یعقوبی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
کارگزاری در دربار [[خلفای عباسی]] و سرایندگی شعر ازجمله فعالیتهای وی است. او به تألیف چندین جلد کتاب در موضوعات تاریخی و جغرافیایی پرداخت. «تاریخ الیعقوبی»، «البلدان»، «مشاکلة الناس لزمانهم» و «أخبار الأمم السالفة» برخی از این آثار است. | کارگزاری در دربار [[خلفای عباسی]] و سرایندگی شعر ازجمله فعالیتهای وی است. او به تألیف چندین جلد کتاب در موضوعات تاریخی و جغرافیایی پرداخت. «تاریخ الیعقوبی»، «البلدان»، «مشاکلة الناس لزمانهم» و «أخبار الأمم السالفة» برخی از این آثار است. | ||
=نام، نسب و اوصاف یعقوبى= | |||
نام، نسب و اوصاف: «یعقوبى» را در منابع تاریخى، چنین معرفى کرده اند: «احمد بن ابى یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح». <ref> یاقوت حموى، معجم الادباء، ج 5 (بیروت: دار الاحیاء التراث العربى، بى تا)، ص 153; عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 1 (بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414 ق / 1993 م، چاپ اول)، ص 102</ref> نامبرده، با آن که امروزه بیشتر به یعقوبى یا ابن یعقوبى معروف است; <ref>عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 1 (بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414 ق / 1993 م، چاپ اول)، ص 102</ref> اما در تألیف هاى متقدمان، با چنین عنوانى شناسایى نشده و گویا پس از انتشار آثارش در دوران اخیر، بدین عنوان، شهرت یافته است. <ref>احمد بن ابى یعقوب (یعقوبى)، البلدان، ترجمه محمد ابراهیم آیتى (تهران: شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1381، چاپ چهارم)، پیش گفتار مترجم، صص نه و ده</ref> پیش از آن، عنوانِ مشهور وى، در انتساب به دنیاى بزرگ خود، ابن واضح بوده است. <ref>عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 1 (بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414 ق / 1993 م، چاپ اول)، ص 102</ref> | |||
به طور معمول، کاربرد وصف یعقوبى درباره یک شخص، بیانگر آن است که نام یکى از نیاکان او یعقوب بوده است. <ref>ابو سعد عبدالکریم بن محمد السمعانى، الانساب، ج 5 (بیروت: دارالفکر، 1419ق / 1998م، چاپ اول)، ص 669</ref> اما درباره چهره مورد سخن در این جا، چنین نبوده است; بلکه به احتمال قوى این وصفِ او برگرفته از کنیه پدرش ابى یعقوب بوده است. بر این اساس، احتمال داده شده است که به مرور زمان، ابى یعقوب به یعقوبى تحول یافته است، و سپس به جهت اشتهار علمى ـ یا سیاسىِ وى، همان نام در مورد فرزندش غالب گردیده است. <ref> یاسین ابراهیم على الجعفرى، الیعقوبى، المورخ و الجغرافى (بغداد: دارالرشید للنشر، 1980م)، ص 20; حسین عاصى، الیعقوبى، عصره ـ سیرة حیاته ـ منهجه التاریخى (بیروت: دارالمکتب العلمیه، 1413ق / 1992م)، ص 36</ref> گفتنى است که در بخش الحاقات ضمیمه <ref> البته این بخش، جزء متن اصلى کتاب البلدان نیست، و مشتمل بر گزارش هاى نویسندگان کهن از آثار گوناگون یعقوبى است; ر.ک: احمد بن ابى یعقوب (یعقوبى)، البلدان، تصحیح محمد صادق آل بحرالعلوم (نجف: المکتبة الرضویة، بى تا)، ص 118، پاورقى مصحح</ref> کتاب البلدان در موارد فروان، وصف یعقوبى درباره نامبرده به کار رفته است. <ref>ر.ک: همان، صص 118-132</ref> | |||
افزون بر عنوان هاى یاد شده در بالا ـ یعقوبى و ابنواضح ـ دیگر لقب هایى که نامبرده بدان شهرت داشته است، عبارت است از: عباسى، کاتب و اخبارى. <ref>یاقوت حموى، همان، ج 5، ص 153; عمر رضا کحاله، همان، ج 1، ص 102</ref> | |||
اشتهار او به وصف عباسى در انتساب به خاندان خلفاى عباسى بوده است. در اصل، این وصف درباره جدّش واضح به کار رفته است که با منصور عباسى پیوند ولاء داشته و مولاى او بوده است. از این رو بر اساس همین پیوند ـ که مانند نَسب عامل پیوستگى بوده <ref> از دیدگاه مردمان عرب، «مولاى» یک قوم از خود آنان بوده است، و «ولاء» عامل خویشاوندى بوده است، مانند نَسَب (مولى القوم من انفسهم. و الولاء لحمة کلحمة النسب) جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام، ج 4 (بیروت: دارالعلم للملایین ـ بغداد: مکتبة النهضة، 1980م، چاپ سوم)، ص 368</ref> وصف مزبور درباره تبار واضح از جمله چهره مورد سخن نیز کاربرد یافته است. <ref>یاسین ابراهیم على الجعفرى، همان، ص 22; حسین عاصى، همان، صص 37-38; صادق آئینهوند (استاد)، علم تاریخ در اسلام (تهران: وزارت ارشاد اسلامى; 1360ش، چاپ اول)، ص 68</ref> | |||
لقب کاتب که گویا درباره یعقوبى بسیار رواج داشته است، <ref>براى آشنایى با برخى از موارد کاربرد این لقب، ر.ک: یعقوبى، همان، صص 118-132 (الحاقات)</ref> ناظر به این امر بوده است که نامبرده در منصب کتابت ـ دبیرى ـ در دربارِ برخى از حاکمان اشتغال داشته است. هم چنین، وصف اخبارى، به اعتبار مورخ بودن و آشنایى او با اخبار و گزارش هاى تاریخى بوده است. <ref>رسول جعفریان (استاد)، منابع تاریخ اسلام (قم: انصاریان، 1376، چاپ اول)، صص 154-155</ref> | |||
هم چنین، یعقوبى با دو وصف اصفهانى و مصرى شناخته شده است. وى را اصفهانى گفته اند چرا که اصالتاً ایرانى و از مردم [[اصفهان]] بوده است، و مصرى اش خوانده اند چون در سرزمین [[مصر]] اقامتى طولانى داشته است. <ref>یعقوبى، همان (ترجمه فارسى)، پیش گفتار مترجم، صص نه - یازده</ref> جالب توجه آن که ابومنصور ثعالبى (متوفاى 429ق) در کتاب یتیمة الدهر در یاد کرد از اسامى شاعران اصفهان، نام احمد بن واضح | |||
(یعقوبى) را نیز یاد کرده است. <ref>ابو منصور عبدالملک ثعالبى نیشابورى، یتیمة الدهرفى محاسن اهل العصر، ج3، تحقیق مفید محمد قمیحه (بیروت: دارالکتب العلمیه، 1420 ق / 2000م، چاپ اول)، ص 349</ref> از آن سو، [[مسعودى]] و حاجى خلیفه او را با وصف مصرى نام برده اند. <ref>ر.ک: یعقوبى، همان (ترجمه فارسى)، پیش گفتار مترجم، ص یازده</ref> | |||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۱
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۹:۴۱، ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱؛
نام | یعقوبی |
---|---|
نام کامل | أحمد الیعقوبی هو أبو العباس أحمد بن إسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح الیعقوبی |
القاب | کاتب•عباسی•مصری•اصفهانی |
زاده | قرن ۹ میلادی |
ملیت | بغداد•عراق |
محل زندگی | بغداد•مصر•ارمنستان |
تألیفات | تاریخ یعقوبی•البلدان•مشاکله الناس لزمانهم•أخبار الأمم السالفة |
فعالیت ها | تاریخ اسلام•جهانگرد و جغرافی دان•کاتب در دیوان خلفای عباسی |
تاریخ وفات | ۲۸۴ یا ۲۹۲ قمری |
احمد بن ابی یعقوب اسحاق بن جعفر مورخ و جغرافى دان، تحصیلات علمی خود را پیگیری کرد. مذهب ایشان به احتمال زیاد تشیع بود. از بزرگ ترین مورخان و جغرافى دانان مسلمان است که در اوج شهرت، هم چنان ناشناخته مانده است. در اساس، او، از خود بسیار کم سخن گفته است; گویا گمنامى را بیشتر خوش داشته است.
کارگزاری در دربار خلفای عباسی و سرایندگی شعر ازجمله فعالیتهای وی است. او به تألیف چندین جلد کتاب در موضوعات تاریخی و جغرافیایی پرداخت. «تاریخ الیعقوبی»، «البلدان»، «مشاکلة الناس لزمانهم» و «أخبار الأمم السالفة» برخی از این آثار است.
نام، نسب و اوصاف یعقوبى
نام، نسب و اوصاف: «یعقوبى» را در منابع تاریخى، چنین معرفى کرده اند: «احمد بن ابى یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح». [۱] نامبرده، با آن که امروزه بیشتر به یعقوبى یا ابن یعقوبى معروف است; [۲] اما در تألیف هاى متقدمان، با چنین عنوانى شناسایى نشده و گویا پس از انتشار آثارش در دوران اخیر، بدین عنوان، شهرت یافته است. [۳] پیش از آن، عنوانِ مشهور وى، در انتساب به دنیاى بزرگ خود، ابن واضح بوده است. [۴]
به طور معمول، کاربرد وصف یعقوبى درباره یک شخص، بیانگر آن است که نام یکى از نیاکان او یعقوب بوده است. [۵] اما درباره چهره مورد سخن در این جا، چنین نبوده است; بلکه به احتمال قوى این وصفِ او برگرفته از کنیه پدرش ابى یعقوب بوده است. بر این اساس، احتمال داده شده است که به مرور زمان، ابى یعقوب به یعقوبى تحول یافته است، و سپس به جهت اشتهار علمى ـ یا سیاسىِ وى، همان نام در مورد فرزندش غالب گردیده است. [۶] گفتنى است که در بخش الحاقات ضمیمه [۷] کتاب البلدان در موارد فروان، وصف یعقوبى درباره نامبرده به کار رفته است. [۸]
افزون بر عنوان هاى یاد شده در بالا ـ یعقوبى و ابنواضح ـ دیگر لقب هایى که نامبرده بدان شهرت داشته است، عبارت است از: عباسى، کاتب و اخبارى. [۹] اشتهار او به وصف عباسى در انتساب به خاندان خلفاى عباسى بوده است. در اصل، این وصف درباره جدّش واضح به کار رفته است که با منصور عباسى پیوند ولاء داشته و مولاى او بوده است. از این رو بر اساس همین پیوند ـ که مانند نَسب عامل پیوستگى بوده [۱۰] وصف مزبور درباره تبار واضح از جمله چهره مورد سخن نیز کاربرد یافته است. [۱۱] لقب کاتب که گویا درباره یعقوبى بسیار رواج داشته است، [۱۲] ناظر به این امر بوده است که نامبرده در منصب کتابت ـ دبیرى ـ در دربارِ برخى از حاکمان اشتغال داشته است. هم چنین، وصف اخبارى، به اعتبار مورخ بودن و آشنایى او با اخبار و گزارش هاى تاریخى بوده است. [۱۳]
هم چنین، یعقوبى با دو وصف اصفهانى و مصرى شناخته شده است. وى را اصفهانى گفته اند چرا که اصالتاً ایرانى و از مردم اصفهان بوده است، و مصرى اش خوانده اند چون در سرزمین مصر اقامتى طولانى داشته است. [۱۴] جالب توجه آن که ابومنصور ثعالبى (متوفاى 429ق) در کتاب یتیمة الدهر در یاد کرد از اسامى شاعران اصفهان، نام احمد بن واضح (یعقوبى) را نیز یاد کرده است. [۱۵] از آن سو، مسعودى و حاجى خلیفه او را با وصف مصرى نام برده اند. [۱۶]
پانویس
- ↑ یاقوت حموى، معجم الادباء، ج 5 (بیروت: دار الاحیاء التراث العربى، بى تا)، ص 153; عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 1 (بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414 ق / 1993 م، چاپ اول)، ص 102
- ↑ عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 1 (بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414 ق / 1993 م، چاپ اول)، ص 102
- ↑ احمد بن ابى یعقوب (یعقوبى)، البلدان، ترجمه محمد ابراهیم آیتى (تهران: شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1381، چاپ چهارم)، پیش گفتار مترجم، صص نه و ده
- ↑ عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 1 (بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414 ق / 1993 م، چاپ اول)، ص 102
- ↑ ابو سعد عبدالکریم بن محمد السمعانى، الانساب، ج 5 (بیروت: دارالفکر، 1419ق / 1998م، چاپ اول)، ص 669
- ↑ یاسین ابراهیم على الجعفرى، الیعقوبى، المورخ و الجغرافى (بغداد: دارالرشید للنشر، 1980م)، ص 20; حسین عاصى، الیعقوبى، عصره ـ سیرة حیاته ـ منهجه التاریخى (بیروت: دارالمکتب العلمیه، 1413ق / 1992م)، ص 36
- ↑ البته این بخش، جزء متن اصلى کتاب البلدان نیست، و مشتمل بر گزارش هاى نویسندگان کهن از آثار گوناگون یعقوبى است; ر.ک: احمد بن ابى یعقوب (یعقوبى)، البلدان، تصحیح محمد صادق آل بحرالعلوم (نجف: المکتبة الرضویة، بى تا)، ص 118، پاورقى مصحح
- ↑ ر.ک: همان، صص 118-132
- ↑ یاقوت حموى، همان، ج 5، ص 153; عمر رضا کحاله، همان، ج 1، ص 102
- ↑ از دیدگاه مردمان عرب، «مولاى» یک قوم از خود آنان بوده است، و «ولاء» عامل خویشاوندى بوده است، مانند نَسَب (مولى القوم من انفسهم. و الولاء لحمة کلحمة النسب) جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام، ج 4 (بیروت: دارالعلم للملایین ـ بغداد: مکتبة النهضة، 1980م، چاپ سوم)، ص 368
- ↑ یاسین ابراهیم على الجعفرى، همان، ص 22; حسین عاصى، همان، صص 37-38; صادق آئینهوند (استاد)، علم تاریخ در اسلام (تهران: وزارت ارشاد اسلامى; 1360ش، چاپ اول)، ص 68
- ↑ براى آشنایى با برخى از موارد کاربرد این لقب، ر.ک: یعقوبى، همان، صص 118-132 (الحاقات)
- ↑ رسول جعفریان (استاد)، منابع تاریخ اسلام (قم: انصاریان، 1376، چاپ اول)، صص 154-155
- ↑ یعقوبى، همان (ترجمه فارسى)، پیش گفتار مترجم، صص نه - یازده
- ↑ ابو منصور عبدالملک ثعالبى نیشابورى، یتیمة الدهرفى محاسن اهل العصر، ج3، تحقیق مفید محمد قمیحه (بیروت: دارالکتب العلمیه، 1420 ق / 2000م، چاپ اول)، ص 349
- ↑ ر.ک: یعقوبى، همان (ترجمه فارسى)، پیش گفتار مترجم، ص یازده