ابراهیم بن عقیل
ابراهیم بن عمر بن عقیل (1327 - 1415ق) فقیه و متجدد یمنی، اهل سنت صوفی یمنی و مفتی ممالک تعزیه و استاد علمای آن بود. وی امام جماعت و خطیب مسجد مظفر تعز بود و در مساجد، مدارس، بحثها، سمینارها و مجلههای مشارکت و فعالیتهای علمی فراوانی داشت. او مناصب مهم زیادی را در یمن که نزدیک به مرجعیت بود، داشت. وی از جمله کسانی بود که در سال 1355 هجری شمسی برای تحصیل علوم نظامی به کشور عراق بورسیه شد.
نسب
إبراهیم بن عمر بن عقیل بن عبدالله بن عمر بن أبیبکر بن عمر بن طه بن محمد بن شیخ بن أحمد بن یحیی بن حسن بن علی العناز بن علوی بن محمد مولی الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمدالباقر بن علی زینالعابدین بن الحسین بن امام علی بن أبیطالب، وامام علی همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله است. سی و چهارمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
تولد و تربیت
در نوزدهم صفر 1327 هجری قمری در روستای المسیله از حومه تریم از توابع حضرموت به دنیا آمد و مادرش نور دختر محمد بن عبدالله بن عمر بود. تربیت نیکوی او تحت اشراف دو مادربزرگش زهرا مادر پدرش و سیدة مادر مادرش بود. هر دوی ایشان عالمه بودند به نحوی که از جاهای دور و نزدیک برای کسب فیض به محضرشان میآمدند. این دو دختران عزیز عبدالله بن حسین بن طاهر بودند. از این رو در وصف خودش میگوید: «من از حبیب عبدالله بن حسین بن طاه دوبار متولد شدم.»
او از همان کودکی با عنایت پدر و مادرش راه طلب علم را در پیش گرفت، پس اصول علم را در شهر خود در المسیله و سپس در تریم آموخت و نشانههای موفقیت در چهرهاش نمایان شد. به سن هشت سالگی که رسید قرآن و متون بسیار را حفظ کرد و در علوم و هنرهای بسیاری سرآمد شد. او پیش از بلوغ به تدریس در مسجد جدش حبیب عبدالله بن حسین بن طاهر پرداخت و سپس امام جماعت این مسجد شد.
سفرها
او در اوج جوانی در تأسیس «جمعیة(انجمن) الأخوة والمعاونة» در تریم مشارکت داشت و در آنجا پیشنویس انتخاب حبیب محمد بن احمد الشاطری را به عنوان رئیس انجمن تهیه کرد. انجمن در آن زمان او را برای مأموریتهای علمی به عراق فرستاد و در طول سفر، نسخههای خطی و کتابهای بسیاری را در کتابخانه کاشف الغطاء بررسی کرد و از مؤسسات معارف اسلامی و مراکز آموزشی و تخصصی آنها بازدید کرد. در سال 1346 هجری قمری به عدن سفر کرد و یک سال تمام در آنجا ماندگار شد و در آنجا به کسب دانش پرداخت و پس از آن به المکلا در حضرموت رفت. هنگامی که به سن بیست سالگی رسید، همراه عمویش محمد بن عقیل عازم حدیده شد. تا سال 1350 هجری قمری که عمویش محمد بن عقیل و همچنین استادش عبدالرحمن بن محمد الاهدل درگذشتند، در حدیده ماند. اما از مرگ این دو بسیار متاثر شد و نتوانست در حدیده بماند. از این رو به زادگاهش حضرموت بازگشت. در همان سال به عدن سفر کرد و حدود یک سال در آنجا ماند و در اواخر سال 1351 در آنجا به تجارت پرداخت. سپس به وطن خود بازگشت و حدود سه سال در آنجا ساکن شد. سال 1354 هجری قمری به دوعن سفر کرد و چند ماهی در شهر القویره اقامت گزید و تدریس کرد و در این مدت از سادات المحظار علم آموخت و سپس از آنجا به منطقه حبان در شبوه رفت و بیش از سه ماه به عنوان معلم نزد آقایان المحظار ماند، سپس از آنجا به المکلا و از آنجا از طریق دریا به الحدیده رفت و چندین سال در آنجا اقامت گزید و در این مدت به تجارت پرداخت و از علمای مراوعه و زبید و الحدیده و بیت الفقیه دانش آموخت.
پیوستن به نیروهای نظامی
در سال 1355 هجری شمسی به اولین گروه اعزامی یمنی به خارج از کشور برای تحصیلات نظامی ملحق شد و از دانشکده نظامی عراق فارغالتحصیل شد و این اولین گروه یمنی فارغالتحصیل از عراق بود. هدف ابراهیم از شرکت در این دوره رفتن به جهاد در فلسطین بود، اما دولت انگلیس به بهانه حفظ امنیت او را ممنوع کرد. از این رو نظامی گری را ترک کرد. اگرچه مدت عضویت وی در نظام بیش از شش ماه نبود، اما به افتخار وی و قدردانی از درجه وی از سوی دولت یمن درجه سروانی به وی اعطا شد. از جمله همکاران وی در آن دسته عبارت بودند از: شهید احمد الثلایا، سپهبد حسن العمری، سرتیپ محمد عبدالولی و سرلشکر حمود الجائفی.
حرکت به تعز
بین سالهای 1358 - 1359 هجری قمری به شهر تعز نقل مکان کرد و در محله الظاهریه ساکن شد و در این مدت در شهر تعز به تحصیل در گوشه خود پرداخت. او در گوشه خود مجالس ذکر خاصی داشت که از بعدازظهر تا قبل از غروب آفتاب تشکیل میشد و جمع کثیری از طلاب علم و مفاخر کشور حضور داشتند. از برنامههای دیگر او در این گوشه خواندن " صحیح بخاری " و شرح آن و کتابهای دیگر از مسندها، کتب السلوک والآداب والتراجم والتفسیر و سیره و لغت، و شاید در یک روز ده کتاب در موضوعات مختلف خوانده میشد. بین مغرب و عشا و بعد از نماز صبح در مسجد مظفر که بیش از سی سال امام جماعت و واعظ آنجا بود، درس داشت و تا وفات در آنجا اقامت گزید.
اساتید
او از محضر اساتید بسیاری در حضرموت و مناطق دیگر که بیش از دویست نفر هستند، استفاده کرد.[۱] از جمله ایشان:
عمویش محمد بن عقیل بن یحیی
عبدالله بن عبدالرحمن بن طاهر
محمد بن هاشم بن طاهر
عبدالرحمن بن محمد الاهدل
علوی بن عبدالرحمن معروف
علی بن عبدالرحمن معروف
عبدالله بن عیدروس عیدروس
عبدالله بن عمر شاطری
عبدالباری بن شیخ العیدروس
علوی بن عبدالله بن شهابالدین
عبدالرحمن بن عبیدالله الثقاف
صالح بن عبدالله الحداد
علوی بن طاهر الحداد
حامد بن علوی البار
عبدالله بن هارون المحضر
حسین بن عبدالله عیدید
محمد بن علوی العطاس
صالح بن محمد العطاس
یحیی بن احمد البحر
محمد بن حسن بن سنان
محمد بن عبدالرحمن بشیخ
اساتید بزرگ
در زمان جوانی در محضر برخی از بزرگان اساتید از باب تبرک شرکت جست:[۲]
علی بن محمد الحبشی
احمد بن حسن العطاس
علمای هم عصر او
از جمله علمای هم عصر با او میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
عبدالقادر بن احمد السقاف
محمد بن سالم بن حفیظ
اسماعیل بن مهدی الغربانی
محمد بن احمد الشاطری
محمد بن سلیمان الاهدل
علوی بن عباس مالکی
محمد یاسین الفدانی
شاگردان
او نزدیک به نیم قرن را به تدریس و راهنمایی و تربیت نسلها گذراند و شاگردان بسیاری داشت. برجستهترین آنها عبارتند از:
محمد بن محمد إمام داود
ولده سهل بن إبراهیم بن عقیل
عبدالخبیر عبدالودود عوهج
محمد بن عبدالله الهدار
محمد علی مرعی
زین بن إبراهیم بن سمیط
محمد بن عبدالله حسان
محمد بن محمد الحریری
محمد بن علی قراضة
علی بن مانع الجنید
عمر بن محمد بن حفیظ
محمد بن علوی المالکی
جمیل محمد المعمری
محمد عبدالرب النظاری
عبدالله بن حسین الجعدی
عبدالواحد بن علی الإدریسی
علی عبدالقادر الصبری
أحمد بن محمد النهاری
محمد عبدالواسع الأهدل
حسن مقبولی الأهدل
محمد بن علی النور
محمد جنید النور
محمد أمین الأصابی
علی لطف الهریش
عبدالباری السروری
محمد عبدالمعطی الجنید
علی بن محمد حسان
أحمد عبدالولی الطیب
مناصب و سوابق اجرایی
وی مناصب مهمی از جمله:
وزیر معارف در عصر امام یحیی
عضویت دربار سلطنتی
مفتی حکومت در تعز
استانداری پس از خروج محمد بن علی المهاجر
ریاست انجمن علمی تعز
ریاست اداره ارشاد و مرکز اسلامی تعز
عضو شورای علمای ارشد در یمن
یکی از اعضای مجلس شورا در دوران فیلد مارشال عبدالله السلال.
تالیفات
او علاقهای به کتابنویسی نداشت، بلکه میگفت: من به جای تالیف کتاب، به تالیف مردان (یعنی ایجاد الفت بین مردم) مشغول هستم. با وجود این، مقداری از میراث او نزد برخی از شاگردان و دوستدارانش یافت شده است. و اما آنچه نوشته بود و به دست مردم نرسید، همه را سوزاند.
برخی از کتابهای او که در اوج جوانی نوشته بود و برخی از شاگردانش گردآوری کردند، عبارتند از:
«الغیث الماطر فیما سنح به الخاطر»
مجموع درر کلامه المنثور
دیوان شعر ضخم
مجموعة کبیرة من الفتاوی الشرعیة والعلمیة
مجموعة کبیرة من الخطب والمحاضرات
نظم السیرة النبویة المسمی «ذخیرة الأذکیاء فی ذکر مولد سید الأنبیاء»
«مشرع المدد القوی نظم السند العلوی»
وفات
او در روز سه شنبه چهاردهم جمادی الاولی در سال 1415 هجری قمری در شهرستان تعز درگذشت.[۳] خبر وفات او از طریق خرگزاریها اعلام شد و مردم از مناطق مختلف بر جنازه او حاضر شده و گروه گروه نماز خواندند و در تشییع جنازه او شرکت جستند. با وجود اینکه محل دفن او از خانه اش دور بود اما عزاداران ابتدا او را به مسجد مظفر بردند، سپس به محل دفن حبیل سلمان رفتند. پیاده روی بیش از دو ساعت طول کشید، جمعیت زیادی بیرون آمدند و مقامات رسمی در مراسم تشییع شرکت کردند. در اکثر شهرهای جمهوری یمن و حتی در بسیاری از مساجد مسلمانان در مصر، سوریه، اندونزی، مالزی، کشورهای عربی خلیج فارس و تعدادی از کشورهای آفریقایی، نماز غایب بر او اقامه شد.
منبع
بن عقیل، هاشم بن سهل (1394). «شرح مختصری از حبیب ابراهیم بن عمر بن عقیل بن یحیی، مؤلف سالنامه».
پانویس
- ↑ المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة. الجزء الأول. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 324. مؤرشف من الأصل فی 21 مایو 2018.
- ↑ المشهور, أبوبکر بن علی. لوامع النور (PDF). الجزء الأول. صنعاء، الیمن: دار المهاجر. صفحة 75 - 80. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 16 دیسمبر 2019.
- ↑ حمود, خضر موسی محمد (1440 هـ). معجم الدر الثمین فی مدح سید المرسلین. بیروت، لبنان: دار الکتب العلمیة. صفحة 30. مؤرشف من الأصل فی 09 دیسمبر 2019.