قاهره
قاهره پایتخت مصر و بزرگترین شهر جهان عرب و خاورمیانه است. این شهر در بخش شمال شرقی مصر در نزدیکی دلتای نیل قرار دارد، رود نیل از میانش عبور میکند و دریای مدیترانه در شمال آن است.
قاهره
قاهره در سال ۹۶۹ میلادی ساخته شد. در طول تاریخ پایتخت خاندانهای بزرگ مصر بوده است و از مهمترین مراکز تمدن اسلامی در سدههای میانه به شمار میرفته است. در سدهی دهم به جز شهرهای نیشابور و بغداد، شهر دیگری در دنیا مانند قاهره نبود. به همین دلیل این شهر امروز پر از مساجد تاریخی، موزههای مصر باستان و تاریخ اسلامی، کتابخانهها و موسسات نشر است و مرکز گسترش فکری اسلامی و عربی شمرده میشود. این شهر همچنین دارای قدیمیترین و بزرگترین صنعت فیلمسازی و موسیقی در جهان عرب است. به سبب دانشگاه الازهر، که به عنوان یک مدرسه در سال ۹۷۰ میلادی ساخته شد، دومین بنیاد کهن آموزش عالی در جهان است. در حال حاضر این شهر به عنوان مرکز اصلی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مصر و نخستین مقصد برای گردشگران محسوب میشود.
جغرافیا
اسلام در مصر
مصر در سال ۲۰ هجری قمری و به فرماندهی عمرو بن عاص به دست مسلمانان فتح شد. با گسترش اسلام در مصر و ورود قبایل بزرگ عرب به آن، بهتدریج فرهنگ یونانی آن به فرهنگ اسلامی تبدیل شد و زبان عربی در آن پذیرفته شد.
از صدر اسلام تا دوران خلافت امویان و سدههای نخست خلافت عباسی، مصر یکی از سرزمینهای تحت تسلط خلافت اسلامی بود که حاکم آن از سوی مرکز خلافت منصوب میشد، تا آنکه در سال ۲۵۴ هجری، اولین دولت مستقل در مصر تأسیس شد.
نخستین بار ابن طولون، فرمانداری که در زمان خلافت معتز عباسی، به مصر فرستاده شد، در اداره مصر استقلالی به دست آورد و افزون بر مصر، شامات را نیز به قلمرو خود افزود.
بعد از مرگ ابن طولون در سال ۲۷۰ق، فرزندانش بر جای او نشستند تا اینکه در سال ۲۹۲ق، بار دیگر عباسیان بر مصر غلبه یافتند.
محمد بن طغج، معروف به اخشید، دومین حاکمی بود که مصر را مستقل ساخت؛ او در سال ۳۲۳ق به عنوان فرماندار عباسیان وارد مصر شده بود.
پس از درگذشت اخشید در سال ۳۳۴ق، ابوالمِسک کافور، ابتدا به عنوان سرپرست پسران اخشید و سپس به شکل مستقل و به عنوان حاکم مصر، قدرت را تا زمان مرگش در ۳۵۷ق در دست داشت.
فاطمیان اسماعیلیمذهب که پیشتر در افریقیه، تونس امروزی، حکومت قدرتمندی تاسیس کرده بودند، در سال ۳۵۸ق بر مصر غلبه کردند.
سلسله فاطمیان، حدود دویست سال بعد، در سال ۵۶۷ق، به دست صلاحالدین ایوبی از میان رفت. ایوبیان که مصر و شام را زیر سلطه داشتند، در سال ۶۴۸ توسط حکومت ممالیک از میان رفتند.
حکومت ممالیک سرانجام در سال ۹۲۳ق، به دست سلطان سلیم عثمانی شکست خوردند و مصر به قلمرو سلطنت عثمانی افزوده شد.
حاکمان مصر در دوران عثمانی تا اواخر قرن هجدهم میلادی، نایبالسلطنههایی بودند که از سوی سلطان عثمانی گماشته میشدند و در قلمرو خود از استقلال زیادی برخوردار بودند.
همزمان با افول امپراتوری عثمانی در قرن نوزدهم میلادی، ارتش فرانسه به فرماندهی ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹۸م وارد مصر شد، اما سرانجام در سال ۱۸۰۱م، خاک مصر را ترک کرد. اشغال سه ساله مصر توسط فرانسه موجب بروز هرج و مرج در آن شد.
با این حال گروهی آلبانیایی توانستند در سال ۱۸۱۱م بر مصر حاکم شوند و حدود ۱۴۰ سال بر آن مسلط شوند، تا آنکه در سال ۱۹۵۲م، فاروق، آخرین فرد این خاندان، با انقلابی که به برپایی جمهوری مصر و ریاست جمهوری جمال عبدالناصر (۱۹۱۸-۱۹۷۰م) انجامید، از حکومت برکنار شد.[۱]
جمعیت
دلیل اصلی رشد لجام گسیخته شهر قاهره، افزایش میزان زاد و ولد و کاهش مرگ و میر، مهاجرت از نواحی روستایی بود.
در این میان کاهش یا جلوگیری از مهاجرت از نواحی روستایی به نواحی شهری مخصوصاً کلانشهر قاهره از عواملی است که راه حل آن برای کشور مصر دور از دسترس بود. به همین علت برنامه ریزان مصری برای کاهش بار جمعیتی شهر قاهره و انحراف مهاجرت از قاهره به مکانهای دیگر دست به ایجاد شهرهای مستقل و اقماری مثل العبور و سادات زدند و از چهار شهر اقماری فقط سه شهر جدید العبور و با استناد به انگیزهای برنامه ریزی شهری ظاهر شدند تا نقش شهر اقماری را برای قاهره ایفا کنند و از خدمات اصلی سطح بالا در زمینه های تجاری و فرهنگی وتفریحی و آموزشی موجود قاهره استفاده نمایند.
دامنه جمعیتی این شهرها بین ۲۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار نفر بوده است.
چهار شهر جدید دیگر در مسافتی دور از قاهره و اسکندریه مکان گزینی شده اند و این شهرها طوری طراحی شدند که جمعیتی نزدیک به ۵۰۰ هزار تا یک میلیون نفر را در خود سکنا دهند. دوتا از این شهرها بنام ۱۰ رمضان و البدر نزدیک کلانشهر قاهره مکان گزینی شده اند.
شهر امیریه جدید در نزدیک اسکندریه و شهرسادات در طول شاهراه بیابانی قاهره در دوسه راه بین قاهره و اسکندریه مکان گزینی شده است.[۲]