عبدالله صولی: تفاوت میان نسخهها
جز (Hadifazl صفحهٔ عبد الله صولی را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به عبدالله صولی منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''عبدالله صولی''' از نسل اول [[اخوانالمسلمین]] [[مصر]] و یکی از مهمترین نمادهای [[اخوانالمسلمین|اخوان]] اسماعیلیه است. وی در تاریخ 1/4/1911 میلادی در استان اسماعیلیه به دنیا آمد و در خانوادهای با [[ایمان]] و [[تقوا]] پرورش یافت. پدرش از نامداران اسماعیلی و یکی از پنج نفری است که [[اخوانالمسلمین]] را بنیان نهادند. عبدالله داماد [[حسن البنا]] بود و از ابتدای تشکیل اخوان پدر ایشان با آنان فعالیت داشت. | |||
== همکاری خانواده با اخوان == | == همکاری خانواده با اخوان == |
نسخهٔ ۲۶ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۰
عبدالله صولی | |
---|---|
نام کامل | عبدالله حسین حسن الصولی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1911 م، ۱۲۸۹ ش، ۱۳۲۸ ق |
محل تولد | مصر |
دین | اسلام، اهلسنت |
فعالیتها | همکاری با اخوانالمسلمین |
عبدالله صولی از نسل اول اخوانالمسلمین مصر و یکی از مهمترین نمادهای اخوان اسماعیلیه است. وی در تاریخ 1/4/1911 میلادی در استان اسماعیلیه به دنیا آمد و در خانوادهای با ایمان و تقوا پرورش یافت. پدرش از نامداران اسماعیلی و یکی از پنج نفری است که اخوانالمسلمین را بنیان نهادند. عبدالله داماد حسن البنا بود و از ابتدای تشکیل اخوان پدر ایشان با آنان فعالیت داشت.
همکاری خانواده با اخوان
پدرش یکی از پنج نفری بود که با حسن البنا ارتباط نزدیک داشت و به کمک این گروه پنج نفره اخوانالمسلمین را تأسیس کرد، یعنی خانه، هستهای بود که این گروه از آنجا راهاندازی شد و بر این اساس کل اعضای خانه، همسر و فرزندان به این گروه پیوستند و پدرش اولین کسی بود که پول خود را برای تأسیس مسجد و خانهای برای اخوانالمسلمین اهدا کرد.
برخی از مواضع نسبت به حسنالبنا
حاج عبدالله صولی مانند پدرش بود، حسن البنا را بسیار دوست میداشت، به او احترام میگذاشت، نصایح او را میپذیرفت و در همه زمانها و بحرانها با او همراهی میکرد.
عبدالله صولی تصمیم به ثبتنام در دانشگاه آمریکایی گرفته بود و برای آن، آزمون زبان انگلیسی داده بود و این امتحان را پشتسر گذاشته بود و اوراق و کیف خود را برای سفر به قاهره آماده کرده بود تا جهت تحصیل به آنجا رود. اما پدر به این موضوع اعتراض کرد و به او گفت که شیخ حسن البنا با پیوستن به دانشگاه آمریکایی موافق نیست. حاج عبدالله دراینباره میگوید: «شیخ حسن البنا نزد من آمد و در این مورد با من صحبت کرد و مرا متقاعد کرد که به این دانشگاه نپیوندم و در واقع با اعتقاد و خوشحالی از پیوستن منصرف شدم».
چون داماد حسن البنا بود، پس از حضور شیخ در قنا، آوردن پسرانش از قاهره به اسماعیلیه را به عبدالله سپرد. امام البنا دراینباره در نامهای به پدرش مینوسید: عبدالله افندی صولی برای برگرداندن بچهها به اسماعیلیه به قاهره آمده بود... . در سال 1945 م در سفر زیارتی حج با کشتی حسن البنا را همراهی کرد و با او همنشین بود. او میگوید: دانشجویانی از دانشگاه همراه ما در کشتی بودند و تعدادی از آنها متعلق به اخوانالمسلمین بودند، بنابراین با استاد خود صحبت کردند و از او دعوت کردند تا در سخنرانی حسن البنا شرکت کند، اما او نپذیرفت. ولی شاگردان اخوانی او را به مهربانی تشویق کردند، پس او موافقت کرد و چون آمد و سخنان امام را شنید، بسیار تحت تأثیر او قرار گرفت و او را بسیار تحسین کرد و بسیار قدردانی کرد.
دستگیری
وی چندین بار مورد دستگیری و تبعید و شکنجه قرار گرفت. او ابتدا به همراه برادرانش در اردوگاه جبل التور در صحرای سینا در شرق کانال سوئز دستگیر شد. اردوگاه التور مکانی بود که زائران پس از بازگشت از حج با کشتی برای بازرسی آنجا توقف میکردند. به این ترتیب این مکان به بازداشتگاه اخوان تبدیل شد و 9 ماه در آنجا ماند و در آنجا مسئولیت خزانه اخوان را بر عهده داشت.
مناظره با کمونیستها
شیخ عبداللطیف شعشعی خطبه نمازجمعه را ایراد کرد و در مورد کمونیسم و بدخواهی و فساد در زمین، صحبت کرد و بعد از نماز، هیئتی از کمونیستها آمدند و خواستار مناظره با اخوان شدند و پرسیدند که چه کسی میتواند بر آنها تأثیر بگذارد، تا اینکه اخوان حاج عبدالله صولی را انتخاب کرد. مناظره بین اخوان و کمونیستها صورت گرفت و تقریباً به جنگ ختم شد، در این هنگام ایشان از جای برخاست و گفت: ما برای جنگ نیامده بودیم و کلام را تمام کرد. زمانی که در مورد موضع این گروه در مورد ظهور حکومت اسلامی که بر اساس قانون خدا و بدون دخالت اخوانالمسلمین بر مصر حکومت میکرد، سوال شد؛ ایشان در پاسخ گفت: این گروه قطعاً از هر حکومت اسلامی که بر مصر حکومت میکند تا زمانی که بر اساس قرآن و سنت باشد، حتی اگر اخوانالمسلمین در آن نباشد، حمایت خواهد کرد، اطاعت تا زمانی که قانونش در قرآن و سنت آمده است پا برجاست و وقتی از او در مورد احتمال نزدیک شدن این گروه بهعنوان یک حزب مذهبی - سیاسی با سایر احزاب حاضر در صحنه از جمله حزب کمونیست سوال شد؛ اینگونه جواب داد: «اصلاً با احزاب کمونیستی هیچ نزدیکی و معاملهای وجود ندارد، اما سایر احزاب اگر صادق باشند و با قانون اساسی این گروه که قرآن و سنت است سر و کار داشته باشند. آنها خوش آمدند، در غیر این صورت نه».
منابع
- ر. ک: مدخل عبدالله صولی در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..