینی و سیاسی، مدیر فعلی دارالعلوم کراچی، چهارمین برادر شیخ الاسلام است. آثار ارزنده و مفیدی در فنون مختلف و به زبان های اردو و عربی نگاشته است.

نسخهٔ ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۳

محمد تقی عثمانی
محمد تقی عثمانی.jpg
نام کاملمحمد تقی عثمانی
نام‌های دیگراستاد، مفتی
اطلاعات شخصی
روز تولدپنجم ماه شوال سال ۱۳۶۲ ق
محل تولد

محمد تقی عثمانی، در دهکده (دیوبند) از توابع سهارنپور هندوستان دیده به جهان گشود. ایشان در خانواده‌ای مذهبی و دانش دوست رشد یافت. همه اعضای خانواده وی اهل دانش بوده و همواره خود را وقف علم و خدمت به آن کرده اند. پدرش مفتی محمد شفیع (مفتی اعظم سابق پاکستان) از نوابغ زمانش بود که خدمات ارزنده‌ای را به جهان اسلام تقدیم کرد. شیخ محمد تقی عثمانی عالم برجسته حدیث، فقه و اقتصاد اسلامی و از رهبران فرقه دیوبندی است و بین سال‌های 1982 تا اوایل 2002 به عنوان قاضی استیناف در محاکم شهری دادگاه عالی پاکستان خدمت کرد.

زندگی‌نامه

استاد عثمانی در خانواده‌ای پرورش یافت که همه اعضای آن اهل دانش‌اند و همواره خود را وقف علم و خدمت به آن کرده‌اند. پدر بزرگ استاد، شیخ محمد یاسین(ره) از نخستین دانش آموختگان دارالعلوم دیوبند است. ایشان از شاگردان شیخ الهند مولانا محمود الحسن دیوبندی است. مولانا محمد یاسین علی رغم تبحر در همه علوم حوزوی، تخصص ویژه‌ای در زبان و ادبیات فارسی داشت، چنانکه به عنوان رئیس المدرسین ادبیات فارسی دارالعلوم دیوبند شناخته می شد. ایشان حدود چهل سال منصب تدریس زبان و ادبیات فارسی در ضمن برخی از کتاب ها را عهده دار بود، چنانکه آثار قلمی مفیدی در رشته ادبیات در دو زبان عربی و فارسی، ازخود به یادگار گذاشت. از آن جمله می توان به کتاب هایی مثل(مفیدنامه جدید)، (صفه المصادر)، (مفیدالصاغر و الاکابر) و (رساله نادر شرح صفوه المصادر) اشاره کرد.

پدر استاد عثمانی، مولانا مفتی شفیع عثمانی(ره) از نوابغ زمانش بود که خدمات ارزنده ای به جهان اسلام تقدیم کرد. در وصف او همین بس که بنیان گذار دارالعلوم کراچی، یکی از بزرگترین مراکز علمی جنوب آسیاست. تفسیر معارف القرآن را نگاشت و فرزندان برومندی چون شیخ السلام مولانا مفتی محمد تقی عثمانی و مفتی محمد رفیع مفتی اعظم پاکستان را تربیت کرد.

مادر شیخ الاسلام محمد تقی عثمانی نیز نقش سازنده ای در تربیتش داشته است چنانکه استاد می نویسد:(مادرم، خدایش بیامرزد، اگرچه دارای مدارک علمی بالایی نبود، اما در زمینه آگاهی از مسائل روز،گوی سبقت را از بسیاری از همنوعانش برده بود. درباره مسائل مربوط به جهان اسلام از بینش عمیقی در کردار نیک و اخلاق ستوده می ماند. نمادی از صبر، قناعت و تلاش بود. برای اینکه در تلاش های دینی پدرم سهیم باشد، همه تلاشش را به کار می بست تا فکر و اندیشه پدر را از امور منزل فارغ گرداند.مادرم نخستین استاد ادبیات اردوی من است، کتاب (زیور بهشت) و (سیرت خام الانبیای (ص) را با ایشان خواندم. پس از او هیچ کتابی را در اردو درسا با استادی نخواندم.)

برادران شیخ الاسلام نیز هر یک از مدارج بالای علمی برخوردارند. خداوند به مفتی محمد شفیع پنج پسر هدیه کرد که بزرگترین شان، محمد زکی کیفی نام دارد، وی از شاعران نام آشنای زبان اردو است.

پس از ایشان محمد رضی عثمانی ست که انتشارات (داراالشاعت) کراچی را بنیان نهاد. سومین فرزندش، محمد ولی رازی ست که مدتی در دانشگاه کراچی در بخش علوم اسلامی تدریس می کرد. ایشان چنان شاهکاری در ادبیات اردو خلق کرد که هیچ کس تا به حال نتوانسته نظیرش را بیاورد. او نویسنده کتاب (هادی علم) در سیرت رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) است.در این کتاب چنانکه از نامش پیداست اصلا از واژگان نقطه دار، استفاده نشده است.

مفتی اعظم پاکستان، مولانا محمد رفیع، هم سنگر و هم رکاب شیخ الاسلام در شعبه های گوناگون دینی و سیاسی، مدیر فعلی دارالعلوم کراچی، چهارمین برادر شیخ الاسلام است. آثار ارزنده و مفیدی در فنون مختلف و به زبان های اردو و عربی نگاشته است.

تحصیلات

استاد عثمانی پنج سال داشت که خانواده اش از هندوستان رهسپار کراچی پاکستان شد. در پنجم ماه شوال ۱۳۷۲ق هنگامی که کودکی هشت ساله بود، درس نظامی را آغاز کرد و نزد استادانی چون علامه اکبر علی، مفتی ولی حسن، شیخ الحدیث مفتی رشید احمد لدیانوی، شیخ ا لحدیث مولانا سلیم الله خان و جامع المعقول و المنقول مولانا شمس الحق و … زانوی تلمذ کرد.هر یک از بزرگ مردان نقش پویایی در ساختار شخصیتی شیخ الاسلام داشته اند. استاد عثمانی پس از هشت سال تکاپو دروس حوزوی را به پایان رساند و در ماه رجب ۱۳۷۹ق عمامه فضیلت را به سربست. پس از اتمام دروس نظامی، به مشورت حضرت پدر، آموختن علوم اتصادی و حقوقی نوین را با پشت کار فراوان آغاز کرد و چنان پیش رفت که توانست مدارج بالای علمی را با امتیاز بالا کسب کند. در سال ۱۹۶۷م با رتبه دوم موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته حقوق دانشگاه کراچی شد و در سال ۱۹۷۰م با رتبه اول ، مدرک فوق لیسانس زبان و ادبیات عرب را از دانشگاه پنچاپ کسب کرد.

تدریس

استاد عثمانی در سال ۱۹۶۰م برابر با ۱۳۸۰ق، به تدریس در رشته های حدیث، فقه و … پرداخت و افزون بر تدریس کتاب های حوزوی اقدام به برگزاری کلاس ها و دوره های آموزشی متنوعی برای دانشوران در رشته های اقتضاد و قانون کرد که با استقبال خوبی از سوی علما و طلاب منطقه و مناطق دیگر رو به رو شد و شاگردان زیادی به برکت این کلاسها، موفق شدند مدارک عالی را در اقتصاد و حقوق از دانشگاه کراچی کسب کنند. علاوه بر تدریس، مدت قابل توجهی از عمرش را در دارالافتای دارالعلوم کراچی به مسئله خطیر فتوانویسی صرف کرد. مجموعه فتواهای استاد عثمانی از هزار نیز می گذرد.

مناصب

  1. قاضی دادگاه عالی پاکستان.
  2. معاون دانشگاه دارالعلوم کراچی.
  3. نایب رئیس دانشکده فقه اسلامی جده.
  4. عضو آکادمی فقه اسلامی اتحادیه جهانی مسلمانان در مکه.
  5. عضو کمیته فتوا و تحقیقات اروپا در دوبلین.

دیدار دبیرکل مجمع تقریب با عثمانی

محمد تقی عثمانی و شهریاری.jpg

یکی از مهم ترین دیدارها، گفتگو و تبادل نظر با رهبر ارشد فرقه دیوبندی مفتی تقی عثمانی بود که در افکار عمومی پاکستان اثرات مثبتی را بجای گذاشت. دکتر شهریاری در این دیدار توضیحاتی در خصوص فضای آزادی مذهبی برای کلیه فرق اسلامی در ایران ارایه کرد و آمارهایی نیز در رابطه با تعداد مساجد و طلاب اهل سنت کشورمان بیان کردند.

شهریاری در ادامه ضمن تشریح ساختار مدل مفهومی امت واحده اسلامی و اتحادیه اسلامی، گفت که ما به عنوان کشورهای اسلامی هم همانند اروپایی ها می توانیم محدودیت های مرزی را از میان برداریم تا ارتباطات مشترک علمی بیشتری داشته باشیم و قدم‌های مثبتی را برای جوامع اسلامی برداریم.

مفتی تقی عثمانی رئیس دارالعلوم کراچی هم در این در دیدار صمیمانه تقریب را به معنای صلح و دوستی مسلمانان با یکدیگر دانست و گفت که یکی از زمینه های تقریب ممانعت از سب و لعن به مقدسات دیگران است و مسئله تقریب را باید در مجامع علمی و مدارس علمیه مطرح کرد.


حمایت عثمانی از عملیات طوفانی الاقصی

با توجه به قدرت نظامی و پشتیبانی اسرائیل چرا حماس به جنگ با اسرائیل رفت؟

  • بسیاری از مردم مسلمان و غیر مسلمان شبهه خودکشی حماس را در سر می پرورانند.!
  • حماس نه نیروی هوایی دارد و نه به اندازه صهیونیست ها سلاح و مهمات دارد بلکه اسرائیل از حمایت و پشتیبانی همه جانبه آمریکا و بریتانیا برخوردار است.!

▪️سوال این است؛ به دلیل نا متقارن بودن جبهه حماس از حیث نظامی و ... چرا به جنگ با اسرائیل رفت؟

  • پس از شکل گیری کشور پاکستان در سال 1947به عنوان کشور مسلمان مستقل، یک سال بعد در سال 1948 حکومت اسرائیل اعلام شد تا ازرشد و قدرت یابی اسلام جلوگیری کنند.
  • آن ها تلاش کردند تا از سوی کشورهای اسلامی به عنوان کشور یهودی مستقل به رسمیت شناخته شوند و کشورهای مصر و اردن اسرائیل را به رسمیت شناختند.
  • سپس به سوی مرکز جهان اسلام یعنی عربستان رفتند تا به رسمیت شناخته شدن خود را از سعودی ها تایید بگیرند زیرا اگر عربستان اسرائیل را به رسمیت بشناسد، تایید گرفتن از دیگر کشورها یا سخت نخواهد بود و یا اگر دیگر کشورهای اسلامی استقلال اسرائیل را نپذیرند، عربستان می تواند نقش محوری در جهان اسلام در این مسئله ایفا کند.
  • حماس احساس کرد اگر دنیای اسلام اسرائیل را به رسمیت بشناسد یک سرطان با قدرت بوجود خواهد آمد به همین خاطر آن ها احساس کردند اگر ضربه مهلکی زده نشود اسرائیل به ابر قدرت تبدیل خواهد شد.
  • حماس حمله کرد تا حداقل همراهی کشورهای مسلمان را از اسرائیل سلب کند و در کشورهای اسلامی یک شعور همگانی ایجاد کند و الحمدلله این روشنگری در حال شکل گرفتن است و آن معاهدات که بین کشورهای اسرائیل و برخی ممالک اسلامی انجام گرفته بود، از بین رفت و ...

منابع


استان سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان در شرق جنوب شرقی ایران واقع است. این استان با حدود ۱۸۰٬۷۲۶ کیلومتر مربع وسعت، بیش از ۱۱ درصد وسعت این کشور را دربرمی‌گیرد. سیستان شامل زابل و شهرهای اطرافش است و بلوچستان دربرگیرنده بقیه شهرها از زاهدان تا چابهار می‌باشد.

سیستان و بلوچستان ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان دارد و به دلیل قرار گرفتن در موقعیت راهبردی و ترانزیتی از اهمیت فراوانی برخوردار است به ویژه بندر چابهار که تنها بندر اقیانوسی ایران و آسانترین و بهترین راه دسترسی کشورهای آسیای میانه به آبهای آزاد است.

مردم استان سیستان و بلوچستان از قومیتهای بلوچ و سیستانی می‌باشد که بلوچ ها به زبان بلوچی با لهجه های متفاوت و اغلب با مذهب تسنن و سیستانی ها به گویش پارسی سیستانی صحبت می کنند و عموماً پیرو مذهب تشیع اند. این استان بیشتر آب و هوای گرم و خشک دارد اما در عین حال از تنوع آب و هوایی و اقلیمی ویژه‌ای برخوردار است و مناطق کوهستانی، جنگلی و باتلاقی نیز در این استان پهناور به چشم می‌خورد.

زاهدان مرکز این استان است که از طریق راه‌آهن با میرجاوه پاکستان ارتباط دارد و از سوی کرمان هم به راه‌آهن سراسری ایران متصل است. به زودی قرار است خط راه‌آهنی از سوی چابهار به مشهد و از آنجا به کشورهای آسیای میانه کشیده شود که این خط آهن نقش مهمی را در توسعهٔ این استان و خاور ایران ایفا خواهد کرد.

استان سیستان و بلوچستان با داشتن موقعیت راهبردی بازرگانی و ترانزیتی و دارا بودن کشاورزی و باغبانی (به ویژه میوه‌های استوایی و گرمسیری) و همچنین جاذبه‌های فراوان تاریخی و طبیعی و نیز صنعت در حال رشد از توانایی و ظرفیت فوق‌العاده‌ای برای توسعه و آبادانی برخوردار است

دلیل نامگذاری

سیستان که صورت تغییر یافته سجستان یا سکستان است به معنای سرزمین قوم سکا است و بلوچستان نیز محل سکونت قوم بلوچ است.

پیش از اسلام

سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شده‌است. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که «اهورامزدا» آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی می‌باشد. تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت داده‌اند. نام سیستان از نام اقوام آریایی «سکا» اخذ شده‌است. «سکاها» در حدود سال ۱۲۸ قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافته‌اند.

«نیمروز» نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطوره‌ای ایران چون زال، سام و رستم نسبت داده‌اند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار می‌آمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.

اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، «یعقوب لیث» صفاری بود. همچنین یعقوب لیث صفاری پس از شکست اعراب زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور اعلام کرد بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هر یک، مدتی در این سرزمین فرمان رانده‌اند.

سر زمین سیستان دارای مکان‌های باستانی ودیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه که نام دیگر آن به زبان پهلوی (اوشیدا) است و به معنای کوه ابدی است. این کوه تنها بلندی دشت سیستان است و مورد تقدس زرتشتیان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند که پیامبر دین زرتشت از آنجا ظهور می‌کند. کوه خواجه از سه سلسله زمانی در خود آثاری بجا دارد از سه سلسله اشکانیان ساسانیان و حکومت‌های اسلامی بعد از آن.

سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد، به اسم مکا «مکه» مشهور بوده که یونانی‌ها آن را «گدروزیا» نامیده اند. در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» یا «ایرینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این کلمه با کلمه «مکا» کلمه‌ای پدید آمد که به مرور زمان به مکران تبدیل شد. کلمه بلوچستان نیز از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که بلوچ‌ها در آن سکونت کردند.

در فرهنگ معین درباره قوم بلوچ آمده است:«قومی ایرانی، صحرانشین و دلیر ساکن بلوچستان، طوایف خارجی کمتر در آن ناحیه نفوذ کرده و ایشان در برابر بیگانگان مقاومت نموده‌اند. آنان لهجه خاصی دارند که به بلوچی معروف است در تپه‌های بلوچستان آثاری به دست آمده است که تاریخ این سرزمین را به سه هزار سال پیش از میلاد می‌رساند.

آنچه مسلم است، کورش هنگام لشکرکشی به هند، مکران را نیز تصرف کرد. فردوسی در شاهنامه، ازگردان بلوچ سخن گفته است یکی از وقایع مهم بلوچستان، عبور اسکندر مقدونی از این سرزمین در هنگام بازگشت از هندوستان است که در جریان آن در اثر وجود ریگ‌های روان، بیابان‌های خشک و بی‌‌آب و سرسختی مردمان این سرزمین‌، اکثر قوای خویش را از دست داد .

در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمین به وسیله عرب‌ها فتح و یکی از سرداران عرب به عنوان حاکم آن منصوب شد، ولی در اثر مخالفت‌ها و جنگ‌های مردم بلوچستان با وی، سرانجام این سرزمین را ترک کرد در سال سی‌صد و چهار هجری قمری، سرزمین بلوچستان به وسیله دیلمیان فتح گردید.

در زمان حکومت سلجوقیان در کرمان، منطقه بلوچستان نیز توسط آنها اشغال و تابع کرمان شد بعد از حکومت نادر، بلوچستان اسماً جزو ایران بود، اما حکومت مرکزی تسلط کاملی بر آن نداشت.

پس از اسلام

از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب می‌شد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالت‌ها و ولایت‌های کشور حکومت خانی داشت تا در سال ۱۳۰۷ ه. ش. پس از شکست دوست‌محمدخان بارکزایی قدرت حکومت مرکزی در این بخش کشور تثبیت شد.

جغرافیای استان

استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود ۱۸۷٬۵۰۲ کیلومتر مربع، پهناورترین استان ایران می‌باشد،که با قرار گرفتن در بین ۲۵ درجه و ۳ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی از خطاستوا و ۵۸ درجه و ۵۰ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ، از نظر جمعیتی از کم تراکم‌ترین استان‌های کشور است.

استان سیستان و بلوچستان از دو منطقه سیستان و بلوچستان تشکیل می‌شود و از شمال به استان خراسان جنوبی و کشور افغانستان، از شرق به کشورهای پاکستان و افغانستان، از جنوب بهدریای عمان و از مغرب به استان‌های کرمان و هرمزگان محدود می‌شود.

شمال استان، برآمده از آبرفتهای رودخانه هیرمند، که بزرگ‌ترین دریاچه آب شیرین جهان را در خویش جای داده‌است. کوه خواجه تنها پشتهٔ بلندی می‌باشد که در منطقه مسطح سیستان خود نمایی نموده و نزد اهالی از قداستی خاص برخوردار است. دشت سیستان که در گروه اقلیم بیابانی میانه قرار دارد، بارشی کمتر از ۶۵ میلی متر را در سال دریافت می‌کند و میزان تبخیر در آن به بیش از ۵۰۰۰ میلی متر می‌رسد. این شرایط در مجموع باعث خشکی فیزیکی شدید محیط بوده و در سالهایی که میزان ورودی آب رودخانه هیرمند کاهش می‌یابد، خشکسالی‌های مخرب توسعه پیدا می‌کند. شریان حیاتی منطقه یعنی هیرمند نوسانات سالیانه قابل ملاحظه‌ای را نشان می‌دهد. وزش بادهای ۱۲۰ روزه که از اواخر بهار تا پایان تابستان می‌وزد در تشدید نیاز و خشکی محیط موثر است.

جنوب استان که وسعت متنوع اش را با دریای عمان گره زده‌است. این وادی دارای طبیعتی کوهستانی می‌باشد. مناطق جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و بهره‌گیری از بادهای موسمی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصه‌های اساسی اقلیم منطقه‌است. با توجه به پایین بودن بارش و عدم وجود منابع برفی کوهستانی اکثر جریانات رودخانه‌ای، موقتی و فصلی بوده و در بخش وسیعی از استان منابع محدود آب‌های زیر زمینی تنها امکانات تأمین آب بشمار می‌آیند. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با ۳۹۴۱ متر ارتفاع در شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمی متنوع و جالبی را فراهم آورده‌است. با توجه به دوره آماری ۱۳۷۵- ۱۳۵۹ میانگین بارش سالیانه استان ۸/۱۳۹ میلی متر و میانگین دمای سالیانه ۶/۲۲ درجه سانتی گراد، می‌باشد.

شهرهای استان

آثار باستانی معروف

اقوام در سیستان و بلوچستان

لباس محلی

لباس محلی در بلوچستان بر می‌گردد به اقلیم و آب و هوای بلوچستان که حالت گرم و خشک دارد لباسشان هم را از قدیم‌الایام بیشتر برهمین اساس انتخاب کرده‌اند. پوشاک و لباس بلوچی نیز می‌تواند برای بررسی قدمت تاریخی این قوم و مطالعات فرهنگی و تبار شناسی مورد توجه قرار گیرد. لباس بلوچی، لباسی است که در یک منطقه بزرگ جغرافیایی از قدیم مورد استفاده مردم بوده است. مناطقی چون ناحیه سیستان و بلوچستان ایران، بخش‌هایی از خراسان (به خصوص جنوب آن)، بخش‌هایی از استان کرمان و هرمزگان، کشورهایی چون پاکستان، هندوستان، افغانستان و... از جمله نواحی هستند که مردمان ملبس به این لباس را در آن‌ها مشاهده می‌کنیم. شباهت لباس برخی دیگر از اقوام ایرانی با لباس بلوچ به دلیل ریشه‌های مشترک مردمی، قومی، تبارشناسی، فرهنگی و تاریخی مردم ایران است.

گویش سیستانی

گویش سیستانی یکی از گویش های مهم زبان فارسی است که مردم سیستان بدان تکلم می کنند. این گویش هم اکنون به صورت عمده در منطقه سیستان ایران، نیمروز و فراه افغانستان، سرخس ایران، ترکمنستان و دشت گرگان جاری می باشد.

این گویش از یک سو بیشترین خویشاوندی واژگانی و دستوری را با گویش موجود و گذشته خراسانی و فراتر از آن با لهجه های مرده ماوراءالنهری وتاجیکی کنونی دارد و از سوی دیگر واژه های مشترک بسیار با بلوچی دارد که با توجه به پیوندهای تاریخی و پیوستگی های جغرافیایی و مهاجرتهای قومی و خویشاوندی طایفه ای، امری طبیعی می باشد.

سابقه تاریخی

فرهنگ نویسان، سیستانی را یکی از چهار زبان متروک پارسی یاد کرده‌اند. ابوریحان بیرونی در الصیدنه، چند لغت از زبان قدیم سیستانی آورده است. بسیاری از واژگان سیستانی از هزار سال پیش تاکنون تفاوت چندانی نکرده است. اگرچه اصل زبان که احیاناً همان سکزی است، پیش از این منقرض شده و تنها گویش آن باقی‌مانده است.

یک سرود دینی به گویش سیستانی باقی‌مانده است که به اواخر دوره ساسانی نسبت داده می شود. سرود آتشکده کرکویه یکی از زیباترین سرودهای مذهبی زرتشتیان سیستان بوده است که به هنگام روشن کردن آتشگاه ها، به آواز بلند خوانده می شده است.

خاستگاه

گویش سیستانی از گویشهای وابسته به زبان‌های ایرانی غربی و از شاخه جنوبی آن است که به گروه زبانهای هندوایرانی تعلق دارند.

دکتر محمد معین در مقدمه کتاب برهان قاطع، گویش های سگزی و زاولی را زیرمجموعه زبانهای ایرانی قید کرده است.

نوشتار

گویش سیستانی هیچگاه یک زبان نوشتاری نبوده است، پس اثر مکتوبی که مستقلاً متعلق به گویش سیستانی باشد نیز وجود ندارد. در میان کتب ادبی به نوشتار سیستانی در صده اخیر نیز ناهماهنگی های بارزی در رسم الخط سیستانی به چشم می خورد. تلاش های اخیری که برای یکپارچه سازی رسم الخط سیستانی انجام شده است تاکنون با بی اقبالی مواجه شده است.

گونه های زبانی

چهار گونه فرعی می توان برای گویش سیستانی متصور شد که شامل گونه های زرگری، ادبی (ملّایی)، سیّدی و عربی می شود.

زرگری

در گونه زرگری، ساخت هجایی یک اصل زیربنایی بوده و گویش به هجاهای سازنده تقسیم می شود و پس از هر هجای اصلی، یک هجای تبعی با ساخت «ز+مصوت» ظاهر می شود. به عنوان مثال واژه پو (به معنی پا) به صورت پوزو تلفظ می شود.

ادبی

گونه ادبی سیستانی مورد کاربرد در مواردی از قبیل تقلید ادا، مداحی، متن خوانی، شبیه خوانی (تعزیه)، زبان ملایی و سخن گفتن از سر تأمل می باشد. این گونه از چند زاویه با گونه معیار گویش سیستانی در تفاوت می باشد، شامل: ساختمان تک واژ وجهی «می»، ساختمان تک واژ وجهی «ب»، جزء پیشین، ساختمان تک واژ نفی و نهی و تکیه فعل هایی که تک واژ «می» دارند.

سیدی

در گونه سیدی، واج «س» به جای واج نخست قرار گرفته و در پایان عبارت «واج نخست حذف شده + اِدی» افزوده می شود. مثلاً کتاب به ستابکدی تبدیل می شود.

عربی

گونه عربی تنها در میان طایفه شیخ (از طوایف سیستانی) دیده می شود و غالباً برای ایجاد ارتباط میان اعضای خانواده در حضور مهمان بیگانه به کار برده می شود و حالت خصوصی دارد. این گونه از لغات عربی بیشتری بهره می جوید.

زبان بلوچی

اولین محققی که لهجه‌های بلوچی را بیشتر بطور سیستماتیک مورد مطالعه قرارداد ویلهلم گیگر Wilhelm Geiger بود. او بلوچی را به دو لهجه اصلی تقسیم کرده و بلوچی شمالی (سرحدی) و بلوچی جنوبی (مکرانی) نامید. وی همچنین بلوچی جنوبی را به گروههای شرقی و غربی و بلوچی شمالی را به گروههای شمالی و جنوبی که بترتیب توسط طوایف لغاری Leghلri و مری Mari نمایندگی می‌شدند تقسیم کرد. گیگر برای نشان دادن تفاوت لغوی لهجه‌ها به این واقعیت اشاره می‌کند که بلوچی جنوبی به میزان بالایی از زبانهای هندی همسایه لغت اقتباس می‌کند در حالیکه بلوچی شمالی بیشتر دارای لغات اقتباس شده با ریشه فارسی می‌باشد.(ترجمه و نقل از جهانی (۸۹)) یکی دیگر از محققین لهجه‌های بلوچی “سر جرج گریرسون” Sir George Grierson می‌باشد. او لهجه‌های بلوچی را به شرقی و غربی تقسیم کرد. وی معتقد بود که بلوچی غربی در محدوده حکومتی بریتانیا دارای سه لهجه می‌باشد و آنهارا بر اساس منطقه عمده‌ای که در آن صحبت می‌شوند، لهجه کراچی karلči، کیچی kیči و پنجگوری panjguri نامید.

محقق برجسته دیگری که بصورت سیستماتیک لهجه‌های بلوچی را مطالعه کرده است پروفسور جوزف الفنبین Josef Elfenbein می‌باشد، او در کتاب “زبان بلوچی، لهجه شناسی بامتن” برای نشان دادن تفاوت بین لهجه‌های مختلف، لیستی شامل آواشناسی، دستور (صرف و نحو) و لغت تهیه کرده و آنرا بعنوان معیار مقایسه شباهت‌ها و تمایز لهجه‌ها بکار برده است.

مدارس دینی

این استان، یکی از استان‌هایی است که بیشترین مدارس علوم دینی اهل‌سنت را در خود جای داده است استان سیستان و بلوچستان است. در دوران پیش از انقلاب تعداد مدارس علمیه در استان سیستان و بلوچستان محدود بوده و حداکثر از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کرد و علاقمندان به تحصیل علوم دینی برای فراگیری این علوم اغلب به کشورهای هندوستان و پاکستان مهاجرت می‌کردند. کیفیت مدارس دینی نیز به دلیل محدودیت‌های مختلف و کمبود علمای برجسته در حد پایینی بود. پیش از انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان 3 مدرسه دینی وجود داشت و اکنون 130 مدرسه دینی مخصوص برادران و 450 مدرسه دینی خواهران در استان در حال فعالیت هستند. با پیروزی انقلاب اسلامی و رشد روزافزون مدارس دینی در استان باعث شد طالبان علوم دینی از مهاجرت به کشورهای خارجی برای فراگیری علوم دینی بی‌نیاز گشته و مدارس متعددی در شهرهای مختلف استان راه‌اندازی گردید. هم اکنون تعداد مدارس دینی (مکاتب) و حوزه‌های علمیه در استان به بیش از 100واحد می‌رسد. رشد کیفی حوزه‌های علمیه باعث شده بسیاری از هموطنان اهل‌سنت از نقاط مختلف کشور و حتی کشور افغانستان و ایالت بلوچستان پاکستان برای تحصیل علوم دینی به مراکزدینی بلوچستان مراجعه کنند. تعداد محصلین علوم دینی در این استان 7000 نفر تخمین زده می‌شود، این در حالی است که رقم محصلین علوم دینی قبل از انقلاب در این استان از 300 نفر تجاوز نمی‌کرده است. هم اکنون عالی‌ترین سطوح دینی در حوزه‌های علمیه اهل‌سنت سیستان و بلوچستان تدریس می‌شود. در کنار مدارس علوم دینی اهل‌سنت در استان سیستان و بلوچستان موسسات و کانون‌های فرهنگی نیز فعال هستند. کتاب‌خانه‌های مجهز سالن‌های مطالعه خذمات بی‌نظیری را به اهل‌سنت ارائه می‌دهد.

منابع