چالش های وحدت و راهبرد رویارویی کنکاشی در تشخیص موانع وحدت و تقریب و راه های برطرف ساختن آنها (مقاله): تفاوت میان نسخهها
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mollahashem (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
اسلام بر دو ستون پیریزی شده است: کلمه توحید و توحید کلمه. اسلام وحدت را در پنج حوزه لازم دانسته است، که این حوزهها به مثابه هویت جامع و ثابتی برای تمایز مسلمانان است: وحدت در عقیده، شریعت، امت، تمدن، و سرزمین اسلام. در عین حال، اسلام مشوق اختلافنظرها بوده تا به این وسیله یک جنبش فکری در جامعه اسلامی ایجاد کند. نگارنده ، این نوشتار را در دو بخش تنظیم نموده است: در بخش اول، موانع تقریب و وحدت مسلمانان از جمله قومگرایی، شیطنت و فتنهانگیزی کفار و غیره را بررسی مینماید و در بخش دوم از راههای چیرگی بر موانع تقریب و وحدت، بحث میکند. | اسلام بر دو ستون پیریزی شده است: کلمه توحید و توحید کلمه. اسلام وحدت را در پنج حوزه لازم دانسته است، که این حوزهها به مثابه هویت جامع و ثابتی برای تمایز مسلمانان است: وحدت در عقیده، شریعت، امت، تمدن، و سرزمین اسلام. در عین حال، اسلام مشوق اختلافنظرها بوده تا به این وسیله یک جنبش فکری در جامعه اسلامی ایجاد کند. نگارنده ، این نوشتار را در دو بخش تنظیم نموده است: در بخش اول، موانع تقریب و وحدت مسلمانان از جمله قومگرایی، شیطنت و فتنهانگیزی کفار و غیره را بررسی مینماید و در بخش دوم از راههای چیرگی بر موانع تقریب و وحدت، بحث میکند. | ||
کلید واژهها: اسلام، وحدت، کلمه توحید، توحید کلمه، وحدت در عقیده، شریعت، امت، تمدن و سرزمین اسلام، موانع تقریب و وحدت. | '''کلید واژهها:''' اسلام، وحدت، کلمه توحید، توحید کلمه، وحدت در عقیده، شریعت، امت، تمدن و سرزمین اسلام، موانع تقریب و وحدت. | ||
=مقدمه= | |||
شاید بهترین مقدمه این بحث، نقل سخن «علامه شیخ محمد حسین آل کاشف الغطا»(رحمةالله) باشد که در جمله بسیار گویا و کوتاهی، گفت: «اسلام بر دو ستون پیریزی شده است: کلمه توحید و توحید کلمه». (مجله رسالة التقریب، شماره دوم، ص 187). اسلام وحدت در پنج حوزه را برای مسلمانان ضروری دانسته است؛ پنج حوزهای که به مثابه هویت جامع و ثابتی طی تاریخ طولانی خود، مسلمانان را تمایز ویژهای بخشید. این حوزههای پنجگانه عبارت است از: وحدت در عقیده؛ وحدت در شریعت؛ وحدت در امت؛ وحدت در تمدن و وحدت در سرزمین اسلام (دارالاسلام).(عماره، 2005م، ص9).<br> | |||
مسلمانان در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در راستای اطاعت از خداوند متعال در آیات قرآنی زیر، در وحدت و انسجام کامل به سر میبردند:<br> | |||
« يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ * وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکرُواْ نِعْمَه اللّهِ عَلَيکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَينَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَه مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکم مِّنْهَا کذَلِک يبَينُ اللّهُ لَکمْ آياتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ * وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّه يدْعُونَ إِلَى الْخَيرِ وَيأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَينْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَأُوْلَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَلاَ تَکونُواْ کالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَينَاتُ وَأُوْلَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی، نمیرید * و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید و نعمتهای خداوند را بر خود به یاد آورید که دشمنان همدیگر بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید، باشد که شما راهیاب گردید * و باید از میان شما گروهی باشند که مردم را به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و ایناناند که رستگارند * و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه گواهها برای آنان آمده اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود.» (آلعمران/102ـ105).<br> | |||
اگر چه مسلمانان در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در مسایل زیادی اختلاف داشتند ولی آن حضرت، با تسامح بسیاری، ایشان را به حق رهنمون میساخت. پس از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز که در شماری از مسایل اختلاف پیدا کردند، دانستند که چگونه در اوج اختلاف، وحدت و انسجام و قدرت و شوکت و عزّت خویش را پاس بدارند.<br> | |||
اسلام، مشوق اختلافنظر بود و بر آن بود که با این روند، جنبش فکری در جامعه اسلام ایجاد نماید، ولی برای آنکه زیانهای این اختلافنظرها را از ساحت مسلمانان دور گرداند و عوارض جانبی آنرا کاهش دهد، آدابی برای آن در نظر گرفت و حدودی ترسیم کرد و روح سازندگی و مثبتگرایی و آفرینش و خلاقیت در آن دمید و آن را از دشمنی و خصومت و کینهتوزی و دشنام، پاک گرداند و به این ترتیب، انسان را از تعصبها و تقلید کورکورانه رهایی بخشید و او را به گشودگی و تجدّدگرایی فراخواند و از یورش علیه جمع بر حذر داشت و به داوری خدا و رسول ـ در هر مسئله خرد و کلانی ـ فرمان داد و اعلام نمود که اختلافها به هر میزان و حدودی که باشد، هرگز نباید به کشیدن سلاح بر روی برادران مسلمان منجر شود.<br> | |||
مسلمانان در ابتدای امر و آنگاه که حرکت خود را آغاز کردند چنین بودند و همگان آنچنآنکه خداوند متعال فرمانشان داده بود به ریسمان الهی چنگ زده بودند.<br> | |||
واژه «جمیعاً» که در آیه «و اعتصموا بحبل الله جميعاً...» آمده، به نظر علمای نحو، «حال» است و واژه «حال» یعنی وضع و صورتی که جامعه در آن قرار دارد؛ یعنی پایبند به قرآن. قرآن از مسلمانان نمیپذیرد که هر یک از آنها گوشه عزلت گزیند و به پرستش خدا بپردازد و به آنچه بر سایر افراد امت میآید توجه نداشته باشد. خداوند این پرستش و طاعت را تنها در صورتی که همبسته و همدل و همنوا و متحد، پایبند دین او باشیم، از ما میپذیرد. مسلمانان صدر اسلام نیز چنین بودند.<br> | |||
حال اگر آنچه را گفتیم، با وضع امروزی خود مقایسه نموده و نگاه گستردهای به جوامع اسلامی خود بیندازیم، چیزی را میبینیم که دلها را به درد میآورد و سینهها را سرشار از اندوه و خشم میکند، چه مسلمانان را خواهیم دید که شاید به ظاهر متحد باشند ولی دلهایشان پراکنده است؛ یعنی اینکه امت اسلامی، دچار فتنه قومگرایی شده و مسلمانان به دستهجات مختلف تقسیم گشتهاند و هر قوم یا دستهای، به نسب و حسب خود افتخار کرده و مدعی برتری بر دیگران است. امت اسلامی گرفتار مذاهب و فرقههای متعدد و ایدئولوژیهای فراوانی شده است و به این ترتیب دچار ضعف و فتور گشته و بر اثر مجموعهای از موانع داخلی و خارجی، به عقبماندگی دچار شده است.<br> | |||
پوشیده نیست که این اختلافها و شکافها و تفرقههایی که امت اسلامی با آنها روبهروست برخاسته از شبهاتی است که معاندان و کینهتوزان نسبت به اسلام، برمیانگیزند و میگویند: «چگونه میتوان دچار این توهم شد که دین اسلام با وجود این همه دشمنی و خصومت و کینهتوزی و تفرقه و پراکندگی و نابسامانی اوضاع و شرایط و اینکه کارشان به جایی رسیده که تیغ به روی هم میکشند و خون یکدیگر را میریزند و گروهی از ایشان کودکان گروه دیگر را میکشند و چه آزارها و اذیتهایی که به دلیل اختلاف در عقاید نمیبینند و همگان هر لحظه بیم دشمنی و تجاوز گروه دیگری بر خود را دارند... با چنین شرایط و اوضاعی چگونه میتوان این دین را فرستاده از سوی خداوند متعال دانست و به حقیقت آن اذعان نمود؟» (عامری، 1427ق، ص77).<br> | |||
در اینجا به مهمترین موانع و مشکلات موجود بر سر تحقق «تقریب» میان مسلمانان پرداخته و پس از بیان آنچه وحدت اسلامی را خدشهدار ساخته، راههای چیرگی بر آنها را با یاری گرفتن از خداوند متعال و توکل بر او یادآور میشویم:<br> | |||
نسخهٔ ۴ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۲۷
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۴:۲۷، ۴ اکتبر ۲۰۲۲؛
فصلنامه | اندیشه تقریب |
---|---|
اطلاعات نشر | سال پنجم/ شماره بیستم/ پاییز 1388 |
عنوان مقاله | چالشهای وحدت و راهبرد رویارویی کنکاشی در تشخیص موانع وحدت و تقریب و راههای برطرف ساختن آنها |
نویسنده | دکتر محمد عبدو |
تعداد صفحات | 12 |
بخش | مقالات اندیشهای |
زبان | فارسی |
چکیده:
اسلام بر دو ستون پیریزی شده است: کلمه توحید و توحید کلمه. اسلام وحدت را در پنج حوزه لازم دانسته است، که این حوزهها به مثابه هویت جامع و ثابتی برای تمایز مسلمانان است: وحدت در عقیده، شریعت، امت، تمدن، و سرزمین اسلام. در عین حال، اسلام مشوق اختلافنظرها بوده تا به این وسیله یک جنبش فکری در جامعه اسلامی ایجاد کند. نگارنده ، این نوشتار را در دو بخش تنظیم نموده است: در بخش اول، موانع تقریب و وحدت مسلمانان از جمله قومگرایی، شیطنت و فتنهانگیزی کفار و غیره را بررسی مینماید و در بخش دوم از راههای چیرگی بر موانع تقریب و وحدت، بحث میکند.
کلید واژهها: اسلام، وحدت، کلمه توحید، توحید کلمه، وحدت در عقیده، شریعت، امت، تمدن و سرزمین اسلام، موانع تقریب و وحدت.
مقدمه
شاید بهترین مقدمه این بحث، نقل سخن «علامه شیخ محمد حسین آل کاشف الغطا»(رحمةالله) باشد که در جمله بسیار گویا و کوتاهی، گفت: «اسلام بر دو ستون پیریزی شده است: کلمه توحید و توحید کلمه». (مجله رسالة التقریب، شماره دوم، ص 187). اسلام وحدت در پنج حوزه را برای مسلمانان ضروری دانسته است؛ پنج حوزهای که به مثابه هویت جامع و ثابتی طی تاریخ طولانی خود، مسلمانان را تمایز ویژهای بخشید. این حوزههای پنجگانه عبارت است از: وحدت در عقیده؛ وحدت در شریعت؛ وحدت در امت؛ وحدت در تمدن و وحدت در سرزمین اسلام (دارالاسلام).(عماره، 2005م، ص9).
مسلمانان در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در راستای اطاعت از خداوند متعال در آیات قرآنی زیر، در وحدت و انسجام کامل به سر میبردند:
« يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ * وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکرُواْ نِعْمَه اللّهِ عَلَيکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَينَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَه مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکم مِّنْهَا کذَلِک يبَينُ اللّهُ لَکمْ آياتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ * وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّه يدْعُونَ إِلَى الْخَيرِ وَيأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَينْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَأُوْلَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَلاَ تَکونُواْ کالَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَينَاتُ وَأُوْلَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی، نمیرید * و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید و نعمتهای خداوند را بر خود به یاد آورید که دشمنان همدیگر بودید و خداوند دلهای شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میگوید، باشد که شما راهیاب گردید * و باید از میان شما گروهی باشند که مردم را به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و ایناناند که رستگارند * و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه گواهها برای آنان آمده اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود.» (آلعمران/102ـ105).
اگر چه مسلمانان در زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در مسایل زیادی اختلاف داشتند ولی آن حضرت، با تسامح بسیاری، ایشان را به حق رهنمون میساخت. پس از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نیز که در شماری از مسایل اختلاف پیدا کردند، دانستند که چگونه در اوج اختلاف، وحدت و انسجام و قدرت و شوکت و عزّت خویش را پاس بدارند.
اسلام، مشوق اختلافنظر بود و بر آن بود که با این روند، جنبش فکری در جامعه اسلام ایجاد نماید، ولی برای آنکه زیانهای این اختلافنظرها را از ساحت مسلمانان دور گرداند و عوارض جانبی آنرا کاهش دهد، آدابی برای آن در نظر گرفت و حدودی ترسیم کرد و روح سازندگی و مثبتگرایی و آفرینش و خلاقیت در آن دمید و آن را از دشمنی و خصومت و کینهتوزی و دشنام، پاک گرداند و به این ترتیب، انسان را از تعصبها و تقلید کورکورانه رهایی بخشید و او را به گشودگی و تجدّدگرایی فراخواند و از یورش علیه جمع بر حذر داشت و به داوری خدا و رسول ـ در هر مسئله خرد و کلانی ـ فرمان داد و اعلام نمود که اختلافها به هر میزان و حدودی که باشد، هرگز نباید به کشیدن سلاح بر روی برادران مسلمان منجر شود.
مسلمانان در ابتدای امر و آنگاه که حرکت خود را آغاز کردند چنین بودند و همگان آنچنآنکه خداوند متعال فرمانشان داده بود به ریسمان الهی چنگ زده بودند.
واژه «جمیعاً» که در آیه «و اعتصموا بحبل الله جميعاً...» آمده، به نظر علمای نحو، «حال» است و واژه «حال» یعنی وضع و صورتی که جامعه در آن قرار دارد؛ یعنی پایبند به قرآن. قرآن از مسلمانان نمیپذیرد که هر یک از آنها گوشه عزلت گزیند و به پرستش خدا بپردازد و به آنچه بر سایر افراد امت میآید توجه نداشته باشد. خداوند این پرستش و طاعت را تنها در صورتی که همبسته و همدل و همنوا و متحد، پایبند دین او باشیم، از ما میپذیرد. مسلمانان صدر اسلام نیز چنین بودند.
حال اگر آنچه را گفتیم، با وضع امروزی خود مقایسه نموده و نگاه گستردهای به جوامع اسلامی خود بیندازیم، چیزی را میبینیم که دلها را به درد میآورد و سینهها را سرشار از اندوه و خشم میکند، چه مسلمانان را خواهیم دید که شاید به ظاهر متحد باشند ولی دلهایشان پراکنده است؛ یعنی اینکه امت اسلامی، دچار فتنه قومگرایی شده و مسلمانان به دستهجات مختلف تقسیم گشتهاند و هر قوم یا دستهای، به نسب و حسب خود افتخار کرده و مدعی برتری بر دیگران است. امت اسلامی گرفتار مذاهب و فرقههای متعدد و ایدئولوژیهای فراوانی شده است و به این ترتیب دچار ضعف و فتور گشته و بر اثر مجموعهای از موانع داخلی و خارجی، به عقبماندگی دچار شده است.
پوشیده نیست که این اختلافها و شکافها و تفرقههایی که امت اسلامی با آنها روبهروست برخاسته از شبهاتی است که معاندان و کینهتوزان نسبت به اسلام، برمیانگیزند و میگویند: «چگونه میتوان دچار این توهم شد که دین اسلام با وجود این همه دشمنی و خصومت و کینهتوزی و تفرقه و پراکندگی و نابسامانی اوضاع و شرایط و اینکه کارشان به جایی رسیده که تیغ به روی هم میکشند و خون یکدیگر را میریزند و گروهی از ایشان کودکان گروه دیگر را میکشند و چه آزارها و اذیتهایی که به دلیل اختلاف در عقاید نمیبینند و همگان هر لحظه بیم دشمنی و تجاوز گروه دیگری بر خود را دارند... با چنین شرایط و اوضاعی چگونه میتوان این دین را فرستاده از سوی خداوند متعال دانست و به حقیقت آن اذعان نمود؟» (عامری، 1427ق، ص77).
در اینجا به مهمترین موانع و مشکلات موجود بر سر تحقق «تقریب» میان مسلمانان پرداخته و پس از بیان آنچه وحدت اسلامی را خدشهدار ساخته، راههای چیرگی بر آنها را با یاری گرفتن از خداوند متعال و توکل بر او یادآور میشویم:
- مطالب مندرج در این مدخل بارگذاری شده از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره بیستم، پاییز 1388 میباشد.