محدث: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
تعریف | تعریف | ||
راوی، در لغت به معنای روایت کننده و کسی است که خبر یا حدیث یا حکایتی را از دیگری روایت میکند. | راوی، در لغت به معنای روایت کننده و کسی است که خبر یا حدیث یا حکایتی را از دیگری روایت میکند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
شرایط پذیرش خبر واحد از راوی | شرایط پذیرش خبر واحد از راوی | ||
عالمان علم درایه پذیرش خبر واحد از راوى را مشروط به برخوردارى وى از صفات ذیل دانستهاند. | عالمان علم درایه پذیرش خبر واحد از راوى را مشروط به برخوردارى وى از صفات ذیل دانستهاند. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
اقسام خبر واحد به لحاظ حالات راوى | اقسام خبر واحد به لحاظ حالات راوى | ||
خبر واحد به لحاظ صفات راوى همچون ایمان و عدم ایمان، وثاقت و عدم وثاقت و غیر آن به چهار قسم تقسیم مىشود: حدیث صحیح حدیث حسن ، حدیث موثق و حدیث ضعیف که از اصول اقسام حدیث به شمار مىروند. | خبر واحد به لحاظ صفات راوى همچون ایمان و عدم ایمان، وثاقت و عدم وثاقت و غیر آن به چهار قسم تقسیم مىشود: حدیث صحیح حدیث حسن ، حدیث موثق و حدیث ضعیف که از اصول اقسام حدیث به شمار مىروند. | ||
پانویس | پانویس | ||
۱. ↑ کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، تهانوی، محمد علی بن علی، ج۱، ص۳۷. | ۱. ↑ کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، تهانوی، محمد علی بن علی، ج۱، ص۳۷. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
منبع | منبع | ||
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۵۰۹، برگرفته از مقاله «راوی». | فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۵۰۹، برگرفته از مقاله «راوی». | ||
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۳۵-۳۶. | فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۳۵-۳۶. |
نسخهٔ ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۳
ـــ نقل کننده احادیث معصومان علیهم السّلام را راوی می گویند. عنوان یاد شده اصطلاحى در علم درایه است و در آن علم، از آن سخن گفته اند.
ـــ روایت کننده حدیث از معصوم علیهالسّلام با سلسله سند را راوی میگویند.
تعریف
راوی، در لغت به معنای روایت کننده و کسی است که خبر یا حدیث یا حکایتی را از دیگری روایت میکند.
نزد محدثان، راوی کسی است که حدیث را با سلسله سند از معصوم علیهالسّلام نقل میکند.
در کتاب « کشاف اصطلاحات الفنون » آمده است:
«و الراوی عند المحدثین ناقل الحدیث بالاسناد». [۱][۲]
شرایط پذیرش خبر واحد از راوی
عالمان علم درایه پذیرش خبر واحد از راوى را مشروط به برخوردارى وى از صفات ذیل دانستهاند.
← اسلام
بنابر این، خبر راوى کافر پذیرفته نمىشود.
← عقل
بنابر این، از دیوانه پذیرفته نیست.
← بلوغ
بنابر این شرط که بسیارى از فقها آن را ذکر کرده اند خبر نابالغ پذیرفته نیست، هرچند بنابر قول مشهور ممیز -تشخیص دهنده خوبى و بدى- باشد.
← ایمان
ایمان یعنی شیعه دوازده امامى بودن. بنابر این، عمل به خبر مخالفان و نیز فرقههاى شیعه غیر دوازده امامیجایز نخواهد بود. این شرط را گروهى از فقها ذکر کرده اند. در مقابل، برخى گفته اند: عمل به خبر مخالفان که از معصومان علیهم الّسلام نقل کرده باشند جایز است، به شرط آنکه برخلافِ روایات نقل شده از سوى اصحاب -شیعیان- نباشد و نیز براى اصحاب در آن مسئله، حکم یا فتوا ى شناخته شده بر خلاف آن وجود نداشته باشد؛ راوى نیز واجد سایر شرایط باشد.
← عدالت
شرط بودن عدالت در راوى به مشهور نسبت داده شده است. در مقابل، گروهى آن را شرط ندانسته و گفته اند: وثاقت راوى یعنی مورد اعتماد و اطمینان بودن در نقل حدیث، براى پذیرش خبر وى کفایت مىکند. بسیارى از متأخران نیز این قول را برگزیده اند.
← ضابط بودن
مراد از ضابط، کسى است که یاد سپارى او بر سهو و اشتباهش غلبه دارد. بنابر این، خبر راوى اى که در نقل، غالباً دچار سهو و اشتباه مىشود، پذیرفته نیست. [۳] بر اساس شرط یاد شده، راوى باید حفظ کننده حدیث، هوشیار و به دور از غفلت باشد تا در ضبط و نقل حدیث دچار اشتباه، لغزش و تحریف - کم یا زیاد کردن- نشود و در صورت نقل حدیث به معنا به آنچه که موجب اختلال مفاد حدیث مىشود آگاه باشد.[۴]
اقسام خبر واحد به لحاظ حالات راوى
خبر واحد به لحاظ صفات راوى همچون ایمان و عدم ایمان، وثاقت و عدم وثاقت و غیر آن به چهار قسم تقسیم مىشود: حدیث صحیح حدیث حسن ، حدیث موثق و حدیث ضعیف که از اصول اقسام حدیث به شمار مىروند.
پانویس
۱. ↑ کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، تهانوی، محمد علی بن علی، ج۱، ص۳۷.
۲. ↑ کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، تهانوی، محمد علی بن علی، ج۱، ص۸۷۵.
۳. ↑ معالم الدین و ملاذ المجتهدین، صاحب معالم، حسن بن زین الدین، ص۲۰۳.
۴. ↑ تلخیص مقباس الهدایة، غفاری، علی اکبر، ص ۷۹ - ۸۳.
منبع
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۵۰۹، برگرفته از مقاله «راوی». فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۳۵-۳۶.