بدعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:




تعریف
=تعریف=
[ویرایش]
 


← لغوی
← لغوی
خط ۳۳: خط ۳۱:
محسن‌ امین‌ گفته‌ است‌: بدعت‌ یعنی‌ در دین‌ وارد کردن‌ِ آنچه‌ به‌ دین‌ مربوط نیست‌ و تحریم‌ بدعت‌ نیاز به‌ دلیل‌ خاصی‌ ندارد، زیرا عقل‌ خود حکم‌ می‌کند که‌ جایز نیست‌ چیزی‌ را بر احکام‌ دین‌ افزودن‌ یا چیزی‌ از آن‌ کاستن‌، چه‌، چنین‌ کاری‌ فقط به‌ خدا و پیامبر (ص‌) اختصاص‌ دارد. [۱۱]
محسن‌ امین‌ گفته‌ است‌: بدعت‌ یعنی‌ در دین‌ وارد کردن‌ِ آنچه‌ به‌ دین‌ مربوط نیست‌ و تحریم‌ بدعت‌ نیاز به‌ دلیل‌ خاصی‌ ندارد، زیرا عقل‌ خود حکم‌ می‌کند که‌ جایز نیست‌ چیزی‌ را بر احکام‌ دین‌ افزودن‌ یا چیزی‌ از آن‌ کاستن‌، چه‌، چنین‌ کاری‌ فقط به‌ خدا و پیامبر (ص‌) اختصاص‌ دارد. [۱۱]


اقسام
=اقسام=
[ویرایش]
در کلمات فقهای شیعه و اهل سنت آمده است که بدعت بر دو قسم است؛ بدعت حسنه و بدعت سیئه.


در کلمات فقهای شیعه و اهل سنت آمده است که بدعت بر دو قسم است؛ بدعت حسنه و بدعت سیئه.
الف) اگر بدعت را به معنای لغوی بگیرییم، یعنی کار نو و کار بی‌سابقه و به شریعت هم نسبت ندهیم ←←← این دو گونه است بدون این که به شرع نسبت دهیم؛ گاهی به ضرر انسان است به آن «بدعت سیئه» می‌گوییم مانند بمب های اتمی، وسایل جنگی کشتار جمعی و گاهی به نفع انسان است که آن را «بدعت حسنه» می‌نامیم مانند دستگاه‌های تهویه که در زمان ما درست کرده‌اند که بشر را تا حدی از گرما حفظ می‌کنند.
الف) اگر بدعت را به معنای لغوی بگیرییم، یعنی کار نو و کار بی‌سابقه و به شریعت هم نسبت ندهیم ←←← این دو گونه است بدون این که به شرع نسبت دهیم؛ گاهی به ضرر انسان است به آن «بدعت سیئه» می‌گوییم مانند بمب های اتمی، وسایل جنگی کشتار جمعی و گاهی به نفع انسان است که آن را «بدعت حسنه» می‌نامیم مانند دستگاه‌های تهویه که در زمان ما درست کرده‌اند که بشر را تا حدی از گرما حفظ می‌کنند.
ب) اگر بدعت را از نظر شریعت در نظر بگیریم ←بدعت فقط یک قسم است یعنی بدعت حسنه نداریم، بلکه تمام بدعت‌ها سیئه و گناهان کبیره‌ای هستند که در حد شرک‌اند. مثلاً صلاة تراویح از نظر برخی از خلفاء گفته اند بدعت حسنه است. در حالی که اگر صلاة تراویح را امر شریعت بدانیم که ریشه در دین و سنت دارد، دیگر بدعت نیست بلکه« سنت »است اما اگر صلاة تراویح ، ریشه در شریعت نداشته باشد،بدعت حسنه نیست بلکه بدعث سیئه است.
ب) اگر بدعت را از نظر شریعت در نظر بگیریم ←بدعت فقط یک قسم است یعنی بدعت حسنه نداریم، بلکه تمام بدعت‌ها سیئه و گناهان کبیره‌ای هستند که در حد شرک‌اند. مثلاً صلاة تراویح از نظر برخی از خلفاء گفته اند بدعت حسنه است. در حالی که اگر صلاة تراویح را امر شریعت بدانیم که ریشه در دین و سنت دارد، دیگر بدعت نیست بلکه« سنت »است اما اگر صلاة تراویح ، ریشه در شریعت نداشته باشد،بدعت حسنه نیست بلکه بدعث سیئه است.




دیدگاه قرآن‌
=دیدگاه قرآن‌=
[ویرایش]
 
اصطلاح‌ بدعت‌ از جمله‌ مفاهیمی‌ است‌ که‌ مبنایی‌ قرآنی‌ دارد.
اصطلاح‌ بدعت‌ از جمله‌ مفاهیمی‌ است‌ که‌ مبنایی‌ قرآنی‌ دارد.
در اینجا به‌ چند نمونه‌ از آیات‌ مرتبط با آن‌ اشاره‌ می‌شود: خداوند آیینی‌ به‌ نام‌ رهبانیت‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ رسم‌ دینی‌ برای‌ مسیحیان‌ مقرر نکرد و خود راهبان این‌ رسم‌ را باب‌ کردند و بدعت‌ گذاشتند: «... وَ رَهْبانیَّةً ابْتَدَعوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِم‌ْ...». [۱۲]
در اینجا به‌ چند نمونه‌ از آیات‌ مرتبط با آن‌ اشاره‌ می‌شود: خداوند آیینی‌ به‌ نام‌ رهبانیت‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ رسم‌ دینی‌ برای‌ مسیحیان‌ مقرر نکرد و خود راهبان این‌ رسم‌ را باب‌ کردند و بدعت‌ گذاشتند: «... وَ رَهْبانیَّةً ابْتَدَعوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِم‌ْ...». [۱۲]
خط ۵۶: خط ۵۲:
مجموع‌ این‌ آیات‌ نشان‌ می‌دهد که‌ دین‌ خداوند قواعد و احکام‌ مشخص‌ و معینی‌ دارد و هیچ‌ کس‌ حق‌ ندارد که‌ آن‌ را تغییر دهد و کم‌ و زیاد کند، یا چیزی‌ را از نزد خویش‌ حلال‌، یا حرام‌ اعلام‌ نماید و اگر کسی‌ به‌ چنین‌ کاری‌ مبادرت‌ ورزد، گناهی‌ بزرگ‌ و نابخشودنی‌ مرتکب‌ شده‌ است‌. [۲۴]
مجموع‌ این‌ آیات‌ نشان‌ می‌دهد که‌ دین‌ خداوند قواعد و احکام‌ مشخص‌ و معینی‌ دارد و هیچ‌ کس‌ حق‌ ندارد که‌ آن‌ را تغییر دهد و کم‌ و زیاد کند، یا چیزی‌ را از نزد خویش‌ حلال‌، یا حرام‌ اعلام‌ نماید و اگر کسی‌ به‌ چنین‌ کاری‌ مبادرت‌ ورزد، گناهی‌ بزرگ‌ و نابخشودنی‌ مرتکب‌ شده‌ است‌. [۲۴]


از دیدگاه حدیث‌
=از دیدگاه حدیث‌=
[ویرایش]
 
روایات‌ بسیاری‌ در مجموعه‌های‌ حدیثی‌ اهل‌ سنت‌ و شیعه‌ وجود دارد مبنی‌ بر اینکه‌ بدعت‌ گناهی‌ بزرگ‌ و حرامی‌ آشکار است‌ و مسلمانان‌ جداً باید از این‌ کار پرهیز کنند.
روایات‌ بسیاری‌ در مجموعه‌های‌ حدیثی‌ اهل‌ سنت‌ و شیعه‌ وجود دارد مبنی‌ بر اینکه‌ بدعت‌ گناهی‌ بزرگ‌ و حرامی‌ آشکار است‌ و مسلمانان‌ جداً باید از این‌ کار پرهیز کنند.
فشرده آنچه‌ در روایات‌ درباره بدعت‌ آمده‌، چنین‌ است‌: از امور تازه‌ درست‌ کردن‌ در دین‌ باید پرهیز کرد، زیرا هر بدعتی‌ گمراهی‌ است‌ [۲۵][۲۶][۲۷] [۲۸] هیچ‌ قومی‌ بدعتی‌ را درست‌ نکردند، مگر آنکه‌ سنتی‌ از میان‌ رفت‌. [۲۹] [۳۰]
فشرده آنچه‌ در روایات‌ درباره بدعت‌ آمده‌، چنین‌ است‌: از امور تازه‌ درست‌ کردن‌ در دین‌ باید پرهیز کرد، زیرا هر بدعتی‌ گمراهی‌ است‌ [۲۵][۲۶][۲۷] [۲۸] هیچ‌ قومی‌ بدعتی‌ را درست‌ نکردند، مگر آنکه‌ سنتی‌ از میان‌ رفت‌. [۲۹] [۳۰]
خط ۷۰: خط ۶۴:
۲)« هیچ بدعتی نهاده نشده مگر آنکه در کنار آن سنّتی ترک شده است.»[۴۷]
۲)« هیچ بدعتی نهاده نشده مگر آنکه در کنار آن سنّتی ترک شده است.»[۴۷]


 
=تعاریف مختلف بنا بر مبانی=
تعاریف مختلف بنا بر مبانی
[ویرایش]
 
صاحب‌نظران‌ تعریف‌های‌ مختلفی‌ از بدعت‌ ارائه‌ کرده‌اند که‌ با یک‌ نظر کلی‌ می‌توان‌ این‌ تعریف‌ها را از هم‌ جدا کرد:
صاحب‌نظران‌ تعریف‌های‌ مختلفی‌ از بدعت‌ ارائه‌ کرده‌اند که‌ با یک‌ نظر کلی‌ می‌توان‌ این‌ تعریف‌ها را از هم‌ جدا کرد:


خط ۱۲۷: خط ۱۱۸:
بدین‌سان‌، گذشته‌ از اینکه‌ تناقضات‌ موجود در این‌ روایت‌ صحت‌ آن‌ را خدشه‌دار می‌سازد، نمی‌توان‌ مفهوم‌ «سلف‌» را که‌ برساخته‌ از آن‌ روایت‌ است‌، به‌ صورت‌ یک‌ عنوان‌ مشخص‌ به‌ حساب‌ آورد که‌ فرقه معینی‌ از مسلمانان‌ را با اندیشه‌ای‌ معین‌ شامل‌ شود. [۷۳]
بدین‌سان‌، گذشته‌ از اینکه‌ تناقضات‌ موجود در این‌ روایت‌ صحت‌ آن‌ را خدشه‌دار می‌سازد، نمی‌توان‌ مفهوم‌ «سلف‌» را که‌ برساخته‌ از آن‌ روایت‌ است‌، به‌ صورت‌ یک‌ عنوان‌ مشخص‌ به‌ حساب‌ آورد که‌ فرقه معینی‌ از مسلمانان‌ را با اندیشه‌ای‌ معین‌ شامل‌ شود. [۷۳]


بدعت‌ حقیقی‌ و نسبی‌
=بدعت‌ حقیقی‌ و نسبی‌=
[ویرایش]
 
شاطبی‌ در الاعتصام‌ (که‌ یکسره‌ به‌ بحث‌ درباره بدعت‌ اختصاص‌ دارد) بدعت‌ را به‌ حقیقی‌ و نسبی‌ تقسیم‌ کرده‌ است‌.
شاطبی‌ در الاعتصام‌ (که‌ یکسره‌ به‌ بحث‌ درباره بدعت‌ اختصاص‌ دارد) بدعت‌ را به‌ حقیقی‌ و نسبی‌ تقسیم‌ کرده‌ است‌.
بدعت‌ حقیقی‌ آن‌ است‌ که‌ هیچ‌ دلیل‌ شرعی‌ اعم‌ از کتاب‌، سنت‌، اجماع‌ و استدلال‌ به‌ طور اجمالی‌ یا تفصیلی‌ بر آن‌ دلالت‌ نکند و به‌ همین‌ سبب‌ بدعت‌ نامیده‌ شده‌ که‌ امری‌ تازه‌ و بدون‌ پیشینه‌ است‌ (هر چند شخص‌ بدعت‌گذار خود ادعا می‌کند که‌ آن‌ چیز را از دلایل‌ شرعی‌ برگرفته‌، و از چارچوب‌ شریعت‌ خارج‌ نشده‌ است‌).
بدعت‌ حقیقی‌ آن‌ است‌ که‌ هیچ‌ دلیل‌ شرعی‌ اعم‌ از کتاب‌، سنت‌، اجماع‌ و استدلال‌ به‌ طور اجمالی‌ یا تفصیلی‌ بر آن‌ دلالت‌ نکند و به‌ همین‌ سبب‌ بدعت‌ نامیده‌ شده‌ که‌ امری‌ تازه‌ و بدون‌ پیشینه‌ است‌ (هر چند شخص‌ بدعت‌گذار خود ادعا می‌کند که‌ آن‌ چیز را از دلایل‌ شرعی‌ برگرفته‌، و از چارچوب‌ شریعت‌ خارج‌ نشده‌ است‌).
خط ۱۳۵: خط ۱۲۴:
از این‌روست‌ که‌ می‌توان‌ آن‌ را بدعت‌ نسبی‌ نامید؛ مثل‌ نماز نافله‌ که‌ فی‌ نفسه‌ مشروع‌ است‌، اما اگر کسی‌ آن‌ را واجب‌ تلقی‌ کند، بدعت‌ می‌شود؛ گرچه‌ بدعت‌ نسبی‌ هم‌ به‌ نوبه خود دو گونه‌ است‌: یک‌ نوعش‌ بدعتی‌ است‌ که‌ سخت‌ نزدیک‌ به‌ بدعت‌ حقیقی‌ است‌ و نوع‌ دیگرش‌ بدعتی‌ است‌ که‌ از بدعت‌ حقیقی‌ چندان‌ دور است‌ که‌ سخت‌ شبیه‌ به‌ یک‌ سنت‌ ناب‌ است‌. [۷۴]
از این‌روست‌ که‌ می‌توان‌ آن‌ را بدعت‌ نسبی‌ نامید؛ مثل‌ نماز نافله‌ که‌ فی‌ نفسه‌ مشروع‌ است‌، اما اگر کسی‌ آن‌ را واجب‌ تلقی‌ کند، بدعت‌ می‌شود؛ گرچه‌ بدعت‌ نسبی‌ هم‌ به‌ نوبه خود دو گونه‌ است‌: یک‌ نوعش‌ بدعتی‌ است‌ که‌ سخت‌ نزدیک‌ به‌ بدعت‌ حقیقی‌ است‌ و نوع‌ دیگرش‌ بدعتی‌ است‌ که‌ از بدعت‌ حقیقی‌ چندان‌ دور است‌ که‌ سخت‌ شبیه‌ به‌ یک‌ سنت‌ ناب‌ است‌. [۷۴]


مصادیق
=مصادیق=
[ویرایش]
 
این‌ بخش‌ در پاسخ‌ به‌ این‌ پرسش‌ است‌ که‌ چه‌ عملی‌ بدعت‌ است‌؟ و چه‌ کسی‌ بدعت‌گذار؟ تاریخ‌ مسلمانان‌ به‌ روشنی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ از قرن‌ اول‌ هجری‌ به‌ بعد فرقه‌ها و مذاهب‌ مختلفی‌ پیدا شدند و هر فرقه‌ باورها و گرایش‌های‌ مخصوص‌ به‌ خود را داشت‌ و هر یک‌ - به‌ استثنای‌ فرقه‌هایی‌ معدود - خود را یکسره‌ بر حق‌ و بر آیین‌ و سنت‌ پیامبر (ص‌) می‌دانست‌ و دیگر فرقه‌ها را به‌ بددینی‌ و بدعت‌ متهم‌ می‌کرد.
این‌ بخش‌ در پاسخ‌ به‌ این‌ پرسش‌ است‌ که‌ چه‌ عملی‌ بدعت‌ است‌؟ و چه‌ کسی‌ بدعت‌گذار؟ تاریخ‌ مسلمانان‌ به‌ روشنی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ از قرن‌ اول‌ هجری‌ به‌ بعد فرقه‌ها و مذاهب‌ مختلفی‌ پیدا شدند و هر فرقه‌ باورها و گرایش‌های‌ مخصوص‌ به‌ خود را داشت‌ و هر یک‌ - به‌ استثنای‌ فرقه‌هایی‌ معدود - خود را یکسره‌ بر حق‌ و بر آیین‌ و سنت‌ پیامبر (ص‌) می‌دانست‌ و دیگر فرقه‌ها را به‌ بددینی‌ و بدعت‌ متهم‌ می‌کرد.
ابن‌ رشد می‌گوید: هر فرقه‌ای‌ بر این‌ گمان‌ است‌ که‌ بر شریعت‌ و دین‌ اصیل‌ است‌ و فرقه مخالف‌ او یا بدعت‌گذار است‌، یا کافر . [۷۵]
ابن‌ رشد می‌گوید: هر فرقه‌ای‌ بر این‌ گمان‌ است‌ که‌ بر شریعت‌ و دین‌ اصیل‌ است‌ و فرقه مخالف‌ او یا بدعت‌گذار است‌، یا کافر . [۷۵]
خط ۱۶۴: خط ۱۵۱:
۴)بنیان نهادن قیاس، استحسان و مصالح مرسله (استصلاح) به عنوان ادلّه استنباط احکام شرعی.
۴)بنیان نهادن قیاس، استحسان و مصالح مرسله (استصلاح) به عنوان ادلّه استنباط احکام شرعی.


پیشینه
=پیشینه=
[ویرایش]
 


← ریشه‌ها در دوره پیش‌ از اسلام‌
← ریشه‌ها در دوره پیش‌ از اسلام‌
خط ۲۱۰: خط ۱۹۵:
میزان‌ این‌ نگرانی‌ در عصر تابعین‌ و اتباع‌ ایشان‌ به‌ خوبی‌ در روایات‌ پرشماری‌ بازتاب‌ یافته‌ است‌ که‌ در آن‌ بزرگان‌ تابعین‌ مردم‌ را به‌رسوا کردن‌ اهل‌ بدعت‌ و منزوی‌ کردن‌ و طرد آنان‌ از جامعه‌ فرا خوانده‌اند. [۱۸۶][۱۸۷][۱۸۸][۱۸۹][۱۹۰]
میزان‌ این‌ نگرانی‌ در عصر تابعین‌ و اتباع‌ ایشان‌ به‌ خوبی‌ در روایات‌ پرشماری‌ بازتاب‌ یافته‌ است‌ که‌ در آن‌ بزرگان‌ تابعین‌ مردم‌ را به‌رسوا کردن‌ اهل‌ بدعت‌ و منزوی‌ کردن‌ و طرد آنان‌ از جامعه‌ فرا خوانده‌اند. [۱۸۶][۱۸۷][۱۸۸][۱۸۹][۱۹۰]


در حیات‌ فرهنگی‌ جهان‌ اسلام‌
=در حیات‌ فرهنگی‌ جهان‌ اسلام‌=
[ویرایش]
 
براساس‌ تعریف‌ شایع‌، بدعت‌ به‌ سادگی‌ عبارت‌ از «وارد کردن‌ آنچه‌ از دین‌ نیست‌، در حیطه دین‌» (ادخال‌ ما لیس‌ من‌الدین‌ فی‌ الدین‌) است‌؛ اما به‌رغم‌ این‌ وضوح‌ آغازین‌، از نظر تاریخی‌، تشخیص‌ جدایی‌های‌ سنت‌ و بدعت‌ همواره‌ از ظریف‌ترین‌ مسائل‌ در جهان‌ اسلام‌ بوده‌، و اختلاف‌های‌ بسیاری‌ را برانگیخته‌ است‌.
براساس‌ تعریف‌ شایع‌، بدعت‌ به‌ سادگی‌ عبارت‌ از «وارد کردن‌ آنچه‌ از دین‌ نیست‌، در حیطه دین‌» (ادخال‌ ما لیس‌ من‌الدین‌ فی‌ الدین‌) است‌؛ اما به‌رغم‌ این‌ وضوح‌ آغازین‌، از نظر تاریخی‌، تشخیص‌ جدایی‌های‌ سنت‌ و بدعت‌ همواره‌ از ظریف‌ترین‌ مسائل‌ در جهان‌ اسلام‌ بوده‌، و اختلاف‌های‌ بسیاری‌ را برانگیخته‌ است‌.
از آن‌جا که‌ عمل‌ به‌ «سنت‌» همواره‌ در قالب‌ مصادیق‌ِ زمانی‌ و مکانی‌ امکان‌پذیر است‌، در عمل‌ سنت‌ از مقتضیات‌ تاریخی‌ و بومی‌ قابل‌ تفکیک‌ نیست‌ و بدین‌ترتیب‌، تشخیص‌ اینکه‌ رسم‌ِ تحقق‌ یافته‌ در هر ظرف‌ زمانی‌ و مکانی‌، تا چه‌ حد با سنت‌ منطبق‌ است‌ و تا چه‌ حد بدعت‌ در آن‌ راه‌ یافته‌، به‌ امری‌ نظری‌ مبدل‌ می‌شود.
از آن‌جا که‌ عمل‌ به‌ «سنت‌» همواره‌ در قالب‌ مصادیق‌ِ زمانی‌ و مکانی‌ امکان‌پذیر است‌، در عمل‌ سنت‌ از مقتضیات‌ تاریخی‌ و بومی‌ قابل‌ تفکیک‌ نیست‌ و بدین‌ترتیب‌، تشخیص‌ اینکه‌ رسم‌ِ تحقق‌ یافته‌ در هر ظرف‌ زمانی‌ و مکانی‌، تا چه‌ حد با سنت‌ منطبق‌ است‌ و تا چه‌ حد بدعت‌ در آن‌ راه‌ یافته‌، به‌ امری‌ نظری‌ مبدل‌ می‌شود.


نگاهی‌ به‌ انگیزه‌ها و خاستگاهها
=نگاهی‌ به‌ انگیزه‌ها و خاستگاه ها=
[ویرایش]
 
در جست‌ و جو از انگیزه‌ها و خاستگاه‌های‌ بدعت‌، نخست‌ باید این‌ پرسش‌ را ملحوظ داشت‌ که‌ وارد کردن‌ آنچه‌ از دین‌ نیست‌ در دین‌، چرا و به‌ چه‌ مقصودی‌ می‌تواند انجام‌ گیرد؟ دین‌ به‌ عنوان‌ یک‌ نظام‌ نهادینه‌ از باورها، اعمال‌ و حالات‌، یا یک‌ دستگاه‌ فردی‌ از باورها، اعمال‌ و حالات‌، همواره‌ در معرض‌ بروز دگرگونیهاست‌.
در جست‌ و جو از انگیزه‌ها و خاستگاه‌های‌ بدعت‌، نخست‌ باید این‌ پرسش‌ را ملحوظ داشت‌ که‌ وارد کردن‌ آنچه‌ از دین‌ نیست‌ در دین‌، چرا و به‌ چه‌ مقصودی‌ می‌تواند انجام‌ گیرد؟ دین‌ به‌ عنوان‌ یک‌ نظام‌ نهادینه‌ از باورها، اعمال‌ و حالات‌، یا یک‌ دستگاه‌ فردی‌ از باورها، اعمال‌ و حالات‌، همواره‌ در معرض‌ بروز دگرگونیهاست‌.
دین‌ - چه‌ به‌ عنوان‌ نهادی‌ اجتماعی‌ و چه‌ به‌ عنوان‌ بُعدی‌ از زندگی‌ فردی‌ انسان‌ - در پیوندی‌ ناگسستی‌ با حیات‌ انسانی‌ است‌.
دین‌ - چه‌ به‌ عنوان‌ نهادی‌ اجتماعی‌ و چه‌ به‌ عنوان‌ بُعدی‌ از زندگی‌ فردی‌ انسان‌ - در پیوندی‌ ناگسستی‌ با حیات‌ انسانی‌ است‌.
خط ۲۴۲: خط ۲۲۳:
در حالی‌ که‌ گونه سوم‌ که‌ بیشتر از سوی‌ صوفیه‌ دنبال‌ شده‌، همواره‌ در طول‌ تاریخ‌ با اتهام‌ بدعت‌ از سوی‌ مخالفان‌ مواجه‌ بوده‌ است‌.
در حالی‌ که‌ گونه سوم‌ که‌ بیشتر از سوی‌ صوفیه‌ دنبال‌ شده‌، همواره‌ در طول‌ تاریخ‌ با اتهام‌ بدعت‌ از سوی‌ مخالفان‌ مواجه‌ بوده‌ است‌.


نسبت و رابطه با گستره دایره سنت‌
=نسبت و رابطه با گستره دایره سنت‌=
[ویرایش]
 
به‌ طور کلی‌، آن‌ هنگام‌ که‌ سخن‌ از رسوم‌ دینی‌ و ایجاد آن‌ها در میان‌ است‌، یک‌ پرسش‌ اساسی‌ درباره ایجاد کننده‌ مطرح‌ است‌: ایجاد توسط چه‌ کسی‌ صورت‌ گرفته‌ است‌؟ ایجاد یک‌ رسم‌ دینی‌ در نظر ابتدایی‌، در صلاحیت‌ شخص‌ پیامبر (ص‌) است‌ که‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ تحقق‌ بخشنده‌ به‌ تشریع‌ و اراده خداوند است‌ و بدین‌ترتیب‌، بدعت‌ به‌ شکلی‌ واضح‌، عبارت‌ از ایجاد هرگونه‌ رسم‌ دینی‌ است‌ که‌ در تقابل‌ با سنت‌ قرار گرفته‌ باشد.
به‌ طور کلی‌، آن‌ هنگام‌ که‌ سخن‌ از رسوم‌ دینی‌ و ایجاد آن‌ها در میان‌ است‌، یک‌ پرسش‌ اساسی‌ درباره ایجاد کننده‌ مطرح‌ است‌: ایجاد توسط چه‌ کسی‌ صورت‌ گرفته‌ است‌؟ ایجاد یک‌ رسم‌ دینی‌ در نظر ابتدایی‌، در صلاحیت‌ شخص‌ پیامبر (ص‌) است‌ که‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ تحقق‌ بخشنده‌ به‌ تشریع‌ و اراده خداوند است‌ و بدین‌ترتیب‌، بدعت‌ به‌ شکلی‌ واضح‌، عبارت‌ از ایجاد هرگونه‌ رسم‌ دینی‌ است‌ که‌ در تقابل‌ با سنت‌ قرار گرفته‌ باشد.
چنانکه‌ اشاره‌ شد، در عصر صحابه‌ اندیشه‌ای‌ مبتنی‌ بر مشروعیت‌ سنت‌های‌ نهاده‌ شده‌ از سوی‌ خلفا و برخی‌ بزرگان‌ صحابه‌ نزد گروهی‌ از مسلمانان‌ وجود داشت‌، اما در دوره تابعان‌، از آن‌جا که‌ آراء و افعال‌ صحابه‌ خود به‌ سان‌ منبعی‌ برای‌ دریافت‌ سنت‌ و رسیدن‌ به‌ فتوا موردتوجه‌ عالمان‌ قرار گرفت‌، مسأله بدعت‌ شکلی‌ پیچیده‌تر یافت‌.
چنانکه‌ اشاره‌ شد، در عصر صحابه‌ اندیشه‌ای‌ مبتنی‌ بر مشروعیت‌ سنت‌های‌ نهاده‌ شده‌ از سوی‌ خلفا و برخی‌ بزرگان‌ صحابه‌ نزد گروهی‌ از مسلمانان‌ وجود داشت‌، اما در دوره تابعان‌، از آن‌جا که‌ آراء و افعال‌ صحابه‌ خود به‌ سان‌ منبعی‌ برای‌ دریافت‌ سنت‌ و رسیدن‌ به‌ فتوا موردتوجه‌ عالمان‌ قرار گرفت‌، مسأله بدعت‌ شکلی‌ پیچیده‌تر یافت‌.
خط ۲۵۷: خط ۲۳۶:
در واقع‌ با شکل‌گیری‌ دانش‌ اصول‌ و نظری‌ شدن‌ استدلالات‌ فقهی‌، آنچه‌ در برخورد با اخبار حاکی‌ از سنت‌ اهمیت‌ داشت‌، گزینش‌ خبر صحیح‌تر در بوته « تعادل‌ و تراجیح‌ » بود و اخبار غیرقابل‌ قبول‌، به‌ جای‌ آنکه‌ متضمن‌ بدعت‌ دانسته‌ شوند، با نام‌گذاری‌های‌ فنی‌، «طرح‌» شده‌ و کنار گذاشته‌ می‌شدند.
در واقع‌ با شکل‌گیری‌ دانش‌ اصول‌ و نظری‌ شدن‌ استدلالات‌ فقهی‌، آنچه‌ در برخورد با اخبار حاکی‌ از سنت‌ اهمیت‌ داشت‌، گزینش‌ خبر صحیح‌تر در بوته « تعادل‌ و تراجیح‌ » بود و اخبار غیرقابل‌ قبول‌، به‌ جای‌ آنکه‌ متضمن‌ بدعت‌ دانسته‌ شوند، با نام‌گذاری‌های‌ فنی‌، «طرح‌» شده‌ و کنار گذاشته‌ می‌شدند.


در حوزه عقاید
=در حوزه عقاید=
[ویرایش]
 
همزمان‌ با پایگیری‌ نخستین‌ مباحث‌ نظری‌ در حوزه عقاید در جهان‌ اسلام‌ ، زمینه‌ برای‌ دامنه‌ای‌ جدید از کاربرد اصطلاح‌ بدعت‌ نیز فراهم‌ شده‌ است‌.
همزمان‌ با پایگیری‌ نخستین‌ مباحث‌ نظری‌ در حوزه عقاید در جهان‌ اسلام‌ ، زمینه‌ برای‌ دامنه‌ای‌ جدید از کاربرد اصطلاح‌ بدعت‌ نیز فراهم‌ شده‌ است‌.
در اواخر سده نخست‌ هجری‌، برخی‌ از عقاید که‌ از سوی‌ عالمان‌ بانفوذتر به‌ عنوان‌ انحراف‌ و بددینی‌ شناخته‌ می‌شدند، با توجه‌ به‌ جنبه‌های‌ فعلی‌ آن‌ عقیده‌ - و نه‌ به‌ اعتبار نفس‌ عقیده‌ - بدعت‌ خوانده‌ شده‌اند.
در اواخر سده نخست‌ هجری‌، برخی‌ از عقاید که‌ از سوی‌ عالمان‌ بانفوذتر به‌ عنوان‌ انحراف‌ و بددینی‌ شناخته‌ می‌شدند، با توجه‌ به‌ جنبه‌های‌ فعلی‌ آن‌ عقیده‌ - و نه‌ به‌ اعتبار نفس‌ عقیده‌ - بدعت‌ خوانده‌ شده‌اند.
خط ۲۷۴: خط ۲۵۱:
در اختلافات‌ داخلی‌ اهل‌ سنت‌ نیز باید توجه‌ داشت‌ که‌ برخی‌ دیدگاه‌های‌ افراطی‌ حنبلیان‌ ، چون‌ سخنان‌ غلوآمیز در باب‌ تشبیه‌ ، یا تکفیر مخالفان‌، از سوی‌ کسانی‌ چون‌ ابن‌ تیمیه‌ نکوهش‌ گردیده‌، و به‌ عنوان‌ بدعت‌ شناخته‌ شده‌ است‌. [۲۳۹]
در اختلافات‌ داخلی‌ اهل‌ سنت‌ نیز باید توجه‌ داشت‌ که‌ برخی‌ دیدگاه‌های‌ افراطی‌ حنبلیان‌ ، چون‌ سخنان‌ غلوآمیز در باب‌ تشبیه‌ ، یا تکفیر مخالفان‌، از سوی‌ کسانی‌ چون‌ ابن‌ تیمیه‌ نکوهش‌ گردیده‌، و به‌ عنوان‌ بدعت‌ شناخته‌ شده‌ است‌. [۲۳۹]


در حوزه اعمال‌ و آداب‌ دینی‌
=در حوزه اعمال‌ و آداب‌ دینی‌=
[ویرایش]
 
پیش‌تر اشاره‌ شد که‌ از سده ۳ق‌، به‌ تدریج‌ مسأله‌ بدعت‌ در حیطه اعمال‌ دینی‌ حساسیت‌ پیشین‌ خود را از دست‌ داد و جای‌ خود را به‌ گفت‌ و گوهای‌ تخصصی‌ فقهی‌ داد.
پیش‌تر اشاره‌ شد که‌ از سده ۳ق‌، به‌ تدریج‌ مسأله‌ بدعت‌ در حیطه اعمال‌ دینی‌ حساسیت‌ پیشین‌ خود را از دست‌ داد و جای‌ خود را به‌ گفت‌ و گوهای‌ تخصصی‌ فقهی‌ داد.
در آثار فقهی‌ سده‌های‌ بعد، اعم‌ از اهل‌ سنت‌ و شیعه‌، تنها در مواردی‌ محدود سخن‌ از بدعت‌ بودن‌ عملی‌ در میان‌ است‌ و بیشترین‌ شمار همین‌ مصادیق‌ را، مواردی‌ چون‌ نماز چاشت‌ ، برخی‌ از اعمال‌ خاص‌ نماز جمعه‌ و عیدین‌، اثبات‌ دعوی‌ به‌ شاهد و یمین‌ و مهم‌تر از همه‌ «طلاق‌ بدعت‌» تشکیل‌ داده‌ که‌ عنوان‌ بدعت‌ بودن‌ از عصر صحابه‌ و تابعین‌ بر آن‌ها نهاده‌ شده‌ است‌.
در آثار فقهی‌ سده‌های‌ بعد، اعم‌ از اهل‌ سنت‌ و شیعه‌، تنها در مواردی‌ محدود سخن‌ از بدعت‌ بودن‌ عملی‌ در میان‌ است‌ و بیشترین‌ شمار همین‌ مصادیق‌ را، مواردی‌ چون‌ نماز چاشت‌ ، برخی‌ از اعمال‌ خاص‌ نماز جمعه‌ و عیدین‌، اثبات‌ دعوی‌ به‌ شاهد و یمین‌ و مهم‌تر از همه‌ «طلاق‌ بدعت‌» تشکیل‌ داده‌ که‌ عنوان‌ بدعت‌ بودن‌ از عصر صحابه‌ و تابعین‌ بر آن‌ها نهاده‌ شده‌ است‌.
خط ۲۹۳: خط ۲۶۸:
در طی‌ سده‌های‌ متمادی‌، به‌ طور مشخص‌ در آثار سلف‌گرایان‌ می‌توان‌ نمونه‌هایی‌ از بازگویی‌ بدعت‌ بودن‌ و کوشش‌ برای‌ تغییر این‌ رسوم‌ را مشاهده‌ کرد؛ در این‌ میان‌، افزون‌ بر مضامین‌ پرشمار در آثار کسانی‌ چون‌ ابن‌ تیمیه‌ و شاگردش‌ ابن‌ قیم‌ جوزیه‌ ، می‌توان‌ به‌ نوشته‌های‌ مستقلی‌ چون‌ کتاب‌ الحوادث‌ و البدع‌، اثر ابوبکر محمد بن‌ ولید طُرطوشی‌ ، [۲۷۵][۲۷۶] الباعث‌ علی‌ انکار البدع‌ و الحوادث‌، اثر ابوشامه مقدسی‌ و درر المباحث‌ فی‌ احکام‌ البدع‌ و الحوادث‌ اثر قاضی‌ زین‌الدین‌ حسین‌ بن‌ حسن‌ دِمیاطی‌ اشاره‌ کرد.[۲۷۷][۲۷۸] [۲۷۹]
در طی‌ سده‌های‌ متمادی‌، به‌ طور مشخص‌ در آثار سلف‌گرایان‌ می‌توان‌ نمونه‌هایی‌ از بازگویی‌ بدعت‌ بودن‌ و کوشش‌ برای‌ تغییر این‌ رسوم‌ را مشاهده‌ کرد؛ در این‌ میان‌، افزون‌ بر مضامین‌ پرشمار در آثار کسانی‌ چون‌ ابن‌ تیمیه‌ و شاگردش‌ ابن‌ قیم‌ جوزیه‌ ، می‌توان‌ به‌ نوشته‌های‌ مستقلی‌ چون‌ کتاب‌ الحوادث‌ و البدع‌، اثر ابوبکر محمد بن‌ ولید طُرطوشی‌ ، [۲۷۵][۲۷۶] الباعث‌ علی‌ انکار البدع‌ و الحوادث‌، اثر ابوشامه مقدسی‌ و درر المباحث‌ فی‌ احکام‌ البدع‌ و الحوادث‌ اثر قاضی‌ زین‌الدین‌ حسین‌ بن‌ حسن‌ دِمیاطی‌ اشاره‌ کرد.[۲۷۷][۲۷۸] [۲۷۹]


در حیات‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ جهان‌ اسلام‌
=در حیات‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ جهان‌ اسلام‌=
[ویرایش]
 
در عصر خلفای‌ نخستین‌، فارغ‌ از آموزه‌هایی‌ که‌ از سوی‌ خود آنان‌ ارائه‌ می‌شد - و بحث‌ نظری‌ آن‌ گذشت‌ - بدعت‌هایی‌ نیز در میان‌ مسلمانان‌ رواج‌ یافته‌ بود که‌ در عصر خلافت‌ امام‌ علی‌ (ع‌) زمینه‌ساز مشکلاتی‌ در حکومت‌ آن‌ حضرت‌ بود.
در عصر خلفای‌ نخستین‌، فارغ‌ از آموزه‌هایی‌ که‌ از سوی‌ خود آنان‌ ارائه‌ می‌شد - و بحث‌ نظری‌ آن‌ گذشت‌ - بدعت‌هایی‌ نیز در میان‌ مسلمانان‌ رواج‌ یافته‌ بود که‌ در عصر خلافت‌ امام‌ علی‌ (ع‌) زمینه‌ساز مشکلاتی‌ در حکومت‌ آن‌ حضرت‌ بود.
از کلامی‌ منقول‌ از آن‌ حضرت‌ برمی‌آید که‌ وی‌ بر آن‌ بوده‌ تا بدعت‌های‌ مالی‌ نهاده‌ شده‌ در عصر عثمان‌ را بزداید و اموال‌ِ به‌ ناحق‌ تصرف‌ شده‌ را - اگرچه‌ کابین‌ زنان‌ شده‌ باشد - بازپس‌ گیرد. [۲۸۰]
از کلامی‌ منقول‌ از آن‌ حضرت‌ برمی‌آید که‌ وی‌ بر آن‌ بوده‌ تا بدعت‌های‌ مالی‌ نهاده‌ شده‌ در عصر عثمان‌ را بزداید و اموال‌ِ به‌ ناحق‌ تصرف‌ شده‌ را - اگرچه‌ کابین‌ زنان‌ شده‌ باشد - بازپس‌ گیرد. [۲۸۰]
خط ۳۱۵: خط ۲۸۸:
در پایان‌ باید اشاره‌ کرد که‌ در بوته دگراندیشی‌های‌ دینی‌ عصر حاضر و محافل‌ پرتنوع‌ آن‌، مسأله بدعت‌ دیگربار در معرض‌ توجه‌ واقع‌ شده‌، و موضوع‌ بسیاری‌ از مباحث‌ و تألیفات‌ قرار گرفته‌ است‌.
در پایان‌ باید اشاره‌ کرد که‌ در بوته دگراندیشی‌های‌ دینی‌ عصر حاضر و محافل‌ پرتنوع‌ آن‌، مسأله بدعت‌ دیگربار در معرض‌ توجه‌ واقع‌ شده‌، و موضوع‌ بسیاری‌ از مباحث‌ و تألیفات‌ قرار گرفته‌ است‌.


شرایط تحقق
=شرایط تحقق=
[ویرایش]
 
۱) تصرف کردن در شریعت (کم و زیاد کردن قانون خدا) و نسبت دادن یک مطلب به شریعت.
۱) تصرف کردن در شریعت (کم و زیاد کردن قانون خدا) و نسبت دادن یک مطلب به شریعت.
۲) نسبت دادن چیزی به شریعت، در حالی که در شریعت ریشه‌ و دلیلی به صورت عام یا خاص نداشته باشد.
۲) نسبت دادن چیزی به شریعت، در حالی که در شریعت ریشه‌ و دلیلی به صورت عام یا خاص نداشته باشد.
خط ۳۲۳: خط ۲۹۴:
با این سه شرط، هر عملی که چنین باشد، آن را بدعت می‌گوییم.
با این سه شرط، هر عملی که چنین باشد، آن را بدعت می‌گوییم.


حکم
=حکم=
[ویرایش]
 
حرمت بدعت از مسلّمات شریعت مقدس اسلام و ضروری دین است؛ بلکه بدعت در حوزه عقاید گاه موجب کفر و شرک می‌گردد [۳۰۹]، مانند قول به تجسم ذات خداوند متعال یا حلول او در کسی.
حرمت بدعت از مسلّمات شریعت مقدس اسلام و ضروری دین است؛ بلکه بدعت در حوزه عقاید گاه موجب کفر و شرک می‌گردد [۳۰۹]، مانند قول به تجسم ذات خداوند متعال یا حلول او در کسی.
حرمت بدعت در حقیقت از «توحید در تقنین و تشریع » شروع می‌شود، همان طوری که توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت و توحید در عبادت داریم، یک توحید دیگری نیز بنام توحید در قانون گذاری داریم. اسلام معتقد است بر اینکه تقنین و تشریع از آن خداست و‌ هیچ کس حق ندارد در باره کسی وضع قانون کند زیرا در قانون گذار، سه شرط لازم است و این شروط فقط در خدا موجود است ولاغیر. ازاین‌رو قرآن می‌فرماید:«إن الحکم إلّا لله، أمر أن لا تعبدوا إلّا إیاه» [۳۱۰]
حرمت بدعت در حقیقت از «توحید در تقنین و تشریع » شروع می‌شود، همان طوری که توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت و توحید در عبادت داریم، یک توحید دیگری نیز بنام توحید در قانون گذاری داریم. اسلام معتقد است بر اینکه تقنین و تشریع از آن خداست و‌ هیچ کس حق ندارد در باره کسی وضع قانون کند زیرا در قانون گذار، سه شرط لازم است و این شروط فقط در خدا موجود است ولاغیر. ازاین‌رو قرآن می‌فرماید:«إن الحکم إلّا لله، أمر أن لا تعبدوا إلّا إیاه» [۳۱۰]
بیزاری جستن از بدعت گذاران و ترک تعظیم آنان و نیز بر حذر داشتن مردم از نزدیک شدن و ارتباط با ایشان، واجب است. از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است که: «چنانچه پس از من با بدعت گذاران برخورد کردید، از آنان بیزاری بجویید و آنان را بسیار دشنام دهید و به بدی یاد کنید تا در اسلام طمع فسادانگیز نورزند و نیز مردم را از ایشان بر حذر دارید که تحت تأثیر بدعت‌های آنان قرار نگیرند». در حدیثی دیگر آمده است: « هرکس نزد بدعت‌ گذاری برود و او را تعظیم نماید، سعی در نابودی اسلام کرده است.»[۳۱۱]
بیزاری جستن از بدعت گذاران و ترک تعظیم آنان و نیز بر حذر داشتن مردم از نزدیک شدن و ارتباط با ایشان، واجب است. از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است که: «چنانچه پس از من با بدعت گذاران برخورد کردید، از آنان بیزاری بجویید و آنان را بسیار دشنام دهید و به بدی یاد کنید تا در اسلام طمع فسادانگیز نورزند و نیز مردم را از ایشان بر حذر دارید که تحت تأثیر بدعت‌های آنان قرار نگیرند». در حدیثی دیگر آمده است: « هرکس نزد بدعت‌ گذاری برود و او را تعظیم نماید، سعی در نابودی اسلام کرده است.»[۳۱۱]
کتاب دربر دارنده بدعت از کتاب‌های ضالّه (کتب ضاله) است، که هرگونه کسب با آن به فروختن، اجاره یا عاریه دادن و جز آن‌ها، حرام و از بین بردن آن واجب است.[۳۱۲]
کتاب دربر دارنده بدعت از کتاب‌های ضالّه (کتب ضاله) است، که هرگونه کسب با آن به فروختن، اجاره یا عاریه دادن و جز آن‌ها، حرام و از بین بردن آن واجب است.[۳۱۲]
مقابله با بدعت به اظهار علم، بر عالمان دینی، واجب و کتمان علم، جز در موارد تقیه و خوف، حرام است. در روایات آمده است: «اگر عالم، به رویارویی با بدعت‌ها بر نخیزد و دانش خود را- به منظور روشن کردن افکار عمومی- عرضه نکند، دچار نفرین خداوند می‌شود.»[۳۱۳]‌
مقابله با بدعت به اظهار علم، بر عالمان دینی، واجب و کتمان علم، جز در موارد تقیه و خوف، حرام است. در روایات آمده است: «اگر عالم، به رویارویی با بدعت‌ها بر نخیزد و دانش خود را- به منظور روشن کردن افکار عمومی- عرضه نکند، دچار نفرین خداوند می‌شود.»[۳۱۳]
 
شبهه
[ویرایش]


=شبهه=
یکی از شبهاتی که وهابیت، به عنوان بدعت، مطرح می‌کند احتفال(جشن)هفته وحدت(ز دوازدهم تا هفدهم ربیع)است.
یکی از شبهاتی که وهابیت، به عنوان بدعت، مطرح می‌کند احتفال(جشن)هفته وحدت(ز دوازدهم تا هفدهم ربیع)است.
جواب؛ احتفال پیامبر اکرم صلوات الله علیه به صورت عموم، ریشه در شریعت دارد زیرا:
جواب؛ احتفال پیامبر اکرم صلوات الله علیه به صورت عموم، ریشه در شریعت دارد زیرا:
خط ۳۴۹: خط ۳۱۶:
براین اساس نتیجه می‌گیریم که قانون گذاری فقط از آن خداست زیرا کسی می‌تواند انسان شناس کامل باشد که انسان را آفریده باشد و با در‌نظر‌گرفتن تمام ظرفیت‌های انسان، قانون وضع کند. قرآن مجید به این شرط اشاره می‌کند: «‌ألا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر؛ [۳۱۷] مردم آن کس که خالق شماست، خدای لطیف و خبیر است.»از طرفی خداوند متعال برتر و بالاتر از این است که منتفع یا متضرر باشد و تحت تأثیر قدرت‌ها و احزاب چپ و راست نیز قرار گیرد. بدین جهت قانون گذاری فقط از آن خداست و هر نوع تصرف در این حیطه، یک نوع شرک نا‌بخشودنی است.
براین اساس نتیجه می‌گیریم که قانون گذاری فقط از آن خداست زیرا کسی می‌تواند انسان شناس کامل باشد که انسان را آفریده باشد و با در‌نظر‌گرفتن تمام ظرفیت‌های انسان، قانون وضع کند. قرآن مجید به این شرط اشاره می‌کند: «‌ألا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر؛ [۳۱۷] مردم آن کس که خالق شماست، خدای لطیف و خبیر است.»از طرفی خداوند متعال برتر و بالاتر از این است که منتفع یا متضرر باشد و تحت تأثیر قدرت‌ها و احزاب چپ و راست نیز قرار گیرد. بدین جهت قانون گذاری فقط از آن خداست و هر نوع تصرف در این حیطه، یک نوع شرک نا‌بخشودنی است.


فهرست منابع
=فهرست منابع=
[ویرایش]
 
(۱) قرآن‌ کریم‌.
(۱) قرآن‌ کریم‌.
(۲) نهج‌البلاغه.
(۲) نهج‌البلاغه.
confirmed
۸٬۱۴۶

ویرایش