نقد وبررسی مبنای جریانهای تکفیری در حرمت ساخت بناء، گنبد و بارگاه ‌بر قبور اولیای الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo"> {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | |- !عنوان مقاله!! data-type="authorNam...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:




ايشان اولين كساني را كه اقدام به چنين عملي كردند مشركين قوم نوح دانسته و با اشاره به آيات قران در اين زمينه( قال نوح رب إنهم عصوني واتبعوا من لم يزده ماله وولده إلا خسارا ، ومكروا مكرا كبارا ، وقالوا لا تذرن آلهتكم ، ولا تذرن ودا ولا سواعا ولا يغوث ويعوق ونسرا )  مي گويد:‌ اسامي ذكر شده از بتها در آيه مذكور متعلق به انسانهاي صالحي است كه قوم نوح بعد از وفات آنان بر روي قبورشان بارگاه ساخته و بدين طريق بت پرستي در بين اعراب بتدريج تداوم يافت .  
ايشان اولين كساني را كه اقدام به چنين عملي كردند مشركين قوم نوح دانسته و با اشاره به آيات قران در اين زمينه( قال نوح رب إنهم عصوني واتبعوا من لم يزده ماله وولده إلا خسارا ، ومكروا مكرا كبارا ، وقالوا لا تذرن آلهتكم ، ولا تذرن ودا ولا سواعا ولا يغوث ويعوق ونسرا )  مي گويد:‌ اسامي ذكر شده از بتها در آيه مذكور متعلق به انسانهاي صالحي است كه قوم نوح بعد از وفات آنان بر روي قبورشان بارگاه ساخته و بدين طريق بت پرستي در بين اعراب بتدريج تداوم يافت . <ref>شرح الصدور بتحريم رفع القبور ص 6-9</ref>




خط ۲۹: خط ۲۹:
== دليل اول :‌ اتفاق امت ==  
== دليل اول :‌ اتفاق امت ==  


شوكاني از علماي اهل سنت كه در مساله مورد بحث بشدت متاثر از انديشه ابن تيميه و وهابيت مي باشد در كتاب شرح الصدور بتحريم رفع القبور مي نويسد  :‌ امت اسلامي از گذشته تا كنون بر حرمت ساخت بناء‌ بر قبور اجماع داشته و آنرا بدعت مي دانند.  
شوكاني از علماي اهل سنت كه در مساله مورد بحث بشدت متاثر از انديشه ابن تيميه و وهابيت مي باشد در كتاب شرح الصدور بتحريم رفع القبور مي نويسد  :‌ امت اسلامي از گذشته تا كنون بر حرمت ساخت بناء‌ بر قبور اجماع داشته و آنرا بدعت مي دانند.<ref>همان ص 6-5</ref>




خط ۳۶: خط ۳۶:
=== روايت ابوالهياج :‌ ===
=== روايت ابوالهياج :‌ ===
   
   
ابوالهیاج اسدی مي گويد امام علی بن ابی‌طالب (ع) بمن فرمود: «تو را به مأموریتی می‌فرستم که رسول اکرم(ص) مرا به آن فرستاد، این که هر تمثالی را یافتی آن را محو و از بین ببری و هر قبری را که به صورت مشرف دیدی، آن را همسطح و مساوی می‌سازی  
ابوالهیاج اسدی مي گويد امام علی بن ابی‌طالب (ع) بمن فرمود: «تو را به مأموریتی می‌فرستم که رسول اکرم(ص) مرا به آن فرستاد، این که هر تمثالی را یافتی آن را محو و از بین ببری و هر قبری را که به صورت مشرف دیدی، آن را همسطح و مساوی می‌سازی <ref>صحيح مسلم ج 3ص 61 :‌ عن أبي الهياج الأسدي قال قال لي علي بن أبي طالب الا أبعثك على ما بعثني عليه رسول الله صلى الله عليه وسلم ان لا تدع تمثالا الا طمسته ولا قبرا مشرفا الا سويته</ref>




شوکانی این حدیث را مهم¬ترین دلیل برای هموار و همسطح نمودن قبرها دانسته و يكي از مصاديق اشراف را ساخت گنبد و بارگاه مي داند.   
شوکانی این حدیث را مهم¬ترین دلیل برای هموار و همسطح نمودن قبرها دانسته و يكي از مصاديق اشراف را ساخت گنبد و بارگاه مي داند.  <ref>شرح الصدور بتحريم رفع القبور ص 11:‌ وفي هذا أعظم دلالة على أن تسوية كل قبر مشرف بحيث يرتفع زيادة على القدر المشروع واجبة متحتمة . فمن إشراف القبور : أن يرفع سمكها أو يجعل عليها القباب أو المساجد . فإن ذلك من النهي عنه بلا شك ولا شبهة . ولهذا فإن النبي صلى الله عليه وسلم بعث لهدمها أمير المؤمنين عليا . ثم أمير المؤمنين بعث لهدمها أبا الهياج الأسدي في أيام خلافته .</ref>


=== روایت جابر بن عبدالله ===
=== روایت جابر بن عبدالله ===




جابر مي گويد :‌ رسول خدا(ص) از گچ کاری کردن قبر و نشستن بر روی آن و بنای بر قبرها نهی کردند.  
جابر مي گويد :‌ رسول خدا(ص) از گچ کاری کردن قبر و نشستن بر روی آن و بنای بر قبرها نهی کردند. <ref>صحيح مسلم ج 3ص 62: عن جابر قال نهى رسول الله صلى الله عليه وسلم ان يجصص القبر وان يقعد عليه وان يبنى عليه؛ السنن الكبري ج 1ص 653</ref>
شوکانی در ادامه به علت اقدام برخي از مسلمانان در ساخت بناء‌ و گنبد بر قبور اولياي الهي و تزيين آنها و نيز آثار چنين عملي در روحيه زائران مي گويد :‌ منشا آن وساوس شيطاني است كه چنين عملي را در نزد آنان زيبا جلوه داده است بگونه اي كه انسانهاي ناآگاه وقتي گنيد و بارگاه را با عظمت خاص خودش مي بينند نسبت به صاحب آ‌ن قبر كه بارگاه برروي آن بنا شده است بي اختيار تعظيم نموده و خواسته هاي خود را بجاي آنكه از خداوند طلب نمايند از او طلب مي كنند كه همين زمينه شرك را فراهم خواهد كرد .  
 
 
شوکانی در ادامه به علت اقدام برخي از مسلمانان در ساخت بناء‌ و گنبد بر قبور اولياي الهي و تزيين آنها و نيز آثار چنين عملي در روحيه زائران مي گويد :‌ منشا آن وساوس شيطاني است كه چنين عملي را در نزد آنان زيبا جلوه داده است بگونه اي كه انسانهاي ناآگاه وقتي گنيد و بارگاه را با عظمت خاص خودش مي بينند نسبت به صاحب آ‌ن قبر كه بارگاه برروي آن بنا شده است بي اختيار تعظيم نموده و خواسته هاي خود را بجاي آنكه از خداوند طلب نمايند از او طلب مي كنند كه همين زمينه شرك را فراهم خواهد كرد . <ref>شرح الصدور بتحريم رفع القبور ص 12</ref>




خط ۵۳: خط ۵۵:
بايد گفت :‌ از ظاهر برخي روايات در منابع شيعي نيز چنين استفاده مي شود كه از ساخت بنا و گنبد بر قبور نهي شده است .
بايد گفت :‌ از ظاهر برخي روايات در منابع شيعي نيز چنين استفاده مي شود كه از ساخت بنا و گنبد بر قبور نهي شده است .
علي بن جعفر از امام كاظم عليه السلام نقل مي كند كه فرمود :‌
علي بن جعفر از امام كاظم عليه السلام نقل مي كند كه فرمود :‌
ساختن بنا بر قبر و نشستن بر آن و گچ كاري و گل كاري آن كار شايسته اي نيست.  
ساختن بنا بر قبر و نشستن بر آن و گچ كاري و گل كاري آن كار شايسته اي نيست. <ref>التهذيب ج 1ص 461:‌ عن علي بن جعفر قال : سألت أبا الحسن موسى عليه السلام عن البناء على القبر والجلوس عليه هل يصلح ؟ قال : لا يصلح البناء عليه ولا الجلوس ولا تجصيصه</ref>




يونس بن ظبيان از امام صادق ( عليه السلام ) نقل كرده كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از سه چيز نهي كرده است : نماز گزاردن بر روي قبر، نشستن برروي آن و ساخت بناء‌برآن  .  
يونس بن ظبيان از امام صادق ( عليه السلام ) نقل كرده كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از سه چيز نهي كرده است : نماز گزاردن بر روي قبر، نشستن برروي آن و ساخت بناء‌برآن  .<ref>همان:‌ عن يونس بن ظبيان عن أبي عبد الله عليه السلام قال : نهىرسول الله صلى الله عليه وآله أن يصلى على قبر أو يقعد عليه أو يبنى عليه</ref>




جراح مدائني از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند :
جراح مدائني از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند :
بر روي قبرها ساختمان نسازيد و سقف خانه ها را نقاشي نكنيد.  
بر روي قبرها ساختمان نسازيد و سقف خانه ها را نقاشي نكنيد. <ref>همان:‌ عن جراح المدائني عن أبي عبد الله عليه السلام قال : لا تَبْنوا علي القُبورِ ولا تُصوِّروا سُقوفَ الْبيوتِ</ref>




خط ۶۹: خط ۷۱:




شوكاني در نيل الاوطار بعد از ذكر روايت ابن ابي الهياج كه امر به تسويه و تسطيح قبور مي كند  مي گويد : سنت نبوي مقتضي آن است كه بگوئيم بالا آوردن قبور بيش از حد ماذون حرام است و در اين امر اتفاق نظر وجود داشته و منكري وجود ندارد؛ مضافا بر اينكه دراين حكم بين ميت فاضل و غير فاضل تفاوتي نيست.
شوكاني در نيل الاوطار بعد از ذكر روايت ابن ابي الهياج كه امر به تسويه و تسطيح قبور مي كند<ref>صحيح مسلم ج 3ص 61 :‌ عن أبي الهياج الأسدي قال قال لي علي بن أبي طالب الا أبعثك على ما بعثني عليه رسول الله صلى الله عليه وسلم ان لا تدع تمثالا الا طمسته ولا قبرا مشرفا الا سويته؛ السنن الكبري ج 1ص 653</ref> مي گويد : سنت نبوي مقتضي آن است كه بگوئيم بالا آوردن قبور بيش از حد ماذون حرام است و در اين امر اتفاق نظر وجود داشته و منكري وجود ندارد؛ مضافا بر اينكه دراين حكم بين ميت فاضل و غير فاضل تفاوتي نيست. <ref>نيل الاوطار ج 4ص 131:‌: ولا قبرا مشرفا إلا سويته في أن السنة أن القبر لا يرفع رفعا كثيرا من غير فرق بين من كان فاضلا ومن كان غير فاضل ، والظاهر أن رفع القبور زيادة على القدر المأذون فيه محرم ، وقد صرح بذلك أصحاب أحمد وجماعة من أصحاب الشافعي ومالك ، والقول بأنه غير محظور لوقوعه من السلف والخلف بلا نكير ،</ref>




خط ۷۵: خط ۷۷:




بايد گفت روايتي را كه وهابيت در تسطيح و هموار نمودن قبور بدان استدلال نموده اند در منابع شيعي نيز وجود دارد از جمله آنكه شيخ كليني از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند كه اميرمؤمنان ( عليه السلام ) فرمود : پيامبر خدا مرا به مدينه اعزام كرد و فرمود تا سه كار را صورت دهم : هر نوع تصويري را نابود كنم و هر قبري را صاف گردانم و هر سگي را بكشم  .
بايد گفت روايتي را كه وهابيت در تسطيح و هموار نمودن قبور بدان استدلال نموده اند در منابع شيعي نيز وجود دارد از جمله آنكه شيخ كليني از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند كه اميرمؤمنان ( عليه السلام ) فرمود : پيامبر خدا مرا به مدينه اعزام كرد و فرمود تا سه كار را صورت دهم : هر نوع تصويري را نابود كنم و هر قبري را صاف گردانم و هر سگي را بكشم <ref>الكافي ج 6ص 528: عن السكوني ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : قال أمير المؤمنين عليه السلام : بعثني رسول الله صلى الله عليه وآله إلى المدينة فقال : لا تدع صورة إلا محوتها ، ولا قبرا إلا سويته ، ولا كلبا إلا قتلته .   .
 
</ref>


=== ارتفاع قبر به اندازه چهار انگشت يا يك وجب در فقه شيعه ===  
=== ارتفاع قبر به اندازه چهار انگشت يا يك وجب در فقه شيعه ===  




از طرفي در برخي روايات حد مجاز در بلند نمودن قبر بمقدار چهار انگشت ذكر شده است چنانكه محمد بن مسلم از امام باقر ( عليه السلام ) نقل مي كند كه آن حضرت فرمود : لازم است قبر از سطح زمين به مقدار چهار انگشت بالاتر قرار گيرد .
از طرفي در برخي روايات حد مجاز در بلند نمودن قبر بمقدار چهار انگشت ذكر شده است چنانكه محمد بن مسلم از امام باقر ( عليه السلام ) نقل مي كند كه آن حضرت فرمود : لازم است قبر از سطح زمين به مقدار چهار انگشت بالاتر قرار گيرد . <ref>الكافي ج 3ص 201: عن محمد بن مسلم ، عن أبي جعفر ( عليه السلام ) قال : يدعى للميت حين يدخل حفرته ويرفع القبر فوق الأرض أربع أصابع</ref>




خط ۱۰۲: خط ۱۰۴:




ايشان در ادامه مي گويد :‌ از اين روايات نمي توان حرمت ساخت بناء‌ بر قبور را استفاده نمود و سيره عملي مسلمين بر خلاف آن است .
ايشان در ادامه مي گويد :‌ از اين روايات نمي توان حرمت ساخت بناء‌ بر قبور را استفاده نمود و سيره عملي مسلمين بر خلاف آن است .<ref>التوحيد و الشرك في القرآن ص 206-207</ref>


    
    
خط ۱۳۰: خط ۱۳۲:


   
   
معناي دوم :‌ مراد از رفع (اذن الله ان ترفع ) تعظيم بيوت اولياي الهي است بدين معنا كه قبورشان مورد تعظيم قرار گيرد كه در اينصورت مدلول التزامي آيه شريفه بيانگر جواز بناء‌ و بارگاه بر قبور اولياي الهي خواهد بود.
معناي دوم :‌ مراد از رفع (اذن الله ان ترفع ) تعظيم بيوت اولياي الهي است بدين معنا كه قبورشان مورد تعظيم قرار گيرد كه در اينصورت مدلول التزامي آيه شريفه بيانگر جواز بناء‌ و بارگاه بر قبور اولياي الهي خواهد بود. <ref>التوحيد و الشرك ص 207-210</ref>


   
   
خط ۱۳۸: خط ۱۴۰:
تقريب استدلال :‌  
تقريب استدلال :‌  


از اين آيه كه تعظيم شعائر الهي را برخاسته از تقواي الهي مي داند استفاده مي شود كه هر امري كه سبب تعظيم شعائر گردد جائز مي باشد كه از جمله آنها ساختن بناء ‌بر قبور اولياي الهي است كه نوعي تعظيم آنان مي باشد بجهت آنكه اولياي الهي بزرگترين آيات الهي بوده و تعظيم آنان مصداق بارز تعظيم شعائر الهي خواهد بود بعبارت ديگر تعظيم هر امري بحسب خود خواهد بود از اينرو تعظيم اولياي الهي در دوران حياتشان بگونه اي و بعد از مماتشان بطريقي ديگر خواهد بود .  
از اين آيه كه تعظيم شعائر الهي را برخاسته از تقواي الهي مي داند استفاده مي شود كه هر امري كه سبب تعظيم شعائر گردد جائز مي باشد كه از جمله آنها ساختن بناء ‌بر قبور اولياي الهي است كه نوعي تعظيم آنان مي باشد بجهت آنكه اولياي الهي بزرگترين آيات الهي بوده و تعظيم آنان مصداق بارز تعظيم شعائر الهي خواهد بود بعبارت ديگر تعظيم هر امري بحسب خود خواهد بود از اينرو تعظيم اولياي الهي در دوران حياتشان بگونه اي و بعد از مماتشان بطريقي ديگر خواهد بود .   <ref>همان ص 207-211:</ref> 




۸۷۰

ویرایش