۸۵٬۸۳۹
ویرایش
جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'می داشت' به 'می‌داشت') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
| خط ۱۹۶: | خط ۱۹۶: | ||
ظاهراً سلسله کبرویه در دوره‌هایی از رونق افتاد و اگرچه در سده سیزدهم/ نوزدهم احیا شد، پس از ۱۲۹۰/ ۱۸۷۳ هواداران آن به نقشبندیانی که از بخارا آمده بودند پیوستند. <ref>آلکساندر بن یگسن و اندرز ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ج۱، ص۲۵، ترجمه افسانه منفرد، تهران ۱۳۷۸ ش.</ref> | ظاهراً سلسله کبرویه در دوره‌هایی از رونق افتاد و اگرچه در سده سیزدهم/ نوزدهم احیا شد، پس از ۱۲۹۰/ ۱۸۷۳ هواداران آن به نقشبندیانی که از بخارا آمده بودند پیوستند. <ref>آلکساندر بن یگسن و اندرز ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ج۱، ص۲۵، ترجمه افسانه منفرد، تهران ۱۳۷۸ ش.</ref> | ||
با وجود نفوذ کبرویه در میان قره قالپاق‌ها و حتی برگزاری مجالس ذکر در نیمه دوم سده چهاردهم/ بیستم، <ref>شیرین آکینر، اقوام مسلمان اتحاد شوروی، ج۱، ص۴۱۹ـ۴۲۰، ترجمه علی خزاعی فر، مشهد ۱۳۶۶ ش.</ref> آنان اکنون کم‌نفوذترین سلسله آسیای مرکزی و قفقاز محسوب می‌شوند که فقط میان اندکی از دهقانان، بویژه در محدوده خوارزم و قونیه اورگنج در ترکمنستان، هوادارانی دارند. <ref>آلکساندر بن یگسن و اندرز ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ج۱، ص۲۵، ترجمه افسانه منفرد، تهران ۱۳۷۸ ش.</ref><ref>آلکساندر بن یگسن و اندرز ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ج۱، ص۶۲، ترجمه افسانه منفرد، تهران ۱۳۷۸ ش.</ref> | با وجود نفوذ کبرویه در میان قره قالپاق‌ها و حتی برگزاری مجالس ذکر در نیمه دوم سده چهاردهم/ بیستم، <ref>شیرین آکینر، اقوام مسلمان اتحاد شوروی، ج۱، ص۴۱۹ـ۴۲۰، ترجمه علی خزاعی فر، مشهد ۱۳۶۶ ش.</ref> آنان اکنون کم‌نفوذترین سلسله آسیای مرکزی و قفقاز محسوب می‌شوند که فقط میان اندکی از دهقانان، بویژه در محدوده خوارزم و قونیه اورگنج در ترکمنستان، هوادارانی دارند. <ref>آلکساندر بن یگسن و اندرز ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ج۱، ص۲۵، ترجمه افسانه منفرد، تهران ۱۳۷۸ ش.</ref><ref>آلکساندر بن یگسن و اندرز ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ج۱، ص۶۲، ترجمه افسانه منفرد، تهران ۱۳۷۸ ش.</ref> | ||
درباره کبرویه منابع کمی وجود دارد. | |||
=سلسله قادریه= | =سلسله قادریه= | ||
| خط ۲۵۹: | خط ۲۵۹: | ||
==پس از فروپاشی شوروی== | ==پس از فروپاشی شوروی== | ||
پس از فروپاشی اتحاد شوروی، تمایل به احیای سنن صوفیانه در جمهوری‌های تازه استقلال یافته که قلمرو سنّتی تصوف بودند بیش‌تر شد و کتاب‌ها و جزوات و مقالات و روزنامه‌ها و برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی بسیاری | پس از فروپاشی اتحاد شوروی، تمایل به احیای سنن صوفیانه در جمهوری‌های تازه استقلال یافته که قلمرو سنّتی تصوف بودند بیش‌تر شد و کتاب‌ها و جزوات و مقالات و روزنامه‌ها و برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی بسیاری درباره صوفیان تهیه گردید. | ||
جمهوری ازبکستان، بیش از همه مشتاق احیای تصوف بوده است و بویژه در سیاست خود بر زنده کردن سنّت ادبی تصوف، به مثابه جنبه مهم و اساسی میراث طلایی، تأکید داشته است. | جمهوری ازبکستان، بیش از همه مشتاق احیای تصوف بوده است و بویژه در سیاست خود بر زنده کردن سنّت ادبی تصوف، به مثابه جنبه مهم و اساسی میراث طلایی، تأکید داشته است. | ||
جلوه بارز این سیاست ، در ازبکستان و بیش‌تر جمهوری‌های آسیای مرکزی و قفقاز ، نزدیکی بیش از پیش اسلام رسمی و روحانیان آن با تصوف است، چنان‌که برخی از این روحانیان از نوادگان صوفیان و یا خود صوفی بوده‌اند؛ از جمله، باباخان بن عبدالمجید (متوفی ۱۳۳۶ ش/ ۱۹۵۷) و پسرش ضیاءالدین باباخانف(متوفی ۱۳۶۱ ش/ ۱۹۸۲)، که هر دو از مفتی‌های قزاقستان و نقشبندی بودند. <ref>آلکساندر بن یگسن و اندرز ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ج۱، ص۵۹، ترجمه افسانه منفرد، تهران ۱۳۷۸ ش.</ref>" | جلوه بارز این سیاست ، در ازبکستان و بیش‌تر جمهوری‌های آسیای مرکزی و قفقاز ، نزدیکی بیش از پیش اسلام رسمی و روحانیان آن با تصوف است، چنان‌که برخی از این روحانیان از نوادگان صوفیان و یا خود صوفی بوده‌اند؛ از جمله، باباخان بن عبدالمجید (متوفی ۱۳۳۶ ش/ ۱۹۵۷) و پسرش ضیاءالدین باباخانف(متوفی ۱۳۶۱ ش/ ۱۹۸۲)، که هر دو از مفتی‌های قزاقستان و نقشبندی بودند. <ref>آلکساندر بن یگسن و اندرز ویمبوش، صوفیان و کمیسرها: تصوف در اتحاد شوروی، ج۱، ص۵۹، ترجمه افسانه منفرد، تهران ۱۳۷۸ ش.</ref>" | ||