کتاب‌های چهارگانه شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(تغییر تصویر)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{Mbox
| type  = notice
| class = ambox-In_use
| image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]]
| css = margin: 1px
| text  = این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|[[راهنما:بخش|بخش]]|{{#switch:{{NAMESPACE}}
| {{ns:0}}      = مقاله
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]]
| رده‌بندی      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]]
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|فهرست]]
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]]
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]]
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه ویکی‌پدیا]]
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث ویکی‌پدیا]]
}}}} هم‌اکنون  برای {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|{{{2|مدتی کوتاه}}}|{{{1|مدتی کوتاه}}}}} '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شده‌است، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده می‌شود ویرایشی در این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|بخش|صفحه}} انجام ندهید.<br>
<small>{{#if:{{{زمان|}}}|این پیام در {{{زمان|}}} اضافه شده است.|}} این صفحه آخرین‌بار در {{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}} ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافته‌است؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین می‌کنید.</small>
<includeonly>{{#ifeq:{{{category}}}|no||{{#switch:{{NAMESPACE}}
| کاربر
| بحث کاربر = <!-- no category -->
| [[رده:صفحه‌های سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly>
}}<noinclude>
</noinclude>




خط ۴۰: خط ۱۴:
|}
|}
</div>
</div>
«کُتُب اَربعه یا اصول اربعه چهار کتاب حدیثی است که شیعیان آنها را معتبرترین منابع حدیثی خود می‌دانند. کتب اربعه عبارت‌اند از: الکافی، مَن لایَحضُرُه الفقیه، تهذیب الاحکام و الاِستِبصار. کتاب کافی نوشته کُلِینی و من لایحضره الفقیه تألیف شیخ صدوق است. تهذیب الاحکام و استبصار را هم شیخ طوسی نگاشته است.
 
این مدخل به '''کتاب‌های چهارگانه شیعه''' یا '''اصول اربعه'''یا '''کتب اربعه''' می‌پردازد. این کتاب‌ها، چهار کتاب حدیثی است که [[شیعیان]] آنها را معتبرترین منابع حدیثی خود می‌دانند. کتاب‌های چهارگانه شیعه عبارت‌اند از: الکافی، مَن لایَحضُرُه الفقیه، تهذیب الاحکام و الاِستِبصار. کتاب کافی نوشته کُلِینی و من لایحضره الفقیه تألیف شیخ صدوق است. تهذیب الاحکام و استبصار را هم شیخ طوسی نگاشته است.
نخستین بار شهید ثانی در یک اجازه روایت از اصطلاح کتب اربعه برای اشاره به این چهار کتاب استفاده کرد. پس از آن این اصطلاح در متون فقهی به کار رفت و به تدریج رواج یافت. برخی از علماء شیعه همه احادیث کتب اربعه را معتبر می‌دانند؛ اما بیشتر آنها آن دسته از احادیث آنها را می‌پذیرند که یا مُتواتِر یا دارای سند معتبری باشد.
نخستین بار شهید ثانی در یک اجازه روایت از اصطلاح کتب اربعه برای اشاره به این چهار کتاب استفاده کرد. پس از آن این اصطلاح در متون فقهی به کار رفت و به تدریج رواج یافت. برخی از علماء شیعه همه احادیث کتب اربعه را معتبر می‌دانند؛ اما بیشتر آنها آن دسته از احادیث آنها را می‌پذیرند که یا مُتواتِر یا دارای سند معتبری باشد.
جایگاه
 
= جایگاه =
شیعیان، چهار کتاب کافی، تهذیب، استبصار و من لایحضر را معتبرترین منابع حدیثی خود می‌دانند و از آنها با عنوان «کتب اربعه» (کتاب‌های چهارگانه» یاد می‌کنند.
شیعیان، چهار کتاب کافی، تهذیب، استبصار و من لایحضر را معتبرترین منابع حدیثی خود می‌دانند و از آنها با عنوان «کتب اربعه» (کتاب‌های چهارگانه» یاد می‌کنند.
البته بیشتر علماء شیعه، عمل به همه روایات این کتا‌ب‌ها را واجب نمی‌دانند و برای عمل به آنها سندها و دلالت‌های روایات را بررسی می‌کنند.[۱] امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۸۳-۳۸۴.
البته بیشتر علماء شیعه، عمل به همه روایات این کتا‌ب‌ها را واجب نمی‌دانند و برای عمل به آنها سندها و دلالت‌های روایات را بررسی می‌کنند<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۸۳-۳۸۴.</ref>.
پیشینه اصطلاح
 
شهید ثانی نخستین عالمی است که اصطلاح کتب اربعه را برای این چهار کتاب به کار برده است. او در سال ۹۵۰ق، در اجازه روایتی، اصطلاح «کتب الحدیث الأربعة» را به کار برد. سپس در چند اجازه روایت دیگر از این عبارت و عبارت «الكُتُب الأربَعَة» استفاده کرد.[۲]
== پیشینه ==
حدودا سه دهه بعد از این تاریخ، محقق اردبیلی این اصطلاح را در کتاب فقهی خود، مجمع الفائده و البرهان که آغاز نگارش آن سال ۹۷۷ق و پایان آن ۹۸۵ق بود به کار برد و بدین ترتیب این اصطلاح از فضای حدیثی به کتب فقهی نیز راه یافت. پس از آن به ترتیب در کتاب‌های زُبدةالبیان (نوشته‌شده در ۹۸۹ق)، مُنتَقَی الجُمان (نوشته‌شده در ۱۰۰۶ق) و الوافیه (نوشته‌شده در ۱۰۵۹ق) به کار رفت.[۳]
شهید ثانی نخستین عالمی است که اصطلاح کتب اربعه را برای این چهار کتاب به کار برده است. او در سال ۹۵۰ق، در اجازه روایتی، اصطلاح «کتب الحدیث الأربعة» را به کار برد. سپس در چند اجازه روایت دیگر از این عبارت و عبارت «الكُتُب الأربَعَة» استفاده کرد.
اعتبار کتب اربعه
حدودا سه دهه بعد از این تاریخ، محقق اردبیلی این اصطلاح را در کتاب فقهی خود، مجمع الفائده و البرهان که آغاز نگارش آن سال ۹۷۷ق و پایان آن ۹۸۵ق بود به کار برد و بدین ترتیب این اصطلاح از فضای حدیثی به کتب فقهی نیز راه یافت. پس از آن به ترتیب در کتاب‌های زُبدةالبیان (نوشته‌شده در ۹۸۹ق)، مُنتَقَی الجُمان (نوشته‌شده در ۱۰۰۶ق) و الوافیه (نوشته‌شده در ۱۰۵۹ق) به کار رفت. ب<ref>اقری، «چهار کتاب حدیثی امامیه و رواج اصطلاح «الکتب الأربعة»: نقدی بر دیدگاه اندرو نیومن».</ref>
فقهای شیعه، اعتبار کلی کتب اربعه را پذیرفته‌اند. شیخ انصاری بعید ندانسته که باور به اعتبار کتب معروف از جمله این کتاب‌ها، از ضروریات مذهب باشد.[۴] با این حال در میان عالمان شیعه، درباره قطعیت یا عدم قطعیت صدور و پس از آن درباره اعتبار و صحت تمام روایات اختلاف است. در این باره می‌توان به سه دیدگاه اشاره کرد:
 
قطعیت صدور و اعتبار تمام روایات: اخباریان تمام روایات کتب اربعه را معتبر دانسته و انتساب همه روایات این کتب را به معصومان قطعی می‌دانند.[۵] دیدگاه سید مرتضی به نظر اخباریان نزدیک است. او اکثر اخبار این کتاب‌ها را متواتر یا قطعی الصدور می‌داند.[۶]
== اعتبار کتب اربعه ==
صحت همه روایات و عدم قطعیت: برخی از فقها مانند فاضل تونی]، ملا احمد نراقی] و میرزا محمدحسین نایینی قطعیت همه روایات کتب اربعه را نپذیرفته‌اند اما به اعتبار روایات آن رأی داده‌اند. از آیت الله خویی نقل شده که خدشه سندی در روایات کتاب کافی، تلاش نافرجام افراد ناتوان است.[۹]
فقهای شیعه، اعتبار کلی کتب اربعه را پذیرفته‌اند. [[شیخ انصاری]] بعید ندانسته که باور به اعتبار کتب معروف از جمله این کتاب‌ها، از ضروریات مذهب باشد. با این حال در میان عالمان شیعه، درباره قطعیت یا عدم قطعیت صدور و پس از آن درباره اعتبار و صحت تمام روایات اختلاف است. در این باره می‌توان به سه دیدگاه اشاره کرد:
ظنی بودن اکثر و حجیت موثوق السندها: رأی رایج فقیهان اصولی شیعه این است که غیر از اخبار معدود متواتر، دیگر اخبار کتاب کافی ظنی‌اند و تنها آن دسته که از نظر سند واجد شرایط اعتبارند، حجتند. اگرچه درباره شرایط اعتبار خبر اختلاف است.[۱۰]
قطعیت صدور و اعتبار تمام روایات: اخباریان تمام روایات کتب اربعه را معتبر دانسته و انتساب همه روایات این کتب را به معصومان قطعی می‌دانند. دیدگاه [[سید مرتضی]] به نظر اخباریان نزدیک است. او اکثر اخبار این کتاب‌ها را متواتر یا قطعی الصدور می‌داند. <ref>به نقل از حسن عاملی، معالم الاصول، ص۱۵۷.</ref>.
الکافی
صحت همه روایات و عدم قطعیت: برخی از فقها مانند: [[فاضل تونی]] ملا [[احمد نراقی]] و میرزا [[محمدحسین نایینی]] قطعیت همه روایات کتب اربعه را نپذیرفته‌اند اما به اعتبار روایات آن رأی داده‌اند. از آیت الله خویی نقل شده که خدشه سندی در روایات کتاب کافی، تلاش نافرجام افراد ناتوان است <ref>فاضل تونی، الوافیه فی أصول الفقه، ۱۴۱۵ق، ص۱۶۶.</ref>.
نوشتار اصلی: کافی
ظنی بودن اکثر و حجیت موثوق السندها: رأی رایج فقیهان اصولی شیعه این است که غیر از اخبار معدود متواتر، دیگر اخبار کتاب کافی ظنی‌اند و تنها آن دسته که از نظر سند واجد شرایط اعتبارند، حجتند. اگرچه درباره شرایط اعتبار خبر اختلاف است.<ref>ملااحمد نراقی، مناهج، ص۱۶۶.</ref>.
کافی را شیخ ابوجعفر کلینی (درگذشت ۳۲۹ق) در زمان غیبت صغری نوشته است.[۱۱] کتاب شامل حدود ۱۶۰۰۰ حدیث است و سه بخش کلی دارد: اصول، فروع و روضه.[۱۲] اصول کافی احادیث عقیدتی را دربر می‌گیرد، فروع کافی به روایات فقهی می‌پردازد، روضه کافی هم شامل مجموعه‌ای از احادیث متفرقه است.[۱۳]
= الکافی =
من لایحضره الفقیه
 
نوشتار اصلی: من لایحضره الفقیه
کافی را شیخ ابوجعفر کلینی (درگذشت ۳۲۹ق) در زمان [[غیبت صغری]] نوشته است. کتاب شامل حدود ۱۶۰۰۰ حدیث است و سه بخش کلی دارد: اصول، فروع و روضه.<ref>مدیر شانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ۹۶و۹۷.</ref>. اصول کافی احادیث عقیدتی را دربر می‌گیرد، فروع کافی به روایات فقهی می‌پردازد، روضه کافی هم شامل مجموعه‌ای از احادیث متفرقه است.
این کتاب نوشته شیخ صدوق (درگذشت ۳۸۱ق) است. حدود ۶۰۰۰ حدیث را شامل می‌شود که موضوع آنها مباحث فقهی و احکام عملی است. شیخ صدوق در این کتاب، احادیثی را آورده که صحیح می‌دانسته و خود بر اساس آنها فتوا می‌داده است.[۱۴]
= من لایحضره الفقیه =
تهذیب الاَحکام
 
نوشتار اصلی: تهذیب الاحکام
این کتاب نوشته شیخ صدوق (درگذشت ۳۸۱ق) است. حدود ۶۰۰۰ حدیث را شامل می‌شود که موضوع آنها مباحث فقهی و احکام عملی است. [[شیخ صدوق]] در این کتاب، احادیثی را آورده که صحیح می‌دانسته و خود بر اساس آنها فتوا می‌داده است.
تهذیب الاحکام نوشته شیخ طوسی (درگذشت ۴۶۰ق) است. این کتاب ۳۹۳ بخش و ۱۳۵۹۰ حدیث دارد و موضوع آن فقه است. شیخ طوسی این کتاب را در شرح و توضیح المقنعه اثر شیخ مفید و به دستور وی نگاشته است.[۱۵]
= تهذیب الاَحکام =
الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار
 
نوشتار اصلی: الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار
تهذیب الاحکام نوشته شیخ طوسی (درگذشت ۴۶۰ق) است. این کتاب ۳۹۳ بخش و ۱۳۵۹۰ حدیث دارد و موضوع آن فقه است. [[شیخ طوسی]] این کتاب را در شرح و توضیح المقنعه اثر [[شیخ مفید]] و به دستور وی نگاشته است.
شیخ طوسی این کتاب را پس از تهذیب الاحکام و به تقاضای برخی از شاگردانش نوشته است. او در این کتاب تنها روایات متعارض در مباحث گوناگون فقهی را جمع کرده است. به این جهت، کتاب شامل همه مباحث فقهی نیست.[۱۶]
= الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار =
 
شیخ طوسی این کتاب را پس از تهذیب الاحکام و به تقاضای برخی از شاگردانش نوشته است. او در این کتاب تنها روایات متعارض در مباحث گوناگون فقهی را جمع کرده است. به این جهت، کتاب شامل همه مباحث فقهی نیست. <ref>ر.ک: مدیرشانه‌چی، تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۴۸و۱۵۰.</ref>


باقری، «چهار کتاب حدیثی امامیه و رواج اصطلاح «الکتب الأربعة»: نقدی بر دیدگاه اندرو نیومن».
پرش به بالا↑ باقری، «چهار کتاب حدیثی امامیه و رواج اصطلاح «الکتب الأربعة»: نقدی بر دیدگاه اندرو نیومن».
پرش به بالا↑ رک: انصاری، فرائد الاصول، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۲۳۹.
پرش به بالا↑ استرآبادی،‌الفواید المدنیه، ص۱۱۲؛ الکرکی، هدایة الأبرار، ۱۳۹۶ق، ص۱۷.
پرش به بالا↑ به نقل از حسن عاملی، معالم الاصول، ص۱۵۷
پرش به بالا↑ فاضل تونی، الوافیه فی أصول الفقه، ۱۴۱۵ق، ص۱۶۶.
پرش به بالا↑ ملااحمد نراقی، مناهج، ص۱۶۶
پرش به بالا↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۸۷.
پرش به بالا↑ سید ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۸۷-۹۷
پرش به بالا↑ مدیر شانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ۹۶.
پرش به بالا↑ مدیر شانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ۹۶و۹۷.
پرش به بالا↑ مدیر شانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ۹۶و۹۷.
پرش به بالا↑ نگاه کنید به مدیرشانه‌چی، تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۰و۱۳۵.
پرش به بالا↑ نگاه کنید به مدیرشانه‌چی، تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۸و۱۴۰.
پرش به بالا↑ نگاه کنید به مدیرشانه‌چی، تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۴۸و۱۵۰.


=منابع=
=منابع=


[[رده: مناسبت‌های اسلامی]]
[[رده: منابع روایی شیعه]]
[[رده: ماه های قمری]]
[[رده: دانشمندان اسلامی]]
[[رده: دانشمندان غیر مسلمان]]

نسخهٔ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۷


کتاب‌های چهارگانه شیعه
کتاب‌های چهارگانه شیعه
عنوان مقاله کتاب‌های چهارگانه شیعه
زبان مقاله فارسی
اطلاعات نشر ایران – قم – پژوهشگاه مطالعات تقریبی

این مدخل به کتاب‌های چهارگانه شیعه یا اصول اربعهیا کتب اربعه می‌پردازد. این کتاب‌ها، چهار کتاب حدیثی است که شیعیان آنها را معتبرترین منابع حدیثی خود می‌دانند. کتاب‌های چهارگانه شیعه عبارت‌اند از: الکافی، مَن لایَحضُرُه الفقیه، تهذیب الاحکام و الاِستِبصار. کتاب کافی نوشته کُلِینی و من لایحضره الفقیه تألیف شیخ صدوق است. تهذیب الاحکام و استبصار را هم شیخ طوسی نگاشته است. نخستین بار شهید ثانی در یک اجازه روایت از اصطلاح کتب اربعه برای اشاره به این چهار کتاب استفاده کرد. پس از آن این اصطلاح در متون فقهی به کار رفت و به تدریج رواج یافت. برخی از علماء شیعه همه احادیث کتب اربعه را معتبر می‌دانند؛ اما بیشتر آنها آن دسته از احادیث آنها را می‌پذیرند که یا مُتواتِر یا دارای سند معتبری باشد.

جایگاه

شیعیان، چهار کتاب کافی، تهذیب، استبصار و من لایحضر را معتبرترین منابع حدیثی خود می‌دانند و از آنها با عنوان «کتب اربعه» (کتاب‌های چهارگانه» یاد می‌کنند. البته بیشتر علماء شیعه، عمل به همه روایات این کتا‌ب‌ها را واجب نمی‌دانند و برای عمل به آنها سندها و دلالت‌های روایات را بررسی می‌کنند[۱].

پیشینه

شهید ثانی نخستین عالمی است که اصطلاح کتب اربعه را برای این چهار کتاب به کار برده است. او در سال ۹۵۰ق، در اجازه روایتی، اصطلاح «کتب الحدیث الأربعة» را به کار برد. سپس در چند اجازه روایت دیگر از این عبارت و عبارت «الكُتُب الأربَعَة» استفاده کرد. حدودا سه دهه بعد از این تاریخ، محقق اردبیلی این اصطلاح را در کتاب فقهی خود، مجمع الفائده و البرهان که آغاز نگارش آن سال ۹۷۷ق و پایان آن ۹۸۵ق بود به کار برد و بدین ترتیب این اصطلاح از فضای حدیثی به کتب فقهی نیز راه یافت. پس از آن به ترتیب در کتاب‌های زُبدةالبیان (نوشته‌شده در ۹۸۹ق)، مُنتَقَی الجُمان (نوشته‌شده در ۱۰۰۶ق) و الوافیه (نوشته‌شده در ۱۰۵۹ق) به کار رفت. ب[۲]

اعتبار کتب اربعه

فقهای شیعه، اعتبار کلی کتب اربعه را پذیرفته‌اند. شیخ انصاری بعید ندانسته که باور به اعتبار کتب معروف از جمله این کتاب‌ها، از ضروریات مذهب باشد. با این حال در میان عالمان شیعه، درباره قطعیت یا عدم قطعیت صدور و پس از آن درباره اعتبار و صحت تمام روایات اختلاف است. در این باره می‌توان به سه دیدگاه اشاره کرد: قطعیت صدور و اعتبار تمام روایات: اخباریان تمام روایات کتب اربعه را معتبر دانسته و انتساب همه روایات این کتب را به معصومان قطعی می‌دانند. دیدگاه سید مرتضی به نظر اخباریان نزدیک است. او اکثر اخبار این کتاب‌ها را متواتر یا قطعی الصدور می‌داند. [۳]. صحت همه روایات و عدم قطعیت: برخی از فقها مانند: فاضل تونی ملا احمد نراقی و میرزا محمدحسین نایینی قطعیت همه روایات کتب اربعه را نپذیرفته‌اند اما به اعتبار روایات آن رأی داده‌اند. از آیت الله خویی نقل شده که خدشه سندی در روایات کتاب کافی، تلاش نافرجام افراد ناتوان است [۴]. ظنی بودن اکثر و حجیت موثوق السندها: رأی رایج فقیهان اصولی شیعه این است که غیر از اخبار معدود متواتر، دیگر اخبار کتاب کافی ظنی‌اند و تنها آن دسته که از نظر سند واجد شرایط اعتبارند، حجتند. اگرچه درباره شرایط اعتبار خبر اختلاف است.[۵].

الکافی

کافی را شیخ ابوجعفر کلینی (درگذشت ۳۲۹ق) در زمان غیبت صغری نوشته است. کتاب شامل حدود ۱۶۰۰۰ حدیث است و سه بخش کلی دارد: اصول، فروع و روضه.[۶]. اصول کافی احادیث عقیدتی را دربر می‌گیرد، فروع کافی به روایات فقهی می‌پردازد، روضه کافی هم شامل مجموعه‌ای از احادیث متفرقه است.

من لایحضره الفقیه

این کتاب نوشته شیخ صدوق (درگذشت ۳۸۱ق) است. حدود ۶۰۰۰ حدیث را شامل می‌شود که موضوع آنها مباحث فقهی و احکام عملی است. شیخ صدوق در این کتاب، احادیثی را آورده که صحیح می‌دانسته و خود بر اساس آنها فتوا می‌داده است.

تهذیب الاَحکام

تهذیب الاحکام نوشته شیخ طوسی (درگذشت ۴۶۰ق) است. این کتاب ۳۹۳ بخش و ۱۳۵۹۰ حدیث دارد و موضوع آن فقه است. شیخ طوسی این کتاب را در شرح و توضیح المقنعه اثر شیخ مفید و به دستور وی نگاشته است.

الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار

شیخ طوسی این کتاب را پس از تهذیب الاحکام و به تقاضای برخی از شاگردانش نوشته است. او در این کتاب تنها روایات متعارض در مباحث گوناگون فقهی را جمع کرده است. به این جهت، کتاب شامل همه مباحث فقهی نیست. [۷]


منابع

  1. امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۸۳-۳۸۴.
  2. اقری، «چهار کتاب حدیثی امامیه و رواج اصطلاح «الکتب الأربعة»: نقدی بر دیدگاه اندرو نیومن».
  3. به نقل از حسن عاملی، معالم الاصول، ص۱۵۷.
  4. فاضل تونی، الوافیه فی أصول الفقه، ۱۴۱۵ق، ص۱۶۶.
  5. ملااحمد نراقی، مناهج، ص۱۶۶.
  6. مدیر شانه‌چی، علم الحدیث، ۱۳۸۱ش، ۹۶و۹۷.
  7. ر.ک: مدیرشانه‌چی، تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۴۸و۱۵۰.