۸۷٬۹۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی''' معروف به '''ابنخلدون''' فیلسوف، | '''ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی''' معروف به '''ابنخلدون''' فیلسوف، تاریخدان و معرفتشناس برجسته [[جهان اسلام]] است که در [[تونس]]، شهر فاس در [[دانشگاه قرویین]] تدریس میکرد. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی در سال ۷۳۲ هجری قمری/ ۱۳۳۲ میلادی در [[تونس]] متولد شد. خانوادهٔ او از اعراب جنوبی [[عربستان سعودی|عربستان]] بودند که پس از پیروزی مسلمانان بر مردم [[اسپانیا]] وارد این شهر شدند و تا زمانی که بین آنها و مسیحیان اختلافی پیش آمد در این شهر بودند و پس از آن به سمت [[تونس]] حرکت کردند و در آنجا ساکن شدند.<br> | ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی در سال ۷۳۲ هجری قمری/ ۱۳۳۲ میلادی در [[تونس]] متولد شد. خانوادهٔ او از اعراب جنوبی [[عربستان سعودی|عربستان]] بودند که پس از پیروزی مسلمانان بر مردم [[اسپانیا]] وارد این شهر شدند و تا زمانی که بین آنها و مسیحیان اختلافی پیش آمد در این شهر بودند و پس از آن به سمت [[تونس]] حرکت کردند و در آنجا ساکن شدند.<br> | ||
در دوران کودکی '''ابنخلدون'''، بزرگان دینی که از اسپانیا به [[تونس]] سفر میکردند در خانهٔ آنها توقف میکردند و همین امر باعث شد ابنخلدون از کودکی و به وسیلهٔ این افراد قرآن، فقه، تصوف، اخلاق، کلام، مردمشناسی، جامعهشناسی، نجوم، اقتصاد، تاریخ، هندسه، جبر، حساب، لغت، فلاحت، طلسمات، شعر، آداب و تعلیم، منطق، ریاضی، فلسفه، سیاست، منشیگری و کارهای مربوط به حکومت را بیاموزد.<br> | در دوران کودکی '''ابنخلدون'''، بزرگان دینی که از اسپانیا به [[تونس]] سفر میکردند در خانهٔ آنها توقف میکردند و همین امر باعث شد ابنخلدون از کودکی و به وسیلهٔ این افراد قرآن، فقه، تصوف، اخلاق، کلام، مردمشناسی، جامعهشناسی، نجوم، اقتصاد، تاریخ، هندسه، جبر، حساب، لغت، فلاحت، طلسمات، شعر، آداب و تعلیم، منطق، ریاضی، فلسفه، سیاست، منشیگری و کارهای مربوط به حکومت را بیاموزد.<br> | ||
ابنخلدون کتاب [[العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر]] را نوشت. این کتاب مقدمهای بسیار معروف دارد و در آن به خوبی میتوان دانش و چند | ابنخلدون کتاب [[العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر (کتاب)|العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر]] را نوشت. این کتاب مقدمهای بسیار معروف دارد و در آن به خوبی میتوان دانش و چند بُعدی بودن ابنخلدون را مشاهده کرد.<br> | ||
او به رویکرد انتقادی و تحلیلی بسیار اهمیت میداد، نکتهای که مورخان پیش از وی در نظر نمیگرفتند. او در مقدمهٔ خود گفتههایش را به طرق مختلف اثبات کرده و گاهی منابعی که استفاده کرده را نیز مورد انتقاد قرار دادهاست.<br> | او به رویکرد انتقادی و تحلیلی بسیار اهمیت میداد، نکتهای که مورخان پیش از وی در نظر نمیگرفتند. او در مقدمهٔ خود گفتههایش را به طرق مختلف اثبات کرده و گاهی منابعی که استفاده کرده را نیز مورد انتقاد قرار دادهاست.<br> | ||
'''ابنخلدون''' علم عمران را بنیان نهاد. علمی که ما امروزه به آن '''جامعهشناسی''' میگوییم و برای شناخت و بررسی اخبار تاریخی مورد استفاده قرار میگیرد و در واقع علم اصول تاریخ است ابنخلدون در سال ۸۰۸ هجری قمری/ ۱۴۰۶ میلادی در سن ۷۳ سالگی در [[قاهره]] فوت کرد. | '''ابنخلدون''' علم عمران را بنیان نهاد. علمی که ما امروزه به آن '''جامعهشناسی''' میگوییم و برای شناخت و بررسی اخبار تاریخی مورد استفاده قرار میگیرد و در واقع علم اصول تاریخ است ابنخلدون در سال ۸۰۸ هجری قمری/ ۱۴۰۶ میلادی در سن ۷۳ سالگی در [[قاهره]] فوت کرد. | ||
ابنخلدون از کودکی، [[قرآن]]، [[فقه]]، تصوف، [[اخلاق]]، کلام، مردمشناسی، جامعهشناسی، نجوم، اقتصاد، تاریخ، هندسه، جبر، حساب، لغت، فلاحت، طلسمات، شعر، آداب و تعلیم، منطق، ریاضی، فلسفه ماوراء طبیعی و سیاست را آموخت. وی همچنین منشیگری و کارهای مربوط به حکومت رانیزآموخت.<br> | |||
[[محمد بن ابراهیم آبلی]]، یکی از بزرگان عصر خود بود که '''ابنخلدون''' حدود ۵ سال نزد او به تحصیل پرداخت. آبیلی فردی بود که ابنخلدون را با آثار ابنرشد، ابنسینا و آثار جدید فلسفی قلمرو اسلامی آشنا ساخت. اولین اثر او مربوط به سال ۱۳۵۱ م است و اندیشههای فلسفی وی در روششناسی این اثر به خوبی مشخص شدهاست.<ref>شرفالدین، حسین (۱۳۸۸). «روششناسی ابن خلدون». پژوهش</ref><br> | [[محمد بن ابراهیم آبلی]]، یکی از بزرگان عصر خود بود که '''ابنخلدون''' حدود ۵ سال نزد او به تحصیل پرداخت. آبیلی فردی بود که ابنخلدون را با آثار ابنرشد، ابنسینا و آثار جدید فلسفی قلمرو اسلامی آشنا ساخت. اولین اثر او مربوط به سال ۱۳۵۱ م است و اندیشههای فلسفی وی در روششناسی این اثر به خوبی مشخص شدهاست.<ref>شرفالدین، حسین (۱۳۸۸). «روششناسی ابن خلدون». پژوهش</ref><br> | ||
او کتابی با عنوان «[[العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر]]» نوشته که یک '''مقدمه''' دارد و این مقدمه مربوط به کتابهای تاریخیاش است؛ چند بعدی بودن و عمق دانش ابنخلدون در این مقدمه مشخص میشود. او فعالیتهای سیاسی خودش را از دربار حاکم '''مرینی'''، '''ابوعنیان''' شروع کرد و در ۱۳۵۷ م به جرم توطئه علیه حاکم '''ابوعنیان''' دستگیر و زندانی شد.<br> | او کتابی با عنوان «[[العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر (کتاب)|العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر]]» نوشته که یک '''مقدمه''' دارد و این مقدمه مربوط به کتابهای تاریخیاش است؛ چند بعدی بودن و عمق دانش ابنخلدون در این مقدمه مشخص میشود. او فعالیتهای سیاسی خودش را از دربار حاکم '''مرینی'''، '''ابوعنیان''' شروع کرد و در ۱۳۵۷ م به جرم توطئه علیه حاکم '''ابوعنیان''' دستگیر و زندانی شد.<br> | ||
مدتی بعد ابنخلدون در توطئهای که پسر عموی ابوعنیان ترتیب دادهبود شرکت کرد؛ اما موفق نشد مقام درخوری کسب کند. وی در سال ۱۳۶۲ م به قرناطه رفت. چرا که از اوضاع فرهنگی بهتری برخوردار بود؛ اما متأسفانه در این شهر تحت فشار مسیحیان شمال قرار گرفت.<br> | مدتی بعد ابنخلدون در توطئهای که پسر عموی ابوعنیان ترتیب دادهبود شرکت کرد؛ اما موفق نشد مقام درخوری کسب کند. وی در سال ۱۳۶۲ م به قرناطه رفت. چرا که از اوضاع فرهنگی بهتری برخوردار بود؛ اما متأسفانه در این شهر تحت فشار مسیحیان شمال قرار گرفت.<br> | ||
در این زمان '''لسانالدین بن خطیب''' که وزیرِ حاکم شهر بود، نظرش به ابنخلدون جلب شد و مورخان این وزیر را علت موفقیت ابنخلدون میدانند. در سال ۱۳۶۴ م بود که نزد پادشاهان کاستیل و لئون رفت تا دوستی مابین حکمرانان اسپانیا و قرناطه را ایجاد کند.<br> | در این زمان '''لسانالدین بن خطیب''' که وزیرِ حاکم شهر بود، نظرش به ابنخلدون جلب شد و مورخان این وزیر را علت موفقیت ابنخلدون میدانند. در سال ۱۳۶۴ م بود که نزد پادشاهان کاستیل و لئون رفت تا دوستی مابین حکمرانان اسپانیا و قرناطه را ایجاد کند.<br> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ابنخلدون بیشتر عمر خود را در باسکره در حال آموزش و پژوهش گذراند. وی در سال (۱۳۷۳–۱۳۷۵ م) بود که کتابی در مورد تصوف نوشت، او پیشنهاد و درخواست حاکمان را مبنی بر ایجاد صلح میان چادرنشینها، قبایل و سرزمینهای مختلف را رد میکرد و ترجیح میداد به آموزش بپردازد.<br> | ابنخلدون بیشتر عمر خود را در باسکره در حال آموزش و پژوهش گذراند. وی در سال (۱۳۷۳–۱۳۷۵ م) بود که کتابی در مورد تصوف نوشت، او پیشنهاد و درخواست حاکمان را مبنی بر ایجاد صلح میان چادرنشینها، قبایل و سرزمینهای مختلف را رد میکرد و ترجیح میداد به آموزش بپردازد.<br> | ||
وی در سال ۱۳۷۴ م به کوشک ابنسلامه رفت و به مدت ۴ سال در آنجا زندگی کرد.<br> | وی در سال ۱۳۷۴ م به کوشک ابنسلامه رفت و به مدت ۴ سال در آنجا زندگی کرد.<br> | ||
ابنخلدون باقی مانده عمرش را نیز صرف کارهای سیاسی در اسپانیا کرد؛ و این چنین به بسیاری از سندها و مدارک رسمی دسترسی پیدا کرد. او در ۸۰۸ ه.ق/ ۱۴۰۶ م در سن ۷۳ سالگی در قاهره فوت کرد. رحیم لو، <ref>«ابن خلدون»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی</ref | ابنخلدون باقی مانده عمرش را نیز صرف کارهای سیاسی در اسپانیا کرد؛ و این چنین به بسیاری از سندها و مدارک رسمی دسترسی پیدا کرد. او در ۸۰۸ ه.ق/ ۱۴۰۶ م در سن ۷۳ سالگی در قاهره فوت کرد. رحیم لو، <ref>«ابن خلدون»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی</ref> | ||
== خاورشناسان و دیدگاه آنها به ابنخلدون == | == خاورشناسان و دیدگاه آنها به ابنخلدون == | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
'''ابنخلدون''' متوجه شد که برای نوشتن تاریخ منطقه به علل و رویدادها نیاز دارد؛ اما برای شناخت ماهیت اینها، نیاز به شناخت درست از نادرست است و برای تشخیص درست از نادرست نیاز است ماهیت رویدادها درک شود.<br> | '''ابنخلدون''' متوجه شد که برای نوشتن تاریخ منطقه به علل و رویدادها نیاز دارد؛ اما برای شناخت ماهیت اینها، نیاز به شناخت درست از نادرست است و برای تشخیص درست از نادرست نیاز است ماهیت رویدادها درک شود.<br> | ||
'''ابنخلدون''' نگاهی انتقادی به تاریخ داشت؛ آنچه نویسندگان و مورخان پیش از او نداشتند. او روشی را ابداع کرد که بتوان با آن به هدف، روش، شیوه و موضوع تاریخ رسید.<br> | '''ابنخلدون''' نگاهی انتقادی به تاریخ داشت؛ آنچه نویسندگان و مورخان پیش از او نداشتند. او روشی را ابداع کرد که بتوان با آن به هدف، روش، شیوه و موضوع تاریخ رسید.<br> | ||
[[تاریخ العبر]] کتابی است که در ۷ جلد نوشته شده و از یک مقدمه و ۳ بخش تشکیل شدهاست. مقدمهٔ این کتاب به تاریخ به صورت عمومی پرداختهاست و در سال ۱۳۷۷ م و به هنگام اقامت ابنخلدون در [[جمهوری عربی مصر|مصر]] نوشته شدهاست.<br> | [[تاریخ العبر (کتاب)|تاریخ العبر]] کتابی است که در ۷ جلد نوشته شده و از یک مقدمه و ۳ بخش تشکیل شدهاست. مقدمهٔ این کتاب به تاریخ به صورت عمومی پرداختهاست و در سال ۱۳۷۷ م و به هنگام اقامت ابنخلدون در [[جمهوری عربی مصر|مصر]] نوشته شدهاست.<br> | ||
کتاب اول در مورد تاریخ عمومی جهان تا زمان '''ابنخلدون''' است. این کتاب در [[تونس]] در سال ۱۳۷۷–۱۳۸۲ م نوشته شده اما اضافات برآن در مصر نوشتهشدهاست. قسمت ۳ در مورد منطقهٔ غربی اسلامی است که آن هم در سالهای ۱۳۷۷–۱۳۸۲ م در [[تونس]] نوشته شد.<br> | کتاب اول در مورد تاریخ عمومی جهان تا زمان '''ابنخلدون''' است. این کتاب در [[تونس]] در سال ۱۳۷۷–۱۳۸۲ م نوشته شده اما اضافات برآن در مصر نوشتهشدهاست. قسمت ۳ در مورد منطقهٔ غربی اسلامی است که آن هم در سالهای ۱۳۷۷–۱۳۸۲ م در [[تونس]] نوشته شد.<br> | ||
کتابهای ابنخلدون نوشته شدهبود تا فرهنگ و تاریخ جهان را نمایش دهد اما در واقع تاریخ معاصر غرب را نشان میدهد. او در واقع تاریخ جهان را به ۴ دوره تقسیم کرد که در هر دوره از آن یک گروه قدرت مییابد.<br> | کتابهای ابنخلدون نوشته شدهبود تا فرهنگ و تاریخ جهان را نمایش دهد اما در واقع تاریخ معاصر غرب را نشان میدهد. او در واقع تاریخ جهان را به ۴ دوره تقسیم کرد که در هر دوره از آن یک گروه قدرت مییابد.<br> | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
== جامعهشناسی ابنخلدون == | == جامعهشناسی ابنخلدون == | ||
ابنخلدون طی تجربیاتی که از طریق پژوهش در رویدادهای تاریخ اسلام به دست آورده بود به علم عمران دست یافتهبود؛ که همان علم جامعهشناسی ما است.<br> | ابنخلدون طی تجربیاتی که از طریق پژوهش در رویدادهای تاریخ اسلام به دست آورده بود به علم عمران دست یافتهبود؛ که همان علم جامعهشناسی ما است.<br> | ||
در کتاب | در کتاب العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر مقدمهٔ وی به خوبی این علم بیان شدهاست. عمران دانشی است که به وسیلهٔ آن اخبار تاریخی سنجیده میشود و به عبارتی علم اصول تاریخ است.<br> | ||
وی معتقد است تاریخ، علمی برای گزارش احوالات انسان و عمران معیاری برای تجزیه و تحلیل این احوالات است. از بیانات ابنخلدون مشخص میشود که او درصدد بیان و کشف رابطهٔ علت و معلولی بین پدیدههای انسانی و آنچه با شرایط سیاسی و اجتماعی پیش آمده بودهاست. ابنخلدون در مورد علم عمران و رابطهٔ آن با تاریخ میگوید: | وی معتقد است تاریخ، علمی برای گزارش احوالات انسان و عمران معیاری برای تجزیه و تحلیل این احوالات است. از بیانات ابنخلدون مشخص میشود که او درصدد بیان و کشف رابطهٔ علت و معلولی بین پدیدههای انسانی و آنچه با شرایط سیاسی و اجتماعی پیش آمده بودهاست. ابنخلدون در مورد علم عمران و رابطهٔ آن با تاریخ میگوید: | ||
'''قانون بازشناختن حق از باطل، دربارهٔ ممکن بودن و محال بودن اخبار چنان خواهد بود که به اجتماع بشری یا عمران درنگریم و این مسائل را از یکدیگر بازشناسیم.'''<br> | '''قانون بازشناختن حق از باطل، دربارهٔ ممکن بودن و محال بودن اخبار چنان خواهد بود که به اجتماع بشری یا عمران درنگریم و این مسائل را از یکدیگر بازشناسیم.'''<br> | ||
'''ابنخلدون''' با استفاده از بیاناتی جامع و الهام از نظریات طبری، وجود مورخی بصیر به تاریخ، دانستن قواعد سیاست، طبایع موجودات، اختلاف ملتها و سرزمینها، اخلاق، عادات و رسوم را لازم میداند و میگوید این فرد باید اینها را با آنچه هست و نیست بسنجد، موافق و مخالف آنها را در نظر بگیرد و تحقیق کند.<br> | '''ابنخلدون''' با استفاده از بیاناتی جامع و الهام از نظریات طبری، وجود مورخی بصیر به تاریخ، دانستن قواعد سیاست، طبایع موجودات، اختلاف ملتها و سرزمینها، اخلاق، عادات و رسوم را لازم میداند و میگوید این فرد باید اینها را با آنچه هست و نیست بسنجد، موافق و مخالف آنها را در نظر بگیرد و تحقیق کند.<br> | ||
نظر ابنخلدون این است که ۲ مورد انسانی است که در فروپاشی دولتها تأثیرگذار است؛ مورد اول: '''قومیت''' و مورد دوم: '''نخبگان''' است<br> | نظر ابنخلدون این است که ۲ مورد انسانی است که در فروپاشی دولتها تأثیرگذار است؛ مورد اول: '''قومیت''' و مورد دوم: '''نخبگان''' است<br> |