عمرو بن عاص
نام عمرو بن عاص
نام کامل عمرو بن عاص بن وائل بن هاشم
لقب عمرو عاص
کنیه ابوعبدالله
دین اسلام
زمان اسلام آوردن سال ۸ قمری
حضور در جنگ‌ها فتح مصر • جنگ صفین
دلیل شهرت مشاور و از فرماندهان ارشد سپاه معاویه در جنگ صفین
نقش‌های برجسته دشمنی با امام علی(ع) • نماینده شام در ماجرای حکمیت • حاکم مصر
درگذشت عید فطر سال ۴۳ قمری • مصر
مدفن گورستان مقطّم • مصر

عمرو بن عاص بن وائل سهمی، یکی از افراد فرصت‌طلب و حیله‌گر، از زنی به نام نابغه متولد شد. عاص بن وائل سهمی همان عنصر مشرکی است که بعد از فوت حضرت قاسم پسر پیامبر(ص) به آن‌حضرت طعنه‌ی بسیار زشت ابتر بودن را زد که به دنبال آن آیه‌ی ان شانئک هو الابتر [۱] درباره‌ی او نازل شد.

عمرو بن عاص به حیله‌گری و مکاری معروف بود و در زمان خلافت امیر المؤمنین(ع) به عنوان بازوی قوی معاویه جنگ صفین را علیه امام علی(ع) راه انداخت و با همان حیله‌گری در طول جنگ مسلمانان زیادی را فریب داد و در جریان حکمیت با فریب ابوموسی اشعری ساده لوح، خدمت بزرگی به معاویه کرد و بعد از آن به امارت مصر منصوب شد و در سن 90 سالگی در سال 43 هجری درگذشت.

نسب عمرو بن عاص

عمرو بن عاص بن وائل سهمی یکی از چهره‌های حیله‌گر و فرصت‌طلب است که از زنی به نام نابغه متولد شد، اما به علت همبستر شدن این زن آلوده با پنج مرد(ابولهب، امیة بن خلف، هشام بن مغیره، ابوسفیان و عاص بن وائل)، همه‌ی این پنج نفر مدعی پدری او شدند، تا این‌که قرار شد خود نابغه قضاوت کند، او نیز عاص بن وائل را انتخاب کرد. علی‌رغم این‌که ابوسفیان می‌گفت عمرو از صلب من است و شباهتی هم به او داشت؛ زیرا نابغه ابوسفیان را بخیل می‌دانست و می‌گفت عاص کمک بیشتری به من می‌کند. [۲]

بدین ترتیب عاص بن وائل به عنوان پدر عمرو انتخاب شد. عاص بن وائل همان عنصر مشرکی است که بعد از فوت قاسم پسر پیامبر(ص) به آن‌حضرت طعنه‌ی بسیار زشتی زد (او را العیاذ بالله، ابتر و دم بریده خواند. یعنی کسی که نسلی (پسری) ندارد تا راه او را ادامه دهد) که به دنبال این طعنه‌ی زشت سوره‌ی مبارکه‌ی کوثر نازل شد و آیه‌ی آخر آن در مذمت این شخص، یعنی عاص بن وائل است. [۳]

پانویس

  1. آیه 3 سوره کوثر
  2. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج 6، ص 282 – 285، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق
  3. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 10، ص 836، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش