عبدالرحمن غنيمات: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن تصویر)
خط ۱۰: خط ۱۰:
<noinclude>
<noinclude>
</div>
</div>
<div class="wikiInfo">[[پرونده:احمد قضاة.jpg|جایگزین=احمد قضاة|بندانگشتی|احمد قضاة]]
<div class="wikiInfo">[[پرونده:عبدالرحمن غنيمات.jpg|جایگزین=عبدالرحمن غنيمات|بندانگشتی|عبدالرحمن غنيمات]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام


خط ۳۱: خط ۳۱:
'''عبدالرحمن اسماعیل عبدالرحمن غنیمات''' کار او با مقاومت: رهبر سلول صوریف، سلول آدم ربایی قسام او در صوریف، ناحیه هبرون، 1/11/1972 به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس شهر به پایان رساند و سپس برای تکمیل تحصیلات متوسطه در رشته علمی به مدارس شهر الخلیل پیوست و تحصیلات خود را با موفقیت به پایان رساند. وی به محض پایان تحصیل به مدت 6 ماه در بازداشتگاه الظهریه بازداشت شد و نتوانست به دانشگاه بپیوندد و پس از دو سال به دانشکده پرستاری الاهلی (وابسته به بیمارستان الاهلی) پیوست. پدرش در بخش ساخت و ساز در داخل اسرائیل کار می کرد و پس از دستگیری پسرش به اتهام قتل، از ورود و کار به اسرائیل جلوگیری شد و در مناطق عربی مشغول به کار شد و اکنون به دلیل تجاوز از حد قانونی بیکار است. در مورد مادر قهرمان، او یک زن خانه دار است. عبدالرحمن برادر 9 فرزند (یک برادر، احمد و هشت دختر) است و برادرش احمد نیز توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی دستگیر شده و هنوز 18 سال سن نداشته است و به دلیل اینکه تحصیلات متوسطه را به پایان نرسانده است. تحصیلات متوسطه را در زندانهای اسرائیل به پایان رساند و حفظ قرآن کریم را به پایان رساند. وی در سال 1382 در یک معامله مبادله اسرا با اسرائیل آزاد شد، زیرا پنج ماه تا آزادیش باقی مانده بود و پس از گذشت کمتر از یک سال، مجدداً به بهانه خطر آفرینی بازداشت و حکم اداری صادر شد. وی در بازداشت به سر می برد تا اینکه در سال 1385 پس از گذراندن دو سال و نیم بدون گذراندن محکومیت و آزادی و کمتر از شش ماه بعد برای سومین بار در سال 1386 بدون هیچ گونه اتهامی دستگیر شد و تنها متهم اتهام این است که او برادر عبدالرحمن غنیمت است.<br>
'''عبدالرحمن اسماعیل عبدالرحمن غنیمات''' کار او با مقاومت: رهبر سلول صوریف، سلول آدم ربایی قسام او در صوریف، ناحیه هبرون، 1/11/1972 به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس شهر به پایان رساند و سپس برای تکمیل تحصیلات متوسطه در رشته علمی به مدارس شهر الخلیل پیوست و تحصیلات خود را با موفقیت به پایان رساند. وی به محض پایان تحصیل به مدت 6 ماه در بازداشتگاه الظهریه بازداشت شد و نتوانست به دانشگاه بپیوندد و پس از دو سال به دانشکده پرستاری الاهلی (وابسته به بیمارستان الاهلی) پیوست. پدرش در بخش ساخت و ساز در داخل اسرائیل کار می کرد و پس از دستگیری پسرش به اتهام قتل، از ورود و کار به اسرائیل جلوگیری شد و در مناطق عربی مشغول به کار شد و اکنون به دلیل تجاوز از حد قانونی بیکار است. در مورد مادر قهرمان، او یک زن خانه دار است. عبدالرحمن برادر 9 فرزند (یک برادر، احمد و هشت دختر) است و برادرش احمد نیز توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی دستگیر شده و هنوز 18 سال سن نداشته است و به دلیل اینکه تحصیلات متوسطه را به پایان نرسانده است. تحصیلات متوسطه را در زندانهای اسرائیل به پایان رساند و حفظ قرآن کریم را به پایان رساند. وی در سال 1382 در یک معامله مبادله اسرا با اسرائیل آزاد شد، زیرا پنج ماه تا آزادیش باقی مانده بود و پس از گذشت کمتر از یک سال، مجدداً به بهانه خطر آفرینی بازداشت و حکم اداری صادر شد. وی در بازداشت به سر می برد تا اینکه در سال 1385 پس از گذراندن دو سال و نیم بدون گذراندن محکومیت و آزادی و کمتر از شش ماه بعد برای سومین بار در سال 1386 بدون هیچ گونه اتهامی دستگیر شد و تنها متهم اتهام این است که او برادر عبدالرحمن غنیمت است.<br>


= تشکیل سلول صوریف =
=تشکیل سلول صوریف=
گروهک "صوریف" که در اواسط دهه نود در منطقه جنوب فعالیت می کرد، یکی از برجسته ترین هسته های گردان های قسام در آن منطقه به شمار می رود و عملیات کیفی آن بحث گسترده ای را در صفوف سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. .
گروهک "صوریف" که در اواسط دهه نود در منطقه جنوب فعالیت می کرد، یکی از برجسته ترین هسته های گردان های قسام در آن منطقه به شمار می رود و عملیات کیفی آن بحث گسترده ای را در صفوف سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. .


خط ۴۱: خط ۴۱:
انتقام شهدایمان، بازگرداندن اعتماد به دستگاه ها، ارتقای روحیه و آزادی زندانیان که محوری ترین و مهم ترین هدف کار جهادی ما در این مقطع است.»<br>
انتقام شهدایمان، بازگرداندن اعتماد به دستگاه ها، ارتقای روحیه و آزادی زندانیان که محوری ترین و مهم ترین هدف کار جهادی ما در این مقطع است.»<br>


= عملیات انجام شده توسط سلول به رهبری او =
=عملیات انجام شده توسط سلول به رهبری او=
اولین عملیات سلول: در اواخر سال 95 هجری قمری در نزدیکی شهرک "کفر اعتزیون" که سلول در این عملیات به خوبی حرکات خود را رصد و برنامه ریزی کرد، به خصوص که اولین عملیات برای آنها بود. شهرک نشینان افراطی و سلول به سرعت عقب نشینی کرد، همانطور که قهرمان روایت می کند، آن سوی خیابان اصلی مارین در شهرک "باعسون" سپس در روستای "بیت عامر" و سپس به "صوریف" و آنجا پلاک خودرو بود. عوض شد و اسلحه مخفی شد و خیلی طبیعی رفتار کرد تا شبهه ای ایجاد نشود و نتیجه این عملیات: مجروح شدن یک شهرک نشین و دخترش و واکنش خشمگینانه آنها به دلیل بستن جاده عبوری از نزدیکی شهرک و به دلیل عدم امنیت خود تظاهرات کردند.
اولین عملیات سلول: در اواخر سال 95 هجری قمری در نزدیکی شهرک "کفر اعتزیون" که سلول در این عملیات به خوبی حرکات خود را رصد و برنامه ریزی کرد، به خصوص که اولین عملیات برای آنها بود. شهرک نشینان افراطی و سلول به سرعت عقب نشینی کرد، همانطور که قهرمان روایت می کند، آن سوی خیابان اصلی مارین در شهرک "باعسون" سپس در روستای "بیت عامر" و سپس به "صوریف" و آنجا پلاک خودرو بود. عوض شد و اسلحه مخفی شد و خیلی طبیعی رفتار کرد تا شبهه ای ایجاد نشود و نتیجه این عملیات: مجروح شدن یک شهرک نشین و دخترش و واکنش خشمگینانه آنها به دلیل بستن جاده عبوری از نزدیکی شهرک و به دلیل عدم امنیت خود تظاهرات کردند.
دومین عملیات در تاریخ 16/01/1375 بعد از شهادت مهندس یحیی عیاش بود که سلول تصمیم گرفت که هدف یک ماشین افسر نظامی باشد و نقشه آنها به نتیجه رسید و به یک خودروی نظامی تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن دو صهیونیست به نام های سرگرد «اُزتنون» و گروهبان «ینیب سمل». صهیونیست ها منع رفت و آمد را اعلام کردند و صهیونیست ها این کار را نکردند. ، و نتیجه عدم اعلام مسئولیت اجرای عملیات.
دومین عملیات در تاریخ 16/01/1375 بعد از شهادت مهندس یحیی عیاش بود که سلول تصمیم گرفت که هدف یک ماشین افسر نظامی باشد و نقشه آنها به نتیجه رسید و به یک خودروی نظامی تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن دو صهیونیست به نام های سرگرد «اُزتنون» و گروهبان «ینیب سمل». صهیونیست ها منع رفت و آمد را اعلام کردند و صهیونیست ها این کار را نکردند. ، و نتیجه عدم اعلام مسئولیت اجرای عملیات.
عملیات بیت شمش: در 18 خرداد 96 تاریخ اقدام برای ربودن سرباز یا افسر تعیین شد که در صورت شکست گروه، گروه در مسیر شهرک بیت شمش به دنبال هدف مناسب می گردد. او و همراهش جمال به خودرو شلیک کردند و حدود یک ساعت پس از عملیات اجساد سرنشینان کشف شد: دو شهرک نشین از کریات اربا، شهرکی که جنایتکار «گلدشتاین» عامل جنایت را به دنیا آورد. قتل عام مسجد ابراهیمی
عملیات بیت شمش: در 18 خرداد 96 تاریخ اقدام برای ربودن سرباز یا افسر تعیین شد که در صورت شکست گروه، گروه در مسیر شهرک بیت شمش به دنبال هدف مناسب می گردد. او و همراهش جمال به خودرو شلیک کردند و حدود یک ساعت پس از عملیات اجساد سرنشینان کشف شد: دو شهرک نشین از کریات اربا، شهرکی که جنایتکار «گلدشتاین» عامل جنایت را به دنیا آورد. قتل عام مسجد ابراهیمی


= منبع =
=منبع=
 
*ر.ک: مدخل عبد الرحمن غنيمات در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
*ر.ک: مدخل عبد الرحمن غنيمات در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].



نسخهٔ ‏۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۵

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۰:۴۵، ۹ مه ۲۰۲۲؛


پرونده:عبدالرحمن غنيمات.jpg
عبدالرحمن غنيمات
نام عبدالرحمن غنيمات
زاده 1956 م / اردن
درگذشت 1443 قمری/ اردن
دین و مذهب اسلام، تسنن
فعالیت‌ها همکاری با اخوان‌المسلمین

عبدالرحمن اسماعیل عبدالرحمن غنیمات کار او با مقاومت: رهبر سلول صوریف، سلول آدم ربایی قسام او در صوریف، ناحیه هبرون، 1/11/1972 به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس شهر به پایان رساند و سپس برای تکمیل تحصیلات متوسطه در رشته علمی به مدارس شهر الخلیل پیوست و تحصیلات خود را با موفقیت به پایان رساند. وی به محض پایان تحصیل به مدت 6 ماه در بازداشتگاه الظهریه بازداشت شد و نتوانست به دانشگاه بپیوندد و پس از دو سال به دانشکده پرستاری الاهلی (وابسته به بیمارستان الاهلی) پیوست. پدرش در بخش ساخت و ساز در داخل اسرائیل کار می کرد و پس از دستگیری پسرش به اتهام قتل، از ورود و کار به اسرائیل جلوگیری شد و در مناطق عربی مشغول به کار شد و اکنون به دلیل تجاوز از حد قانونی بیکار است. در مورد مادر قهرمان، او یک زن خانه دار است. عبدالرحمن برادر 9 فرزند (یک برادر، احمد و هشت دختر) است و برادرش احمد نیز توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی دستگیر شده و هنوز 18 سال سن نداشته است و به دلیل اینکه تحصیلات متوسطه را به پایان نرسانده است. تحصیلات متوسطه را در زندانهای اسرائیل به پایان رساند و حفظ قرآن کریم را به پایان رساند. وی در سال 1382 در یک معامله مبادله اسرا با اسرائیل آزاد شد، زیرا پنج ماه تا آزادیش باقی مانده بود و پس از گذشت کمتر از یک سال، مجدداً به بهانه خطر آفرینی بازداشت و حکم اداری صادر شد. وی در بازداشت به سر می برد تا اینکه در سال 1385 پس از گذراندن دو سال و نیم بدون گذراندن محکومیت و آزادی و کمتر از شش ماه بعد برای سومین بار در سال 1386 بدون هیچ گونه اتهامی دستگیر شد و تنها متهم اتهام این است که او برادر عبدالرحمن غنیمت است.

تشکیل سلول صوریف

گروهک "صوریف" که در اواسط دهه نود در منطقه جنوب فعالیت می کرد، یکی از برجسته ترین هسته های گردان های قسام در آن منطقه به شمار می رود و عملیات کیفی آن بحث گسترده ای را در صفوف سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. .

و پازلی برای قدرت عملیات و کیفیت آن از نظر نظامی و امنیتی که طی آن عملیات های تیراندازی زیادی انجام داد و در جاده های فرعی منع آمد و شد و بسیاری از عملیات های دیگر که دردناک ترین آنها بمباران شهر بود. کافه «آبروو» و عملیات آدم ربایی متمایز که در آن سلول شارون آردی، سرباز صهیونیست را ربود.

در جریان دستگیری قهرمان عبدالرحمن در زندانهای اشغالگر به صفوف جنبش مقاومت اسلامی حماس پیوست و در این شش ماه سلول قسام متشکل از چهار نفر تشکیل شد: (عبدالرحمن غنیمات، جمال آل -ساعت، رائد ابوحمدیه، ایمن قفیشا) و پس از آزادی از زندان‌های اشغالی، اعضا در تماس بودند.

عبدالرحمن در گفتگو با سایت گردان های عزالدین قسام در مورد اهداف گروه خود گفت: انتقام شهدایمان، بازگرداندن اعتماد به دستگاه ها، ارتقای روحیه و آزادی زندانیان که محوری ترین و مهم ترین هدف کار جهادی ما در این مقطع است.»

عملیات انجام شده توسط سلول به رهبری او

اولین عملیات سلول: در اواخر سال 95 هجری قمری در نزدیکی شهرک "کفر اعتزیون" که سلول در این عملیات به خوبی حرکات خود را رصد و برنامه ریزی کرد، به خصوص که اولین عملیات برای آنها بود. شهرک نشینان افراطی و سلول به سرعت عقب نشینی کرد، همانطور که قهرمان روایت می کند، آن سوی خیابان اصلی مارین در شهرک "باعسون" سپس در روستای "بیت عامر" و سپس به "صوریف" و آنجا پلاک خودرو بود. عوض شد و اسلحه مخفی شد و خیلی طبیعی رفتار کرد تا شبهه ای ایجاد نشود و نتیجه این عملیات: مجروح شدن یک شهرک نشین و دخترش و واکنش خشمگینانه آنها به دلیل بستن جاده عبوری از نزدیکی شهرک و به دلیل عدم امنیت خود تظاهرات کردند. دومین عملیات در تاریخ 16/01/1375 بعد از شهادت مهندس یحیی عیاش بود که سلول تصمیم گرفت که هدف یک ماشین افسر نظامی باشد و نقشه آنها به نتیجه رسید و به یک خودروی نظامی تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن دو صهیونیست به نام های سرگرد «اُزتنون» و گروهبان «ینیب سمل». صهیونیست ها منع رفت و آمد را اعلام کردند و صهیونیست ها این کار را نکردند. ، و نتیجه عدم اعلام مسئولیت اجرای عملیات. عملیات بیت شمش: در 18 خرداد 96 تاریخ اقدام برای ربودن سرباز یا افسر تعیین شد که در صورت شکست گروه، گروه در مسیر شهرک بیت شمش به دنبال هدف مناسب می گردد. او و همراهش جمال به خودرو شلیک کردند و حدود یک ساعت پس از عملیات اجساد سرنشینان کشف شد: دو شهرک نشین از کریات اربا، شهرکی که جنایتکار «گلدشتاین» عامل جنایت را به دنیا آورد. قتل عام مسجد ابراهیمی

منبع

  • ر.ک: مدخل عبد الرحمن غنيمات در ویکی‌اخوان؛ ikhwanwiki.com..