انفاق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
=انواع انفاق= | =انواع انفاق= | ||
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ... »<ref>بقره/254</ref>. «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزى دادهایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و... » | «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ... »<ref>بقره/254.</ref>. «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزى دادهایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و... » | ||
جمله "مِمَّا رَزَقْناکُمْ" (از آنچه به شما روزى دادهایم) مفهوم وسیعى دارد که هم انفاقهاى مالى [[واجب]] و [[مستحب]] را شامل مىشود و هم انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر، ولى با توجه به تهدیدى که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنى [[زکات]] و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است که بنیه [[بیت المال]] و حکومت را تقویت مىکند، ضمنا از تعبیر "مما" استفاده مىشود که انفاق واجب همیشه بخشى از مال را در بر مىگیرد نه همه آن را ولى با توجه به آخرین جمله آیه که [[کافران]] را ظالمان مىشمرد، اشارهاى است که ترک انفاق نوعى [[کفر]] و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمىشود. | جمله "مِمَّا رَزَقْناکُمْ" (از آنچه به شما روزى دادهایم) مفهوم وسیعى دارد که هم انفاقهاى مالى [[واجب]] و [[مستحب]] را شامل مىشود و هم انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر، ولى با توجه به تهدیدى که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنى [[زکات]] و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است که بنیه [[بیت المال]] و حکومت را تقویت مىکند، ضمنا از تعبیر "مما" استفاده مىشود که انفاق واجب همیشه بخشى از مال را در بر مىگیرد نه همه آن را ولى با توجه به آخرین جمله آیه که [[کافران]] را ظالمان مىشمرد، اشارهاى است که ترک انفاق نوعى [[کفر]] و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمىشود. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''انفاق، سبب آمرزش:''' | '''انفاق، سبب آمرزش:''' | ||
«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ»<ref>بقره271</ref>. «اگر انفاقهاى خود را در راه خدا آشکار سازید خوب است و اگر آن را پنهان دارید و به فقرا بدهید به سود شما است و از گناهانتان مىبخشد». | «إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ»<ref>بقره271.</ref>. «اگر انفاقهاى خود را در راه خدا آشکار سازید خوب است و اگر آن را پنهان دارید و به فقرا بدهید به سود شما است و از گناهانتان مىبخشد». | ||
'''انفاق، معامله پر سود با پروردگار:''' | '''انفاق، معامله پر سود با پروردگار:''' | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
=انفاق مایه فزونى نه کمبود= | =انفاق مایه فزونى نه کمبود= | ||
«قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»<ref>سبأ /39</ref>. «بگو: پروردگارم روزى را براى هر کس بخواهد توسعه مىدهد و براى هر کس بخواهد تنگ (و محدود) مىسازد، و هر چیزى را (در راه او) انفاق کنید جاى آن را پر مىکند و او بهترین روزى دهندگان است». | «قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»<ref>سبأ /39.</ref>. «بگو: پروردگارم روزى را براى هر کس بخواهد توسعه مىدهد و براى هر کس بخواهد تنگ (و محدود) مىسازد، و هر چیزى را (در راه او) انفاق کنید جاى آن را پر مىکند و او بهترین روزى دهندگان است». | ||
در روایتى از [[پیغمبر گرامى]] اسلام مىخوانیم که فرمود: | در روایتى از [[پیغمبر گرامى]] اسلام مىخوانیم که فرمود: | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
« مَن اَیقَنَ بِالخلف سَخت نَفسه بِالنَفَقَه»!. | « مَن اَیقَنَ بِالخلف سَخت نَفسه بِالنَفَقَه»!. | ||
«کسى که یقین به عوض و جانشین داشته باشد در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود»<ref>- عروسى حویزى، عبد على بن جمعه؛ تفسیر نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان،تحقیق سید هاشم رسولى محلاتى، قم، 1415 ق، چاپ چهارم، ج 4 ص 340.</ref>. | «کسى که یقین به عوض و جانشین داشته باشد در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود»<ref>- عروسى حویزى، عبد على بن جمعه؛ تفسیر نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان،تحقیق سید هاشم رسولى محلاتى، قم، 1415 ق، چاپ چهارم، ج 4 ص 340.</ref>. | ||
=آثار فردی انفاق= | |||
«...وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ...»<ref>بقره/272.</ref>. «...منافع انفاق به خود شما بازگشت مىکند...» | |||
به این وسیله انفاق کنندگان را تشویق به این عمل انسانى مىنماید، مسلما انسان هنگامى که بداند نتیجه کار او به خود او باز مىگردد بیشتر به آن کار علاقهمند خواهد شد. ممکن است در ابتدا چنین به نظر برسد که منظور از بازگشت منافع انفاق به انفاق کننده، همان پاداش و نتائج اخروى آن باشد؛ البته این معنى صحیح است ولى نباید تصور کرد که سود انفاق تنها جنبه اخروى دارد، بلکه از نظر این دنیا نیز به سود آنها است هم از جنبه "معنوى" و هم از جنبه "مادى" از نظر معنوى، روح گذشت و بخشش و فداکارى و نوع دوستى و برادرى را در انفاق کننده پرورش مىدهد و در حقیقت وسیله مؤثرى براى تکامل روحى و پرورش شخصیت اوست<ref> همان ج2، ص 354.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۸ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۷
÷
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در
اِنْفاق، واژهاي قرآنى است به معنى صرف كردن مال در مصارف نيكوكارانه. انفاق از ریشه «ن-ف-ق» است که به گفته راغب در مفردات به معنی «کمشدن» است. انفاق در قرآن و کتب اسلامی به معنی بخشش مال به فقیران برای کسب رضای خداست و در نزد عارفان به منزله کمال بخشش است. انفاق در قرآن كريم به عنوان يكى از پايههاي اصلى عمل صالح و يكى از ويژگي هاي مؤمنان مورد تأكيد قرار گرفته است. با آن كه اغلب مفسران متأخر به اين عمل بيشتر از منظر توزيع ثروت و كاستن محروميت هاي اقتصادي نگريستهاند، اما در قرآن كريم بعد تربيتى انفاق بيش از هر چيز مورد توجه قرار گرفته و از اين حيث مكمل ايمان دانسته شده است.
معنای انفاق
"نفق" در لغت به معنی گذشتن هر چیز و از بین رفتن آن با تمام شدن آن چیز است[۱]. و در اصطلاح "انفاق" بیرون کردن مال از ملک و قرار دادن آن در ملک دیگرى است که یا از طریق صدقه و یا از بخشش کردن مالهاى خویش در راه جهاد و دین و هر آنچه خدا بدان فرمان داده است میباشد[۲].
انواع انفاق
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ... »[۳]. «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزى دادهایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و... » جمله "مِمَّا رَزَقْناکُمْ" (از آنچه به شما روزى دادهایم) مفهوم وسیعى دارد که هم انفاقهاى مالى واجب و مستحب را شامل مىشود و هم انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر، ولى با توجه به تهدیدى که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنى زکات و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است که بنیه بیت المال و حکومت را تقویت مىکند، ضمنا از تعبیر "مما" استفاده مىشود که انفاق واجب همیشه بخشى از مال را در بر مىگیرد نه همه آن را ولى با توجه به آخرین جمله آیه که کافران را ظالمان مىشمرد، اشارهاى است که ترک انفاق نوعى کفر و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمىشود.
سپس مىافزاید: امروز که توانایى دارید انفاق کنید پیش از آنکه روزى فرا رسد که نه خرید و فروش در آن است و نه رابطه دوستى و نه شفاعت، اشاره به اینکه راههاى نجاتى که در دنیا از طرق مادى وجود دارد هیچکدام در آنجا نیست، نه بیع و معاملهاى مىتوانید انجام دهید که سعادت و نجات از عذاب را براى خود بخرید و نه دوستیهاى مادى این جهان که با سرمایههاى خود کسب مىکنید در آنجا نفعى به حال شما دارد زیرا آنها نیز به نوبه خود گرفتار اعمال خویشاند و از خود به دیگرى نمىپردازند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودى دارد زیرا شفاعت الهى در سایه کارهاى الهى انجام مىگیرد که انسان را شایسته شفاعت مىکند و شما آن را انجام ندادهاید و اما شفاعتهاى مادى که با مال و ثروت در این دنیا قابل بدست آوردن است در آنجا وجود نخواهد داشت. بنابر این شما با ترک انفاق و انباشتن اموال و بخل نسبت به دیگران تمام درهاى نجات را به روى خود بستهاید[۴].
پاداش انفاق
انفاق، سبب آمرزش:
«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ»[۵]. «اگر انفاقهاى خود را در راه خدا آشکار سازید خوب است و اگر آن را پنهان دارید و به فقرا بدهید به سود شما است و از گناهانتان مىبخشد».
انفاق، معامله پر سود با پروردگار:
«إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»[۶]. «کسانى که کتاب الهى را تلاوت مىکنند، و نماز را بر پا مىدارند، و از آنچه به آنها روزى دادهایم در پنهان و آشکار انفاق مىکنند، آنها امید تجارتى دارند که نابودى و فساد و کساد در آن نیست».
بدیهى است که "تلاوت" در اینجا به معنى قرائت سرسرى و خالى از تفکر و اندیشه نیست، خواندنى که سرچشمه فکر باشد، فکرى که سرچشمه عمل صالح گردد، عملى که از یک سو انسان را به خدا پیوند دهد که مظهر آن نماز است، و از سوى دیگر به خلق خدا ارتباط دهد که مظهر آن انفاق است، انفاق از تمام آنچه خدا به انسان داده، از علمش، از مال و ثروت و نفوذش، از فکر نیرومندش از اخلاق و تجربیاتش، و خلاصه از تمام مواهب خدا دادى.
این انفاق گاهى مخفیانه صورت مىگیرد تا نشانه اخلاص کامل باشد «سرا» و گاه آشکارا تا مشوق دیگران گردد و تعظیم شعائر شود «علانیة»[۷].
انفاق مایه فزونى نه کمبود
«قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»[۸]. «بگو: پروردگارم روزى را براى هر کس بخواهد توسعه مىدهد و براى هر کس بخواهد تنگ (و محدود) مىسازد، و هر چیزى را (در راه او) انفاق کنید جاى آن را پر مىکند و او بهترین روزى دهندگان است».
در روایتى از پیغمبر گرامى اسلام مىخوانیم که فرمود:
« مَن اَیقَنَ بِالخلف سَخت نَفسه بِالنَفَقَه»!. «کسى که یقین به عوض و جانشین داشته باشد در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود»[۹].
آثار فردی انفاق
«...وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ...»[۱۰]. «...منافع انفاق به خود شما بازگشت مىکند...» به این وسیله انفاق کنندگان را تشویق به این عمل انسانى مىنماید، مسلما انسان هنگامى که بداند نتیجه کار او به خود او باز مىگردد بیشتر به آن کار علاقهمند خواهد شد. ممکن است در ابتدا چنین به نظر برسد که منظور از بازگشت منافع انفاق به انفاق کننده، همان پاداش و نتائج اخروى آن باشد؛ البته این معنى صحیح است ولى نباید تصور کرد که سود انفاق تنها جنبه اخروى دارد، بلکه از نظر این دنیا نیز به سود آنها است هم از جنبه "معنوى" و هم از جنبه "مادى" از نظر معنوى، روح گذشت و بخشش و فداکارى و نوع دوستى و برادرى را در انفاق کننده پرورش مىدهد و در حقیقت وسیله مؤثرى براى تکامل روحى و پرورش شخصیت اوست[۱۱].
پانویس
- ↑ راغب اصفهانى، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم الدار الشامیة، تحقیق صفوان عدنان داودى ، دمشق، 1412 ق چاپ اول .
- ↑ طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق محمد جواد بلاغى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم ،ج2 ص 515.
- ↑ بقره/254.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج2، ص 257.
- ↑ بقره271.
- ↑ فاطر/ 29.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه،انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول ،سال1374 ج2، ص 257 تفسیر نمونه، پیشین، ج18، ص 251.
- ↑ سبأ /39.
- ↑ - عروسى حویزى، عبد على بن جمعه؛ تفسیر نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان،تحقیق سید هاشم رسولى محلاتى، قم، 1415 ق، چاپ چهارم، ج 4 ص 340.
- ↑ بقره/272.
- ↑ همان ج2، ص 354.