محسن عبدالحمید: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
آنها پنج خواهر و برادر بودند سه پسر و دو دختر و محسن کوچکترین فرزند خانواده بود. او چهار ساله بود که پدرش درگذشت. برادر بزرگترش نظام الدین عبدالحمید به دانشکده دارالعلوم بغداد رفت و در سال ۱۹۴۶ فارغ التحصیل شد. حدود دو ماه قبل از آن مادرش بر اثر تیفوئید درگذشت و هنگامی که برادرش به عنوان مامور آمار در سلیمانیه منصوب شد، خانواده با او نقل مکان کردند. در سال ۱۹۵۲ برادرش نظام الدین به کرکوک منتقل شد و خانواده با او به کرکوک برگشتند. | آنها پنج خواهر و برادر بودند سه پسر و دو دختر و محسن کوچکترین فرزند خانواده بود. او چهار ساله بود که پدرش درگذشت. برادر بزرگترش نظام الدین عبدالحمید به دانشکده دارالعلوم بغداد رفت و در سال ۱۹۴۶ فارغ التحصیل شد. حدود دو ماه قبل از آن مادرش بر اثر تیفوئید درگذشت و هنگامی که برادرش به عنوان مامور آمار در سلیمانیه منصوب شد، خانواده با او نقل مکان کردند. در سال ۱۹۵۲ برادرش نظام الدین به کرکوک منتقل شد و خانواده با او به کرکوک برگشتند. | ||
در آنجا محسن با گروهی از اعضای جنبش اسلامی آشنا شد، از جمله آقای سلیمان امین القابلی که مجموعهای از نوشتههای استاد حسن البنا را به او داد که | در آنجا محسن با گروهی از اعضای جنبش اسلامی آشنا شد، از جمله آقای سلیمان امین القابلی که مجموعهای از نوشتههای استاد حسن البنا را به او داد که خواندن آنها بسیار بر او تاثیرگذار بود و ذهن و فکر او را نسبت به تضادهای فکری و انحرافات گروههای اسلامی درگیر کرد. بنابراین شروع به بازدید از کتابخانه برادران اسلامی در خیابان اطلس کرد و ساعتها به ویژه در تعطیلات تابستانی در آنجا به سر میبرد و کتاب میخواند. از جمله کتابهایی که در آنجا مطالعه کرد آثار نویسندگانی این بود: سید قطب، محمد غزلی، محمد قطب، البهی الخولی، عبدالقادر عوده و دیگر نویسندگان اسلامی. | ||
=تحصیلات= | =تحصیلات= | ||
او تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در شهر | او تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در شهر سلیمانیه و مقدماتی را در کرکوک انجام داد و در سال ۱۹۵۹ در رشته زبان عربی از دار المعلمین العالیه (دانشکده تربیت کنونی) در بغداد فارغ التحصیل شد. استادان او عبارتند از: مصطفی جواد، محمد مهدی البصیر، کمال ابراهیم، احمد عبدالستار الجواری و محمد تقی هلالی مراکشی. | ||
او مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۹۶۸ و دکترای خود را در سال ۱۹۷۲ از دانشکده هنر دانشگاه قاهره در تفسیر قرآن در پایان نامه خود با | او مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۹۶۸ و دکترای خود را در سال ۱۹۷۲ از دانشکده هنر دانشگاه [[قاهره]] در [[تفسیر قرآن]] در پایان نامه خود با عنوان «الآلوسي مفسّراً» دریافت کرد و به این ترتیب اولین دانشجوی ورود به تحصیل اسلامی در دانشگاه قاهره بود، چرا که مطالعات اسلامی محدود به مسجد [[الازهر]] بود. | ||
او در رشته علوم اسلامی در مورد علمای تخلیه شده تحصیل کرد، مجوز علمی خود را از شیخ مصطفی بن ابی بکر الحیرشمی النقشبندی در سال ۱۳۵۷ در شهر اردبیل به دست آورد و در سال ۱۳۷۵ عنوان استاد اول دانشکده معارف به او داده شد. | او در رشته علوم اسلامی در مورد علمای تخلیه شده تحصیل کرد، مجوز علمی خود را از شیخ مصطفی بن ابی بکر الحیرشمی النقشبندی در سال ۱۳۵۷ در شهر اردبیل به دست آورد و در سال ۱۳۷۵ عنوان استاد اول دانشکده معارف به او داده شد. |
نسخهٔ ۱۷ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۷
نام | محسن عبدالحمید |
---|---|
زادروز | 1937م/1356ق |
زادگاه | کرکوك(العراق) |
محل زندگی | عراق |
فعالیت | |
برخی آثار |
|
مذهب | مسلمان/ اهلسنت |
محسن عبدالحمید سیاستمدار و دانشگاهی عراقی که پس از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ عضو شورای حاکم عراق بود و از مارس ۲۰۰۴ به عنوان رئیس این شورا مشغول شد. او از چهرههای برجسته حزب اسلامی عراق و واعظ سرشناس اسلامی است.
تولد و تربیت
محسن عبدالحمید در سال 1937 میلادی در محله «اغالق» در قلعه شهر کرکوک، از پدری که عالم علوم اسلامی و مادری از ناحیه «آغجلر» که متعلق به بخش جمجمال کرکوک بود، به دنیا آمد. او متعلق به قبیله شیخ بزینی است که در منطقه شوان بین استان کرکوک و اربیل ساکن بودند.
آنها پنج خواهر و برادر بودند سه پسر و دو دختر و محسن کوچکترین فرزند خانواده بود. او چهار ساله بود که پدرش درگذشت. برادر بزرگترش نظام الدین عبدالحمید به دانشکده دارالعلوم بغداد رفت و در سال ۱۹۴۶ فارغ التحصیل شد. حدود دو ماه قبل از آن مادرش بر اثر تیفوئید درگذشت و هنگامی که برادرش به عنوان مامور آمار در سلیمانیه منصوب شد، خانواده با او نقل مکان کردند. در سال ۱۹۵۲ برادرش نظام الدین به کرکوک منتقل شد و خانواده با او به کرکوک برگشتند.
در آنجا محسن با گروهی از اعضای جنبش اسلامی آشنا شد، از جمله آقای سلیمان امین القابلی که مجموعهای از نوشتههای استاد حسن البنا را به او داد که خواندن آنها بسیار بر او تاثیرگذار بود و ذهن و فکر او را نسبت به تضادهای فکری و انحرافات گروههای اسلامی درگیر کرد. بنابراین شروع به بازدید از کتابخانه برادران اسلامی در خیابان اطلس کرد و ساعتها به ویژه در تعطیلات تابستانی در آنجا به سر میبرد و کتاب میخواند. از جمله کتابهایی که در آنجا مطالعه کرد آثار نویسندگانی این بود: سید قطب، محمد غزلی، محمد قطب، البهی الخولی، عبدالقادر عوده و دیگر نویسندگان اسلامی.
تحصیلات
او تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در شهر سلیمانیه و مقدماتی را در کرکوک انجام داد و در سال ۱۹۵۹ در رشته زبان عربی از دار المعلمین العالیه (دانشکده تربیت کنونی) در بغداد فارغ التحصیل شد. استادان او عبارتند از: مصطفی جواد، محمد مهدی البصیر، کمال ابراهیم، احمد عبدالستار الجواری و محمد تقی هلالی مراکشی.
او مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۹۶۸ و دکترای خود را در سال ۱۹۷۲ از دانشکده هنر دانشگاه قاهره در تفسیر قرآن در پایان نامه خود با عنوان «الآلوسي مفسّراً» دریافت کرد و به این ترتیب اولین دانشجوی ورود به تحصیل اسلامی در دانشگاه قاهره بود، چرا که مطالعات اسلامی محدود به مسجد الازهر بود.
او در رشته علوم اسلامی در مورد علمای تخلیه شده تحصیل کرد، مجوز علمی خود را از شیخ مصطفی بن ابی بکر الحیرشمی النقشبندی در سال ۱۳۵۷ در شهر اردبیل به دست آورد و در سال ۱۳۷۵ عنوان استاد اول دانشکده معارف به او داده شد.
فعالیتهای علمی
دکتر محسن عبدالحمید به خاطر فعالیت برجسته اش در موعظه و راهنمایی، انجام صدها سخنرانی اسلامی در مساجد، دانشگاهها و موسسات فرهنگی بین سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۸۶، در عراق و خارج از کشور شناخته شده است. او نویسنده بیش از سی کتاب تفسیر، دکترین، فکر اسلامی و فرهنگ معاصر اسلامی است و صدها مقاله در مورد فرهنگ اسلامی در تعدادی از روزنامه ها و مجلات عراقی، عربی و بین المللی منتشر کرده است.
او جایزه خانه حکمت را در سال ۲۰۰۱ در بغداد در زمینه مطالعات اسلامی دریافت کرد، و در توسعه برنامه های درسی آموزش دینی در وزارت آموزش عالی و وزارت اوقاف و امور دینی در عراق شرکت کرد.
او به مدت ده سال به عنوان معلم زبان عربی در دبیرستان کرکوک کار می کرد، و به عنوان استاد در کالج مطالعات اسلامی که در سال ۱۹۷۵ توسط رژیم سابق بسته شد، کار کرد و در چندین سمت از جمله استاد تفسیر، دکترین، فکر اسلامی و حدیث در دانشگاه بغداد پیشرفت کرد.
او بین سال های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ برای تدریس در دانشگاه های آن کشور به مراکش فرستاده شد و به مدت چهار سال متوالی از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۵ استاد میهمان دانشگاه اسلامی ملک محمد ابن سعود بود.
او عضو برنامه درسی نظام سواد عربی در طول دهه هشتاد قرن گذشته، عضو خانه حکمت، و عضو اتحادیه بین المللی علمای مسلمان است.
او در چندین کنفرانس بین المللی فکری و علمی در عراق، کشورهای عربی و اسلامی شرکت کرد و در اروپا، بیش از صد و پنجاه پایان نام کارشناسی ارشد و دکتری را در دانشگاه های عراق و خارج از کشور مورد بحث قرار داد و بیش از چهل پایان نام کارشناسی ارشد و دکتری را زیر نظر داشت.
محسن عبدالحمید و گروهی از علمای عراقی در امضای قانون مکه در سال ۲۰۰۶ سهیم بودند، سندی که در آن موافقت شد اقدامات فرقه ای در عراق متوقف شود، و حمایت و تأیید اکثر علمای مسلمان را به دست آورد.
تالیفات
از کتاب های او می توان به: علم کافر نیست، جنبش اسلام و متفکران غرب، حقیقت بابیسم و بهاییت، تجدید فکر اسلامی، رویکرد جامع برای فهم اسلام، زنجیره وجودی سفید و نماهای صهیونیسم، با رسول خدا، لباس زنان و تأثیر آن بر جامعه، در مسئله میراث، نظام معنوی اسلام و عناصر شریعت آن، زبان عربی در میان مردمان ما، رویکرد جامع برای درک اسلام، از نظام غرب گرفته تا نظام اسلامی، برنامه درسی جوان مسلمان در خانواده اش، خانواده شما، ای مسلمان، جایگاه یهودیان از اسلام و مسلمانان، زنان تحت تمدن غرب، رویکرد تغییر اجتماعی در اسلام، اسلام و توسعه اجتماعی.
فعالیت سیاسی
او در سال ۱۹۶۶ در سازمان امنیت عمومی بغداد به همراه اعضای رهبری حزب اسلامی عراق در آن زمان دستگیر شد و سپس آزاد شد. او در طول اقامتش در قاهره به دنبال رابطه ضعیف عراق و مصر در آن زمان به مدت ۵۵ روز بازداشت شد.
او در زمان حکومت صدام حسین رئیس جمهور عراق زندانی شد و سپس پس از دخالت شخصیت های اسلامی و عربی آزاد شد، با این حال عراق را ترک نکرد، اما قبلاً می گفت معروفش می گفت: «به خدا اگر دستک ها را در درب دری قرار دهند، من عراق را ترک نمی کنم!»
پس از سقوط رژیم حزب القاعده و اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ توسط نیروهای آمریکایی و بریتانیایی، حزب اسلامی عراق اعلام شد و دکتر محسن عبدالحمید به عنوان دبیرکل آن، سپس رئیس این حزب در سال ۲۰۰۴، سپس رئیس شورای مرکزی شورا و تا به حال انتخاب شد. او به عنوان عضو شورای حاکم انتقالی حزب اسلامی عراق انتخاب شد و ریاست آن را در فوریه ۲۰۰۴ بر عهده گرفت. او در سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵ به عنوان عضو شورای ملی موقت عراق انتخاب شد. او به همراه تعدادی از همکاران و دانشجویانش در بغداد، شورای علمای شریعت در ماه اول پس از اشغال، که بعدها به شورای علمای مسلمان تبدیل شد، تأسیس کرد و پیش از ترک آن پس از دبیرکل شدن حزب اسلامی عراق، دبیرکل اول آن شد.
وی خواستار آشتی ملی در میان مردم عراق شد و بر نیاز به جذب غسل تعمید دهندگانی که دست شان به خون عراقی ها لکه دار نشده بود تاکید کرد. او قانون موقت اداره دولتی آن زمان را تصویب کرد و آن را قانون اساسی برای همه عراقی ها توصیف کرد و نه برای «سنی ها»، شیعیان یا دیگران.
وی احترام خود را به ایده فدرالیسم به عنوان یک نظام دولتی برای عراق در اشاره به تقاضای کردها برای یک نظام فدرال کرد تأیید کرد و در این چارچوب گفت: ما فدرالیسم می خواهیم که متحد شود و تقسیم نمی شود و فدرالیسم که منجر به تکه تکه شدن نمی شود تاکید کرد که عراق باید متحد باشد.
سخنان او درباره وحدت
دکتر محسن عبدالحمید گفت: مسلمانان در خاستگاه اخلاق که بالاترین ارزش های فردی و اجتماعی را در زندگی تشکیل می دهند تفاوتی نداشتند که آنها را به هم نزدیک می کند، آنها را به شکل واحدی شکل می دهند، و ویژگی های جوامع خود را که برای مردم تمام جهان شناخته شده اند ترسیم کنند و این اخلاق اصیل که خداوند متعال و پیامبرش (صلح و برکت الله علیه) عشق سزاوار متحد کردن فرزندان همان ملت است، اما با بیان حقایق، ویژگی ها و خاستگاه های ثابت آنها، و خواستار ایجاد آنها در تمام رسانه ها و برنامه های درسی آموزشی از طریق نمونه ها، به ویژه در نسل. اولین و پی در پی همان اسلام و تاریخ آن توصیه به شواهد و قهرمانی است.
ساخت تاریخ تمدنی اسلامی با تلاش های مشترک همه مردمان مسلمان انجام شد، چرا که تمدن اسلامی تمدن کل امت اسلامی با مردمان متنوع آن است که همه بدون استثنا باید به آن افتخار کنند.
به رسمیت شناخته می شود که کل امه اسلامی در فرهنگ، فقه و توسعه جوامع خود از این محوطه حکیم الهی به عنوان یک دکترین پیش رفت، شریعت و رفتار، ایجاد سیستم های اجتماعی، سازمان های اقتصادی، مدارس فکر، فرمولاسیون های ادبی و هنری، احساس تعلق به هویت و خود نوسازی، با وجود ویژگی های بخش هایی از زندگی روزمره در میان مردمان خود، چرا که آن ویژگی ها با آن وحدت فرهنگی ایجاد شده توسط وحی و تصفیه شده توسط تاریخ مشترک تداخل نمی کند.
جهان با وجود تفاوت های عمیق دین، گام های عمدی در جهت سازمان های واحد و بلوک های جغرافیایی برمی دارد، فرهنگ و تاریخ، پس چگونه می توان مدارس اسلامی فکر و مردم خود را متعلق به دوحه سرسبز اسلام متوقف نزدیکی، وحدت و تجمع، از جمله پیوند یک ایمان، شریعت حاکم، اخلاق انسانی با فضیلت، تاریخ تمدنی مشترک و برادری قاطع ایمان است که اسلام بر برادری نزول و رابطه ماگما ترجیح داد، اگر نه بر اساس اسلام؟!
مسئولیت این نزدیکی با دانشمندان، واعظان، حاکمان و مردان آموزش و پرورش نهفته است، تا با جهانی شدن ناعادلانه ای که می خواهد تمدن سرمایه داری آمریکا را به تمام بشریت تحمیل کند، در پرتو برخورد تمدن ها و گسترش سریع نیروها، رو به زوال ننشیند.
دشمنان اسلام می خواهند مسلمانان با تمام درگیری ها و فجایع خود در شکم تاریخ باقی بمانند و برای این منظور شرق شناس های مرتبط با وزارتخانه های استعماری کشورهای استعمارگر برای احیای مطالعه گروه های قدیمی اسلامی در تمام بخش های آن و بازگشت برنامه های درسی خود به رشته های مطالعات تاریخی و اسلامی کار کردند تا مسلمانان دوباره از هم بپاشند. آنها می دانستند و هنوز هم این کار را می کنند که اگر مسلمانان به وحی بازگردند و آن را با سن مرتبط کنند، وحدت این ملت از جدید آغاز می شود و بر اساس درک قاطع از اسلام با آگاهی عمیق از حرکت زمان ها وارد ساخت آینده خود می شود.»
منبع
لغت نامه متوسط در خصوص وحدت و تقریباً قسمت دوم: ۹۹-۹۷، دانشنامه پرچم های دائره، وحدت و اصلاحات بخش دوم: ۱۶۴-۱۶۷، دانشنامه جامع چهره های معاصر عراق: ۶۵۴-۶۵۷.
اتمام دو وب سایت: www.aljazeera.net \ www.marafa.org
۱- فرهنگ لغت متوسط در خصوص وحدت و تقریباً.
نویسنده: محمدالسادی \ چاپ: شورای بین المللی نزدیکی مدارس اسلامی - تهران \ چاپ اول - ۱۳۸۹ خ.
۲- دانشنامه پرچم های داواه، وحدت و اصلاحات.
نویسنده: محمدالسادی \ چاپ: شورای بین المللی نزدیکی مدارس اسلامی - تهران \ چاپ اول - ۱۳۸۹ خ.
۳- دانشنامه جامع چهره های معاصر عراق.
نوشته: احمد عبدالرسول جابر عباس الشجایری \ چاپ: کازابلانکا و خانه و کتابخانه رؤیاها - بیروت، و دار الریا البیدا - بغداد \ چاپ اول - ۱۳۹۳ ق.