بلال حبشی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
ظاهر بلال اینگونه توصیف شده است: قامتی بلند و لاغر، بسیار سیاهپوست، پشتی خمیده، مویی بلند و خاکستری و صورتی ظریف. | ظاهر بلال اینگونه توصیف شده است: قامتی بلند و لاغر، بسیار سیاهپوست، پشتی خمیده، مویی بلند و خاکستری و صورتی ظریف. | ||
آشنایی بلال با پیامبر اسلام | |||
بر اساس برخی از گزارشهای تاریخی، بلال هنگام چرانیدن گوسفندان عبداللّه بن جدعان در اطراف مکه، با رسول خدا (ص) آشنا شد. پیامبر از وی خواست تا مقداری از سهم شیر گوسفندان خود را به ایشان دهد و بلال آن را اهدا کرد. پیامبر (ص) از ایشان خواست تا اسلام بیاورد، بلال نیز پذیرفت و رسول خدا از او خواست تا اسلام خود را مخفی کند. بر اساس گزارشی دیگر، بلال در دوران کودکی به همراه کاروانی به سمت شام رفته بود و ابوطالب وی را به همراه پیامبر (ص) به سمت مکه برگرداند و اینگونه بلال با پیامبر آشنا شد. |
نسخهٔ ۲۷ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۱۵
بلال حبشی، فرزند ریاح، برده ای سیاه پوست از حبشه بود که به مکه آورده شده و به بردگی امیه بن خلف (از دشمنان سرسخت پامبر اسلام) در آمده بود. بلال که پس از بعثت پیامبر به اسلام گرویده بود توسط امیه شکنجه میشد تا از اسلام برگردد اما او از اسلام دست نکشید. پس از مدتی به توصیه رسول خدا(ص) خریداری و آزاد شد و به جمع مسلمانان و صحابه پیامبر پیوست.
بلال حبشی به دستور پیامبر اکرم (ص) به مقام موذنی مفتخر شد و در روز فتح مکه بر بالای بام کعبه رفت و اذان گفت. (و در حالی که مشرکان به او سنگ میزدند به اذان گفتن ادامه داد) شهرت بلال حبشی نیز بیشتر برای اذان گویی اوست. همچنین او خزانهدار بیت المال در زمان پیامبر بود و در تمامی جنگها شرکت کرد.
پس از رحلت پیامبر، بلال به دلیل عدم بیعت با ابوبکر، به اجبار به دمشق هجرت کرد و در همانجا در سال ۱۸ یا ۲۰ قمری در سن ۶۰ یا ۷۰ سالگی وفات یافت. مدفن او در باب الصغیر دمشق، زیارتگاه صاحبدلان است.
زندگینامه بلال حبشی بلال بن ریاح بین سالهای ۵۷۸ تا ۵۸۲ میلادی و به روایتی سه سال پس از عام الفیل، در مکّه به دنیا آمد. ریاح، پدر بلال از اسیران حبشه بود و خود بلال نیز در طایفه بنی جُمَح یا سَراه (که ساکن مکه بودند) در خانوادهای از بردگان زاده شد.
او به بردگی امیه بن خلف در آمد که از کفار و از دشمنان حضرت محمد (ص) پیامبر اسلام بود و پس از اینکه بلال اسلام آورد او را شکنجه میداد تا از اسلام برگردد. امیه روزها بلال را بر ریگ های داغ مکه میخواباند و با گذاشتن سنگ بزرگی بر سینه ی او، به او دستور می داد از آیین اسلام دست بردارد و لات و عزی را بپرستد. بلال از دستور او سرپیچی می نمود و از آیین اسلام دست نمی کشید.
ظاهر بلال اینگونه توصیف شده است: قامتی بلند و لاغر، بسیار سیاهپوست، پشتی خمیده، مویی بلند و خاکستری و صورتی ظریف.
آشنایی بلال با پیامبر اسلام بر اساس برخی از گزارشهای تاریخی، بلال هنگام چرانیدن گوسفندان عبداللّه بن جدعان در اطراف مکه، با رسول خدا (ص) آشنا شد. پیامبر از وی خواست تا مقداری از سهم شیر گوسفندان خود را به ایشان دهد و بلال آن را اهدا کرد. پیامبر (ص) از ایشان خواست تا اسلام بیاورد، بلال نیز پذیرفت و رسول خدا از او خواست تا اسلام خود را مخفی کند. بر اساس گزارشی دیگر، بلال در دوران کودکی به همراه کاروانی به سمت شام رفته بود و ابوطالب وی را به همراه پیامبر (ص) به سمت مکه برگرداند و اینگونه بلال با پیامبر آشنا شد.