بهاءالدین محمد نقشبند

نسخهٔ تاریخ ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۸ توسط Javadi (بحث | مشارکت‌ها)

نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۰:۱۸، ۷ فوریه ۲۰۲۲؛


کتاب الامداد بشرح الارشاد
کتاب الامداد بشرح الارشاد
نام محمد بهاءالدین نقشبند بخاری
نام‌های دیگر بهاءالدین نقشبندی، بخاری
متولد حدود650 هجری قمری
محل تولد بخارا
دین اسلام
استادان خواجه محمد باباسماسی
برخی از آثار الاورادالبهائیه،اوراد صغیر،رسالة الواردات.

بَهاءُالدّین نَقْشْبَنْد، خواجه محمدبن محمدبن محمدبخاری(718-791ق/1318-1389م)، عارف نامدار و مؤسس سلسلۀ نقشبندیه که نزد ترکان به شاه نقشبند مشهور است. وی درقصر هندوان، روستایی در نزدیکی بخارا که بعدها به «قصرعرفان» شهرت یافت، به دنیا آمد(بخاری، 80؛ فضل‌الله، 43؛ کاشفی، 1/95)؛ پدرش، بابا صاحب سرمست، از صوفیان زمان خود بود که مزارش در نزدیکی مسجد جوزجانیۀ سمرقند قرار داشت(سمرقندی، 127). جد بهاءالدین که نامش را جلال‌الدین نیز ذکر کرده‌اند(غلام سرور، 1/549)از مریدان خواجه محمدبابای سماسی (د 755ق/1354م)، شیخ صوفیان خواجگانی از پیروان خواجه‌یوسف همدانی بود. وی نوه‌اش را در سومین روز تولد نزد خواجه سماسی که به تازگی به قصر هندوان وارد شده بود، برد تا از او برکت یابد. سماسی نیز بهاءالدین را به فرزندخواندگی پذیرفت و او را «مقتدای روزگار» پس از خویش خواند(بخاری، 79-80؛ جامی، نفحات...، 385-386؛ خواجه محمد پارسا، قدسیه، 9). ظاهراً بهاءالدین همچون پدر به کمخابافی(کمخا= پارچۀ منقش رنگارنگ)اشتغال داشت، زیرا به‌رغم سکوت متون متقدم نقشبندیه، متون متأخر اطلاق لقب نقشبند بر او را بدین سبب دانسته‌اندمحمدباقر، 8؛ داراشکوه، 78؛ نفیسی، 1/220؛ EI2).

محمد بهاءالدین نقشبند بخاری بنیانگذار سلسلهٔ طریقت نقشبندیه بود. وی در محرم سال ۷۱۸ق در قصر عارفان بخارا (ازبکستان) به دنیا آمد[۱] او بر اصول هشتگانهٔ خواجه عبدالخالق غجدوانی سه اصل دیگر افزود. ایشان در شب دوشنبه سوم ربیع‌الاول سال ۷۹۱ در سن ۷۳ یا ۷۴ سالگی درگذشت و در قصر عارفان دفن‌شد.


معرفی اجمالی

بهاءالدین نقشبند در محرم سال ۷۱۸ق در قصر عارفان بخارا به دنیا آمد و سه روز بعد از تولد وی، جد او که از ارادتمندان طریقه خواجگان بود وی را نزد خواجه محمد باباسماسی برد و باباسماسی، بهاءالدین را به فرزندی خود پذیرفت [۲] خواجه بهاءالدین نزد وی تربیت یافت و آداب طریقت را از سید امیر کلال آموخت و بعد از طی مراحل سلوک از سوی امیر کلال اجازه یافت تا در صحبت مشایخ دیگر به تکمیل مراحل مجاهدت بپردازد. البته خواجه افراد دیگر از مشایخ مانند زیدالدین ابوبکر تایبادی را نیز ملاقات کرد[۳].


شهرت

دربارهٔ شهرت او (نقشبند) چند دیدگاه‌ مختلف وجود دارد از جمله:

یکی آنکه نقشبند قریه‌ای است در اطراف بخارا و چون محمد در آن قریه به دنیا آمده‌است وی را بدانجا منسوب کرده و نقشبند خوانده‌اند[۴].

دوم آنکه بهاء الدین از کثرت ذکر به مرتبه‌ای دست یافت که ذکر تهلیل در قلب وی نقش بست [۵].

سوم آنکه وی مانند سایر مشایخ خواجگان اهل حرفه بوده و به پیشه نقشبندی اشتغال داشته یا در اوایل حال به این‌گونه کاری اشتغال داشته‌است [۶].

به نظر می‌رسد وجه اول اساسی ندارد بدان جهت که اولاً مولد و مدفن بهاءالدین به اجماع صاحبان تراجم قریه قصر عارفان در یک فرسخی بخاراست. ثانیاً در اطراف بخارا هیچ قریه‌ای به نام نقشبند وجود نداشته‌است.


طریقه نقشبند

بدان جهت که خانواده بهاءالدین محمد به طریقه خواجگان متمایل بودند از همان کودکی به آداب و تعالیم آنان توجه نشان داد و به حلقه آنها پیوست و بعد از مدتی در میان پیروان این طریقه مرتبه‌ای بلند یافت و در شمار مشایخ بزرگ خواجگان درآمد و به ترویج تعالیم عرفانی آنان پرداخت. طریقه خواجگان از این پس تحول یافت و با تعالیم بهاءالدین محمد نقشبند به طریقه تازه‌ای تبدیل شد. این طریقه تازه نقشبندیه نام گرفت. تعالیم نقشبند بر پیروی از سنت، حفظ شریعت و توجه به حق استوار بود. ذکر جهر، خلوت و سماع در این مشرب عرفانی پذیرفته نیست.

خواجه نقشبند ارکان طریقه خود را چنین تبیین می‌کرد:

«خلوت در انجمن، به ظاهر با خلق و به باطن با حق، سبحانه و تعالی» [۷].

شاگردان و مریدان پرشماری نزد بهاءالدین پرورش یافتند و طریقه وی را رواج بخشیدند. از میان این مریدان دو خلیفه او: خواجه علاءالدین عطار و خواجه محمد پارسا نزد وی و در حلقه پیروان طریقه نقشبندیه اعتبار بیشتری داشتند و بعد از درگذشت خواجه به نشر و گسترش طریقه وی پرداختند [۸].

آثار

  1. الاورادالبهائیه؛
  2. اوراد صغیر؛
  3. رسالة الواردات؛
  4. دلیل العاشقین؛
  5. حیات نامه در نصایح و مواعظ؛
  6. خزینه لاسرار و کشف الاخفا.

علاوه بر این خواجه محمد پارسا سخنان بهاءالدین نقشبند را در رساله‌ای به نام قدسیه جمع آورده‌است. البته تعداد و حجم اقوال بهاءالدین در این رساله اندک است و ترکیب کلمات او پیوند موضوعی ندارد، از این رو مجموعه سخنان خواجه بهاءالدین در رساله قدسیه، منظومه فکری و مشرب عرفانی او را به‌طور کامل تبیین نمی‌کند [۹].

درگذشت

خواجه بهاءالدین در شب دوشنبه سوم ربیع‌الاول سال ۷۹۱ در سن ۷۳ یا ۷۴ سالگی درگذشت و در قصر عارفان دفن‌شد.

منابع

  • نقشی از مولانا خالد نقشبندی و پیروان طریقت او از دکتر مهیندخت معتمدی (تهران، نشر پاژنگ، ۱۳۶۹).
  • قدسیّه (کلمات بهاءالدّین نقشبند)؛ با مقدمه و تصحیح احمد طاهری عراقی؛ کتابخانهٔ طهوری، تهران ۱۳۵۴.
  • نفحات‌الانس عبدالرحمان جامی.

پانویس

  1. رشحات؛ ۱. ص ۹۵.
  2. نفحات الانس؛ ص ۳۹۰.
  3. رشحات؛ ۱. ص ۹۷.
  4. انیس الطالبین؛ ص20.
  5. بستان السیاحه؛ ص ۵۹۰.
  6. دنباله جستجو در تصوف ایران؛ ص ۲۰۸.
  7. نفحات الانس؛ ص ۳۹۱.
  8. تاریخ تصوف؛ ۲. ص ۱۷۵.
  9. دانشنامه زبان و ادبیات فارسی؛ ذیل رساله قدسیه.