حدیث صحیح از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
هر چند حدیث صحیح برترین نوع از احادیث بوده و مورد قبول فریقین می باشد اما در تعریف و شاخصه های آن بینشان اختلافاتی وجود دارد. در این مقاله ضمن بیان دیدگاه فریقین نسبت به حدیث صحیح ٰ موارد اشتراک وافتراقی آنان در این مساله تبیین گردیده است . | هر چند حدیث صحیح برترین نوع از احادیث بوده و مورد قبول فریقین می باشد اما در تعریف و شاخصه های آن بینشان اختلافاتی وجود دارد. در این مقاله ضمن بیان دیدگاه فریقین نسبت به حدیث صحیح ٰ موارد اشتراک وافتراقی آنان در این مساله تبیین گردیده است . | ||
خط ۳۶: | خط ۲۰: | ||
در کتاب قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیث در تعریف حدیث صحیح امده است : | در کتاب قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیث در تعریف حدیث صحیح امده است : | ||
:"الصحیح ما اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن مثله، وسلم عن شذوذ وعلة، | :"الصحیح ما اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن مثله، وسلم عن شذوذ وعلة، | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۲۹: | ||
3- از منظر اهل سنت شذوذ روائی و عدم العله از شرائط صحت حدیث می باشد در حالی که از منظر امامیه ایندو شرط صحت نمی باشد . <ref>دانش رجال از دیدگاه اهل سنت ،جدیدی نژاد 1381ص 15 </ref> | 3- از منظر اهل سنت شذوذ روائی و عدم العله از شرائط صحت حدیث می باشد در حالی که از منظر امامیه ایندو شرط صحت نمی باشد . <ref>دانش رجال از دیدگاه اهل سنت ،جدیدی نژاد 1381ص 15 </ref> | ||
== | ==پانویس== | ||
[[رده: مقالات]] | [[رده: مقالات]] | ||
[[رده: علوم الحدیث]] | [[رده: علوم الحدیث]] | ||
<br /><references /> | |||
<references /> |
نسخهٔ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۶
هر چند حدیث صحیح برترین نوع از احادیث بوده و مورد قبول فریقین می باشد اما در تعریف و شاخصه های آن بینشان اختلافاتی وجود دارد. در این مقاله ضمن بیان دیدگاه فریقین نسبت به حدیث صحیح ٰ موارد اشتراک وافتراقی آنان در این مساله تبیین گردیده است .
الف - حدیث صحیح در نگاه اهل سنت
از منظر محدثان اهل سنت حدیث صحیح به حدیثی گفته می شود که از ویژگیهای پنجگانه ذیل برخوردار باشد :
1-مسند باشد 2- متصل باشد 3-همه روات ان عادل باشند .باشد . 4-خالی از شذوذ باشد 5- خالی از علت – ضعف - باشد
در کتاب موسوعه علوم الحدیث الشریف–در تعریف حدیث صحیح امده است :
هوالحدیث الذی توفرت فیه الشروط الخمسه التالیه 1-اتصال الاسناد 2-عداله الراوی 3-ضبط الرواه 4-السلامه من الشذوذ 5-السلامه عن العلل القادحه [۱]
در کتاب قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیث در تعریف حدیث صحیح امده است :
- "الصحیح ما اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن مثله، وسلم عن شذوذ وعلة،
انگاه در تعریف قیود ذکر شده در تعریف صحیح امده است :
ونعنی بالمتصل ما لم یكن مقطوعًا بأی وجه كان فخرج المنقطع والمعضل والمرسل على رأی من لا یقبله وبالعدل من لم یكن مستور العدالة ولا مجروحًا فخرج ما نقله مجهول عینًا أو حالًا أو معروف بالضعیف وبالضابط من یكون حافظًا متیقظًا فخرج ما نقله مغفل كثیر الخطأ. وبالشذوذ ما یرویه الثقة مخالفًا لروایة الناس. وبالعلة ما فیه أسباب خفیة قادحة فخرج الشاذ والمعلل – انتهی – [۲]
مولف کتاب علوم الحدیث و مصطلحه در تعریفی جامع نسبت به حدیث صحیح از دیدگاه اهل سنت می گوید :
عرفوا الحدیث الصحیح بانه الحدیث المسند الذی یتصل اسناده بنقل العدل الضابط حتی ینتهی الی رسول الله ص او الی منتهاه من صحابی او من دونه ولا یکون شاذا و لا معللا – انتهی –[۳]
ایشان د رتبیین بیشتر حدیث صحیح می نویسد :
ان الحدیث الصحیح لا یکون شاذا و هو ما رواه الثقه مخالفا روایه الثقا ت و ان الحدیث الصحیح لا یکون معللا و هو الذی اکتشفت فیه عله خفیه تقدح فی صحته و ان کان یبدو فی الظاهر سلیما من العلل انتهی- [۴]
مولف کتاب منهج النقد فی علوم الحدیث نیز در تعریف حدیث صحیح می نویسد : الحدیث الصحیح: هو الحدیث الذی اتصل سنده بنقل العدل الضابط عن العدل الضابط إلى منتهاه، ولا یكون شاذا ولا معلا.
انگاه در تبیین تعریف مذکور و قیودات اخذ شده در ان می گوید :
1- الاتصال: ومعناه أن یكون كل واحد من رواة الحدیث قد تلقاه ممن فوقه من الرواة وهكذا إلى أن یبلغ التلقی قائله. فخرج بذلك المرسل والمنقطع بأی نوع من أنواع الانقطاع.
لأنه إذا لم یكن متصلا فمعناه أنه سقط من سنده واسطة أو أكثر، ویحتمل أن یكون الواسطة المحذوف ضعیفا، فلا یكون الحدیث صحیحا.
2- العدالة فی الرواة: ...، وهی ركن هام فی قبول الروایة، لأنها الملكة التی تحث على التقوى، وتحجز صاحبها عن المعاصی والكذب وما یخل بالمروءة، فخرج بهذا الشرط الحدیث الموضوع، وما ضعف لاتهما الراوی بالفسق والإخلال بالمروءة، أو غیر ذلك ...
3- الضبط ومعناه أن یحفظ الراوی الحدیث فی صدره أو كتابه، ثم یستحضره عند الأداء، وهذا الشرط یستدعی عدم غفلته، وعدم تساهله عند التحمل والأداء، إلى آخر ما ذكرنا فی أبحاث الضبط وفی علوم الروایة.
4- عدم الشذوذ: والشذوذ هو مخالفة الراوی الثقة لمن هو أقوى منه لأنه إذا خالفه من هو أولى منه بقوة حفظه أو كثرة عدد كان مقدما علیه، وكان المرجوح شاذا. وتبین بشذوذه وقوع وهم فی روایة هذا الحدیث.
5- عدم الإعلال: ومعناه سلامة الحدیث من علة تقدح فی صحته، أی خلوه من وصف خفی قادح فی صحة الحدیث والظاهر السلامة منه، فخرج بهذا الشرط الحدیث المعلل، فلا یكون صحیحا.،- انتهی- [۵]
بنابر این حدیث صحیح در نزد اهل سنت مشتمل بر سه شرط وجودی و دو شرط عدمی است : شروط وجودی ان عبارتند از : اتصال سند ، عدالت راوی و ضابط بودن ان و دو شر ط عدمی که عبارتند از : شاذ نبودن و معلل نبودن حدیث
بنابراین حدیثی که فاقد شروط پنجگانه فوق باشد اطلاق صحیح بر ان تمام نیست.
ب- حدیث صحیح از منظر امامیه
در این قسمت گفتار برخی از اعلام شیعه ر ا در معنای حدیث صحیح بیان می کنیم :
شهید ثانی درکتاب الرعایة فی علم الدرایة در تعریف حدیث صحیح می گوید :
الصحیح وهو : ما اتصل سنده إلى المعصوم ، بنقل العدل الامامی عن مثله ، فی جمیع الطبقات ، حیث تكون متعددة ، ( وإن اعتراه شذوذ ) [۶]
شارح کتاب شهید ثانی در تبیین قیود بکار رفته در تعریف صحیح می نویسد :
فخرج باتصال السند : المقطوع فی أی مرتبة اتفقت . ، فإنه لا یسمى : صحیحا " ، و إن كان رواته ، من رجال الصحیح وشمل قوله ( إلى المعصوم ) : النبی ، والامام . ج - وبقوله ( بنقل العدل ) : الحسن . د - وبقوله ( الامامی ) : الموثق . ه - وبقوله فی ( جمیع الطبقات ) : ما اتفق فیه واحد بغیر الوصف المذكور . ، فإنه بسببه ، یلحق بما یناسبه من الأوصاف ، لا بالصحیح .... ونبه بقوله ( وإن اعتراه شذوذ ) : على خلاف ما اصطلح علیه العامة من تعریفه حیث اعتبروا سلامته من الشذوذ . ، وقالوا فی تعریفه : انه : ( ما اتصل سنده ، بنقل العدل الضابط ، عن مثله ، وسلم عن شذوذ وعله.– انتهی –[۷]
بنابر این حدیث صحیح از منظر شهید ثانی حدیثی است که مسند بوده و راوایانش نیز در همه طبقات عادل و از مذهب امامیه باشدبعلاوه انکه مروی عنه هم معصوم باشد بنابر این شاذ بودن و معلول نبودن حدیث شرط صحت نیست .
در کتاب رسائل فی درایه الحدیث در تعریف حدیث صحیح امده است :
الصحیحُ ؛ وهو ما اتّصل سندُه إلى المعصومِ بنقلِ العدلِ الإمامی عن مثل فی جمیعِ الطبقاتِ ، وإن اعتراه شذوذٌ . وقد یُطلق على سَلیمِ الطریقِ مِن الطَعْنِ بما یُنافی الأمرین ، وإن اعتراه مع ذلك إرسالٌ أو قَطعٌ – انتهی- [۸].
مولف کتاب قواعد الحدیث نیز در تعریف صحیح می نویسد :
الصحیح: من اتصلت روایته إلى المعصوم بإمامی عادل -انتهی – [۹]
از مباحث ذکر شده استفاده می شود که تحقق حدیث صحیح از منظر امامیه مشروط به امور ذیل است :
1-مروی عنه پیامبر ص و اهل بیت او باشند . بنابر این اطلاق حدیث صحیح به گفتار غیرانان نظیر صحابه تمام نیست .
2-حدیث مسند باشد .
3-روات حدیث مسند در همه طبقات امامی باشند .
4-روات همه طبقات عادل باشند .
با تامل در دیدگاه فریقین نسبت به تعریف صحیح ، موارد افتراق و اشتراک مشخص می شود :
موارد اشتراک فریقین در تعریف حدیث صحیح
شروط مشترک بین فریقین در تعریف حدیث صحیح عبارتند از : 1-مسند بودن - 2-عدالت روات در همه طبقات 3-مروی عنه پیامبر ص باشد .
لازم به ذکر است که عدالت گرچه شرط مشترک فریقین در تحقق حدیث صحیح می باشد اما در مفهوم و مصداقش بین انان تفاوت وجود دارد بدین معنا که از منظربرخی اعلام اهل سنت پیروان مذهب امامیه اهل بدعت شمرده شده از اینرو نمی توان انرا از مصادیق عدل قرار داد چنانکه از منظربرخی از اعلام امامیه نیز روایات راویان اهل سنت بدلیل عدم عدالت مقبول نمی باشد .
موارد افتراق فریقین با یکدیگر در تعریف حدیث صحیح
این موارد عبارتند از :
1- از منظر اهل سنت مروی عنه در حدیث اعم از پیامبر ص و صحابه و تابعین – طبق دیدگاه برخی ازاهل سنت – می باشد در حالی که مروی عنه از منظر امامیه فقط پیامبر ص و اهل بیتش – امامان معصوم - می باشند .
2-از منظر اهل سنت عدالت راویان شرط صحت روایت است بدیهی است این امر پیروان همه مذاهب را شامل می شود - در صورتی که عادل باشند – در حالی که از منظر امامیه لازم است روات در همه طبقات عادل امامی مذهب باشند .
3- از منظر اهل سنت شذوذ روائی و عدم العله از شرائط صحت حدیث می باشد در حالی که از منظر امامیه ایندو شرط صحت نمی باشد . [۱۰]
پانویس
- ↑ موسوعه علوم الحدیث الشریف ،حمدی زقزوق ، 1426، ص 80-82
- ↑ قواعد التحدیث من مصطلح فنون الحدیثالحلاق القاسمی ، ج1ص79
- ↑ علوم الحدیث و مصطلحه الصالح ،1977، ص 145
- ↑ همان، ص 146
- ↑ منهج النقد فی علوم الحدیث عتر الحلبی 1418ص242 - 243
- ↑ الرعایة فی علم الدرایة الجبعی العاملی1408ص 77 – 88)
- ↑ همان ص 77 – 88
- ↑ رسائل فی درایه الحدیث حافظیان البابُلی1382 ص 125
- ↑ قواعد الحدیث الموسوی الغریفی 1406،ص 24،
- ↑ دانش رجال از دیدگاه اهل سنت ،جدیدی نژاد 1381ص 15