فوزی ایوب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
شهید فوزی ایوب در سال 1966 در روستای عین قانا در جنوب لبنان بدنیا آمد. این شهید در جوانی خود به عضویت حزب‌الله درآمد و اولین بار شهید فوزی ایوب در سال 1988 به اتهام تلاش برای ربایش یک هواپیمای عراقی در رومانی بازداشت می‌شود. او پس‌از بازداشت به تورنتو رفت و پس از چندی شناسنامه کانادایی گرفت. ایالت میشیگان آمریکا مقصد بعدی شهید فوزی ایوب بود. این شهید در سال 2000 به لبنان بازگشت. او در همان سال با یک گذرنامه آمریکایی قلابی به نام فرانک بوشی وارد اسرائیل شد.
روزنامه یدیعوت احارنوت پس‌از شهادت شهید فوزی ایوب او را به عنوان فرمانده بزرگ حزب الله و یکی از اعضای یگان خاص حزب الله برای کمک به گروه‌های فلسطینی معرفی ‌کرد. او در گروه ویژه‌ای زیرنظر عماد مغنیه فعالیت می‌نمود. این روزنامه اسرائیلی نقش شهید فوزی ایوب در فلسطین را آموزش گروه‌های فلسطینی برای طراحی عملیات‌های نظامی و ساخت بمب‌ها اعلام کرد.
حضور مستقیم فرماندهان
حزب الله در فلسطین
پس از شهادت شهید فوزی ایوب روزنامه هاآرتص اسرائیل هم در گزارشی به نقل از یک مقام امنیتی در خصوص فعالیت این شهید در فلسطین نوشت: فوزی ایوب در اکتبر سال 2000 وارد اسرائیل شد و هدف او از ورود به اسرائیل، انجام عملیات ضد صهیونیست‌ها بود. او در ابتدا چند روزی را در هتلی در شهر قدس اقامت کرد و راه‌های پنهان کردن وسائل جنگی را در این هتل بررسی کرد. او پس از آن به شهر خلیل در کرانه باختری رفت و به آموزش نیروهای دو گروه حماس و جهاد اسلامی پرداخت تا اینکه در سال 2002 از سوی سربازان اسرائیلی دستگیر شد.
شهید فوزی ایوب پس از اسارت در دادگاه خطاب به قاضی اسرائیلی گفت که هدف من در زندگی، حمایت از مظلومان است. مسلمانان زیر ظلم و فشار هستند و من می‌خواهم مردم را از ظلم نجات بدهم.
شکست اسرائیلی‌ها در برابر یک اسیر
مدت اسارت شهید فوزی ایوب در اسرائیل یک سال و هفت ماه بود و او در این مدت در زندان‌های مختلف اسرائیل جابه جا شد. صهیونیست‌ها در مدت اسارت این شهید او را در سلول‌های انفرادی زندانی کرده بودند و  شهید فوزی ایوب را تحت شکنجه‌های مختلف قرار دادند تا این شهید به سوال‌های صهیونیست‌ها در خصوص حزب الله پاسخ بدهد.
افسران اطلاعاتی صهیونیست‌ها برای فشار آوردن به شهید فوزی ایوب، با شکنجه اجازه خوابیدن به او را نمی‌دادند. افسران اسرائیلی یکی پس از دیگری بدون توقف از او بازجویی می‌کردند تا از نقشه‌های حزب الله سردر بیاورند، اما این شهید با مقاومت در برابر صهیونیست‌ها و دادن جواب‌های غلط و کوتاه به سوالات این افسران، نقشه آنها را به‌هم ریخت.
شهید فوزی ایوب در سال 2004 در پی عملیات تبادل اسرا بین حزب‌الله و اسرائیل از زندان صهیونیست‌ها آزاد شد و به لبنان بازگشت. این شهید در اولین لحظات ورودش به زادگاهش در مصاحبه با خبرنگاران گفت که من در راه مقاومت باقی می‌مانم و اگر دوباره ماموریتی برای هدف قرار دادن دشمن به من واگذار شود، آن را انجام می‌دهم.
رزمنده حزب الله، خطرناک‌ترین متهم تحت تعقیب آمریکا
پلیس فدرال آمریکا در سال 2009 نام شهید فوزی ایوب را در فهرست خطرناک‌ترین متهمان تحت تعقیب درج کرد. اف بی‌ای اتهام این شهید را جعل گذرنامه و تلاش برای انجام انفجار در اسرائیل اعلام کرد. پلیس فدرال آمریکا شهید ایوب را به عنوان یک فرد مسلح خطرناک معرفی کرد و از همه شهروندان آمریکا خواست که اطلاعات خودشان را در خصوص شهید ایوب به پلیس ارائه بدهند.
امدادهای غیبی به حزب الله
شهید فوزی ایوب در خاطراتش از دوران مقاومت دربرابر صهیونیست‌ها در جنوب لبنان می‌گوید: در یکی از روزهای اشغال جنوب لبنان توسط صهیونیست‌ها ماموریتی از جانب مقاومت به من داده شد تا یکی از تانک‌های اسرائیلی را که امنیت گشتی‌های صهیونیست را تامین می‌کرد، نابود کنم. من تنها با دو موشک ضد تانک به محل کمین رفتم. پس از رسیدن به محل کمین صبر کردم، اما خبری نشد و من چند دقیقه‌ای به خواب رفتم. در خواب حضرت زهرا (س) را دیدم که بشارت یک پیروزی بزرگ را در این عملیات به من داد.
او در ادامه گفت: هنگامی که بیدار شدم، تانک اسرائیلی را در برابر خودم دیدم. دستور حمله به آن تانک از سوی فرماندهی مقاومت صادر شد و من با هدف گیری دقیق به سوی تانک شلیک کردم. اما پس از شلیک موشک دیدم که موشک منحرف شد و به خانه مجاور تانک اصابت کرد. فرمانده تانک هم پس از شلیک موشک هوشیار شد و کمی تانک را عقب برد. من از اصابت نکردن موشک به تانک تعجب کردم و منتظر شدم که دوباره تانک در برد موشک‌های من قرار بگیرد. همین که تانک را دیدم، موشک دوم را به سوی آن شلیک کردم، اما بازهم موشک دوم منحرف شد و به خانه مجاور تانک اصابت کرد.
شهید فوزی ایوب ناراحت از عدم اصابت موشک‌ها به مقر حزب‌الله برگشت، اما فرمانده شهید با او برخوردی داشت که او را به تعجب واداشت، او این برخورد را این‌گونه شرح داد: هنگامی که به اتاق عملیات حزب‌الله رسیدم، فرمانده به سرعت به سوی من آمد و من را در بغل گرفت، من به فرمانده گفتم که چرا این‌طوری از من استقبال می‌کنی، من عملیات را با شکست مواجه کردم، او جواب داد که منزلی که موشک تو به آن اصابت کرد، محل تجمع 11 سرباز اسرائیلی بود و همه آن سربازها با موشک تو کشته شدند. رسانه‌های حزب الله پس از عملیات من نوشته بودند که سربازان حزب الله مانند اشباح هستند و منزلی را هدف قرار دادند که پناهگاه سری سربازان اسرائیلی بود.
فرمانده حزب الله، الگوی جوانان
زندگی شخصی این شهید پر از محبت و کرم بود و او برای بسیاری از جوانان الگو بود. این شهید در زندگی اش اموال خود را می‌فروخت تا احتیاجات مردم فقیر را برآورده کند و همیشه به یاد فقرا بود.
این فرمانده حزب الله که سرویس‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل از او هراس داشتند، بخشی از ساعات شب را به خواندن نماز شب می‌گذراند. اگر رزمندگان حزب‌الله شهید را حتی در حین معرکه گم می‌کردند، او را در زیر سایه درخت یا یک ساختمان مخروبه پیدا می‌کردند که خاشعانه در حال خواندن نماز شب است.
شهادت آخرین آرزوی یک فرمانده
این شهید همیشه می‌گفت که من دوست دارم زندگی ام به مانند زندگی امام کاظم (ع) خاتمه پیدا کند و من از این امام فروبردن خشم را آموختم. او می‌گفت که من دوست دارم که مجاهد و اسیر باشم و در اسارت به عبادت خداوند بپردازم و در نهایت به شهادت برسم. مسیر زندگی شهید فوزی ایوب چهار کلمه «مجاهد، اسیر، مجروح و شهید» بود.
شهید فوزی ایوب پس از ظهور جریان تکفیری در سوریه به این کشور رفت و با فرماندهی نیروهای مقاومت به مقابله با گروه‌های تکفیری پرداخت تا اینکه بالاخره این شهید در 25 می‌سال 2014 همزمان با چهاردهمین سالگرد آزادی جنوب لبنان در راه مبارزه با گروه‌های تکفیری در سوریه به شهادت رسید.

نسخهٔ ‏۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۳:۵۵

فوزی ایوب
نام کاملفوزی ایوب
اطلاعات شخصی
روز تولد1966م
محل تولدجنوب لبنان
روز درگذشت2014م
محل درگذشتسوریه
فعالیت‌هااز فرماندهان حزب الله

شهید فوزی ایوب در سال 1966 در روستای عین قانا در جنوب لبنان بدنیا آمد. این شهید در جوانی خود به عضویت حزب‌الله درآمد و اولین بار شهید فوزی ایوب در سال 1988 به اتهام تلاش برای ربایش یک هواپیمای عراقی در رومانی بازداشت می‌شود. او پس‌از بازداشت به تورنتو رفت و پس از چندی شناسنامه کانادایی گرفت. ایالت میشیگان آمریکا مقصد بعدی شهید فوزی ایوب بود. این شهید در سال 2000 به لبنان بازگشت. او در همان سال با یک گذرنامه آمریکایی قلابی به نام فرانک بوشی وارد اسرائیل شد. روزنامه یدیعوت احارنوت پس‌از شهادت شهید فوزی ایوب او را به عنوان فرمانده بزرگ حزب الله و یکی از اعضای یگان خاص حزب الله برای کمک به گروه‌های فلسطینی معرفی ‌کرد. او در گروه ویژه‌ای زیرنظر عماد مغنیه فعالیت می‌نمود. این روزنامه اسرائیلی نقش شهید فوزی ایوب در فلسطین را آموزش گروه‌های فلسطینی برای طراحی عملیات‌های نظامی و ساخت بمب‌ها اعلام کرد. حضور مستقیم فرماندهان حزب الله در فلسطین پس از شهادت شهید فوزی ایوب روزنامه هاآرتص اسرائیل هم در گزارشی به نقل از یک مقام امنیتی در خصوص فعالیت این شهید در فلسطین نوشت: فوزی ایوب در اکتبر سال 2000 وارد اسرائیل شد و هدف او از ورود به اسرائیل، انجام عملیات ضد صهیونیست‌ها بود. او در ابتدا چند روزی را در هتلی در شهر قدس اقامت کرد و راه‌های پنهان کردن وسائل جنگی را در این هتل بررسی کرد. او پس از آن به شهر خلیل در کرانه باختری رفت و به آموزش نیروهای دو گروه حماس و جهاد اسلامی پرداخت تا اینکه در سال 2002 از سوی سربازان اسرائیلی دستگیر شد. شهید فوزی ایوب پس از اسارت در دادگاه خطاب به قاضی اسرائیلی گفت که هدف من در زندگی، حمایت از مظلومان است. مسلمانان زیر ظلم و فشار هستند و من می‌خواهم مردم را از ظلم نجات بدهم. شکست اسرائیلی‌ها در برابر یک اسیر مدت اسارت شهید فوزی ایوب در اسرائیل یک سال و هفت ماه بود و او در این مدت در زندان‌های مختلف اسرائیل جابه جا شد. صهیونیست‌ها در مدت اسارت این شهید او را در سلول‌های انفرادی زندانی کرده بودند و شهید فوزی ایوب را تحت شکنجه‌های مختلف قرار دادند تا این شهید به سوال‌های صهیونیست‌ها در خصوص حزب الله پاسخ بدهد. افسران اطلاعاتی صهیونیست‌ها برای فشار آوردن به شهید فوزی ایوب، با شکنجه اجازه خوابیدن به او را نمی‌دادند. افسران اسرائیلی یکی پس از دیگری بدون توقف از او بازجویی می‌کردند تا از نقشه‌های حزب الله سردر بیاورند، اما این شهید با مقاومت در برابر صهیونیست‌ها و دادن جواب‌های غلط و کوتاه به سوالات این افسران، نقشه آنها را به‌هم ریخت. شهید فوزی ایوب در سال 2004 در پی عملیات تبادل اسرا بین حزب‌الله و اسرائیل از زندان صهیونیست‌ها آزاد شد و به لبنان بازگشت. این شهید در اولین لحظات ورودش به زادگاهش در مصاحبه با خبرنگاران گفت که من در راه مقاومت باقی می‌مانم و اگر دوباره ماموریتی برای هدف قرار دادن دشمن به من واگذار شود، آن را انجام می‌دهم. رزمنده حزب الله، خطرناک‌ترین متهم تحت تعقیب آمریکا پلیس فدرال آمریکا در سال 2009 نام شهید فوزی ایوب را در فهرست خطرناک‌ترین متهمان تحت تعقیب درج کرد. اف بی‌ای اتهام این شهید را جعل گذرنامه و تلاش برای انجام انفجار در اسرائیل اعلام کرد. پلیس فدرال آمریکا شهید ایوب را به عنوان یک فرد مسلح خطرناک معرفی کرد و از همه شهروندان آمریکا خواست که اطلاعات خودشان را در خصوص شهید ایوب به پلیس ارائه بدهند. امدادهای غیبی به حزب الله شهید فوزی ایوب در خاطراتش از دوران مقاومت دربرابر صهیونیست‌ها در جنوب لبنان می‌گوید: در یکی از روزهای اشغال جنوب لبنان توسط صهیونیست‌ها ماموریتی از جانب مقاومت به من داده شد تا یکی از تانک‌های اسرائیلی را که امنیت گشتی‌های صهیونیست را تامین می‌کرد، نابود کنم. من تنها با دو موشک ضد تانک به محل کمین رفتم. پس از رسیدن به محل کمین صبر کردم، اما خبری نشد و من چند دقیقه‌ای به خواب رفتم. در خواب حضرت زهرا (س) را دیدم که بشارت یک پیروزی بزرگ را در این عملیات به من داد. او در ادامه گفت: هنگامی که بیدار شدم، تانک اسرائیلی را در برابر خودم دیدم. دستور حمله به آن تانک از سوی فرماندهی مقاومت صادر شد و من با هدف گیری دقیق به سوی تانک شلیک کردم. اما پس از شلیک موشک دیدم که موشک منحرف شد و به خانه مجاور تانک اصابت کرد. فرمانده تانک هم پس از شلیک موشک هوشیار شد و کمی تانک را عقب برد. من از اصابت نکردن موشک به تانک تعجب کردم و منتظر شدم که دوباره تانک در برد موشک‌های من قرار بگیرد. همین که تانک را دیدم، موشک دوم را به سوی آن شلیک کردم، اما بازهم موشک دوم منحرف شد و به خانه مجاور تانک اصابت کرد. شهید فوزی ایوب ناراحت از عدم اصابت موشک‌ها به مقر حزب‌الله برگشت، اما فرمانده شهید با او برخوردی داشت که او را به تعجب واداشت، او این برخورد را این‌گونه شرح داد: هنگامی که به اتاق عملیات حزب‌الله رسیدم، فرمانده به سرعت به سوی من آمد و من را در بغل گرفت، من به فرمانده گفتم که چرا این‌طوری از من استقبال می‌کنی، من عملیات را با شکست مواجه کردم، او جواب داد که منزلی که موشک تو به آن اصابت کرد، محل تجمع 11 سرباز اسرائیلی بود و همه آن سربازها با موشک تو کشته شدند. رسانه‌های حزب الله پس از عملیات من نوشته بودند که سربازان حزب الله مانند اشباح هستند و منزلی را هدف قرار دادند که پناهگاه سری سربازان اسرائیلی بود. فرمانده حزب الله، الگوی جوانان زندگی شخصی این شهید پر از محبت و کرم بود و او برای بسیاری از جوانان الگو بود. این شهید در زندگی اش اموال خود را می‌فروخت تا احتیاجات مردم فقیر را برآورده کند و همیشه به یاد فقرا بود. این فرمانده حزب الله که سرویس‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل از او هراس داشتند، بخشی از ساعات شب را به خواندن نماز شب می‌گذراند. اگر رزمندگان حزب‌الله شهید را حتی در حین معرکه گم می‌کردند، او را در زیر سایه درخت یا یک ساختمان مخروبه پیدا می‌کردند که خاشعانه در حال خواندن نماز شب است. شهادت آخرین آرزوی یک فرمانده این شهید همیشه می‌گفت که من دوست دارم زندگی ام به مانند زندگی امام کاظم (ع) خاتمه پیدا کند و من از این امام فروبردن خشم را آموختم. او می‌گفت که من دوست دارم که مجاهد و اسیر باشم و در اسارت به عبادت خداوند بپردازم و در نهایت به شهادت برسم. مسیر زندگی شهید فوزی ایوب چهار کلمه «مجاهد، اسیر، مجروح و شهید» بود. شهید فوزی ایوب پس از ظهور جریان تکفیری در سوریه به این کشور رفت و با فرماندهی نیروهای مقاومت به مقابله با گروه‌های تکفیری پرداخت تا اینکه بالاخره این شهید در 25 می‌سال 2014 همزمان با چهاردهمین سالگرد آزادی جنوب لبنان در راه مبارزه با گروه‌های تکفیری در سوریه به شهادت رسید.