علی احمد باکثیر‌ شاعری که در راستای تحقق وحدت تمام مسلمانان در حل مسئله فلسطین تلاش کرد (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:


=چکیده =
=چکیده =
علی‌احمد باکثیر (1328 ـ 1389ق) در [[اندونزی]] متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را از مکتب‌خانه و مدرسۀ دینی آغاز نمود و به فراگیری علوم اسلامی و اصول زبان عربی پرداخت. وی در همان کودکی به مطالعۀ کتاب‌های ادبی نیز علاقه‌مند بود. باکثیر برای ادامه تحصیلات به مصر رفت و رشتۀ زبان انگلیسی را در دانشکدۀ ملک فؤاد [[قاهره]] ادامه داد. وی پس از چهارده سال تدریس، به وزارت ارشاد ملی منتقل و در شورای عالی هنر و ادبیات این وزارت‌خانه مشغول به کار شد. باکثیر اشعار، نمایشنامه‌ها و رمان‌های فراوانی را خلق کرد. وی بر وحدت اسلامی بسیار تأکید می‌کرد، به‌طوری‌که این مهم در کلام و اشعارش نمود یافته است و عدم تعصب وی به مذهب تسنن، نشان‌دهندۀ تأکید بیشتر او بر وحدت اسلامی است. وی در مورد فلسطین و غصب شدن سرزمینشان توسط صهیونیست‌ها اشعار و متون فراوانی از خود به جای گذاشت و این مسئله را مشکل تمام ملت اسلام دانسته و عرب‌ها را به خاطر صبرشان بر این قضیه شماتت می‌کرد. <br>
علی‌احمد باکثیر (1328 ـ 1389ق) در [[اندونزی]] متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را از مکتب‌خانه و مدرسۀ دینی آغاز نمود و به فراگیری علوم اسلامی و اصول زبان عربی پرداخت. وی در همان کودکی به مطالعۀ کتاب‌های ادبی نیز علاقه‌مند بود. باکثیر برای ادامه تحصیلات به مصر رفت و رشتۀ زبان انگلیسی را در [[دانشگاه قاهره|دانشکدۀ ملک فؤاد]] [[قاهره]] ادامه داد. وی پس از چهارده سال تدریس، به وزارت ارشاد ملی منتقل و در شورای عالی هنر و ادبیات این وزارت‌خانه مشغول به کار شد. باکثیر اشعار، نمایشنامه‌ها و رمان‌های فراوانی را خلق کرد. وی بر وحدت اسلامی بسیار تأکید می‌کرد، به‌طوری‌که این مهم در کلام و اشعارش نمود یافته است و عدم تعصب وی به مذهب تسنن، نشان‌دهندۀ تأکید بیشتر او بر وحدت اسلامی است. وی در مورد فلسطین و غصب شدن سرزمینشان توسط صهیونیست‌ها اشعار و متون فراوانی از خود به جای گذاشت و این مسئله را مشکل تمام ملت اسلام دانسته و عرب‌ها را به خاطر صبرشان بر این قضیه شماتت می‌کرد. <br>


'''واژگان کلیدی:''' علی‌احمد باکثیر، شعر، وحدت، فلسطین. <br>
'''واژگان کلیدی:''' علی‌احمد باکثیر، شعر، وحدت، فلسطین. <br>
خط ۶۲: خط ۶۲:
باکثير سال 1928 به «سيئون» بازگشت و در حالى‌که کمتر از بيست سال داشت به عنوان مدير مدرسۀ نهضت علمی «سيئون» برگزيده شد و به ايجاد تغيير و تحول در شيوۀ آموزشی آن اقدام نمود. وى به همراه عده‌ای از جوانان به انتشار مجلۀ «التهذيب» همت گماشت و به وسيلۀ آن به نشر ديدگاه‌های اصلاح‌طلبانۀ خود پرداخت. اما چندى نگـذشت كه اين مجله به دليل روشنگری افکار عمومی و مبارزه با مفاسد اجتماعی، توقيف شد.<ref>باوزير، 1988م، ص57.</ref> <br>
باکثير سال 1928 به «سيئون» بازگشت و در حالى‌که کمتر از بيست سال داشت به عنوان مدير مدرسۀ نهضت علمی «سيئون» برگزيده شد و به ايجاد تغيير و تحول در شيوۀ آموزشی آن اقدام نمود. وى به همراه عده‌ای از جوانان به انتشار مجلۀ «التهذيب» همت گماشت و به وسيلۀ آن به نشر ديدگاه‌های اصلاح‌طلبانۀ خود پرداخت. اما چندى نگـذشت كه اين مجله به دليل روشنگری افکار عمومی و مبارزه با مفاسد اجتماعی، توقيف شد.<ref>باوزير، 1988م، ص57.</ref> <br>
به اين ترتيب، اين شاعر و اديب توانا از همان آغاز جوانی از طريق قلم و انديشه، خدمت به مردم را آرمان و هدف والاى خود قرار داد. <br>
به اين ترتيب، اين شاعر و اديب توانا از همان آغاز جوانی از طريق قلم و انديشه، خدمت به مردم را آرمان و هدف والاى خود قرار داد. <br>
باكثير در دهۀ دوم عمرش، دوبار ازدواج كرد. خوشبخت‌ترين و در عين حال اندوه‌بارترين آنها ازدواج اولش بود. او همسرش را بسيار دوست داشت و در زمانى كه فرزندشان به دنيا آمد، شاعر بزرگ ما احساس كرد كه دنيا به رويش لبخند مى‌زند. اما تقدير اجازه نداد كه در زندگى مشتركش خوشبختى ادامه یابد، زيرا بعد از مدت زمان اندكى، مرگ، همسرش را بر اثر يك بيمارى مزمن از دستش ربود. سپس دخترش نيز در يك بركۀ آب غرق ‌شـد. مرگ همسرش به شدت وى را متأثر ساخته و آسيب عاطفى سختى بر روحيۀ شاعر وارد آورد. اندوه حاصل از اين مصيبت از يک سو، و درد و رنج ناشی از جهل و عقب‌ماندگی و اوضاع نابسامان اجتماعی، از سوی ديگر، باعث هجرت وی از حضرموت شد. <br>
باكثير در دهۀ دوم عمرش، دوبار ازدواج كرد. خوشبخت‌ترين و در عين حال اندوه‌بارترين آنها ازدواج اولش بود. او همسرش را بسيار دوست داشت و در زمانى كه فرزندشان به دنيا آمد، شاعر بزرگ ما احساس كرد كه دنيا به رويش لبخند مى‌زند. اما تقدير اجازه نداد كه در زندگى مشتركش خوشبختى ادامه یابد، زيرا بعد از مدت زمان اندكى، مرگ، همسرش را بر اثر يک بيمارى مزمن از دستش ربود. سپس دخترش نيز در يك بركۀ آب غرق ‌شـد. مرگ همسرش به شدت وى را متأثر ساخته و آسيب عاطفى سختى بر روحيۀ شاعر وارد آورد. اندوه حاصل از اين مصيبت از يک سو، و درد و رنج ناشی از جهل و عقب‌ماندگی و اوضاع نابسامان اجتماعی، از سوی ديگر، باعث هجرت وی از حضرموت شد. <br>
سرانجام بعد از سفرى سخت و طاقت‌فرسا و تحمل مشكلات فراوان، در حدود سال 1934م به مصر رفت؛ همان كشورى كه از روزگار جوانى، آرزوى درس خواندن در آن و پيوستن به اديبان و فرهيختگان آن‌جا را در سر مى‌پروراند. با سکونت در قاهره، به آرزوى خود جامۀ عمل پوشاند: <br>
سرانجام بعد از سفرى سخت و طاقت‌فرسا و تحمل مشكلات فراوان، در حدود سال 1934م به مصر رفت؛ همان كشورى كه از روزگار جوانى، آرزوى درس خواندن در آن و پيوستن به اديبان و فرهيختگان آن‌جا را در سر مى‌پروراند. با سکونت در قاهره، به آرزوى خود جامۀ عمل پوشاند: <br>
«من آرزوی خود را در مصر يافتم؛ در حالى‌که از ديرباز مشتاق ديدار آن بودم، زيرا تمام کتاب‌هايی که مى‌خوانيم، يا تأليف مصريان بوده، و يا حداقل در مصر چاپ مى‌گردد، لذا طبيعی است که يک روشن‌فکر، مصر را به عنوان مرکز تشعشع فرهنگ و تمدن در سراسر عالم بشناسد».<ref>سومحی، پیشین، ص40.</ref> <br>
«من آرزوی خود را در مصر يافتم؛ در حالى‌که از ديرباز مشتاق ديدار آن بودم، زيرا تمام کتاب‌هايی که مى‌خوانيم، يا تأليف مصريان بوده، و يا حداقل در مصر چاپ مى‌گردد، لذا طبيعی است که يک روشن‌فکر، مصر را به عنوان مرکز تشعشع فرهنگ و تمدن در سراسر عالم بشناسد».<ref>سومحی، پیشین، ص40.</ref> <br>
۱٬۷۳۸

ویرایش