بحرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
[https://www.yjc.ir/fa/news/4102150/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%D9%8A-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%D9%8A%D8%B1 منبع:برگرفته شده از باشگاه خبرنگاران جوان] | [https://www.yjc.ir/fa/news/4102150/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%D9%8A-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%D9%8A%D8%B1 منبع:برگرفته شده از باشگاه خبرنگاران جوان] | ||
==تاریخ== | |||
در گذشته به منطقه ساحلی جنوب خلیج فارس حد فاصل بصره تا بحرین امروزی بحرین گفته میشد (که شامل منطقهٔ احسا، در عربستان، هم بود). بحرین قبل از زمان ساسانیان در قلمرو ایران بود. از سال ۱۵۲۲ تا ۱۶۰۲ بحرین مدتی در اشغال پرتغالیها قرارگرفت. در سال ۱۶۰۲ میلادی، پس از اخراج پرتغالیها توسط شاه عباس از خلیج فارس، دوباره حاکمیت ایران بر آن (به جز دورههای کوتاهی از حملهٔ عمانیها) تا سال ۱۷۸۳ میلادی ادامه پیدا کرد. | |||
از سال ۱۷۶۵، جزیرهٔ بحرین به دست خاندان آل خلیفه (که از اعراب شبهجزیرهٔ عربستان بودند) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ زیر نفوذ بریتانیا بودند. با این حال، در دوران قاجار، ایران هنوز مدعی مالکیت بر بحرین بود. در سال ۱۹۲۷ ایران زمان پهلوی در برنامه ای از قبل تعیین شده در شکوائیهای رسمی به بریتانیا نسبت به قرارداد این کشور با سلطان نجد و حجاز (که پس از مدتی به عربستان سعودی تبدیل شد) اعتراض کرد که در بخش از آن از آن «... تعهد به حفظ روابط دوستانه و صلح آمیز با سرزمینهای کویت و بحرین...» یاد شده بود اما انگلیسیها امیر بحرین را حاکمی مستقل و جزیره و اهالی آن را تحتالحمایه دولت بریتانیا دانستند و مدعی شدند که ادعای حاکمیت ایران بر بحرین بر هیچ مبنای معتبری استوار نیست. ادعاهای ظاهری ایران بر بحرین در سالهای بعد نیز ادامه یافت، از جمله در سال ۱۹۵۷ (۱۳۳۶) قانون تقسیمات کشوری جدیدی به تصویب رسید که در آن بحرین استان چهاردهم ایران تعیین شده بود. | |||
در حالی که موضع بریتانیا در پشتیبانی از استقلال بحرین با استقبال کشورهای عربی مواجه شده بود، دولت شوروی اعلان حاکمیت ایران بر بحرین را مورد تأیید رسمی قرار داد. در سال ۱۹۶۸ با تصمیم انگلیسیها به خروج نیروهای خود از منطقه شرق سوئز و خلیج فارس بحث بر سر وضعیت بحرین دوباره به اوج رسید. پیشنهاد انگلیسیها تشکیل فدراسیونی از قطر و بحرین و هفت امیرنشینهای حاشیه خلیج فارس بود که با مخالفت ظاهری پهلوی در ایران روبرو شد. در ۴ ژانویه ۱۹۶۹ شاه ایران که وابستگی کامل به انگلیس و امریکا داشت، در نشستی خبری و نمایشی در دهلی نو موضع معتدلتری اتخاذ کرده و از حق اهالی بومی بحرین برای تعیین سرنوشت خود از طریق یک همهپرسی سخن گفت؛ «...چنانچه مردم بحرین علاقمند به الحاق به کشور من نباشند، ایران ادعای ارضی خود را نسبت به این جزیره پس خواهد گرفت...»، اما شیخ عیسی حاکم بحرین که میدانست مردم بحرین به هیچ عنوان حاضر به جدایی از ایران نیستند، حتی پیشنهاد همه پرسی شاه را نیز رد کرد. | |||
پس از چندین ماه تلاش شبانه روزی انگلیس ها و مذاکرات محرمانه، ایران در ۹ مارس ۱۹۷۰ (اسفند ۱۳۴۹) با درخواست از دبیرکل سازمان ملل برای اعمال مساعی جمیله به منظور تشخیص خواست واقعی مردم بحرین پیشقدم شد. ایران پهلوی نیز در اقدامی از پیش تعیین شده اعلام کرده بود نظر نمایندگان سازمان ملل را در صورتی که با تایید شورای امنیت سازمان ملل همراه باشد خواهد پذیرفت. بریتانیا نیز از پیشنهاد استقبال کرده و اوتانت دبیرکل سازمان ملل هیئتی را به ریاست ویتوریا گیچاردی را مأمور انجام این کار کرد. هیئت سازمان ملل بدون درنظر گرفتن خواست عمومی مردم، با دستور انگلیس و امریکا اعلام کرد که تقریبا تمام مردم بحرین خواهان یک حکومت کاملا مستقل هستند و اکثریت بزرگی از آنها آن را یک کشور عربی میدانند. این تصمیم بدون همه پرسی از مردم در شورای امنیت نیز به سادگی تایید شد و بحرین استقلال خود را از ایران، در ۱۴ اوت ۱۹۷۱ اعلام کرد و ایران پهلوی نیز اولین کشوری بود که آن را به سادگی به رسمیت شناخت. | |||
=مهم ترین تحولات سیاسی جغرافیایی= | =مهم ترین تحولات سیاسی جغرافیایی= | ||
==مهم ترین تحولات قرن اخیر کشور== | ==مهم ترین تحولات قرن اخیر کشور== |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۲
بَحْرین، کشوری با مساحتی حدود ۷۶۷ کیلومتر مربع در حاشیه جنوبی خلیج فارس. پایتخت این کشور شهر منامه، و اکثر ساکنان این کشور عرب هستند. جمعیت این کشور ۱.۲۳۴.۵۹۶ نفر است.
تاریخچه کشور
پادشاهی بحرین کشوری است جزیرهای در خلیج فارس. پایتخت آن منامه، زبان رسمی آن عربی است و استفاده از زبانهای انگلیسی، فارسی و اردو هم بسیار رایج است. بحرین به پنج استان بخش شده و تا ۳ ژوئیه ۲۰۰۲ (میلادی) دارای ۱۴ شهر بودهاست. این کشور از ۳۲ جزیره تشکیل یافتهاست. بحرین بخشی از کشور ایران بود و از سال ۱۸۲۰ میلادی تحت سرپرستی کشور بریتانیا بوده، و در سال ۱۹۷۱ بحرین از ایران اعلام استقلال کرد.
منبع:برگرفته شده از باشگاه خبرنگاران جوان
تاریخ
در گذشته به منطقه ساحلی جنوب خلیج فارس حد فاصل بصره تا بحرین امروزی بحرین گفته میشد (که شامل منطقهٔ احسا، در عربستان، هم بود). بحرین قبل از زمان ساسانیان در قلمرو ایران بود. از سال ۱۵۲۲ تا ۱۶۰۲ بحرین مدتی در اشغال پرتغالیها قرارگرفت. در سال ۱۶۰۲ میلادی، پس از اخراج پرتغالیها توسط شاه عباس از خلیج فارس، دوباره حاکمیت ایران بر آن (به جز دورههای کوتاهی از حملهٔ عمانیها) تا سال ۱۷۸۳ میلادی ادامه پیدا کرد.
از سال ۱۷۶۵، جزیرهٔ بحرین به دست خاندان آل خلیفه (که از اعراب شبهجزیرهٔ عربستان بودند) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ زیر نفوذ بریتانیا بودند. با این حال، در دوران قاجار، ایران هنوز مدعی مالکیت بر بحرین بود. در سال ۱۹۲۷ ایران زمان پهلوی در برنامه ای از قبل تعیین شده در شکوائیهای رسمی به بریتانیا نسبت به قرارداد این کشور با سلطان نجد و حجاز (که پس از مدتی به عربستان سعودی تبدیل شد) اعتراض کرد که در بخش از آن از آن «... تعهد به حفظ روابط دوستانه و صلح آمیز با سرزمینهای کویت و بحرین...» یاد شده بود اما انگلیسیها امیر بحرین را حاکمی مستقل و جزیره و اهالی آن را تحتالحمایه دولت بریتانیا دانستند و مدعی شدند که ادعای حاکمیت ایران بر بحرین بر هیچ مبنای معتبری استوار نیست. ادعاهای ظاهری ایران بر بحرین در سالهای بعد نیز ادامه یافت، از جمله در سال ۱۹۵۷ (۱۳۳۶) قانون تقسیمات کشوری جدیدی به تصویب رسید که در آن بحرین استان چهاردهم ایران تعیین شده بود.
در حالی که موضع بریتانیا در پشتیبانی از استقلال بحرین با استقبال کشورهای عربی مواجه شده بود، دولت شوروی اعلان حاکمیت ایران بر بحرین را مورد تأیید رسمی قرار داد. در سال ۱۹۶۸ با تصمیم انگلیسیها به خروج نیروهای خود از منطقه شرق سوئز و خلیج فارس بحث بر سر وضعیت بحرین دوباره به اوج رسید. پیشنهاد انگلیسیها تشکیل فدراسیونی از قطر و بحرین و هفت امیرنشینهای حاشیه خلیج فارس بود که با مخالفت ظاهری پهلوی در ایران روبرو شد. در ۴ ژانویه ۱۹۶۹ شاه ایران که وابستگی کامل به انگلیس و امریکا داشت، در نشستی خبری و نمایشی در دهلی نو موضع معتدلتری اتخاذ کرده و از حق اهالی بومی بحرین برای تعیین سرنوشت خود از طریق یک همهپرسی سخن گفت؛ «...چنانچه مردم بحرین علاقمند به الحاق به کشور من نباشند، ایران ادعای ارضی خود را نسبت به این جزیره پس خواهد گرفت...»، اما شیخ عیسی حاکم بحرین که میدانست مردم بحرین به هیچ عنوان حاضر به جدایی از ایران نیستند، حتی پیشنهاد همه پرسی شاه را نیز رد کرد.
پس از چندین ماه تلاش شبانه روزی انگلیس ها و مذاکرات محرمانه، ایران در ۹ مارس ۱۹۷۰ (اسفند ۱۳۴۹) با درخواست از دبیرکل سازمان ملل برای اعمال مساعی جمیله به منظور تشخیص خواست واقعی مردم بحرین پیشقدم شد. ایران پهلوی نیز در اقدامی از پیش تعیین شده اعلام کرده بود نظر نمایندگان سازمان ملل را در صورتی که با تایید شورای امنیت سازمان ملل همراه باشد خواهد پذیرفت. بریتانیا نیز از پیشنهاد استقبال کرده و اوتانت دبیرکل سازمان ملل هیئتی را به ریاست ویتوریا گیچاردی را مأمور انجام این کار کرد. هیئت سازمان ملل بدون درنظر گرفتن خواست عمومی مردم، با دستور انگلیس و امریکا اعلام کرد که تقریبا تمام مردم بحرین خواهان یک حکومت کاملا مستقل هستند و اکثریت بزرگی از آنها آن را یک کشور عربی میدانند. این تصمیم بدون همه پرسی از مردم در شورای امنیت نیز به سادگی تایید شد و بحرین استقلال خود را از ایران، در ۱۴ اوت ۱۹۷۱ اعلام کرد و ایران پهلوی نیز اولین کشوری بود که آن را به سادگی به رسمیت شناخت.