ابوالحسن صیرفی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
!ابوالحسن علی بن بنْدَار بن الحسین صیرفی | !ابوالحسن علی بن بنْدَار بن الحسین صیرفی | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=درباره او= | =درباره او= | ||
ابوعبدالرحمان السلمی درباره او گفته : احادیث نبوی زیادی از او نقل شده و او امین و موثق بود. بعضی معتقدند او در سال 359 هجری قمری و برخی دیگر گفته اند که وی در روز یکشنبه 21 رجب سال 357 هجری قمری درگذشته است <ref>تاريخ دمشق، ابن عساكر، باب: حرف الباء في آباء من اسمه علي</ref>. | ابوعبدالرحمان السلمی درباره او گفته: احادیث نبوی زیادی از او نقل شده و او امین و موثق بود. بعضی معتقدند او در سال 359 هجری قمری و برخی دیگر گفته اند که وی در روز یکشنبه 21 رجب سال 357 هجری قمری درگذشته است <ref>تاريخ دمشق، ابن عساكر، باب: حرف الباء في آباء من اسمه علي</ref>. | ||
=مشایخ= | =مشایخ= | ||
در نیشابور ابو | در نیشابور ابو عثمان، در سمرقند محمد بن فضل، در بلخ محمد بن حامد، و در گرگان ابو علی، در ری یوسف بن حسین، در [[بغداد]] جنید بن محمد، أَبا الْعَبَّاس بن عَطاء وَ أَبا مُحَمَّد الْجریرِی، در [[شام]] طَاهِرًا الْمَقْدِسِی، أَبا عبد الله ابْن الْجلاء وَ أَبا عَمْرو والدمشقی و در [[مصر]] أَبَا بكر الْمصْرِیّ و الزقاق وَأَبا عَلیّ الرُّوذَبَارِی را درک کرد. | ||
=سخنان= | =سخنان= |
نسخهٔ ۲ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۶
نام | ابوالحسن علی بن بنْدَار بن الحسین صیرفی |
---|---|
نامهای دیگر | ابوالحسن صیرفی |
وفات | 357 یا359ق |
ابوالحسن علی بن بنْدَار بن الحسین صیرفی از بزرگان علمای تصوف اهل سنت قرن چهارم هجری بود[۱].
درباره او
ابوعبدالرحمان السلمی درباره او گفته: احادیث نبوی زیادی از او نقل شده و او امین و موثق بود. بعضی معتقدند او در سال 359 هجری قمری و برخی دیگر گفته اند که وی در روز یکشنبه 21 رجب سال 357 هجری قمری درگذشته است [۲].
مشایخ
در نیشابور ابو عثمان، در سمرقند محمد بن فضل، در بلخ محمد بن حامد، و در گرگان ابو علی، در ری یوسف بن حسین، در بغداد جنید بن محمد، أَبا الْعَبَّاس بن عَطاء وَ أَبا مُحَمَّد الْجریرِی، در شام طَاهِرًا الْمَقْدِسِی، أَبا عبد الله ابْن الْجلاء وَ أَبا عَمْرو والدمشقی و در مصر أَبَا بكر الْمصْرِیّ و الزقاق وَأَبا عَلیّ الرُّوذَبَارِی را درک کرد.
سخنان
1- تصوف یعنی بریدن از خلق چه در ظاهر و چه در باطن.
2- فساد در قلب به تبع فساد در زمانه و اهل آن رخ می دهد.
3- مردم به دنبال حقیقتند لکن آن را نمی یابند تا از این دنیا جدا شوند و به آخرت بپیوندند[۳].
پانویس
- ↑ طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي[؟]، ص373-375، دار الكتب العلمية، ط2003
- ↑ تاريخ دمشق، ابن عساكر، باب: حرف الباء في آباء من اسمه علي
- ↑ أبو الحسن الصيرفي